نام پژوهشگر: محمد حسن الهی زاده
راضیه سیروسی القار محمد حسن الهی زاده
سابقه تشیع در خراسان به قرون نخست هجری بر می گردد. ورود امام رضا (ع) به خراسان، از مهم ترین عوامل گسترش تشیع در این خطه محسوب می شود. بعد از شهادت امام، عالمان بسیاری از مناطق مختلف جهان اسلام به مشهد طوس مهاجرت کرده و در جوار مرقد حضرت، به بحث و فحص پیرامون مباحث شیعی پرداختند که از جمله نتایج آن، ظهور عالمان و دانشمندان برجسته ای نظیر طبرسی و طوسی بود که تاکنون تألیفات ثمربخش آن ها راهگشای مطالعات شیعی بوده است. از دیگر آثار حضور امام رضا(ع) در خراسان، مهاجرت سادات (علویان و منسوبان به پیامبر(ص) ) به این سرزمین بود که بعد از شهادت آن حضرت نیز ادامه یافت. در مناطقی که جماعتی از سادات سکونت داشتند، نقبا به بررسی امور آن ها می پرداختند و با بهره گیری از نفوذ اجتماعی و جایگاه مهم خویش، از طریق ترویج مودت اهل بیت، زمینه ساز گسترش تشیع در خراسان شدند. مراسم و مواسم شیعی نیز که بازتاب گسترده ای در فرهنگ و ادبیات مسلمانان داشته، در گسترش فرهنگ شیعی نقش بارزی ایفا نموده است. قرون پنجم و ششم هجری در خراسان، مقارن با حکومت های سنی مذهب غزنوی، سلجوقی، و خوارزمشاهی بوده است، اما با وجود سیاست های ضد شیعی آن ها، شیعیان امامی توانستند با در پیش گرفتن سیاست میانه روی و اعتدال، تقیه و نگارش تألیفاتی در فقه، کلام و اعتقادات شیعی در دوران تسلط حکومت های سنی در حفظ و اعتلای شیعه امامیه بکوشند، به خصوص که فعالیت اسماعیلیان تندرو در خراسان مانع از توجه سلاطین به شیعیان امامی می گردید. به علاوه، وجود مرقد امام رضا(ع) که از اقتدار معنوی خاصی در جامعه اسلامی برخوردار بود، کانون توجه سلاطین سنی مذهب شده بود. در رساله حاضر، نقش عوامل گوناگون عالمان شیعی، فعالیت نقبا، مراسم شیعی و تحولات سیاسی که همه به نوعی بازتاب ورود امام رضا(ع) به خراسان بود، در حفظ و اعتلای شیعه امامیه مورد بررسی قرار گرفته است.
مظفر علی دادی گراوند محمد حسن الهی زاده
چکیده: این رساله بر آن است تا عملکرد سیاسی- تاریخی والیان عباسی در طبرستان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.اکثر فرماندهان عرب از همان آغاز فتح ایران به طبرستان راه یافتند اما نتوانستند مأموریت خود را به خوبی اجرا کنند و در ازای دریافت اندکی خراج با سلسله¬های محلی صلح کرده و بر می گشتند. دردوره عباسیان ، حدود759-758/141 است که نواحی جلگه ای طبرستان تسخیر می شودو والیان عباسی در آن جا مستقر می شوند؛ در حالی که نواحی کوهستانی همچنان در دست سلسله های محلی است. معمولأ بین والیان عباسی و سلسله های محلی رقابت و درگیری وجود داشته است. آن چه روشن است عباسیان تمایلی به وجود سلسله های محلی در طبرستان نداشته اند و اگر قدرت بر انداختن آن ها را داشتند مجبور به تحمل آنان در نواحی کوهستانی نمی شدند.سلسله های محلی نیز بارها در عمل با اتحاد همدیگر و مردم، با به راه انداختن شورش ها و قتل عام نفرت خود را از ظلم و ستم والیان عباسی نشان دادند. موقعیت جغرافیایی طبرستان به همراه سلسله های محلی،رفتار نامناسب والیان عباسی،حضور علویان در منطقه و تدین و عدالت خواهی آنان زمینه های ضعف والیان عباسی را فراهم کرد.در نهایت دعوت اهالی طبرستان از حسن بن زید علوی و پیروزی وی بر والیان عباسی، دوران تازه ای را در حیات سیاسی و مذهبی طبرستان ایجاد نمود بنابراین همین عملکرد نادرست آنان باعث سقوط آنان گردید. واژگان کلیدی: طبرستان، والیان عباسی، اسپهبدان، اسلام
بی بی زهرا قربانی محمد حسن الهی زاده
با ظهور اسلام، اعراب پراکنده و متفرق در قالب حکومت مرکزی، به شکلی متحد و یکپارچه درآمدند. پس از دوره پیامبر (ص) قدرت متمرکز عرب به دلایل مختلف، به مرزها و نواحی همجوار جزیره العرب دست-اندازی کرد که از آن تحت عنوان فتوحات یاد می شود. از جمله نواحی مورد هجوم، ایران- همسایه شرقی جزیره العرب- بود. در حین فتوحات و پس از آن گروهی از قبایل عرب به ایران مهاجرت کردند و در نواحی مختلفی نظیر خوزستان، کرمان، آذربایجان، قم، سیستان، خراسان ساکن شدند. بررسی تأثیر شکل و ساختار زندگی قبیله ای عرب مهاجر و مناسبات آنان با حکومت مرکزی، منازعات و درگیری های قومی و قبیله ای شان، بر اوضاع سیاسی ایران سده اول هجری بحث اصلی این پایان نامه است. در این رساله با تکیه بر نسب قبیله ها و نحوه و کیفیت مهاجرت آنان به ایران موارد فوق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. می توان پیدایش طبقه اجتماعی موالی (ایرانیان)، بروز تغییرات در ساختار اداری و دیوانی ایران- تبدیل ایران به بخشی از ایالات عراق- و تعیین و انتصاب والیان عرب بر اساس توانایی های نظامی، کثرت جمعیت و بعدها رقابت و منازعات قبیله ای را از پیامدهای مهم مهاجرت و سکونت قبایل عرب در ایران دانست. این رساله پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس مدارک و داده های تاریخی است که با روش کتابخانه ای و بهره گیری از تجزیه و تحلیل و مقایسه و تطبیق انجام گرفته است.
امیر صالحی مجتبی خلیفه
ایل جاف از ایل های مهم و با سابقه کرد در غرب ایران و شرق عراق است که پیشین? تاریخی آن به قبل از اسلام باز می گردد. امروزه بیشتر آن ها دراستان کرمانشاه ساکن می باشند. با توجه به موقعیت مرزی این ایل، همانند دیگر ایلات مرز نشین غرب، همواره مورد توجه دولت های ایران، عثمانی و بعدها عراق بوده است. در نبردهای میان ایران و عثمانی با توجه با حمایت های منفعت طلبانه ی این حکومت ها به مقتضیات زمانی از این ایل، آن ها نیز همواره درصدد استقلال داخلی خود بودند. ایل جاف از طوایف متعددی تشکیل شده که زیستگاه اصلی شان کرمانشاه است. به دنبال وقوع برخی رویدادهای سیاسی عده ای از آن ها به عراق کوچ کردند. این ایل به خاطر جنگاوریشان همیشه پیشقراول حاکمان کردستان در جنگ ها بودند. امروزه طوایف این ایل به صورت پراکنده ای در کشور ایران و عراق ساکن می باشند که مرکز اصلی آن ها جوانرود می باشد و به سه طایف? مشهور جاف جوانرودی، جاف مرادی و جاف کرمانشاهی تقسیم شده اند. بنابر اهمیت تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایل جاف در تحولات این منطقه، پژوهش حاضر به بررسی موقعیت سیاسی - اجتماعی و اهمیت تاریخی این ایل و تیره ها و طوایف آن پرداخته و نقش آنان را در تحولات سیاسی دوره های صفویه، افشاریه، زندیه، قاجاریه و پهلوی مورد بررسی قرار داده است.
زهرا شاعری زهرا علیزاده بیرجندی
چکیده : ورود ایران به عصر جدید و آشنایی با دستاوردهای جدید غرب همراه با شکست های نظامی و سیاسی، ایران را وارد دورانی کرد که نتیجه آن رویارویی میان سنت و مدرنیته بود. این رویارویی همه ی جامعه را در اشکال مختلف در برگرفت. جامعه ی عصر ناصری (1264-1313هـ.ق) از مردمی با افکار و اعتقادات کهن و سنتی شکل یافته بود که پایبند به آداب و رسوم سنتی و آبا و اجدادی خود بودند. از سویی در دنیای غرب تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از سده های پیش آغاز شده بود و ادامه داشت. این تحولات، دیگر کشورها را نیز تحت تأثیر قرار داده بود که ایران نیز از این قاعده مستثنی نبود. بنابراین در برابر دست آوردهای علمی و فنی که از غرب وارد ایران شد با توجه به فضای فکری و سیاسی این دوره واکنش هایی صورت گرفت. اهمیت این واکنش ها از یک سو به دلیل علت بروز آن ها و از سویی دیگر به گروه هایی بود که این واکنش ها از طرف آن ها صورت می گرفت. یکی از علل این واکنش ها را می توان سنت گرایی گروه های مختلف دانست. سنت گرایی، در برابر ورود تجدد و نوگرایی از سوی اقشار مختلف جامعه صورت گرفته و این واکنش ها هر کدام بنا به دلایل خاص خود بود. هر چند که در برخی از آن ها دلایل مشابه و مشترکی نیز وجود داشت. به طور کلی می توان گفت که این واکنش ها از یک سو به دلیل بافت و فضای فکری موجود در جامعه و از سوی دیگر به دلایل مصلحتی و پیشبرد اهداف و مقاصد فکری از سوی نخبگان فکری و در آخر به دلیل سوء استفاده اقشار ذینفع به ویژه نخبگان حکومتی می باشد. این رساله، تحقیقی تاریخی است که از طریق بررسی رساله ها و کتب تاریخی و سفرنامه ها، به تبیین علل واکنش های سنت گرایانه در میان برخی طبقات همچون شاه، نخبگان حکومتی، نخبگان فکری و توده ی مردم در عصر ناصری می پردازد. در این پژوهش اوضاع جامعه ی عصر ناصری و اصلاحات این دوره نیز بررسی شده است. واژگان کلیدی: قاجار،سنت،سنت گرایی،عصر ناصری،مدرنیته.
حلیمه مولادادی محمد حسن الهی زاده
حکومت های آل بویه و فاطمیان، تقریبا تقریبا به طور هم زمان در قرن 4ه.ق، به قدرت رسیدند و طی سال های 321 تا 448 ه.ق، معاصر یکدیگر بودند. آل بویه در سه مرکز حکومتی ری، شیراز و بغداد با تسلط بر خلافت عباسی، نزدیک به صد و سی سال حکومت کردند و حکومت فاطمیان نیز ابتدا در مغرب(297-358ه.ق) و سپس مصر(358-567ه.ق)، قریب به دویست و هفتاد سال به طول انجامید. وجه عمده ی اشتراک این دو حکومت، مذهب شیعه بود و برای اولین بار در جهان اسلام دو قدرت شیعی به طور هم زمان ظهور کردند. اشتراک مرزهای سیاسی در منطقه ی شام و عراق، باعث نزدیکی و ایجاد ارتباط این دو حکومت گردید که البته بیشتر به صورت خصمانه و در درگیری سیاسی بر سر قدرت در شام بروز یافت. هم چنین فاطمیان با هدف تسلط بر عراق، در یک برنامه ریزی موفقیت آمیز، مسیر تجاری شرق و غرب را از خلیج فارس به دریای سرخ منحرف نمودند و مصر را به محور مبادلات تجاری بین المللی تبدیل کردند و این-گونه موجب ضعف اقتصادی آل بویه شدند. شام محل رفت و آمد داعیان فاطمی به شرق و غرب جهان اسلام بود که با هدف تبلیغ عقاید اسماعیلی و افزایش نفوذ سیاسی به این مناطق سفر می کردند و تاثیرات سیاسی و فرهنگی بر مناسبات دو حکومت داشتند. مذهب تشیع، نقطه ی اشتراک این دو قدرت بنا بر مصلحت جویی های سیاسی آنان، نادیده انگاشته شد و در ایجاد مناسبات، نقش چندانی ایفا نکرد. با وجود این، دو حکومت در گسترش فرهنگ تشیع بسیار موثر واقع شدند.
طلعت غلامی محمد حسن الهی زاده
اهل حق از فرقه های مذهبی مسلمانان به شمار می رود که در مناطق مختلفی از ایران ساکن هستند. سده ی هشتم هجری قمری به سبب فضای سیاسی و اجتماعی خاص خود، فرصتی برای شکل-گیری و گسترش فرق مختلف به ویژه با گرایش های صوفیانه ایجاد کرد. در این فضا فرقه های صوفی مختلفی نظیر صفویه، نقشبندیه، مشعشیان، بکتاشیه، علویان و نیز اهل حق شکل گرفتند و در مناطق مختلف پیروانی یافتند. پیروان آیین اهل حق که اصطلاحاً "علی اللهی" نیز نامیده می شوند عمدتاً در غرب ایران ساکن هستند. موقعیت کوهستانی و صعب العبور بودن منطقه مانع از دسترسی آسان حکومت های وقت به اهل حق شده و زمینه ی مناسبی برای رشد و گسترش باورهای آنان در منطقه شد. البته همین ویژگی، سبب شد تا مدت ها بعد از ظهور اسلام، میراث های فکری و فرهنگی آیین های باستانی ایران از جمله مهرپرستان، زردشتیان و مانویان در این منطقه حضور داشته باشد. سلطان اسحاق برزنجه ای، مقنن و پایه گذار اصلی یارسان، هنگامی که از زادگاهش برزنجه ی عراق به غرب ایران آمد، در منطقه ی دالاهو ساکن شد و به تدریج مشرب او پیروان زیادی در میان سه قوم کُرد و ترک و لُر ساکن در غرب ایران یافت. وجود میراث های فکری و فرهنگی ایران قبل از اسلام در باورها و آداب پیروان سلطان اسحاق تأثیر گذاشت تا آن جا که آن تأثیرها در باورها و مراسم آیینی آنان قابل مشاهده است. در این پژوهش به بررسی تأثیرات میراث آیین های باستانی بر آیین اهل حق با محوریت اهل حق کرمانشاه و پیروان کُرد سلطان اسحاق پرداخته شده است. در این پژوهش، نگارنده با مطالعه و آگاهی نسبی از ادیان ایران باستان به میان اهل حق رفته و از نزدیک شاهد رسوم و باورهای آنان بوده و با بهره گیری از پژوهش های منطقه ای و پیمایش های میدانی به وجود تشابهات این آیین با آیین های باستانی پی برده است.
فاطمه خسروی میناخو محمد حسن الهی زاده
شیخ محمدباقر آیتی گازاری از شخصیت های برجسته بیرجند در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی می باشد که به لحاظ نفوذ و نقشی که در اجتماع و فرهنگ منطقه بیرجند داشت، تأثیر مهمی در تحول و بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی بیرجند در دوره مورد نظر ایفا نمود. تعیین میزان تأثیر شیخ محمدباقر مسأله مهمی است که این پژوهش به دنبال روشن کردن آن است. برعهده داشتن مسئولیت هایی نظیر تولیت اوقاف خصوصی و عمومی در کنار نقش موثر ایشان در میانجیگری و رفع اختلاف میان حاکمان محلی و نیز مراجعات روزانه و مکرر مردم جهت رفع مشکلات اجتماعی و شخصی نشان دهنده ی جایگاه مهم اجتماعی و تعیین کننده ی شیخ محمدباقر در بیرجند است. به علاوه حمایت ایشان از تأسیس مدارس به سبک جدید، ریاست و تدریس در مدارس علوم دینی و تربیت شاگردان مشهوری از این طریق، انجام مناظرات با علمای فرق مختلف و صدور فتاوای جدید از سوی ایشان بیانگر نقش موثر شیخ محمدباقر در تحول وضعیت فرهنگی بیرجند محسوب می شود. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی اسناد و نسخ خطی و فعالیت میدانی صورت گرفته است. واژگان کلیدی: آیت الله شیخ محمدباقر آیتی گازاری، جامعه بیرجند، فرهنگ بیرجند، عالمان دینی، خاندان علم.
ساجده مهجوری سبد حسین رییس اللسادات
چکیده سلجوقیان گروهی از ترکان (قنق) بودند. و قنق ها خود قبیله ای از ده قبیله ی تغز اوغوز بودند. این طایفه قنق ابتدا در امپراتوری ترکان شرقی زندگی می کردند و پس از فروپاشی این امپراتوری در 183ق. قنق ها بر اثر فشار سایر قبایل به ترکستان مهاجرت کردند. با انقراض حکومت سامانیان در 389ق. سلجوقیان به ماورالنهر وارد شدند و هم مرز با قلمرو غزنویان قرارگرفتند. محمود، ارسلان اسرائیل، رئیس قنق را که از گروه سلجوقیان بود به اسارت گرفت. اما پس از مرگ محمود، قنق ها به پیشروی خود به داخل خراسان ادامه دادند و در نواحی شمالی خراسان یعنی نسا و ابیورد اطراق کردند. اما بر اثر فشار غزنویان، آنها منطقه شمالی خراسان را ترک کردند و به نواحی ایران مرکزی و غربی مهاجرت کردند. موج دوم آنها در زمان مسعود غزنوی وارد خراسان شده و توانستند در431ق. طی نبرد دندانقان مسعود را شکست داده و خراسان را تصرف نمایند. رهبری این گروه را طغرل بیگ و چغری بیگ پسران میکائیل بن سلجوق برعهده داشتند. پس از این جنگ، سلجوقیان مناطق متصرفی را بین خویش تقسیم کردند که خراسان سهم چغری بیگ داود شد. اوضاع سیاسی خراسان از زمان تصرف این خطه در431ق. تا زمان مرگ سنجر سلجوقی در552ق. فراز و نشیب های زیادی داشته است. دوره ی نخست آن که دوران ایجاد ثبات سیاسی است از 431 تا 451ق. زمان مرگ چغری را در بر می گیرد و دوره ی بعد از 451 تا 552ق. دوران حفظ این ثبات در برابر حملات خارجی را شامل می شود، بررسی اوضاع سیاسی خراسان در دوره های ذکر شده، موضوع این پایان نامه است. کلیدواژه:خراسان، غزنویان، سلجوقیان، چغری بیگ، سنجر.
علی زارع زهرا علیزاده بیرجندی
تاریخ تفکر فلسفی،یکی از مقوله های مهم مطالعات تاریخ فرهنگی محسوب می شود.فلسفه در ایران سابقه ای طولانی دارد و ریشه های تفکر فلسفی را می توان در ایران باستان و در افکار زرتشت،جستجو کرد.در دوره ی اسلامی نیز مکتب های فلسفی ای چون مکتب مشاء،اشراق و حکمت متعالیه شکل گرفتند و هر یک از این مکاتب چهره های خاص و مبتکر در بعد ارایه ی مباحث جدید فلسفی دارا بودند.بررسی اندیشه ی فلسفی در عصر قاجاریه به دلیل شاخصه های فرهنگی،سیاسی و اجتماعی این دوره دارای ویژگی های خاصی است.در این دوره،فلاسفه ای چون سبزواری،حکیم مدرس،جلوه و ... ظهور کردند.سبزواری،یکی از فلاسفه ی مهم این دوره بود که با نوشتن شروحی بر کتاب های ملاصدرا و حکیم مدرس نیز با نوشتن تعلیقات بر اسفار ملاصدرا گامی بزرگ در تفهیم حکمت متعالیه برداشتند.بررسی آثار فلسفی فیلسوفان این عصر،نشان گر تاثیر پذیری شدید آنها از حکمت صدرایی،فقدان مباحث فلسفه ی سیاسی و نوآوری اندک آنها در بسط حکمت متعالیه است.نکته ی دیگری که در بحث تفکر فلسفی در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفت،آرای فلسفی روشنفکران این دوره است.روشنفکران این دوره،به دلیل آشنایی با زبان های خارجی و رفت و آمد در کشور های اروپایی،با برخی از آرای فلاسفه ی اروپایی آشنا شدند و به ویژه در بعد فلسفه ی سیاسی در آثار این روشنفکران می توان تاثیر پذیری از فلاسفه ای چون ولتر،روسو و ... را مشاهده نمود.یکی از عوامل مهم دیگر در روند فلسفه ی عصر قاجار،ترجمه های فلسفی است.در کنار این عوامل می توان به تاثیر پیروزی مکتب اصولیون عقل گرا بر اخباریون نقل گرا،در ایجاد فضایی آرام برای شکل گیری مکتب های فلسفی تهران و سبزوار اشاره نمود. شیوه ی نگارش پایان نامه به روش توصیفی_تحلیلی است. مطالعات انجام شده نشان داد فلاسفه ی این عصر به شدت متاثر از حکمت صدرایی و با مسامحه می توان گفت همگی شارح فلسفه ی صدرایی بودند.از جهتی دیگر،از آن روی که حکمت متعالیه در باب فلسفه ی سیاسی سخن چندانی نداشت،فلاسفه ی قاجار نیز در باب فلسفه ی سیاسی هیچ نظریه ای ارایه نکردند.از سویی بررسی آثار ترجمه شده در دوره ی قاجار بیانگر ضعف ترجمه ی کتب فلسفی اروپایی به فارسی است.مطالعات نشان داد پیروزی اصولیون عقل گرا بر اخباریون نقل گرا،در ایجاد یک فضای آرام برای فلاسفه ی قاجار موثر بود و فلاسفه ی این دوره به نسبت ملاصدرا و سهروردی که مدام مورد آزار و اذیت فقها قرار می گرفتند،ووضعیت بهتری داشتند.در پایان،بررسی وضعیت زیر ساختی جامعه ی عصر قاجار نشان داد که برای ظهور فلاسفه ی خلاق،شرایطی نیاز است و آن ویژگی های بهداشتی،تعلیم و تربیت و رفاهی یک جامعه است و تا زمانی که افراد یک جامعه نیاز های اولیه ی خود را تامین نکنند،مجالی برای پرداختن به امور تعقلی را نخواهند داشت.
کبری محمددوست لشکامی محمد حسن الهی زاده
نگارش و کتابت در اسلام به سبب ثبت کلام وحی همواره از جایگاه مهمی برخوردار بوده است و از این¬رو هنر خوشنویسی و خطاطی در جهان اسلام به یکی از شریف¬ترین هنرهای بصری تبدیل شد و در معماری به صورت کتیبه¬نویسی درآمد. دوره تیموری از لحاظ معماری و هنر سرآمد دوره¬های اسلامی بشمار می¬رود. در این دوره از ذوق و هنر خوشنویسان در تزئین بناها بسیار استفاده شد که حاصل فعالیت خطاطان صاحب فن در سبک-های مختلف بود. کتیبه¬های بازمانده از دوره تیموری بر روی کاشی، آجر، سنگ، گچ و چوپ نوشته شده¬اند و در بردارنده آیات قرآنی، نام¬های مبارک پروردگار، نام¬های پیامبر اکرم( ص) و حضرت علی( ع)، ادعیه، احادیث، اشعار فارسی و عربی و معمولا به همراه نام سفارش دهنده اثر، نام حاکم یا سلطان وقت، نام معمار، نام خطاط، تاریخ ساخت اثر، سخنان بزرگان و حکما، فرمانها و وقف¬نامه¬ها است. از این¬رو در پایان¬نامه¬ی حاضر تلاش شده است کاربرد خط در بناهای خراسان دوره تیموری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از بررسی کتیبه¬های خراسان عصر تیموری نشان می¬دهد در پس حرکات افقی و عمودی خطوط کتیبه¬ها مفاهیم زیباشناسی مبتنی بر مبانی اعتقادی و دینی نهفته است و علاوه بر این، تیمور و بازماندگانش از کتیبه¬ها به عنوان ابزاری برای تبلیغ سیاسی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و مشروعیت بخشی برای اقدامات خویش استفاده می¬کردند. روش تحقیق پایان¬نامه توصیفی و تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه¬ای و تحقیق میدانی بوده است.
خدیجه زبردست رودی محمد حسن الهی زاده
در بررسی تاریخ ایران شاهد ظهور شخصیت هایی از مناطق مختلف هستیم که در برهه ای از زمان با عملکرد خود جامعه را تحت تأثیر قرار داده اند و پیامد این عملکرد تا قرن ها برجای مانده است. منطقه خواف نیز به سبب قدمت زیاد جزء مناطقی است که در دوره های مختلف نخبگانی از جمله به آفرید،بوسهل زوزنی،مجد خوافی و... از آنجا برخاسته¬اند. اوج فعالیتهای خوافی ها در زمینه های مختلف سیاسی اجتماعی و... به دوره ی تیموری بر می گردد، چرا که خواف به دلیل موقعیت جغرافیایی سیاسی ویژه خود یعنی قرار گرفتن بر سر راه جاده ابریشم و هم¬جواری با پایتخت سیاسی _فرهنگی آل کرت و تیموریان شرایط بالقوه¬ای برای پرورش این افراد داشت. در نتیجه در این دوره شاهد ظهور ستارگانی هستیم که در آسمان فرهنگ و تمدن این دوره می درخشند. به طور کلی رجال خواف در سه عرصه سیاسی، علمی،فرهنگی و عرفان در عهد تیموری مطرح بوده¬اند. در این پایان نامه با هدف شناسایی ومعرفی نخبگان خوافی در دوره ی تیموری، با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و با استناد به منابع موجود کتابخانه ای ضمن شناسایی و معرفی رجال خواف به بررسی نقش آنها در دوره ی تیموری پرداخته¬شده است. بررسی منابع نشان داد که موقعیت استراتژیکی ویژه ی خواف در دوره ی آل کرت وتیموری زمینه ی پرورش و ظهور نخبگان سیاسی_فرهنگی چون خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی،شیخ زین الدین خوافی، حافظ ابرو و... را فراهم کرده تا جایی که اکثر آن ها نه تنها در شکل گیری و بروز ویژگی های فرهنگی _سیاسی این دوره و حل مشکلات دولت تیموری نقش داشته اند بلکه ضمن فراهم کردن زمینه ی رفاه اجتماعی مردم در رونق و ثبات اجتماعی موثر بوده اند.
مهدی بخشی محمد حسن الهی زاده
منطقه قاین به سبب موقعیت جغرافیایی و نیز ویژگی های آب و هوایی و همچنین واقع شدن در مسیر مهاجرت ها و هجوم اقوام مهاجم در ادوار مختلف تاریخی شناخته شده است. قاین در طی قرون پنجم تاهفتم هجری قمری مهم ترین مرکز سیاسی و نظامی نهضت اسماعیلیان پس ازالموت بوده است.باحمله مغول و فروپاشی قلاع اسماعیلیه و پایان یافتن نهضت آنان، تحولات سیاسی،اجتماعی و فرهنگی این منطقه کمتر مورد توجه مورخان قرارگرفته،تا اینکه در دوره ی قاجار به سبب روی کار آمدن خاندان های صاحب نفوذ در این منطقه مجدداً موردتوجه قرارگرفته است.هدف این پژوهش ارائه تصویری از تاریخ و تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منطقه قاین دراین دور ه ی تاریخی می باشد و موضوعاتی مانند حاکمان، مشاهیر، مدارس، حوزه های علمیه، فرقه ها وطوایف مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر گزارش های منابع تاریخی و تاریخنگارانه و بهره گیری از اسناد مکتوب و غیر مکتوب برجای مانده سامان یافته است.