نام پژوهشگر: علی شماعی
علی عزیزی کاوه یدالله کریمیپور
بافت های فرسوده بخش بزرگی از شهرهای ایران را تشکیل می دهد که به مرور زمان فرسودگی این گونه بافت ها در حال تشدید است. سه شاخص ناپایداری، نفوذناپذیری و ریزدانگی، بافت های فرسوده را از بافت های دیگر شهری متمایز می کند. بسیاری از مناطق کلان شهر تهران نیز با چنین مسائلی روبرو هستند. در این میان محله شهید دستغیب به عنوان فرسوده ترین محله منطقه نُه این شهر با چالش های بسیاری از جمله زوال و فرسودگی، تخریب عرصه های عمده، اغتشاش در سیمای شهری، استقرار نامناسب عناصر کالبدی و کاربری زمین شهری، شبکه ارتباطی ناکارآمد شهری، تأسیسات زیربنایی شهر و توزیع ناهمگون فضاهای باز شهری و ... را می توان نام برد. ضرورت راهکاریابی برای مداخله از زوایای مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی قابل پیگیری است. پژوهش حاضر برای ساماندهی محله شهید دستغیب با رویکردی سیستمی انجام شده که محورهای اصلی آن در قالب بهبود سیمای کالبدی، بهبود وضع ترافیک، بهبود شرایط زیست محیطی، کاهش تراکم و تمرکز، حفظ و احیای رونق اقتصادی، بهسازی محیط اجتماعی و فرهنگی، تقویت و ایجاد ارزش های بصری و هویت بخشی نمود یافته است. تأکید پژوهش حاضر تحلیل آسیب پذیری بافت فرسوده محله، به منظور تعیین موثرترین شاخص در تحلیل آسیب پذیری بافت فرسوده است. بر این اساس، این سوال مطرح می شود آیا میزان تأثیر هر کدام از شاخص های کالبدی- برنامه ریزی شهری، شاخص های اجتماعی و شاخص های اقتصادی در تحلیل آسیب پذیری بافت فرسوده محله شهید دستغیب به یک اندازه بوده است؟ روش انجام تحقیق تحلیلی- اکتشافی است که اطلاعات مورد نیاز آن به صورت اسنادی و کتابخانه ای و بررسی متون مختلف با موضوع بافت های فرسوده شهری گردآوری شده است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج -شدند سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی(ahp) به وزن دهی شاخص های مربوطه پراخته شد. بر اساس بررسی های به عمل آمده ویژگی های کالبدی (کیفیت بناها و نوع مصالح)، ویژگیهای اقتصادی (نوع مالکیت و عامل نوسازی) و شاخص های اجتماعی(سابقه سکونت و تراکم جمعیت) به ترتیب بیشترین اولویت و وزن را در تعیین آسیب پذیری بافت های فرسوده شهری داشته اند. کلید واژه: بافت، بافت فرسوده، فرسودگی، مداخله، محله دستغیب، ساماندهی
محمد زانا مردوخی طهمورث بهروزی نیا
محله سیروسیکی از محلات منطقه 12 شهر تهران است که به دلیل قدمت زیاد، از جمله بافتهای فرسوده شهری به شمار می رود وبه علت کمبود امکانات و خدمات و تجهیزات شهری در این محله از یک طرف، و نفوذ کاربری های تجاری و فرامنطقه ای از طرف دیگر، بخش زیادی از ساکنان قدیمی محله را ترک کرده و واحدهای مسکونی به خصوص در لبه های محله تبدیل به انبار و کارگاه شده است. فرسودگی وبالا بودن عمر بناها و املاک، کمبود سرانه کاربری های مورد نیاز، تداخل و ناهماهنگی کاربری های مختلف، معابر غیر استاندارد و باریک، کمبود فضاهای عمومیو عدم دسترسی به بازارهای محلی از مشکلات اساسی محله سیروس می باشند. هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر بازنمایی مشکلات کالبدی،اجتماعی و اقتصادی محله سیروس و تلاش در جهت ارائه راهکارهایی برای توسعه محله با رویکرد بهسازی و نوسازی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی بوده و روش تحلیل آن توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و برداشت میدانی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل واقع شدند. همچنین.در ترسیم نقشه ها از نرم افزارgis و autocad استفاده شده است. نتایج بررسی ها مشخص می نماید که محله سیروس به لحاظ شاخص های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در وضعیت نازلی قرار دارد و نیازمند مداخله از نوع بهسازی و نوسازی می باشد که در این راستا پیشنهاداتی در جهت بهبود وضع موجود ارائه شده است. همچنین سطح کاربری های مورد نیاز برای محله محاسبه گردید. دو نقشه اصلاح شبکه معابر و فضاهای نیازمند بهسازی و نوسازی به عنوان نقشه های پیشنهادی مطرح شد که نتایج حاصل از آن نشان می دهد که حدود 34 درصد بناهای این محله نیازمند بهسازی و 43 درصد نیازمند نوسازی اند.همچنین جدول ارزیابی swot در مورد نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها نیز برای محدوده مورد مطالعه ترسیم شده است. کلمات کلیدی: بهسازی، نوسازی، بافت فرسوده، محله سیروس
مسلم الله ویسی علی شماعی
چکیده رشد پراکنده شهری در چند دهه اخیر با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه های طبیعی پیرامون شهرها، دستیابی به شکلی پایداری از کالبد شهر را با چالشی اساسی روبه رو کرده است. رشد هوشمند شهر به عنوان یکی از دیدگاه های نوین توسعه پایدار شهری؛ در دهه 1990 و در ادامه مباحث شهری که از دهه های 70 و 80 میلادی شکل گرفته بود؛ مطرح شد. این دیدگاه با هدف دستیابی به شکل پایداری از کالبد شهر؛ در چارچوب اصول "دو"، "شش" و "هفت" از اصول "ده گانه" خود ضمن توجه به پیرامون شهرها، سیاست توسعه درونی شهر و دستیابی به شکل فشرده تر شهری را پایه نظری خود قرار داده است. به موجب این رویکرد "اراضی بایر" و "ناکارآمد" در کنار انواع "بافت های فرسوده شهری" به عنوان سازوکارهای تحقق سیاست توسعه درونی شهر شناخته می شوند. ایده اصلی تحقیق حاضر یادآوری این واقعیت است:"مادامی که ظرفیت های اراضی براون فیلد و انواع بافت های فرسوده در داخل شهرها وجود دارند؛ هدایت توسعه به سمت پیرامون شهرها ناپایداری در کالبد شهر را سبب خواهد شد". بر این اساس مساله اصلی پژوهش حاضر پدیده رهاشدگی اراضی براون فیلد و بافت های فرسوده داخل شهر و تاکید بر توسعه افقی شهر است که باتوجه به سرمایه های طبیعی پیرامون شهر سنندج، ادامه این روند در تعارض با توسعه پایدار شهر می باشد. در تحقیق حاضر با روشی توصیفی ـ تحلیلی این سوال که "توسعه درونی به عنوان یک راهکار با کدام ساز و کارها می تواند به رشد هوشمند کالبد شهر منجر شود؟"؛ بررسی شده است. به منظور بررسی چگونگی رشد جمعیت شهر و برآورد آن از مدل کمی "رشد نمایی" و چگونگی رشد کالبدی شهر بر اساس پراکنده یا متمرکز بودن از مدل "هلدرن" استفاده شد. داده های مربوط نشان می دهد در صورت هدایت توسعه آتی به سمت ظرفیت-های درونی شهر؛ اراضی براون فیلد مشتمل بر اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری با مساحت 879 هکتار توان پذیرش 87900 نفر جمعیت و مجموع انواع بافت های فرسوده شهری مشتمل بر بافت های تاریخی، میانی و حاشیه ای با مساحت 687 هکتار با رعایت ملاحظات تراکمی و محدودیت های ارتفاعی طرح های فرادست؛ توانایی پذیرش 262008 نفر جمعیت را خواهد داشت. واژگان کلیدی: رشد هوشمند، توسعه درونی، اراضی براون فیلد، بافت های فرسوده، سنندج
بابک لطفی مقدم سید موسی پورموسوی
چکیده اهمیت کاربری اراضی شهری تا بدان جاست که برخی محققان، برنامه ریزی برای کاربری اراضی شهری را هسته اصلی برنامه ریزی شهری می دانند. دید سنتی به کاربری اراضی امروزه در کشورهای پیشرفته منسوخ شده و دیدگاه توسعه پایدار در طرح های ساختاری راهبردی جایگزین آن شده است. اتلاف سرمایه های اقتصادی و ناپایداری های موجود اقتصادی در شهرها ضرورت دست یابی به پایداری اقتصادی در شهر را بیش از پیش نمایان می سازد. با توجه به مراحل مختلف این پژوهش، از روش های مختلف کتابخانه ای، جمع آوری اطلاعات وضع موجود از طریق مراجعه به سازمان ها و ادارات مختلف، روش ها و فنون نرم افزاری بخصوص نرم افزارهای spss، excel، arcgis، و auto cad بهره گیری شده است. روش کسب داده در این مطالعه به صورت کتابخانه ای می باشد. آمار واطلاعات مورد نیاز در این مطالعه نیز از سازمان های مربوط اخذ شد است. روش تحقیق در این پژوهش اکتشافی – تحلیلی می باشد. با عنایت به بررسی تعدادی از نظریه های مرتبط با موضوع پژوهش حاضر در نهایت، دیدگاه های منتخب و مورد استفاده در این تحقیق دیدگاه های: کارکرد گرایی (تسهیل کارکردهای شهری و بهره گیری اقتصادی از زمین)، نظریه نقش اقتصادی زمین و دیدگاه توسعه پایدار (نگرش جامع و اعتلای کیفیت زندگی شهری) بود که با توجه موضوع تحقیق حاضر و دیدگاه های منتخب از هر دیدگاه اصولی انتخاب شد و در ادامه با توجه به معیارهای کاربری اراضی این اصول در جهت دست یابی به پایداری اقتصادی در شهر تفسیر شد. در این پژوهش پنج معیار "سازگاری"،"کارآیی"،"مطلوبیت"،"آسایش"و"سلامتی" از معیارهای کاربری اراضی در نظر گرفته شد. هریک از این معیارها به زیر معیارهایی تقسیم شدند و وضعیت هریک در منطقه یک شهرداری تهران با توجه به اصول دیدگاه های منتخب بررسی و تحلیل شدند. نتیجه بررسی های انجام گرفته مشخص نمود که غالب معیارهای کاربری اراضی در ناپایداری اقتصادی منطقه یک به ترتیب اولویت معیارهای آسایش، کارآیی، سازگاری، سلامتی و مطلوبیت تأثیر گذار بوده اند. واژگان کلیدی: کاربری اراضی شهری، معیارهای کاربری اراضی، پایداری اقتصادی شهر، منطقه یک شهرداری تهران.
فرزی ناصری علی موحد
یکی از مسایل مهم در برنامه ریزی های توسعه منطقه ای، انتخاب مکان مناسب برای استقرار مناطق صنعتی است. به گونه ای که در سال های اخیر مطالعات مکان یابی به عنوان یکی از عناصر کلیدی در موفقیت و بقای مراکز صنعتی مطرح شده اند. امروزه استفاده از داده های مکانی و تحلیل درست این داده ها برای بهره گیری در مکان یابی مناسب شهرک های صنعتی با اهمیت بوده و از رشد فزآینده ای در سطح تحقیقات روز، برخوردار شده است. در این پژوهش سعی شده با شناسایی شرایط و فاکتورهای موثر در مکان یابی شهرک صنعتی و ارزیابی آنها، مکان های مناسب برای شهرک صنعتی مشخص شود. برای این کار از 11 شاخص موثر استفاده شده و برای ارزیابی، مدلسازی و پیش بینی نواحی مناسب جهت شهرک صنعتی از مدل منطق فازی استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزارarc gis فازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. جهت انتخاب گامای بهینه فازی مقایسه تحلیلی روی پهنه های مناسب از منطقه مورد مطالعه براساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از مقادیر مختلف گاما صورت گرفت و مشخص شد که گامای فازی بیشترین تطابق را با پهنه های مناسب منطقه مورد مطالعه دارد. در نهایت نقشه نهایی به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 22/18درصد از منطقه مورد مطالعه (07/36 کیلومتر مربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب و 01/66 درصد از منطقه (69/130 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پهنه های مساعد جهت مکان یابی شهرک صنعتی بیشتر در بخش شرقی و جنوب غربی منطقه مورد مطالعه وجود دارند.
یوسف شفیعی علی شماعی
گسترش افقی شهرها در چند دهه اخیر در کشور با تخریب سطح وسیعی از اراضی کشاورزی و سرمایه-های طبیعی پیرامون شهرها، دستیابی به شکلی پایداری از کالبد شهر را با چالشی اساسی روبه رو کرده است.نظریه توسعه درونی نیز که از اصول ده گانه رشد هوشمند به شمار می رود و در راستای اهداف توسعه پایدار می باشد. به موجب این رویکرد "اراضی بایر" و "ناکارآمد" در کنار انواع "بافتهای فرسوده شهری" به عنوان سازوکارهای تحقق سیاست توسعه درونی شهر شناخته می شوند.هدف این مقاله بررسی ظرفیت ها و قابلیت های توسعه درونی و سطح بندی منطقه چهار شهر شیراز از لحاظ شاخص های توسعه درونی از طریق شاخص های جمعیت و مساحت و شاخص های کالبدی (عمر و کیفیت ابنیه،کاربری مختلط و....)است.روش پژوهش اکتشافی-تحلیلی است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های کمی برنامه ریزی،از جمله تصمیم گیری های چند معیاره تاپسیس،آنتروپی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است.بر اساس بررسی های صورت گرفته از بین 11 ناحیه منطقه چهار شهر شیراز ناحیه 5 با امتیاز تاپسیس 0.88064 در بالاترین و ناحیه 7 و 3 به ترتیب در پاییننترین سطح توسعه از جهت دارندگی ظرفیت های توسعه درونی قرار دارد.رتبه بندی شاخص ها به تفکیک ناحیه نشان داد که در شاخص اراضی بایر،مخروبه و متروکه و و شاخص تراکم خالص ناحیه 10با بالاترین رتبه و ناحیه 5 نیز در شاخص های تراکم ناخالص، کیفیت ابنیه و ناحیه 1 در شاخص عمر ابنیه بیش از 30 سال بالاترین رتبه را به خود اختصاص می دهند.
منیژه ورشوی حسن افراخته
مسکن و تامین آن برای گروههای کم درآمد شهری یکی از مهمترین مشکلات مراکز شهری از سال های 1960 بوده است به نظر می رسد سیاست های اعمال شده در این زمینه به نتایج مطلوب نرسیده است. زیرا متناسب با ساختار اقتصادی و اجتماعی اقشار کم درآمد شهری نبوده است هدف اساسی این تحقیق عبارت از آن است که از میان سیاست های مختلف تامین مسکن گروههای کم درآمد شهری بعد از انقلاب، سیاست اجاره به شرط تملیک مورد بررسی تجزیه و تحلیل قرار داده عوامل و نتایج آنرا بررسی نماید. جامعه آماری تحقیق را واحد مسکونی ساخته شده در محوده فردیس کرج تشکیل می دهد که با استفاده از روش کوکران 202 خانوار ساکن به عنوان جامعه نمونه تحقق انتخاب شده است. داده های تحقیق از طریق بررسی محلی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده از طریق آمر توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده است . یافته ها نشان می دهد که سیاست اجاره بشرط تملیک به نتایج مطلوب منجر نشده است.
مریم عبادی علی شماعی
در جهان امروز، بدون شک مشارکت اجتماعی روز به روز گسترش یافته و جوامع انسانی را با فرصت و تهدیدهایی مواجه خواهد ساخت که بررسی آن در بهبود اوضاع انسانی موثر خواهد بود. با مطالعه سیر تکاملی جوامع بشری، در می یابیم که پیشرفت و توسعه هنگامی میسر می شود که انسان ها در جریان زندگی خود با همدیگر مشارکت داشته باشند. در حقیقت مشارکت اجتماعی فقط کار جمعی نیست بلکه یک نوع تفکّر جمعی، مشارکت جمعی، تصمیم گیری جمعی، تولید جمعی و در نهایت استفاده جمعی است.پیشبرد توسعه محلی و پاسخگویی به مسایل متنوع اقتصادی، اجتماعی، مالی، ارضی، آموزشی و... شهروندان در محله های شهری، نیازمند «مشارکت اجتماعی شهروندان» و «بهره گیری از ظرفیت های نهادها و سازمان های مردم نهاد» می باشد. شورایاری های محلی از جمله نهادهایی هستند که بدین منظور به وجود آمده اند. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی (پرسشنامه ای) و نوع تحقیق تحلیلی- اکتشافی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش پیرسون می باشد و در نهایت از این پژوهش نتیجه زیر به دست آمده است: پس از آزمون فرضیات تحقیق بر اساس یافته های کسب شده از پیمایش برای محدوده مطالعاتی (محله داودیه) می توان عنوان کرد هر چند به دلیل رد فرضیات تحقیق، نمی توان به صورت قاطع بیان داشت که می توان با تقویت مشارکت محله ای به توسعه ی محله ای دست یافت، اما به سبب معناداری یا نزدیک به معنادار بودن برخی از مولفه های مشارکت محله ای می توان بیان داشت توجه به مشارکت محله ای شرط انکار ناپذیر تحقق عینی مفهوم توسعه محله ای است، یعنی دست یابی به پایداری در توسعه محله ای بدون توجه به پتانسیل های نهادی و انسانی و بهره گیری از تمامی ظرفیت های گروهی و فردی امری غیرقابل اجراست. مشارکت، مشارکت اجتماعی، شورایاری محله، ظرفیت و پتانسیل های محلی، توسعه محلی
فهیم ناصری پرویز ضیائیان
رشدجمعیت و افزایش مهاجرت به شهرها تاثیر مستقیم بر گسترش شهرها داشته است و باعث گسترش ناهمگون فیزیکی شهرها شده است. شهرمریوان یکی از شهرهایی است که دارای توسعه ناهمگون و بدون برنامه می باشد که دلیل این امر مهاجرت های گسترده روستاهای اطراف به این شهر و رشد جمعیت آن بوده است. بنابراین هدف این تحقیق بررسی الگوی کلی توسعه فیزیکی شهر مریوان و و ابعاد مختلف آن جهت شناسایی الگوی مناسب رشد شهری می باشد برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدل های کمی مانند ضریب آنتروپی، هلدرن، ضریب موران و گری و نرم افزار arcgis، گسترش شهر در دوره های مختلف بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شهر مریوان از سال 1370 به بعد دارای گسترش افقی بوده و جهت گسترش شهر مریوان عمدتاً در نیمه شرقی به طرف جاده سقز است. همچنین با توجه به مدل هلدرن 82 درصد از گسترش شهر مربوط به رشد جمعیت و 18 درصد مربوط به گسترش افقی شهر است. واژگان کلیدی: گسترش افقی، ضریب آنتروپی، ضریب موران ،ضریب گری، شهر مریوان
ادریس صابری علی شماعی
لزوم توجه جدّی به مقوله گردشگری، بعنوان پدیده ای نو درزندگی ماشینی قرن بیست و یکم ، ضرورت کاملاً محسوسی است و اهمیت آن روز به روز دردنیا افزایش می یابد، زیرا با روند ماشینی شدن زندگی در جوامع که انسان را به شهرها بعنوان محورهای تحول وابسته می کند، زندگی شهری با مشکلاتی مواجه شده است. با وجود این نباید تصورکرد که زندگی در شهرها فاقد هرگونه مزیت است. به هرصورت درشهرها عواملی وجود دارندکه شهرنشینان را به زندگی امیدوار می نماید. دارا بودن جاذبه های گردشگری، امکانات رفاهی و ... موجب شده اندکه شهرها همیشه بعنوان مقصد گردشگران بشمار آیند. هدف اصلی این پژوهش ایجاد دریچه ای نو درگردشگری شهرگنبدکاووس با ارائه راهبردهای توسعه گردشگری شهر می باشد. در ضمن الگوی تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش ، تحلیلی- اکتشافی است. نتایج تحقیق نیز پس از بررسی های بعمل آمده از جاذبه های گردشگری شهر بر طبق مدل سوات نشان می دهد، راهبرد مورد نظر راهبرد تهاجمی (استراتژی حداکثر – حداکثر (so)) است که دراین حالت تا حد امکان از نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی موجود استفاده می کنیم . بررسی آزمون فرضیات نیز تأثیر عوامل اجتماعی ، فرهنگی و مدیریتی را مثبت ارزیابی کرده و محورهای تاریخی و فرهنگی را از محورهای اصلی توسعه گردشگری شهر در نظر می گیرد. در ضمن راهبرد توسعه گردشگری مبتنی بر برندسازی در شهر گنبدکاووس را قابل قبول می داند. نتایج تحقیق این نکته را تأکید می کند که برای به ثمر رسیدن نتیجه برنامه ها و راهبرد های مورد اجرا در شهر گنبدکاووس توجه به کلیه وجوه گردشگری از جمله فرهنگی ، اجتماعی و ... الزامی می باشد تا توسعه گردشگری با اصول و برنامه های مورد نظر و راهبردهای تعیین شده پیش رفته تا شاهد توسعه گردشگری شهر در آینده باشیم.
ثروت اله مرادی علی شماعی
یکی از اهداف برنامه ریزان شهری، رسیدن به توسعه پایدار شهری است. با ایجاد پایداری در محلات می-توان به پایداری در شهرها رسید. هدف این پژوهش سنجش پایداری و اولویت بندی محلات 18 گانه منطقه شش تهران جهت پایدار ساختن آنها از لحاظ 28 شاخص مختلف توسعه پایدار شهری در ابعاد ابعاد اقتصادی،زیست محیطی،اجتماعی و کالبدی نهادی است.بدین منظور جهت دستیابی به این هدف در چارچوب روش توصیفی ـ تحلیلی از منابع اسنادی و بهره گیری از مدل های چند معیارهahp ، vikor ، zscore و همچنین مدل ضریب پراکندگی استفاده شده است. برای ارزیابی سطوح پایداری محلات، تحلیل نابرابریها از مدل کمی امتیازاستانداردشده و سپس شاخص های مورد نظر از طریق مدل ahp وزن دهی شدند و از طریق مدل تصمیم گیری چند معیاره vikor محلات منطقه شش از لحاظ پایداری رتبه بندی شدند. به منظور بررسی نابرابری شاخص های موردنظر از مدل ضریب پراکندگی(cv) استفاده شد. نتایج حاصل از مدل ماتریس استاندارد شده نشان می دهد در مجموع شاخص های تلفیقی ضریب پایداری بین محلات این منطقه متفاوت بوده است به طوری 27 درصد محلات در گروه پایدار ، 50 درصد محلات درگروه نیمه پایدار و 22 درصد محلات ناپایدار قرار دارند و محله آرژانتین ساعی با مقدار 0.00 به عنوان پایدار ترین محله معرفی شد و محله فاطمی با مقدار 1.00 به عنوان ناپایدارترین محله جهت اولویت پایداری قرار گرفت. همچنین نتایج حاصل از ضریب پراکندگی نشان می دهد بشترین نابرابری در شاخص های مورد بحث در محلات 18 گانه منطقه مربوط به شاخص های بعد زیست محیطی است و در نهایت پیشنهاداتی ارائه شده است.
صدیقه سادات موسوی علی شماعی
چکیده تهیه و اجرای طرح بهسازی بافت باارزش روستایی با هدف حفظ و نگهداری بافت کالبدی برخی از روستاهای کشور در برنام? سوم توسعه، با هماهنگی دستگاههای ذیربط به عهد? بنیاد مسکن نهاده شده است. این طرح تلاش دارد تا با معاصرسازی و خلق فضاهای شایسته در روستاهای هدف و احیای بافت کالبدی و احترام به اصالتهای فرهنگی، آئینها و پایگاههای رفتاری آنان، به خواستههای مردم روستا و تغییرات ایجاد شده در شیوههای زیست آنها پاسخگو باشد و اثرات قابل ملاحظهای در ابعاد مختلف روستا، به ویژه بعد اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش که در قالب پایاننامه انجام شده است، ارزیابی اثرات اجتماعی و اقتصادی طرح بهسازی بافت باارزش روستای اسلامیه در استان یزد بوده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است و کلیه ساکنان روستای اسلامیه و کارشناسان مربوطه به عنوان جامع? آماری در نظر گرفته شدهاند. از این جامعه تعداد 120 نفر بر اساس روش تعدیلی کوکران به طور تصادفی انتخاب گردیدهاند. دادههای لازم، با روشهای کتابخانهای و میدانی تهیه شد که مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه مهمترین ابزار تحقیق بودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای t ، تااو بی کندال و فریدمن صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این واقعیت میباشد که این طرح با گذشت بیش از 10 سال از زمان اجرا اثرات بسیاری در ابعاد اجتماعی و اقتصادی روستای اسلامیه داشته و توانسته است رضایتمندی ساکنان را جلب کند. تبدیل روستا به یک ناحیه گردشگری و افزایش گردشگران، کاهش مهاجرت و توسع? مشاغل خدماتی در روستا از مهمترین اثرات این طرح در روستای اسلامیه بوده است. همچنین، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر عملکرد طرح بهسازی در این روستا مشارکت قابل توجه مردم در زمینهی اجرایی و مالی شناخته شده است. واژگان کلیدی: توسعه کالبدی روستاها، بافت باارزش روستایی، ابعاد اجتماعی و اقتصادی، اسلامیه
داود پارسانیا طهمورث بهروزی نیا
در مطالعات شهری، کمتر موضوعی می تواند همچون کیفیت زندگی، ما را به سوی شناخت مسائل و مشکلات شهری رهنمون سازد. اغلب محلات حاشیه ای در شهرها دارای معضلاتی در ابعاد مختلف هستند. هسته اولیه برخی از این محلات، روستاهایی هستند که در اثر گسترش بدون برنامه شهر و افزایش مهاجرتهای روستا – شهری، به تدریج به محدوده کالبدی شهر پیوسته اند. اما همچنان ساختار کالبدی آنها از شهر به راحتی قابل تشخیص است. نمونه مورد نظر پژوهش در همین گروه از محلات حاشیه ای جای می گیرد. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله گُلمغان بر مبنای مولفه ها و شاخصهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، دسترسی به خدمات، و حمل و نقل است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش انجام گرفته است. لذا پس از مطالعات کتابخانهای، مشاهده میدانی از محل به عمل آمده و سپس به تنظیم پرسشنامه اقدام شده است. حجم نمونه، پنج (5) درصد از خانوارهای محله گُلمغان به عنوان یکی از محلات حاشیه ای شهر اردبیل را شامل می شود که با در نظر داشتن تعداد خانوار ساکن در محله (2052 خانوار) شامل 103 پرسشنامه می شود که به طور تصادفی میان ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه به کمک نرم افزارهای spss و excel و با روشهای تحلیل آماری نظیر همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای برای متغیرهای مستقل و میانگین داده ها صورت گرفته است. همچنین به منظور سنجش ویژگیهای فردی موثر بر میزان رضایت ساکنان از کیفیت زندگی از رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج تحقیق، نامطلوب بودن وضعیت مولفه ها و شاخصهای کیفیت زندگی و نیز ناراضی بودن ساکنان از کیفیت زندگی در محله مورد مطالعه را نشان می دهد. همچنین از میان ویژگیهای فردی، تنها سه عامل سن، درآمد، و وضعیت تأهل با میزان رضایت از کیفیت زندگی رابطه معناداری داشته اند.
مریم رحیمی علی شماعی
کیفیت زندگی یکی از عواملی است که امروزه در مطالعات برنامه¬ریزی شهری جایگاه ویژه¬ای دارد. کیفیت زندگی ضمن دارا بودن ابعاد عینی و وابستگی به شرایط عینی و ذهنی و در نهایت به تصورات و ادراک فرد از واقعیت¬های زندگی بستگی دارد. امروزه کیفیت زندگی هدف اصلی تمام برنامه¬ریزی¬هاست که توسط اندیشمندان و برنامه¬ریزان تهیه می شود. وجود مشکلاتی مانند ضعف منابع درآمدی، فقدان وسایل حمل ونقل عمومی و خصوصی، نبود فرصت¬ها و موقعیت¬های شغلی مناسب، مراکز درمانی، مشکلات و آسیب¬های ناشی از نابرابری¬های اجتماعی، محله های شهری ما را با چالش¬هایی مواجه ساخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی شاخص¬های مرتبط با کیفیت زندگی از دید شهروندان شهرجدید پرند با توجه به 3 ویژگی کالبدی، کارکردی و محیطی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر استفاده از پرسشنامه است. تعداد جامعه آماری 382 نفر است و به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار spss و روش های آماری نظیر میانگین پاسخ¬ها، آزمون آماری پارامتریک t برای متغیرهای مستقل، تکنیک دلفی و آزمون واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت کیفیت زندگی در منطقه مورد مطالعه در زمینه¬های حمل و نقل و ارتباطات محیطی، اقتصادی و اجتماعی از دید جامعه نمونه مطلوب نبوده و تنها وضعیت از دید ویژگی¬های کالبدی(فضا¬ها و بناها) جامعه نمونه در حد مطلوب (با میانه 3) ارزیابی شده است.
بیتا امیرافضلی علی شماعی
چکیده ندارد.
ام البنین خزایی پول سیمین تولایی
چکیده ندارد.
محمدرضا هاتفی اردکانی علی شماعی
چکیده ندارد.
ابراهیم ارشک علی شماعی
چکیده ندارد.
سیامک کوهی علی شماعی
چکیده ندارد.
طاهره نوزادی علی شماعی
چکیده ندارد.
نجف امیرپور علی شماعی
چکیده ندارد.
علی شماعی مسعود مهدوی
هدف اصلی از این تحقیق بررسی ویژگیهای جمعیتی نواحی روستائی و شهری شهرستان اردستان در سه دهه اخیر است .البته نه تنها صرفا" بررسی ویژگیهای جمعیتی، بلکه حتی الامکان سعی شده است که خصوصیات جمعیتی تحت تاثیر عوامل جغرافیائی (طبیعی، انسانی) و روابط متقابل آنها در نواحی مختلف شهرستان اردستان مورد بررسی قرارگیرد.براین اساس سعی شده است خصوصیات جغرافیایی در رابطه با مسائل و ویژگیهای جمعیتی در نواحی روستایی و شهری شهرستان اردستان در سه موضوع مهم -1 ویژگیهای جغرافیایی حاکم بر ناحیه و نقش آن در مسائل جمعیتی-2 . بررسیهای جمعیتی -3 تغییر و تحولات جمعیتی و آینده نگری جمعیت ناحیه مورد مطالعه قرار می گیرد .