نام پژوهشگر: محمدعلی رباط جزی
چیا امینی محمدعلی رباط جزی
یکی از چالشهای کار مترجمان، ترجمه واژگان فرهنگی است و در دهه های اخیر صاحب نظران رشته ترجمه توجه زیادی را نسبت به جنبه های فرهنگی ترجمه از خود نشان داده اند. به دلیل اهمیت واژگان فرهنگی در ترجمه، تحقیق حاضر بر واژگان فرهنگی در رمان بلندیهای بادگیر اثر امیلی برونته و ترجمه های فارسی آن توسط علی اصغر بهرام بیگی و نگار غلام پور تمرکز داشته است. هدف این تحقیق یافتن بیشترین و کمترین رویه های بکار گرفته شده در ترجمه واژگان فرهنگی رمان بلندیهای بادگیر ،توسط مترجمان فارسی این رمان و همچنین یافتن رویه هایی بوده است که کمک می کنند واژگان فرهنگی بهتر از زبان انگلیسی به زبان فارسی ترجمه شوند. به منظور انجام تحقیق حاضر، واژگان فرهنگی رمان بلندیهای بادگیر بر اساس دسته بندی پیتر نیومارک شناسایی شدند و با ترجمه های فارسی آنها مقایسه شدند. همچنین رویه های بکار گرفته شده توسط مترجمان فارسی رمان مذکور بر اساس دسته بندی وینه و داربلنه مشخص شدند. سپس بر اساس نظریه متون کاتارینا ریس و نمونه هایی از واژگان فرهنگی و ترجمه های آنان که تجزیه و تحلیل شده بودند، تحلیلی برای یافتن رویه هایی که می توانند به ترجمه واژگان فرهنگی از زبان انگلیسی به زبان فارسی کمک کنند انجام شد. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن بود که اقتباس با 28 درصد و تعادل با 16.22 درصد بیشترین رویه ها و جایجایی با 2.9 درصد و گرته برداری با 0.96 درصد کمترین رویه های بکار گرفته شده توسط مترجمان فارسی رمان بلندیهای بادگیر بودند. بیشترین رویه های بکار گرفته شده اساسا" زبان مقصد محور هستند و حاکی از آنند که مترجمان این رویه ها را بیشتر از رویه هایی مانند وامگیری که زبان مبدا محورند بکار گرفته اند. همچنین بر اساس ویژگی ها و هدفهای متون مشخص شد که برای متون آگاهی دهنده، انتقال (وامگیری)، اقتباس و معادل توصیفی کمک می کنند که واژگان فرهنگی بهتر از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شوند. برای متون ابرازی، انتقال همراه با توضیح و تعادل و در نهایت برای متون تاثیری اقتباس کمک می کند که واژگان فرهنگی بهتر از زبان انگلیسی به زبان فارسی ترجمه شوند.
ویدا پیرمحمدلو محمدعلی رباط جزی
هدف اصلی این پایان نامه بررسی جامع و دقیق اصطلاحات و مفاهیم فرهنگ محور می باشد. بدون شک سلامت بدنه ی ترجمه بطور گسترده ای به عوامل مختلفی بستگی دارد. در این میان ترجمه عناصر فرهنگی یکی از بحث برانگیزترین و مشکل سازترین آنهاست. اصطلاحات و مفاهیم فرهنگی متن مبدا نشان دهنده ی فرهنگ متن مبدا می باشند و ترجمه آنها، فرهنگ مبدا را برای خواننده ی متن مقصد به تصویر می کشد. بحث اصلی این پایان نامه استراتژی های مختلف در ترجمه مناسب اصطلاحات و مفاهیم فرهنگی می باشد. برای انجام این تحقیق، گلستان سعدی یکی از گنجینه های ادبی بزرگ ایران و ترجمه ی انگلیسی آن از ادوارد رتسک انتخاب شدند. پس از بررسی نظریات مختلف در زمینه ی کلمات فرهنگی و استراتژی های ترجمه ی آنها، بویژه نظریات ارائه شده توسط نیومارک و هروی و هیگنز، محقق دو چهارچوب نظری اتخاذ نمود. چهارچوب نظری اول جهت طبقه بندی اصطلاحات و مفاهیم فرهنگ محور و چهارچوب نظری دوم برای شناسایی استراتژی های مختلف در ترجمه ی آنها مورد استفاده قرار گرفت. اصطلاحات و کلمات فرهنگی موجود در متن مبدا طبق چهارچوب اول طبقه بندی شده و با ترجمه انگلیسی شان در متن مقصد مقایسه شدند. سپس استراتژی اتخاذ شده ی مترجم در ترجمه آنها شناسایی شدند. در مرحله ی بعد تعداد دفعات استفاده استرتژی ها و درصد آنها در جدول هایی نشان داده شد. نهایتا استراتژی های ترجمه به دو گروه مبدا محور و مقصد محور تقسیم شدند و از این طریق تمایل مترجم به سمت زبان مبدا یا مقصد و همچنین موفقیت او در ارائه ی عناصر فرهنگی متن میدا به خواننده ی متن مقصد با توجه به نوع متنی و خواننده مشخص شد. در نتیجه روشن شد که استراتژی های: مترادف، دوگانه (چندگانه)، ترجمه ی ارتباطی و ترجمه ی توضیحی پرکاربردترین استراتژی های رتسک در ترجمه اصطلاحات فرهنگی گلستان بوده اند. رتسک با تمرکز بر خواننده ی متن مقصد، بیشتر استراتژی های مقصد محور را انتخاب نموده و بدین ترتیب بسیاری از عناصر فرهنگی گلستان را در متن مقصد ارائه ننموده است.
مژگان جعفری هوشنگ خوش سیما
در حال حاضر روش های ارزشیابی ترجمه فاقد چهارچوب عینی تثبیت شده در حوزه "ارزیابی کبفیت ترجمه" (tqa) می باشند؛ بدین معنا که هر یک برگرفته از چهارچوب نظری متفاوتی هستند و متعاقبا روش های ارزیابی گوناگونی را به این حوزه معرفی می کنند.در حقیقت, تعیین معیارهای ارزیابی با هدف کمک به ارزیاب در مسیر قضاوت صحیح در مورد کیفیت متون ترجمه شده و نمره دهی بر اساس معیار های عینی نه تنها برای مدرسین بلکه دانشجویان امری الزامی است.در این راسثا, کارشناسان ترجمه برآنند تا با ادغام چارچوب های پذیرفته شده ارزشیابی آموزشی,از جمله عینیت گرایی و اعتبار, با مدلهای سنجش کیفیت ترجمه معیارهایی عینی وکارآمد جهت ارزیابی ترجمه ارائه دهند. مطالعه حاضر تحقیقی توصیفی است که طی آن محقق تلاش می کند میزان پایایی (همسانی مشاهدات و یا نمرات حاصله) دو روش رایج ارزیابی کیفیت ترجمه(روش کلی نگر در مقایسه با تجزیه و تحلیل خطاها) را مورد بررسی قرار دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد تفاوت معناداری بین عملکرد ارزیابها هنگام استفاده از دو روش سنتی یا کلی نگر و شاخص تحلیل خطاها وجود دارد. همچنین، مشخص شد میزان ضریب پایایی میان-ارزیاب(کرونباخ آلفا) در هنگام استفاده از شاخص تحلیل خطاها بیشتر از هنگام استفاده از روش کلی نگر است. همچنین, ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که مقیاس تحلیل خطاها همبستگی درونی گروه رابه میزان قابل توجهی بالا می برد . لغات کلیدی:ارزشیابی, شاخص نمره دهی, ارزشیابی عینی, پایایی, اعتبار,پرسش های تشریحی, ارزشیابی شخصی, ارزیابی کیفی ترجمه, خطاهای ترجمه ای, تحلیل خطاها, ارزشیابی کلی نگر
فاطمه کمالی محمدعلی رباط جزی
گوش دادن است که در واقع یکی از چهار مهارت اصلی هر زبان ( صحبت کردن ، گوش دادن ، خواندن و نوشتن ) ، اما آن را احساس می کندفعالیت های استرس زا برای زبان آموزان که اغلب قادر به پردازش اطلاعات به سرعت به اندازه کافی به درک بهتری از آنچه گفته شده است . معلمان زبان وظیفه به چالش کشیدن کمک به بهبود زبان آموزان درمهارت که شامل فرایندهایی که قابل مشاهده نبوده است ، به طوری که آنها ، هر چند با اکراه ، آنها را نادیده گرفت . برای حل این مشکل، یادگیرندگان باید به وضوح تشویق و ارائه شده با فرصت . بنابراین محقق در استراتژی که می تواند به طور بالقوه و به supportively توسط شنوندگان استفاده می شود متمرکز شده است. مطالعه حاضر اثر آگاهی از راهبردهای فراشناختی بر درک شنیداری زبان آموزان بالای متوسط ??ایران پرداخته شده است. در این مطالعه محقق شصت دانش آموزان در سطح بالاتر از متوسط ??در 2 کلاس به عنوان گروه کنترل و تجربی انتخاب ، انجام تحقیقات به مدت ده هفته در موسسه پژواک زبان بجنورد . اول از همه، او یک آزمون برای ارزیابی مهارت گوش دادن خود و آنها را همگن اداره می شود. سه ابزار اصلی برای انجام این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت . pbt آزمون تافل ، آیتم malq و طرح درس calla است . pbt آزمون تافل ، کهآزمون فهم گوش دادن ، به عنوانپیش آزمون مورد استفاده قرار گرفت و پس از درمان به عنوان پس آزمون در مطالعه دوباره اجرا شد . آزمون نشان داد تفاوت آماری معنیداری بین عملکرد دو گروه است . میانگین نمرات گروه های تجربی و کنترل در پیش آزمون در گروه کنترل 15.38 و 15.30 برای تجربی بودند. درمان، آموزش گوش دادن استراتژی های درک مطلب ، آغاز شده در گروه تجربی که در زمان ده هفته . malq و calla در درمان استفاده شد. در پایان، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایجشواهدی در حمایت از اثر راهبردهای فراشناختی بر درک مطلب گوش دادن ارائه شده است. میانگین نمره گروه شاهد 17.06 بود و در گروه شاهد15.9 بود و آن را می توان ادعا کرد که آگاهی از راهبردهای فراشناختیاثر معنی داری در گروه تجربی بود . یافته ها نشان داد که آموزش راهبرد فراشناختی می تواند گوش دادن مهارت درک مطلب دانش آموزان efl را بالا ببرد .