نام پژوهشگر: محمد ابراهیم جعفری
مرجان رضوی محمد ابراهیم جعفری
این رساله در راستای تأثیرپذیری سینما و انیمیشن از پیشینه تصویری خود، یعنی نقاشی می باشد. فصل های ابتدایی مروری است بر عناصر ساختاری و سیری در تحول شیوه های نورپردازی،رنگ پردازی و ترکیب بندی در نقاشی، سینما و انیمیشن. در ادامه به منظور ملموس تر کردن بحث، نگارنده ی این رساله بهتر دانست پاره ای مثال های برجسته را به عنوان مصداق تصویری و نمونه بارز آن چیزی که در هر مرحله از بحث آورده می شود، در متن بگنجاند. همچنین فصل پایانی شامل مروری است بر چند تن از هنرمندانی که در این مقوله حائز اهمیت بوده اند. لازم به ذکر است که اسامی لاتین در پرانتز در کنار همان نام و داخل متن ذکر شده و ذکر منابع مورد استفاده در پایان هر مقاله بیان شده است.
روناک سادات مشیری محمد ابراهیم جعفری
هدف از این موضوع شناختن مسائل مربوط به سمبولیزم و پدیده های درون ذاتی و پنهان است . این پدیده ها از دو دیدگاه شرق و غرب ، از موضوع واحدی می باشند . این پدیده ها از موضوع واحدی می باشند که از دو دیدگاه شرقی و غربی شکل گرفته اند . برای جمع آوری این مطالب از منابع کتابخانه ایی گوناگون استفاده شده. در آن به بررسی دیدگاه های نظامی گنجوی و ویلیام شکسپیر به منظور دست یابی به شباهتهای عمیق پنهان و آشکار آنان پرداخته شده . از میان آثار این قهرمان منظومه سرایی و نمایشنامه نویسی در عالم ادبیات نگاهی به آنتونی و کلئوپاترا و رومئو و ژولیت داریم در غرب و لیلی و مجنون و خسرو و شیرین در شرق . در مسیر این تحقیق به شباهتهای حیریت انگیزی برخورد می کنیم که چیزی ورای داده مسائل تاریخی و اجتماعی است و ما را بر آن می دارد تا به حیطه سمبولیزم در عشق ، زندگی و مرگ راه یابیم و در یابیم آنچه آدمی را به دریافت حقایق اجتناب ناپذیر وا می دارد حکمت نهفته در ذات و فطرت هنر است . هنری که بی شک آبشخورش از این عالم محسوس نیست و ریشه در عوالم بالاتری چون عرفان و شناخت دارد .
فریا آریانژاد محمد ابراهیم جعفری
مهمترین انگیزه انتخاب محمد ابراهیم جعفری به عنوان راوی زمان و فضای نقاشی معاصر، قسمتی از سروده شرح حال گونه اوست بدین مضمون که «پنجاه سال آواز های نخوانده ام را خواب و بیدار خط خطی کردم، بی آنکه خطی بر دیوار جهان کشیده باشم». حضور فعال ابراهیم جعفری در عرصه های آموزش و ارائه آثار باعث تاثیر آراء و اندیشه های او در نقاشی ایران شده است. این حضور فعال در مقایسه با هنرمندانی که در گوشه نشینی خویش به کار هنری می پردازند سهم بسیار بزرگی را از تا?ثیر و تا?ثر ابراهیم جعفری در نقاشی ایران به او اختصاص می دهد. بررسی و تحلیل آراء و آثار هنرمندان بی شک یکی از مهمترین ارکان هنری یک جامعه است، در این رهیافت می توان بن مایه های ارزشمند آموزشی و هنری را در برخورد هنرمندان مختلف در ادوار مختلف تاریخی بازشناخت. به سبب گوناگونی برداشت های هنرمندان نقاش در دوران معاصر و نگرش های مختلف ایشان برای دستیابی به یک اندیشه واحد و بازشناسی این اندیشه در تاریخ هنری معاصر ایران، باید هنرمندان فعال را با تمام ویژگی های هنری و فکری تحلیل کرد. یکسانی و همانندی هنرمندان در تاریخ گذشته ایران این امکان را فراهم آورد که هنر نقاشی به صورت کلی بسیار مورد توجه و تحلیل باشد. گر چه هنرمندان و نوابغی به صورت تک تک مورد بررسی قرار گرفتند اما هیچ گاه تنوع و گوناگونی دیدگاه ها و حتی تکنیک ها به اندازه عصر حاضر نبوده است . تفاوت دیدگاه های زیبایی شناسانه در هنر ایران و هنر معاصر، تفاوت تکنیک های نگارگری و نقاشی امروز، تفاوت ابزار کار گذشته و امروزه و یگانگی فرهنگی میان مردمان امروز و گذشته و ترکیب این همه تضاد و هماهنگی خود یکی از ابهامات موضوع است. بر اساس بررسی های صورت گرفته، پژوهشهای نه چندان کثیری از بررسی زندگی و آثار تعدادی از نقاشان ایرانی صورت گرفته که در اکثر آنها پرداختن به زندگی نامه و معرفی آثار هنرمند هدف اصلی پژوهشگر بوده. حال آنکه هدف این تحقیق بررسی لایه های پنهان و پرداختن به جوهره ذهنی هنرمند و آشنایی و شناختن آراء اوست.
الهه همایی مقدم محمد ابراهیم جعفری
اکسپرسیونیسم اصطلاحی است که کاربرد آن بطور مشخص به عنوان توصیفی سبک پردازانه، در سالهای جنگ جهانی اول عمومیت یافت. جنبشی که هنرمند در آن به بیان عواطف وحالات درونی، همراه با خلق کیفیت های زیبایی شناختی زبان بصری می پردازد. از این روخصوصیتی احساسی، هیجانی وبطور کلی بیانگر در این جنبش وجود دارد وچنین ویژگی ای را، فراتر از محدوده ی سبک شناختی آن می توان در آثار نقاشی دوره های تاریخی ودر کشورهای مختلف نیز ملاحظه نمود. این پژوهش به منظور شناخت وبررسی گرایش اکسپرسیونیسم وجلوه های بصری آن در هنر معاصر ایران انجام پذیرفته است. از آنجا که در شکل گیری آثار اکسپرسیونیستی، شرایط اجتماعی – سیاسی جوامع تاثیر گذار بوده است، بررسی علل بروز ونمود اکسپرسیونیسم در نقاشی معاصر ایران بر زمینه ای از عوامل مختلف اجتماعی صورت گرفته است. کلید واژه: اکسپرسیونیسم، نقاشی معاصر، ایران.
بنفشه یک کلام کاشانی مهدی حسینی
نقاشی دوران مدرن و به خصوص سده بیستم تمایل بسیاری به کاربرد هندسه و قوانین ریاضی در آفرینش آثار از خود نشان می دهد. در این دوران فرم های طبیعی رفته رفته ساختاری تجریدی به خود گرفته اند و نقاش سعی کرده تا هرگونه عنصر شبیه سازانه را از آثار خود حذف کند تا جایی که دیگر اثری از آن فرم اولیه دیده نشود و اشکال ساده هندسی مثل مربع و دایره و مثلث به عنوان عناصر تشکیل دهنده یک اثر هنری واحد به کار گرفته شوند. زیرا در نظر او هرچه فرم انتزاعی تر باشد می تواند تأثیر مستقیم تری را بر بیننده خود بگذارد. بر همین اساس در این پروژه ابتدا زمینه های تاریخی هندسه و همچنین نظریه متفکران در این باره به صـورت اجمــالی بررسی شده و سپس به هندسـه به کار رفته در آثار برخی از هنرمندان قـرون 19 – 15 اروپا، نگارگری ایران و همچنین زمینه های شکل گیری آثار معاصرین در زمینه نقاشی نیز پرداخته شده است. در ادامه به عملکرد هندسه در تصویر و آرایه های هندسی در معماری سنتی و سپس به رویکرد هندسی در نقاشی نوین که هدفش دستیابی به واقعیتی ورای این دنیای مادّی بود، توجه شده است. این تحقیق تلاش خواهد نمود تا با مطالعه از تحقیقات انجام شده، فضای تصویری هنرمندان منتخب سده بیستم (لیونل فاینینگر، بن نیکلسون، استوارت دیویس، بارنت نیومان، ریچارد دیبنکورن) را مورد تحلیل قرار داده و در صورت ممکن روشی تطبیقی از رویکرد آن ها به عمل آورد و در نهایت پاسخگوی سوالاتی چون «آیا استفاده هندسه در آثار هنرمندان نوین آگاهانه بوده است؟» باشد.
مونا هردانیان محمد ابراهیم جعفری
در پایان سده ی نوزدهم میلادی و سال های آغازین قرن بیستم، انسان غربی در شالوده ی تفکراتش دچار تغییرات بنیادین می شود. «شکاف » به رکن جدیدی در عرصه های مختلف علمی و نظری بدل می گردد. دستاورد های پر شتاب و عظیم بشری در علم فیزیک، تحلیل های روانشناختی ، نظریات فلسفی و غیره، اصل عدم قطعیت را جایگزین انسان مطلق اندیش گذشته می کند. در چنین تصویری از جهان، واقعیت اشیاء مرئی دیگر صرفا مرئی بودن شان نیست. اینک بیان حالت مرئی هر شئ با پرسپکتیوی به شیوه ی سنتی، گزارشی محدود و کوتاه از واقعیت است. چرا که انسان دریافته است؛ بین آن چه که او به عنوان واقعیت می بیند و حس می کند، با خود واقعیت تفاوت بسیار است. این تحولات فکری بستری از شک و تردید را ایجاد کرد و باعث شد تا انسان عظیم رنسانسی، خود را در مغاکی از بیگانگی، احساس غربت، تنهایی اضطراب آور و آشفتگی روحی گرفتار ببیند. این مسئله تاثیری عمیق بر رویکرد هنرمند نسبت به اهمیت موضوع در نقاشی گذارد. اینک انسان شئ شده ، اشیا را بیانی از خودش می انگارد.بر همین اساس هنر سده بیستم بیش از عصر دیگری در تاریخ بشریت به اشیا دست یازیده است. هر چند این پیوند قدمتی دیرین دارد. در عصری که «پوچی» نقطه ی عزیمت فلسفه اش به شمار می رود، هنر نیز به شیوه ای بازنمایی می شود که هنرمند را از وابستگی به طبیعت برهاند. در دوره ی مدرن امکان آفرینش طبیعت به مدد هنر، گرانبهاترین مدرک آزادی هنرمند است. بر همین اساس نقاشی طبیعت بیجان نیز به یکی از دغدغه های اصلی من بدل شده است. درک این که چگونه جهان بینی ما بر هویت بخشی و ادراک مان از اشیا و شیوه ی نمایش شان تاثیر گذاشته است؛ وچگونه نمایش دمِ دستی ترین اشیا جانشین بازنمایی صحنه های پر افاده ی اعیانی شده است. مسلما آثار موراندی در این حیطه، بهترین گزینه است. صمیمیت و سادگی بیش از حد این آثار در تباین با تاثیر ژرف و عمیق شان بر ذهن مخاطب، پیش پا افتاده ترین دلیل این انتخاب است. منظور از این پژوهش بررسی و شناخت لایه های درونی اثر نقاشی با استناد به آثار مهم ترین هنرمند این حوزه؛ یعنی موراندی است. اثری که خود حاصل دوره ای بلند از تکوین، پی ریزی، تغییر و پردازش ذهنی و عملی هنرمند در بطن تاریخ است. و محصول از چنان ساحت پیچیده و در هم بافته ای است که تفکیک عوامل سازنده ی آن ناممکن می نماید. موراندی هنرمندی است که با تجزیه و تحلیلِ واقعیت، به اجزای انتزاعی و ترکیب کننده ی آن، توانست واقعیت را به صورتی نوین در نقاشی هایش بازآفرینی کند. و صدای آرام و خفیف جاری در آثارش چنان رسا به گوش می رسد که این گزینه را به خوبی توجیه می کند.
تگاره حلیمی محمد ابراهیم جعفری
طلا فلزی است کمیاب و به دلیل داشتن ویژگی های خاص ، همواره در طول تاریخ، مورد توجه انسان بوده است طلا عنصر زرد و براق در جدول تناوبی عناصر مندلیف با علامت اختصاری (au) نشان داده می شود . در طبیعت به حالت طبیعی ولی ناخالص وجود دارد . از خواص فیزیکی جالب توجه طلا این است که به عنوان یک فلز در برابر هوا و آب زنگ نمی زند و قابلیت خارق العاده ای در چکش خواری ورقه شدن دارد. اسیدها غالباً بر آن بی اثر هستند و فقط در تیزاب سلطانی حل می شود همچنین این فلز بهترین هادی برای حرارت و الکتریسیته و سنگین ترین عنصر به لحاظ وزن حجمی است . طلا فلزی است نرم و بسیار مفتول شدنی وطلای خالص آن قدر نرم است که نمی توان آن را در جواهر سازی به کار برد به همین دلیل اغلب آن را با مس آلیاژ می کنند . میزان خلوص طلا به عیار بیان می شود و طلای کاملاً خالص را 24 عیار می نامند . طلای مورد استفاده در جواهر سازی 18 عیار یعنی دارای 18 قسمت طلا و 6 قسمت مس است . در طول تاریخ ، از طلا در ساخت اشیاء تزئینی و زیور آلات قیمتیء نیز برای خواص جادویی ء درمان بیماری ها و زمینه های مختلف صنعتی بهره گرفته شده است این فلز قیمتی در هنر کتاب آرایی و نگارگری ایران بسیار کاربرد داشته است . در منابع آمده است که هنرمندان برای رنگ آمیزی بخش های طلایی به سراغ فلزهای گران بها رفته و مستقیماً از طلای خالص که به روش های خاص برای رنگ آمیزی آماده سازی می شد ، استفاده می کردند . "می توان گفت که نقاشان اسلامی رنگ کارانی بی نظیر بودند . رنگ های ایرانی ، دارای درخشندگی بی نظیری اند و این امتیاز از آنجا ناشی می شود که نقاشان ایرانی رنگ هایی را در اختیار داشتند که از سنگ های قیمتی و نیمه قیمتی و طلا و نقره فراوان ساخته می شدند ." سابقه استفاده از فلزات گران بهایی چون طلا، در نقاشی ایران به قبل از اسلام و مانویان آسیای میانه می رسد . البته نمونه های بسیار محدودی از تصاویر دوران مانوی باقی مانده با وجود این به ترسیم هاله های نورانی به رنگ طلایی به کرات اشاره شده است . مردم آسیای میانه و ایران ، با چنین سوابقی ، در قرن هفتم هجری با نفوذ لشکرهای عربی اسلامی مواجه شدند . دین اسلام بت تراشی و مصور سازی را ممنوع کرده با وجود این مردم ایران ،خراسان و ماوراءالنهر که نو مسلمان شده بودند نتوانستند به کلی از سوابق هنری خود دست بردارند بنابراین استعدادهای هنری خود را صرف آراستن و تذهیب کتب دینی اسلامی نموده و آثاری برگزیده در سرتاسر دنیای اسلامی به وجود آوردند. در شش قرن اول اسلامی، هنر کتاب سازی و کتاب آرایی در دنیای عرب ، ایران ، خراسان و ماوراءالنهر پیشرفت بسیار داشته و عوامل اقتصادی این دوران نیز تماماً مساعد پرورش هنر کتاب آرایی گردید . در این مدت کتابخانه های بزرگی در قلمرو خلافت از قاهره تا خراسان و ترکستان وجود داشتند . علاوه بر این،"قرن هفتم،قرن تجدید حیات فرهنگی ناحیه سغد نیز بود که با وجود ویرانگی های اعراب ، تا قرن یازدهم تداوم داشت . همچنین در قرن هفتم بود که تجارت چین و سغد توسعه چشمگیری یافت و دروازه شرقی سمرقند ، دروازه چین نامیده شد. سمرقند ، اولین پایتخت پادشاهی تیموری ، از آبادترین شهرهای ماوراءالنهر شد و شهرت و آبادانی آن تا اوایل دوران اسلامی برپا بود." دیوارنگاره هایی که در نواحی افراسیاب و پنجیکند سغد ، در طول چند دهه پیش کشف گردیده ، به همراه رنگ های محلی و عناصری از هنرهای ساسانی،یونانی،هندی و چینی که با هم ترکیب شده و هنری اصیل را به وجود آورده اند، همگی بر هنر نگارگری ایرانی تأثیر داشته اند. "هنر کتاب آرایی در دوره قبل از مغول ، در نهایت اوج و قبول مردم بود و در شهرهای آسیای میانه ، کتابخانه های بزرگی وجود داشتند . چنانکه یاقوت حموی تا سنه 616 ق. و 1218 م.در مرو مدت سه سال برای دیدن کتابخانه های این شهر سکونت داشت و او گوید که ده خزانه کتب وقفی که در جهان بی مانند است در این شهر بود ." البته "با آن که غلبه نظامی تیمور بر ایران غلبه ای کامل بود ، تیمور و اعقاب او به خلاف اسکندر و اعراب که تمدن تازه و حیات اجتماعی جدیدی در ایران باعث شدند ، تمدن تازه ای در ایران به وجود نیاوردند و صورت خاصی به زندگی ایرانیان نبخشیدند . اگرچه سلطه و حکومت تیموریان در بعضی از امور اجتماعی و اداری ایران تغییراتی به وجود آورد ولی این تغییرات هیچ یک عمیق و اساسی نبود و تمدن ایران را در عهد تیموریان باید دنباله تمدن عهد خوارزمشاهیان و مغول دانست که اساس آن همان تمدن سامانی و سلجوقی است ." یکی از شاهکارهای دوران تیموری معراج نامه ای کاملاً مصور است که در زمان شاهرخ تیموری در کارگاه هرات پدید آمده . این کتاب شامل 265 صفحه است که 58 مجلس از آن مصور شده اند . دراین تحقیق که به زیبایی شناسی طلا در این نسخه خطی می پردازد ، به دانش گوهر شناسی و کانی شناسی که از علوم حکما پیشین و مورد عنایت و توجه خاص دانشمندان ایران و علما اسلام بوده پرداخته شده است چراکه نمی توان از ارتباط کیمیا و نحوه نگرش و شناخت ایرانیان قدیم از فلزات و به طور کلی جواهرات معدنی ( در اینجا تأکید بر طلاست) به راحتی عبور کرد . طلایی که به عنوان ماده رنگی به دست هنرمند تصویرگر می رسیده ، سرنوشتی طولانی را پشت سر گذاشته تا نهایتاً بر روی صفحات کتاب ، جای همیشگی خود را پیدا کرده و جاودانه شود . در قرون گذشته ، مراحل تشکیل فلز طلا در معادن چگونه شناخته می شده و یا بعد از استخراج ، آماده سازی طلا به چه ترتیب بوده است ؟ ایرج افشار در مقدمه کتاب جواهرنامه نظامی آورده است که تا اوایل قرن یازده هجری ، بیست و شش متن عربی و ده متن فارسی درباره سنگ ها و معدن شناسی تألیف شده است . از آن میان جواهرنامه نظامی ، تألیف محمدابن ابی البرکات جوهری نیشابوری ، گوهر شناس سده ششم هجری می باشد . این کتاب که در سال 592 ه.ق نوشته شده ، قدیمی ترین و نخستین کتاب به زبان فارسی در مباحث مربوط به جواهر ، فلزات و ممزوجات (آلیاژ) و تلاویحات(مینا و آن چه رنگ آنها در آتش تغییر میکند ) است . مولف از میان منابع کهن به دو کتاب احجار ارسطو و الجماهر بیرونی توجه خاصی داشته است . اهمیت این اثر در آن است که مولف و پدر و پسرش پیشه جوهری داشته اند یعنی زرگر و حکاک بوده اند . از این رو ، بسیاری از تجربیات و اطلاعات شخصی و آموخته ها از تجار جواهر را در کتاب آورده است بنابراین از آن جا که حاوی نکته های ابتکاری است از ارزشمندی خاصی برخوردار بوده تا آن جا که مأخذ اصلی دو تألیف مشهور دیگر در همین زمینه شده است . یکی کتاب عرایس الجواهر و نفایس الأطایب ، تألیف ابوالقاسم کاشانی در سال 700 هجری و دیگری تنسوخ نامه خواجه نصیرالدین طوسی که هر دو همسانی عجیبی با جواهرنامه دارند .البته بدون آنکه ذکر کنند مطالب از کجا نقل شده است . در این تحقیق ، برای کشف نظریات دانشمندان قدیم ( نزدیک ترین به دوره تیموری و زمان خلق تصاویر معراج نامه ) درباره چگونگی تکوین فلز طلا در زمین و نهایتاً مراحل آماده سازی و استفاده از آن به عنوان رنگ ، در تصویرسازی ها ، علاوه بر مطالب جواهرنامه نظامی ، مواردی از کتاب کاشانی نیز ذکر شده است . متأسفانه اصل نسخه خطی خارج از ایران و در کتابخانه ملی پاریس نگهداری می شود. برای مطالعه آن تنها کتاب موجود "معراج نامه،سفر معجزه آسای پیامبر" نوشته ماری-رز سگای در اختیار بود . وی که رئیس بخش نسخ خطی شرقی کتابخانه ملی پاریس بوده ، با در اختیار داشتن نسخه خطی ، کتابی تقریباً کامل از تصاویر آن تألیف نمود که تصاویر نوشته حاضر مأخوذ از آن می باشند . البته به صورت پراکنده نمونه هایی از تصاویر معراج نامه در کتب ایرانی و خارجی در زمینه هنر نقاشی ایران به چاپ رسیده اما کیفیت تصاویر مانند نمونه فوق نیست . نکته جالب توجه در این نسخه سه زبانه بودن آن است به این شکل که شرح واقعه معراج به سه زبان اویغوری , عربی و در بعضی مجالس ترکی کتابت شده است . گویا چنین روشی برای نگارش متون در آسیای میانه رواج داشته است چراکه "در اوایل قرن بیستم و در حدود 1909 میلادی نیز کتیبه ای سه زبانه (سغدی،ترکی اویغور و چینی) از ناحیه کارابال کاسون در مغولستان شمالی کشف شد که مربوط به سده نهم میلادی است . محتوای این کتیبه که به افتخار یکی از خاقان های اویغوری نوشته شده ، نشانگر نفوذ دین مانی در میان ترکان و مهاجرنشینان شمالی و وسعت نفوذ زبان سغدی است ." با توجه به انجامه کتاب ، معراج نامه به سفارش شاهرخ میرزا ، چهارمین پسر امیر تیمور کار شده است.متأسفانه نقاش نسخه ناشناس بوده و صراحتاً ازکسی نام برده نشده است"البته نگاره ای منسوب به پیر احمد باغشمالی در 800 ه.ق موجود است که در آن بانوی هندی پیامی را در اتاق خود دریافت می کند . این صحنه بسیار شبیه مجلس ورود جبرئیل به اتاق پیامبر(ص) در معراج نامه است و می تواند دلیلی بر آمدن او به دربار شاهرخ باشد . از دیگر نگاره های منسوب به پیر احمد در عجایب المخلوقات قزوینی در سال 807 ه.ق است که در آن موجوداتی با چهارپا و سر زنانه با زیور آلات طلایی کار شده اند. " شاید بتوان با استناد به این موارد پیر احمد باغشمالی را از نقاشان کارگاه شاهرخ دانست . متن کتاب نیز ابتدا توسط میر حیدر شاعر به زبان ترکی ترجمه و سپس مالک بخشی هراتی آن را به خط اویغوری در هرات کتابت می کند . بررسی متن نوشتاری این نسخه خطی نیز بدون در نظر گرفتن شرایط و احوال اجتماعی و تأثیر سیاسی قدرت های ایران امکان پذیر نیست . "سلسله حکومت های مختلف ، سلاطین و جنگ ها در دگرگونی های فرهنگی از جمله تحولات خط و تکوین هنر خوشنویسی اسلامی در ایران تأثیر فراوانی داشته و یکی از نکات ارزنده ایست که پیوسته مورد توجه پژوهشگران قرار می گیرد . تصرف ایران به دست اعراب در سده های پس از استقرار اسلام ، نفوذ ترکان سلجوقی در سده سوم هجری و به واسطه آن راه یابی آیین مانوی و بودایی در ایران و استیلای مغول بر این سرزمین ( قرن ششم هجری ) به وضوح این نکته را تأیید می کند . استیلای اعراب بر سرزمین ایران ، وجود امرای ترک ، نفوذ هنر آسیای میانه و تبادلات فرهنگی با کشور چین ، گروه خوشنویسانی را که در کارگاه شاهانه شاهرخ تیموری و زیر نظر بایسنقر میرزا به کتابت نسخه معراج نامه پرداخته اند ، نمایان می کند ." در تحقیق حاضر مطالعه زیبایی شناسی عنصر طلا به عنوان رنگ ، در نمونه نقاشی های معراج نامه انجام شده است . اما قبل از پرداختن به آن لازم بود طلا را به عنوان ارزشمند ترین فلز مورد ارزیابی قرار دهیم که شامل اشاره ای مختصر به سابقه تاریخی استفاده از طلا ، همچنین روش های استخراج و آماده سازی آن به عنوان ماده رنگی بود . همان طور که قبلاً اشاره شد در فصل اول به سابقه استفاده از فلز طلا در هنر جهان و ایران پرداخته و نحوه تهیه طلا به عنوان ماده رنگ شرح داده می شود . فصل دوم اشاره به سابقه خط اویغوری و نحوه شکل گیری آن داشته و مختصری به وقایع دوره تیموری و شاهرخ می پردازیم . نهایتاً در فصل سوم نسخه خطی معراج نامه مورد بررسی قرار گرفته و رنگ طلایی به کار رفته در آن از نظر ویژگی های تجسمی مطالعه می شود .