نام پژوهشگر: محمد حسین مسعودی
عباس مهری ابرقویی محمد حسین مسعودی
بوم مجموع ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، محیط طبیعی و انسان ساخت یک مکان است. هر اثر معماری که با راهبردی از جنس عناصر بومی شکل پذیرد شایسته نامیده شدن به عنوان معماری بومی خواهد بود. معماری مردمی، معماری طبیعت گرا و معماری زمینه گرا همگی می توانند تفسیری درست از معماری بومی باشند ولی به شرط آنکه از چهار چوب ارزش ها و مفاهیم حاکم بر ویژگی های بومی مکان طرح خارج نشوند. شناخت مصداق های معماری بومی موجود در هر منطقه می تواند مناسب ترین راه برای مطالعه و استنتاج ارزش های بومی حاکم بر معماری آن منطقه باشد. البته نباید فراموش کرد که بررسی این ویژگی ها بدون در نظر گرفت خصوصیات فرهنگی، اجتماعی، رفتاری و شخصیتی جامعه انسانی مکان طرح، کاری باطل و بیهوده خواهد بود. کشف ویژگی های مردمی در کنار بررسی ویژگی کالبدی و غیر کالبدی بناهای معماری بومی آن منطقه است که می تواند منجر به استخراج احکام معماری بومی و شکل گیری راهبرد طراحی شود. نباید از نکته غافل بود که برخی از ویژگی های بومی و یا معماری بومی یک منطقه نیاز به ویرایشی جدید دارند تا بتوانند پاسخ گوی نیازها و شرایط جامعه امروزی باشند. البته در بررسی ویژگی های کالبدی بناها و خصوصیات مردمی منطقه نباید اسیر گستردگی و پیچیدگی های ذاتی مبانی و مفاهیم بوم شد بلکه با انتخاب یک یا چند ویژگی اصلی به عنوان راهبردی برای تدوین طرح و توجه به سایر ویژگی ها به عنوان عناصر پرداخت کننده طرح می توان به طرح شدن صحیح مسئله بوم در معماری امیدوار بود.
میثمه اکبرزاده محمد حسین مسعودی
این گفتار در آمدی است بر توصیفی مختصر از منزلت مقوله زیبا و مقدس هنر که امروزه در زندگی پر مشغله مردم در حال رنگ باخته است. امری که در گذشته مردم ایران و جهان با تار و پود زندگی هر انسانی عجین بوده است و فضیلتی با شکوه را برای صاحب خود به ارمغان می آورده است. در مجال کوشش شده است تا یاد آوری تاثیر زیبائی و تربیتی هنر بر رشد و تعالی انسان ها، به خصوص ایرانیان، به عنوان عضوی از زندگی مردم، جایگاه خود را تا حدی باز یابد. در این راستا با بیان تاریخ هنر در جهان و ایران و همچنین کاربرد عملی آن بر زندگی مردم و جنبه های زیبائی و کاربرد آن، کوشش شده است تا حدی ذهن را برای لزوم حضور هنر در زندگی به تامل وادار کند. با تکیه بر این اندوخته های تاریخی انگیزه انتخاب و پرداختن به این موضوع بیان شده است. به این منظور با بررسی های به عمل آمده در این پژوهش بهترین مکان برای سایت طراحی معرفی و مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه نمونه های مشابه داخلی و یک نمونه خارجی اهمیت دادن به هنر و هنرمند بیان شده است که برای استفاده عملی مفید فایده خواهد بود. با بررسی این عوامل با شناخت ویژگی ها خاص سایت که از نظر فرهنگی در شهر حائز اهمیت است، طراحی با الهام از فضاهای تاثیر گذار در معماری ایران، آغاز شد. امید است این مجموعه که شامل فضاهای متنوعی برای عوت از هنرمندان و استادکاران ایرانی است، پیشنهاد مناسبی برای آفرینش فضائی جهت فراهم آوردن امکان رویاروئی مستقیم مردم عامی و هنرمندان باشد و هنر ایرانی از این انزوای اجتماعی خارج شود و تا حدی به آغوش زندگی ایرانیان بازگردد و احترام و جایگاه خود را باز یابد. بیان این نکته ضروری است که ذات هنردوست ایرانیان تنها به یادآوری جمال شناسی هنر نیازمند است و احتیاج به حرف تازه در زمینه هنر برای مردم ایران نیست. هدف از طراحی این مجموعه یاد آوری این زیبائی کم رنگ شده و تاثیر عمیق آن بر جسم و روح آدمی است. مقدمه نمی توان از جنبه های روحی و جسمی انسان به عنوان موجودی تمام عیار سخن گفت و نیاز او را به زیبائی نادیده گرفت. همین نیاز او به زیبا بودن و زیبا ساختن منشاء آفرینش هنر است. هنری که بر هر شیء و رفتار و سخن و کلمه ای مهر زیبائی و برتری می نهاد و سازنده خود را فرد صاحب کمال و منزلت معرفی می کرد. در دنیای قدیم که بیشتر حرکت انسان ها فارغ از هر قوم و صنف و طبقه اجتماعی که بودند، کاملا الهی و رو به کمال حقیقت جویانه الهی بود، زیبائی نیز به عنوان جلوه ای از حقیقت بود و انسان نیز می کوشید خود را به این فضیلت حقیقی نیز مجهز کند. از این رو مقوله هنر به عنوان یکی از اصلی ترین ابزار های زندگی اجتماعی و فردی او جلوه گر بود. انسان گذشته آن چنان در هنر غرق بوده است که آن را به عنوان مقوله ای جدا از زندگی نمی انگاشته است. به مرور زمان با پیشرفت علم و تکنولوژی و تخصصی تر شدن فعالیت ها، دیگر فرصت آن نمی شد تا هر کسی به آفرینش هنر در امور روزمره خود بپردازد و مردم حاضر شده بودند با پرداخت هزینه ای بالاتر یک محصول زیبای هنری را خریداری کنند. به تدریج همین امر هم در زندگی مردم رنگ باخت و هنر به انزوائی تاریخی کشانده شد و هنرمندان در گوشه ای برای خود به آفرینش هنر دست می زدند. در این فرصت کوشش شده است تا با مطالعه جایگاه هنر در گذشته و اثر تربیتی و کمال طلبانه هنر بر روح و جسم انسان، اثرات زیان بار فقدان این عنصر مهم در زندگی بازشناخته شود و انگیزه ای برای کشاندن هنر و هنرمند به عرصه های اجتماعی فراهم شود. در این بین هنر سرشار از ذوق و پرتوان معماری، نقش اصلی را بر عهده دارد. به این شکل که در دنیای امروز نیز می توان با کمک معماری، فضائی را فراهم کرد تا عرصه رویاروئی چهره به چهره مردم کوچه و بازار با هنرمندان جامعه خود باشد و جریان شکل گرفتن یک اثر هنری و زحمت جانانه یک هنرمند روح و جان مردمان را با خود همراه کند تا علاقه مندی ذاتی مردم به هنر بار دیگر نمایان شود و خود به دست خود به اعتلای هنر سرزمین خود همت گمارند. طراحی مجموعه سرای هنر در شهر تهران، پیشنهادی است برای یادآوری ذات زیبائی خواه ایرانیان که خود و نیاکانشان هر کدام به فعالیتی می پرداختند که هنرنمائی و خلاقیت هنری جزء لاینفک آن بوده است. جائی که مردم بتوانند با هنرمندان جامعه خود مرتبط باشند و یا از محصولات هنری مورد علاقه شان، استفاده کنند و یا خود به یادگیری و انجام فعالیت هنری مشغول شوند. طرح مسئله کاوش هائی که قدیمی ترین تمدن های ایرانیان صورت گرفته است، کهن ترین شهرهای ساخته دست ایرانیان و اسباب اثاثیه آن ها در یک مورد خاص شباهت داشته اند. و آن تمایل سازندگان آن ها به "زیبا ساختن بوده است. همان انگیزه ای که هنر را در نزد ایرانیان ارجمند ساخته است و به عنوان یک فضیلت در بین آنان رواج داشته است. نمی توان فعالیتی الیت های ایرانیان را توصیف کرد و صفت زیبا یا هنرمندانه را در مورد آن به کار نبرد. چرا که این یک ایده ایدئولوژی زندگی برای ایرانیان به حساب می آمده است که هر چیز را زیبا بیافرنند. در ظروفشان، در لباس هایشان، در ابزار کارشان، در فرش زیر پایشان، در سقف و کف و در و پنجره خانه و مدرسه و مسجد و کوشک و بازارشان، در کلام و خط و نقششان، همه و همه خود نمائی نبوده است که "هنرنمائی" جاودانه جلوه می کرده است. این هنر، نه تنها چشم سر که جان آنان را نوازش می داده است و اعتقاد آنان بر این که چشم حرمت دارد و باید آن را ببیند که شان اوست، زندگی شان را غرق در زیبائی می کرده است و هنرمند جایگاهی والا داشته است. اما امروزه به دلایل خاص تاریخی، هنر و هنرمند از جایگاه شایسته خود در جامعه امروزی برخوردار نیست و بسیاری از هنر های سنتی ایرانی رو به فراموشی می روند و استادکاران در انزوا به سر می روند. فارغ از این مسئله باید گفت که انسان به زیبائی و ذات هنر محتاج است و بدون هنر نمی توان زندگی کرد. هویت هر کشوری بسته به فرهنگ و هنر آن است و بدون آن در جهان حرفی برای گفتن ندارد. به این سبب، برای موضوع رساله کارشناسی ارشد، پرداختن به مسئله کم رنگ شدن حضور همه جانبه هنر در زندگی مردم ایران انتخاب شده است که در نهایت به پیشنهادی برای طراحی فضائی می انجامد که در آن، هنر و هنرمند با حضور در بین مردم به یادآوری گرایش درونی ایرانیان به زیبائی و هنر بپردازد. برای نیل به چنین هدفی بایستی سوال های زیر را بررسی کرد: 1- چگونه می توان به فضایی معنادار که آکنده از روح جمال هنر است، دست یافت؟ فضایی که مراتب روحانی و انسانی هنرمند و مردم را در جسم معماری جلوه گر سازد و به معنای حقیقی گرایش به زیبائی حقیقی دست یافت؟ 2- چگونه ممکن است بتوان با درآمیختن مفاهیم امروزی هنر با مبانی حکمی جمال شناسی اعتقادی ایرانیان، فضائی طراحی کرد که مردمان امروز را از هر قشری به این مکان جلب کرد؟ 3- با توجه به جنبه اجتماعی هنر، چه جذابیت هایی باید در محدوده ایجاد گردد تا مخاطبین این مجموعه، با اجباری خودخواسته به آن مراجعه کنند؟ 4- چگونه می توان در شهری مانند تهران محدوده ای را شناسائی کرد که برای این فعالیت مناسب باشد؟ 5- آیا محدوده مورد نظر، ظرفیت پذیرش چنین کاربری را درسطح ملی دارد؟ 6- چگونه می توان فضائی را ایجاد کرد تا با حفظ آرامش هنرمندان برای انجام فعالیت هنریشان، از مردم استقبال کرد؟ 7- چه عوامل و معیارهایی می توانند به عنوان ارزش های طراحی متاثر از بافت شهری، دسترسی ها و هم جواری ها در محدوده به شمار آیند؟ 8- چگونه می توان فضایی گسترده در این سطح با چنین کاربری پر مخاطبی ایجاد کرد به نحوی که نسبت به کاربری های مهم هم جوار نا متناسب جلوه نکند؟ 9- فضای مورد نظر که در زمان امروز تهران طراحی و ساخته می شود ، چگونه با هنر های سنتی و کهن ایرانی ارتباط برقرار می کند و تناسبی جذاب را برای مردم و هنرمندان ایجاد می کند؟ فرضیه تحقیق 1- با توجه به این اصل که شهر تهران یکی از بزرگ ترین مراکز فرهنگی و اجتماعی در ایران و جهان اسلام است و این مطلب که آموزش فعالیت های هنری تا حدی مهجور مانده است، در نظر گرفتن این مجموعه در مرکز علمی و فرهنگی و سازمانی شهر تهران، مناسب به نظر می رسد. 2- بسیاری از استادکاران رشته های مختلف هنری در طول عمر هنری خود به مراتب انسانی والائی نیز دست پیدا کرده اند و آثاری جاودانه را خلق کرده اند. فراهم آوردن فرصتی برای دعوت آنان به اجتماع مردم و برقراری ارتباطی دوسویه با مردم و هنرمندان دیگر، مجال معرفی هنرشان در سطحی وسیع تر است. 3- با توجه به این که فضای طراحی در همسایگی بسیاری از آثار هنر و معماری تهران قرار دارد، توجه به معماری موضوع و توسعه آن به عنوان فضایی آموزشی، می توان این آثار را نیز بیشتر مورد توجه قرار دهد. 5- بوستان لاله با فضائی آرام و سبز، کیفیتی بالاتر از یک فضای شهری صرف را برای این مجموعه هنری فراهم می آورد و جنبه تفرج گاهی فضا را نیز تامین می کند. 6- استفاده از تکنولوژی روز در ساخت و ساز می تواند با مفاهیم و فضاهای تاثیر گذار معماری سنتی ایران همراه شود و مجموعه را جذاب تر کند. 7- عرضه محصولات هنری در این فضا، غیر از اشاعه توجه به هنر و هنرمند، گردش اقتصادی متعادلی را در این مجموعه حاصل می کند. 8- فاصله کم این محدوده با بسیاری از مراکز علمی، آموزش، سازمانی و ... زمینه حضور بسیاری از اقشار مردم را به این مجموعه فراهم می آورد. روش تحقیق در این موضوع خاص، در گام اول تحقیق به لحاظ جلوگیری از خطا در برخورد با موضوع، مفاهیم وابسته به موضوع، به عنوان سابقه تاریخی مقوله هنر، تشخیص داده شده است. هویت، توسعه هرکدام از مفاهیم مختص به هنر، از طریق بیان ویژگی های آن مفهوم، ممکن خواهد بود. توصیف ساختار آن، چگونگی پیدایش آن، (کل و نوع) از طریق قرار دادن عناصر و ترکیب آن ها با یکدیگر (کل و جزء) تحلیل و تفسیر شده است. از ملاک های ارزش یابی این مفاهیم، سودمندی و ثمر بخشی، اهمیت و اعتبار، ثبات درونی و از همه مهم تر ارتباط هر مفهوم با مفاهیم دیگر در عرصه تاریخی هنر و کاربرد آن در زندگی مردم ایران و معماری به عنوان یک هنر زیبا و با هویت، بررسی شده است. این مفاهیم در خدمت ابعاد نظریه ای تحقیق جهت همبستگی و وابستگی بین مفاهیم با زمان و مکان انجام و شکل می گیرد و بر پایه این کلیات جایگاه اجزاء روشن می شود. در حقیقت در این قسمت نسبت بین مفاهیم در قالب نظریه با زمان و مکان و موضوعات دانش معماری و شهر سازی تبیین و نقد خواهد شد. فرق عمده در این موضوع آن است که روند پدیدار شناسانه، غیر از گستره وسیع معماری در بحث هنر و فعالیت های هنری و حضور هنرمند در عرصه های اجتماعی، نیز اهمیت می یابد که به گستردگی ابعاد کار می انجامد. به لحاظ دست یابی به پوشش کامل و نیل به هدف موضوع مورد نظر و کاربردی نمودن آن، بررسی تجارب ایران وجهانی به روش زبان الگویی مطرح و توصیف و تحلیل خواهد شد. در این بررسی ها سعی می شود نمونه های مطرح مورد مطالعه قرار گیرند. در همین حین بررسی های تاریخی، محیطی، اجتماعی، فرهنگی ،کالبدی بر پایه اطلاعات موجود در کتب و گزارشات موردی و استفاده از تحقیقات محلی، انجام خواهد پذیرفت. در ادامه فرآیند پژوهش و در سطحی دیگر، با توجه به تمام موارد فوق و نتایج حاصل از آن مبانی نظری مطرح و از این دریچه اهداف، اصول و معیارهای طراحی تدوین می گردد. در گام نهائی انگاره برخورد با فضا که در مبانی نظری مطرح شده و تلفیق با ارزیابی شرایط ویژه (مکان و زمان) با رعایت اصول و معیارهای برنامه ریزی فیزیکی تدوین و در نهایت با ارائه گزینه ها و ایده های کلی و انتخاب گزینه بهتر به طراحی مجموعه و معماری بخشی از این مجموعه منجر خواهد شد.
هدیه دیهیمی محمد حسین مسعودی
تعاملات اجتماعی از عناصر بنیادین هر جامعه ای محسوب می شود. به نظر می رسد، چالش های اساسی در ساختار روابط اجتماعی در سطوح مختلف جامعه امروز ایران، ناشی از سست شدن پیوندهای اجتماعی است. در این شرایط، پیوند دادن افراد به شبکه ها و گروه ها، جهت انجام فعالیت های جمعی، می تواند به عنوان راه حلی برای گریز از فردگرایی و ارتقای سرزندگی حیات جمعی، مطرح باشد. مسأله پژوهش حاضر این است که با چه تمهیدات معمارانه ای، می توان بر روابط افراد در شهر ها، تأثیر مثبت گذاشته و از کاهش آن که در نهایت به مرگ حیات اجتماعی می انجامد، جلوگیری کرد. لذا در این نوشتار ابتدا با بررسی زمینه های نظری موضوع و آشنایی با مولفه های سازنده آن، نقش گروه ها و فعالیت های جمعی در ارتقای پویایی زندگی اجتماعی شهرها تبیین می گردد. سپس در قالب یک نمونه موردی به بررسی وضعیت حیات اجتماعی در شهر یزد از طریق پژوهش میدانی پرداخته می شود و احداث مرکزی فرهنگی -اجتماعی در سطح شهر، که زمینه ای مناسب جهت وقوع رویدادهای جمعی را فراهم سازد، به عنوان راهکاری جهت افزایش روابط غیررسمی افراد و پیوستن آنها به شبکه ها و گروه ها مطرح می گردد. این مرکز می تواند نقش موثری در ارتقای جامعه پذیری و متعاقباً فرهنگ پذیری افراد داشته باشد. ازآنجایی که فرایند اجتماع پذیری در فضاهای جمعی مستلزم حضور، مکث و تجمع افراد است، تلاش می شود احکامی معمارانه جهت افزایش حضورپذیری و تجمع پذیری در عرصه های فعالیت جمعی ارائه گردد. پویایی و سرزندگی اجتماعی شهرها، نظام پایدار اجتماعی را پی می ریزد. وجود فضاهای مناسب جهت حضور و برخورد افراد نظیر مراکز فرهنگی- اجتماعی ، سبب تداوم و استمرار حیات اجتماعی شهرها می شود. لذا بازتعریف موضوع ارتقای حیات اجتماعی می-تواند به عنوان یکی از مولفه های اساسی شکل گیری فضاهای جمعی موفق مطرح گردد. از نتایج حاصله در این تحقیق می توان جهت ارتقای کیفیت عرصه های جمعی موجود نیز بهره جست.
ابوالفضل حیدری محمد حسین مسعودی
در این تحقیق ابتدا عملکرد بازارچه مرزی میلک بر روی بخش های اقتصادی، فرهنگی،آموزشی، احتماعی و سیاسی منطقه سیستان مورد بررسی قرار گرفته و آنگاه فرضیه مبنی بر اینکه با بوجود آمدن بازارچه مرزی افرادی که به صوبت قاچاق کار میکنند جذب این بازارها شوند و تجارت غیرقانونی به تجارت قانونی تبدیل گردد. با توجه به بازارچه مرزی زابل که طرح اصلی تحقیق را شامل می شود، نکته اصلی که در ذهن تداعی می شود مرز است. ساماندهی و قانونمند کردن مبادلات مرزی از جمله مسائل عمده ای است که بازرگانی خارجی استان با آن روبرو می باشد. اغلب ساکنان منطقه مرزی به لحاظ نیافتن زمینه های اشتغال مولد این مناطق را رها کرده و به حاشیه شهرها مهاجرت می کنند. مهاجرت ساکنان مناطق مرزی غالبا زمینه ای را برای از بین بردن امنیت و صلح فراهم می سازد و لذا حفط ترکیب جمعیتی مناطق مرزی ازنظر حفظ امنیت ارضی کشور اهمیت فراوان دارد. فکر ایجاد بازارچه های مرزی مشترک از سال 1368 که قانون برنامه اول به تصویب رسید مورد توجه قرار گرفته است در سیاستهای کلی قانون برنامه اول صریحا اظهار شده است که برای جلوگیری از قاچاق کار در نقاط مرزی به خصوص مناطق جنوبی بررسی عملکرد بازارچه های مرزی و اینکه بر اقتصاد استان مربوط چه تاثیری دارند مستلزم در دست داشتن اطلاعات دقیق از فعالیتهای مربوط به صادرات و واردات در این بازارچه می باشد.
زینب وجدانی محمد حسین مسعودی
چکیده ندارد.