نام پژوهشگر: حمید رضا بخشی
علی فلاح حمید رضا بخشی
مشکل اصلی برای رادارهای هوابرد در کشف اهداف زمینی، حذف کلاتر زمین است. روش پردازش مکانی- زمانی وفقی جدیدترین روش برای مقابله با آن است. یک فیلتر دو بعدی در فرکانس های زاویه ای و داپلر مربوط به سیگنال کلاتر، صفر قرار می دهد. در محاسبه بردار وزن، ماتریس کوواریانس سیگنال تداخل نقش مهمی دارد. در عمل این ماتریس نامعلوم است و باید تخمین زده شود. در رادارهای جستجوی هوابرد که اهداف را در فاصله و داپلر کشف می کنند، تخمین ماتریس کوواریانس از روی سیگنال های بازگشتی از تمامی سلول های برد صورت می گیرد. در رادارهای یک مکانی دارای ساختار قرارگیری آنتن در پهلوی سکو، همگنی داده ها برای تخمین تا حد زیادی تضمین می شود، اما در رادارهای یک مکانی با انحراف محور آنتن از سوی پرواز، این همگنی در سلول های برد از بین می رود و منحنی های داپلر- زاویه به سلول برد بستگی پیدا می کنند. در رادارهای دو مکانی این مسأله حادتر است و ناهمگنی داده ها تنها به نحوه قرارگیری آنتن بستگی ندارد، بلکه سناریوی دومکانی نیز در ناهمگنی تأثیر دارد. روش های پردازش مختلفی با هدف افزایش کارآیی و کاهش حجم محاسبات ابداع شده اند. این روش ها به دو دسته روش های کاهش بعد و روش های کاهش رتبه تقسیم بندی می گردند. برای رادارهای دو مکانی قبل از پردازش اصلی لازم است یک پیش پردازش بر روی داده های عددی شده صورت گیرد. چندین روش برای رفع مشکل وابستگی داده ها به برد که همگنی آن ها را کاهش می دهد، ارائه گردیده است. روشی که از بقیه جدیدتر و عملی تر است، روش جبران سازی در زاویه و داپلر به صورت وفقی (aadc) است. این روش محل حداکثر توان مربوط به طیف کلاتر را تغییر می دهد و آن را به نقطه مورد نظر در فرکانس زاویه ای و داپلر مورد نظر، جابجا می نماید. روش aadc ایراداتی دارد از جمله حجم بالای محاسبات و جبران سازی که تنها برای یک نقطه در صفحه داپلر- زاویه صورت می گیرد. در رویکرد ارائه شده در این پایان نامه، روش جبران سازی در زاویه و داپلر به صورت وفقی، تعمیم داده می شود تا عملکرد بهتری حاصل گردد.
هدی معینی حمید رضا بخشی
هدف از اجرای این پروژه بررسی کاربرد مدولاسیون سلسله مراتبی دامنه تربیعی جهت ارائه سرویس پخش وسیع و گروهی چندرسانه ای در سیستم دسترسی چندگانه تقسیم کد باند وسیع و اعمال اصلاحاتی جهت بهبود گیرندگی است. این نوع مدولاسیون با ایجاد کلا سهای مختلف حفاظت از خطا برای رشته بیت های اطلاعات ارسالی متعدد بر حسب نوع نیاز آنها، منجر به افزایش کیفیت ارسال می گردد. با استفاده از این روش اطلاعات پایه که دارای بیشترین اهمیت است توسط تمام کاربران و در هر شرایطی و اطلاعات با اهمیت کمتر تنها توسط کاربرانی با شرایط انتشار مناسب دریافت می شوند. این نوع مدولاسیون به ویژه در مراتب بالاتر به علت شرایط ویژه سمبل ها نسبت به تداخل بین سمبلی ناشی از انتشار چند مسیره بسیار حساس است. بر همین اساس نوعی گیرنده تکراری اصلاح شده جهت آشکارسازی و تخمین همزمان کانال در این پروژه پیشنهاد شده است. این گیرنده بر اساس حضور کدبردار توربو در فرایند گیرندگی طراحی شده است به این ترتیب که در هر بار تکرار عمل گیرندگی با استفاده از لگاریتم نسبت تابع شبیه نمایی دنباله بیت های کدشده دریافتی و با توجه به تخمین دنباله اصلاح شده لگاریتم نسبت تابع شبیه نمایی بیت های اطلاعات ارسالی، عملیات حذف تداخل و تخمین کانال انجام می شود. استفاده از دنباله اصلاح شده لگاریتم نسبت تابع شبیه نمایی بیت های اطلاعات ارسالی باعث گیرندگی بهتر و حذف تداخل دقیق تر می گردد.
مسعود اردینی حمید رضا بخشی
دیدگاه ایستان دوره ای کاربرد وسیعی در حوزه مخابرات یافته است. تمرکز این پایان نامه بر مطالعه تاثیر تخریب مدارات رادیویی روی طیف سنجی ایستان دوره ای می باشد. اثر غیرخطی تقویت کننده موجب می شود که سیگنال های زائدی درون گیرنده به وجود آید. اگر این سیگنال ها در طیف سنجی شناسایی نشود، احتمال آشکارسازی غلط افزایش می یابد. سیگنال هارمونیک و منشاء هارمونیک هر دو از یک منبع اطلاعات تولید می شوند. در نتیجه انتظار داریم که شباهت هایی بین آنها وجود داشته باشد. این پایان نامه قصد دارد این شباهت ها را با آشکارساز ایستان دوره ای اندازه بگیرد و این روش طیف سنجی را برای پیدا کردن سیگنال های زائد ارتقا دهد، تا با شناسایی آنها و در نظر نگرفتن شان به عنوان نقاط پرشدگی طیفی، رنج دینامیکی را به صورت مجازی در کاربرد طیف سنجی بهبود بخشد. همچنین قصد دارد از قابلیت های ذاتی این روش در مقابل نویز و تداخل برای شناسایی سیگنال های هارمونیک نیز استفاده نماید. در این تحقیق نشان داده خواهد شد، هارمونیک ها همواره همبستگی-متقابل ایجاد نمی کنند و میزان همبستگی به مدولاسیون و ساختار دنباله اطلاعات ارتباط دارد.
جواد مرادی لاسکی حمید رضا بخشی
شبک? رادیو شناختی به عنوان نسل آیند? شبکه بی سیم محسوب می گردد. این شبکه با بازدهی طیفی بالایی که برای کاربران شبکه ایجاد می نماید به شدت مورد استقبال قرار گرفته است. ساختار های گوناگونی همچون متمرکز و مشترک برای این شبکه پیشنهاد شده است ولی در حال حاضر ساختار قطعی برای پیاده سازی آن وجود ندارد. عملکرد مداوم کاربران شبکه برای حسگری شبکه، منجر به مصرف انرژی زیادی می گردد. کاهش این میزان مصرف انرژی در مقالات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق، با محاسب? انرژی بی باری، مصرف کل برای کاربر شبکه رادیو شناختی محاسبه شده و نشان داده شده است که در نظر گرفتن این میزان انرژی، پارامتر های محاسب? مصرف انرژی را در لینک های ارتباطی (همچون زمان بهین? حسگری) تحت شعاع قرار خواهد داد. علاوه بر آن در این تحقیق مدلی ارائه شده است که با استفاده از آن می توان در مصرف انرژی کل شبکه صرفه جویی داشت. در الگوریتم پیشنهادی نشان داده شده است که در صورت حسگری بخشی از کانال های شبکه (با تخصصیص مناسب نمونه برداری در زمان حسگری) به جای حسگری مداوم تمامی کانال ها، انرژی مصرفی توسط کاربر ثانویه، کاهش خواهد یافت.
محمد علی طاهریان مبارکه حمید رضا بخشی
با توجه به این که مزیت های ofdm مبتنی بر فرض تعامد زیر سمبل های ارسالی می باشد، عدم تعامد زیر سمبل های دریافتی می تواند باعث ایجاد خطا و افزایش توان مصرفی در گیرنده گردد. در گیرنده های ofdm به علت اثر کانال، سمبل دریافتی دچار آفست فرکانسی می گردد که ایجاد خطا در بازیابی سمبل ارسالی می کند، همچنین عدم یکی بودن نرخ نمونه برداری در گیرنده و فرستنده از دیگر عوامل ایجاد خطا می باشد. لذا همزمان سازی در سیستم های ofdm یکی از با اهمیت ترین مراحل بازیابی سمبل می-باشد. برای همزمان سازی یک سمبل نیاز به یافتن زمان سمبل و آفست فرکانس است. یافتن زمان سمبل یعنی بدست آورن تخمینی از زمان شروع سمبل. همچنین همزمان سازی فرکانس سمبل باید به طور دقیق انجام شود زیرا در غیر این صورت تعامد زیر سمبل ها از بین رفته و باعث ایجاد خطا در سیستم می شود. به این منظور در فرستنده در ابتدای هر رشته داده ارسالی ، رشته ای با نام دیباچه اضافه می گردد. در گیرنده با تعریف یک نسبت ریاضی با نام متریک که نمایانگر تخمین زمانی شروع سمبل است، ابتدای دیباچه تخمین زده می شود. در تمامی روش ها فرض بر این است که در گیرنده دبیاچه شناخته شده است . متریک عموما شامل یک نسبت کسری می باشد که در مخرج آن شامل تابع خود همبستگی داده دریافتی در گیرنده با طول دیباچه می باشد . در صورت متریک با استفاده از عملیات همبستگی متقابل بین قسمت های مختلف رشته دریافتی ، همبستگی متقابل انجام می شود. در متریک های متفاوت سعی می شود که در صورتی که رشته دریافتی حاوی دیباچه باشد مقدار متریک بیشینه باشد. از نکات دیگر این است که متریک پیشنهادی دارای واریانس کمتری باشد و در حالت ایده آل دارای حالت تابع ضربه باشد که واریانس آن صفر است . همچنین متریک باید در snr های منفی نیز دارای عملکرد مناسبی باشد . همچنین به هر میزان که نسبت بیشینه اولیه شکل متریک به بیشینه ثانویه آن بیشتر باشد ، بیانگر این مطلب است که نتیجه متریک دارای اطمینان بیشتری می باشد. روش پیشنهادی در این پایان نامه دارای تمامی ویژگی های فوق می باشد به علاوه بر این که در مقایسه با روش های متداول رایج دارای عملکرد بهتری می باشد.