نام پژوهشگر: سید مجید رفیعی
اشرف حسین علی زاده سید مجید رفیعی
هدف: یافته های بسیاری بیان می دارد که بین متغیر های زبانی و لکنت ارتباط وجود دارد. برخی از مدل ها پردازش آوایی و واج شناختی را به عنوان اجزاء دخیل در لکنت مطرح می کنند. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی حافظه ی فعال بر اساس مدل بدلی و ارتباط آن با شدت لکنت در کودکان لکنتی و همتایان عادی آنها صورت گرفته است. روش بررسی: شرکت کنندگان در این پژوهش از بین مراجعه کنندگان به کلینیک های گفتاردرمانی انتخاب شدند که شامل 18 کودک مبتلا به لکنت (با میانگین سنی 28/117 ماه) بودند که به لحاظ سن، جنس، وضعیت برتری طرفی دست، هوشبهر و پایه ی تحصیلی با 18 کودک عادی (با میانگین سنی 39/116 ماه) همسان شده بودند. جهت ارزیابی مدار واجی حافظه ی فعال از آزمون ها ی فراخنای کلمه (فهرست کلمات تک هجایی، چند هجایی و مشابه واجی) و اعداد استفاده شد. همچنین به منظور ارزیابی مدار بینایی- فضایی و اجراکننده ی مرکزی حافظه ی فعال به ترتیب از آزمون های ان-بک و دات استفاده شد. شدت لکنت نیز براساس مقیاس ریلی مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: داده ها ی پژوهش با استفاده از آزمون ها ی کولموگروف-اسمیرنوف، تی مقایسه ی دو گروه مستقل، ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که در کلیه ی آزمون ها، میانگین پاسخ افراد عادی به طور معنی داری بیشتر از کودکان لکنتی است (تمامی مقایسه ها 05/0p< بود). همچنین بین شدت لکنت و عملکرد کودکان لکنتی در آزمون های فراخنای کلمات ( هر سه مورد 001/0p<) رابطه وجود داشت. ولی بین شدت لکنت و فراخنای اعداد (125/0p=)، دات (091/0p=) و ان- بک (076/0p=) رابطه وجود نداشت. نتیجه گیری: مطابق با یافته های حاصل از این تحقیق، کودکان لکنتی در کلیه ی تکالیف حافظه ی فعال نسبت به کودکان عادی دچار ضعف و بد عملکردی هستند و این یافته ها نشان می دهد که در چارچوب تئوری های روان زبان شناسی مهارت های حافظه ی فعال واجی و/ یا رمزگذاری واجی زبانی و کنترل توجه، از عوامل تاثیر گذار بر لکنت است.
جعفر معصومی کمانج سید مجید رفیعی
چکیده: زمینه و اهداف: درمان و توانبخشی ناتوانیهای گفتارو زبان بیماران مبتلا به اختلالات طیف اتیسم اغلب کاری دشوار و چالش برانگیز است. بنابراین بهره گیری از یک روش مداخله ای آسان و موثر مانند آموزش اشاره جهت تکمیل روند توانبخشی گفتار وزبان بسیار ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر به منظور بررسی فرضیه ی فوق یعنی تاثیر آموزش اشاره بر مهارتهای گفتاری و زبانی بیماران مبتلا به اختلالات طیف اتیسم 3-6 سال انجام گردیده است. مواد و روش ها: 56 بیمار (دختر پسر) مبتلا به اختلالات طیف اتیسم در محدوده ی سنی 3-6 سال در این مطالعه ی نیمه تجربی شرکت داده شدند. 28 نفر از افراد انتخاب شده بصورت تصادفی در گروه آزمایش و بقیه در گروه کنترل قرار گرفتند. مداخله ی درمانی شامل 36 جلسه ی آموزش اشاره یکساعته بود.مهارتهای گفتاری، زبان دریافتی و زبان بیانی آنها توسط آزمون نیوشا و مهارت تقلید کلامی آنها توسط آزمون تقلید کلامی ارزیابی شد. بحث و نتیجه گیری: داده ها با استفاده از آزمونهای پارامتری تی دو گروه مستقل و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که امتیازات در مهارتهای زبان بیانی، زبان درکی، گفتار و تقلید کلامی در گروه مداخله افزایش یافته بود. براساس یافته های این پژوهش می توان چنین استنباط نمود که آموزش اشاره در این مطالعه بطور معناداری باعث بهبود مهارتهای گفتار، زبان دریافتی، زبان بیانی و تقلید کلامی کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم می گردد. کلید واژه ها: اختلالات طیف اتیسم؛ زبان بیانی؛ زبان دریافتی؛ گفتار؛ تقلید کلامی
زهرا حاج غلام رضایی سید مجید رفیعی
تاثیر انجام تمرینات تئوری ذهن و به کار گیری تمرینات داستان گویی که حاوی کلمات ذهنی هستند بر درک افعال ذهنی در کودکان سخت شنوا مورد مقایسه قرار گرفته است.به این منظور 38 کودک سخت شنوا که بر اساس میانگین طول گفته و سن در دو گروه همگن قرار گرفته بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. آزمون درک افعال ذهنی که با استفاده از افعال ذهنی که از متون مربوطه استخراج شده بود و به تایید اساتید گروه گفتاردرمانی رسیده بود ابتدا برای تمامی کودکان اجرا شد و سپس برای یک گروه تمرینات تئوری ذهن که از کتاب آموزش مهارت های ذهن خوانی به کودکان اوتیستیک استخراج شده بوداجرا شد. برای گروه دیگر تمرینات داستان گویی که با استفاده از داستان هایی مصور که درمانگر با استفاده از افعال ذهنی آنها را تهیه نموده بود و به تایید اساتید گروه گفتاردرمانی رسیده بودند، اجرا شد.پس از 8 هفته توانایی کودکان در درک افعال ذهنی مجددا مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شددر هر دو گروه نمرات درک افعال ذهنی افزایش داشته است. همچنین نمرات دو گروه نیز با آزمون تی مستقل بررسی شد و مشخص شد هر دو روش در این مطالعه تأثیر یکسانی بر درک آزمودنی ها از افعال ذهنی داشته اند.
زهرا سادات قریشی جواد علاقبند راد
مقدمه و اهداف: زبان پریشی یکی از نشانه های رایج سکته مغزی نیمکره چپ می باشد. بررسی پیرامون علائم زبان پریشی، ابزارهای کارآمد جهت ارزیابی بیماران، نحوه سازماندهی زبان در مغز و هم چنین مداخلات درمانی از موضوعات مهم تحقیق در این حوزه می باشد. هدف از این تحقیق ساخت و روان سنجی ابزار "سنجش مهارت واژه یابی" و بررسی میزان آسیب پذیری عملکرد واژه یابی،حافظه کلامی و کنش های حرکتی گفتار در بیماران زبان پریش بود. نحوه سازماندهی زبان درمغز و همچنین بررسی تاثیر آر.تی.ام.اس بربهبود نقایص واژه یابی، حافظه کلامی و کنش های حرکتی گفتار بیماران زبان پریش نیز از اهداف دیگر این پژوهش بودند. روش پژوهش: ابزار "سنجش مهارت واژه یابی" برپایه نظرات گروه کارشناس ساخته شد و ضریب روایی محتوایی و پایایی آزمون-بازآزمون آن محاسبه شد. سپس مهارت واژه یابی120 فرد بزرگسال عادی فارسی زبان در گروههای سنی، جنسی و تحصیلی مختلف مورد تحلیل قرار گرفت. آنگاه عملکرد بیماران زبان پریش روان(n=17) و ناروان(n=20) در حوزه های واژه یابی، حافظه کلامی(حافظه عدد) و کنش های حرکتی گفتار(با آزمون آپراکسی کلامی و دهانی) با هم مقایسه شد. شاخص برتری گوش (با آزمون شنیداری دوسویه) بر روی 18 بیمارزبان پریش و 19 بزرگسال عادی مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. در ادامه، تاثیر مداخله آر.تی.ام.اس.(1هرتز،90% آستانه حرکتی، 1200پالس) بر روی مهارت واژه یابی، حافظه کلامی و کنش های حرکتی گفتار سه بیمار زبان پریش( یک بیمار ناروان و دو بیمار روان) مورد بررسی قرار گرفت. در آخر نیز به روش نیمه تجربی تاثیر مداخله آر.تی.ام.اس. بر تغییر برتری گوش راست (با آزمون شنیداری دوسویه) بر روی 14 فرد بزرگسال فارسی زبان بررسی شد. یافته ها: شاخص روایی محتوایی "ابزار سنجش مهارت واژه یابی" در تمامی بخشها بالای 78/0 بود. ضریب پایایی آزمون-بازآزمون برای تمامی بخشها به جز در نامیدن تصاویر و تعداد واژگان دستوری بین 69/0 و 93/0 به دست آمد. میانگین عملکرد گروههای سنی، جنسی و تحصیلی مختلف در مهارت واژه یابی ارائه شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد نقایص واژه یابی، حافظه کلامی، درصد ابتلا به کنش پریشی کلامی و دهانی در بیماران زبان پریش ناروان از بیماران زبان پریش روان بیشتر بود(05/0p-value<). در آزمون شنیداری دوسویه،17 نفر از 18 بیمار زبان پریش این پژوهش، برتری گوش راست را نشان دادند. بین نمره برتری گوش راست در افراد طبیعی قبل و بعد از اعمال پروتکل مهاری آر.تی.ام.اس. تغییری مشاهده نشد(52/0 =p-value). اعمال پروتکل مهاری آرتی.ام.اس. در سه بیمار مورد پژوهش، باعث بهبود 2 تا 18 درصدی در کنش های حرکتی گفتار شد. در تحلیل گفتار پیوسته نیز بیمار زبان پریش ناروان تغییری نشان نداد، یک بیمار زبان پریش روان، بهبود و دیگر بیمار زبان پریش روان، افت نشان داد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات واژه یابی و حافظه کلامی در بیماران زبان پریش، باید به ارزیابی و درمان این اختلالات توجه ویژه ای داشت. با توجه به محدودیتهای ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، به نظر می رسد به منظور ارزیابی سازماندهی زبان در مغز، به تکنیکهای تصویربرداری عملکردی مغز نیاز باشد. در مورد تاثیرآر.تی.ام.اس. بر نقایص واژه یابی، حافظه کلامی و کنشهای حرکتی گفتار، انجام تحقیق بر روی حجم نمونه های بزرگتر ضروری به نظر می رسد.