نام پژوهشگر: سید علی محمد موسوی
طاهره جوکار سید علی محمد موسوی
چکیده : به منظور بررسی رابطه ی ابعاد شخصیتی و سوء استفاده عاطفی در دانشجویان زن (مجرد و متأهل) دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین،400 نفر از دانشجویان دانشگاه با شیوه تصادفی خوشه ای – چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری ابعاد شخصیتی و میزان سوء استفاده عاطفی از زنان،به ترتیب از مقیاس های پنج عامل بزرگ شخصیت (نئو) و سوء استفاده عاطفی بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها پس از انجام مقدمات توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، برای سنجش رابطه ی ابعاد شخصیتی با سوء استفاده عاطفی از آزمون تحلیل رگرسیون و به منظور مقایسه ی دانشجویان مجرد و متأهل از آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد شخصیتی با سوء استفاده عاطفی رابطه دارد. دانشجویان متأهل بیشتر از دانشجویان مجرد سوء استفاده شدند و از نظر ابعاد شخصیتی نیزتنها در دو بعد روان نژند خویی و پذیرا بودن در برابر تجارب جدید با دانشجویان مجرد تفاوت دارندودرسه بعددیگرشخصیت بین آنها تفاوتی وجودندارد. کلید واژه ها: ابعاد شخصیتی، سوء استفاده عاطفی، روان نژند خویی، پذیرا بودن در برابر تجارب جدید
سمیه شریفی سید علی محمد موسوی
چکیده نظریّ? حسّاسیّت تقویت گری یک الگوی شخصیّتی با مبنای زیست شناختی است. گری جهت تبیین ارتباط بین رگه های شخصیّتی و فرایند های مغزی، میزان فعّالیّت سیستم های مغزی - رفتاری را زمینه ساز تفاوت های شخصیّتی و هیجانی می داند. در این پژوهش نقش نظری? شخصیّتی گری در اختلال شخصیّت وسواس فکری - عملی بررسی شد. 317 نفر از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)، در سال تحصیلی 88-1387 ، شامل 203 دختر و 114 پسر که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند، نمون? پژوهش را تشکیل دادند. داده ها با استفاده از پرسشنام? شخصیّتی گری - ویلسون و پرسشنام? وسواس فکری - عملی مادزلی به دست آمد و با روش های آماری رگرسیون چند متغیری و t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد اختلال در عملکرد سیستم های مغزی - رفتاری، پیش بینی کنند? اختلال شخصیّت وسواس فکری - عملی است. افراد دارای این اختلال، سیستم بازداری رفتاری و سیستم ستیز- گریز فعّال تر و سیستم فعّال ساز رفتاری ضعیف تری دارند. همچنین نتایج نشان داد بین دو گروه تفاوتی در اختلال شخصیّت وسواس فکری - عملی وجود ندارد. واژگان کلیدی: سیستم فعّال ساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری، سیستم ستیز - گریز، اختلال شخصیّت وسواس فکری - عملی
ناهید حسین آباد سید علی محمد موسوی
در این پژوهش آموزش تأثیر آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روان دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفت. شیوه پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود و روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی که در نهایت 32 نفر گروه آزمایش و 32 نفر گروه کنترل ( پیش و پس از آموزش به گروه کنترل) با استفاده از آزمون آماری t مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج، فرضیه پژوهش را مبنی بر تأثیر مثبت آموزش مهارت های مقابله با استرس بر سلامت روان مورد تأیید قرار داد.
صدیقه زارعی سید علی محمد موسوی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی ، خلاقیت هیجانی با عوامل شخصیتی انجام شد . بدین منظور از بین جامعه ی آماری که متشکل از کلیه دانشجویان دانشگاه بین الملل امام خمینی (ره) و دانشگاه علوم پزشکی قزوین که در نیمسال دوم سال تحصیلی 89-88 مشغول تحصیل بودند ، 300 نفر به عنوان نمونه ی پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه ی هوش هیجانی برادبری و گریوز ، پرسشنامه تجدید نظر شده ی پنج عاملی شخصیت (neo) و پرسشنامه خلاقیت هیجانی اوریل ونولز را به منظور اندازه گیری میزان هوش هیجانی ، عوامل پنجگانه شخصیت و خلاقیت هیجانی تکمیل نمودند . داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد . یافته های پژوهش نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی به جز عامل پذیرا بودن و هوش هیجانی رابطه ی معنادار وجود دارد . و همچنین بین روان رنجور خویی و هوش هیجانی رابطه معکوس وجود داشت . همچنین آن بین کلیه ویژگی های شخصیتی به جز با وجدان بودن با خلاقیت هیجانی رابطه ی معنادار وجود دارد . علاوه بر آن ، بین هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی همبستگی معنا دار اما ضعیفی وجود دارد . بر پایه ی این نتایج و مطالعات پیشین نتیجه گیری می شود که هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی به عنوان بخشی از شخصیت انسان مطرح هستند و شخصیت بستر عملکرد هوش هیجانی و خلاقیت هیجانی تلقی می شود . بنابراین این دو سازه همواره باید به عنوان بخشی از نظام گسترده تر شخصیت مورد مطالعه قرار گیرند .
زین العابدین اربطانی سید علی محمد موسوی
پژوهش حاضر به منظور مطالعه رابطه سازگاری تحصیلی وسلامت روانی دانشجویان انجام شده است.جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران در سال تحصیلی 90-89 می باشد ونمونه متشکل از 300 آزمودنی است. برای اجرا از آزمون سازگاری تحصیلی هنری بارو(1949) وپرسشنامه سلامت عمومی، گلدبرگ (1978) استفاده گردیده است.در این پژوهش رابطه خرده مقیاس های سازگاری تحصیلی (سازگاری با دوره تحصیلی، رسائی هدفها ، کارائی فردی ، مهارتها وتمرین های مطالعه ، بهداشت روانی ومناسبات با افراد دانشکده هاو هم دوره ای ها) وسلامت روانی دانشجویان بررسی شد.به علاوه رابطه چند مشخصه جمعیت شناسی(جنس ، وضعیت تاهل ، وضعیت بومی بودن ، رشته تحصیلی ، مقطع تحصیلی ) نیز با میزان ساز گاری تحصیلی دانشجویان بررسی گردیده.جهت تجزیه وتحلیل داده ها ازروشهای آمار توصیفی با استفاده از مشخصه های آماری نظیر فراوانی، درصد فراوانی، میانگین،انحراف معیار،وروشهای آمار استنباطی، همبستگی پیرسون، آزمون tمستقل برای گروهای مستقل، آزمون آنالیز واریانس دوسویه برای بررسی تفاوت سازگاری وسلامت روانی دانشکده های مختلف استفاده گردید.یافته های این پژوهش نشان داد که مقدار همبستگی بین بعد سازگاری با دوره تحصیلی و سلامت روانی دانشجویان رابطه معکوس وجود داردو با اندازه اثر در حد زیاد، معنا دار است. رابطه بین بعد کامل بودن هدفها و سلامت روانی دانشجویان ،با احتمال 99 درصد با اندازه اثر درحد زیاد حمایت لازم را دریافت کرد. در تبیین این یافته پژوهشی می توان گفت که هر چه هدف های دانشجویان کامل و روشن باشد از سلامت روانی بالایی برخوردار می شوند بین بعد کارآیی فردی با سلامت روانی دانشجویان رابطه مثبت با اندازه اثر در حد متوسط و با احتمال 99 درصد معنادار گزارش شد. تحقیق مبنی بر ارتباط بین بعد مهارت ها و تمرین های مطالعه و سلامت روانی دانشجویان در سطح %1 با اندازه اثر در حد کم تائید شد. نتایج حاکی است که بین متغیر مناسبات فردی و سلامت روانی رابطه مثبت و معناداری با اندازه اثر کم وجود دارد. نتایج همبستگی کانونی که به بررسی روابط بین عامل های شش گانه سازگاری با مولفه های سلامت روانی دانشجویان می پردازد با احتمال 99 درصد حمایت لازم را دریافت می کند. و در نهایت در تحقیق که بررسی تفاوت های احتمالی در بین مولفه های سازگاری تحصیلی و سلامت روان پسران و دختران گروه های مختلف آموزشی پرداخته است نتایج حاکی است که کلیه مولفه های سازگاری تحصیلی و سلامت روان بین دو جنس در گروه های مختلف و در سطح 05/0 معنادار نشان نمی دهد.
داود ذوالفقاری سید علی محمد موسوی
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه هیجان های منفی ( اضطراب و پرخاشگری) و رضایت زناشویی در بین زنان شاغل و غیر شاغل صورت گرفته است . هدف از اجرای این پژوهش ، بررسی وضعیت اشتغال بر رضایت مندی زناشویی و هیجان های منفی و مقایسه هر یک از این متغیر ها در بین این دو گروه بوده است . جامعه پژوهش شامل کلیه زنان شاغل و زنان غیر شاغل شهر تهران بوده است . نمونه تحقیق 250 نفر زنان شاغل و غیر شاغل که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و خرده مقیاس خصومت و اضطراب پرسش نامه ام ام پی آی – 2 بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری علاوه بر روش-های آمار توصیفی از آزمون t مستقل استفاده شده در نهایت تحلیل آماری بر روی داده های این پژوهش نشان می داد که بین هیجان های منفی و رضایت مندی زناشویی در زنان شاغل رابطه معنادار و منفی وجود دارد اما در زنان غیر شاغل چنین رابطه ای موجود نمی باشد از طرفی یافته ها نشان می دهد که میزان اضطراب در دو گروه تفاوت معنادار ندارد اما میزان پرخاشگری و رضایت-مندی زناشویی در زنان غیر شاغل بیشتر از زنان شاغل است
هاله صناعی علیرضا مرادی
چکیده هدف پژوهش حاضر، که تعیین تأثیر روش ذهن آگاهی بر متغیرهای خودکارآمدی، استرس ادراک شده و جهت گیری به زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. پژوهش روی 40 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان در گستر? سنی 20-60 سال در بیمارستان شهدای تجریش تهران وابسته به دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. افراد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی( 20 نفر) وکنترل( نفر20) بود تقسیم شدند. قبل از انتخاب گروه آزمایش مصاحب? 40 دقیقه ای با بیماران جهت بررسی افسردگی و یا استرس مزمن،.اسکیزوفرینی و یا اعتیاد فعال انجام شد. افراد دارای هر یک از این بیماری ها ، از گروه حذف شدند. گروه آزمایش که در (مرحل?1 و2) سرطان پستان بودند، تحت آموزش مراقب? ذهن آگاهی که شامل 8 جلسه به مدت 2 ساعت بود قرار گرفتند، در حالی که در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد.تمامی بیماران در گروه آزمایشی و کنترل قبل و بعد از مداخلات پرسش نام? خودکارآمدی،استرس ادراک شده و جهت گیری به زندگی را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش تأثیر ذهن آگاهی بر سه متغیر نام برده شده در زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد که ذهن اگاهی، تأثیر سودمندی در این بیماران گذاشته است.دو متغیر استرس ادراک شده و جهت گیری به زندگی معنادار شدند.در متغیر خودکارآمدی تفاوت ایجاد شد ولی معنادار نبود. این امر شاید به این دلیل است که خودکارآمدی افراد در دو سطح شناختی و اجتماعی و تعامل این دو با یکدیگر تغییر می یابد.از آن جایی که ذهن اگاهی در شناخت افراد تغییر ایجاد می کند، با توجه به تغییر مثبت و معنادار در جهت گیری به زندگی تغییر در سطح شناخت انجام شده است.علت معنادار نشدن این متغیر شاید به دلیل عدم تغییر در خاستگاه اجتماعی این افراد بوده است.در هر حال این موضوعی است که پژوهشگران آینده بهتر است بیشتر مورد بررسی قرار دهند.
سیده فاطمه حسینی سید علی محمد موسوی
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی انجام شد.برای جامعه ی آماری مورد نیاز که الزامات پژوهشی و نمونه ی مورد نظر را در بر داشته باشد،بیماران بستری در بیمارستان امام حسین(ع)-وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی- انتخاب شدند.تعداد134 بیمار سرطانی براساس محاسبات آماری انجام شده برای نمونه ی پژوهش انتخاب شدند.آزمودنی ها پرسش نامه ی کیفیت زندگی-خاص بیماران سرطانی- و ویژگی های شخصیتی پنج عاملی نئورا تکمیل کردند.داده های پژوهش با استفاده از همبستگی و آزمون t تجزیه و تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین سه بعداول ویژگی های شخصیتی(روان رنجورخویی، برون گرایی و بازبودن نسبت به تجربه) و مقیاس های کیفیت زندگی (سطح سلامت عمومی، مقیاس کارکردی و مقیاس علائم) بیماران سرطانی رابطه ی معنادار وجود دارد.در صورتی که بین دو بعد دیگرویژگی های شخصیتی)وجدانی بودن و توافق( و ومقیاس های کیفیت زندگی رابطه ی معنادار وجود ندارد .هم چنین بین ابعاد ویژگی های شخصیتی و نمره کلی کیفیت زندگی رابطه ی معنادار یافت نشد. کلید وژه ها ویژگی های شخصیتی،کیفیت زندگی،سرطان
محبوبه پیاده امرغان محمدرضا جلالی
چکیده دراین پژوهش رابطه ی متقابل و تفاوت سه متغیّر سازگاری اجتماعی، پایگاه هویّت و عملکرد خانواده، بین دانشجویان فرزند شهید، فرزند جانباز و دانشجویان عادّی بررسی می شود،که دردانشگاه های امام خمینی (ره)، آزاد اسلامی و علوم پزشکی قزوین مشغول به تحصیل هستند. روش پژوهش حاضر، توصیفی و پس رویدادی است و برای نمونه گیری، از روش های تصادفی ساده و دردسترس استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل : ابزار سنجش عملکرد خانواده( fad)، مقیاس رفتار اجتماعی آزمون شخصیّت کالیفرنیا ( ctp) و آزمون گسترش یافته ی سنجش عینی پایگاه هویّت من ii). ( eom-eis می شوند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه، آزمون مجذورکای (خی دو)، ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt گروه های مستقل وجدول های فراوانی درصدی، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند بین این سه گروه از لحاظ سازگاری اجتماعی وپایگاه هویّت( به جز در بُعد بین فردی)، تفاوت ها معنادار و از لحاظ عملکرد خانواده تفاوت ها معنادار نیستند و بین سه متغیّر عملکرد خانواده، پایگاه هویّت و سازگاری اجتماعی دانشجویان، رابطه ی معنادار وجود دارد.
مژگان عنادی عبدالجواد احمدی
اضطراب، هیجانی عمومی است و تا وقتی ناتوان کننده نشود طبیعی به نظر می رسد. اختلالات اضطرابی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی در جمعیت عمومی هستند. نسبت ابتلای زنان تقریباً دو برابر مردان است. این اختلالات را می توان خانواده ای از اختلالات روانی مجزا و در عین حال مرتبط به هم در نظر گرفت. طبق نظریه شناختی، شیوه ای که فرد برای ارزیابی و تفکر درباره ی یک موقعیت اتخاذ می کند تعیین کننده ی پاسخ های هیجانی و جسمی او به آن موقعیت است. ترس و اضطراب احساس معمول در میان والدینی است که کودک آن ها در بیمارستان بستری می شود، اغلب مواقع اضطراب والدین با شدت بیماری و روش های درمانی کودک ارتباط دارد. بخش عمده ای از یأس را می توان با دادن آگاهی به مادران در مورد انتظارات متقابل و تشویق برای شرکت در مراقبت از کودک و تأکید به عنوان یاران اصلی در سلامتی کلی کودک تسکین داد. عفونت دستگاه ادراری از شایع ترین عفونت های باکتریال کودکان است. برآورد جهانی این بیماری را در کشورهای پیشرفته 5 درصد و در کشورهای در حال توسعه 20 درصد نشان می دهد. مطالعات انجام شده در ایران نیز حاکی از میزان شیوع 10 تا 15 درصدی این بیماری در کودکان است. برای پیشگیری از تکرار بیماری عفونت ادراری، دادن آموزش وآگاهی کافی در مورد این بیماری برای مادران دارای کودک بستری در بیمارستان در نظر گرفته شد، که به صورت شفاهی و همچنین نوشتاری در دومین روز بستری در بیمارستان برای مادران گروه آزمایش به صورت فردی و به مدت 45دقیقه گفته شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای کودک بیمار، که ازبهمن ماه 1391 تا تیرماه1392، جهت درمان کودک بیمار خود به بیمارستان کودکان قدس قزوین مراجعه کرده اند، می باشد. تعداد این جامعه بر اساس آمار پذیرش بیمارستان 35000 نفر مادر دارای کودک بیمار می باشد. نمونهُ مورد بررسی، 80 نفراز مادران دارای کودک بیمار،که به دلیل مشکل عفونت ادراری به بیمارستان کودکان قدس قزوین مراجعه کرده بودند می باشند(40 نفر سرپایی و 40 نفر بستری). مادرانی که کودک آن ها به دو صورت سرپایی یا بستری پذیرش شده بودند، به روش غربالگری طی دو روز در هفته انتخاب شدند. گروه بستری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سن کودکان در مراجعه سرپایی و بستری بین 2 تا 5 سال بود. مادران گروه سرپایی و گروه بستری در هنگام پذیرش به پرسش نامهُ اضطراب اسپیل برگر پاسخ دادند. دو روز قبل از ترخیص مجدداً برای مادران با کودک بستری که به گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده بودند پرسش نامهُ اضطراب اسپیل- برگر به صورت پس آزمون انجام شد. نتایج نشان داد اضطراب در مادران دارای کودک بستری بیشتر از گروه سرپایی بوده، و آموزش مادران دارای کودک بستری (به علت عفونت ادراری) در خصوص ماهیت بیماری و روند درمان، تنش و اضطراب را در آنان کاهش می دهد(p<0/05). کاهش اضطراب مادران، بیشتر در مورد اضطراب آشکار یا موقعیتی بوده ودر کاهش اضطراب پنهان یا احساس معمولی که افراد در اغلب اوقات دارند تأثیری نداشته است.
لیلا ده بزرگی سید علی محمد موسوی
تحقیق مذکور تحت عنوان مطالعه دیدگاه دبیران و دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی درباره کتابهای زبان انگلیسی ارائه شده توسط سازمان آموزش و پرورش می باشد. کتاب درسی یکی از مهم ترین منابع و مراجع یادگیری دانش آموزان در نظام کنونی آموزش محسوب می شود. در ایران یکی از مهم ترین نقش ها را ایفا می کند چون بیشتر فعالیت های آموزشی در چارچوب کتاب درسی صورت می گیرد، بنابراین با توجه به داشتن ضرورت و اهمیت این مسئله در این تحقیق برآنیم که با طرح سوالات تحقیق و بررسی آنها توسط روش های مناسب تحقیق در مورد میزان کارآیی کتب زبان انگلیسی از دید دبیران و دانش آموزان قضاوت کنیم. در این تحقیق جامعه آماری شامل کلیه دبیران و دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی دختران شهر شیراز ناحیه 2 می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، نمونه ای محدود از بین دانش آموزان و دبیران برای تحقیق انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها در این تحقیق، تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های جداگانه برای دبیران و دانش آموزان می باشد که داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار رایانه ای spss بررسی شدند. تحلیل نتایج داده ها نشان داد که دانش آموزان در طول سه سال آموزش زبان در مقطع راهنمایی قادر نیستند که مهارت های لازم را به طور کامل و جامع کسب نمایند، تنها شکل و محتوای کتاب ها آنها را تا حدی با مهارت درک مطلب آشنا می سازد که آن هم پاسخگوی نیاز آنها برای برقراری کوچک ترین ارتباطاتی به زبان انگلیسی نمی باشد. در آخر پیشنهاد می شود برنامه ریزان درسی تا جایی که امکان دارد موضوعات و برنامه های درسی را بر اساس علایق و کنجکاوی های شاگردان هماهنگ سازند و با استفاده بیشتر از روش حل مسأله باعث ایجاد تفکر خلاقانه و کاوش گرایانه در آنها شوند