نام پژوهشگر: محسن لشگری
فرزانه حسینی محسن لشگری
یکی از معضلات موجود در صنایع سرب و روی کشور، خوردگی آندهای سربی (pb، pb-ag و pb-ag-ca) حین فرایند الکتروبازیافت روی (zn) است. این مسئله در پروژه کاربردی حاضر از طریق آزمایش های کاهش وزن، منحنی های پلاریزاسیون، ولتامتری چرخه ای، طیف سنجی امپدانس و تصاویر میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات نشان دادند کمترین سرعت خوردگی به همراه بیشترین درجه خلوص ورقه کاتدی، به آلیاژ سرب- نقره مربوط است. این موضوع از طریق عملکرد الکتروکاتالیستی نقره جهت تسهیل در آزادسازی گاز اکسیژن و تشکیل لایه روئین مقاوم بر سطح آند توجیه شد که منحنی های پلاریزاسیون و داده های امپدانس آن را اثبات نمودند. همچنین تصاویر ریز ساختار الکترونی از سطح آند، وجود لایه مقاوم را تایید نمود. ریز نمودارهای الکترونی حاصل از سطح آند پس از 72 ساعت الکتروبازیافت آند سرب- نقره، نشان داد که میزان نقره درون حفره های ایجاد شده در انتهای آند بیش از سایر قسمت ها بوده که این امر با مکانیسم پیشنهادی مهاجرت نقره قابل توجیه است. داده های حاصل از روش کاهش وزن و تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان دادند که پیش آماده سازی سطح آند سرب- نقره با لایه دی اکسید سرب، مقاومت به خوردگی آند را افزایش می دهد. از انجام مطالعات خوردگی در غلظت های مختلف از یون کلرید مشخص گردید افزایش سرعت خوردگی با غلظت رفتار خطی نداشته و بیشترین شدت خوردگی به غلظت 175 میلی گرم بر لیتر یون کلرید مربوط است. بررسی های الکتروشیمیایی نشان دادند افزایش جریان آندی با پتانسیل دارای یک نقطه شکست بوده و این نقطه با تغییر در سرعت تصاعد گاز اکسیژن همراه است. انتخاب نقطه شکست به لحاظ عملکرد بهینه سیستم از دیدگاه خوردگی و راندمان الکتروبازیافت توصیه می-شود.
عفت کیانپور محسن لشگری
تاثیر یون هالید بر فرایند خوردگی آلومینیوم در محیط خنثی به روش پلاریزاسیون تافلی و میکروسکوپ الکترونی (sem) مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی ها نشان داد خطر حفره ای شدن سطح آلومینیوم در حضور یون فلورید پایین بوده و برای سایر هالیدها به صورت -cl- > br- > i افزایش می یابد. این مشاهدات بر اساس قدرت بازی آنیون فلورید و درجه سختی سایر آنیون ها توجیه گردید. به منظور معرفی بازدارنده های جدید، ترکیب نامحلول در آب مزو-تترافنیل پورفیرین (h2tpp)، سنتز و توسط طیف بینی تشدید مغناطیس هسته ای (nmr) و ماورای بنفش-مرئی (uv-vis) مورد تایید قرار گرفت. بررسی های الکتروشیمیایی نشان داد هرچند عملکرد بازدارندگی h2tpp بالا بوده (% 92) اما استفاده از آن خطر حفره ای شدن سطح را افزایش می دهد. در ادامه با سولفون دار کردن ترکیب سنتزی مزو-تتراکیس(4-متوکسی فنیل)پورفیرین (h2tap)، ترکیب محلول در آب سدیم مزو-تتراکیس(4-متوکسی-3- سولفوناتو فنیل)پورفیرین (h2taps4) بدست آمد و عملکرد بازدارندگی آن در فرایند خوردگی سه فلز آلومینیوم، آهن و مس در محیط سدیم کلرید مطالعه شد. نتایج طیف بینی انعکاسی، مطالعات الکتروشیمیایی و تصاویر میکروسکوپ الکترونی بیانگر آن بود که بیشترین برهم کنش بازدارنده/سطح، مربوط به فلز مس بوده و بیشترین راندمان برای این فلز و کمترین عملکرد بازدارندگی برای آلومینیوم حاصل گردید. یافته های تجربی بر اساس نظریه ی اسید و باز سخت و نرم توجیه شد.
اسماعیل محمدی محسن لشگری
چکیده عملکرد خوردگی فلزات آهن, مس و آلومینیوم در محیط کلریدی (سدیم کلرید و هیدروکلریک اسید) در حضور و غیاب بازدارندههای 4- (بروموفنیل) آمینومتیلنبیسفسفونیک اسید (abpa), تترافنیل فسفونیم کلرید (tpc) و بیس-(?- هیدروکسیهپتیل) فسفینیک اسید (hapa), به روشهای مختلف الکتروشیمیایی (کرنوپتانسیومتری, امپدانس, پلاریزاسیون خطی و تافلی) مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات نشان دادند: افزایش دمای الکترولیت یا غلظت آن خطر خوردگی حفرهای را افزایش داده و پتانسیل خوردگی را به سمت مقادیر منفی جابجا مینماید. سرعت خوردگی در محلول اسیدی به دلیل انحلال لایه اکسیدی مقاوم در مقایسه با محیط خنثی به مراتب بیشتر است. افزایش سرعت خوردگی این فلزات در هر یک از دو محیط به ترتیب al>fe>cu (برای محیط hcl) و fe>cu>al (برای محیط nacl) بدست آمد. حضور اکسیژن در محلول خورنده, پتانسیل خوردگی را به سمت مقادیر مثبت جابجا نموده و سرعت خوردگی را افزایش میدهد. فرایند خوردگی مس در دو محیط اسیدی و خنثی (بر خلاف دو فلز دیگر) از مکانیسم مشابهی تبعیت نموده و از طریق لایه محافظ کلریدی تشکیل شده بر روی سطح (cucl) توجیه گردید. برای این فلز افزودن بافر به محیط خنثی خاصیت بازدارندگی داشته و لیکن در مورد آهن و آلومینیوم موجب تشدید خوردگی میشود. حضور کاتیون روی (zn+2) در محلول خورنده با ترسیب آن به صورت هیدروکسید در نواحی کاتدی سطح, سرعت خوردگی آهن را کاهش میدهد. چنین رفتاری برای مس مشاهده نگردید و در مورد آلومینیوم نیز به علت تشکیل زوج گالوانیک افزایش سرعت خوردگی را به همراه داشت. مخلوط zn+2/abpa در محیط خنثی برای ممانعت از خوردگی آهن از مقاومت قوی برخوردار بود. ترکیب hapa نیز در مقایسه با tpc به علت داشتن مراکز اکسیژنی, خاصیت بازدارندگی بهتری را برای خوردگی آلومینیوم از خود نشان داد. این واقعیت از طریق برهمکنش سخت-سخت (نظریه hsab) توجیه گردید. همچنین بیشترین عملکرد tpc در محیط اسیدی, برای فلز آهن و درمحیط خنثی برای فلز آلومینیوم به دست آمد.
داود مطلوبی محسن لشگری
فرآیند بارگذاری هیدروژن (1h و 2h) به درون شبکه پالادیم از طریق احیای پروتون (h+ و d+) بر روی سطح کاتد انجام شد. نفوذ هیدروژن به درون الکترود از طریق مطالعات حجم سنجی اثبات شد. از الکترولیز آب مشخص گردید با قطع جریان الکتریسیته, آزادسازی هیدروژن بر روی سطح کاتد بلافاصله متوقف نمی گردد. آزمایشات امپدانس الکتروشیمیایی نشان دادند نفوذ هیدروژن به درون شبکه پالادیم موجب کاهش امپدانس الکترود می شود. همچنین در مورد الکترود پلاتینی, آزادسازی هیدروژن, کاهش قابل توجهی را در مقاومت انتقال بار به همراه خواهد داشت.به کمک مطالعات ولتامتری چرخه ای, فرآیندهای مختلف انجام شونده بر روی سطح الکترود بررسی و پیک مشخصه مربوط به نفوذ و اکسایش هیدروژن شناسایی گردید. از انجام آزمایشات کرونوآمپرومتری آندی, مقدار هیدروژن نفوذی تعیین و از روی آن معلوم گردید تیواوره موجب افزایش هیدروژن (دوتریم)درون شبکه ی پالادیم می شود. در عوض, افزودنی یدید با داشتن اثر الکتروکاتالیکی منفی, کاهش نفوذ را به همراه دارد. به کمک این مطالعات همچنین برای اولین بار تبدیل فاز درون ساختار pd(h/d)x شناسایی و به روش الکتروشیمایی آشکار گردید.
پریسا زینل خانی محسن لشگری
خوردگی حفره ای یکی از مرموزترین انواع خوردگی است که در آن فلز بصورت محلی خورده شده و از بین می رود. در این پروژه خوردگی دو فلز مهم صنعتی (فولاد زنگ نزن 316 و مس) در محلول کلریدی 6/0 مولار (5/3 درصد؛ غلظت در آب دریا) به روش های مختلف کرونوپتانسیومتری، پلاریزاسیون چرخه ای آندی، تافل، کرونوآمپرومتری، طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی و میکروسکوپ نوری بررسی شد. نتایج نشان دادند فولاد زنگ نزن از ناحیه روئین بزرگی برخوردار بوده ولیکن اگر حفره بر روی سطح ایجاد شود، امکان ترمیم حفره سخت خواهد بود. مس برخلاف فولاد از پتانسیل روئین شدگی مجدد (erep) برخوردار نیست. علت خوردگی حفره ای مس بواسطه لایه دوقسمتی اکسیدی و لایه نیمه محافظ کلریدی است که بر روی سطح ایجاد می شود. جهت مشخص نمودن تاثیر عناصر آلیاژی، مقایسه خوردگی بین فولاد زنگ نزن و آهن انجام شد. همچنین به روش غیر حرارتی برای اولین بار لایه روئین نیتریدی بر روی سطح آهن ایجاد گردید که این موضوع از نقطه نظر صنعتی فوق العاده حائز اهمیت است. به کمک مطالعات کرونوآمپرومتری، روشی در تخمین نظری زمان پیدایش اولین حفره پیشنهاد گردید. از انجام آزمایشات امپدانس در پتانسیل های مختلف (مدار باز، روئین و حفره ای) نتایج مکانیسمی و تفاسیر جالب توجهی در شناسایی پدیده بدست آمد. در کنار نقش بستر، اثر آنیون خورنده در بروز پدیده خوردگی حفره ای مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. در بین آنیون های مورد مطالعه (نیترات، پرکلرات، تیوسیانات و کلرید)، کلرید در اکثر موارد شدیدترین نوع خوردگی حفره ای را به همراه دارد. رفتار نیترات تا حدودی مشابه با پرکلرات بوده و در مواردی موجب تقویت لایه روئین می شود. تیوسیانات نیز با تشکیل کمپلکس محلول، خوردگی حفره ای آهن را موجب شده و در عوض با تشکیل رسوب سیاه رنگ، تقویت لایه روئین مس را باعث می گردد. کلیه شواهد تجربی در تبیین مکانیسم خوردگی حفره ای مورد استفاده قرار گرفت.
اصغر محمدی حصاری محسن لشگری
این پروژه با هدف ساخت و مشخصه یابی سل خورشیدی حساس شده با رنگ های استاندارد (n719) و طبیعی (مستخرج از شاه توت، میوه ی گل محمدی، زرشک خوراکی و زرشک تزئینی) انجام شد. برای ساخت فوتوآند ابتدا یک لایه ی مسدودکننده/فشرده بر روی بستر اکسید قلع آلاییده با فلوئور (fto) با استفاده از هیدرولیز محلول آبی تیتانیم تتراکلرید نشانده شد. سپس نانوذرات تیتانیم دی اکسید سنتزی به روش سُل-هیدروترمال، روی لایه فشرده تثبیت گشته و دست آخر بر روی آن یک لایه ی سدی از tio2 قرار گرفت. اثر لایه فشرده بر میزان عبور نور و بازترکیب بار (الکترون/حفره) به روش طیف سنجی مرئی-فرابنفش، ولتامتری روبش خطی و پلاریزاسیون خطی بررسی شد. نتایج نشان دادند حضور لایه فشرده، با کاهش بازترکیب (چگالی جریان تبادلی در تاریکی) عملکرد فوتوآند را تقویت نموده و در عین حال اثر منفی لایه بر عبور انتگرالی تابش ناچیز (حدود 1 درصد کاهش) است. بررسی های به عمل آمده به روش پراش اشعه ایکس نشان دادند نیم رسانای سنتزی، متشکل از 60 درصد آناتاز و 40 درصد بروکیت است. الکترود کاتد نیز با نشاندن نانوذرات پلاتین به روش تجزیه ی حرارتی کلروپلاتینیک اسید بر روی بستر fto ساخته شد. اثر ضخامت نیم رسانا بر عملکرد سل بصورت الکتروشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان دادند با افزایش ضخامت، بازده سل از 6 به 9 درصد افزایش می یابد.
رحیمه عباسی محسن لشگری
با استفاده از آند کربنی, فویل پلاتینی, غشای مبادله کننده ی پروتون, سوخت استات, بافر فسفات, اضافه نمودن برخی افزودنی های معدنی و زمین باکتری احیاکننده سولفور، یک پیل سوختی میکروبی بی واسطه ساخته شد. عملکرد بیوالکتروکاتالیزوری باکتری به کمک تکنیک های مختلف الکتروشیمی شامل جریان-پتانسیل, توان-پتانسیل, پلاریزاسیون آندی, ولتامتری چرخه ای و امپدانس الکتروشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات میکروبیولوژی نشان دادند: باکتری کشت شده از نوع باسیل متحرک, گرم منفی, دارای سیتوکرومc با متابولیسم تنفس بی هوازی است که با اکسایش سوخت, پروتون، الکترون و کربن دی اکسید تولید می نماید. بررسی های الکتروشیمیایی مشخص نمودند با انتخاب پارچه ی کربنی به عنوان آند متخلخل، تشکیل بیوفیلم تقویت شده, مسائل پلاریزاسیون غلظتی تقلیل یافته و عملکرد سل بهبود می یابد. علاوه بر این با اعمال اضافه-ولتاژ مثبت به آند (ایجاد شرایط تنفس مصنوعی) متابولیسم باکتری و تشکیل بیوفیلم تسریع می گردد. مطالعات امپدانس الکتروشیمیایی نشان داد افزودن باکتری به سل سوختی با بروز خاصیت بیوالکتروکاتالیزوری موجب تسریع فرایند انتقال الکترون از طریق کاهش مقاومت انتقال بار در ناحیه فصل مشترک (آند/ آنولیت) شده و با عبور جریان از سل, متابولیسم باکتری تسریع و امپدانس سیستم کاهش می یابد. بالعکس با اعمال پتانسیل های منفی, حیات باکتری و عملکرد آن تضعیف می گردد.
علیرضا محمدی نیائی اسماعیل پورسعیدی
یکی از عوامل اصلی واماندگی کمپرسور توربین های گازی مورد استفاده در نیروگاه ها، صنایع پتروشیمی و صنایع هوایی، شکست پره های کمپرسور ناشی از فرآیند خستگی پرچرخه می باشد. عوامل گوناگونی نظیر آسیب اشیای خارجی، سایش ناشی از برخورد ذرات ساینده، خوردگی شیمیایی ناشی از وجود محیط خورنده روی سطح پره و عوامل دیگر نیز در ایجاد ترک اولیه در این پره ها نقش دارند. در پایان نامه حاضر به بررسی تجربی پدیده سایش و خوردگی در پره ردیف اول کمپرسور توربین گازی مدل ge-frame 6 پرداخته شده است. آزمایش های انجام شده روی ماده به کار رفته در ساخت پره، به سه بخش آزمایش های سایش، خوردگی و سایش- خوردگی تقسیم شده است. در بخش آزمایش های سایش، دستگاهی جهت انجام آزمایش ها ساخته شده و آزمون-های متعددی در سرعت های مختلف در شرایط شبیه سازی شده کارکرد پره، توسط پودر ساینده با اندازه مشخص، انجام شده است. در بخش خوردگی نیز، ماده پره در محلول خورنده شبیه سازی شده از شرایط کاری پره، قرار داده شد و مطالعات متنوعی روی سطح نمونه خورده شده صورت گرفت. در بخش سایش- خوردگی نیز، نمونه های ساییده شده در زوایای مختلف در محلول خورنده قرار گرفت و اثر سایش روی خوردگی بررسی شد. در این بخش، اثر خوردگی روی سایش نیز مورد آزمایش قرار گرفت. پس از انجام آزمایش های سایش، مشاهده گردید که سایش در زوایای مختلف، باعث ایجاد حفراتی با مشخصات گوناگون و همچنین باعث تغییر ترکیب درصد عناصر در سطح نمونه ها شده است که مقدار این تغییرات در سرعت ثابت وابسته به زاویه برخورد ذرات ساینده با سطح نمونه می باشد. علاوه بر این، مقدار ضرایب سایش تغییر شکلی و سایش برشی برای آلیاژ مورد نظر با استفاده از پودر سیلیس بدست آمد. مقدار سایش در منطقه بحرانی پره در نزدیکی ارتفاع شکست آن نیز محاسبه و پیش بینی شد. پس از انجام آزمایش های خوردگی و سایش- خوردگی نیز مشاهده گردید که در محل حفرات، مقادیری از عناصر حفره زا وجود دارد که باعث تشدید رشد حفرات شده است. در نهایت نوع اثرات متقابل دو پدیده سایش و خوردگی روی یکدیگر در آلیاژ سازنده پره تعیین گردید.
فاطمه شریفی سهلان محسن لشگری
نیم رساناهای ترکیبی نانوساختار پایدار در مقابل خوردگی نوری از خانواده ی کادمیم-زینک-سولفید به روش هیدروترمال سنتز شد و برای فرایند تخریب نوری آلاینده ی زیست محیطی متیلن بلو (اکسیداسیون پیشرفته تحت تابش نور مرئی) بکار رفت. شکاف نواری نیم رساناهای سنتزی به کمک مطالعات طیف سنجی مرئی-فرابنفش بازتابی نفوذی به روش کوبلکا-مونک تعیین گردید. در بین نیم رساناهای سنتزی، کمترین لبه ی جذب (بیشترین جابجایی قرمز) به نیم رسانای حاوی نانوذرات پلاتین (ترسیب شده ی نوری) مربوط بود. نیم رسانای مذکور همچنین از بیشترین مساحت سطح و عملکرد فوتوکاتالیتیکی برخوردار بود. منحنی های جذب-واجذب نشان داد نیم رساناهای سنتزی بصورت نانوساختار از نوع مزومتخلخل است. با انجام مطالعات سینتیکی به روش طیف سنجی مرئی-فرابنفش عبوری، سینتیک شبه مرتبه ی اول برای فرایند تخریب نوری رنگ مورد تایید قرار گرفت و بیشترین سرعت تخریب برای نیم رسانای پلاتین دار بدست آمد. بیشترین جذب رنگ به سطح فوتوکاتالیست (جذب در تاریکی) به این نیم رسانا مربوط بود و عملکرد خوب فوتوکاتالیستی توسط آن در کنار سایر عواملی همچون، سطح بزرگتر فوتوکاتالیست، جذب بهتر فوتون و پایداری نوری بالاتر توجیه گردید. همچنین بررسی ها نشان دادند با حذف zn و رسیدن به فوتوکاتالیست معروف کادمیم سولفید، هرچند جذب فوتون در مقایسه با جذب ترکیب کادمیم-زینک-سولفید بهتر می شود ولیکن بدلیل خوردگی نوری بالا، عملکرد فوتوکاتالیستی نیم رسانا در کاربردهای طولانی مدت به شدت کاهش می یابد.
مجید غنیمتی محسن لشگری
برخی نیم¬رساناهای سه¬تایی نانوساختار پایدار در مقابل خوردگی نوری از خانواده¬ی محلول¬های جامد کادمیم-روی-سولفید به روش هیدروترمال سنتز و عملکرد فوتوکاتالیستی آن¬ها جهت تولید هیدروژن (فوتوشکافت آب) بررسی شد. آزمایشات درون یک سامانه¬ی واکنش¬گاه نوری دست¬ساز با قابلیت کنترل دمایی انجام شد. بررسی¬ها نشان دادند افزودن ناخالصی¬های قلع و نیکل، عملکرد فوتوکاتالیتیکی نیم¬رسانا را افزایش داده و بیشترین میزان آزادسازی هیدروژن برای نیم¬رسانای آلیاژی دارای قلع و نقره مشاهده گردید. مطالعات طیف¬سنجی فرابنفش-مرئی بازتابی نفوذی نشان داد حضور نقره بدلیل بروز رفتار پلاسمونی باعث افزایش قابل توجه در جذب فوتون شده و لبه جذب به ناحیه¬ی مرئی (طول¬موج¬های بلندتر) جابجا می¬گردد. همچنین هم¬دماهای جذب-واجذب نیتروژن نشان دادند نیم¬رساناهای سنتزی از نوع مزومتخلخل (قطر حفره بین 2 تا 50 نانومتر) بوده و بیشترین سطح به این فوتوکاتالیست (دارای نقره و قلع) مربوط است. آنالیز طیف¬سنجی پرتو ایکس مبتنی بر تفکیک انرژی (eds) حضور همه عناصر آلیاژی را اثبات نمود و مطالعات پراش پرتو ایکس (xrd) تشکیل محلول جامد را مورد تایید قرار داد. بررسی¬های میکروسکوپ الکترونی روبشی میدان گسیل (fe-sem) مشخص نمود نیم¬رسانای سنتزی دارای ساختار پیچیده¬ی نانویی است که از مجموعه¬ی نانوذرات، کُرات و صفحات تشکیل شده و سطح بزرگ نیم-رسانا و عملکرد خوب آن جهت آزادسازی فوتوکاتالیتیکی هیدروژن را توجیه می¬نماید
امین صحرایی محسن لشگری
در این پایان نامه تأثیر سه رنگ مزو-تتراکیس(4-هیدروکسی فنیل)پورفیریناتوآهن(iii)، مزو-تتراکیس(4-هیدروکسی فنیل)پورفیریناتومنگنز(iii) و رنگ مرجع n719 بر عملکرد سل خورشیدی رنگی با استفاده از روش های طیف سنجی مرئی- فرابنفش، آنالیز پراش اشعه-x و ثبت منحنی های فوتوجریان- ولتاژ بررسی شد. آنالیز پراش اشعه-x نشان داد که نیم رسانای سنتزی tio2 از %15/59 آناتاز و %85/40 بروکیت تشکیل شده است. نتایج حاصل از منحنی های فوتوجریان- ولتاژ تحت تابش بیانگر آن بود که راندمان سل خورشیدی ساخته شده با حساسگر متالوپورفیرین آهن دو برابر راندمان سل خورشیدی با حساسگر متالوپورفیرین منگنز است. اختلاف مشاهده شده در راندمان دو فوتوسل ساخته شده با استفاده از حساسگرهای متالوپورفیرین بر اساس طیف های مرئی- فرابنفش توجیه گردید. بررسی طیف های مذکور نشان داد میزان جذب متالوپورفیرین آهن از متالوپورفیرین منگنز بیشتر بوده که در نتیجه راندمان برداشت نور برای آن بیشتر شده و فوتوجریان افزایش می یابد. در کنار رنگ های فوق الذکر, برخی حساسگرهای آلی فاقد فلز جدیدی طراحی و سنتز شد. ترکیبات سنتز شده به کمک طیف های 1hnmr, 13cnmr و 31pnmr مورد شناسایی قرار گرفت.
علی محمد مالک محسن لشگری
چکیده ندارد.
معصومه بیگلر محسن لشگری
چکیده ندارد.
سمیه میانداری محسن لشگری
چکیده ندارد.
محمد اوصانلو محسن لشگری
چکیده ندارد.
فاطمه ابراهیمی محسن لشگری
با استفاده از روش های پلاریزاسیون پتانسیوپویش, طیف های امپدانس الکتروشیمیایی و آنالیز سطح مبتنی بر میکروسکوپ الکترونی روبشی, طیف سنجی مادون قرمز انعکاسی و فوتوالکترون پرتو ایکس, عملکرد بازدارندگی برخی ترکیبات ارگانو فسفر بر روی خوردگی آهن در محیط های کلریدی خنثی و اسیدی مورد بازنگری قرار گرفت. بررسی ها بیانگر آن بود ترکیب (4-فسفونومتیل پای پرازین-1-ایل متیل)- فسفونیک اسید (pppa) در مقایسه با پای پریدین -1-ایل متیل- فسفونیک اسید (ppa) در محیط nacl سه درصد، بازدارنده موثری بوده که باعث می شود حملات حفره ای شدن کلریدی در پتانسیل های مثبت تر (آندی) رخ دهد. برای مورد ppa, در حضور اثر تزایدی مشاهده گردید که در اثر آن بواسطه تشکیل کمپلکس فلز-بازدارنده و رسوب بر روی سطح آهن از انجام هر دو فرایند آندی و کاتدی خوردگی ممانعت به عمل می آید. همچنین برای سیستم سه تایی [t-بوتیل فسفونات/zn2+/سیترات] در محیط کلریدی رقیق (ppm 60) مکانیسم مشابهی پیشنهاد گردید. در مورد محلول کلریدریک اسید (6 مولار) معلوم شد ترکیبات فسفونیمی بازدارنده های خوبی از نوع مختلط هستند ولیکن در غلظتهای پایین از کلرید (1 مولار) از عملکرد ضعیفی برخوردار می باشند. این یافته ها با برهم کنش های الکترواستاتیکی بین کاتیونهای آلی و آنیونهای کلریدی جذب شده (به صورت شیمیایی) مرتبط بوده و از مطالعات خازن سنجی استنتاج می گردند. بر اساس اصل اسید-باز سخت-نرم و محاسبات اربیتال مولکولی این امکان نیز وجود دارد که کاتیون بازدارنده بطور مستقیم با سطح فلز برهم کنش نموده و در آن مولکول بازدارنده به عنوان گیرنده الکترونی عمل کرده و آنیونهای جذب شده بر روی سطح فلز باعث تقویت برهم کنش می شوند. در پایان رفتار بازدارندگی برخی ترکیبات فسفات و فسفونات سنتزی بصورت پتانسیوپویش مورد ارزیابی قرار گرفت که در آن عملکرد قابل توجهی برای این ترکیبات در محیط کلریدریک اسید نیم مولار حاصل نگردید.