نام پژوهشگر: عنایت اله یزدانی
علی عباس بهمنش عنایت اله یزدانی
با وجود اینکه محل ظهور مدرنیته و آئین پروتستان هر دو قاره اروپا بوده است ولی محل تلاقی این دو در قاره آمریکا به وقوع پیوست. بدین عبارت که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در شمال شرقی امریکا مدرنیته با روند رو به رشد خود موجب تأثیرات فزاینده ای در تمام شئونات زندگی جامعه صنعتی امریکا گردید، با اینکه ، اصولگریان پروتستان تعامل بیشتری نسبت به دیگرفرقه های مسیحی با مدرنیته داشت ، ولی با ملاحظه به اینکه مدرنیته پایه و اساس و بنیادهای دینی را مورد تهدید جدی قرار داده بود.لذا علمای پروتستان ضمن اعلام عدم رضایت از وضع موجود آراء و عقاید خود را به مسیحیان ابلاغ و در مقابل مدرنیته موضع گیری شدیدی نمودند . در مقابل طرفداران مدرنیته، اصولگریان را در انذار به سود جویی و تمامیت خواهی متهم می کردند، که خود را به عرصه عمومی جامعه تحمیل نموده اند و مانع از روند روبه رشد همه جانبه جامعه آمریکا می باشند لذا این روند به منازعه ای جدی میان دو جناح اصولگرایان و طرفداران مدرنیته مبدل گردید. در این راستا محققان دانشگاه شیکاگو با ارائه «پروژه تحقیقاتی» تحت عنوان منازعه تمامیت خواهی میان اصولگرایان و مدرنیته پرداختند. محققین دانشگاه شیکاگو پس از بررسی فراوان بدین نتیجه رسیدند که اصولگرایان مذهبی (بنیادگرایانی) هستند، که در واکنش به بحرانی که تصور می کنند هویت گروهی آنها را مورد تهدید قرار داده است ظاهر می شوند . لذا برای محافظت از خود در برابر «غیر» مرزهای فرهنگی، ایدئولوژیکی و اجتماعی محکمی به دور خود می چینند و بر این مبنا، اساس بنیادگرایی بر ناخرسندی از وضعیت موجود استوار است. بنیاد گرایان بر این باورند که مسیرکنونی جامعه و جهان را تهدیدی جدی برای ایدئولوژی و حکومت خود تلقی کرده و رسالت اصلی خود را بر تجدید حیات ایدئولوژی و خارج ساختن آن از زیر گرد غبار مدرنیته می دانند لذا تراوم این امر باعث گردیده که در دهه های بعدی بنیادگرایی از مسیحیت در آمریکا به دیگر ادیان و نقاط جهان تسری پیدا کرد و هر کدام از مذاهب فراخور نیاز و توانایی دینی خود در راستای حفظ ایدئولوژی خود از بنیادگرائی استفاده استفاده کرده اند . از آنجائیکه آیین یهود که از پهنای باند دینی فراوانی برخوردار است بیش از هر آیین دیگری در طول حیات خود چه قبل از تأسیس دولت یهود و چه بعد از تأسیس آن از بنیادگرایی نهایت استفاده را نموده است لذا دو جنبش بنیادگرای یهود به نامهای گوش آمونیم و هاردیم دو جریان عمده بنیاد گرایی یهودی هستند که تأثیر زیادی بر اندیشه و عمل صهیونیستی یهودگذاشته اند. هم اکنون عنان دولت اسرائیل را در دستان خود گرفته اند و در تمام سطوح تصمیم گیری دخیل اند و تصمیمات متخذه ی خود را به صورت بولتن به سراسر جهان صهیونیسم خصوصاً هسته های یهودی بنیادگرا جهت اجرا ارسال می نمایند. به عبارتی علاوه برجامعه یهود و دولت اسرائیل برای یهودیان خارج از کشور تصمیم گیری می کنند لذا فرایند اقدامات بنیادگرایان یهودی صهیونیستی اسرائیل موجبات افراط گرائی و زیاده خواهی یهودیان در اسرائیل و جهان شده است و نزاع دائمی و مناقشات منطقه ای و جهانی را در پی داشته است.
فاطمه فهیمی محمد علی بصیری
پژوهش حاضر با هدف تببین نقش دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران خصوصا فعالیت های فرهنگی در سیاست خارجی ایران در منطقه غرب آفریقا و به طور خاص جمهوری سنگال انجام گرفته است و تلاش می کند تا آثار آن را در پیشبرد سیاست خارجی ایران در این منطقه بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. فرضیه این پژوهش آن است که دیپلماسی عمومی ایران خصوصا فعالیت های فرهنگی آن در غرب آفریقا توانسته است عمق استراتژیک ایران را در این منطقه افزایش دهد. جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیل اهداف و رویکرد مشخصی به مفهوم دیپلماسی عمومی در معنای عام آن داشته است. توجه به ملت های دیگر و مخاطب قرار دادن آنها در تعاملات بین المللی از شاخص های مهم در اصول سیاست خارجی ایران بوده است. دیپلماسی عمومی ایران را می توان در چارچوب رویکرد کلی ایران برای تشکیل جبهه جهانی مستضعفین و تعامل با ملت ها براساس سیاست تعاملی ضد نظام سلطه تببین کرد. بر این اساس ج.ا.ایران تلاش داشته در دیپلماسی عمومی خود با معرفی اسلام ناب، معرفی و تببین ماهیت و اصول نظام اسلامی خود ومعرفی صحیح آن به مردم جهان و تببین ماهیت نظام سلطه به ارتقا سطح فکری و فرهنگی ملت های دیگر و نزدیک کردن تفکر آنها با خود کند تا در بلند مدت بتواند به جبهه ای جهانی علیه نظام سلطه دست یابد. با وجود اهداف و رویکرد مشخص به دیپلماسی عمومی ج.ا.ایران نتوانسته است در طول این سه دهه ساختار اجرایی مشخص و منسجمی برای دیپلماسی عمومی خود طراحی و اجرا کند. نهاد های متعددی درگیر فعالیت فرهنگی در خارج از کشور هستند که هریک به فراخور خود تلاش می کنند برخی از اهداف فرهنگی ایران را تامین کنند، که به دلیل نبود ساختار مذکور نتوانسته اند از تمام ظرفیت های خود استفاده کنند. دیپلماسی عمومی ایران در غرب آفریقا و به طور خاص سنگال نگاه های بالا را تائید می کنند. دیپلماسی عمومی ایران در این منطقه شامل یک رویکرد فرهنگی-حمایتی است، که با تاکید بیشتر بر فعالیت های آموزشی- تبلیغی در عرصه فرهنگی و بهداشتی- توسعه ای در زمینه حمایتی توانسته به دستاورد های نسبی برسد. ارتقا وجهه ی ج.ا.ایران به عنوان یک کشور اسلامی و توانمند در بین مردم و مسئولان منطقه، ارتقا سطح معارف دینی و تقریب نگاه ها در این حوزه، افزایش سطح تعاملات اقتصادی،سیاسی با کشور های منطقه از دستاورد های بارز دیپلماسی ایران می باشد.
مینا احسانی فرید عنایت اله یزدانی
خواهرخواندگی، اقدام و حرکتی نمادین برای نشان دادن توافق میان دو شهر جهت توسعه روابط در ابعاد مختلف شهری می باشد. طی تفاهم نامهای مسئولان شهرها متعهد میشوند تا در چهارچوب ضوابطی خاص همکاریهای فنی، عمرانی، فرهنگی، ترافیکی، علمی و آموزشی با یکدیگر داشته باشند. پیمان خواهر خواندگی رابطه ای دوستانه و هدفمند است که به منظور تبادل اطلاعات و تجربیات، توسعه مناسبات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، شهری، فنی و سیاسی میان یک جامعه شهری با جامعه شهری مشابه خارجی برقرار می شود. اصفهان به دلایل گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، برخورداری از جاذبه های گردشگری و با توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی و تمدنی، به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2006و پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در سال 2010، یکی از شهرهای مهم ایران به شمار می رود. این شهر با سیزده شهر دنیا از جمله شیان چین، کوالالامپور پایتخت مالزی، فلورانس ایتالیا، یاش رومانی، بارسلون اسپانیا، ایروان پایتخت ارمنستان، شهرکویت مرکز کویت، فرایبورگ آلمان، هاوانا پایتخت کوبا، لاهورپاکستان، سن پترزبورگ روسیه، داکار پایتخت سنگال و بعلبک لبنان قرارداد خواهرخواندگی دارد. در این راستا، این نوشتار به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و براساس ترکیبی از رهیافت ارتباطی کارل دویچ و تئوری سازه انگاری در پی پاسخ و بررسی این سوال می باشد که نقش شهرهای خواهرخوانده درافزایش همگرایی و توسعه روابط سیاسی و فرهنگی با اصفهان چیست؟فرض اصلی این رساله بر این است که اصفهان با قابلیتهای فوق در این زمینه نقش موثری در ارتباط با کشورهای دیگر در قالب قراردادهای خواهرخواندگی داشته است.