نام پژوهشگر: علی اصغر جعفر زاده

مطالعه خصوصیات میکرومورفولوژیک خاک بر روی چند واحد فیزیوگرافی در شرق شهرستان آمل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  شیدا محمد زاده   علی اصغر جعفر زاده

در این تحقیق مطالعه خصوصیات میکرومورفولوژیک خاک در چندواحد فیزیوگرافی موردبررسی قرارگرفته است. برای این منظور با استفاده از نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی در شرق شهرستان آمل و در طول جغرافیایی َ16َ ْ52 تا َ19َ ْ52 شرقی و عرض جغرافیایی َ23 ْ36 تا َ28 ْ36 شمالی، یک ترانسکت با سه واحد فیزیوگرافی بالادست، میان دست، پایین دست انتخاب گردید و از این ترانسکت چهار پروفیل در زمینهای شالیزار با کاربری اراضی شبدر و برنج حفر گردید. رژیم رطوبتی منطقه مورد مطالعه یودیک و رژیم حرارتی آن ترمیک بوده و در ارتفاعی حدود 1- تا 114 متر از سطح آزاد دریا قرار می گیرد. خاک های تحت بررسی بر اساس ویژگی های مورفولوژیک، فیزیکی و شیمیایی و کلید رده بندی 2006 در رده انتی سول،اینسپتی سول، مالی سل و آلفی سل و تحت رده های آکونت، آکوپت، آکوال و آکوالف و گروه های بزرگ فلواکونت، اندواکوپت، اپی آکوال و اپی آکوالف و زیرگروه های aeric flovaquents، fluvaquentic endoaquepts ، fluvaquentic epiaquolls، fluvaquentic epiaqualfs رده بندی شدند. مشاهدات مزرعه ای، آزمایشات فیزیکی و شیمیایی و میکرومورفولوژیک نشان داد که واحدهای فیزیوگرافی مختلف از نظر وجود پدیده های میکرومورفولوژیک متفاوت هستند. نهشته ها و پوشش های رسی در خاکرخ های بالادست مشاهده شدند ولی در خاکرخهای میانی و پایین دست عدم وجود پوشش رسی حاکم بود و این امر احتمالا به علت تکامل یافتگی بیشتر خاکها و افقهای تجمع رس در بالادست می باشد. ندولهای آهکی در خاکرخ های میان دست و بخصوص پایین دست بیشترازخاکرخهای بالادست می باشد که احتمالا حاکی از انتقال آهک از بالادست به سمت پایین است. شاخص نسبت ذرات درشت به ریز نیز در خاکرخ های میان دست و پایین دست به علت جوان تر بودن و تأثیر کم فرآیندهای خاکساختی، بزرگتر از خا کرخ های بالادست می باشد. بی فابریک در خاکرخ های بالادست به علت رسوبگذاری مواد ریز از رسوبات آبرفتی دامنه ای غالباازنوع لکه ای و نواری دراطراف منافذ و درخاکرخ های میان دست و پایین دست به علت رسوب ذرات کلسیت از محلول خاک یاآبشویی از نوع کریستالیک می باشد.

مطالعه آسیب پذیری اراضی پایین دست معدن مس مزرعه با استفاده از مدل pantanal
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه تبریزی   علی اصغر جعفر زاده

خاک به عنوان یک محیط باز و متخلخل، دائما در معرض تماس با پیرامون خود بوده و آسیب پذیری تدریجی ناشی از آلودگی های عمومی و مصرف بی رویه کودهای شیمیایی و سموم نباتی، فسفر و فلزات سنگین در آن امری بدیهی است. هدف این تحقیق استفاده از مدل pantanal سیستم تصمیم گیری میکرولیز برای ارزیابی حساسیت آسیب پذیری خاک در بخشی از اراضی پایین دست معدن مس مزرعه می باشد. منطقه مورد مطالعه به مساحت 1414 هکتار و بین طول شرقی 47 درجه و 2 دقیقه و 47 ثانیه تا 47 درجه و 3 دقیقه و 46 ثانیه و عرض شمالی 38 درجه و31 دقیقه و 56 ثانیه تا 38 درجه و 37 دقیقه و 12 ثانیه در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. با توجه به نتایج مدل درصد حساسیت به آسیب پذیری واقعی ناشی از مصرف فسفر به ترتیب در کلاس 1v ، 2v و4v و با 47%،7%و 47% اراضی بوده و نیتروژن به ترتیب در 17% ،33%، 30% و20% اراضی کلاس های 1v ، 2v ، 3v و 4v را به خود اختصاص می دهد. حضور فلزات سنگین در کلاس 1v ، 3v با 53%و 47% اراضی بوده و وضعیت آفت کش ها در اراضی با مساحت حدود 3%،17%،27% و53% به ترتیب در کلاس 1v ، 2v ،3v و 4v قرار می گیرند. با توجه به نتایج حساسیت به آسیب پذیری اراضی ناشی از اعمال مدیریتی می توان به نحوه استفاده غلط از کودهای نیتروژنه و حساسیت به آسیب پذیری ناشی از نیتروژن در50 درصد اراضی محدوده مورد مطالعه اشاره نمود که شیوه نادرست مدیریت نیز باعث آسیب پذیری 20% از اراضی در اثر مصرف نیتروژن شده است. همچنین با اندازه گیری مقدار مس از فلزات سنگین در این اراضی و با وجود آلوده بودن این اراضی به دلیل نزدیکی با معدن مس، حد مسمومیت فلز مذکور در این اراضی به اثبات رسیده و مدل نیز نشان می دهد که47% از اراضی در کلاس آسیب پذیری 3v ناشی از فلزات سنگین قرار می گیرد.