نام پژوهشگر: علیرضا میرزا گل تبار
دانش ریاضی علیرضا میرزا گل تبار
استفاده از تیرهای عمیق در بعضی سازه های خاص، اجتناب ناپذیر بوده و بازشوها در قسمت جان این تیرها به علت نیاز معماری به وجود در یا پنجره و یا برای خدمات ضروری تاسیساتی مانند لوله ها ،مجاری سرویسها و کانالهای تهویه هوا به کار می روند. مطالعات بر روی تیرهای عمیق با بازشو بسیار محدود بوده و تا کنون هیچ دستورالعمل آیین نامه ای برای طراحی تیرهای عمیق با بازشو ارائه نشده است. بررسی رفتار آزمایشگاهی تیرهای عمیق با بازشوهای دایره ای جان ،هدف این تحقیق می باشد.در این بررسی 9 تیر یکسان ساخته شده و تا حد گسیختگی ، تحت بارگذاری استاتیکی قرار گرفتند. در دهانه های برشی تیر، بازشوهای دایره ای به ابعاد و در موقعیت های مختلف قرار داده شده و تغییر در مقاومت برشی و رفتار تیرها مورد بررسی و نیز مقاومت برشی آزمایشگاهی این نمونه ها با مقاومت برشی بدست آمده از روابط تجربی کونگ، مقایسه گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با افزایش ابعاد بازشو، ضمن وابستگی مقاومت نمونه ها به میزان قطع مسیر طبیعی بارگذاری،ظرفیت برشی نیز کاسته می شود. علاوه براین، مقایسه بین نتایج آزمایشگاهی و روابط کونگ نشان می دهد که این روابط برای نمونه هایی که مسیر بارگذاری را قطع نمی کنند، محافظه کارانه و برای نمونه هایی که مسیر بارگذاری را قطع می کنند، غیر محافظه کارانه می باشد.
عسکر جانعلی زاده
تأثیرات بستر دریا تحت بارگذاری لرزه ای یکی از نکات مهمی است که پایداری لوله های موجود در زیر دریا را تحت تأثیرات قرار می دهد. در طول بارگذاری لرزه ای به دلیل افزایش فشار آب منفذی و در نتیجه پدیده ی روانگرایی و نیروی برکنش، امکان صدمه رسیدن به خط لوله وجود دارد. تا به حال مطالعات آزمایشگاهی زیادی درباره سازوکار شناوری و روانگرایی و همچنین تکنیک های برای کاهش این دو رخ داد صورت گرفته ولی کارهای عددی محدودی برای شناسایی تأثیرات پارامترهای خاک و شرایط محل انجام پذیرفته است. معرفی سازه دو بعدی مانند خط لوله ی دریایی در قالب یک مسئله ی یک بعدی امکان پذیر نیست. در این مطالعه از روش حجم کنترل بر اساس اجزای محدود cvfem و روش مستقل از شبکه rbf-dq برای تعیین روانگرایی بستر دریا در اطراف خط لوله ی مدفون استفاده شده است تا تأثیر پارامتر های لوله نظیر قطر، عمق دفن و مایع درون لوله و پارامترهای خاک نظیر، مدول الاستیسیته، ضریب نفوذپذیری، نسبت پواسون بر روی پدیده ی روانگرایی نشان داده شود. سپس تأثیر ترانشه بر کاهش پتانسیل روانگرایی مورد بررسی قرار می گیرد و به کمک روش شبکه ی عصبی مصنوعی سعی به پیش بینی پتانسیل روانگرایی بر حسب مکان ترانشه می شود و در نهایت به کمک روش بهینه سازی دسته پرندگان، عمق بهینه ی ترانشه محاسبه می گردد.نتایج حاصله نشان می دهد پتانسیل روانگرایی بستر حاوی لوله ی گاز بیش از لوله ی نفت می باشد. همچنین افزایش پارامتر های خاک نظیر نسبت پواسون، مدول الاستیسیته و ضریب نفوذپذیری موجب کاهش پتانسیل روانگرایی بستر می گردد. علاوه بر این افزایش نفوذپذیری ترانشه نقش به سزایی در کاهش پتانسیل روانگرایی بستر در نزدیکی لوله دارد. تاثیرات عمق دفن و قطر لوله بر پتانسیل روانگرایی بستر پیچیده می باشد و موجب افزایش و کاهش پتانسیل روانگرایی خاک پیرامون لوله در نواحی خاصی می گردد. همچنین وجود لوله موجب تغییرات پتانسیل روانگرایی بستر در نزدیکی خود می گردد و با افزایش فاصله این تاثیر کاهش می یابد. با افزایش عمق دفن ترانشه از میزان پتانسیل روانگرایی کاسته می شود، اما بعد از عبور از یک عمق بهینه، پتانسیل روانگرایی در زیر لوله افزایش می یابد. رابطه ی بین مکان بهینه ی ترانشه و عمق دفن لوله تقریباً خطی می باشد. همچنین کمینه پتانسیل روانگرایی در زیر لوله زمانی اتفاق می افتد که ترانشه در زیر لوله واقع شده باشد.
حامد کوچک زاده علیرضا میرزا گل تبار
دیوار برشی فولادی یک سیستم نوظهور مقاوم در برابر بار جانبی است که در مقایسه با سایر سیستم ها ، مزایایی مانند رفتار شکل پذیر پایدار، جزئیات مورد نیاز کمتر ، قابلیت اجرای سریع و جنبه اقتصادی آن حائز اهمیت است . ضوابط لرزه ای کشورآمریکا الزام می دارد که اعضای قاب مرزی دیوار برشی فولادی با یکدیگر اتصال گیردار داشته باشند؛ و برای سازه های بلند تر از 160 ft الزام در استفاده از سیستم دوگانه قاب خمشی - دیوار برشی فولادی دارد . این پایان نامه به ارائه روش طراحی پلاستیک بر مبنای سطح عملکرد (pbpd) جهت طراحی سیستم دوگانه قاب خمشی - دیوار برشی فولادی پرداخته است . روش pbpd از دریفت و مکانیزم تسلیم هدف بعنوان معیارهای اصلی طراحی استفاده می کند . برای یک سطح خطر مشخص ، برش پایه طراحی بر مبنای برقراری رابطه کار-انرژی و با استفاده از دریفت هدف محاسبه می شود . طراحی پلاستیک اعضای سیستم بنحوی انجام می شود که دستیابی به مکانیزم تسلیم مقدور باشد . همانطور که در پایان نامه آمده است ، فرایند طراحی شامل تشکیل دستگاه پنج معادله و پنج مجهول است که برای دستیابی به سهم برش قاب و دیوار ، ضخامت دیوار برشی فولادی و مشخصات مقطع اعضای قاب حل می گردد. طراحی یک سیستم دوگانه چهار طبقه بعنوان نمونه مورد مطالعه می باشد. عملکرد لرزه ای قاب مورد مطالعه طراحی شده با روش pbpd بوسیله تحلیل استاتیکی و دینامیکی غیرخطی برای هر دو سطح خطر 2,1 (زلزله mce , dbe ) مورد ارزیابی قرار گرفته است . نتایج تحلیلها حاکی از آن است که روش پیشنهادی مطابق با پیش فرضها بوده و اهداف عملکردی مورد نظر را ارضا می نماید .
زینب حسینی اصل جواد واثقی امیری
امروزه با پیشرفت علوم و تکنولوژی نیازها و خواسته های جدیدی در زمینه مهندسی سازه رخ نموده است . معماران و مهندسان همواره در پی یافتن راه حل های جدید برای حل مسئله فضاهای محصور بوده اند. با صنعتی شدن و توسعه دنیای مدرن تقاضا برای استفاده از سازه های با دهانه بزرگ افزایش یافت. قاب های خمشی فلزی به صورت فزاینده ای در ساختمانهای با ارتفاع کم و دهانه زیاد در مناطقی که با خطر زلزله خیزی زیاد واقع شده اند، مورد استفاده قرار می گیرند. نتیجه طراحی چنین قابهایی ، طراحی تیرهایی با مقاطع بزرگ میشود. چنانچه طبق آئین نامه ، ضابطه تیر ضعیف – ستون قوی برقرار گردد منجر به اجرای ستونهایی با مقاطع خیلی بزرگ و بیش از نیاز در این نوع سازه ها میگردد که خود سبب افزایش وزن سازه و غیر اقتصادی شدن طرح میگردد. در این راستا عملکرد لرزه ای در 3 ساختمان با قاب خمشی فلزی دارای دهانه های 5 ،7 و9 متر بر اساس نادیده گرفتن این اصل با استفاده از آنالیز استاتیکی غیرخطی و دینامیکی غیرخطی و بر پایه دستورالعمل بهسازی لرزه ای مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.برای تعیین نقطه عملکرد از روش طیف ظرفیت استفاده شده است. در نهایت آنالیزهای انجام شده نشان میدهندکه جابجایی و جابجایی های نسبی طبقات در اینگونه سازه ها با افزایش طول دهانه افزایش می یابد. همچنین شاخص های بدست آمده نشان از آن دارد که با افزایش طول دهانه در اینگونه قابها عملکرد سازه در سطح ایمنی جانی کاهش یافته و احتمال فروریزش آن افزایش و میزان شکل پذیری اعضاء به شدت کاهش می یابد.
آریا صادق عمل نیک رفتار علیرضا میرزا گل تبار
قاب های با مهاربند جانبی واگرا سازه های بسیار مناسبی برای تحمل بارهای ناشی از زلزله هستند. در این قاب ها کلیه فعالیت های غیرالاستیک سازه در عضوی از قاب به نام تیرپیوند خلاصه شده و سایر اعضای قاب به صورت الاستیک باقی می مانند. در حال حاضر از روش طراحی براساس ظرفیت برای طراحی این نوع قاب ها استفاده می شود. اما مطالعات اخیر نشان داده است که در این روش تشکیل مفاصل در تیرهای پیوند به صورت یکنواخت در طبقات توزیع نمی شود که این موضوع باعث تمرکز فعالیت های غیرالاستیک اضافی در بعضی طبقات سازه می گردد. در این پایان نامه روش طراحی جدیدی که براساس مفاهیم انرژی و طراحی پلاستیک می باشد، معرفی شده است. روند طراحی در این روش با انتخاب مکانیزم تسلیم سازه آغاز می شود. برش پایه طراحی و توزیع نیروهای جانبی از طیف انرژی مربوط به سطح خطر داده شده ای که لازم است تا سازه را از حالت تسلیم به تغییر مکان هدف ببرد به دست می آید.