نام پژوهشگر: عباسعلی الهیاری
ودود اسمعیل نژاد ملکی عباسعلی الهیاری
چکیده : هدف اصلی این پژوهش ارتباط سبک های تفکر و تعهد سازمانی مدیران انتظامی استان آذر بایجانغربی در سال 88 بوده است . متغیر وابسته سبک های تفکر بوده که در 9 سبک اجرایی ، قانونگذار ، قضاوتی ، درونی ، کلی نگر ، جزئی نگر ، محافظه کار و آزاد اندیش و ( متغیر مستقل تعهد سازمانی بوده که در سه بعد عاطفی – مستمر و هنجاری ) بررسی شده است . روش تحقیق این پژوهش پیمایشی – همبستگی بوده و داده ها به وسیله دو پرسشنامه 1- پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ 2- پرسشنامه تعهد سازمانی می یر و آلن جمع آوری شده است .پرسشنامه ها در بین همه فرماندهان کلانتری استان آذر بایجانغربی ( 92 نفر ) پخش شد و 92 پرسشنامه برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . داده های جمع آوری شده در سطح آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . در سطح توصیفی از جدول و نمودار و در سطح استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد . نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که : 1- بین دو متغیر سبک های تفکر و تعهد سازمانی همبستگی خطی و مستقیم وجود دارد (252/0= r ) 2- سبک تفکر با تعهد سازمانی ( تعهد عاطفی ) همبستگی مستقیم و معنی دار و با تعهد هنجاری رابطه معنی دار ندارد . 3- تمامی سبک های (اجرایی ، قانونگذار ، قضاوتگر ، درونگرا ، برون گرا ، کلی نگر ، جزئی نگر ، محافظه نگر ) با ابعاد تعهد سازمانی ، دارای همبستگی مستقیم و معنی دار هستند و همچنین تفکر آزاد اندیش با تعهد سازمانی رابطه معنی داری به دست نیامده است . 4- سبک تفکرمدیرانی که دارای عوامل دموگرافیک ( سن – مدرک تحصیلی – سابقه خدمت تاهل ) متفاوت بوده اند . تفاوت معنی دار نشان نداده است . در پایان با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد شده است در هنگام انتصاب و بکارگیری فرماندهان کلانتری به تعهد سازمانی و سبک تفکر آنها توجه شود و با اجرای برنامه های آموزشی ضمن خدمت فرماندهان با انواع سبک های تفکر و تعهد سازمانی آشنا شوند . کلید واژه: فرماندهان کلانتری ، سبک های تفکر ، تعهد سازمانی
مهران دستورانی عباسعلی الهیاری
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با رضایت شغلی کارکنان است. بدین منظور تعداد 250 نفر از کارکنان شاغل در گروه بهمن موتور با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و از پرسشنامه پنج عاملی جدید شخصیت (neo – ffi)، پرسشنامه سلامت عمومی (ghq) و پرسشنامه رضایت شغلی jdi)) نیز بهره گرفته شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. با توجه به مبانی نظری وپیشینه مطالعاتی نتایج حاصل از اجرای این تحقیق چند یافته اساسی را آشکار ساخت. سلامت روان کارکنان بر رضایت شغلی آنها تاثیر مثبت و معناداری دارد ولی تاثیر ویژگی شخصیتی باوجدان بودن بر رضایت شغلی کارکنان و همچنین تاثیر ویژگی شخصیتی روان آزرده گرایی بر رضایت شغلی کارکنان اندک می باشد. به استثنای ویژگی شخصیتی دلپذیر بودن، سایر ویژگیهای شخصیتی(روان آزرده گرایی، برونگرایی، انعطاف پذیری و باوجدان بودن) بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر دارد و ویژگی شخصیتی دلپذیری نسبت به سایر ویژگیهای شخصیتی بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر معکوس دارد و خرده مقیاسهای سلامت روان بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر دارد به نحوی که خرده مقیاس افسردگی نسبت به سایر خرده مقیاسهای سلامت عمومی بر رضایت شغلی کارکنان تاثیر دارد.
مریم السادات سید خاموشی عباسعلی الهیاری
چکیده: مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ویژگی شخصیتی نستوهی، تنیدگی و بیماری کرونری قلب است. روش: برای این منظور 50 نفر بیمار مرد کرونری قلب و50 نفر از مردان سالم که از نظر برخی از متغیر های جمعیت شناختی با گروه بیمار همتا شدند؛ به روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران قلبی بستری در بیمارستان انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو پرسشنامه نستوهی و تنیدگی ادراک شده پاسخ دادند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و tمستقل تحلیل گردیدند. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین گروه مبتلا به بیماری کرونری قلب و گروه افراد سالم از نظر میزان نستوهی وجود دارد. نتایج بدست آمده در این زمینه نشان می دهد که گروه سالم از نستوهی بالاتری نسبت به گروه بیمار برخوردارند. این برتری در مولفه های مبارزه جویی، تعهد و کنترل نیز مشاهده شد. با توجه به میانگین های دو گروه در تنیدگی ادراک شده، اختلاف معناداری بین افراد بیمار قلبی نسبت به افراد سالم در نمره تنیدگی وجود دارد. همچنین رابطه معکوس و معناداری بین نستوهی و تنیدگی مشاهده شد. گروه بیمار در مقایسه با گروه سالم از سطح تنیدگی بالاتر و نستوهی پایین تری برخوردار بودند، لذا در بین دو گروه همبستگی معکوس وقوی بین نستوهی و تنیدگی بوجود آمده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تفاوت عمده دو گروه بیمار وسالم از نظر میزان نستوهی و تنیدگی نشان دهنده رابطه هر کدام ار این متغیرها با مفاهیم بیماری و سلامت است.
فاطمه صالح نیا رسول روشن
چکیده : آمار بالای طلاق در چند دهه اخیر در جهت بررسی عوامل تاثیر گذار در طلاق محقق را براین داشت تا تحقیقی با هدف مقایسه رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی در زوجین متقاضی طلاق و سازگار اجرا نماید . طرح حاضر توصیفی و از نوع علّی – مقایسه ای می باشد که در دو گروه از زوجین متقاضی طلاق و سازگار به صورت دردسترس انتخاب ، و آزمون هوش هیجانی و سپس آزمون سبک های دلبستگی به عمل آمد .حجم نمونه 73 زوج متقاضی طلاق و 73 زوج سازگار می باشد . ابزار سنجش هوش هیجانی پرسشنامه بارآن بوده و به منظور سنجش سبک های دلبستگی از آزمون سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور استفاده گردید . بدین منظور ودرغالب یک طرح توصیفی از نوع علی –مقایسه ای تعداد 73 زوج متقاضی طلاق و73زوج سازگارباروش نمونه گیری دردسترس انتخاب وآزمون های هوش هیجانی بار-آن وسبکهای دلبستگی هازن وشیور به عمل آمد . داده های جمع آوری شده با استناد از روشهای آماری وآزمون های z,t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . 1. کلید واژه ها : هوش هیجانی - سبک های دلبستگی – زوجین متقاضی طلاق – زوجین سازگار
حسن امیری عباسعلی الهیاری
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد شناختی –رفتاری وذهن آگاهی بر میزان صمیمیت و رضامندی زناشویی جانبازان بود.پژوهش حاضر از نوع طرح های تجربی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون است.جامعه آماری پژوهش شامل:کلیه زوجین جانباز مراجعه کننده به مرکز مشاوره بنیاد شهید کرمانشاه می باشد.نمونه آماری شامل 40زوج جانباز بود که از نمونه های در دسترس انتخاب و درگروههای شناختی- رفتاری ، ذهن آگاهی جایگزین شدند .زوجین به مدت 10 جلسه 2 ساعته تحت آموزش مهارت های ارتباطی با رویکرد شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی قرار گرفتند . در پایان پس آزمون بعمل آمد.ابزار به کار رفته در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه صمیمیت زناشویی در ازدواج و پرسشنامه رضامندی زناشویی بر اساس معیارهای اسلامی با ده مولفه که میزان رضایت از زندگی زناشویی را می سنجد.یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با نرم افزار spss تحلیل شد.نتایج به دست آمده نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی بر اساس رویکرد شناختی - رفتاری در صمیمیت زناشویی و رضامندی زناشویی بیشتر از ذهن آگاهی تاثیر مثبت داشته و کاربرد آموزش مهارتهای ارتباطی مبنی بر رویکرد شناختی -رفتاری،میزان صمیمیت و رضامندی زناشویی زوجین جانباز را افزایش داده است.
محمد هادی امید احمد برجعلی
چکیده یکی از عوامل تاثیر گذار بر عملکرد تحصیلی و باورهای انگیزشی که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته، موضوع اهمال کاری است. اهمال کاری عبارت است از به تاخیر انداختن اعمالی که قصد انجام آن ها را داریم، علی رغم این که از نتایج منفی آن نیز آگاه هستیم. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری بر باورهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی با توجه به جهت گیری هدف پیشرفت در دانشجویان دختر شهر تهران می پردازد. جامعه آماری مورد بررسی در پژوهش حاضر دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه علم و فرهنگ، در سال تحصیلی 1392-1391 است که آمار آنان بر اساس اعلام دانشگاه علم وفرهنگ 2500 نفر دختر می باشد که از طریق روش غربالگری و روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 75 دانشجو در چهار گروه با ویژگی های اهداف پیشرفت تسلط – گرایش، تسلط – اجتنابی، عملکرد – گرایش و عملکرد – اجتنابی و یک گروه کنترل انتخاب شدند. طرح حاضر از نوع طرح های شبه آزمایشی با عنوان طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری چهار گروهی با گروه کنترل می باشد. در این مطالعه جهت بررسی متغیرهای پژوهش از مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسشنامه ی راهبرد های انگیزشی برای یادگیری و معدل تحصیلی ترم اول سال تحصیلی 92-91 پیش آزمون؛ و معدل ترم دوم سال تحصیلی 92-91 پس آزمون؛ به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش های گذشته مورد تایید قرار گرفته بود ولی برای اطمینان از این پرسشنامه ها در این پژوهش روایی و پایایی همه آنها مجددا با استفاده از روش تحلیل عاملی و آلفای کرنباخ مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت که نتایج بدست آمده از روایی و پایایی این پرسشنامه ها نشان دهنده وضعیت مطلوب و مناسب آنان در این زمینه است. همچنین برای بررسی نمره پیشرفت تحصیلی از معدل نمره پایان ترم دانشجویان استفاده شد. و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوورایانس تک متغیری استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری باعث افزایش انگیزش یادگیری، عملکرد تحصیلی و کاهش اهمال کاری در دانشجویان گردید. علاوه بر این آموزش کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری باعث افزایش بیشتر انگیزش یادگیری و کاهش اهمال کاری در دانشجویان دارای هدف پیشرفت گرایشی در مقایسه با هدف پیشرفت اجتنابی شد ولی باعث افزایش بیشتر عملکرد تحصیلی در دانشجویان دارای هدف پیشرفت گرایشی در مقایسه با هدف پیشرفت اجتنابی نشد. با توجه به این یافته ها می توان گفت با آموزش چگونگی کاهش اهمال کاری با رویکرد شناختی - رفتاری تحصیلی می توان در درجه اول باعث کاهش اهمال کاری شد و همزمان باورهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی را افزایش داد. و
لیدا کوهکلانی عباسعلی الهیاری
چکیده ندارد.
غزاله حاجیوند عباسعلی الهیاری
هدف از این پژوهش، مقایسه خلق و خوی کودکان شیر خوار (12-3 ماه) در دو گروه مادران دارای سلامت روانی و مادران فاقد سلامت روانی بوده است. معیارهای ورود در این تحقیق عبارت بودند از: 1- سن مادر (30-22 سال)، 2- تحصیلات مادر:حداقل لیسانس، 3- تک فرزند بودن، 4- سن شیرخوار بین 12-3 ماه. از مادران حاضر در بخش های واکسیناسیون چهار بیمارستان دولتی شهر کرمان که واجد شرایط حضور در این پژوهش بودند، درخواست شد که در صورت تمایل پرسشنامه سلامت عمومی ( ghq) را تکمیل نمایند. حجم گروه نمونه در این مطالعه 60 نفر در نظر گرفته شد که بر اساس نمرات سلامت عمومی به دو گروه مادران دارای سلامت روانی و مادران فاقد سلامت روانی دسته بندی شدند. در مرحله بعد خلق و خوی شیرخواران (شامل مقیاس های عواطف منفی، عواطف مثبت / شادخوئی، تنظیم / جهت گیری ) با استفاده از پرسشنامه خلق و خوی شیرخوار (ibq-r) در سه ماه متوالی با همکاری مادر و آزمونگر سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آماری نشانگر تفاوت خلق و خوی شیرخواران در دو گروه بوده است. این دو گروه در هر سه مقیاس اندازه گیری شده متفاوت بودند، اما بیشترین تاثیر سلامت روان مادر بر مقیاس های عواطف مثبت / شادخوئی، تنظیم/ جهت گیری بوده است. افزون بر این با مقایسه هر یک از چهارده آیتم خلق و خو در دو گروه مشخص شد که سطوح غمگینی، بی قراری در برابر محدودیتها و واکنش پذیری نزولی در گروه شیرخواران مادران دارای سلامت روانی کمتر از گروه دوم می باشد. بین دو گروه از لحاظ ابعاد ترس، حساسیت ادراکی، فعالیت، دامنه توجه تفاوت معنادار مشاهده نشد. ابعاد گرایش، لبخند زدن و خندیدن، لذت از محرکهای سطح بالا و پایین، واکنش کلامی و بغلی بودن در دو گروه متفاوت بوده و در گروه شیرخواران مادران دارای سلامت روانی به نحو معناداری بالاتر است. در ضمن بین جنسیت و مقیاس های خلق و خو رابطه معناداری مشاهده نشد. با بررسی نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد، سلامت روانی مادر به نحو معناداری بر خلق و خوی شیر خوار مؤثر می باشد. این نتایج در راستای یافته های گذشته، بیان کننده آن است که، آشفتگی های روانی مادر در طی دوران بارداری و بعد از آن می تواند تاثیر ماندگاری بر تکامل روند تنظیمی کودک و خلق و خوی او داشته باشد.