نام پژوهشگر: مسعود فروزنده
اعظم حسین زاده صلاتی مسعود فروزنده
این پایان نامه به «بررسی و تحلیل عناصر داستان در آثار منثور "مصطفی رحماندوست"» اختصاص یافته است. هدف از انتخاب این موضوع، بررسی اجمالی ادبیات کودکان و شناخت سیر تاریخی آن در جهان و ایران، معرفی "مصطفی رحماندوست" به عنوان یکی از تواناترین شاعران، نویسندگان و مترجمان آثار ویژه ی کودکان در سال های پس از انقلاب اسلامی، هم چنین بررسی جامع عناصر داستان در داستان نویسی و تحلیل پانزده اثر برگزیده ی رحماندوست بر اساس این عناصر، بوده است. بدین منظور به شیوه ی کتابخانه ای - اسنادی، آثاری در خصوص ادبیات کودکان، شیوه های داستان نویسی و عناصر داستان مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از میان تعداد زیادی اثر منثور از رحماندوست، پانـزده داستانِ وی انتخاب و عناصر داستان نویسی در این آثار بررسی و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق، شامل معرفی عناصر داستان است و این که، گرچه در آثار ویژه ی بزرگسالان به عناصر داستان توجه نشان داده می شود، اما این عناصر در شکل گیری یک داستان خوب برای کودکان نیـز، تأثیر به سـزایی دارد، زیرا می تواند یکی از عوامل ایجـاد اشتیاق در کودکان برای خواندن کتاب و پی گیری حوادث آن باشد. رحماندوست به عنوان نویسنده ای پر تلاش در حیطه ی ادبیات کودکان، به عناصر داستان در آثارش توجه داشته و با نوشتن داستان هایی با پیرنگ قوی، به کمک شخصیت پردازی و انتخاب زاویه دید مناسب برای بیان داستانش، به کودکان این امکان را داده که از خواندن داستان لذت ببرند. وی علاوه بر نویسندگی، در زمینه ی سرودن شعـر برای کودکان نیز فعالیت دارد که این امر بر سبک داستان های او اثر گذاشته و باعث شده که گاه داستان های وی آمیزه ای از نظم و نثر باشد، البته در بیشتر موارد، حتی بخش های منثور نوشته های او نیز، مسجع و آهنگین است. شخصیت داستان های بررسی شده، شامل انسان و حیوان، و بیشتر از نوع تمثیلی هستند. هم چنین، اکثر اشخاص این داستان ها، شخصیت هایی ایستا، ساده و مثبت دارند. معدود شخصیت های منفی ارائه شده نیز، در انتها، نتیجه ی اعمال بد خود را می بینند و اشخاص مثبت، پاداش رفتار خود را دریافت می کنند. تمامی این داستان ها از زاویه دید دانای کل روایت شده اند و راوی، اعمال، رفتار و گفتار شخصیت ها را برای خواننده بازگو کرده است. در این داستان ها از طریق نکوهش اخلاق بد، به شیوه ی غیرمستقیم، درونمایه های تربیتی، اخلاقی و اجتماعی مطرح شده و هدف نویسنده، بیان این گونه مسائل، در قالب داستان برای کودکان بوده است.
معصومه مرزبان مسعود فروزنده
این پایان نامه به «بررسی ساختارگرایانه حکایات گلستان بر اساس نظریات دو تن از ساختارگرایان به نام های کلود برمون و گرماس» اختصاص یافته و هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریات بر حکایات گلستان است. به این منظور به شیوه کتابخانه ای- اسنادی، آثاری در خصوص ساختارگرایی، نظریات گوناگون این شیوه پژوهشی و ادبیات داستانی مورد مطالعه قرار گرفت. سپس نظریات پژوهشگران مذکور بر حکایات اعمال و بررسی شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، شامل معرفی و شناساندن هرچه بهتر برمون و گرماس و بیان نظریات آنها است و این که می توان به این حکایات به منزله داستان کوتاه نگریست و آنها را بر پایه پژوهش های ساختارگرایانه مورد بررسی قرار داد. پی رنگ، بیان رشته ای از حوادث بر اساس اصل علیت است و پی رفت، یکی از واحدها یا اجزائی است که متن روایی را شکل می دهد. پی رنگ غالب حکایات بررسی شده ساده و متشکل از یک یا دو پی رفت است و معدود حکایاتی که مشتمل بر سه پی رفت یا بیشتر هستند، نیز دارای پی رنگ هایی ساده می باشند. حوادث در این حکایات، ساده، اما در عین حال عمیق و تاثیر گذار هستند و متناسب با اهداف حکایات اخلاقی و تربیتی طراحی شده اند. بیشتر این حکایات فاقد یک یا دو عنصر روایت هستند و در همه آنها گیرنده یا دریافت گر همان قهرمان و فرستنده، در بیشتر موارد، احساس درونی و باطن قهرمان است. برخی از حکایات ناتمام هستند و سعدی نتیجه گیری را بر عهده خوانندگان قرار داده است. بیشتر این حکایات پایان خوشی دارند و در تعدادی از آنها قراردادهایی اجتماعی مطرح می شود که در روند حکایت نقض و سپس بار دیگر برقرار می شوند. بیشتر این قراردادها، اخلاقی و اجتماعی و اهدافی که شخصیت های اصلی دنبال می کنند، در غالب موارد، اخلاقی هستند. در بسیاری از حکایات مورد بررسی، تقابل هایی دوگانه از نوع تناقض، تضاد و یا مخالف وجود دارد و در برخی از آنها دو نیروی خیر و شر در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند. در تمامی این حکایات پیمانی میان شخصیت اصلی و اشخاص دیگر بسته می شود و بر مبنای آن، قهرمان و یا ضد قهرمان اقداماتی را در جهت دست یابی به هدف خود انجام می دهند.
زهرا کبیری مسعود فروزنده
چکیده این نوشتار، به بررسی وطن، وطن دوستی و جلوه های آن در آثار پنج شاعر نامدار سبک خراسانی؛ یعنی فردوسی ، رودکی، فرخی، منوچهری و ناصر خسرو می پردازد. وطن جغرافیایی بر اثر تغییر و تحول سیاسی و اجتماعی به دست آمده، دنیا به عنوان وطن عاریتی انسان و جهان دیگر به عنوان وطن اصلی، نمودهای وطن هستند. فردوسی در رأس هرم وطن دوستی معرفی شده است. او به سرزمین مادری خویش عشق می ورزد. سرزمینی که روزگاری بهترین و آبادترین کشور جهان محسوب می شد اما عاملی که قلب شاعر را به درد می آورد؛ تاخت و تاز بیگانگان به وطن است. همین امر او را برآن داشت تا دست به کاری جاودانه بزند و شاهنامه، یعنی شناسنامه هویت ایرانی را بسراید. شاعران دیگر هم بنابر شرایط زندگی، دیدگاه های متفاوتی نسبت به مسئله وطن داشته اند. رودکی شاعری دل بسته وطن است. از اشعار بر جای مانده او می توان تجلی فرهنگ، اعتقادات و روایت های اساطیری ایران کهن را به وضوح مشاهده کرد. فرخی شاعری درباری است و تحت شرایط دربار و به خاطر اغراق در ستایش ممدوح ارزش ها و اسطوره ها را به باد استهزا می گیرد. منوچهری هم با شدت کمتری نسبت به فرخی چندان دید مثبتی نسبت به این ارزش ها و پهلوانان و پادشاهان اسطوره ای از خود نشان نمی دهد. ناصر خسرو شاعر دل سوخته ای است که از تسلط سلجوقیان بر وطنش شکوه سر داده و در روزهای سخت تبعید از شکوه و عظمت باستانی ایران یاد می کند. کلید واژه: وطن، وطن جغرافیایی، وطن اخروی، سبک خراسانی
مرضیه مکاریان مسعود فروزنده
این پایان نامه به «بررسی عناصرداستان در کتاب قصه های مجید هوشنگ مرادی کرمانی» اختصاص یافته است. هدف از انتخاب این موضوع، معرفی «هوشنگ مرادی کرمانی»به عنوان نویسنده ای توانا در میان مردم در سال های پس ازانقلاب اسلامی، همچنین بررسی جامع عناصرداستان در داستان نویسی وتحلیل سی و سه داستان ازکتاب «قصه های مجید» ، براساس این عناصراست. بدین منظور به شیوه ی کتابخانه ای-اسنادی،کتاب قصه های مجیدکه شامل هفتصد صفحه می باشد، مطابق شیوه های داستان نویسی و عناصر داستان ، موردبررسی و مطالعه قرارگرفت. داستان های این کتاب بررسی شد و عناصرداستان نویسی در این داستان ها ، بررسی و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق، شامل معرفی عناصرداستان است و این که این عناصردر شکل گیری یک داستان خوب برای نوجوانان سهم بسزایی را ایفا می کندو به کارگیری درست و بجای این عناصر در داستان نویسی، سهم موثری درپیگیری و اشتیاق مخاطب به خواندن و پیگیری داستان از جانب وی را ایفا می نماید. مرادی کرمانی ، که با نوشتن کتاب قصه های مجید، می توان گفت شهرتی جهانی را به دست آورد، پس از بررسی کتاب قصه های مجید، این نتیجه به دست آمدکه وی به بهترین نحواز این عناصراستفاده نموده است. وی درداستان های این کتاب ، با نوشتن داستان هایی با پیرنگ قوی، به کمک شخصیت پردازی و انتخاب زاویه ی دید مناسب برای بیان داستانش ، به مخاطب امکان لذت بردن از داستان را می دهدو این که خواننده با اشتیاق و علاقه ی فراوان ، حوادث داستان را دنبال می کند.وی درمیان داستان های این کتاب، از اشعاری بجاو مناسب با موضوع بهره برده، اشعاری که به نظرمی رسد خود مرادی کرمانی سروده و آنهارا از زبان «مجید»قهرمان اصلی داستان، نقل می کند و با انتخاب این شیوه، به داستان جذابیت خاصی بخشیده است. این امر برسبک داستان های وی ، تأثیر بسزایی گذاشته و باعث شده که دربرخی از داستان های او، نثربا نظم آمیخته گردد. شخصیت داستان های بررسی شده دراین کتاب، شامل شخصیت های نمادین،تمثیلی و بیشترنوعی (تیپیک) هستند. همچنین اکثرشخصیت های فرعی داستان های این کتاب، شخصیت هایی ایستا، ساده و مثبت هستند.معدودشخصیت های منفی ارائه شده نیزدرانتهای داستان ، نتیجه ی عمل منفی خود را می بینندو خواننده باخواندن اعمال و رفتارهای آنان ، به نتایج اخلاقی سودمندی دست پیدامی کند.تمامی داستان های این کتاب، از زاویه ی دید اول شخص، یاراوی –قهرمان، روایت شده است و نویسنده درقالب شخصیت اصلی داستان، مجید، اعمال و رفتارو گفتارشخصیت ها را برای خواننده بازگوکرده است.درون مایه درداستان های این کتاب، به شیوه ی غیرمستقیم، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی وگاهی موارد روانشناسانه می باشدو هدف نویسنده از بیان این گونه مسائل، ذکرمعضلات و مشکلات جامعه و زندگی مردم فقیرمی باشد. کلید واژه:داستان، عناصرداستان، مرادی کرمانی، قصه های مجید
امیدعلی مقصودی گنجه مسعود فروزنده
مطالعه و بررسی شخصیت و شیوه های شخصیت پردازی نادر ابراهیمی در مجموعه ی آتش بدون دود و چگونگی توصیف شخصیت ها ( مستقیم و غیر مستقیم ) ساده و جامع بودن ، ایستایی و پویایی درون گرا و برون گرا بودن شخصیت ها مد نظر است
علی اکبر حاتمی تل مارانی علی محمدی آسیابادی
در دنیای معاصر،داستان و ادبیات داستانی چنان با زندگی اجتماعی و اندیشه فردی افراد گره خورده است که تحقیق و پژوهش در خصوص ساختار و عناصر هرداستان،درجهت دریافت پیام و آشنایی با شگردهای نویسندگی،امری لازم و ضروری تلقی می شود.از این رو در پژوهش حاضر،به بررسی عناصر داستانی در مجموعه«کارنامه سپنج»محمود دولت آبادی نویسنده صاحب سبک و پرآوازه روزگارخود،می پردازیم.این مجموعه، شامل داستان های کوتاه و نسبتا بلند دولت آبادی است که در طی سال های 41تا53به رشته تحریر درآمده است.بررسی موضوع،درونمایه،پیرنگ،زاویه دید،شخصیت،گفت وگو،صحنه،فضا،لحن و سبک سیزده داستان این مجموعه،محتوای رساله حاضر را تشکیل می دهد.دراین داستان ها فقر،رنج،ظلم و جور اربابان،بی پناهی زنان،خشم طبیعت،روابط فئودالی و ارباب-رعیتی و فساد و بی عدالتی های حاکم بر جامعه،به ویژه جامعه سنتی روستا به تصویر کشیده می شود.راوی،دانای کلی است که با طرح منسجم و مبتنی بر روابط علت و معلولی،به نقل رویدادهای داستان می پردازد و شخصیت های درد کشیده،رنجور،بی پناه و ناامید را با توصیف های درونی و برونی به خواننده معرفی می کند.دستیابی به هویت گمشده،مبارزه با بی عدالتی های موجود،توجه به کانون خانواده،فرار و مهاجرت برای رهایی از فقر و بدنامی و ...درونمایه های داستان ها را تشکیل می دهند.گفت و گوها متناسب با موقعیت اجتماعی و شرایط زندگی شخصیت ها بر زبان جاری می شوند یا در ذهن به حرکت درمی آیند.فضای حاکم برداستان ها نیز،درد،ناامیدی،سکوت،تاریکی،مرگ و به ندرت امید و روشنی را،محسوس می سازد.سبک داستان ها نیز بیشتر به زبان عامیانه و محاوره ای نزدیک تر است.هرچند دربسیاری از موارد،نثرشاعرانه و تصویرپردازی های بدیع نویسنده برلطف داستان ها می افزاید.به هرحال در این پژوهش تلاش براین است تا با شناخت عناصرداستانی در مجموعه«کارنامه سپنج»با شگردها و شیوه های داستان نویسی دولت آبادی بیشترآشنا شویم. واژگان کلیدی:داستان،عناصرداستان،محموددولت آبادی،کارنامه سپنج،ته شب،ادبار، بند،پای گلدسته امامزاده شعیب...
لیلا توکل مسعود فروزنده
واقع گرایی از مکاتب مهم فلسفی، هنری و ادبی در اروپاست که هدف آن جستجو و بیان کیفیات واقعی هر چیز و روابط درونی مابین یک پدیده و دیگر پدیده هاست. جمال میرصادقی از نویسندگان معاصر کشورمان در دو رمان برجسته اش «درازنای شب» و «بادها خبر از تغییر فصل می دهند» از واقع گرایی بهره گرفته است و با استفاده از این شیوه به انتقاد از جامعه ایران پیش از انقلاب پرداخته و بحران ها و مسائل و مشکلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن را که بیشتر در ارتباط با طبقه سنتی به وجود می آید، نشان داده است. او با خلق شخصیت هایی واقع نما و به کارگیری زبانی ساده و شفاف، به شخصیت ها، حوادث، مکان ها و زمان ها جنبه واقع گرایانه بیشتری بخشیده است. نویسنده از توصیف و ذکر جزئیات نیز در جهت عینی تر و واقع نماتر کردن رمان ها، برای خواننده بهره گرفته است. میرصادقی با وجود پایبندی به این عناصر واقع گرایانه از عنصر عینی و غیرشخصی بودن باز می ماند و نمی تواند آن را به درستی در آثارش بازتاب دهد. لذا واقع گراییِ به کار رفته در این دو رمان میرصادقی، واقع گرایی ای است سنتی که هر چیزی از تجربه و صداقت نویسنده سرچشمه گرفته است. نویسنده نیز در آن ها نه در برابر جهان داستانی خود بلکه در برابر جهان خارج به شدت احساس تعهد می کند و می کوشد تا واقعیت را به همان صورت ساده و مطابق با جهان بیرونی و عینی آن بازتاب دهد. در این پژوهش عناصر واقع گرایانه دو رمان مذکور بررسی و تحلیل شده است.
سیده معصومه موسوی مسعود فروزنده
بررسی صور خیال(تشبیه،تمثیل،استعاره،مجازوکنایه)در اشعار وحشی بافقی موضوع این تحقیق است هدف از انجام این کار شناخت اشعار وحشی و میزان استفاده ی وی از زیبایی های ادبی در شعر اوست به طور مثال مشخص شد که شاعر بیشترین بهره را از فن تشبیه و بعد از آن از استعاره برده است .
زینب سلیمانی مسعود فروزنده
چکیده در تحقیق حاضر به بررسی تطبیقی رمان فارسی سفر شب و دو رمان امریکایی( خشم و هیاهو از نظر روایت و ناطور دشت از نظر مضمون) پرداخته شده است. بدین منظور پس از پرداختن به دیدگاهها و نظریات ناقدان و نظریه پردازان در زمینه روایت، راوی، ادبیات داستانی و عناصر داستان هر یک از آثار از نظر عناصر داستان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته، سپس در یک مقایسه به نتیجه مورد نظر اشاره شده است. فرض اصلی بر این است که سفر شب در شیوه روایت متأثر از خشم و هیاهوی فاکنر و در مضمون تحت تأثیر ناطور دشت سالینجر است و در پایان تأثیر پذیری سفر شب در زمینه روایت تصدیق و در زمینه مضمون نقض می شود. خشم و هیاهو و سفر شب هر دو دارای فصل های متنوع و با شیوه های روایت متفاوت در هر فصل است. در هر دو داستان جریان سیال ذهن به کار گرفته شده است و راوی دانای کل نیز بخشی از روایت را به عهده می گیرد. علاوه بر دانای کل خود شخصیت ها نیز در نقش راوی قرار می گیرند.در رابطه با مضمون، سفر شب در نهایت بیانگر پوچی و بی نتیجگی است؛ ولی ناطور دشت بر معنا داری زندگی در قالب صداقت و بی نقاب زیستن تأکید می کند. روش تحقیق در این رساله توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است.
امین بنی طالبی مسعود فروزنده
فخرالدین اسعد گرگانی یکی از تواناترین شاعران در زمینه ی سرودن داستان های عاشقانه است. وی با برگزیدن قالب و وزن مناسب، داستان عاشقانه ی ویس و رامین را سروده و مهارت خود را در این زمینه، به اثبات رسانده است؛ به طوری-که حتی شاعر بزرگی مانند نظامی هم در سرودن خسرو و شیرین تحت تأثیر او قرار گرفته است. محسوس کردن، شکل بخشیدن، تجسم و تداعی از اصول جمال شناسانه ی شعری فخرالدین است که در شکل های گوناگون صورخیال به ویژه « تشبیه، استعاره و تمثیل » آشکار می شود. زبان شعری فخرالدین ساده، روان و آسان فهم است و با وجود این که شاعر از تمام آرایه های لفظی و معنایی استفاده کرده، این موضوع اشعار او را دچار تصنع و تکلّف نکرده است؛ بلکه استفاده ی بجا و متناسب شاعر از صنایع لفظی و معنایی موجب گیرایی و تأثیر عمیق اشعار او در خواننده می شود. استفاده ی فخرالدین اسعد از لایه های مختلف زبان (آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی) و گزینش خاص از این امکانات زبانی و همنشین سازی این عناصر با یکدیگر، تجلی سبک ویس و رامین را با روحیات و خلقیات و جهان بینی او نشان می دهد و با بررسی لایه های مختلف سبک و متن شاعر، می توان به درون و ذهنیت و نگرش او پی برد که علاوه بر جنبه ی زیبایی الفاظ و ظاهری کلام، جنبه ی محتوایی و ایدئولوژیک متن، برای خواننده روشن و آشکار می گردد. همچنین کاربرد انواع هنجارگریزی که یکی از موثرترین شیوه های برجسته سازی و آشنایی زدایی فخرالدین در سرایش این منظومه است، موجب شده که از این رهگذر هم به توسعه ی زبان شعری و زیبایی کلام خود بپردازد و هم لذّت درک ادبی و تأمّل مخاطب را فزونی ببخشد.
سمیرا سلیمی مسعود فروزنده
قصه ها یکی از نخستین و مهم ترین شاهکارهای ادبی انسان هاست که از گذشته های دور مورد توجه بوده است. مردم از قصه ها برای بیان آرمان ها، آرزو ها، سرخوردگی ها و بزرگ و جاودان کردن قهرمانان استفاده می کردند. در قرن بیستم، تلاش های عمده ای برای بررسی ساختار و بافت آثار ادبی صورت گرفت. فرمالیست ها و ساختارگرایان از کسانی بودند که در پی یافتن الگو و نظامی از روابط درون متنی بودند که براساس آن بتوانند به ارزیابی مفاهیم اثر بپردازند. ولادیمیر پراپ باتوجه به نظریات ساختارگرایان، بخشی از قصه های عامیانه را که اصطلاحا قصه ی پریان می نامید، در یک چارچوب جدید مورد تحلیل بررسی قرار داد. نمونه ای از قصه های پریان در کتاب گل به صنوبر چه کرد؟ توسط ابوالقاسم انجوی شیرازی، از جای جای مختلف ایران و از زبان راویان متعددی جمع آوری شده است. این پایان نامه به ارزیابی گزیده ای از این قصه ها براساس دیدگاه پراپ می پردازد و تلاش بر آن است تا با نگاهی دقیق به ساختار این قصه ها، رهیافتی تازه در بررسی قصه های عامیانه ارائه گردد.
مینا حسن زاده مسعود فروزنده
از آنجا که ساختارگرایی در ادبیات، از خود نظام ادبیات به عنوان مرجع بیرونی آثاری که بررسی می کند، استفاده می کند، جایگاه ارزشمندی در مطالعات ادبی دارد. این پایان نامه به «تحلیل ساختاری داستان های از خم چمبر، باشبیرو و گاواره بان بر اساس نظریه گریماس » که با ابداع نظامی مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، طرحی بر پایه ی چگونگی روابط بین واحدهای کوچک تر پیشنهاد می کند، اختصاص یافته و هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریه با داستان های نامبرده است. به این منظور به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی آثاری در خصوص ساختارگرایی مورد مطالعه قرار گرفت؛ سپس نظریه گریماس بر داستان ها اعمال شد. پی رنگ داستان های بررسی شده ساده و راوی در تمام آنها دانای کل و زاویه دید، بیرونی است. حوادث در این داستان ها، ساده اما در عین حال عمیق و تاثیرگذار هستند و متناسب با اهداف داستان های اخلاقی طراحی شده اند. در تمامی داستان ها قراردادهای اجتماعی نقض و سپس بار دیگر تثبیت می شوند. در داستان های بررسی شده، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است، سپس حادثه رخ می دهد و وضعیت نامتعادل شکل می گیرد و بعد از رسیدن قهرمان به هدفش (یا عدم دستیابی) وضعیت متعادل شکل می گیرد و یا وضعیت همچنان نامتعادل باقی می ماند. هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریه ی گریماس و بررسی میزان انطباق داستان ها با پژوهش های او و تحلیل ساختار آن داستان ها بر پایه آن نظریه است.
زهرا شفیعیان مسعود فروزنده
ادبیات فارسی گنجین? ارزشمندی از ساقینامهها و مغنّینامههای شاعران ایران زمین است. ساقینامه، گونهای منظوم? ادبی است که در آن شاعر خطاب به ساقی، از بیثباتی دهر شکایت میکند و با طلب شراب از او میخواهد بر زخمهای روزگار دون، مرهم فراموشی قراردهد. مغنّینامه گون? ادبی دیگری است که در آن شاعر، به مغنّی خطاب میکند و برای بهجت خاطر، از او طلب آهنگ و سرودی میکند.ساقینامه یا مغنّینامه حاوی نکات حکیمانه و روح خاصّ عرفانی، فلسفی، اخلاقی و آرمانگرایانه و حتّی شورشگرانه است که خواننده را به اغتنام فرصت اندرز میدهد. در این پژوهش، ابتدا به تعاریف متعدد ساقینامه، سپس پیشین? ساقینامهها و تعاریف خمریّه و آنگاه خمریّات در دورههای مختلف شعر عربی، فارسی و اروپایی پرداخته شده است و سپس در بخش بعدی مضامین ساقینامهها، سیر تاریخی آنها، نظرات گوناگون پیرامون اوّلین ساقینامه و سپس قالبها، حجم و تذکرههای ساقینامهها مورد بررسی قرارگرفته است و آنگاه در بخش دیگر به بررسی پنج شاعر مورد نظر و ساقینامههای آنها پرداخته شده است.
صفیه بیاتی اشکفتکی مسعود فروزنده
جلال آل احمد در صحنه ی ادبیات داستانی(storied literature(و در تاریخ اندیشه ی سیاسی - اجتماعی ایران،همواره نقشی در خور تامل داشته است. جلال آل احمد سر دسته ی گروهی است که پیشروان جریان های ادبی-سیاسی و اجتماعی دوره ی حکومت پهلوی شدند. این نویسندگان از جریان های روشنفکری(intellectual( و متعهدانه ی دهه های 50 و 60 قرن بیستم میلادی اروپا تاثیر پذیرفته بودند. نویسندگانی چون ژان پل سارتر و آلبر کامو در راس آن ها قرار داشتند. آل احمد این جریان روشنفکری را با توجه به گرایش عصر، وسیله ی پیشبرد عقاید و ذهنیت سنتی و مذهبی خاص خود کرد. سال های دهه ی 20 و 30 را می توان سال های شکل گیری زندگی فکری جلال آل احمد دانست.آل احمد نویسنده ای روشنفکر و نماینده ی توده ی مردم بود. آثار وی سرشار از تمثیل و نماد است.