نام پژوهشگر: محبعلی آبسالان

فلسفه دین در تفسیر المیزان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1389
  اسما صدرنیا   محبعلی آبسالان

فلسفه ی دین، از جمله علومی است که در چند دهه ی اخیر، ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول نموده است، کسانی که در پی بررسی و تحلیل عقلانی آموزه های دینی هستند، در شمار فیلسوفان دین قرار می گیرند. در این رساله به دیدگاه مفسّر بزرگ قرآن کریم، علّامه طباطبایی در حوزه ی مسائل فلسفه ی دین می پردازیم از جمله: تعریف، منشأ و اهداف دین، براهین اثبات حق تعالی، عقل و دین، چالش های بین عقل و دین، جاودانگی روح و زندگی پس از مرگ، پلورالیسم، علم و دین، جامعه و دین. که با بررسی «تفسیر المیزان» موارد فوق، مورد تحلیل قرار گرفته است.

بررسی تطبیقی انسان کامل ازدیدگه ابنعربیوعزیزادین نسفی در دو کتاب فصوص الحکم و الانسان الکامل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1390
  عباس نیکبخت   محبعلی آبسالان

مباحث عرفان اسلامی عمدتا بر ارکان اساسی و بنیادین استوار است؛ خدا ، انسان و طبیعت. بدین معنا که همه ی موجودات و از جمله انسان ، محل تجلی و ظهور آن حقیقت واحد، یعنی ذات باری تعالی هستند و در نتیجه به لحاظ واقیعت ، در هستی چیزی جز ذات واحد ایزد منان نیست. باید توجه داشت که این ذات واحد خود دارای مظاهر بی شماری است، به نحوی که همه ی عالم ، محل ظهور صفات و تجلی گاه او محسوب می شود. آفرینش عالم و ظهور آن حقیقت متعالی نیز در عرصه ی موجودات ، به علت شناخته شدن آن ذات واحد است ، چرا که رابطه معرفتی عالم با آن ذات گسسته است و هیچ راهی به آن وجود ندارد. انسان کامل در عرفان ، به مانند آیینه ای است که دارای دو چهره است؛ در یک چهره آن اسماء و صفات الهی تجلی می کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه مشاهده می کند ، و در چهره دیگر آن، عالم هستی را با تمام اوصاف و کمالات وجودی نشان می دهد. چنین انسانی در عالم عرفان، خود عالمی است(عالم صغیر) و مجموع جهان، انسان کبیر است و میان این دو ، هماهنگی و تقارن مثال زدنی وجود دارد. از دیدگاه ابن عربی و عزیز الدین نسفی، خلقت انسان کامل، علت غایی آفرینش است و همو سبب ایجاد و بقای عالم ، اسم جامع الهی ، واسطه میان حق و خلق، راهنمای خلایق در شریعت و طریقت و نیز دارای هویتی الهی است. محی الدین عربی که بنیانگذار عرفان نظری است و نیز مبدع و مبتکر بسیاری از مسایل عرفانی محسوب می شود ، در قرن هفتم هجری اصطلاح " انسان کامل " را در میان حلقه درس عرفا مطرح ساخت و این اصطلاح از آن روزگار تاکنون به عنوان یک اصل پذیرفته شده در محفل عرفا مورد پذیرش قرار گرفته و ایشان به تشریح و تحلیل و اظهار نظر در رابطه با انسان کامل پرداخته اند. عزیزالدین نسفی نیز یکی از عرفایی است که حدودا همزمان با ابن عربی، به دفاع از این نظریه پرداخت و برای نخستین بار مساله انسان کامل را تحت عنوان یک کتاب مستقل به رشته تحریر در آورد و در میان عرفا به نشر و گسترش آن پرداخت . هر چند اندیشه و نظرات نسفی در مورد انسان کامل در مقایسه با ابن عربی از استحکام و دقت نظر کمتری برخوردار است ، اما در عین حال می توان آراء و اندیشه های او را به عنوان مرجع و کمک کننده سالکان و صوفیان متاخر بکار برد.

بررسی تطبیقی علم و دین از دیدگاه غزالی و ابن رشد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  صدیقه نصیری فر   محبعلی آبسالان

مباحث مربوط به علم و دین از عمده ترین موضوعاتی هستند که امروزه مورد کنکاش و بررسی جدی محققان و اندیشمندان این حوزه قرار دارند. از جمله افرادی که مباحث دینی و علمی آنها در این زمینه همواره مورد توجه قرار گرفته، دو شخصیت بزرگ تاریخ فلسفه اسلام یعنی غزالی و ابن رشد است. غزالی با توجه به سلوک فکری گوناگونی که داشته، به نوعی به تعارض میان علم و دین عقیده دارد و اقدام به تقسیم و رتبه بندی آنها می کند. ابن رشد گاهأ در جهت اندیشه های غزالی پیش می رود و با او هم صدا می گردد و در پاره ای از مسائل به صورت جدی به رد و انکار اندیشه های غزالی در باب علم و دین می پردازد.غزالی با نگرش عرفانی و فلسفی خود تلاش می کند به نحوی ارتباطی بین علم و دین برقرار نماید و به همین جهت به استدلالهای شرعی و دینی می پردازد. ابن رشد نیز که طریق فلسفه محض را روش کار خود قرار می دهد با توسل به قرآن و شریعت دینی به گونه ای دیگر ارتباط علم و دین را مطرح می کند. هر چند هر دوی آنها بر این عقیده اند که دین مجموع? معارف وحیانی است که مشتمل بر اعتقادات و احکام عملی بوده و برای هدایت انسانها و تکامل روحی آنان، از طرف خداوند بر انبیای پیشین و پیامبر اسلام نازل شده و در کتاب و سنت اظهار گردیده است. بطور کلی می توان گفت که این دو فیلسوف بزرگ همچون بسیاری از فلاسفه اسلامی برای یافتن راهی برای تعالی بشر به دین متوسل شده اند؛ و تصدیق می کنند که کمال نفس در علم است و آشنایی با علومی که مربوط به صنع خداست باعث شناخت خداوند می شود. ما در این پایان نامه کوشیده ایم با استفاده از محوریت مباحث مطرح شده در باب علم ودین در اندیشه ابوحامدغزالی و نیز ابن رشد به تشریح و تبیین افکار و عقاید آنها پرداخته و با طرح این سوال که چه تشابهات و تفاوتهایی میان آراء فلسفی این دو فیلسوف بزرگ اسلام در این رابطه وجود دارد و اینکه این تشابهات و بویژه تفاوتها از کجا ناشی می شوند، به نتایج در خوری دست پیدا کنیم و توضیح دهیم که بیشترین شباهتها و اختلافات در سه محور نحوه اثبات وجود خدا، علم خدا و یکی یا عدم یکی بودن ذات و صفات خدا است

انسان شناسی از دیدگاه ابن سینا و آکوئیناس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  معصومه علیدوست معززی   محبعلی آبسالان

شیخ الرئیس بو علی سینا و سنت توماس آکوئیناس دو حکیم و فیلسوف بزرگ مشائی بودند. آنها با پیروی از مبانی فلسفی ارسطو که آن را تا حدودی با اندیشه ها و باورهای کلامی خود موافق می یافتند، در صدد تبیین حقیقت آدمی برآمدند . با بررسی برخی شباهتها در آرای فلسفی این دو فیلسوف و میزان تأثیری که آندو در فلسفه اسلام و غرب داشته اند، مسائلی مطرح می گردد از جمله اینکه آیاآکوئیناس در رابطه با موضوع مورد بحث یعنی،انسان و ابعاد وجودیش، تحت تاثیر اندیشه های ابن سینا بوده است ؟ و بطور کلی این تفاوتها و شباهتها در نحو? پرداختن این دو فیلسوف شرق و غرب به مسئله انسان چگونه قابل تبیین است؟ نگارنده در این نوشتار بر آن بوده است که با توجه به مسائل یاد شده به مطالعه تطبیقی آرای بو علی و آکوئیناس در مورد انسان بپردازد . به نظر می رسد با توجه به اینکه هم ابن سینا و هم آکوئیناس هر دو نه عقل گرای صرف هستند و نه ایمان گرای صرف، رابطه انسان و خدا را در قالب عشق ، عبادت ، سعادت و فیض الهی بیان کرده اند. در ضمن آکوئیناس بر رستاخیز بدن و نیز بر خلود نفس صحه گذاشته و ابن سینا هم معاد روحانی را با برهان پذیرفته و در مورد معاد جسمانی اگرچه از نظر استدلالی قادر به اثباتش نشده اما بر اساس فرمود? پیامبر اکرم (ص) آنرا پذیرفته است . در نهایت نگارنده به این نتیجه می رسد که آکوئیناس هم از تأثیرات شگرفی که ابن سینا بر مباحث فلسفی و کلامی غربیان گذاشته است ، مستثنا نبوده و رگه های فکری مشترکی بین این دو فیلسوف در زمینه حقیقت انسان مشاهده می شود، هر چند که در مواردی هم اختلاف نظر بین آنها وجود دارد که به آنها نیز اشاره شده است .

تصویر کعبه در نگارگری اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده هنر و معماری 1392
  اسداله دادمهر   محبعلی آبسالان

چکیده کعبه در بین مسلمانان اهمیت ویژه ای دارد چنانکه هیچ بنای دیگری همطراز آن قابل فرض نیست. وقایع مهمی باعث اهمیت آن شده است. این رخدادها در طول تاریخ مورد توجه خاص راویان احادیث، داستان سرایان و هنرمندان، بویژه نگارگران قرار گرفته است. تصویر کعبه به شیوه های مختلفی در هنر تصویر سازی کتب و دیگر هنرها به نمایش درآمده است که این گوناگونی باعث طرح این سوال می گردد: تصویر کعبه در نقاشی های کشورهای مختلف اسلامی دارای چه ویژگی ها ی منحصر بفردی بوده و بر چه اساسی نقش پردازی شده اند؟ کعبه به عنوان مهمترین بنای اسلامی دارای اهمیت ویژه ای بوده و در برخی روایات و داستان ها حضور ویژه ای دارد از جمله کتب سیرت النبی یا شرح زندگانی پیامبر(ص)، معراج حضرت ، تولد حضرت علی(ع) و غیره. این تصاویر می توانسته بر اساس مشاهده مستقیم هنرمند یا بر پایه توصیفات دیگران صورت پذیرفته باشد. بنابر این تصاویر کعبه با شیوه های مختلفی در آثار نقاشی ترسیم شده است. حضور کعبه در هنر نقاشی اسلامی برای اثر، ایجاد قداست نیز نموده است و در نتیجه آن، نگاره خلق شده، به مقام و شان نیز می رسیده است. این شان و مرتبت به دلایل زیادی می تواند باشد از جمله اینکه: بنای کعبه مطابق بیشتر روایات قرآنی و احادیث توسط حضرت ابراهیم خلیل ا... (ع) و پسرش حضرت اسماعیل (ع) بنا نهاده شده است؛ چاه زمزم که از اجزای دیگر خارجی بنای کعبه است و در برخی از نقاشی ها نیز بصورت استعاره ای در نزدیکی کعبه ترسیم شده، از معجزات دیگر خداوند است که بر مبنای داستان حضرت ابراهیم (ع) از زیر پای حضرت اسماعیل (ع) در زمان کودکی جوشان شده است؛ فتح مکه و تخریب بت های درون آن توسط حضرت محمد(ص) و احیای یکتا پرستی نیز از دیدگاه دیگر، نشان حاکمیت الهی است.حضرت علی (ع) در داخل کعبه ولادت یافته است و این نیز از منظر مسلمانان بویژه شیعیان به معجزه الهی است و نشانی از قداست این مکان دارد. در خصوص کعبه تحقیقات فراوانی از منظر دینی، روایی و تاریخی صورت پذیرفته است. عالمان شیعه و سنی چون محمد بن جریر طبری، ابن خلکان و دیگران، به این موضوع پرداخته اند. این پژوهش از نوع نظری بوده و به روش توصیفی و تحلیلی انجام پذیرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات بر مبنای اسناد کتابخانه ای می باشد.امید است مورد استفاده پژوهشگران و محققین حوزوی و هنری قرار گیرد.

نقد مبانی فکری جریانهای شبه معنویت معاصر درایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  صغری سلیمی   دادخدا خدایار

چکیده از جمله نیازهای غیر مادی بشر نیاز او به معنویات می باشدکه به تصریح آیات قرآن فطرت و سرشت انسان نهفته است، همواره او را به سوی بهره مندی از امور معنوی سوق می دهد. اما نیاز بشر به معنویات در هر زمان با توجه به شرایط آن زمان به شکلی خاص ظهور و بروز می یابد. امروزه این نیاز در میان تمام انسان ها به ویژه در میان مردمان غرب -که به واسطه مدرنیته میان آنان و دین جدایی افتاده- موجب شده که آنان حریص و عنان گسیخته به دنبال آیینی باشند که عطش فطری آنان را سیراب نماید، چرا که آنان ادیانی چون یهود و مسیح تحریف شده را قادر به فرونشاندن عطش فطری خود نمی بینند. در این میان سردمداران غرب برای جلوگیری از گرایش مردم به دین اسلام به اختراع شبه آیین های معنوی همت گمارده اند و تمام مبانی یک دین اعم از خداشناسی، انسان شناسی، راهنما شناسی و فرجام شناسی را مطابق با اهداف و سلیقه ی خود برای این شبه آیین ها طراحی نموده اند. از میان این شبه آیین ها برخی فعالیت گسترده تری دارند و در جای جای جهان شعبه هایی را جهت تبلیغ خود دایر نموده اند، که از جمله آنها می توان به اکنکار، یوگا، اشو، رام الله و پائولو اشاره کرد. جالب آنجاست که برخی از این شبه آیین ها داعیه دین بودن دارند؛ رهبران این آیین ها خود را با عنوان پیامبران مدرن معرفی می کنند و پیروی از خود را عامل سعادت و رستگاری می دانند و به تبلیغ نظام جدیدی از محاسبه اعمال و پاداش و جزا به نام کارما (تناسخ) اقدام نموده اند. اما با بررسی این شبه آیین ها مشخص می شود که آنان حتی توانایی خلق خدایی شبیه به خدای واقعی را ندارند چه برسد به نظام پیامبران و محاسبه اعمال و پیروی از آنها تنها گول زدن فطرت معنویت خواه و کنار گذاشتن عقل و وجدان است.

مطالعه تاریخی و بررسی تطبیقی آراء و عقاید خوارج و مرجئه تا پایان دوره امویان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  شراره عزیزی   محبعلی آبسالان

چکیده: مسلمانان پس از رحلت پیامبر (ص) دچار تشتت و افتراق شده و فرقه ها و نحله های مختلفی در حوزه اسلام پدیدار گردید که هر کدام از این گروهها در خصوص مباحث کلامی صاحب آرای گوناگون بودند. علت عمده این افتراق و گوناگونی بروز اختلافات سیاسی بود. یکی از اولین گروهها "خوارج" بود که با برداشتهای انحرافی خود از تعالیم الهی، چهره ای خشن از دین را به تصویر کشیدند. "عملگرایی افراطی" مشخصه بارز این فرقه بود. تکفیر و به دنبال آن حکم اعدام، تنها موضع آنها در قبال مخالفین خود و مرتکبین معاصی بود. در پی واکنش مسلمین در قبال این دیدگاه افراطی، گروهی دیگر پدید آمدند که "مرجئه" نام گرفتند. اساس اندیشه کلامی مرجئه را "به تاخیر انداختن عمل از ایمان" تشکیل می داد که براساس این تئوری ایمان جدای از عمل بوده و با وجود ایمان، گناه ضرری نخواهد داشت، همانطوری که با وجود کفر، طاعت، سودی ندارد. براساس این تئوری، قضاوت در مورد خوبی و بدی افراد را هم باید تا روز قیامت به تاخیر انداخت . در این پژوهش تلاش شده است تا زمینه های فکری، اعتقادی و تاریخی این دو نگرش و تطابق آرا و عقاید آنها با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه: خوارج، مرجئه، عقاید، امویان.

بررسی تطبیقی مسئله شر در اندیشه ی ابن سنا و آلوین تینگا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات 1392
  عابد نبی پور   محبعلی آبسالان

چکیده مسئله شر یکی از چالش بر انگیز ترین مسائل فلسفی و کلامی است که در طول تاریخ نه تنها نظر اندیشمندان بلکه مورد توجه عامه مردم نیز بوده است، مشاهده کاستی ها و نقایص جهان موجود و درد و رنج ناشی از آنها این سوال در ذهن پدید می آوردکه، چرا خداوند قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه محض اجازه داده است که این همه شرور و کاستی ها در ساختار عالم رسوخ کند؟ ابن سینا و پلان تینگا به عنوان دو فیلسوف الهی، نقطه نظراتی را در بار? حل معضل شرور در عالم هستی مطرح نموده اند. ابن سینا با طرح مسئله شر به دنبال این بوده است که اشکالات وارد شده بر آموزه های دینی مانند توحید، نظام احسن، عدل الهی و ... رد کند. وی با شش پاسخی که برای مسئله شر داده است، کوشیده که تفسیر صحیحی از شر ارائه نماید. در حالی که هدف اصلی پلان تینگا از طرح مسئله شر رد ادعایی فیلسوفانی مانند دیوید هیوم و جی. ال. مکی که به ناسازگاری شر با وجود خداوند قائلند می پردازد و با طرح نظری? «دفاع مبتنی بر اختیار» نه تنها ادعاهای آنها را بی پایه و اساس می خواند، بلکه با بیان این نظریه به سازگاری منطقی وجود شر با وجود خداوند در عالم هستی می پردازد. هر دو فیلسوف معتقدند که وجود خداوند با تحقق شر در عالم سازگاری کامل دارد و هیچ ناسازگاری درآن مشاهده نمی شود و نیز هر دو فیلسوف تاکید دارند با وجود اینکه خداوند قادر مطلق است، حذف شرور از این عالم غیر ممکن است، یا به عبارت صحیح تر آفرینش عالم مادی بدون شر ممکن نیست، دلیل ابن سینا بر این مدعا این است که شر لازمه عالم مادی است در صورتی پلان تینگا شر را ناشی از اختیار می داند.

بررسی تطبیقی اشراق ازدیدگاه سهروردی و آگوستین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  آسیه میراولیائی   محبعلی آبسالان

یکی از عناصر اصلی حکمت اشراق اتکا به شهود و اشراق است که در نظریات شیخ اشراق به صورت چشم گیری یافت می شود نظریاتی که رسیدن به نورالانوار را هدف خود قرار داده اند ونیل به سوی این هدف را سیر میکند .و در برطرف کردن عواملی که او را از این هدف باز میدارد ، می کوشد و معتفد است هرچه نفس تجردش بیشتر باشد و در ظلمت کمتر گرفتار شود می تواند خودرا متصل به خداوند کند واز فیض انوار او غنی گردد. دانشمند فیلسوف دیگری که در این نظریه با شیخ اشراق همراه است و در اکثر نظرات او با وی اشترک نظر دارد آگوستین قدیس فیلسوف گرانقدر یونانی است که پس از گذشتن از فراز ونشیبهای طولانی در طول زندگی خود بالاخره باتابیدن نور حق به نفسش، راه خود را پیدا میکند وبه سمت خداوند می رود او فلسفه خودرا فلسفه ای اشراقی می داند زیرا تنها عامل سعادت و خوشبختی موجودات عالم را همان اتصال به منشاء هستی که سهروردی نیز در فلسفه خود از آن به نورالانوار یاد میکند می داند. آگوستین ایمان اشراقی خودرا مدیون خداوند است و معتقد است تا ایمان نباشد عقل نمی تواند تصمیمی بگیرد . و نیز حصول ایمان را هم در گرو رسیدن به حق تعالی می داند. در این پایان نامه به بررسی نظرات این دو فیلسوف بزرگ در باب اشراق می پردازیم وبعد از بررسی نظریات، بر آنیم ، دریابیم که این دو فیلسوف گرانقدر از آراء یکدیگر تاثیر پذیر بوده اند یا نه ؟