نام پژوهشگر: عبدالوهاب پورقاز
فاطمه ترکی زاده عبدالوهاب پورقاز
چکیده: این پژوهش در راستای بررسی عوامل موثر در توسعه کارآفرینی سازمانی از دیدگاه کارآفرینان در سازمان آموزش و پرورش شهر کرمان انجام گردیده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارآفرینان سازمانی سازمان آموزش و پرورش می باشد. تعداد کارآفرینان 240 نفر می باشد.روش پیمایشی برای سنجش دیدگاه کارآفرینان در پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. از بین 240 کارآفرین 108 کارآفرین با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای 55 سوالی بود که از دو قسمت الف و ب تشکیل شده است پرسشنامه توسط چند صاحب نظر مورد بررسی و به تایید آنان رسیده و ضریب پایایی پرسشنامه الف 78/0 پرسشنامه ب 84/0 محاسبه گردیده است. در تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. آمار توصیفی جهت توصیف داده ها که شامل تنظیم جدول، محاسبه میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی جهت بررسی فرضیه های تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش مبین آن است که عوامل فردی، گرایش به خلاقیت در فرد، ریسک پذیری فرد، حس نیاز به کسب موفقیت در فرد، برخورداری از کنترل درونی، برخورداری از قدرت تحمل ابهام در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان آموزش و پرورش از دیدگاه کارآفرینان عواملی موثر هستند. و عامل نیاز به استقلال عاملی کم اثر محسوب می گردد. همینطور عواملی محیطی شامل آموزش، حمایت مالی، حمایت قانونی و خط مشی و سیاستگذاری های دولت از عوامل تأثیرگذار در توسعه کارآفرینی سازمانی در این سازمان شناخته شدند.
امین محمدی عبدالوهاب پورقاز
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی سبک های تفکر با ویژگی های شخصیتی کارآفرینی در مدیران مدارس شهر بیرجند است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مدارس شهر بیرجند (146 ) و حجم نمونه آماری 107 نفر می باشد، که به منظور انتخاب نمونه مورد نیاز از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای استفاده شد. در این پژوهش، ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ-واگنر (1991) و پرسشنامه ی سنجش ویژگی های شخصیتی کارآفرینی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها متناسب با سوال های پژوهش از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، میانه و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی، آزمون t مستقل، رگرسیون چند متغیره گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه(f) ) استفاده گردید. یافته های توصیفی پژوهش نشان می دهد که سبک تفکر غالب در میان مدیران، تفکر برون نگر می باشد. در بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینی نیز، ویژگی توفیق-طلبی بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده است. تحلیل استنباطی داده ها نشان می دهد که بین سبک-های تفکر قضایی، آزاداندیش و برون نگر با خلاقیت و ریسک پذیری مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک تفکر درون نگر با استقلال طلبی مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی داری مشاهده شد. همه سبک های تفکر بجز تفکر درون نگر با توفیق طلبی مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی-داری داشتند. یافته ها پژوهش همچنین نشان دادکه بین سبک های تفکر قضایی، آزاداندیش، اجرایی و برون-نگر با مرکز کنترل درونی مدیران مدارس و بین سبک های تفکر قضایی و آزاداندیش با تحمل ابهام مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های تفکر و ویژگی های شخصیتی کارآفرینی برحسب جنسیت، سطح تحصیلات، سابقه و مقطع تحصیلی مدیران مدارس تفاوت معنی داری وجود ندارد، بجز سبک تفکر قانون گذار که برحسب جنسیت و سبک های تفکر جزئی نگر و درون نگر که برحسب مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری مشاهده شد.
سجاد کاظمی عبدالوهاب پورقاز
مدیریت دانش کوششی است جدید در عرصه پدیده جهانی. بطوری که جوامع با رقابت و انفجار دانش روبرو هستند. مدارس و سازمانهای آموزشی از جمله سازمان هایی می باشند که تولید و اشاعه دانش را به عهده دارند و به نظر می رسد که مدیریت دانش در سازمان های آموزشی از سایر سازمان ها پیچیده تر و حساس تر می باشد. به همین دلیل شایسته است که مدیران با شناخت زیر ساخت ها و فرایندهای آن، به طور موفقیت آمیز مدیریت دانش را پیاده سازی کنند. تحقیق حاضر با هدف بررسی مقایسه ای مولفه های مدیریت دانش در بین مدیران زن و مرد مدارس مقطع متوسطه شهر زاهدان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده که جامعه آماری شامل کلیه مدیران زن و مرد مدارس مقطع متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 89- 1388 به تعداد 92 نفر می باشند. از آنجا که روش نمونه گیری از نوع سرشماری بوده کل جامعه آماری(92نفر) مورد بررسی قرار گرفت که از این تعداد78پرسشنامه بصورت کامل بازگشت داده شد(14نسخه ناقص). ابزار پژوهش پرسشنامه 37 سوالی محقق ساخته 5 گزینه ای طیف لیکرت با اقتباس از پرسشنامه نامداری (1386) می باشد. که روایی آن از نوع محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 93 درصد برآورد شده است. برای تحلیل آماری داده ها در سطح توصیفی از رسم جداول، میانگین، انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در بین مدیران زن و مرد جامعه آماری مورد بررسی در زمینه استفاده از مولفه های مدیریت دانش یکسان می باشد. همچنین، نتایج حاصل از بررسی مولفه های مدیریت دانش با توجه به میزان تحصیلات و سابقه مدیریت در بین مدیران زن و مرد نشان داد که تفاوت معنی داری وجود ندارد. بجز در مولفه تحصیل دانش مدیران مرد با توجه به سابقه مدیریت تفاوت معنی داری وجود داشت.
احمد نظامی محمد علی مرادی
تحقیق حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در مورد ارتباط تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی (به عنوان 2سازوکار اساسی راهبری شرکتی) با کیفیت سود، صورت پذیرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی با معیارهای اصلی سنجش کیفیت سود(مشتمل بر6معیار) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت سود می تواند موجبات تصمیم گیری بهتر سرمایه گذاران را فراهم کند تا در نهایت با افزایش آگاهی عمومی تخصیص بهینه منابع صورت گیرد. ساختارهای مختلف مالکیت می تواند آثارهای متفاوتی بر مواردی از قبیل عملکرد شرکت، کیفیت سود، میزان و نحوه ی نظارت بر مدیران و... داشته باشد. جامعه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 88- 1384 می باشد که در نهایت 114 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی به عنوان متغیر مستقل تحقیق، از میانگین ارقام نسبت مذکور در پایان هرسال و در طول دوره تحقیق محاسبه گردید. معیارهای «نسبت وجه نقد عملیاتی به سود عملیاتی»، «حجم اقلام تعهدی»، «نرخ رشد مستمر سود»، «نسبت سود ناخالص»، «پایداری سود»، «کیفیت حساب های دریافتنی» به عنوان شش معیار اصلی سنجش کیفیت سود برای شرکت های عضو نمونه در طول دوره تحقیق محاسبه و در دامن? صفر تا ده امتیازدهی شد. از مجموع شش امتیاز به دست آمده برای هر شرکت، شاخص کیفیت سود ( ) محاسبه گردید. در این تحقیق برای آزمون فرضیه های تحقیق از الگوی رگرسیون خطی و تحلیل همبستگی، آزمون فیشر( )، آزمون ، آزمون معنی داری ضریب همبستگی، تحلیل واریانس و برای محاسبات و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار و استفاده شد. آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه تمرکز مالکیت با2معیار « نرخ رشد مستمر سود» و «پایداری سود» و مالکیت نهادی با 2معیار « نسبت سود ناخالص» و «پایداری سود» معنادار می باشد. و رابطه متغیرهای مستقل با سایر معیارهای کیفیت سود معنادار نمی باشد. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر این است که ارتباطی مثبت (مستقیم) اما نه چندان قوی بین 2سازو کار اساسی حاکمیت شرکتی (تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی) و شاخص کیفیت سود وجود دارد.
فاطمه شریفی عبدالوهاب پورقاز
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه منابع قدرت مدیران با جوسازمانی و مولفه های آن از دیدگاه دبیران مدارس راهنمایی شهر زاهدان می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش کلیه دبیران مدارس دولتی راهنمایی ناحیه 1 و ناحیه 2، شهر زاهدان می باشد که از بین آنها 210 نفر به روش خوشه ای و طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه منابع قدرت هینکین و شرایخیم(1989) و پرسشنامه جوسازمانی هالپین و کرافت(1963) می باشد و برای محاسبه روایی از روش محتوایی و جهت محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که آلفا برای پرسشنامه منابع قدرت 86/0 و جوسازمانی 84/0به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها متناسب با سوال های پژوهش از روش آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( آزمون ضریب همبستگی، آزمون t تک گروهی، آزمون t مستقل، رگرسیون چند متغیره گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده گردید. یافته های توصیفی پژوهش نشان می دهد که منبع قدرت غالب مورد استفاده در میان مدیران، قدرت قانونی می باشد. دربین مولفه های جوسازمانی نیز مولفه ی روحیه گروهی بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده است. نتایج تحلیل استنباطی نشان داد بین تمام مولفه های منابع قدرت بجز قدرت اجبار با مولفه های جو سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های منابع قدرت، منابع قدرت مرجعیت، تخصص و قدرت پاداش بیشترین تغییرات مربوط به جوسازمانی را پیش بینی می کنند، بعلاوه مقایسه منابع قدرت مدیران و همچنین جوسازمانی مدارس از دیدگاه دبیران با توجه به جنسیت، سطح تحصیلات و سابقه آنها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. واژه های کلیدی: منابع قدرت، جو سازمانی، دبیران، مدارس راهنمایی
افسانه صادقی نژاد حسین جنا آبادی
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل روانی و فردی آموزگاران بر اثربخشی ارتباطات آنان در مدارس ابتدائی دخترانه ناحیه یک شهر کرمان پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش 1328 نفر از معلمین زن می باشد که با توجه به روش نمونه گیری از جدول مورگان 300 نفر مورد سنجش قرار گرفته اند ، به منظور جمع آوری اطلاعات ، سه پرسشنامه استاندارد ، اثربخشی ارتباطات ، افسردگی و عزت نفس مورد استفاده قرار گرفت . داده های به دست آمده با استفاده از روش های مختلف آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از پژوهش عبارتند از : اینکه بین عزت نفس و افسردگی با اثربخشی ارتباطات رابطه معناداری وجود دارد ، بین وضعیت تأهل با اثربخشی ارتباطات فقط در زمینه ارتباط با همکاران ارتباط معناداری وجود دارد و بین متغیر میزان تحصیلات با اثربخشی ارتباطات رابطه معناداری وجود ندارد.
محمد محمودوند علیرضا حیدرزادگان
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فراموشی سازمانی با تغییرات سازمانی در دانشگاه سیستان و بلوچستان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده که جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی و غیر آموزشی دانشگاه سیستان و بلوچستان به تعداد 89 نفر می باشد. از آنجا که روش نمونه گیری از نوع سرشماری بوده کل جامعه آماری( 89 نفر ) مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش دو پرسشنامه شامل پرسشنامه 14 سوالی فراموشی محقق ساخته 5 گزینه ای طیف لیکرت برگرفته از ادبیات تحقیق( هولان و فیلیپس2004) و پرسشنامه 12 سوالی تغییر 5 گزینه ای طیف لیکرت اقتباس از پایان نامه پزشک(1389) با اندکی تغییرات می باشد. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برآورد شده است. برای تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون t تک گروهی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل وارایانس یک طرفه، و رگرسیون استفاده شده است. نتایج آزمونt تک گروهی نشان داد که کلیه مدیران مورد بررسی دانشگاه سیستان و بلوچستان دارای میانگین تغییرات سازمانی بالاتر از حد متوسط می باشند. همچنین در بین مولفه های تغییر، مولفه های ساختار و تکنولوژی دارای میانگین بالاتر از حد متوسط می باشند ولی مولفه های مکان و دانش افراد دارای میانگین پایین تر از حد متوسط می باشند و نیز کلیه مدیران دانشگاه در اعمال تغییرات سازمانی دارای فراموشی سازمانی هدفمند بالاتر از حد متوسط می باشند. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فراموشی سازمانی و ابعاد آن با تغییرات سازمانی و مولفه های آن رابطه معنادار و مثبت می باشد به جز مولفه مکان(محل کار) که دارای رابطه معناداری نمی باشد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد فراموشی سازمانی بیشترین پیش بینی را از تغییرات سازمانی داشته است و نیز فراموشی سازمانی در بین مولفه های تغییر بیشترین میزان پیش بینی را به ترتیب از دانش افراد، ساختار سازمانی، تکنولوژی و مکان داشته است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین فراموشی سازمانی مدیران مرد و زن و تغییرات سازمانی مدیران مرد و زن تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر مدیران مرد نسبت به مدیران زن، هم تغییرات سازمانی بیشتری را انجام می دهند و هم این که مدیران مرد نسبت به مدیران زن دارای فراموشی سازمانی هدفمندتری در اعمال تغییرات می باشند. و نیز نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین فراموشی سازمانی بر حسب تحصیلات و سابقه مدیریت و همچنین بین تغییرات سازمانی بر حسب تحصیلات و سابقه مدیریت تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
عبدالقادر نارویی عبدالوهاب پورقاز
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین ادراک برابری با میزان رضایت شغلی و تعهد سازمانی معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 1391- 1390 به تعداد 2035 نفر می باشند. که از بین آن ها 350 نفر با روش طبقه ای - تصادفی انتخاب و تجزیه و تحلیل براساس 335 پرسشنامه انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه ادراک برابری استرون شامل 21 سوال، پرسشنامه رضایت شغلی موسسه تحققاتی سینا دارای 30 سوال و همچنین پرسشنامه تعهد سازمانی استیرز و پورتر که شامل 15 سوال است استفاده شده است.که روایی آن ها از نوع محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 92/0 ، 81 /0 و 76/0 برآورد گردید. برای توصیف داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین ادراک برابری و ابعاد آن با رضایت شغلی و تعهد سازمانی معلمان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی معلمان رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در بررسی متغیر های پیش بینی کننده رضایت شغلی معلمان، مشاهده گردید که کار و محیط کاری بیشترین پیش بینی را برای رضایت شغلی داشته است و در خصوص متغیر های پیش بینی کننده ی تعهد سازمانی معلمان، مشاهده گردید که به ترتیب کار و محیط کاری و احترام و توجه سازمانی، بیشترین پیش بینی را برای تعهد سازمانی داشته اند، همچنین میزان ادراک برابری در معلمان زن بیشتر از معلمان مرد می باشد. اما میزان رضایت شغلی و تعهد سازمانی در معلمان زن و مرد یکسان می باشد. در ارتباط با مدرک تحصیلی معلمان تفاوت معنی داری بین ادراک برابری، رضایت شغلی و تعهد سازمانی مشاهده نشد، اما با توجه به سابقه کار، فقط در متغیر رضایت شغلی بین معلمان تفاوت معنی داری مشاهده گردید.
سامان صاحبی عبدالوهاب پورقاز
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و انجام وظایف مدیریتی مدیران مدارس راهنمایی شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس راهنمایی در سال تحصیلی 1391-1390 می شود که از میان آن ها 130 نفر (61 زن و 69 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ویژگی های شخصیتی و انجام وظایف مدیریتی که به ترتیب شامل 60 و30 سوال بوده اند استفاده شد، که روایی آن ها از نوع محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0 و 95 /0 برآورد گردید. برای تحلیل آماری داده ها از فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و برای سنجش متغیرهای تحقیق از ضریب همبستگی پیرسیون و رگرسیون و آزمون t مستقل استفاده شده است یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین ابعاد ویژگی های شخصیتی مدیران و ابعاد انجام وظایف مدیریتی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین در بررسی اولویت های متغیر های پیش بینی کننده ی وظایف مدیریتی، در گام اول اشتیاق به تجارب تازه بیشترین پیش بینی را داشته، و در گام دوم روان نژندی نیز وارد الگوی پیش بینی شده است، ضریب بتای استاندارد نیز نشان می دهد که در معادله ی رگرسیون، اشتیاق به تجارب تازه دارای ضریب بتای 50/0 و متغیر روان نژندی دارای ضریب بتای 34/0 می باشند که در سطح 99 درصد معنادار می-باشد (01/0 p).همچنین ویژگیهای شخصیتی مدیران بر اساس ویژگی های دموگرافیکی (جنسیت، سابقه خدمت و میزان تحصیلات)، تفاوت معناداری بین مدیران وجود ندارد و نیز در انجام وظایف مدیریتی مدیران بر اساس ویژگی های دموگرافیکی (جنسیت، سابقه خدمت و میزان تحصیلات)، تفاوت معناداری بین مدیران وجود ندارد. کلمات کلیدی: ویژگی های شخصیتی، انجام وظایف مدیریتی
لیلا موسوی عبدالوهاب پورقاز
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تفکر انتقادی با خطر پذیری و عزت نفس بصورت توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، 4842 نفر که شامل همه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی دانشگاه سیستان و بلوچستان می باشد که از این تعداد، 357 دانشجو به روش نمونه گیری طبقه ای - تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه تفکر انتقادی فاسیون، پرسشنامه ریسک پذیری و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ جمع آوری گردید. روایی محتوایی پرسشنامه به وسیله اساتید گروه آموزشی تأیید و میزان پایایی آن به وسیله ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (89%)، (68%) و (71%) به دست آمد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمونهای تی و آنووا استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تفکر انتقادی و مولفه های آن با عزت نفس رابطه معناداری وجود دارد اما بین تفکر انتقادی و مولفه های آن با خطرپذیری و همچنین بین عزت نفس و خطرپذیری رابطه معناداری وجود ندارد. یافته ها با توجه به ویژگیهای دموگرافی مورد مقایسه قرار گرفت و نشان داد که در میان دانشجویان از نظر تفکر انتقادی بین دانشکده ها و مقطع تحصیلی تفاوت مشاهده نشد ولی از نظر جنسیت، تفاوت معناداری مشاهده شد. نتایج در رابطه با خطرپذیری، در بین مقطع تحصیلی تفاوت معناداری را نشان داد ولی از نظر جنسیت و دانشکده تفاوت معناداری وجود نداشت. در رابطه با عزت نفس، در بین دانشکده ها تفاوت معناداری مشاهده گشت ولی از نظر جنسیت و مقطع تحصیلی در بین دانشجویان تفاوت معناداری وجود نداشت.
فاطمه غلامرضا میرزایی عبدالوهاب پورقاز
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین عدالت و هوش سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 شهرستان کرمان انجام شده است . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی بوده وجامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 شهرستان کرمان در سال تحصیلی 91-90به تعداد 622نفر می باشد که با روش خوشه ای – تصادفی انتخاب و تجزیه و تحلیل بر اساس 257 پرسشنامه انجام گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه عدالت سازمانی کلکوئیت (2001) شامل 18 سوال ، پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2003) دارای 49سوال و همچنین پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف (1990) که شامل 24 سوال است استفاده شده است که روایی آنها از نوع محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 94/0 ، 96/0 و 79/0 برآورد گردید . برای توصیف داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون ،آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان رابطه معناداری وجود دارد همچنین بین هوش سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان رابطه معنا دار وجود دارد و بین عدالت و هوش سازمانی معلمان نیز رابطه معنادار وجود دارد همچنین در بررسی ابعاد عدالت سازمانی در پیش بینی رفتار شهروندی سازمان معلمان ، مشاهده گردید که عدالت رویه ای بیشترین پیش بینی را از رفتار شهروندی سازمانی داشته است و در خصوص مولفه های هوش سازمانی کاربرد دانش بیشترین پیش بینی را از رفتار شهروندی سازمانی داشته است همچنین بین عدالت سازمانی ، هوش سازمانی ورفتار شهروندی معلمان با توجه به سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نگردید. با توجه به سن معلمان فقط در متغیر رفتار شهروندی سازمانی تفاوت معنا داری مشاهده شد و در ارتباط با سابقه کار معلمان تفاوت معنی داری بین عدالت سازمانی ، هوش سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان مشاهده نگردید.
شیوا زارع عبدالوهاب پورقاز
پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش و روابط میان ابعاد عدالت سازمانی با ابعاد سلامت سازمانی و ابعاد فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر زاهدان می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی عدالت سازمانی کلکوئیت، پرسشنامه هوی وفیلدمن در زمینه سلامت سازمانی و پرسشنامه مسلاچ در زمینه فرسودگی شغلی استفاده شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر زاهدان می باشد. کل جامعه مورد پژوهش 552 نفر بود که تعداد 230 نفر از این گروه به صورت طبقه ای- تصادفی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون صورت گرفته است. نتایج آزمون همبستگی بین ابعاد عدالت سازمانی و ابعاد سلامت سازمانی، نشان دهنده ی رابطه مثبت و معنادار می باشد و فقط در بعد عدالت توزیعی با یگانگی نهادی با (122/0 r=) رابطه ی معناداری دیده نشده است. نتایج آزمون همبستگی بین ابعاد عدالت سازمانی و ابعاد فرسودگی شغلی نیز رابطه منفی و معنادار جز در بعد عدالت توزیعی با عملکردفردی با (047/0- r= ) نشان داده است. همچنین از بین ابعاد عدالت سازمانی سه بعد عدالت رویه ای عدالت بین فردی و عدالت اطلاعاتی بیشترین نقش را در پیش بینی سلامت سازمانی، و تنها عدالت توزیعی در پیش بینی فرسودگی شغلی نقش داشته است و نهایتأ بین کارکنان به لحاظ ویژگی های دموگرافیکی در زمینه عدالت سازمانی، سلامت سازمانی و همچنین فرسودگی شغلی تفاوتی مشاهده نگردید.
علی اصغر محمدپور عبدالوهاب پورقاز
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مدیریت دانش (تولید ، توزیع و بکار گیری دانش )درعملکرد مدیران ناجا در شهرستان زاهدان می باشد.روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری شامل مدیران ستاد استان سیستان وبلوچستان ،مدیران صف و پرسنل زیر مجموعه مدیران صف می باشد. نمونه انتخاب شده تحقیق فوق به صورت تصادفی _طبقه ای و براساس جدول مورگان شامل 132 نفر مدیرستاد ،36 نفر مدیرصف و317 نفر پرسنل زیر مجموعه مدیران صف می باشد. ابزارمورداستفاده دراین پژوهش ،پرسشنامه محقق ساخته می باشد. روایی و پایایی ابزار تحقیق با روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جهت تحلیل داده های به دست آمده ازطریق آماره های توصیفی(میانگین) واستنباطی (ضریب همبستگی پیرسون ،آزمونt تک گروهی و رگرسیون خطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در ارتباط با نتایج تحقیق می توان گفت که تمامی فرایند مدیریت دانش یعنی تولید ،توزیع و بکارگیری دانش و عملکرد مدیران ناجا ازوضیت مطلوبی برخوردار نمی باشند و همچنین بین مدیریت دانش و ابعاد آن با عملکرد مدیران ناجا و ابعاد آن رابطه معنی داری مشاهده نگردید. ونتایج رگرسیون نیز نشان داد که ابعاد مدیریت دانش متغیر های پیش بین مناسبی از متغیر ملاک نبوده علاوه بر این، فی مابین مدیریت دانش با سابقه و درجه مدیران دارای تفاوت معنی داری نمی باشد و بین عملکرد مدیران ناجا با سابقه ودرجه مدیران نیز تفاوت معنی داری مشاهده نشد. واژگان کلیدی: جایگاه،مدیریت دانش ،عملکرد ، مدیران ناجا
سعید جمشیدزهی ابوالقاسم فرهنگ
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثربخشی چرخش شغلی و رابطه آن با عدالت و اعتماد سازمانی در بین پرستاران بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان به تعداد 96 نفر می باشند. در این پژوهش از پرسشنامه اثربخشی چرخش شغلی شامل 15 سوال، پرسشنامه عدالت سازمانی کلکوئیت (2001) که دارای 18 سوال بوده و همچنین پرسشنامه اعتماد سازمانی مایر و داویز (1995) که دارای 48 سوال می باشد استفاده شده است. که روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 94/0، 96/0 برآورد گردید. برای توصیف داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک گروهی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میانگین اثربخشی چرخش شغلی در بین پرستاران بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان در حد نسبتاً مطلوبی بود. همچنین میانگین عدالت و اعتماد سازمانی در حد متوسط بود. علاوه بر این بین اثربخشی چرخشی شغلی و عدالت سازمانی و ابعاد آن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین اثربخشی چرخشی شغلی و اعتماد سازمانی و ابعاد اعتماد عمودی و اعتماد موسسه ای آن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. ولی با بعد اعتماد افقی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین عدالت سازمانی و اعتماد سازمانی و ابعاد آنها رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین دیدگاه پرستاران در خصوص اثربخشی چرخش شغلی، عدالت و اعتماد سازمانی با توجه به ویژگی های دموگرافیکی (جنسیت، تحصیلات، سابقه خدمت) تفاوت معناداری وجود ندارد.
معظمه نوری کوهبنانی عبدالوهاب پورقاز
هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی هوش اجتماعی مدیران و ارتباط آن با قابلیت جذب دانش در مدارس راهنمایی و متوسطه شهر زاهدان است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد که جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه و راهنمایی دخترانه شهر زاهدان در سال تحصیلی 92-91 به تعداد 80 نفر می باشد. از آنجا که روش نمونه گیری از نوع سرشماری بوده کل جامعه آماری 80 نفر مورد بررسی قرارگرفت که از این تعداد 68 پرسشنامه بصورت کامل بازگشت داده شد( 12 نسخه ناقص). در این پژوهش از پرسشنامه هوش اجتماعی ترامسو (2001) شامل 21 سوال و پرسشنامه قابلیت جذب دانش محقق ساخته اقتباس از سعادتمند( 1387 ) دارای 31 سوال استفاده شده است. که روایی آن از نوع محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 و 94/0 برآورد گردید. برای توصیف داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t مستقل، آزمون t تک گروهی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین هوش اجتماعی مدیران و قابلیت جذب دانش رابطه معناداری وجود داردو هوش اجتماعی مدیران و قابلیت جذب دانش در سطح مطلوبی است. همچنین در بررسی ابعاد هوش اجتماعی در پیش بینی قابلیت جذب دانش مدیران مشاهده گردیدکه ابتدا پردازش اطلاعات اجتماعی و بعد مهارت های اجتماعی بیش ترین پیش بینی را از قابلیت جذب دانش داشته است. همچنین بین هوش اجتماعی و قابلیت جذب دانش با توجه به رشته تحصیلی و تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نگردیده است و در ارتباط با سابقه کاری، بین هوش اجتماعی و سابقه کاری تفاوت معنادار مشاهده نگردیده است ولی بین قابلیت جذب دانش و سابقه کاری تفاوت معناداری مشاهده شد.
رسول غفاری مفرد عبدالوهاب پورقاز
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و باورهای انگیزشی در عملکرد تحصیلی دانش-آموزان مقطع متوسطه شهر لنده می باشد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر لنده می باشد که از بین آن ها 475 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای- طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش ابزار داده ها، دو پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری که توسط پنتریچ و دیگروت (1990) ساخته شده است و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد تحصیلی می باشد. برای محاسبه روایی از روش محتوایی وجهت پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که آلفا برای پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری در بعد یادگیری خود تنظیمی 928/0 و در بعد باورهای انگیزشی 821/0 و عملکرد تحصیلی 869/0 به دست آمد. جهت تجزیه داده ها متناسب با سوال های پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسان،t تک گروهی، t مستقل، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. نتایج پژوهش در رابطه با راهبردهای یادگیری خود تنظیمی حاکی از مطلوب بودن آنان در بین دانش آموزان هست. همچنین نتایج این آزمون در رابطه با باورهای انگیزشی نشان داد که (خود کارامدی و ارزش گذاری درونی) دارای میانگین بالاتر از حد متوسط می باشند ولی مولفه اضطراب امتحان دارای میانگین پایین تر از حد متوسط هست. همچنین در رابطه با عملکرد تحصیلی نشان داد که مولفه رضایت فرد از عملکرد خود دارای میانگین بالاتر از حد متوسط ولی مولفه دشواری تکلیف دارای میانگین پایین تر از حد متوسط در بین دانش آموزان است. نتایج ضریب همبستگی پیرسان نشان داد که بین راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و ابعاد آن با عملکرد تحصیلی در بعد شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما در بعد فراشناختی رابطه مثبت و معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی در رابطه با باورهای انگیزشی و ابعاد آن با عملکرد تحصیلی نشان داد که از بین سه بعد باورهای انگیزشی، بعد خود کارآمدی و ارزش گذاری درونی دارای رابطه مثبت و معناداری بودند، ولی بعد اضطراب امتحان دارای رابطه منفی و معناداری بود. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که در بین ابعاد راهبردهای یادگیری خود تنظیمی، تنها بعد شناختی و در بین ابعاد باورهای انگیزشی تنها بعد ارزش گذاری درونی توانسته اند بیش ترین پیش بینی را از عملکرد تحصیلی داشته باشند. همچنین در مقایسه متغیرهای راهبردهای یادگیری خود تنظیمی، باورهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی به تفکیک ویژگی های دموگرافیکی جنسیت و پایه تحصیلی، فقط متغیر عملکرد تحصیلی با جنسیت و پایه تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت ولی درمتغیرهای دیگر تفاوتی مشاهده نگردید.
الناز رحیمی عبدالوهاب پورقاز
هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی سبک های یادگیری و رابطه آن با منابع کنترل و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر زاهدان می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. برای این مطالعه، 357 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، طبقه ای - تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات توسط دو پرسشنامه سنجش سبک یادگیری وارک(1998) و منبع کنترل راتر(1996) جمع آوری شده است و برای پیشرفت تحصیلی معدل دانش آموزان در نظر گرفته شد. پایایی پر سشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 75/0 و 71/0 به دست آمد، و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از فراوانی ، درصد، خی دو و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین سبک یادگیری و منبع کنترل در میان دانش آموزان وجود نداشت، اما رابطه ی معناداری بین منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی در میان دانش آموزان دختر دبیرستان در زاهدان مشاهده شد. همچنین نتایج بیانگر این نکته بودکه تفاوت معناداری بین سبک یادگیری و منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی با توجه به ویژگی های دموگرافیکی رشته تحصیلی و پایه تحصیلی در میان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه وجود نداشت.
ناهید امیری عبدالوهاب پورقاز
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس سازمانی با بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی میان کارکنان علوم پزشکی شهر زاهدان بوده است . روش انجام این پژوهش همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 4849 نفر از کارکنان مرد و زن دانشگاه علوم پزشکی زاهدان می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 357 نفر به صورت تصادفی - طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات توسط سه پرسشنامه عزت نفس مبتنی بر سازمان (obse)، بازخورد سازمانی وسازگاری شغلی با اقتباس از پورکبیریان جمع آوری شده است. .ضریب پایایی الفای کرنباخ پرسشنامه عزت نفس سازمانی 853/0 ، پرسشنامه بازخورد706/0وپرسشنامه سازگاری شغلی 710/0بدست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان دادکه: رابطه مثبت و معناداری بین عزت نفس سازمانی و بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی و ابعاد آن وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داد عزت نفس سازمانی 50/ 16درصد، بازخورد سازمانی و 10درصد سازگاری شغلی را پیش بینی نماید.و بین عزت نفس، بازخورد، و سازگاری شغلی کارکنان با توجه به جنسیت، سن، تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده شد.
ندا قوی عبدالوهاب پورقاز
تحقیق حاضر با هدف بررسی کارکردهای مدیریتی مدیران و نقش آن در بهسازی سازمانی در مدارس(دولتی) دخترانه مقطع راهنمایی شهر زاهدان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه آماری شامل کلیه دبیران مدارس دخترانه مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 92-91 به تعداد 500 نفر می باشد که از بین آن ها 220 نفر به عنوان نمونه با روش خوشه ای – تصادفی انتخاب گردید. در این پژوهش از پرسشنامه کارکردهای مدیریتی مدیران اقتباس شده از محمدپور(1391) شامل 28 سوال و پرسشنامه بهسازی سازمانی لاک و کرافورد(2000) شامل 35 سوال استفاده شده است. جهت تعیین روایی ابزارهای تحقیق از روایی محتوایی و جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب ، 97/0 و 98/0 برآورد گردید. برای توصیف داده ها از فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و برای تحلیل داده ها از آزمون t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین ابعاد کارکردهای مدیریتی مدیران و ابعاد بهسازی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین در بررسی ابعاد کارکردهای مدیریتی در پیش بینی بهسازی سازمانی، مشاهده گردید که ابتدا برنامه ریزی، سپس تصمیم گیری بیشترین پیش بینی را از بهسازی سازمانی داشته، همچنین بین کارکردهای مدیریتی با توجه به ویژگیهای دموگرافیکی(رشته تحصیلی، میزان تحصیلات و سابقه خدمت) پاسخگویان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. در بررسی متغیر بهسازی سازمانی، بین بهسازی سازمانی فقط با توجه به رشته تحصیلی پاسخگویان تفاوت معناداری مشاهده گردید ولی در ارتباط با میزان تحصیلات و سابقه خدمت پاسخگویان تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
فاطمه اربابی مجاز علیقلی روشن
هدف اصلی از پژوهش حاضر ارزیابی میزان اثربخشی سیستم ارزشیابی عملکرد کارکنان دانشگاه سیستان وبلوچستان به منظور شناخت نقاط قوت و ضعف آن می باشد . روش پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت مسأله و هدف تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی کارکنان دانشگاه سیستان وبلوچستان می باشد که در سال 92-91در دانشگاه مشغول به کار بوده اند . جامعه آماری کارکنان 335نفر بوده است . حجم نمونه متناسب با افراد جامعه با استفاده از جدول مورگان و به صورت طبقه ایی تصادفی به دست آمده است که بر این اساس از میان 335نفر از کارکنان دانشگاه ،180نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت که از این تعداد 15 پرسشنامه بازگشت داده نشد . در این پژوهش از پرسشنامه ارزیابی میزان اثر بخشی سیستم ارزشیابی عملکرد که توسط سلیمی خوزانی (1376)تهیه شده است , استفاده گردید. پرسشنامه حاوی 47 سوال میباشد که روایی آن از نوع محتوایی و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 93/0برآورد گردید . برای توصیف داده ها از آمار توصیفی شامل جداول فراوانی , میانگین و انحراف معیار استفاده گردید و برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل آزمون t تک متغیره , آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است . یافته های پژوهش حاکی از آن است که از نظر کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان طراحی سیستم ارزشیابی عملکرد بر اساس اصول , مبانی وملاک های علمی و عملی صورت گرفته ولی نحوه اجرای سیستم ارزشیابی عملکرد با موازین منطقی وعلمی سازگار نمی باشد ونتایج سیستم ارزشیابی براساس اهداف به کارگرفته نمیشود و نتایج سیستم ارزشیابی عملکرد با اهداف اساسی ان منطبق نمی باشد.
علی امیری نسب عبدالوهاب پورقاز
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه میان سبک های رهبری با ابعاد سلامت سازمانی در میان دبیران مقطع متوسطه دوم (دبیرستان) در چابهار می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه سبک های رهبری هاوتون ونک و سلامت سازمانی هوی و فیلدمن استفاده شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل دبیران مقطع متوسطه دوم (دبیرستان) در چابهار می باشد. کل جامعه مورد پژوهش208 نفر بود که تعداد 135 نفر از این گروه به صورت طبقه ای- تصادفی و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ضریب پایایی پرسشنامه سبک های رهبری82/0 و سلامت سازمانی90/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون صورت گرفته است. نتایج آزمون tتک گروهی در باره سبک های رهبری نشان می دهد سبک های رهبری و مولفه های آن ( سبک دستوری،مشارکتی و تفویضی) از حد متوسط با لا تر و معنادار بوده و از دیدگاه دبیران سبک مشارکتی سبک رایج می باشد. نتایج آزمون tتک گروهی درباره وضعیت سلامت سازمانی نشان می دهد که به طور کلی وضعیت سلامت سازمانی از دیدگاه دبیران مطلوب ارزیابی شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی بین سبک دستوری و سلامت سازمانی و همچنین سبک مشارکتی و سلامت سازمانی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد اما بین سبک تفویضی و سلامت سازمانی رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنبن نتایج آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که: بیشترین پیش بینی را از سلامت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی داشته است. نتایج آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر این موضوع است که سبک رهبری از دیدگاه دبیران با توجه به ویژگی های دموگرافیکی یکسان است. همچنین نتایج آزمون t مستقل بیانگر این موضوع است که جنسیت در تعیین سلامت سازمانی دبیران تاثیر دارد و تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر این موضوع است که (سابقه و مدرک) تاثیر ی در تعیین سلامت سازمانی جامعه مورد مطالعه ندارد.
شعیب جهانگیری عبدالوهاب پورقاز
پژوهش حاضر درصدد تعیین نقش و رابطه میان ذهنیت فلسفی مدیران مقطع ابتدایی شهرستان کنارک با تغییر سازمانی می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه شامل مدیران مقطع ابتدایی شهرستان کنارک در سال تحصیلی 93-92 می باشد. کل جامعه مورد پژوهش150 نفر(71 مرد – 79 زن ) بود که تعداد 110 نفر از این گروه به صورت طبقه ای- تصادفی و با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند . برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ذهنیت فلسفی مدیران و تغییر سازمانی استفاده شد که از نمونه ضریب پایایی پرسشنامه ذهنیت فلسفی 788/0 و تغییر سازمانی721/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون و t تک گروهی صورت گرفته است. نتایج آزمون t تک گروهی نشان می دهد که دو بعد ذهنیت فلسفی ( جامعیت و انعطاف پذیری) از حد متوسط با لا تر و بیانگر وضعیت مطلوب این دو بعد در مدیران است ولی مولفه تعمق از حد متوسط کمتر بوده و معنادار نبوده است. نتایج آزمون tتک گروهی درباره وضعیت تغییر سازمانی نشان می دهد که سه مولفه ساختار و افراد و تکنولوژی برابر حد متوسط بوده و معنادار نمی باشد ولی مولفه مکان بالاتر از حد متوسط بوده و معنادار می باشد. نتایج آزمون ضریب همبستگی بین ذهنیت فلسفی و تغییر سازمانی رابطه مستقیم و معنادار می باشد . نتایج آزمون رگرسیون گام به گام مشاهده شد ؛ بیشترین پیش بینی را از تغییر سازمانی، تعمق داشته است . نتایج آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر این موضوع است که ذهنیت فلسفی و تغییر سازمانی با توجه به ویژگی های دموگرافیکی یکسان است و تفاوتی مشاهده نگردید. ویژگیهای دموگرافیکی( جنسیت ، سابقه و مدرک) تاثیر زیادی در تعیین سبک رهبری و سلامت سازمانی جامعه مورد مطالعه ندارد.
فاطمه میرشکاری عبدالوهاب پورقاز
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های مدیریت تعارض و ارتباط آن با شخصیت شغلی مدیران انجام گرفته است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه ی آماری آن را کلیه ی مدیران آموزشی زن و مرد مقطع متوسطه دوره اول نواحی 1 و 2 شهر زاهدان تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش سرشماری استفاده شده است، بدین سبب کل جامعه ی آماری به تعداد 107 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. به جهت گردآوری داده ها از دو پرسشنامه شخصیت شغلی واریسزاک و کینگ(2001) که دارای 40 سوال و سبک های مدیریت تضاد گریت(2005) که دارای 5 سوال بوده اند، استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها از نوع محتوایی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 751/0 و 738/0 برآورد گردید. روش تجزیه و تحلیل به دو صورت توصیفی و استنباطی بوده است. در سطح توصیفی، با استفاده از شاخص های آماری نظیر رسم جداول فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد به توصیف داده ها پرداخته شده است؛ و در سطح آمار استنباطی به منظور پاسخ به سوالات تحقیق از آزمون تی تک گروهی، آزمون همبستگی، آزمون ریگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شخصیت شغلی مدیران آموزش و پرورش تا حدودی هدفمند بوده و تمایل به سخت کوشی و تغییر در سازمان را دارند. همچنین سبکهای تعارض رایج در بین مدیران به ترتیب سبک همکاری، مصالحه و سازش است و سبکهای اجتناب و رقابت در بین مدیران کمتر رایج می باشد.
مصطفی اصغریان حسین جناآبادی
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه استفاده از ماهواره واینترنت با هویت دینی دانش آموزان سال سوم متوسطه انجام شده است. روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی بوده است وجامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 3958 نفر می باشد که از بین آنها 359 دانش آموز با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.دراین پژوهش از پرسشنامه های استاندارد سنجش هویت دینی دکتر براهنی(1353)،آزمون اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ(1999) وهم چنین پرسشنامه محقق ساخته اعتیاد به ماهواره استفاده گردید، که پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 87/0 ، 88/0 و82/0 بوده است. در پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت داده ها و مقیاس اندازه گیری، تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمارتوصیفی از جمله جداول، میانگین و انحراف معیار برای توصیف وضعیت آزمودنی ها در متغیرهای مورد مطالعه، و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون برای مشخص نمودن رابطه بین متغیرها و همچنین از آزمون t تک گروهی، آزمونtمستقل و آزمونf برای آزمون فرضیه های تحقیق و متغیرهای مورد بررسی استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت هویت دینی دانش آموزان رضایت بخش نمی باشد، اعتیاد به اینترنت واعتیاد به استفاده ازماهواره دربین دانش آموزان مشاهده نگردید، بین استفاده ازماهواره وهویت دینی دانش آموزان رابطه معناداری مشاهده نگردید، اما بین استفاده ازاینترنت وهویت دینی دانش آموزان رابطه معنادار مشاهده شد.میانگین هویت دینی دانش آموزان پسر بیشتر از دختران است، اما دراستفاده از ماهواره واینترنت بین پسران ودختران تفاوت معناداری مشاهده نگردید. همچنین بین استفاده ازماهواره، اینترنت وهویت دینی دانش آموزان رشته های مورد بررسی تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
ملیحه دهباشی عبدالوهاب پورقاز
چکیده : هدف پژوهش حاضربررسی مقایسه ای انتظارات وادراکات دانشجویان نسبت به کیفیت خدمات آموزشی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد و بر اساس هریک از ابعاد مدل(مقیاس) پرسشنامه سرکوال شامل: بعد ملموسات، بعد قابلیت اطمینان، بعد پاسخگویی، بعد تضمین و بعد همدلی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهداف و فرضیات پژوهش، جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان روزانه /شبانه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل در مقطع دکتری عمومی می باشند تشکیل می دهد. برای انتخاب حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد که شامل 225 نفر می باشد. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه کیفیت خدمات آموزشی مدل سرکوال می باشد. برای محاسبه روایی پرسشنامه از روش روایی محتوایی وجهت محاسبه پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردیدکه پایایی محاسبه شده برابر 7/0می باشد. در این پژوهش برای توصیف اطلاعات پاسخگویان از آمار توصیفی از جمله محاسبه فراوانی، درصد، رسم جداول و نمودار، میانگین و محاسبه انحراف معیار و برای تحلیل فرضیات پژوهش از آمار استنباطی از جمله آزمون t همبسته استفاده شده است. نتیجه گیری : یافته ها نشان داد که بین انتظارات و ادراکات دانشجویان دانشکده پزشکی زاهدان نسبت به کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده توسط دانشگاه و همچنین در پنج بعد ملموسات، قابلیت اطمینان، تضمین، پاسخ گویی و همدلی تفاوت معنی داری وجود دارد. ضروری است تا مدیران با بهره گیری از نظرات، دانشجویان نسبت به کاهش این شکاف اقدام نمایند. واژگان کلیدی: انتظارات -اداراکات -شکاف کیفیت -کیفیت خدمات
بهناز رئیسی عبدالوهاب پورقاز
تحقیق حاضر مطالعه ی رابطه ی توانمند سازی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی در مدارس است. که روش پژوهش آن ، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری 270 نفر که از بین آنها با پیشنهاد جدول مورگان 159 نفر با روش نمونه گیری طبقه-ای- تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفتند. ضریب آلفای پرسشنامه توانمندسازی 90/0 و اثربخشی 82/0 می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، t مستقل، t تک گروهی، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون گام به گام صورت گرفته است. نتایج آزمون t تک گروهی بیانگر مطلوبیت وضعیت توانمندسازی دبیران و اثر بخشی در بین مدارس است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین توانمندسازی دبیران با اثربخشی نشان داد که این دو متغیر به همراه مولفه هایشان رابطه مستقیم و معناداری در سطح 99 درصد دارند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که دو مولفه اعتماد به دیگران و نتیجه شخصی کار بیشترین نقش را در پیش بینی اثربخشی مدارس داشته اند و توانسته اند 56 درصد از تغییرات متغیر ملاک (عملکرد مدیریتی) را پیش بینی کنند .
مهین کیخانژاد عبدالوهاب پورقاز
چکیده ندارد.
خدیجه محمدزاده علی قلی روشن
چکیده ندارد.
فاطمه منتظری علیقلی روشن
چکیده ندارد.
اعظم عزیزی مهوش رقیبی
چکیده ندارد.
عالمه کیخا عبدالوهاب پورقاز
چکیده ندارد.
عبدالباسط مرادزاده علیقلی روشن
چکیده ندارد.
محمود بلوچ مهدی لسانی
تحقیق حاضر به بررسی تاثیر نظام آموزشی بر توسعه مهارتهای شغلی منابع انسانی در سازمان جهاد سازندگی استان سیستان و بلوچستان میپردازد.
غلامحسین هاشمی بنجار عبدالوهاب پورقاز
پژوهش حاضر ارزیابی تجربه خصوصی سازی و ارائه الگویی مناسب برای بخشهای خدماتی توزیع برق سیستان و بلوچستان با مطالعه مورد مشابه خراسان است که در قالب پنج سوال مطرح است: 1- اهداف اولیه خصوصی سازی چیست؟ 2-شرکت برق منطقه ای خراسان سیاست فوق را چگونه اجرا کرده است؟ 3-تا چه حد شرکت توزیع برق خراسان طی سالهای 72 الی 79 به اهداف خود دست یافته است؟ 4-آیا شرایط شرکت برق سیستان و بلوچستان با توجه به فرهنگ سازمانی این شرکت و شرایط بیرونی برای اجرای این سیاست مناسب است؟ 5-برای حصول نتیجه موثر اجرای سیاست چگونه باید باشد؟
غلامرضا سرگلزایی عبدالوهاب پورقاز
هدف این تحقیق شناسایی و بررسی عوامل موثر بر رضایتمندی متخصصین شاغل در شرکت سهامی برق منطقه ای سیستان و بلوچستان و ارائه راهکارهای مناسب برای رسیدن به این هدف می باشد.