نام پژوهشگر: خلیل باستان

اسلوب مهیارالدیلمی الادبی فی ضوء غدیریاته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  هاجر زهره ای   خلیل باستان

یعتبر مهیار من أشهر شعراء الشیعه و أشعاره ملیئه بالمضامین السامیه العالیه و قدجاء العلامه الأمینی فی کتابه «الغدیر» بذکر غدیریات مهیار الدیلمی کما قد ورد اسمه فی أعیان الشیعه لمحسن الأمین . تهدف هذه الرساله أن تدرس أشعاره فی الغدیریات من حیث الجوانب اللغویه و الادبیه و النقدیه و تبیین موقف الشاعر من اهل البیت (ع) خاصه الإمام علی (ع) و کما أنَّ الشاعر لاینفرد من عصره و بیئته و قد تأثر بهما فی تکوین شخصیته و سمو أشعاره فقد نظرت هذا الرساله نظره عابره إلی حیاته و الی أحوال عصره من حیث السیاسیه و الإجتماعیه و الأدبیه . الکلمات الرئیسیه : مهیار الدیلمی ، الغدیر ، الشیعه ، أسلوبه و الأفکار .

توثیق نهج البلاغه فی ضوء الأسلوبیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  علی حاجی خانی   خلیل باستان

بی هیچ تعصب باید اعتراف نمود که گفتار ها و نامه های امیرالمومنین امام علی(ع) پس از قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم(ص)ازعالی ترین نثر ادبی و ارزشمند ترین میراث فرهنگی اسلام است. این حقیقتی است که دانشمندان، ادیبان و مترسلان از هزار سال بیش تا امروز بدان اعتراف کرده اند. زیبایی و بلاغت سخنان امام علی (ع) در کنار مفاهیم گرانسنگ و ذی قیمتی که در این سخنان برای هدایت فرد و جامعه نهفته است درهمان آغاز سبب شد بسیاری از مردم کلام امام (ع) را حفظ ودر سخنان خود از آن بهره بجویند.و عده ای نیز به جمع آوری و تدوین سخنان امام (ع) مبادرت ورزند. در این میان ، درباره ی سخنان امام علی (ع) که توسط شریف رضی در سال 400 هجری و تحت عنوان ( نهج البلاغه)جمع آوری و تدوین شده ، شبهات و تشکیکات متعددی مطرح گردیده است 0به طوری که برخی از تذکره نویسان و مولفان تراجم از میان قدماء و تعدادی از محققان معاصردر آثار خود نسبت به انتساب نهج البلاغه به امام (ع) تردید روا داشته و آن را ساخته ی جمعی از سخنوران از جمله شریف رضی یا شریف مرتضی یا متعصبان شیعی دانسته اند 0 با دقت در صفحات تاریخ روشن می شود که نخستین کسی که در صحت انتساب نهج البلاغه به امام علی ( ع) تشکیک روا داشته است، ابن خلکان ،در گذشته به سال 681 هجری، بوده که در کتاب معروف خود <وفیات الأعیان> اظهار می دارد: <میان مردم درباره گردآورنده ی نهج البلاغه که مجموعه ای از سخنان علی بن أبی طالب (رض) است اختلاف نظر وجود دارد که آیا شریف مرتضی آن را گرد آورده است یا برادرش شریف رضی ؟ وگفته شده که این کتاب از سخنان علی[ع] نیست . بلکه همان کسی که آن را گردآوری کرده به وی نسبت داده است وهمان کس ،آن سخنان را ساخته وپرداخته است والله اعلم. > پس از وی ،صلاح الدین صفدی ،عفیف الدین یافعی ، ابن عماد حنبلی ،همگی به همین سبک و سیاق عین یا مشابه نظر او را نقل کرده اند . در میان نویسندگان و محققان معاصر ، احمدامین ،طه حسین ،جرجی زیدان ،خیرالدین زرکلی ،عبد السلام محمد هارون شبهات قدماء را به شکل دیگر، و در قالب مصادیق و عناوین جدیدی عنوان نموده اند که غالب شبهات آنها مبتنی بر آراء ابن خلکان و یا حداقل متأثر از نظر اوست . البته در مقابل برخی از دانشمندان و محققان قدیم و معاصر نظیر یحیی بن حمزه علوی ،ابن أبی الحدید معتزلی ، سبط بن جوزی ،هادی کاشف الغطاء ،سید عبدالزهرا حسینی ،علامه حسین امینی ،دکتر زکی مبارک و امتیاز علیخان عرشی دلایل و براهینی را در ردّ شبهات مطرح شده در خصوص نهج البلاغه اقامه نموده اند ، که تاحدود زیادی در رفع این شبهات موثر بوده است. لیکن تکرار مجدد شبهات و طرح تشکیکات مشابه در تحقیقی که از سوی دکترصبری ابراهیم، استاد دانشگاه قطر به نام < نهج البلاغه نسخه جدیده محققه موثقه> انجام گردید و تقلیل حجم نهج البلاغه به نصف در اثر وی ،ضرورت بازبینی موضوع و ارائه ی پاسخهای جدید علمی به شبهات مذکور بویژه در قالب علوم جدیدی همچون علم سبک شناسی را دوچندان نمود. لذا صاحب این رساله در صدد برآمد تا با برگزیدن شیوه ای علمی و به دور از تعصبات و با رعایت اصل بیطرفی ،و با بکارگیری شیوه های سبک شناسی معاصر از قبیل سبک شناسی مقایسه ای و آماری و نظایر آن به شبهات مربوطه پاسخ دهد. در خصوص محتویات این رساله باید عنوان نمود که در باب اول ، به بحث سبک و سبک شناسی با رویکرد مبنایی برای تحقیق پرداخته شده و در آن نظرات محققان قدیم و دانشمندان مسلمان و صاحبنظران مدارس معاصر غربی جهت بهره برداری در باب های بعدی مورد توجه قرار گرفته است . واز آنجا که در تشکیکات مطرح شده ، مرحوم شریف رضی پیوسته در موضع اتهام به جعل قرار گرفته است در باب دوم تلاش شده ضمن بررسی ویژگیها و اوصاف شخصیتی شریف رضی ،اسلوب وی در گردآوری و تدوین نهج البلاغه مرد بررسی دقیق قرار گیرد . در باب سوم و چهارم تلاش شده است اولاً : کلیه ی شبهات پیشینیان و تشکیک کنندگان معاصر به دقت بررسی شده و محدوده ی خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه که مشمول این شبهات بوده معرفی و مشخص شود.ضمن اینکه شبهات مذکوربا عنایت به نوع موضوع آن ها، به چهار دسته ی اسنادی، مذهبی ، لفظی و معنوی تقسیم شده اند .ثانیاً : با بهره گیری از روشهای سبک شناسی از جمله سبک شناسی مقایسه ای و سبک شناسی آماری یا بوزیمان واستفاده از دلایل عقلی و نقلی بر اساس دو اسلوب < روایت > و < اجازه> با شیوه ای علمی و در قالبی منسجم به کلیه ی شبهات پاسخ لازم داده شود .