نام پژوهشگر: وحید تادیبی
داود مغانلو وحید تادیبی
پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی - میدانی است که به بررسی علل آسیب های رشته ی ورزشی کشتی از دیدگاه کشتی گیران می پردازد. جامعه ی آماری این پژوهش، کل کشتی گیران نخبه ی استان زنجان و نمونه ی آماری 200 نفر از این کشتی گیران می باشند که به صورت تصادفی ازبین افرادی که علاقه مند به همکاری بودند، انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش،پرسشنامه ای است که پژوهشگر ساخته و روایی این پرسشنامه توسط متخصصان مورد تائید قرار گرفته است و ضریب پایایی این پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ به دست آمده که مقدار محاسبه شده آن =???? r است و در سطح 05/0> p معنی دار است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ازدیدگاه کشتی گیران انجام تمرینات بدنسازی مناسب با 83%،شناخت و آگاهی در مورد انواع آسیب ها با 82 %، به کار گیری وسایل ورزشی و حفاظتی و تجهیزات ضروری شخصی و ایمنی در حین تمرینات و مسابقات با 79 % بیشترین تاثیر را در پیشگیری از بروز آسیب دیدگی داشته است. ضمنا از دیدگاه کشتی گیران شرایط روحی و روانی بد با 74%،اجرای تکنیک غلط و فنون خطرناک با 73% و سرد بودن یا گرم نکردن کافی بدن قبل از مسابقه یا تمرین با 64%در بروز آسیب دیدگی تاثیر داشته است. با توجه به اهمیت موارد ذکر شده ،به کار گیری تمرینات با وزنه ،گرم کردن کافی بدن قبل ازفعالیت ورزشی ،استفاده از وسایل ورزشی و حفاظتی و تجهیزات ضروری شخصی و ایمنی جهت کاهش میزان بروز آسیب دیدگی توصیه می گردد.
مهدی گودرزی وحید تادیبی
چکیده: تحقیق حاضر با منظور بررسی و مقایسه آثار آب درمانی و تمرینات pnf در درمان کمردرد مزمن انجام گرفت.آزمودنی های این تحقیق 30 نفر مرد مبتلا به کمردرد مزمن بودند که با آگاهی کامل از مراحل اجرای کار انتخاب شدند.بعد از آنکه آزمودنی ها تمایل خود را جهت شرکت در این تحقیق نشان دادند،به طور تصادفی در یکی از سه گروه آب درمانی،تمرینات pnfوکنترل طبقه بندی شده و پیش و پس از برنامه های آب درمانی و تمرینات pnf که به مدت 8 هفته و 3 بار در هفته انجام شد،میزان درد،انعطاف پذیری عضله همسترینگ و دامنه حرکتی کمر در آزمودنی های هر 3 گروه اندازه گیری شد.نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که آب درمانی و تمرینات pnf تأثیر معناداری بر کاهش میزان درد،افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ و دامنه حرکتی کمر دارد.اما نتایج حاصل از مقایسه تمرینات آب درمانی و تمرینات pnf نشان می دهد که بین تاثیر تمرینات آب درمانی و تمرینات pnf برکاهش میزان درد تفاوت معنا داری مشاهده نشد اما تاثیر تمرینات pnfبر میزان افزایش انعطاف پذیری عضله همسترینگ و دامنه حرکتی کمر نسبت به تمرینات آب درمانی بیشتر است.
عثمان عزیزپور وحید تادیبی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر تمرین ذهنی وتمرین بدنی و ترکیبی (ذهنی- بدنی ) برروی قدرت عضلات چهار سر رانی می باشد.60 نفر از افراد سالم و غیر ورزشکار با میانگین (سن 83/.±1/18 وقد 85/4±172 و وزن1/4± 83/63و bmi 33/1±78/21 و توانای تصویر سازی حرکت 08/2 ±75/18) در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در شش گروه 10 نفره (5 گروه تجربی 1 گروه کنترل ) تقسیم شدند. برنامه تمرینی در گروه ها ی تجربی 4 ست 8 تکراری در هر روز، 3 روز در هفته به مدت 6 هفته انجام دادند. گروه 1- 100 درصد بدنی : 8 تکرار را به صورت جسمی در هر ست انجام می دادند. گروه 2- 75 درصد بدنی و25 درصد ذهنی : در هر ست 6 تکرار را به صورت جسمی و 2 تکرار را به صورت ذهنی انجام می دادند . گروه 3-50 درصد بدنی و 50 درصد ذهنی : در هر ست 4 تکرار را به صورت جسمی و 4 تکرار را به صورت ذهنی انجام می دادند . گروه 4-25 درصد بدنی و 75 درصد ذهنی : در هر ست2 تکرار را به صورت جسمی و 6 تکرار را به صورت ذهنی انجام می دادند . گروه 5-8 تکرار را به صورت ذهنی و از طریق تصویر سازی جنبشی انجام دادند . گروه کنترل : هیچگونه تمرینی در طول دوره انجام ندادند. برای تعیین تفاوت و مقایسه بین گروه ها از آزمون anova و تست lsd در سطح معنی داری p<0/05 استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بیشترین افزایش قدرت را در گروه 1 به میزان 36/21 درصدو در گروه 2: 48/18 درصد و در گروه 3 : 23/15 درصد و در گروه 4: 69/14 درصد و در گروه 5: 11 درصد و در گروه کنترل 53/3 درصد نشان می دهد. پس می توان نتیجه گرفت که تمرین ذهنی می تواند باعث افزایش قدرت عضلات ران و نیز در تمرین ترکیبی ذهنی- جسمی هر چه میزان تمرین جسمانی بیشتری جزء برنامه تمرینی ترکیبی باشد افزایش قدرت بیشتری مشاهده خواهد شد.
مهدی رضایی وحید تادیبی
وضعیت بدنی مطلوب به فرد اجازه می دهد تا به طور کارا و موثر از بدنش استفاده کند. در مقابل، وضعیت بدنی ضعیف فشارهای غیر طبیعی بر بدن وارد کرده و باعث افزایش محدودیت در اجرا می شود(کندال، مک کریری و پرانس، 1993). برهم خوردن راستای طبیعی بدن در طول زمان رخ می دهد و موجب کوتاه شدن برخی از قسمتها و بلند شدن طرف مخالف آنها می گردد و ضعف هر دو طرف را به همراه خواهد داشت . تحقیقات نشان داده است که صدمات وارده بر اندام تحتانی بیش از صدمات وارده به اندام فوقانی، سر وصورت و تنه ( به ترتیب 27 ، 35 ، 8 و 7 درصد ) است . درمیان کل صدمات، آسیب مفصلی نسبت به آسیب های عضلانی و استخوانی از شیوع بیشتری برخورددار بوده و از این میان مفصل زانو، از جمله مفاصلی است که در معرض بیشترین خطر آسیب دیدگی (6/15 درصد) چه از نوع آسیب های حاد و برخوردی(2/30 درصد) و چه از نوع آسیب های ناشی از استعمال بیش از حد ( 4/18 درصد) می باشد . اضافه بار بیش از حد با اعمال فشار مداوم و بسیار مکرر ممکن است باعث ایجاد تغییر شکل های زاویه ای شدید در مفاصل و یا کاهش طول استخوان در پیش از دوره بلوغ، و در افراد بالغ باعث ایجاد تغییرات فرسایشی مفصل گردد(فراست 1979). اضافه بار بیش از حد نه تنها ممکن است منجر به آسیب دیدگی شود بلکه صدمه و آسیب دیدگی ساختار یک یا بیش از یک بخش از دستگاه عضلانی اسکلتی می تواند به کاهش ظرفیت عملکردی منجر شود . وودفورد وهمکارانش(1994) افت ناوی بزرگتر و لقی قدامی زانو را در اندام سالم افراد آسیب دیده رباط صلیبی قدامی در مقایسه با افراد بدون آسیب گزارش کرده اند
حمزه متقی وحید تادیبی
اثر تمرینات ورزشی بر هورمون های آنابولیکی برای رشد و نمو دوران کودکی بسیار حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین شنا بر میزان هورمون رشد در پسران 9 تا 11 ساله بوده است. بدین منظور از افراد داوطلب برای شرکت در تحقیق 15 نفر در گروه کنترل (با میانگین سنی 39/0± 39/9، قد 52/7 ± 53/133 و وزن 92/4±15/27) و 15 نفر در گروه تمرین (با میانگین سنی 30/0± 3/9، قد 53/7 ± 46/130 و وزن 39/7±04/27) به صورت تصادفی قرار گرفتند. گروه تمرینی تمرینات شنا را برای 8 هفته و 3 جلسه یک ساعتی در هفته فعالیت شنا را با شدت 45 تا65 درصد ضربان قلب بیشینه، انجام دادند. در حالیکه گروه کنترل فقط به فعالیت های روزمره خود ادامه دادند. نمونه خونی 48 ساعت پیش و پس از 8 هفته تمرین از هر دو گروه پژوهش در حالت ناشتا گرفته شد. یافته ها بیانگر افزایش معنی دار در ترشح هورمون رشد در اثر تمرینات شنا در گروه تمرین بود (000/0=(p در گروه کنترل تغییر معنی داری دیده نشد (474/0= (p.
سمیه فتحی وحید تادیبی
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرینات پیلاتس بر یادگیری،برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی و میزان اضطراب در دانشجویان شناگر مبتدی بود.بدین منظور 20 آزمودنی دختر دانشجوی دانشگاه کردستان با میانگین سنی(90/1±2/22) ،که همگی در رشته شنا مبتدی بودند در تحقیق حاضر شرکت کردند.آزمودنیها به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند.گروه تجربی تمرینات پیلاتس همراه با آموزش شنا و گروه کنترل فقط تمرینات شنا را انجام می دادند. گروه تجربی تمرینات پیلاتس را به مدت 45 دقیقه قبل از آموزش شنا انجام می دادند ، سپس به هر دو گروه تمرینات شنا به مدت 8 هفته به صورت سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 1 ساعت توسط یک مربی مجرب شنا که دارای کارت فدراسیون بود داده شد. قبل و بعد از جلسات آموزشی ، از آزمودنی ها پیش آزمون و پس آزمون شامل: پرسشنامه اضطراب بک و آزمون های انعطاف پذیری،ترکیب بدنی، قدرت و سنجش یادگیری شنای کرال سینه بعمل آمد،همچنین در پایان هفته چهارم از فاکتورهای ذکر شده، میان آزمون بعمل آمد . نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که گروه تجربی در یادگیری شنای کرال سینه ،انعطاف پذیری و قدرت به طور معناداری بهتر از گروه کنترل بود (05/0p<)،اما در فاکتورهای اضطراب،توده چربی و توده بدون چربی تفاوت معنی داری دیده نشد . با توجه به الگوی نتایج تحقیق حاضر می توان گفت ، تمرینات پیلاتس بر میزان یادگیری شنای کرال سینه ،انعطاف پذیری و قدرت عضلانی شناگران مبتدی موثر بوده اما بر اضطراب و ترکیب بدنی آنها تاثیر معنی داری ندارد.این یافته ها اثربخشی تمرینات پیلاتس را درحیطه یادگیری حرکتی و فاکتورهای جسمانی نشان می دهد.با توجه به این که تمرینات پیلاتس باعث بهبود انعطاف پذیری کمربند شانه ، قدرت پشت و پا و یادگیری شنای کرال سینه شده است پیشنهاد می شود شناگران قبل از شنا کردن تمرینات پیلاتس را در برنامه تمرینی خود قرار دهند. باتوجه به تاثیر این تمرینات بر فاکتور قدرت،انعطاف و یادگیری پیشنهاد می شود در رشته هایی که نیاز به این فاکتورها دارند این تمرینات به کار گرفته شوند.
خدیجه فریدون فرا وحید تادیبی
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر هیپوکسی تناوبی بر شاخص های عملکرد ریوی و عملکرد تست هیپوکسی کوهنوردان انجام گرفته است. بدین منظور، 12 کوهنورد زن با میانگین سنی 29 سال، میانگین قدی 41/162 سانتی متر و میانگین وزنی 15/54 کیلوگرم، پس از تکمیل پرسشنامه سلامتی و آموزش آزمون های اسپیرومتری و دستگاه هیپوکسی کیتور، یک روز قبل از اعمال مداخله هیپوکسی تناوبی در پیش آزمون تست اسپیرومتری و تست هیپوکسی شرکت کرده و سپس به طور تصادفی به دو گروه کنترل (گروهی که به زندگی عادی خود ادامه دادند) و تجربی (گروهی که 3 هفته و هفته ای 5 روز روزانه یک ساعت، هوای هیپوکسی را به شکل تناوبی، 5 دقیقه هوای هیپوکسی و 5 دقیقه هوای نرموکسی، از طریق دستگاه هیپوکسی کیتور استنشاق نمودند) تقسیم بندی شدند. یک روز پس از پایان پانزدهمین جلسه تمرین هیپوکسی تناوبی، پس آزمون تست اسپیرومتری و تست هیپوکسی توسط هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحقیق نشان دادند که اجرای یک دوره تمرین هیپوکسی تناوبی، تنها سبب افزایش معنی دار pef گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. در سایر پارامترها شامل vc ، mvv، fvc ، 75 %-25% fef و fev1 تغییر بارزی وجود نداشت. در عملکرد تست هیپوکسی، پروتکل تمرینی موجب افزایش معنی دار td و کاهش معنی دار tr گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. پس از گذشت سه هفته مورد نظر، tr گروه کنترل نیز کاهش معنی دار داشت.
یزدان فروتن وحید تادیبی
پژوهش حاضر در بررسی اثرات تمرینات موازی(هوازی مقاومتی موازی) بر توسعه قدرت، و با هدف بررسی تاثیر شدت تمرین هوازی (بیشینه و زیربیشینه) موجود در تمرینات موازی از یک طرف، و فاصله استراحتی موجود میان تمرینات هوازی و مقاومتی(بلافاصله، 4، 8 و 24 ساعت) بر تعداد کل حرکات انجام شده با وزنه 75 درصد یک تکرار بیشینه و قدرت یک تکرار بیشینه انجام شده است. بدین منظور، 16 ورزشکار پسر به روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه هشت نفره تمرین موازی (هوازی بیشینه- مقاومتی، و هوازی زیربیشینه- مقاومتی) قرار گرفتند. در پروتکل تمرینی، تمرین هوازی بیشینه شامل 6 نوبت دویدن اینتروال 4 دقیقه ای با شدت 95 تا 100 درصد ضربان قلب ذخیره با 4 دقیقه استراحت فعال بین نوبت ها، وتمرین هوازی زیربیشینه شامل 36 دقیقه دویدن مداوم با شدت 75 درصد ضربان قلب ذخیره، و تمرین قدرتی شامل 4 ست حرکت پرس سینه و پرس پای شیب دار با باری معادل 75 درصد تکرار بیشینه بود. همه آزمودنی ها در 9 جلسه تمرینی شرکت کرده و به دنبال تمرین هوازی، پرس سینه و پرس پای شیب دار را با فواصل استراحتی بلافاصله، 4، 8 و 24 ساعت انجام دادند. بین جلسات تمرینی، و به منظور جلوگیری از دچار شدن آزمودنی ها به بیش تمرینی، 48 ساعت استراحت قرار داده شده بود. در جلسه اول، تمرینات قدرتی بدون انجام تمرینات هوازی و به عنوان پیش آزمون انجام شد. اما از جلسه دوم تا نهم، آزمودنی ها دو حرکت پرس سینه و پرس پای شیب دار را با فاصله های استراحتی بلافاصله، 4، 8 و 24 ساعت انجام دادند.در چهار جلسه، تعداد تکرار های انجام شده با وزنه 75 درصدی یک تکرار بیشینه، و در چهار جلسه دیگر، قدرت یک تکرار بیشینه در دو حرکت پرس ارزیابی شد. آزمون های کولموگروف -اسمیرنوف، تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، t-test و آزمون تعقیبی بن فرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، مدت زمان استراحتی اعمال شده بین دو نوع تمرین(قدرتی و هوازی) بر تعداد تکرار ها و حداکثر قدرت پرس پا اثر معناداری دارد در حالی که بر نعداد تکرار ها و حداکثر قدرت پرس سینه اثر معناداری ندارد. در ضمن در سه حالت استراحتی بلافاصله، 4و 8 ساعت تعداد تکرارها و حداکثر قدرت کاهش معناداری را در حرکت پرس پا نسبت به دو حالت کنترل و 24 ساعت نشان داد. همچنین بین دو حالت کنترل و 24 ساعت تفاوت معناداری نشان داده نشد.در ضمن تضعیف توسعه قدرت در هر دو گروه تمرین موازی اتفاق افتاد که در گروه تمرین هوازی بیشینه این کاهش مشهودتر بود. به توجه به یافته های پژوهش می توان بیان کرد، در فاصله استراحتی کمتر از 8 ساعت استقامت عضلانی و حداکثر قدرت کاهش قدرت اتفاق می افتد که این تضعیف قدرت به گروه ویژه ای از عضلات که در فعالیت های هوازی درگیر بوده اند محدود می شود. در ضمن اثر نوع تمرینات بر توسعه قدرت اثر گذار نبوده و عواملی مثل مدل خستگی روانشناختی(روانی ) – انگیزشی، خستگی محیطی و مرکزی بر تضعیف توسعه قدرت تاثیر گذار می باشند.
سکینه نیک سرشت داریوش شیخ الاسلامی وطنی
چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثر هیپوکسی تناوبی (ihe) بر میزان گرلین در افراد چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. بدین منظور 10 آزمودنی چاق(3مرد، 7 زن)، با شاخص توده بدنی بیشتر از 30 و دامنه سنی 50 تا 70 سال که به دیابت نوع دو مبتلا بوده و حداقل در یک سال گذشته سابقه ی شرکت در هیچ برنامه تمرینی منظمی را نداشته اند، به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. مداخله تمرینی شامل 15 جلسه مداوم هیپوکسی تناوبی، هر روز یک ساعت (5 دقیقه هیپوکسی، 5 دقیقه نورموکسی) بود. شدت هیپوکسی در 5 روز اول، دوم و سوم به ترتیب معادل 12، 11 و 10 درصد بود. نمونه های خونی جهت اندازه گیری گرلین و انسولین در 5 نوبت، به ترتیب روز اول و هفتم در حالت ناشتا و روز 15 در سه نوبت ناشتا، بلافاصله و 6 ساعت بعد از مداخله هیپوکسی گرفته شد. ترکیب بدن و حداکثر اکسیژن مصرفی در دو نوبت پیش و پس آزمون اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون آنوای تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی، و همچنین t همبسته نشان داد که گرلین و انسولین بعد از مداخله 14 روزه هیپوکسی تفاوت معناداری را نشان ندادند. شاخص توده بدن کاهش 8/2 درصدی را نشان داد )05/0(p>. اما مداخله 15 روزه هیپوکسی باعث افزایش 9 درصدی در vo2max شد )05/0 >(p. در کل یافته های تحقیق حاضر بیانگر آن است که هیپوکسی تناوبی علیرغم تأثیر مثبت بر vo2max، باعث تغییر در غلظت سرمی هورمون های انسولین و گرلین نمی شود.
افسانه آستین چپ وحید تادیبی
تمرین عضلات دمی می تواند عملکرد استقامتی را در ورزشکاران رقابتی در محدوده ای از ورزش ها بهبود بخشد. با این وجود تحقیقات معدودی به بررسی تاثیر تمرینات تنفسی بر شناگران پرداخته است. به علت ویژگی های خاص سیستم تنفس در شناگران، این تحقیق به بررسی تاثیر تمرین عضلات دمی بر عملکرد تهویه ای و عملکرد سرعتی در شناگران پرداخته است. روش شناسی: 16 نفر از اعضای تیم شنای دختران استان کرمانشاه به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به شکل تصادفی به دو گروه 8 نفری شبه تمرین (با میانگین سن 98/1±75/10 سال، قد 7/14±68/140 سانتیمتر، وزن 61/10±17/32 کیلوگرم) و تجربی (با میانگین سن 18/2±75/10 سال، قد 62/13±68/143سانتیمتر ، وزن 01/9±6/36 کیلوگرم) تقسیم شده و به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، 30 تنفس در هر جلسه) به تمرین پرداختند. شدت تمرین در گروه تجربی معادل عدد 5 (شدید) و در گروه شبه تمرین معادل با عدد 1 (خیلی سبک) در مقیاس بورگ اصلاح شده بود. .قبل و پس از پروتکل تمرینی از شناگران آزمون اسپیرومتری به عمل آمد و تست های 25، 50 و 100 متر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t و نرم افزار spss (سطح معنی داری 05/0p<) استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که پس از اعمال تمرین عضلات دمی، مقادیر fvc، fev1 و fev1/fvc در هر دو گروه نسبت به پیش آزمون تغییر معناداری نداشته است(05/0p<). عملکرد شناگران گروه تجربی در مسافت 25 متر به صورت معنی داری بهبود پیدا کرده بود (05/0p<)ولی در 50 و 100 متر، تغییر معنادار نبوده است. بحث و نتیجه گیری:این پژوهش نشان داد که اختلاف معناداری در عملکرد ریوی میان شناگرانی که در برنامه تمرینی imt و شناگرانی که در گروه شبه تمرین شرکت کرده اند وجود ندارد. یک دلیل احتمالی برای این نتایج می تواند قوی تر بودن سیستم تنفس در شناگران باشد. سازگاری های فیزیولوژیکی که ممکن است پس از تمرینات imt در عضلات تنفسی اتفاق بیفتد، می تواند بهبود معنادار عملکرد گروه تجربی در شنای 25 متر را توضیح دهد، اما در رکورد شنای 50 و 100 متر تغییر معناداری مشاهده نشد؛ مکانیزم های درگیر در نتایج بدست آمده هنوز شناسایی نشده اند.
مهناز نوروزی وحید تادیبی
هدف از این پژوهش بررسی اثر مکمل آب پنیر به همراه تمرینات قدرتی بر ترکیب بدن و لیپیدهای سرم زنان دارای اضافه وزن بود.بدین منظور 18 زن دارای اضافه وزن در دامنه سنی20 تا 35 سال و با شاخص توده بدنی (bmi) در دامنه 25 تا 30 کیلوگرم بر مترمربع به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پژوهش دو گروه مکمل و دارونما به مدت هشت هفته انجام گرفت.گروه مکمل آب پنیرایزوله شده( به مقدار 2/1 گرم برکیلوگرم وزن بدن در روز) وگروه دارونما مالتودکسترین به همان مقدارگروه مکمل مصرف کردند. تمرینات قدرتی شامل اسکات پا، پرس سینه، پرس پا، پایین کشیدن کابل، بازکردن زانو با دستگاه و حرکت قایقی می شد که پس در سه مرحله مقدماتی (10 تکرار بیشینه با 70 درصد وزنه 10 تکرار بیشینه)، اضافه بار (10 تکرار بیشینه با 80 درصد وزنه 10 تکرار بیشینه) و اضافه بار پیشرونده (10 تکرار بیشینه با 90 درصد وزنه 10 تکرار بیشینه) انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین دو گروه تنها در لیپوپروتئین کم چگال (ldl) و شاخص توده بدن (bmi )تفاوت معناداری وجود دارد (به ترتیب 049/0 p=و03/0 p=) و مکمل آب پنیر به همراه تمرینات قدرتی موجب کاهش معناداری در این شاخص ها شد. هر چند در گروه مکمل کلسترول و تری گلیسیرید کاهش بیشتر و hdl افزایش بیشتر داشت اما تفاوت بین گروه ها از نظر آماری معنادار نبود. نتایج بررسی ترکیب بدن نیز نشان داد که در بین درصد چربی بدن و شاخص توده بدن دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. توده بدون چربی(lbm ) درگروه دارونما کاهش و در گروه مکمل افزایش یافته اما تفاوت بین گروه ها معنادار نبوده است.
داود بیات وحید تادیبی
برای ورزشکارانی که باید حجم زیادی از تمرینات قدرتی و سرعتی را در یک بازه زمانی محدود انجام دهند، گنجاندن این دو سبک تمرین در برنامه روزانه به یک ضرورت تبدیل شده است. در این موارد، تمرین قدرتی معمولاً پیش یا پس از تمرین اختصاصی پر شدت آن رشته ورزشی خاص اجرا می شود. از آنجا که هورمون رشد یک هورمون آنابولیک قوی است، استفاده از رویکردهای تمرینی موثر برای افزایش حداکثری آن بسیار حائز اهمیت است. لذا، هدف این پژوهش، بررسی اثر ترتیب درون جلسه ای تمرین های همزمان قدرتی- سرعتی بر پاسخ حاد هورمون رشد بود. در این راستا، 9 آزمودنی مرد تمرین کرده قدرتی با میانگین سنی 1/4 ± 1/24 سال، دو ترتیب مختلف تمرین همزمان قدرتی- سرعتی و سرعتی- قدرتی را در روزهای مختلف اجرا کردند. تمرین قدرتی شامل 1 ست گرم کردنی 15 تکراری با 50 درصد وزنه 10 تکرار بیشینه و سه ست اصلی 10 تکراری با وزنه 10 تکرار بیشینه برای 4 حرکت پرس سینه با هالتر، کشش زیربغل از بالای سر، اسکوات و پرس سرشانه با هالتر بود. زمان استراحت بین تمام ست ها و حرکات نیز 90 ثانیه در نظر گرفته شد. تمرین سرعتی شامل 8 تکرار 30 متری دو سرعت بیشینه با 45 ثانیه وقفه استراحتی بود. در هر دو ترتیب، آزمودنی ها پس از پایان بخش اول تمرین به مدت 10 دقیقه استراحت می کردند. نمونه گیری خون در هر جلسه سه بار (پیش از تمرین، پس از بخش اول و پس از بخش دوم تمرین) برای هر آزمودنی انجام می شد. یافته های پژوهش نشان داد که پس از یک جلسه تمرین همزمان قدرتی- سرعتی، افزایش معنی داری در سطح هورمون رشد در مقایسه با پیش از تمرین به وجود می آید (p?0.05). با این حال، بین دو ترتیب مختلف اجرای تمرین همزمان (قدرتی-سرعتی در مقابل سرعتی- قدرتی)، تفاوت معنی داری از نظر پاسخ حاد هورمون رشد مشاهده نشد. به طور کلی، انجام تمرین سرعتی پیش یا پس از تمرین قدرتی نه تنها اثر بازدارندگی بر پاسخ هورمون رشد به تمرین قدرتی ندارد، بلکه باعث افزایش پاسخ این هورمون می گردد.
پریسا بنائی وحید تادیبی
هدف این پژوهش بررسی آثار تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) با و بدون استراحت بر برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بوده است. بدین منظور 33 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی به 3 گروه 1) گروه تمرین ترکیبی با 20 دقیقه استراحت، 2) گروه تمرین ترکیبی بدون استراحت و 3) گروه گواه تقسیم شدند. مداخله تمرینی شامل 8 هفته سه جلسه ای فعالیت هوازی و مقاومتی بود. ابتدا به مدت 10 دقیقه فعالیت گرم کردن و پس از آن تمرین مقاومتی شامل 6 حرکت: نشست و برخاست با وزنه، بارفیکس اصلاح شده، دراز نشست با توپ مدیسین بال، شنای سوئدی، سرشانه با دمبل و حرکت زیر بغل با دمبل که در 3 ست با 10 تکرار و فواصل استراحتی 90 ثانیه ای بین ست ها و 3 دقیقه ای بین هر حرکت اجرا شد. پس از انجام بخش مقاومتی تمرین آزمودنی های گروه بدون استراحت و با استراحت بخش هوازی تمرین را اجرا کردند. برنامه تمرین هوازی شامل حرکات ایروبیک به مدت 30 دقیقه بود. شدت تمرین هوازی از اولین تا آخرین جلسه به صورت تدریجی افزایش داشت، به گونه ای که در 2 هفته اول با شدتی معادل 11 از شاخص درک فشار تمرین کردند و هر 2 هفته شدت تمرین معادل 1 امتیاز افزایش یافت (در 2 هفته آخر 14rpe=). هموگلوبین گلیکوزیله، گلوکز خون ناشتا?، پروتئین واکنش گر c، مقاومت به انسولین، نیم رخ چربی و ترکیب بدن پیش و پس از مداخله در هر سه گروه اندازه گیری شد. در گروه اول و دوم کاهش معناداری در سطوح گلوکز خون ناشتا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی پایین، نسبت دور کمر به باسن، توده چربی احشایی و درصد چربی بدن و افزایش معنادار در توده عضلانی بدن مشاهده شد. هموگلوبین گلیکوزیله، پروتئین واکنش گر c، لیپوپروتئین با چگالی بالا، شاخص توده بدن، توده چربی زیرپوستی و مقاومت به انسولین و وزن تفاوت معناداری نسبت به پیش آزمون نداشتند. به طور کلی تمرین ترکیبی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می تواند موجب بهبود برخی از عوامل خطرزای قلبی عروقی باشد و با توجه به اینکه انجام تمرین هوازی با فاصله 20 دقیقه پس از تمرین مقاومتی می تواند آثار سودمندی مشابه با انجام تمرین هوازی بلافاصله پس از تمرین مقاومتی داشته باشد، بنابراین می توان با در نظر گرفتن بروز خستگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 و احتمال افت قند خون و پرهیز از خستگی بیش از حد این افراد در یک جلسه تمرین ترکیبی اجرای تمرین ترکیبی مقاومتی-هوازی را با 20 دقیقه فاصله استراحتی پیشنهاد کرد.
سعیده احمدی گودینی وحید تادیبی
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 4هفته تمرین استقامتی- مقاومتی و مصرف مکمل آهن بر شاخصهای هموگلوبین و فریتین خون دختران فعال بوده است. بدین منظور،16 دختر فعال به طور تصادفی به دو گروه هشت نفره آزمایش ( تمرین استقامتی- مقاومتی با مکمل آهن) و کنترل (تمرین استقامتی-مقاومتی با دارونما) تقسیم شدند.نتایج مقایسه پیش آزمون با پس آزمون توسط آزمون t جفت نشان داد که تمرین استقامتی- مقاومتی با مکمل آهن موجب تغییرات معنادار در هموگلوبین و فریتین نشد. تمرین استقامتی- مقاومتی با دارونما نیز نتوانست موجب تغییرات هموگلوبین و فریتین شود .
علی جمشیدی حسین آبادی وحید تادیبی
هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مکمل کافئین بر قدرت، استقامت عضلانی و آمادگی هوازی کشتی¬گیران نخبه استان کرمانشاه بود. بدین منظور 20 کشتی¬گیر نخبه پسر آموزشگاهی در دامنه سنی 20-18 سال به¬صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پژوهش در دو گروه مکمل (10نفر) و دارونما (10نفر) به صورت تصادفی دو جلسه در هفته به مدت دو هفته در یک طرح دو سوکور متقاطع انجام گرفت. هفته اول،گروه مکمل کافئین (به مقدار 6 میلی¬گرم به کیلو¬گرم وزن بدن به صورت کپسول) و گروه دارونما (پودر نشاسته به صورت کپسول به همان مقدار گروه مکمل) یک ساعت قبل از انجام تست¬های قدرت عضلانی (rm1) پرس سینه، استقامت عضلانی (تست بارفیکس) و توان هوازی بیشینه(یویو) مصرف کردند. هفته دوم، همین آزمون¬ها تکرار شد با این تفاوت که جای گروه¬ها از نظر مصرف کافئین یا دارونما عوض شد. نتیجه: مصرف دوز (mg/kg6) مکمل کافئین افزایش معناداری در قدرت عضلانی کشتی¬گیران نخبه نداشت اما افزایش معناداری در استقامت عضلانی و آمادگی هوازی داشت.
زینب عبدی ناصر بهپور
ارکسین a پلی پپتیدی است که می تواند در تنظیم فشار خون و عملکرد قلبی عروقی نقش داشته باشد. پژوهش ها نشان داده اند که هم فعالیت بدنی و هم هیپوکسی در پیش گیری و درمان پرفشار خونی موثر بوده اند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه آثار تمرین هوازی و هیپوکسی تناوبی بر سطح ارکسین a سرم، فشار خون سیستولی و دیاستولی در افراد مبتلا به پیش پر فشار خونی بوده است. بدین منظور10 مرد و زن مبتلا به پیش پر فشار خونی با میانگین سنی 3/07±7/51 سال به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت و در روزهای جداگانه یک وهله تمرین هوازی و یک وهله هیپوکسی تناوبی اجرا کردند. تمرین هوازی به مدت 40 دقیقه با شدت 70 درصد ضربان قلب ذخیره بر روی تریدمیل انجام شد. در وهله هیپوکسی تناوبی، 5 دقیقه هوای هیپوکسی (11 درصد اکسیژن) و 5 دقیقه هوای نورموکسی (هوای اتاق) به طور متناوب برای یک ساعت در حالت نشسته استنشاق شد. پیش و پس از وهله تمرین هوازی و هیپوکسی تناوبی پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. متغیر های مورد اندازه گیری شامل ارکسین a، فشار خون سیستولی و دیاستولی بود. سطح ارکسین a پس از هر دو مداخله کاهش یافت ولی این کاهش فقط پس از هیپوکسی تناوبی معنی دار بود. فشار خون سیستولی پس از هر دو مداخله کاهش معنی داری داشت و بین این کاهش ها اختلاف معنی داری دیده نشد. همچنین بین کاهش در سطح ارکسین a و فشار خون سیستولی پس از هیپوکسی تناوبی رابطه مستقیم معنی داری دیده شد. فشار خون دیاستولی پس از هر دو مداخله کاهش معنی داری یافت و این کاهش پس از تمرین هوازی به طور معنی داری بیشتر از هیپوکسی تناوبی بود. در نتیجه گیری کلی، در مبتلایان به پیش پر فشار خونی، فشار خون پس از یک وهله تمرین هوازی یا هیپوکسی تناوبی کاهش می یابد و همچنین هیپوکسی تناوبی می تواند به طور معنی داری سطح ارکسین a را در این دسته افراد کاهش دهد و این کاهش با کاهش در فشار خون سیستولی همبستگی دارد.
احسان حسینی نژاد وحید تادیبی
بسیاری از ورزشکاران به دلیل کمبود وقت مجبور هستند حجم زیادی از تمرین¬های مقاومتی و سرعتی را در یک بازه زمانی محدود انجام دهند. کشتی¬گیران از جمله ورزشکارانی هستند که به سرعت و قدرت نیاز دارند و معمولاً تمرین مقاومتی را پیش یا پس از تمرین تخصصی خود اجرا می¬کنند. از آنجا که هورمون رشد یک هورمون آنابولیک قوی است، استفاده از رویکرد¬های تمرینی موثر برای افزایش حداکثری آن بسیار حائز اهمیت است. لذا، هدف این پژوهش بررسی ترتیب¬دهی آثار تمرین ترکیبی (سرعتی - مقاومتی) در صبح و بعدازظهر بر پاسخ¬ حاد هورمون رشد بود. در این راستا 10 مرد کشتی¬گیر با میانگین سنی 1/3±4/23 سال دو ترتیب متفاوت تمرین سرعتی و مقاومتی (یکی در صبح و دیگری عصر همان روز) را در دو روز جداگانه اجرا کردند. تمرین مقاومتی شامل 1 ست گرم کردنی 15 تکراری با 50 درصد 10 تکرار بیشینه و سه ست 10 تکراری با حدود 75 درصد یک تکرار بیشینه برای شش حرکت: پرس پا، پرس سینه، اسکوات، کشش زیر بغل از بالای سر، اکستنشن پا و پرس سرشانه بود. زمان استراحت بین همه ست¬ها 90 ثانیه بود. پروتکل تمرین سرعتی شامل 8 ست 5 ثانیه¬ای دوی سرعت بیشینه در یک سالن ورزشی مسقف با فواصل استراحتی 30 ثانیه¬ای بود. آزمودنی¬ها به طور تصادفی در دو ترتیب تمرینی مقاومتی – سرعتی و سرعتی – مقاومتی در دو نوبت صبح و عصر شرکت کردند. نمونه¬گیری خون پیش و بلافاصله پس از تمرین صبح و عصر انجام شد. یافته¬های این پژوهش نشان داد که تمرین مقاومتی و سرعتی هر دو باعث افزایش سطح هورمون رشد نسبت به پیش از تمرین شدند، اما این افزایش فقط پس از تمرین مقاومتی معنی¬دار بود. همچنین دو ترتیب متفاوت تمرین ترکیبی (مقاومتی-سرعتی در مقایسه سرعتی-مقاومتی) از نظر پاسخ حاد هورمون رشد تفاوت معنی¬داری با هم نداشتند. به طور کلی اجرای تمرین سرعتی و مقاومتی با فاصله استراحتی حدود هشت ساعته، اثر بازدارندگی بر پاسخ حاد هورمون رشد به وهله دوم تمرین ندارند.
یونس مرادی محمدرضا اسد
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر فعالیت های بدنی در دو نوبت صبح و عصر بر فاکتورهای رئولوژیکی خون بود. بدین منظور 16 آزمودنی مرد سالم (میانگین سن: 20/37 سال، قد: 179/68 سانتی متر و وزن: 70/43کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت نمودند. در این تحقیق آزمودنی ها یک فعالیت هوازی 12 دقیقه دویدن (کوپر) را در دو زمان مختلف روز (صبح و عصر) و به طور تصادفی انجام دادند. در هر جلسه آزمودنی ها پس از گرم کردن و انجام یک سری حرکات کششی به مدت 12 دقیقه شروع به دویدن کردند. ضربان قلب، فشار خون و دمای بدن قبل و بعد از آزمون اندازه گیری شد. در این تحقیق از هر آزمودنی دو نمونه خونی (هر نمونه 10 سی سی) قبل و بلافاصله بعد از هر آزمون از ورید بازویی آنتی کیوبیتال گرفته شد. نمونه های خونی برای تعیین مقادیر فاکتورهای رئولوژیکی خون از قبیل هموگلوبین، هماتوکریت، فیبرینوژن، آلبومین، رسوب گلبول قرمز و پروتئین تام آنالیز شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که زمان صبح و عصر، هماتوکریت (0/416=p)، رسوب گلبول های قرمز (0/138=p)، هموگلوبین (0/278=p)، فشارخون سیستولی (0/054=p)، فشارخون دیاستولی (0/221=p) و ضربان قلب (0/360=p) به فعالیت بدنی تأثیر معنی داری ندارد و بر پاسخ به فیرینوژن (000/0=p)، پروتئین تام (0/004=p)، آلبومین (0/040=p) و دمای بدن (0/021=p) به فعالیت بدنی تأثیر معناداری دارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری نمود که افزایش پارامترهای رئولوژیکی خون در پاسخ به ورزش به استثنای فیبرینوژن، پروتئین تام، آلبومین و دمای بدن وابسته به صبح و عصر نبودند.
سحر چراغی پرتلولو وحید تادیبی
چکیده هدف از این پژوهش بررسی سطوح ارکسین a و استعداد ابتلا به کوه گرفتگی حاد (ams) می باشد. بدین منظور 14 آزمودنی (6 کوهنورد و 8 غیر کوهنورد) به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی های کوهنورد سابقه صعود به ارتفاعات بالای 4000 متر را داشتند و حداقل در یک ماه گذشته به ارتفاعات بالای 3000 متر صعود کرده بودند. از سوی دیگر آزمودنی های غیر کوهنورد افراد عادی بودند که سابقه صعود به ارتفاعات را نداشتند و به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. آزمودنی ها پس از اخذ رضایت نامه کتبی، باید 24 ساعت را در ارتفاع اقامت می کردند. قبل از صعود، در ساعت 9 صبح از همه آزمودنی ها یک مرحله نمونه گیری خون و اندازه گیری spo2 انجام شد. سپس توسط تله کابین به ایستگاه 7 توچال با ارتفاع 3900 متری انتقال داده شدند که پس از رسیدن و 30 دقیقه استراحت یک نمونه گیری خون دیگر و اندازه گیری spo2 انجام شد. بعد از 6، 12 و 24 ساعت پرسشنامه های لیک لوئیس جهت بررسی بروز علائم ams توسط آزمودنی ها تکمیل گردید و همزمان میزان spo2 نیز اندازه گیری شد. در نهایت مرحله سوم خونگیری در صبح روز بعد ساعت 9 صبح انجام گردید. از آزمون t مستقل و همبستگی پیرسون برای بررسی تفاوت ها و همبستگی ها استفاده شد. یافته ها نشان داد سطوح ارکسین a آزمودنی ها در شهر تهران بین افراد مبتلا و غیر مبتلا تفاوت معنی داری داشت (044/0=p). یافته های پژوهش حاضر بیانگر این است که می توان سطوح ارکسین a در ارتفاعات پایین را به عنوان شاخصی برای شناسایی استعداد بروز ams در نظر گرفت.
زینب ریاضی وحید تادیبی
هدف از تحقیق حاضر تعیین آثار یک وهله کشش ایستا و pnf بر حداکثر گشتاور نیروی درون گرا و عملکرد چابکی بازیکنان مرد فوتسالیست بود. بدین منظور تعداد 12 نفر از بازیکنان مرد فوتسالیست شهرستان کرمانشاه با میانگین سنی 88/0±33/22 سال، قد 21/6±75/175 سانتی-متر، وزن 64/3±75/68 کیلوگرم، شاخص توده بدن 23/1±57/22 کیلوگرم بر مجذور متر و درصد چربی بدن 58/3±65/15 که حداقل 2 سال سابقه تمرین داشتند به طور تصادفی انتخاب و در 4 پروتکل تمرینی متفاوت قرار گرفتند. پروتکل های تمرینی شامل 3 کشش ایستای 5 ثانیه، 3 کشش ایستای 15 ثانیه و 3 کشش pnf به روش انقباض- آرامش با اعمال 30 ثانیه کشش غیرفعال و 6 ثانیه انقباض ایزوتونیک و گروه کنترل بودند که بر عضلات چهار سر ران، همسترینگ و دو قلوی آزمودنی ها اعمال شدند. به منظور جلوگیری از اثرات یادگیری و تداخل کلیه برنامه ها در 24 روز مجزا و به فاصله 48 ساعت نسبت به یکدیگر اجرا شدند.از آزمون بالسوم جهت اندازه گیری عملکرد چابکی و از دستگاه ایزوکنتیک جیم نکس1 iso جهت اندازه گیری حداکثر گشتاور نیروی درون گرا استفاده شد.جهت طبیعی بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، همگنی واریانس از آزمون لوین، بررسی تفاوت درون گروهی از تی همبسته و تفاوت بین گروه های تمرینی در پس آزمون از طریق تجزیه و تحلیل واریانس یک راهه مستقل استفاده شد. نتایج تفاوت بین پیش آزمون و پس آزمون گروه های تحقیق نشان داد که کشش ایستا به مدت 3 کشش ایستای 5 ثانیه، 3 کشش ایستای 15 ثانیه و 3 کشش pnf به روش انقباض- آرامش با اعمال 30 ثانیه کشش غیرفعال و 6 ثانیه انقباض ایزوتونیک اثر معنی داری بر عملکرد چابکی بازیکنان نداشت در حالی که، کشش pnf موجب کاهش معنی دار حداکثر گشتاور نیروی درون گرای بازیکنان شد (05/0p<). همچنین نتایج پس آزمون مقایسه بین گروهی، در گروه های مختلف تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری در بین کشش ها و زمان های متفاوت در عملکرد چابکی و حداکثر گشتاور نیروی درون گرای آزمودنی ها وجود ندارد. در مجموع نتایج تحقیق نشان داد که کشش های ایستا و pnf که در مدت زمان کوتاهی اجرا می شوند اثرتخریبی بر عملکرد در زمان تمرین اصلی ندارند در نتیجه به بازیکنان فوتسال پیشنهاد می شود در صورت استفاده از کشش ایستا و pnf ، از زمان های کوتاه این نوع کشش ها استفاده کنند.
زهره فتح اللهیان وحید تادیبی
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر حاد تمرین ترکیبی بر میزان بیان ژن اینترلوکین?1، اینترلوکین 10 و فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا در خون بیماران دیابتی نوع دو و افراد سالم بود. پروتکل تمرین ترکیبی از دو قسمت مقاومتی و استقامتی تشکیل شده بود، تمرین مقاومتی شامل چهار حرکت پرس سینه –زیربغل –اسکات و اکستنشن زانو بود. فعالیت استقامتی نیز 30 دقیقه دویدن روی تردمیل با شدت 75-70درصد hrmax بود. نمونه های خون قبل از تمرین و بلافاصله بعد از تمرین و 60 دقیقه بعد از تمرین از ورید سفالیک نمونه های سالم و دیابتی جمع آوری گردید.نتایج نشان داد، میزان بیان tnf?بلافاصله پس از تمرین و 60 دقیقه ریکاوری کاهش می یابد. در این پژوهش il10 و il1? در لکوسیت گروه سالم و دیابتی بیان نشد. یک جلسه تمرین ترکیبی می تواند با کاهش سایتوکاین التهابی به تنظیم و کنترل تغییرات التهابی کمک کند.
سارا ظاهری امیرعباس منظمی
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه آثار حاد دو نوع فعالیت ورزشی هوازی تناوبی و تداومی بر fmd، فشار خون و نیم رخ چربی در زنان مبتلا به پیش پرفشاری خون بود. روش ها: بدین منظور زنان مبتلا به پیش پرفشاری مورد مطالعه قرار گرفتند. فعالیت ورزشی هوازی و فعالیت ورزشی هوازی بر روی تریدمیل بود. یافته ها نشان داد که هر دو نوع فعالیت ورزشی های هوازی تداومی و تناوبی با افزایش معنادار fmd پس از فعالیت ورزشی همراه بود. اما تفاوت معناداری بین افزایش پس از روش فعالیت ورزشی مشاهده نشد. هر دو روش فعالیت ورزشی با کاهش فشارخون سیستولی، دیاستولی و میانگین همراه بود و اثر فعالیت ورزشی تناوبی در کاهش فشارخون پس از فعالیت ورزشی، بیش از فعالیت ورزشی تداومی بود. متغیرهای tg، tc و ldl در هیچ کدام از شرایط تغییر معناداری نداشتند اما هر دو نوع فعالیت ورزشی موجب افزایش معنی دارhdl پس از فعالیت ورزشی شدند. با توجه به یافته های این پژوهش انجام فعالیت ورزشی های هوازی تناوبی و تداومی برای بهبود عملکرد اندوتلیال، فشارخون و نیز hdl در مبتلابان به پیش پرفشاری خون پیشنهاد می-شود.
مرضیه صدیقی وحید تادیبی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیرهشت هفته تمرین مداوم و متناوب برسطوح هورمون رشد (gh)، نیمرخ لیپیدی، ترکیب بدنی و قند خون در دختران چاق غیر فعال بوده است. آزمودنی های این پژوهش شامل 30 دختر چاق(با شاخص توده ی بدنی مساوی یا بیشتر از 30) بود که به سه گروه همگن 10 نفری: گروه تمرین تناوبی(با میانگین سنی 78/0±20/17سال، قد20/5±20/159سانتی متر، وزن 14/5±50/85 کیلوگرم، شاخص توده بدنی81/0±51/31کیلوگرم برمترمربع)، تمرین تداومی(با میانگین سن07/1±40/16سال، قد70/6±70/160سانتی متر، وزن74/4±400/84 کیلوگرم، شاخص توده بدنی06/1±07/32کیلوگرم بر مترمربع) وکنترل(با میانگین سن94/0± 30/16سال، قد42/5±80/158سانتی متر، وزن01/5± 40/85کیلوگرم، شاخص توده بدنی 65/0±52/31 کیلوگرم بر مترمربع) تقسیم شدند. گروه تمرین تناوبی و تداومی، تمرینات خود را به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام دادند، در حالی که گروه کنترل در طول انجام تحقیق هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشتند. 72 ساعت قبل و بعد از اجرای پروتکل از آزمودنی ها نمونه گیری خون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از t-test ( با سطح معنی داری05/0?p ) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده تاثیر معنی دار تمرینات تناوبی و تداومی بر شاخص های هورمون رشد، ترکیب بدنی و نیمرخ لیپیدی بود. تمرین تناوبی و تداومی منجر به افزایش میزان هورمون رشد، بهبود نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی شد. هم چنین نتایج نشان داد که تمرین تداومی برسطوح هورمون رشد، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدنی تفاوت معنی دار بیشتری دارد؛ اما در شاخص قند خون تفاوتی بین دو روش تمرینی مذکور مشاهده نشد. نتیجه گیری: تمرینات تداومی نسبت به تمرینات تناوبی باعث افزایش در سطوح هورمون رشد، نیمرخ لبیپیدی و ترکیب بدنی در دختران چاق غیرفعال گردید. کلید واژه: تمرین تداومی؛ تمرین تناوبی؛ دختران چاق؛ هورمون رشد