نام پژوهشگر: احمد امین پور
صدیقه جعفری ورجوی رامین مدنی
بی شک رسانهها یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین ابزار بر تحول در نوع زیستن بشر بودهاند. در دو قرن اخیر، خبرنامهها و روزنامهها و سپس سیستمهای رادیویی و بعد از آن تلویزیون انسان را به نقاط مختلفی از دنیا منتقل میکنند. اگر چهاین اتصال تنها به وسیلهی خبر یا آگاهی از منطقهای از جهان بود اما در واقع بشر را به آرامیبا نحوهها و روشهای دیگر زندگی آشنا کرد بنابراین ظهور و پیشرفت رسانهها در عصر جدید و تأثیر آن در زندگی بشر امروز، امری مهم و تأملبرانگیز است و بنابراین ضرورت پرداختن به آن امری اجتناب ناپذیر است. در این رساله برآنیم تا عمدهترین ویژگیها و پیامدها و تغییرات ایجاد شده توسط رسانهها را بر زندگی بشر و محیط زیست وی دریابیم تا بتوانیم از مزایای آن به بهترین نحو استفاده نموده و راهحلی برای کم کردن معایب آن بیابیم. از جملهی این تحولات و پیامدها، ارتباطات و فعالیتهای متداول حقیقی و واقعی مردم است که با ورود رسانهها به زندگی انسان عمدتاً مجازی میشوند. کار از دور، خرید از دور نمونهی عملی و مصداق فعالیتهایی هستند که ضمن برخی مزایای ارزنده بر ساخت و کالبد فضاها، عرصههای همگانی را دگرگون میسازند و باعث میشوند انسانها روز به روز از هم دورتر شده و تنها گردند. بنابراین باید ضمن رسیدن به یک آگاهی درست در این زمینه، راهکار سنجیدهای را برای حل این مشکل و نزدیک کردن انسانها به همدیگر به کارگرفت. برای این منظور، سعی شده است در رسالهی حاضر، در این زمینه گامیموثر و در حد توان برداشته شود. بهاین منظور سازماندهی پروژه پایگاه اطلاع رسانی برتر با رویکرد تعامل اجتماعی به گونهای است که با توجه به تأثیر رسانهها در کم کردن ارتباطات مردمیدر جهان معاصر به ارائهی طریق برای اصلاح و بهبود روابط میان مردم تلاش میکند. تلاشی که هدف آن پیوستن انسانها به یکدیگر است نه جدایی آنها از هم. به عبارت دیگر هدف مورد نظر در این پروژه پدید آوردن پلهای تازه است نهایجاد دیوارها.
حسین رمضانی دهقی فرهاد احمدی
آلودگی هوا و بحران های زیست محیطی از پیامدهای مصرف بی رویه سوخت های فسیلی، در دوران پس از انقلاب صنعتی، بویژه قرن بیستم بوده است. از طرفی رشد جمعیت و عمر کوتاه انرژی های تجدیدناپذیر نیز باعث افزایش بیش از پیش ارزش این منابع شده است. لذا گرایش به سمت انرژی های تجدید پذیر ، رشد قابل توجهی یافته است. با توجه به سهم بسزای بخش ساختمان در سبد انرژی هر کشور، کاهش انرژی مصرفی در بخش ساختمان و گرایش به سمت انرژی های تجدیدپذیر دارای ضرورت است. این پژوهش ضمن بررسی منابع انرژی و روش های بهره وری از انرژی های تجدیدپذیر در ساختمان، شرایط اقلیمی شهر اصفهان را نیز تحلیل نموده و راهبردها و راهکارهای مربوط به کاهش مصرف انرژی و بهره وری از انرژی های تجدیدپذیر در این شهر را ارائه می دهد. در ادامه نتایج حاصله در پروژه ای با مقیاس ملی، با عنوان مرکز پژوهش های انرژی های نو ، نقش آفرین خواهد شد. این پروژه ضمن دستیابی به نتایج واقعی در زمینه استفاده از انرژی های نو ، به عنوان عنصری نمادین، در جهت دوستی با کره زمین و به عنوان شاخصه بهره وری از انرژی های پاک در شهر اصفهان جلوه گر خواهد شد. تبیین ضرورت بحث انرژی در ساختمان ها، آشنایی با منابع انرژی و کاربرد آن در بخش ساختمان، آشنایی با راهکارهای کاهش مصرف انرژی در ساختمان، ارائه راهبردهای کلان کاهش مصرف انرژی و تعیین راهکارهای مربوط به استفاده از انرژی های پاک، از جمله اهداف این پژوهش بوده است.
علی پورعسکری پرست احمد امین پور
چکیده علاقه شخصی به مراکز مذهبی و امامزاده ها مرا بر آن داشت تا موضوع پایان نامه خود را تحت عنوان ساماندهی بافت اطراف امامزاده ابراهیم انتخاب نمایم. جنبه مذهبی بودن این مکان، زیبایی و طبیعت سبز منطقه همواره زائرین را از گوشه و کنار به طرف خود کشانده است. هدف از انجام این رساله نیز در واقع پاسخگویی به زائرین و مسافران حرم بوده تا بتوانند علاوه بر انجام مراسمات مذهبی از طبیعت اطراف لذت برده و از امکانات طبیعی آن استفاده کنند. بنابر این در مطالعات و طراحی پروژه سعی بر آن بوده بر بومی بودن عناصر مورد استفاده در معماری و محوطه سازی طرح توجه فراوان شود. لذا جهت طراحی ساختمان ها و محوطه سازی مجموعه از مصالح بومی منطقه خصوصاً چوب استفاده گردیده و سعی شده فرم آنها مطابق با شرایط اقلیمی و ذوق و سلیقه مردمان آن دیار باشد. طراحی هایی که در این مجموعه انجام گرفته است مشتمل بر ساماندهی و نظام بخشی به حرم و اطراف آن، طراحی زائرسراها جهت اتاقهای یک یا چند شبه اغلب در تابستان، رستوران ، استخرهای کوچک آب سرد، لایه روبی رودخانه و اطراف آن، ایجاد ارتباط قسمت های بالای رودخانه و بستر آن ، محوطه سازی و نشیمن گاه های متعدد در مجموعه و ... می باشد در طراحی عوامل و عناصر فوق تا آنجایی که ممکن بوده است به طبیعت زنده لطمه ای وارد نشده و به نظافت و تکمیل طرح توجه خاص شده است. روند انجام مطالعه در هفت فصل به صورتی می باشد که ابتدا به شناسایی نسبتاً کامل روستای امامزاده و حوزه های نفوذ خارجی آن ( تقریباً در سطح استان و بیشتر در سطح شهرستان) به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... پرداخت شده است و سپس مطالعات اقلیمی و تاثیرات آن بر معماری و محوطه سازی مجموعه انجام گرفته است. در فصل سوم بیوگرافی امامزاده ابراهیم به طور خلاصه بیان گردیده و سپس تجزیه و تحلیل نوشتاری و گرافیکی مجموعه آورده شده است. در فصل چهارم راهکارها و ضوابط طرح توسعه بیان گردیده است که از این پس ساختار طرح شکل می گیرد. ضمن آنکه در این فصل براساس مطالعات انجام گرفته سطوح سرانه پیشنهادی نیز مطرح می گردد. در دو فصل پنجم و ششم دو بحث بسیار مهم در تکمیل مطالعات و جامع کردن آن مطرح می گردد که عبارتند از: بحث آرامگاه ها و زائرسراها، و چوب و معماری بومی منطقه، در فصل پنجم به شناسایی و معرفی آرامگاه ها در خارج از کشور پرداخته شده است و در فصل ششم نیز ابتدا چوب به عنوان اصلی ترین مصالح معماری بومی گیلان معرفی شده و سپس معماری گیلان و عوامل شکل دهنده آن نیز به صورت توصیفی و گرافیکی شناسانده شده است. در نهایت در فصل هفتم رساله تحت عنوان طرح به ارائه نقشه می پردازد.
مجید اکبرپور احمد امین پور
چکیده مهد کودک بعنوان نخستین مکانی که آموزش و پرورش انسان از آنجا آغاز می شود از اهمیت بسیاری برخوردار است. امروزه مکانهایی که به قصد مهد کودک بنا شده اند، انگشت شمارند. اکثر این مکانها ساختمانهایی مسکونی هستند که با کشیدن چند نقاشی بر در و دیوار آن تغییر کاربری یافته اند. به عقیده بسیاری از دانشمندان شخصیت انسانها در هفت سال اول زندگی شکل می گیرد. بسیاری از کودکان این دوره را در مهد کودک سپری می کنند. معماری مهد کودک بوسیله عناصرش از جمله فرم معماری، رنگ، بافت، نور و غیره می تواند تاثیر بسزایی بر روان کودکان داشته باشد. با توجه به اهمیت این مکان و نقش آن در رشد کودکان، مطالعه در این زمینه برای معماران ضروری می نماید. معمارانی که در زمینه معماری کودکان فعالیت می کنند. باید به علوم رفتاری کودکان آشنا باشند. در طراحی مهد کودک شناخت رفتار کودکان بسیار حائز اهمیت است. عناصر معماری مهد کودک باید متناسب با ابعاد بدن کودکان باشد. ابعاد و اندازه ها باید به گونه ای باشد که برای کودکان محدودیت و ممانعت ایجاد نکند. رنگها باید متناسب با روحیه کودکان باشد و خلاقیت کودکان را پرورش دهد. با توجه به چالش روز دنیا در رابطه با انرژی، معماری که در آن اصول معماری همساز با اقلیم رعایت نشده باشد نمی تواند مورد قبول واقع شود. مطالعات انجام شده به روش میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته، برای آشنایی بیشتر با موضوع و ضوابط معماری مهد کودک چند نمونه از مهدکودک های خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.
زهرا جوانی رامین مدنی
کمتر فعالیتی را می توان یافت که عاری از هر گونه عامل تهدیدکننده ای باشد؛ از اینرو حفظ و صیانت از انسان به عنوان رسالتی مهم مطرح می گردد و در این بین بخش عمده ای از مواردی که سلامت جسمی و روحی کاربران رابه خطر می اندازد مربوط به شرایط ارگونومی محیطهای کاری و آموزشی می باشد. به نظر می رسد با توجه به اثرات ژرف و تاثیر گذاری که نورپردازی یک فضا بر وِیژگی های جسمانی – روانی کاربران دارد پرداختن به مبحث نور در محیط های کاری و آموزشی کمتر مورد عنایت قرار گرفته است.از این رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چه مولفه هایی از نورپردازی تاثیر گذار بر شرایط ارگونومیکی محیط های کاری –آموزشی نظیر مرکز معماری پژوهی است. بدین منظور سعی بر این است تا با دیدگاهی تحلیلی –توصیفی و به کمک روش کتابخانه ای- میدانی به یافته اندوزی و گردآوری اطلاعات در این زمینه پرداخته شود. هدف از این بررسی در زمینه نورپردازی ارگونومیک،تقویت برخی مولفه ها انسانی مطلوب در محیط های کاری – آموزشی از جمله آسایش بصری،رفاه،افزایش میزان رضایت شغلی و کاهش خستگی و نیز افزایش کارایی ، بازده انجام کار و افزایش بهره وری است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است برای دستیافتن به نورپردازی با سطح ارگونومیکی بالا در فضاهای کار و آموزش مانند مرکز معماری پژوهی انتخاب شدت نور مناسب با فعالیت های گوناگون و همچنین لحاظ کردن ضرایب سنی کاربران،ارتفاع فضا و نیز ضرایب جذب و انعکاس بدنه های فضا برای دست یافتن به عملکرد بصری مطلوب به نحوی که رضایت شغلی و افزایش بهره وری برای کابران به همراه داشته باشد مهم است.از طرفی توجه به میزان درجه حرارت نورهای متفاوت(cct) با توجه به اثرا ت بیولوژیکی که بر سلامتی افراد و ریتم شبانه روزی بدن دارد در ایجاد حس رفاه و سرزندگی کاربران تاثیر گذار است.انتخاب ابزارهای روشنایی با درجه خیرگی(ugr) و شاخص تجلی رنگ (cri) مناسب برای فعالیت های گوناگون درکاهش خستگی،افزایش آسایش بصری و نیز کارایی موثر است.امکان تنظیم و کنترل نور در فضاهای گوناگون با توجه به نیازها، فعالیت ها وهماهنگی میان نور روز و نور مصنوعی در افزایش بازده کار و کاهش مصرف انرژی تاثیر گذاراست. لحاظ کردن مجموعه عوامل ذکرشده در تعیین سطح فاکتورهای عملکرد بصری، دورنما، آسایش بصری، سرزندگی ، توانمندسازی و در نهایت تعیین میزان ارگونومی نوری فضا تاثیر گذار است. در بخش طراحی نیز ، ایده ای که همزمان تلفیقی از ساختار شهری اصفهان قدیم به دلیل ،تامین بهینه نور فضاها ، ایجاد شرایط زیستی مناسب ،القاء حس تعلق به فضا و .. است و همچنین هندسه گره چینی پنجره ها به دلیل امکان کنترل نور فضا ها ،ایجاد کیفیات فضایی متنوع مد نظر قرار گرفت.با این رویکرد طراحی مجموعه حیاط هایی ملهم از هندسه گره چینی پنجره ها که دورنمایی همانند الگوهای فضایی شهری قدیم فراهم می کرد به عنوان ایده نهایی طراحی شد.
مهسا اقتداری نایینی احمد امین پور
پارک های فناوری که برای جبران ریسک شرکت های نوپا ایجاد می شوند، متخصصان را در تجاری سازی یافته ها و ایده های علمی خود یاری می رسانند. در واقع دولت ها با ایجاد چنین فضاهای تجاری در محیطی آکادمیک و علمی، دانش و اقتصاد را در ارتباطی تنگاتنگ و دوسویه قرار داده اند. ایجاد پارک های فناوری، که اقتصاد دانش محور را تعقیب می کنند، موضوعی است که در برنامه چهارم توسعه پیش بینی شده است که این نشان دهنده اهمیت وجود چنین مکان هایی برای توسعه کشور می باشد. امروزه توجه به توسعه پایدار به عنوان جدیدترین و مهم ترین اصول توسعه در اواخر قرن بیستم در دستور کار بسیاری از سازمان ها، نهادها و دولت ها قرار گرفته است. حال ایجاد پارک فناوری به عنوان فضایی نوین خود مستلزم رعایت اصول توسعه پایدار خواهد بود که این توسعه پایدار باید به صورت همه جانبه و در تمام جوانب اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی انجام شود. در این تحقیق در ابتدا جنبه های متفاوت در زمینه توسعه پایدار زیست محیطی مورد بررسی قرار می گیرد سپس با توجه به این جنبه ها راهبردهای طراحی پارک علم و فناوری به صورت پایدار ارائه می شود. با اعمال شیوه های مختلف معمارانه در طراحی و برنامه ریزی از جمله انرژی های قابل تجدید، شیوه های سرمایش و گرمایش ایستا و همخوان با پتانسیل ها و محدودیت های موجود در بستر طرح، مصالح برگشت پذیر، منابع و تکنولوژی های بومی، معماری متناسب با اقلیم منطقه و... می توان به اهداف توسعه پایدار دست پیدا کرد. به طور خاص در این تحقیق معماری متناسب با اقلیم منطقه گرم و خشک مورد بررسی قرار می گیرد؛ عواملی چون شکل ساختمان، جهت گیری مناسب برای استفاده حداکثر از انرژی خورشیدی، نوع مصالح مصرفی متناسب با این اقلیم. درنهایت پارک فناوری اطلاعات اصفهان با توجه به این ویژگی ها طراحی می گردد.
زهرا کیانپور محمود ارژمند
معماری و شهرسازی دوره ی زندیه، دوره ای از معماری ایران است که حلقه ی اتصالی میان معماری صفویه و قاجار محسوب می شود، اما کمتر به ارزش ها و شاخصه های این دوره پرداخته شده است. به منظور تبیین این ویژگی ها لازم است تا در ابتدا مشخص شود که ساخت بناها و شهرسازی زندیه با چه معیاری انجام گرفته است. هم چنین معلوم شود کدام یک از ویژگی ها خاص این دوره و کدام یک متأثر از دوره های پیشین و به خصوص دوره ی صفوی بوده است. برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها در این پژوهش، نمونه های موجود از مجموعه ی شهری و بناهای ساخته شده در شیراز، منطبق بر شواهد و قراین باقی مانده از این بناها، بر اساس ویژگی های زمان ساخت، مطالعه شده است. در انتها نیز مجموعه بناهای زندیه در شیراز(مجموعه وکیل) با مجموعه بناهای صقویه در اصفهان(میدان نقش جهان) مقایسه شده است تا مشابهت ها و تفاوت های آنها معلوم گردد. علاوه بر تبیین خصوصیات کالبدی مشترک در معماری میان بناهای دوره ی زندیه، نتایج حاصل بیانگر آن است که معماری دوره ی زندیه، به لحاظ کارکردی و فضایی تشابهاتی با دوره ی صفویه دارد، اما در جزییاتی نظیر سازماندهی فضاها و تناسبات آنها، دارای ویژگی های خاص خود است. شهرسازی زندیه نیز در اصول کلی، تابع شهرسازی دوره صفویه بوده است.
پیمان امیران مهدی معینی
دو رویکرد حفظ منابع و طراحی بر اساس چرخه حیات دو مسأله ایست که هدف این پژوهش می باشد. در حوزه انرژی، کاهش منابع انرژی و به دنبال آن آلودگی های زیست محیطی از مسایل مهم آن می باشند. ساختمان ها به عنوان عامل اصلی در هدر دادن منابع انرژی و ایجاد آلودگی می باشند. بدین صورت که چیزی در حدود ?? تا ?? درصد انتشار مربوط به گازهای حاصل از تولید انرژی که منجر به آلودگی هوا می شود، توسط ساختمان ها اتفاق می افتد. در نتیجه برای کاهش مصرف انرژی و به تبع آن کاهش انتشار گازهای آلوده کننده راهکاری جز، استفاده از انرژی های ایستا که هیچ گونه تولید آلودگی در مصرف آنها وجود ندارد موجود نمی باشد. از طرف دیگر این گونه منابع انرژی به صورت رایگان می تواند مورد استفاده قرار گیرد و لذا هزینه ای در قبال برخورداری از این منابع بر عهده مصرف کننده نمی باشد. از جمله این انرژی ها، انرژی خورشیدی است که درکشور ما و به خصوص در ناحیه ی مرکزی آن به جهت قرارگیری در منطقه گرم و خشک به وفور یافت می شود. نبود یک مرکز تحقیقات انرژی در شهر تاریخی و سرسبز اصفهان که در سالیان گذشته الگوی معماری و شهرسازی بوده است یکی از نقاط ضعف این استان هم به لحاظ معماری و هم از لحاظ زیست محیطی می باشد. از طرف دیگر در رویکرد طراحی بر اساس چرخه حیات، تولید زباله و مسایل مرتبط با آن یکی دیگر از حوزه هایی است که باید به آن پرداخته شودکه می تواند به دلیل عدم آگاهی مدیریت و پرسنل فعال و نحوه بر خورد اکولوژیکی این افراد با این معضل باشد تبدیل به یکی از موضوعات مهم در زمینه ناسازگاری با محیط زیست در کشور ما شده است. با توجه به مسائل مطرح شده و نیازهای پایه،احداث اولین مرکز علمی- پژوهشی- تحقیقاتی در زمینه های فناوری اکولوژی و سازگار با چرخه های طبیعت در اصفهان می تواند یکی از گزینه های مورد نظر جهت حل این مشکل باشد.
محمد احسان محبیان احمد امین پور
خانه های اصفهان در دوره قاجاریه با روحیه ای واحد به روند شکل گیری خود ادامه داده اند. در طی این روند و با گذشت زمان و تغییر شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه در دوره قاجار، سلیقه ها و نیازهای جامعه و خواسته های انسان ساکن در این خانه ها تغییر کرد. در این راستا، در معماری خانه ها نیز تغییراتی به وجود آمد که با شناخت دقیق کالبد معماری خانه ها می توان این تغییرات را تبیین نمود و با تحلیل و جمع بندی روند این تغییرات و مولفه های آن، سیر تحول خانه های قاجاری اصفهان را از شروع تا انتهای قاجار ترسیم نمود. در واقع خانه های قاجاری اصفهان دارای زنجیره ای به هم پیوسته از ساخت و دگرگونی هستند. اهداف این پژوهش، شناخت تغییرات، ترسیم سیر تحول عناصر فضایی در خانه ها و مشخص شدن علت و چرایی این تغییرات است. منظور از عناصر فضایی، عناصری چون: ایوان، اتاق ها، حوضخانه، ورودی، حیاط، زیرزمین و ... است. نتیجه این تحقیق مشخص کرد عنصری همچون زیرزمین به سطح همکف نزدیک تر شد، ایوان ستون دار به عنوان یک عنصر جدید به جبهه شمالی اضافه شد؛ تالار به دلایل سازه ای از فرم چلیپایی به شکل مستطیل درآمد؛ حوضخانه در اواسط قاجار ظهور پیدا کرد و در اواخر قاجار از یک فضای خصوصی به فضای نیمه عمومی تغییر کرد؛ شاه نشین عمدتاً به لحاظ تزیینات شاهد تغییراتی بود؛ تناسبات اتاق ها و نوع تزیینات به واسطه تغییرات فرهنگی و نیازهای جدید، دچار تغییر و تحول شده است.
الهام مهردوست محمد مهدی پوستین دوز
در گذشته، تکیه، به محل هایی با کاربری های متفاوت از جمله محل اقامت صوفیان، فقرا و نیز مکان برگزاری مراسم تعزیه گفته می شده است. یکی از مکان هایی که محل ساخته شدن تکایای متعددی بوده، تخت فولاد اصفهان است که به تدریج شکل قبرستان به خود گرفته و یکی از قدیمی ترین قبرستان های جهان اسلام، محسوب می شود. در این قبرستان تکایای متعددی از پیش از دوره صفوی تا دوره معاصر وجود دارد. کاربری عمده تکایای تخت فولاد در گذشته محل اقامت صوفیان، علما و مدرسه علمیه بوده است که بعدها به محل دفن این بزرگان تبدیل، در آن برای آنها مقابری ساخته شده و به تدریج افراد دیگری نیز در آنجا دفن شده اند. هدف از این پژوهش شناخت عملکرد تکایا و معرفی گونه های مختلف آن، بررسی و تحلیل معماری تکایای تخت فولاد اصفهان به عنوان نمونه انتخاب شده و مطالعه تطبیقی معماری تکایای دو دوره صفوی و قاجار در این مکان است. پرسش های این پژوهش عبارتند از این که تکایا چه عملکردهایی داشته اند؟ پیشینه تاریخی آنها چه بوده است؟ همچنین تکایای دوره صفوی و قاجار در تخت فولاد اصفهان چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم داشته اند؟ روش این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش، تاریخی-توصیفی، از نظر یافته اندوزی، بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی ابنیه، از بعد تجزیه و تحلیل به صورت کیفی و از جهت فرایند بر اساس مطالعه تطبیقی بناهای دو دوره پس از جمع آوری و دسته بندی اطلاعات بوده است. از جمله نتایج این پژوهش ارائه یک دسته بندی از انواع تکایا و نیز یافتن شباهت ها و تفاوت هایی در تکایای دو دوره صفوی و قاجار در تخت فولاد اصفهان است. از جمله شباهت های موجود می توان به سلسله مراتب، هندسه بقاع تکایا، تقسیم یک و سه تایی نمای بقاع، استفاده از تاق جناغی و پوشش سازه ای تاق و تویزه و گنبد، نوع مصالح مورد استفاده، تزیین مشابه گچبری، آجرکاری، کاشیکاری و نقاشی، مکان تزیینات و نحوه نورگیری در تکایا، اشاره نمود. از جمله تفاوت های آنها، شاخص شدن سردر و استفاده از کتیبه در دوره صفوی، استفاده از پوشش مسطح، قوس های هلالی، کاربرد سنگ، تزیین حجاری و قرار گیری بقاع بر روی سکو در دوره قاجار است.
مرضیه اعتمادی پور محمود ارژمند
بنای قلعه دختر با عملکرد ترکیبی کاخ و قلعه، به عنوان مرجع ارزشمند معماری دوره گذار از اشکانی به ساسانی، مظهر تجلی طرح های بدیع بسیار مهمی است که در طول سالیان دراز الگوی بناهای عظیمی در ایران زمین شده است. بنابراین باید به عنوان سند تکامل بخشی از تاریخ معماری این سرزمین به درستی شناخته شود که پژوهش حاضر در پی آن است که این هدف را در قالب نقد معماری که بر اساس بهترین شیوه منتج از فصل دوم پایه ریزی شده است و از طریق مراحل توصیف، تحلیل و تفسیر یا تبیین تعریف می شود، دنبال کند. پرسش های جهت دهنده تحقیق، پیرامون الگوهای فضایی و کالبدی بنا، یافتن رابطه کارکردهای دوگانه کاخ و قلعه و کشف راهکارهای معمارانه بکاررفته برای هماهنگ سازی آن ها شکل می-گیرد. برای پاسخگویی به این سوالات، به تحلیل اصول فضایی و کالبدی حاکم بر بنا پرداخته می شود و نتیجه آن ها در قالب ارایه الگوها و نمودارها بیان می گردد. قرارگیری این نتایج در قیاس با بناهای دوره های زمانی متاخر و متقدم تر، ریشه یابی برخی از اساسی ترین الگوهای معماری ایران را به دنبال دارد که از مهم ترین اهداف شکل گیری پژوهش حاضر است. آشنایی با شیوه های معمارانه هماهنگ سازی عملکردهای گوناگون(کاخ و قلعه)، از اهداف بنیادین دیگری است که تحقیق پیش رو سعی در تحقق آن می نماید. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، پژوهش توسعه ای، از نظر روش، تاریخی، از نظر روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی و از نظر روش تجزیه و تحلیل، کیفی است که با معیارهای عقلی، منطقی و با استدلال صورت می گیرد. بر این اساس، ریشه یابی برخی الگوهای فضایی و کالبدی ماندگار و اساسی چون روابط فضایی میان ایوان و گنبدخانه در معماری ایران در بنای قلعه دختر شناسایی شد. غلبه خصوصیات طراحی قلعه بر کاخ و نیز آشنایی با روش ها و نکات بکار گرفته شده برای طراحی همزمان کارکردهای متناقض کاخ و قلعه ، از نتایج دیگری است که به آن اشاره شده است.
مایده کلانتری حسین پورنادری
مسجد جامع عتیق اصفهان یکی از ابنیه شاخص در تاریخ معماری ایران می باشد. و بدین لحاظ مرمت و حفاظت این بنا نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. از آنجا که فعالیت مرمتی متأثر از اقدامات قبلی و تأثیرگذار بر اقدامات بعدی است، شناخت اقدامات مرمتی صورت گرفته در گذشته و پایش روند مرمتی به منظور اتخاذ تصمیمات صحیح در آینده، لازم و ضروری می نماید. لذا در این پژوهش از طریق «نقد» به این مهم پرداخته شده است. و به دلیل تفاوت ماهوی مرمت و حفاظت در دوره معاصر نسبت به دوره های تاریخی گذشته، در این پژوهش دوره معاصر یعنی بازه زمانی 90- 1310 انتخاب شده است. بدین منظور اطلاعات مربوط به مرمت های این دوره، از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه جمع آوری و سپس تحلیل و دسته بندی شد. پس از آن به شناخت و تحلیل ارزش های بنا با استفاده از روش های مطالعات کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه پرداخته شد. و سپس از طریق تعیین و انتخاب ارزش «هویت» به عنوان ارزش معیار، نقد روند و رویکرد اقدامات مرمت این دوره صورت گرفت. و بدین طریق مشخص شد اقدامات انجام شده در مسجد جامع عتیق در طی دوره معاصر با تأکید بر حفاظت از وجوه «کالبدی» بنا صورت گرفته است و «کارکرد» و «معانی» که از ارکان تشکیل دهنده هویت مکان می باشد کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
سودابه قلی پور احمد امین پور
دوره صفویه از درخشان ترین دوره تاریخ معماری ایران است. مدت یک قرن و نیم اصفهان پایتخت شاه عباس و جانشینان او بود. در این دوره طولانی نکته ای که جلب توجه می کند، علاقه عموم پادشاهان این سلسله اعم از قوی و ضعیف و لایق یا بی کفایت به امر عمران و آبادی و ایجاد بناهای جدید و افزودن آن بر ساختمان های پیشین است و در این کار نوعی رقابت و اهتمام و کوشش بیشتر در به وجودآوردن آثاری باشکوه تر مشاهده می شود. از آن جا که خیابان چهارباغ یکی از مهم ترین و ارزشمندترین عناصر هویت بخش شهر تاریخی اصفهان محسوب می شود و در نوع خود اثری بی همتا و سندی بسیار بااهمیت در اثبات خلاقیت، اندیشه ورزی و توانمندی نیاکان ماست؛ بدیهی است نمی توان به کیفیت و جزییات آن بی اعتنا بود. هدف از این تحقیق، شناسایی ساختار کالبدی باغ ها و کاخ های از دست رفته دوران صفویه و بازآفرینی کالبدآن هاست. از آن جا که نشانه های فیزیکی این باغ ها و کاخ ها تا حدی باقی مانده است، بر اساس اطلاعات به دست آمده از متون و اسناد، به ویژه سفرنامه ها می توان به بازآفرینی متشابه واقع برای آن پرداخت تا حدی که راه گشای تحقیقات آینده باشد. این پژوهش هدف محور می باشد و برای آن فرضیه ای در نظر گرفته نشده است. روش تحقیق در این مقاله، روش تحقیق توصیفی- تاریخی است.از آنجا که اکثر نشانه های این باغ ها از بین رفته است، با جستجو در منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوره ها و گویاسازی اسناد مصور کهن و از طریق مقایسه آن ها با یکدیگر و با بررسی تحقیقات پژوهشگران معاصر درباره ساختار معماری و شهرسازی در دوره صفویه در کتاب ها، مجلات، اینترنت و ... می توان به بیان ویژگی های این باغ ها و کاخ ها دست یافت و به پرسش هایی از قبیل اینکه کاخ ها و باغ های دوره ی صفوی در اصفهان دارای چه ویژگی هایی بوده اند و کلیت خیابان چهارباغ عباسی به چه صورتی بوده، پاسخ داده شود. درواقع توصیفاتی که درباره باغ ها و کاخ های این دوره در سفرنامه ها شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که در دوره های قبلی شده است و این کمک بزرگی به شناخت باغ ها و کاخ های این دوره تاریخی کرده است. برای درک این باغ ها از ترسیمی که کمپفر برای دولتخانه صفوی ارائه کرده و برخی از واقعیت های موجود، ازقبیل وجود مادی ها، وجود سردر باقی مانده از باغ خرگاه و کاخ هشت بهشت در باغ بلبل و ... و مطالب ارائه شده در متون و کتاب ها، استفاده شده است. یافته های تحقیق مبین آن است که ده باغ در این خیابان وجود داشته است و پلان همه باغ های این خیابان به جز باغ خرگاه به صورت مستطیل در دو جهت شرقی - غربی و شمالی- جنوبی بوده؛ همچنین این باغ ها به گونه های مختلف از نظر تعداد کوشک (دارای کوشک های متعدد تا بدون کوشک میانی) دیده شده است. استفاده از چادر در باغ خرگاه و کوشک هشت ضلعی هشت بهشت در باغ بلبل و قفس های باغ های شیرخانه و قفس خانه نمایانگر گونه های شکلی متعدد فضای مصنوع باغ های این خیابان بوده است.
سید مهدی موسوی موخد احمد امین پور
چکیده: خانه این بنیادی ترین ساختار کالبدی بشر همچنان ذهن انسان را از ابتدا تا کنون به خود مشغول کرده است.و هنوز هم به عنوان یک مسئله مطرح است. چرا که میزان قابل توجهی از زندگی هر فرد در خانه اش سپری می شود و انسان بیش از هر بنای معماری از ابتدا تا انتهای زندگی با خانه در ارتباط است. بدیهی است برقراری آسایش اقلیمی در قالب واحد مسکونی ضروری می باشد. در هر حال اوضاع بی سامان مسکن، ارزش دار شدن ضد ارزش ها، بی توجهی به مسائل انرژی و پایداری و ... از جمله مسائل مطرح شده در زمینه معماری خانه به نظر می رسند که زمینه را برای ارائه تحقیقات و گزارش ها در این مقوله مهیا می کنند. ولی از میان این مشکلات، مسائل مربوط به مصرف انرژی به خاطر تهدید زندگی در کره ی خاکی، از همه جدی تر و بحرانی تر احساس می شود. در معماری مسکونی امروز آسایش حرارتی با بهای گزاف تهدید زندگی نسل های آینده برقرار می شود و این در حالی است که با توجه به میزان مصرف انرژی در حوزه بافتهای مسکونی و کاهش منابع تجدید ناپذیر و بحران جمعیت، استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و پاک و هماهنگ کردن محیط زیست با شرایط اقلیمی می تواند در کاهش مصرف انرژی در بافتهای مسکونی موثر باشد. در این راستا با توجه به اهمیت بحث مسکن و نیز اهمیت بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان موضوع به این سمت پیش رفت که چگونه امر بهینه سازی مصرف انرژی در بحث مسکن تحقق یابد.اگر چه در این چند سال اخیر با آزاد سازی حامل های انرژی و شروع هدفمندی یارانه ها مسأله بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان قوت گرفت و مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.نگارنده نیز در این پروژه سعی نموده تا به بررسی دو مقوله ی جداگانه ی مسکن و بهینه سازی مصرف انرژی در فصل مبانی نظری بپردازد و به دنبال راهکار هایی برای صرف جویی و بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان با اتکا به عناصر اقلیمی و با توجه به تجربیات متفاوت ارائه شده در دنیا باشد. سایت مورد نظر در شهراصفهان و در تقاطع خیابان هفت تیر و خیابان تالار قرار گرفته است. در این راستا دانه های مسکونی متفاوتی یا توجه به اقلیم سایت طراحی شد و در مجموع در کنار هم قرار گرفت و در نهایت سعی شد کارآیی یا نا کارآیی تمهیدات بکارگرفته شده به کمک نرم افزار مبنا 19 مورد بررسی قرار گیرد
یلدا صفر علیپور احمد امین پور
با بررسی سیر طراحی شهری و معماری سنتی ایرانی بدین نکته دست می یابیم که آن دو همواره در جهت هماهنگی با طبیعت، استفاده از انرژی های تجدید پذیر و ساختن بناهایی با کمترین مصرف انرژی بوده اند. اما بررسی معماری چند دهه اخیر نشان می دهد که تقلید از معماری مدرن غرب، علاوه بر نا همخوانی و ناسازگاری منطقی با رفتار و عادات مردم، بر خلاف معماری هماهنگ و همساز با اقلیم گذشته، به ایجاد ساختمانهایی که اتلاف انرژی زیادی دارند منجر شده است. همچنین افزایش مصرف بیهوده ی انرژی های فسیلی در بناهای امروزی به ویژه ساختمان های مسکونی مشکلات بسیاری را سبب می شود و ضرورت استفاده ی بهینه از انرژی های تجدید پذیر را بیش از پیش نمایان می کند. مسکن از جمله محیط های ساخته شده است که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده و از نیاز های اصلی جامعه می باشد، بدین منظور در این پژوهش، سعی برآن است تا با تمرکز در معماری مسکونی سنتی اقلیم گرم و خشک شهر اصفهان، به کمک روش تحقیق استدلال منطقی و نمونه موردی، با فرض اینکه اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی در حد امکان رعایت شده، به بررسی پایداری محیط زیست و صرفه جویی در مصرف انرژی پرداخته؛ سپس معایب معماری مدرن از جمله به کارگیری مصالح ناهماهنگ با شرایط منطقه، عدم صرفه جویی در مصرف انرژی و تخریب محیط را به صورت اجمالی مورد ارزیابی قرار داده در نتیجه به کمک فن آوری جدید راهبردهایی با تمرکز خاص در حوزه اقلیم اصفهان، جمع بندی و در قالب طراحی مسکن ارائه می گردد. از جمله این راهبردها می توان به موارد فوق اشاره نمود: جهت گیری مناسب نسبت به جنوب، هشتی، بهره گیری از گودال باغچه، نحوه کاربرد دیوار مشبک جهت سایه اندازی و تهویه، استفاده از جرم حرارتی، بهره گیری از فرم مناسب پنجره ها متناسب با هر نما (شرقی، غربی، جنوبی و شمالی)، بهره گیری از داکت و اثر دودکشی جهت تهویه مطبوع همچنین کاربرد گل و گیاه و حوض آب در جبهه رو به باد مطلوب. و مواردی دیگر که به طور مفصل در فصل مربوط به راهبردها ارائه گردیده است. کلید واژه ها: خانه - مسکن- اصفهان - اقلیم – پایداری- اقتصاد- راهبرد.
محمد لشگری محمد مهدی پوستین دوز
زمانی که سخن از معماری به میان می آید، این پرسش مطرح می گردد که معماری چیست؟ ساده ترین جواب این است که معماری حاصل فرم دادن به مصالح و شکل گیری کالبد و ایجاد فضاست. اما این کالبد و فضا، که محورهای اصلی تشکیل دهنده معماری هستند، چگونه و بر اساس چه روابط اصولی با هم عجین می شوند و معماری را حاصل می نمایند؟ ارتقای کیفی معماری هدفی غایی است که رسیدن به آن از راه شناخت بهتر محورهای اصلی تشکیل دهنده آن (کالبد و فضا) و روابط میان آن ها میسر است. در میان گستره وسیع بناهای تاریخی، خانه های قاجاری به لحاظ کیفی، نمونه های مناسبی جهت پژوهش این رابطه می باشند. بر این اساس و به جهت محدود نمودن دایره پژوهش جهت تحقق آن، خانه های قاجاری کاشان به منظور مطالعه موردی انتخاب شدند و مسئله تحقیق به صورت "بررسی رابطه میان کالبد و فضا در خانه های قاجاری کاشان" تعریف گردید. در پرداختن به مسئله طرح شده، اتخاذ فرآیندی مبتنی بر شناخت، تحلیل و نتیجه گیری، فرآیندی منطقی و ضروری می باشد. بدین منظور ابتدا کالبد و فضا به عنوان محورهای اصلی تشکیل دهنده معماری مورد شناخت قرار گرفت. در جست و جوی عوامل موثر در کنار هم قرار گیری این محور ها و شکل گیری معماری، با استفاده از تجربیات گذشته محققان و صاحب نظران و نیز استدلال های منطقی، انسان و محیط طبیعی به عنوان عوامل اصلی شکل دهنده رابطه مذکور معرفی شدند و تصمیمات کالبدی به عنوان عامل نسبی کننده مفاهیم مطلق ناشی از انسان و محیط طبیعی شناخته شد. سپس خانه های قاجاری کاشان به جهت مطالعه موردی، مورد شناخت قرار گرفتند و حدود ?? خانه به طور مختصر معرفی و از نظر ساخت و ساز در سه گونه طبقه بندی گردیدند. از این میان، سه خانه ی بروجردی ها، آل یاسین و صالح با الویت های شهرت، ساخته شدن کامل در زمان قاجاریه و ماندگاری تا امروز انتخاب شدند و تاثیرات محیط طبیعی (اقلیم) و انسان (شیوه زندگی او) در شکل گیری رابطه میان کالبد و فضا در کلیت خانه های منتخب بررسی گردید و در نهایت تاثیر تصمیمات کالبدی در سه بخش از این خانه ها (سردرب ورودی، تالار و اتاق سه دری) مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی رابطه میان کالبد و فضا در خانه های منتخب، میزان سطح اشغال کالبد و فضا محاسبه گردید و نتیجه گیری شد که بیشتر زیر بنای خانه ها به فضا اختصاص داده شده و می توان گفت که شفافیت یکی از اصول مهم رعایت شده در این خانه ها بوده است. از محاسبه میزان سطح اشغال سه نوع فضای بسته، پوشیده و باز در خانه های منتخب نتیجه گیری شد که هر سه خانه از نظر متراژ دارای فضای بسته و باز مشابهی هستند، ولی خانه بروجردی ها دارای فضای پوشیده بیشتری می باشد. این مورد سبب می شود که این خانه نسبت به دو خانه دیگر دارای امکانات بیشتری جهت ترکیب و بسط فضاها باشد و نیز تنوع فضایی بیشتری نسبت به دو خانه دیگر داشته باشد. در نهایت، پژوهش به این نتیجه رسیده است که مبانی رابطه کالبد و فضا در معماری خانه های قاجاری کاشان، بر اساس دو عامل اصلی انسان و محیط طبیعی که مشترکا به وجود آورنده محیط اند شکل می گیرد و این رابطه به وسیله تصمیمات کالبدی، متناسب کننده ویژگی های محیط طبیعی با نیازها و توانایی های انسان ایرانی ساکن در کاشان در جهت ایجاد فضای زیست مناسب اوست.
محمد نعمتی احمد امین پور
معماری سنتی ایران میراث گران بهایی است که از هزاران سال پیش به دست ما رسیده است. متأسفانه امروز ارزش های بی زمان آن در حال فراموشی است. لذا در این شرایط تلاش برای شناخت و به کارگیری مجدد ارزش های پایدار و بی زمان معماری ایران – که فارغ از مقتضیات کالبدی و فرمی است- ضرورتی انکار ناپذیر است. بنابراین برآنیم تا به ارزش های نهان در کیفیت فضایی معماری سنتی ایران بپردازیم. اما به دلیل گستردگی بسیار زیاد موضوع، ناگزیر از محدود کردن آن به یک نوع کاربری، مکان و زمان خاص هستیم. بدین منظور، «خانه» به عنوان کاربری شاخص و فراگیر ، و شهر «اصفهان» به عنوان آینه ی تمام نمای معماری ایران مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که از خانه های اصفهان پیش از صفویه اثری برجای نمانده است، محدوده زمانی پژوهش نیز از ابتدای دوران صفویه تا ابتدای قرن حاضر(پایان دوره قاجار) تعیین گردید. بدین ترتیب، کیفیت فضای مسکونی و چگونگی حصول آن در خانه های تاریخی شهر اصفهان در قرون دهم تا سیزدهم ق. موضوع مورد بحث در این پژوهش خواهد بود. بررسی کیفیت فضای معماری با روشی تحلیلی و از راه مطالعه ی «شاخص های فضایی» صورت گرفته است. بسیاری از صاحب نظران معماری معتقدند مولفه هایی چون تناسبات هندسی، نور، رنگ و بافت محیط، شاخص های به وجود آورنده فضای معماری هستند. با این پیش فرض که انجام مطالعات دقیق بر این عناصر، منجر به دستیابی به قواعدی کلی در تکوین شخصیت فضای معماری خواهد شد، بررسی شاخص های فضایی در خانه های تاریخی اصفهان در دستورکار قرار گرفت. این مطالعات در هر دو زمینه میدانی و کتابخانه ای صورت پذیرفت. ابتدا تعدادی از خانه های شاخص اصفهان از دوره های تاریخی مورد مطالعه انتخاب، و اطلاعات و مستندات آنان جمع آوری شد. در گام بعدی، این مستندات براساس ویژگی های مختلف، دسته بندی و مطالعه گردید. برای تکمیل نواقص اطلاعات و همچنین کنترل صحت آنان، در مرحله بعد مراجعه مستقیم به آثار و ثبت مشاهدات و اندازه گیری ها صورت گرفت. پس از تحلیل و مطالعه دقیق یافته ها، ماحصل این مرحله در قالب نتایج تحقیق ارائه گردیده است. مهم ترین نتیجه پژوهش، تشخیص دو گونه متفاوت فضای مسکونی در خانه های مورد مطالعه است: «فضای زندگی» و «فضای خدماتی» . فضای زندگی( تالار) گرم، صمیمی و پرانرژی طراحی می شود. گشودگی، نورمستقیم ، رنگ پردازی گرم، و بافت برجست? سطوح، فضایی مناسب برای زندگی خانوادگی را فراهم کرده است. فضای خدماتی (اتاق) با روحیه ای سردتر، جدی تر و آرام تر طراحی می شود. این کار از راه ایجاد ویژگی هایی چون ابعاد کوچک تر، سطح نورگیر کمتر، رنگ آمیزی سرد و روشن و جداره های تخت و بدون بافت انجام می گیرد. به نظر می رسد با به کارگیری این ویژگی ها، در خانه های امروزین هم بتوان فضای مطلوب ایرانی خلق کرد.
سیده مهسا عبداله زاده محمود ارژمند
خانه های تاریخی ایران به دلیل داشتن اصول و ارزش های ویژه، یکی از الگوها و افتخارات معماری این مرز و بوم به شمارمی روند و آنچه مسلم است از بین رفتن بسیاری ازآن ارزش ها در فضاهای زیستی جدید به نام مسکن می باشد. از این رو از آنجایی که مسکن بیشترین و مهمترین ساخته مصنوع بشر است، اعمال نگاه پایدار به ساخته های مسکونی می تواند تاثیرشگرفی در فرآیند توسعه پایدار داشته باشد. در این راستا با توجه به نابسامانی های موجود در فضاهای مسکونی و بافت شهری جامعه امروزمان، توجه به مفهوم پایداری و توسعه پایدار از دیدگاه اجتماعی، از سایر جنبه های زیست محیطی و اقتصادی آن ضروری تر احساس می شود. به دنبال این دیدگاه در این پژوهش جنبه های مختلف نیازهای آدمی و نحوه برآورده شدن این نیازها در خانه های سنتی و معاصر و اصل رویکرد اجتماعی درخانه،که فرهنگ و شیوه زندگی اوست، بررسی گشته است. نگاهی به عوامل موثر در پایداری اجتماعی در خانه و بررسی آنها در خانه های سنتی و معاصر شیراز، مطالعه راهکارهای ابتکاری پیشینیان برای دستیابی به پاسخ مطلوب در کالبد خانه های سنتی و آسیب شناسی مسکن معاصر بر اساس نتایج به دست آمده از اهداف این پژوهش است. روش انجام این تحقیق کاربردی است. نتایج حاصل از مطالعه نشان دادند برخی تغییراتی که در خانه های معاصر رخ داده است، مانند حذف فضای باز و فضای بینابین در خانه های امروز، عدم توجه به سلسله مراتب و حریم در فضاهای خانه و مجتمع های مسکونی، نبود فضای مناسب برای تعامل بین همسایگان و در نظر نگرفتن نیازهای رفتاری ساکنان و شیوه زندگی آنان منجر به عدم پایداری در خانه های معاصر گشته است. در نهایت با توجه به بررسی های انجام گرفته، راه حل هایی به منظور خلق خانه هایی انسانی و پایدار که شرایط مناسب سکونت وآسایش انسان را فراهم می آورد، ارائه می شود.
فائزه ال صاحب فصول محمد فرضیان
محله ی چهارسوق آجری یکی از محلات قدیمی شهراصفهان است که بازارچه ای متعلق به دوره ی صفویه به نام چهارسوق آجری در آن قرار دارد. این بازارچه در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این محله هم اکنون جزو بافت فرسوده ی شهری است. بخشی از مغازه های بازارچه مخروبه شده وبخشی متروکه رها شده اند. مغازه هایی که در آن ها فعالیت اقتصادی می شود رونق سابق خود را از دست داده اند. در بافت مسکونی محله هم منازل تخریبی و متروکه وجود دارد. این در حالی است که محله ی مذکور با توجه به قدمت تاریخی، پتانسیل فرهنگی وموقعیت جغرافیایی در شهر اصفهان، ظرفیت کافی برای بازطراحی دارد. طراح در فرآیند باز طراحی به دنبال تبدیل محله و بازارچه از یک بافت فرسوده ی کم رونق به یک فضای زنده ی شهری است. باز طراحی بر مبنای نظریات اندیشمندان شروع شده و مطابق یک برنامه ی رفتاری و ساختمانی با راهبرد ایجاد سر زندگی در محله از طریق افزایش تعاملات اجتماعی پی گیری می شود. در این پروژه، باز طراحی شامل احیای کالبد بازارچه، ایجاد کاربری های جدید در محله، احداث معبر جایگزین برای اتومبیل، پیاده راه سازی و اصلاح بدنه ی کالبد و جداره می باشد. میزان دخالت های انجام شده در نقاط مختلف بافت محله، دربرگیرنده ی گستره ای از تغییرات کلی و جزئی از ساخت فرهنگ سرا تا طراحی ازاره ی جداره ها می باشد که با درنظرگرفتن نیازها و قابلیت ها صورت پذیرفته است. روش انجام این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی، میدانی می باشد.
نوش آفرین علی مختاری وایقانی احمد امین پور
واقعیت مجازی، ابزار و امکانی در اختیار معمار قرار می دهد تا با توجه به اطلاعات تاریخی و داده های باستان شناسی، فضایی را که از قرن ها پیش وجود داشته و امروز یا کاملاً از بین رفته و یا با گذشت زمان تحولات بسیاری در آن روی داده است را بازنمایی نماید، و حتی خود در داخل فضا قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از ابزاری که این فناوری در اختیارمان میگذارد، به بازتعریف شهر باستانی بیشاپور در محیطی مجازی، بر اساس اسناد و مدارک موجود و با توجه به منابع اطلاعاتی در رابطه با این شهر و نیز آثار باقی مانده از آن، پرداخته شده است. با یافته شدن داده ها و اطلاعات باستان شناسی و تاریخی جدیدتر و بیشتر، این بازنمایی مجازی می تواند متناسب با آنهاتغییر یافته و یا تکمیل گردد. از اهداف این پژوهش، درک و تجسم بهتر و بیشتر آثار تاریخی از طریق جلوه های بصری است که می تواند به مرمت و بازسازی این آثار و همچنین آشنا نمودن عامه مردم با میراث باستانیشان کمک نماید. مدلسازی سه بعدی این شهر تاریخی، مستلزم انجام تحقیقات و یافتن مدارک و اسناد تاریخی بوده و بازنمایی از آن چیزی است که در گذشته بوده و اکنون دیگر وجود ندارد، یا به شکل اولیه وجود ندارد. برای این مقصود از روش یافته اندوزی کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و تصویربرداری) بهره گرفته شده است. طرح نظری مسأله تحقیق، تقرّب به بازتعریف شهر بیشاپور در دوره ساسانی بر اساس اسناد و مدارک تاریخی و با استفاده از فناوری مجازی می باشد. دستاورد این تحقیق، انجام پژوهش درباره بیشاپور و ارائه مدل سه بعدی از بناهای این شهر بر مبنای پژوهش صورت گرفته و قرار دادن آنها در محل قرارگیریشان در شهر، می باشد.
سعد بکر مبارک اصغر جوانی
تزیین در معماری مساجد و سایر ابنیه اسلامی جایگاهی رفیع دارد، چراکه علاوه بر زیبایی ظاهری از ارزش های والاتری نیز برخوردار بوده و ذهن جستجوگر را قبل از نمود ظاهری به معنای درونی رهنمون می سازد. در تحقیق پیش رو خصوصیات تزیینات معماری مسجد سید، به عنوان یکی از مهم ترین بناهای مذهبی دوران اسلامی ایران، و آخرین بنای معروف دوره قاجار در شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا مروری بر اندیشه هنر اسلامی صورت گرفته و انواع تزیینات معماری معرفی و طبقه بندی شده اند. در ادامه پژوهش گر بر طبق ویژگی های اساسی تزیینات معماری و طبقه بندی و مفاهیم نقوش مسجد سید، انواع تزیینات موجود در مسجد سید را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. در انتها پژوهش گر، بر خلاف اغلب محققان، که معتقدند که دوره قاجار دوران فترت و رکود هنری ایران است و غرب گرایی و واقعگرایی و تقلید و تلفیق ناآگاهانه از غرب بر هنر این دوره سلطه دارد، پژوهش گر اعتقاد دارد که دوره قاجار از مهم ترین ادوار هنری ایران به شمار می آید. این دوره را باید دوران تجدید حیات و شکوفایی هنری نو دانست که از نتیجه درآمیختن دو عامل سنت های گذشتگان و قالب های جدید غربی حاصل آمده است. این دو عنصر در یک قالب هنری نو ریخته شده و جلوه-ای کاملاً ایرانی یافته اند. از همین رو هنر تلفیقی این دوره زیبایی خاص خود را دارد که ویژگی های بارز هنر قاجار را باز می-نماید.
فاطمه سالاری احمد امین پور
ناحیه تاریخی شهرها میراث گرانبهای بجای مانده از گذشتگان ماست که در طول زمان در هویت بخشی به حیات شهری همواره نقش بارزی ایفا نموده است و ارزش های نهفته در آنها باید به نسل های آینده انتقال یابد. بافت باارزشی که روزگاری کانون تعاملات اجتماعی شهروندان را تشکیل می داد، امروزه در گذر زمان و در نتیجه تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستخوش تغییراتی عمده گردیده و نه تنها کالبد ارزشمند بلکه حیات اجتماعی منبعث از آن دچار تزلزل گردیده است. این پژوهش و طرح با هدف تقویت حیات اجتماعی، شناسایی مولفه های ارتقا دهنده تعاملات اجتماعی مثبت و افزاینده حضور ساکنان بومی در بافت قدیم شهر یزد، تعریف شده است. در این راستا شناخت ارزش های بالقوه و به فعلیت رساندن آنها با عملکردهای زندگی معاصر و شناخت تمایلات نسل جدید شهر برای استفاده از فضاهای جمعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نظر می رسد وجود فضاهای مناسب جهت حضور و برخورد افراد نظیر مراکز فرهنگی-تجاری، سبب جذب افراد به بافت های تاریخی و ارتقا حیات اجتماعی آن می شود. لذا برای طراحی موضعی در راستای مبانی نظری گفته شده یکی از پروژه های تعریف شده در شهرداری یزد به نام مجموعه یاسپرین، که می تواند به ایده های پیشنهادی نزدیک باشد، انتخاب گردیده است. این مجموعه فرهنگی- تجاری در مرکز تاریخی و گردشگری شهر و در ضلع شمالی مجموعه تاریخی امیر چخماق تعریف شده است. یاسپرین شهری است در صد کیلومتری شرق بوداپست، پایتخت مجارستان، که اولین شهر خواهرخوانده یزد می باشد. این مرکز می توانظ???قش موثری در ارتقای حیات اجتماعی بافت تاریخی مجاور، جامعه پذیری و متعاقباً فرهنگ پذیری افراد داشته باشد. ازآنجایی که فرایند اجتماع پذیری در فضاهای جمعی مستلزم حضور، مکث و تجمع افراد است، تلاش می شود احکامی معمارانه جهت افزایش حضورپذیری و تجمع پذیری در عرصه-های فعالیت جمعی ارائه گردد. تعین، خوانایی و یکپارچگی فضا، اشراف به آنچه در جریان است، تنوع در جزئیات طرح، تنوع در هندسه و ابعاد فضاها، همگرا بودن فرم فضا، امکان دسترسی آسان، وجود سمبل ها و ایجاد حس مالکیت برای گروه های مختلف اجتماعی، دید و منظر زیبا و طراحی لبه ها، همچنین ایجاد مرزهای نرم میان حوزه های فعالیتی، امکان شکل گیری فعالیت های گوناگون در یک فضا، ایجاد کشش به سمت فعالیت مجاور، تقویت کاربری های باسابقه در عرصه و حضور فعالیت های خاطره انگیز در مجموعه موجب ارتقاء اجتماع پذیری مجموعه و به تبع آن حیات اجتماعی محدوده طرح خواهد شد. قابل ذکر است، بازتعریف موضوع ارتقای حیات اجتماعی می تواند به عنوان یکی از مولفه های اساسی شکل گیری فضاهای جمعی موفق مطرح گردد. لذا از نتایج حاصله در این پژوهش و طرح می توان جهت ارتقای کیفیت عرصه های جمعی موجود نیز بهره جست.
محسن عباسی هرفته احمد امین پور
چکیده مداخله و کم و کیف آن، از وجوه بنیادین حفاظت نوین به شمار می رود. به همان اندازه که این بحث در حفاظت امروز اهمیت دارد، چالش های جدی را نیز پیش روی خود می بیند به نحویکه مهمترین اصل مداخلات حفاظتی (حداقل مداخله)، به اصلی گنگ، مبهم و ناکارامد تعبیر می شود. این مسئله، بدنه نظریه پرداز حفاظت را به سمتِ یافتن راه حلی مناسب سوق داده است. رساله نیز بر مبنای همین امر، هدف خود را یافتن راه حلی در پاسخ به این چالش در ایران قرار داده که به واسطه شرایط خاص خود، با مشکل جهانی مداخله به صورتی مضاعف دست به گریبان است. با توجه به توصیه اکید مجامع تخصصی جهانی و متون بین المللی در زمینه رجوع به سنت های بومی برای پشت سر گذاشتن موانع پیش روی حفاظت، به خصوص در کشورهای صاحب سابقه در این زمینه، این رساله با افقِ فهمِ کیفیتِ مداخله در ادبیات معماری گذشته ایران طرح ریزی شده است. تجربه ماندگاری چند صد ساله بناهای تاریخی در کشور و توجه به آراء متخصصین حکایت از آن دارد که نظامی در حوزه مداخلات حفاظتی وجود داشته، که امروزه به عنوان تجربه ای موفق می-توان از آن بهره جست. در این راستا و به منظور بازخوانی هدفمند کم و کیف مداخلات صورت گرفته در یکی از باقابلیت-ترین ابنیه ایران، هدف گذاری تحقیق بر مبنای شناخت اصول، رویه ها، رویکردها، ویژگی ها و روش های نظام مداخلات حفاظتی در مسجد جامع اصفهان، صورت گرفت. این هدف گذاری بر مبنای پاسخ به این سوال اصلی طرح ریزی شده است که در گذشته چه اصول، رویه ها، رویکردها، ویژگی ها و روش هایی (نظامی) در زمینه مداخلات حفاظتی از مسجد جامع اصفهان وجود داشته است؟ برای پاسخ به این سوال از راهبردی استقرایی– استدلالی بهره گرفته شده است، بدین شیوه که ابتدا در مرحله نخست با کاربست روش نظریه مبنایی به جمع آوری داده ها (شواهد مداخله) که در طول حیات مسجد به وقوع پیوسته بود اقدام و پس از دسته بندی و کدگذاری مراتبی آن ها ، از طریق بحثی استدلالی نتایج تحقیق در قالب مباحث رساله ارائه گردید. در این مسیر، گونه بندی مداخلات از منظر پیامد تحقق آن ها، اولین اقدامی بود که معیار تشخیص مداخلات مخرب و حفاظتی و در مرحله بعد انواع سه گانه مداخلات حفاظتی، شامل مداخلات تثبیتی، تکمیلی و تحویلی بود. سپس دلایل، انگیزه ها و عوامل موثر در تحققِ مطلوب مداخلات تشریح و رویکرد غالب مداخلات حفاظتی، تداوم کارکرد معماری، معرفی شد. این مداخلات در قالب چهار شکل و شیوه اصلی، یعنی نگهداری، تعمیر و مرمت، بازسازی و نوسازی، با تعاریف خاصی که در سنت حفاظت از آن ها وجود داشته، صورت می گرفته اند. سنت مداخلات حفاظتی هفت صفت اصلی شامل ارتباط، اضطرار، استمرار، استدراج، احترام، استکمال و روزآمدی را داشته است که شناخت ترکیبی آن ها، تقرب بهتر به این سنت و چرایی اطلاق واژه سنت به منظومه مداخلات را به همراه دارد. براساس یافته های تحقیق این سنت از دو اصل اساسی تبعیت می کند، اصل ثبات ساختار و مجموعه اصول هفتگانه تغییرپذیری شامل اصول کیفیت، ظرفیت، مدیریت، ابزاریت، تولیت، فاعلیت و چرخه تغییر می باشد. برآیند اصول ثابت و متغیر، حیات بنا را تداوم بخشیده و بنایی هزار ساله را امروز در دسترس قرار داده است. این مهم به ماهیت مواجهه این سنت با مسجد برمی گردد؛ سنتی باز، فعال و افزایشی که با بنا به مثابه موجودی زنده برخورد می نماید و با انجام تغییرات لازم برای تداوم قابلیت های بنا از یک سو و فرصت سازی برای فعلیت بخشیدن به قابلیت های بالقوه بنا از سوی دیگر، تداوم حیات بنا را موجب می شود و این معنای متعالی حفاظت در جهان سنتی بوده است.
روح الله شکوری مجید صالحی نیا
مسجد اعظم در غرب و بلا فصل مجموعه حرم حضرت معصومه در زمینی مثلثی شکل قرار دارد. و به دستور آیت الله بروجردی و توسط حسین لرزاده ساخته شده است. فرضیه این پژوهش آن است که «معماری مسجد اعظم قم در عین نوآوری، از ساختار کلی مساجد ایرانی پیروی کرده و همچنین در ترکیب و همجواری با معماری حرم حضرت معصومه تاثیر و تاثرات متقابل داشته و همنشستی معناداری بین معماری آن دو دیده می شود». به این منظور ابتدا، سیری نظری در مباحث مرتبط و نظریه های پایه تحقیق، چون: معماری اسلامی، معماری مسجد، نظریات و اصول حاکم بر معماری مساجد ایرانی، انجام شده است و سپس به تحلیل چگونگی تجلی این اصول و نظریات در کالبد و اجزا مختلف مسجد مورد مطالعه با توجه به همجواری با حرم حضرت معصومه پرداخته است. در انتها نتیجه گیری شده است که مسجد اعصم از اصولی مانند: مرکزگرایی، محور گرایی و تقارن، ترکیبات سه تاییف استفاده از اشکال دایره و مربع و ... از دیگر مساجد ایرانی پیروی کرده است و نوآوری هایی که در معماری آن دیده می شود عبارتند از: تعریف محوری متفاوت از مساجد سنتی در صحن مسجد، ایجاد کانونی متفاوت از مساجد سنتی در صحن، تعریف متفاوتی از ایوان در بدنه شمالی، شکل خاص حیاط و سلسله مراتب خاص در فرم و عناصر معماری و شکل ورود به مسجد.
افروز رحیمی آریایی احمد امین پور
مسجد به لحاظ جایگاه و اهمیتی که در نزد مردم مسلمان داشته، همواره جایگاه تجلی کامل ترین تجربه هنرمندان اعصار تاریخ اسلام بوده است. مساجد باشکوه و جاودانه با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی پدید آمده اند. معماران سنتی با ایجاد فضایی برای عبادت، خلوت دل و تجمع، مکانی مناسب برای ارتباط بین عابد و معبود را فراهم ساخته اند؛ متاسفانه در سالیان اخیر با نگاه به اغلب آثار معاصر ناتوانی این طرح ها در پاسخگویی به نیازهای نیایشی و امروزی آشکار می گردد و شاهد ساخت مساجدی هستیم که معماران آن ها بدون شناخت کاملی از فرهنگ ایران به تقلید از سبک های معماری غرب، ضوابط آن ها را با معماری ایران در هم آمیخته و به خیال خود بنایی جدید و مدرن ایجاد کرده اند؛ لذا این افکار خطری است برای معماری ایران که مدام از خود زاده شده و پرورش یافته است؛ بنابراین چنین آثاری فاقد هویت قومی، ملی و مذهبی ما است. در این پژوهش ما در پی شناخت مشکلات مساجد معاصر و بررسی ویژگی ها و الگوهای زنده در مساجد شاخصِ صفویه و قاجار اصفهان هستیم. در این راستای شناخت نیازهای انسان معاصرو معیارهای زندگی بهینه از تمام جهات(وجوه مادی- جسمانی و وجوه روحانی- روانی) در برخورد با این آثار بررسی شده و در نهایت تعیین میزان قرابت آنچه هست با آنچه باید باشد تعیین گردیده است. یکی از دلایل پرداختن به این مبحث، وجود معماری نامطلوب مساجد معاصر است که با توجه به اهمیت جایگاه مسجد و کارکردهای متنوعی که درجامعه اسلامی دارد، و عدم شناخت سازندگان آن با ویژگی ها و الگوهای معماری اصیل ایرانی( و هم چنین عدم آشنایی درست از زندگی انسانی که قرار است این فضا پاسخ گوی نیازهای معنوی و مادی او باشد)، در خور توجه است؛ لذا این نقیصه نیاز به تدوین الگوهایی جامع و بی زمان را برای این عنصر مهم معماری، آشکار می سازد. با توجه به ثابت بودن محتوا و صورت عبادت در گذر زمان، فرم و اصول معماری پیشین که جوابگوی این اصل مهم بوده، می تواند با امکانات روز و نیازهای معاصر، تلفیق گردد و نتایج بدیع و در عین حال آشنایی را خلق کنند. تشخیص ساختار کلیِ وجوه اشتراک، راهی است که به مساجد امروز حیات بخشیده، و امکان تحلیل را فراهم می گرداند. با شناخت این جریان می توان تفاوت آنچه که به بنا حیات بخشیده و آنچه که آن را می میراند، دریافت، و در نهایت به این شناخت رسید که این شناخت فقط ما را به بخش فراموش شده خودمان بازگردانده است؛ الگوهای زند? مساجد، فاقد زمان و مکان اند، و همین امر عامل اصلی ایجاد حس حیات در آنان گشته است. تحلیل مساجد تاریخی و معاصر، همچنین مقایسه میزان پاسخگویی و مطابقت آنها به نیازها و فرهنگ جامعه، امری است که کمتر مورد تامل قرار گرفته. افزون بر این در هیچ یک از پژوهش های انجام شده در زمینه معماری اسلامی و مساجد ایران، ویژگی های فضاییِ مساجد صفویه و قاجار با معماری مساجد معاصر( با توجه به مطابقت آن ها با نیازها و فرهنگ جامعه)، همراستا و در کنار هم ارائه نشده است. پژوهش حاضر بر آن است تا از زبان غنی معماری تاریخی-بومی استفاده نموده و راهبردهایی برای معماری مساجد، همچنین متناسب با زندگی امروز، پیشنهاد نماید؛ در نهایت ویژگی هایی را که در بهبود وضعیت مساجد براساس نیازمندی ها می تواند موثر باشند، مطرح کند. البته شاید نتوان به یک مسجد به معنای ایده آل رسید اما می توان تا حدودی با شناخت، نیازها را برطرف و تداوم و پیوند با گذشته را برقرار نمود. روش تحقیقِ حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، اسنادی، پیمایشی تحلیلی و میدانی است. روش گردآوری داده ها، به کمک مطالعه منابع مکتوب و روش میدانی است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با رویکردی تطبیقی- تحلیلی، دلایل جاودانگیِ مساجد تاریخی و ناکامی برخی از مساجد معاصر مورد بررسی قرار گیرند. در نهایت با استخراج داده ها و ارزیابی آن ها از، تجزیه– تحلیلی کیفی صورت پذیرد و راه کارهایی ارائه گردد. پژوهش حاضر، گامی است در جهت توجه به عملکردهای متناسب با نیاز های جامعه معاصر که بواسطه رعایت سنت های اسلامی همچنین معاصرسازی آنها با فرهنگ اسلامی و هویت معماری ایرانی ممکن گردیده است و قطعاً لازمه داشتن جامعه آرمانی نگرشی منتقدانه و ریزبینانه است. پس از بررسی تک تک نمونه ها، ویژگی های هر جزء از آن ها به تفصیل در فصل پنجم مورد بررسی و دسته بندی قرار گرفته است؛ در فصل هفتم ترکیبی از اصولی که از مساجد تاریخی به دست آمده، نیازهای معاصر و احکام مربوطه صورت گرفته است. لذا در بررسی های این نوشتار، مشخص گردید که، مساجد بسته به کارکرد مد نظر، وسعت و دامنه پوششان، دارای عملکردها، فضاها و ویژگی هایِ خاصی هستند؛ در نهایت در فصلِ آخر(نتیجه گیری) جهت ساخت انواع مساجد، شرایط عمومی و اختصاصی به همراه دیاگرام هایی پیشنهاد گردیده است.
محمدرضا سیدسلیمانی احمد امین پور
کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و قرارگیری در مسیر بازرگانی شرق به غرب، راه های تجاری فراوانی داشته است. بیشتر حکومت ها به اهمیت عبور و مرور کاروان ها، تجار و مسافران در این راه ها، توجه خاصی نشان داده اند و در احداث بناهایی در جهت اسکان آنان ، که کاروانسرا یا رباط نامیده می شدند، همت گماشته اند. این بناها عمدتاً به صورت چهار ایوانی ساخته می شدند و به دلایل امنیتی اغلب یک ورودی داشتند. در برخی از کاروانسراها، شاه نشینی در بالای این ورودی قرار داشته است. در این بناها علاوه بر ایجاد اتاق هایی در جهت اسکان مسافران، فضاهایی نیز ، در جهت نگهداری چهارپایان در نظر گرفته شده است. تنوع کاروانسراها در ایران بسیار زیاد است. بخصوص در دوره صفوی کاروانسراهای فراوانی ساخته شده که نقشه چهارضلعی، مدور و یا چندضلعی داشته اند. در این پژوهش بررسی و تحلیل کالبدی فضایی کاروانسراهای هشت ضلعی دوره صفوی و میزان انطباق نقشه هشت ضلعی با کاربری کاروانسرا، مد نظر قرار دارد. پس از مطالعه و شناخت کلی کاروانسراهای دوره های مختلف، انواع کاروانسرا با توجه به دیدگاه های متفاوت دسته بندی شده و عناصر و اجزای تشکیل دهنده آنها مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس شش کاروانسراهای هشت ضلعی، از طریق مراجعه به اسناد و منابع کتابخانه ای و استعلام از سازمان میراث فرهنگی شناسایی شدند. از این میان ، پنج کاروانسرای امین آباد، ده بید، خان خوره، چهارآباد و بنارویه طبق اسناد و مدارک موجود و تحقیقات باستان شناسی افرادی همچون ماکسیم سیرو، ولفرام کلایس و محمد یوسف کیانی، مربوط به دوره صفوی هستند و قدمت کاروانسرای انجیره (انجیله) به دوره ایلخانی می رسد. در این پژوهش نگاه ویژه به سوی کاروانسرای امین آباد است که ساختار بنا و تزئینات آن سالم تر از سایر کاروانسراهاست و امکان بررسی و تحلیل های بیشتر را میسر می سازد. مطالعات صورت گرفته در این پژوهش بر اساس روش تاریخی- توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بدین منظور، پس از شناخت موقعیت طبیعی و تاریخچه بناها، تمامی نقشه ها توسط نرم افزار اتوکد ترسیم دوباره شده و از نظر مقیاس با بنای موجود و نقشه هوایی آن هماهنگ شده و با استفاده از روش میدانی و تهیه عکس هایی از وضع موجود بناها، تحلیل های لازم بر روی آنها انجام شده است و در جداولی نسبت های کالبدی فضایی و ویژگی های اصلی هر بنا به طور خلاصه ارائه شده است. در پایان با مطالعه تطبیقی این کاروانسراها و روش قیاسی، سعی شده است تا به دلایل بهره گیری از نقشه هشت ضلعی، نحوه سازماندهی فضاهای مختلف و اصول کلی طراحی این بناها، دست یافت. تحلیل ها بیانگر آن است که دلایلی همچون دفاع ساده تر از بنایی هشت ضلعی و متراکم، تقویت ایستایی ساختمان با افزایش تعداد برج ها و پشت بندها، اصلاح تداخل رفت و آمد به اصطبل ها در گوشه های حیاط، بهبود نورگیری اتاق های روبروی ورودی و ایجاد بنایی خاص جهت اسکان افراد ویژه و حاکمان، در شکل گیری کاروانسراهای هشت ضلعی، موثر بوده اند.
محمدرضا محسنی احمد امین پور
مدتی است که روند رشد سریع شهر ها از دغدغه های صاحبنظران دانش شهری و رشته های مربوطه به آن شده است. در این زمینه بارها بحث جلوگیری از این روند، از طریق ارتقا کیفیت زیستگاهی فضاهای مرکزی شهرها در مباحث بهسازی و نوسازی شهری ارائه شده است. هدف اصلی این مباحث توجه به بافت های شهری در محدوده هسته اولیه شهر ها و جلوگیری از فرسوده شدن آن هاست و دلیل آن این است که هسته های مرکزی شهرها همچون سابق، انگیزه زیستگاهی خود را در مقام مقایسه با محدوده های نوظهور شهری، برای ساکنان از دست داده اند و ادامه این روند به رشد لجام گسیخته شهر کمک خواهد کرد. این مطلب را به وضوح می توان از طریق مقایسه عکس ها و نقشه های هوایی ادوار مختلف کلان شهرهای قدیمی ایران همچون تهران، اصفهان و شیراز مشاهده کرد. بی شک وقت آن رسیده است که از طریق اتخاذ رویکرد و راهکار مناسب احیای بافت های شهری روند رشد سریع شهرها را مستهلک نموده و از این طریق بستر حفظ هویت شهر، محیط زیست و محیط طبیعی و اشکال قدیمی کالبدی شهر که هویتی منحصر به فرد را به شهر می بخشند، را محیا کرد. لذا مباحث مربوط به باززنده سازی بافت های فرسوده شهری موضوع تئوری های متفاوتی است که در حوزه علوم مختلف نفوذ پیدا کرده است. یکی از این موارد که دارای اهمیت و بسیار بحث برانگیز است، به عنوان رویکرد بازآفرینی همبستگی اجتماعی شناخته می شود که با استفاده از تغییرات کالبدی غیر مستقیم در بافت به مداخله می پردازد. ظهور ادبیات این رویکرد به نیمه اول دهه 1990 باز می گردد. این پروژه بر آن است که به واسطه الگوی بازآفرینی همبستگی اجتماعی، تا حدودی شأن اجتماعی و کیفیت زندگی و امنیت در محلات تاریخی هم جوار سایت بین الحرمین شیراز (سایت مابین دو بقعه شاه چراغ و آستانه برادران امام رضا) را ارتقا بخشد و با تاثیر غیر مستقیم ارزش زمین های منطقه را چنان افزایش ده که موجب تعویض قشر پایین این منطقه با افرادی از طبقه متوسط رو به بالا را فراهم آورد همچنین پیوند قطع شده این محلات را با دو بنای مذهبی شاخص شیراز و همچنین پیوند اجتماعی و تعامل متقابل بین این محلات را بر قرار سازد. در این راستا با توجه به وجود زمین 5/7 هکتاری سایت بین الحرمین و تراکم و فشردگی بسیار زیاد بافت های اطراف و نوع زندگی و معیشت مردم شیراز (که اکثراً تجربه زندگی در فضا های باز را به زندگی در فضای بسته و متراکم ترجیح می دهند) لزوم فضای تنفس برای این منطقه احساس می شود همچنین این منطقه به دلیل داشتن جاذبه های اصلی مذهبی و توریستی در اطراف خود و نبود فضاهای فرهنگی در این منطقه برای سامان بخشی و جذب گردشگران وجود چنین فضاهایی را طلب می کند. در نتیجه این مسائل مجموعه ای را شکل می دهد که در بستری به صورت فضای عمومی باز (قسمت اعظم مساحت پروژه را اشغال می کند) فضاهای فرهنگی را در خود می گنجاند. در مسیر نیل به اهداف از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گیری شده و تحلیل اطلاعات برای استفاده در پروژه صورت گرفته است. بواسطه ارائه و اجرای راهکارهای این پروژه، می توان تاثیرات شایانی را بر شهر شیراز در مقیاس های سایت، محلی و شهری انتظار داشت.
نیکو دلاور احمد امین پور
غار کوگان از نمونه های معماری دست کند است که درکوهی به همین نام (کوگان)در استان لرستان واقع شده است. منطقه کوگان در 50 کیلومتری جنوب شهرستان خرم آباد و در شهرستان پلدختر قرار دارد.در این پژوهش، به مستندسازی کامل اثر، پرداخته شده است تا زمینه برای خوانش معماری آن هموار شود. خوانش معماری ، در نهایت منجر به استخراج الگوهای به کار رفته در آن می شود. به علاوه با تحلیل فضاها و گمانه زنی در مورد روابط عملکردی آن ها می توان روش های بهره برداری از فضاها را تا حدودی روشن ساخت. در این پژوهش ابتدا به روش کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات موجود در مورد اثر پرداخته شده است. سپس با بهره گیری از روش میدانی ،نقشه دقیق غار ترسیم گردیده وپس از توصیف عینی اثر،تحلیل هایی در مورد پیرامون غار، چگونگی عملکرد فضاها و کاربری آنها انجام شده است. در نهایت استخراج الگوهای معماری غار کوگان هدف قرار داده شده است. فرضیه های اصلی این تحقیق در مورد کاربری مجموعه می باشد. در فرضیه اول، کاربری مذهبی (آیینی) برای غار (احتمالاً آیین مهرپرستی) در نظر گرفته شده و دیگری بر این ایده که غار کارکرد دفاعی داشته، استوار است. در مورد غار کوگان نقاط مبهم زیادی وجود دارد، ازجمله: دلیل ایجاد غار کوگان در این مکان ،نقش قلعه باستانی در کاربری غار ، چگونگی رابطه عملکردی میان این دو ، نحوه استفاده از فضاهای مختلف و کاربری هر یک از آنها. در این پژوهش سعی شده است که از قضاوت های شتاب زده و نتیجه گیری های قطعی اجتناب شود. بااین وجود به نظر می رسد بر خلاف فرضیه های موجود که قائل به یک ورودی در غار کوگان هستند این مجموعه دارای دو ورودی بوده است. همچنین در مورد کاربری مجموعه فرضیه هایی که کاربری دفاعی و مسکونی را برای مجموعه قائل هستند بیشتر از فرضیه رقیب که کاربری آیینی برای غار در نظر گرفته است قابل اعتنا است.در نهایت با بررسی فرضیه های مطرح شده می توان به جمع بندی پرداخت و فرضیه ای تحت عنوان تجمیع کاربری ها رامطرح نمود. در فرضیه تجمیع کاربری ها در کنار هم قرار داشتن این کاربری ها به صورت یکجا، خالی از اشکال دانسته شده است.
فرناز گیوی احمد امین پور
وضعیت کنونی شهرنشینی و وجود اوقات فراغت وسیع تر، باعث اهمیت روزافزون و رونق بیشتر گردشگری در سطح محلی، ملی و جهانی شده است. صنعت گردشگری علاوه بر اشتغال و درآمدزایی و ارتقاء سطح فرهنگی به مثابه پلی قلمداد می گردد که انسان ها را به یکدیگر ارتباط می دهد. در بین کیفیت زیرساخت های موردنیاز گردشگری و اجزاء آن، اقامت گردشگران در شهر مقصد، تأثیر بسیار زیادی در میزان رضایت آنها خواهد داشت و بنابراین عوامل موثر در کیفیت طراحی محل اسکان مسافرین، موضوع مهمی برای پژوهش محسوب می شود که متأسفانه تا به امروز کمتر از حد نیاز به آن توجه شده است. بر اساس فرضیه تحقیق حاضر، در میان منابع مطالعاتی موجود ، استفاده کنندگان مجموعه های تفریحی و اقامتی، (شامل دو دسته مسافران و شهروندان بومی) و آنچه که آنها از خواسته ها و نیازهایشان می گویند، مهمترین و سودمندترین منبع در دسترس برای استخراج اصول و مبانی نظری و عملی در این زمینه می باشند. شهر اصفهان به دلیل نقش گردشگری آن و جذب سالیانه هزاران گردشگر و "باغ فدک"، تنها مجموعه اقامتی تفریحی این شهر به صورت کمپینگ، به عنوان نمونه موردی در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته است. در طی این مطالعه میزان رضایت کاربران از امکانات موجود باغ فدک و نیز خواسته ها و انتظارات آنان جهت بهبود امکانات این مجموعه و سایر کمپینگ ها، به روش پیمایشی بررسی گردیده است. به عنوان مثال اطلاعات آماری مربوط به میزان رضایت کابران از وضعیت خدمات رفاهی و تفریحی، کیفیت معابر سواره و پیاده و نحوه دسترسی مجموعه به مرکز شهر اصفهان و جاذبه های دیدنی آن، هم چنین انتظارت آنان در زمینه طراحی فضاهای باز و فضای برپایی کمپ ها جمع آوری و ارائه شده است. نتایج حاصل از این نظرسنجی، حاکی از آن است که طراحی فضاهای باز در این مجموعه ها، به عنوان عمده ترین فضاها از لحاظ میزان سرانه، نحوه ترکیب آنها با فضاهای نیمه باز و بسته و هم چنین رعایت اصول و استاندارهای لازم برای استفاده هر چه آسان تر تمامی کاربران از امکانات آنها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. براساس نظر بیش از نیمی از جامعه آماری، ایجاد محیط های خاطره انگیز در مجموعه به صورت فضاهای جمعی کوچک و بزرگ و هم چنین تعریف فضاها با رعایت سلسله مراتب مشخص برای آنها از جمله این اقدامات موثر در طراحی این فضاها هستند. به کارگیری ایده های خلاقانه و تنوع کافی در طراحی محوطه های تفریحی باز و نیمه باز نیز از جمله اصولی هستند که نزدیک به اکثریت کاربران در پیشنهادات و نظرات خود مطرح کرده اند. فضاهای جمعی در این مجموعه ها به عنوان بخش مهمی از فضاهای باز، ضمن فراهم آوردن مکانی برای برقراری روابط اجتماعی بین شهروندان و مسافران، می توانند بستری برای اجرای هنرهای نمایشی و هم چنین عرضه هنر و صنایع دستی بومی منطقه بوده و از این طریق سبب رونق بیشتر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر مقصد شوند لذا براساس مطالعات پرسشنامه ای وجود این فضاها درکمپینگ ها نیز مورد تأکید نگارنده بوده است.
مهدی حیدری جواد صافیان
فرآیند خوانش و فهم اثر هنری توسط مخاطب، همواره پرسش ها و ابهاماتی را در نزد هنرمندان و نظریه پردازان هنر ایجاد کرده است. اثر هنری معمولاً با خوانش های متنوع و گاه متناقضی از جانب مخاطبان آن و نظریه پردازان همراه می شود. نکته ی حائز اهمیت تأکید برخی از نظریه پردازان بر خوانش و فهم خود است، به نحوی که سایر نظرات را مردود شمرده و بر وجوهی از اثر که در نزد ایشان جلوه گر شده است، تأکید می نمایند. در طی سالیان گذشته نظرات متعددی درباب ملاک های سنجش برتری یک خوانش بر سایر خوانش ها مطرح شده است. یکی از مقبول ترین نظریات در این زمینه که در مباحث مربوط به هرمنوتیک بیان شده است، بین خوانش ها و فهم ها با یکدیگر با نگاه برتری و نزدیکی به حقیقت، تمایز قائل نمی شود و با توجه به عوامل متعددی در شکل گیری خوانش از یک اثر هنری دخیل اند؛بیان می دارد که سنجش فهم به صورت برتر یا بهتر ممکن نیست. هانری استرلین، شرق شناس در کتاب «اصفهان، تصویر بهشت» در پی شناخت بناهای شهر رویایی اصفهان صفوی، از جمله میدان نقش جهان بوده است. در این پژوهش از طریق تحلیل هرمنوتیکی خوانش وی در این کتاب، در پی آشکار کردن اهمیت بینامتنیت، بیناذهنیت، پیش فرض های ذهنی و افق تأویل وی در شکل گیری خوانش وی از میدان نقش جهان می باشیم. بدین منظور و برای تأکید بر وجوهی از بنا که وی بدان پرداخته است، ابتدا باید میدان نقش جهان را به مثابه ی پدیدار بشناسیم تا سایر وجوه این پدیدار که وی بدان توجه نکرده است نیز روشن شود. در پژوهش پیش رو با به کارگیری روش های پژوهش تاریخی-تحلیلی، توصیفی-تحلیلی و موردکاوی و از طریق مطالعات کتابخانه ای، تلاش بر این بوده است تا عواملی که میدان نقش جهان با دارا بودن آن ها یک پدیدار را می آفریند، شناخته و دسته بندی شوند، عوامل مورد توجه هانری استرلین از این پدیدار در کتاب «اصفهان، تصویر بهشت» شناسایی شوند و در نهایت با تحلیل هرمنوتیکی این عوامل، چرایی خوانش های هانری استرلین روشن شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که فهم و خوانش فرد از یک اثر هنری، ویژه و مختص وی است و متاثر از عوامل هرمنوتیکی است و بدین ترتیب نمی توان فهم و خوانشی را به نسبت سایر خوانش ها برتر دانست. در این پژوهش بیان می شود که خوانش هانری استرلین از میدان نقش جهان اصفهان تحت تأثیر عوامل هرمنوتیکی بینامتنیت، بیناذهنیت، پیشفرض های ذهنی و افق تأویل شکل گرفته است.
محمد فیروزیان مجید صالحی نیا
در دوران معاصر با افزایش فردگرایی، توجه به فضای تعاملی به عنوان عنصری جهت نزدیک تر کردن انسان ها به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته جاری در بناها و بافت های معماری و شهری گذشته، اهمیت بیشتری یافته است. موضوع این است که آیا طرح کالبدی خاص معماری مسکن می تواند به برقراری روابط اجتماعی مثبت و سازنده در بین بهره-برداران دامن زده و فرصت های تعاملات بین فردی و فرافردی را افزایش دهد. و چگونه می توان با بهره گیری از مولفه های موثر در معماری مسکن موجب بهبود و افزایش ارتباط انسان ها شد که در جهت جواب به پرسش های مطرح شده از روش های کتابخانه ای، میدانی (مشاهده) و طراحی معماری استفاده گشته است که نتیجه پژوهش بیانگر آن است که ویژگی های کالبدی فضای معماری مسکن، در میزان و نوع تعاملات اجتماعی بین فردی و فرافردی روی داده بر فضا موثرند. میزان این تأثیرات به نحوی که تعداد تعاملات روی داده را افزایش دهند، نشان از اجتماع پذیری بالای آن فضا دارد. در طرح حاضر، سعی بر آن شده که با طراحی مناسب کالبد فضای معماری مسکن در ساری، تعاملات اجتماعی را بین ساکنان افزایش داد. تعاملات اجتماعی در چهار مقیاس، در طراحی مجموعه مسکونی مدنظر قرار گرفت: - در مقیاس اول، افزایش ارتباطات و تعاملات بین اعضای خانواده در مقیاس یک واحد مسکونی مورد توجه و طراحی واقع شد. فضاهای عمومی (نشیمن و آشپزخانه) در مقیاس با فضاهای خصوصی واحد به نحوی ترکیب شدند که ارتباط اعضای خانواده در عین دستیابی به خلوت لازم، منطقی و در حد ارتقاء ارتباطات باشد. - در مقیاس دوم، که فضاهای مشاع بین چند واحد مسکونی را در بر می گیرد. بحث ارتقاء تعاملات اجتماعی با پیش بینی فضاهایی چون تراس های بزرگ، حیاط های کوچک بین واحدها، پل ارتباطی بین واحدها در فضاهای عمومی دو بلوک مسکونی و غیره سعی گردید ارتباط و تعاملات اجتماعی ساکنان همسایه تقویت گردد. - در مقیاس سوم، و در کل بلوک ساختمانی که از چندین واحد غیرهمسان در طبقات مختلف شکل گرفته است، حیاط هایی در طبقه همکف پیش بینی شده است که قلب تپنده تماس اجتماعی ساکنان بلوک در ایام شبانه روز محسوب می شود. - در مقیاس چهارم، که شامل فضاهای باز مابین بلوک های مسکونی می گردد، چیدمان احجام بلوک های مسکونی و وجوه دید ساکنان داخلی آنها به نحوی است که علاوه بر دید مناسب به رودخانه، بلوک ها با یکدیگر گفتگو داشته و فضاهای باز واسطی ایجاد نمایند که محل تجمع ساکنان گردد. منظر سازی، فضای سبز و تناسبات هندسی در این فضاهای باز به نحوی است که ساکنان را به تشویق و ایست در این مکان ها می نماید. همچنین مجموعه خدماتی مشترکی در قالب مسجد، بازار کوچک محلی، مهدکودک، زمین ورزشی، نانوایی و ... در محل مناسب سایت برای تأمین ارتباطات عملکردی و انسانی ساکنان جانمایی گردیده است.