نام پژوهشگر: فتح اله نجارزادگان
سولماز کاراندیش احمد عابدی
در این رساله سخن از انسان است و مقام، تکریم، چگونگی محوریّت و حقوق وی در اسلام، تنها دین توحیدی (به معنای واقعی) در عصر حاضر. این معانی بلند را با عقاید سخیفی که مکاتب مادی در مورد انسان ارائه داده اند، مقایسه کرده ایم؛ عقایدی که با وجود شعارهای غلوآمیز در مورد انسان و محور دانستن میل او در همه ی امور، آدمی را از مقام بلندش به حقارت و فرودستی می کشاند. نشان داده ایم که دین توحیدی بالاترین مقام ممکن را برای انسان در نظر گرفته و وی را برای رسیدن بدان راهنمایی کرده است. به عبارت دیگر انسان در پرتو آموزه های توحیدی به محوریّت حقیقی در جهان و به کرامت واقعی دست می یابد و بالاترین حقوق برای وی در نظر گرفته می شود. در این رساله طیّ سه بخش به تبیین موضوع پرداخته ایم: بخش نخست: خلافت اللّهی انسان، بخش دوم: نشانه های محوریّت انسان در اسلام و بخش سوم: تفاوت محوریّت انسان در اسلام با انسان محوری غربی. در بخش نخست اصلی ترین مسأله و عامل کرامت انسان در نظام توحیدی و پیامدهای آن را بررسی می کنیم. در بخش دوّم شواهد دالّ بر محوریّت و تکریم انسان در این نظام بررسی می شود و در نهایت به بررسی اومانیسم و تفاوت آن با محوریّت انسان در دین می پردازیم و به چند شبهه در این زمینه پاسخ می دهیم و نتیجه می گیریم که محوریّت، کرامت و ارزش واقعی انسان تنها در پرتو آموزه های بلند اسلام و در گرو عمل به دستورات این دین مبین است.