نام پژوهشگر: سیدابوالفضل رضوی
ازاده باقری سیدابوالفضل رضوی
چکیده تاریخ نگاری محلی، سومین گونه مشهور تاریخ نگاری پس از تواریخ سلسله ای و عمومی است این شکل از تاریخ نگاری در نیمه اول قرن سوم هجری قمری و بیشتر برای تعیین نوع تسخیر ممالک توسط مسلمانان و تعیین وضع خراج این مناطق آغاز گشت. از این زمان به بعد به تناسب، هر ایالت و شهری به فراخور اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کم و بیش دارای یک یا دو یا بیشتر تاریخ محلی است. در عهد ایلخانان این شکل از تاریخ نگاری به مانند دیگر اشکال تاریخ نگاری روبه رشد نهاد. ایالت کرمان که در حد فاصل فارس و خراسان قرار گرفته بود، از تاریخ نگاری محلی نسبتاً غنی ای برخوردار بود، چنانچه تاریخ نگاری محلی آن را با سایر ایالات مقایسه نمائیم پس از خراسان و ایالات ساحلی دریای مازندران از جایگاه قابل قبولی برخوردار است. مشهورترین مورخ محلی آن سامان افضل الدین کرمانی (متوفای اوایل قرن هفتم هجری) است با تألیف سه اثر، نخستین تاریخ نگاری های محلی این ایالت را رقم زد. مولفی ناشناس در سال 690 هـ .ق تاریخ قراختائیان کرمان را نگاشت. نسائم الاسحار من لطائم الاخبار اثری دیگر از ناصرالدین منشی است، در سال 725 هـ .ق در شرح احوالات وزیران تألیف گردید.
هاجر بیرانوند جهانبخش ثواقب
چکیده موضوع اصلی این پژوهش بررسی تاریخ تصوف در دوره زندیه مطالعه کارکرد خانقاه ها و تکایا و آداب و رسوم متصوفه و نوع سلوک زندیان با تصوف و سلسله های صوفیانه است. اهمیت این پژوهش از آن حیث است که به رغم جایگاهی که تحولات عقاید و اندیشه ها در حیات سیاسی- اجتماعی ایران داشته است، پژوهش جامع و بایسته ای که زوایای ناگشوده تصوف را در دوره زندیه بررسی نموده باشد صورت نگرفته است. از این رو پژوهش حاضر، سیر تحول تصوف را با تکیه بر کارکرد خانقا ه ها بررسی می کند و رساله حاضر بر این فرضیه است که تصوف در دوره زندیه در پرتو سیاست دینی کریم خان زند دوره ای از تجدید حیات خود را آغاز کرد و نسبت به دوره صفویه که با غلبه عالمان و فقیهان شیعی در حکومت، از رواج تصوف و سلسله های صوفیان و توسعه خانقاه ها کاسته شد، در وضعیت مطلوبی قرار گرفت. در این دوره در میان سایر فرقه های صوفیانه، به ویژه دو سلسله نعمت اللهیه و ذهبیه فعالیت بیشتری داشتند. آلام و مصائبی که پس از سقوط صفویه و در اثر حمله افغا ن ها و نابسامانی اوضاع سیاسی و جنگ های دوره نادرشاه بر مردم وارد آمد، گرایش آنها را به کسانی که انتظار تسلی و تشفّی از ایشان می رفت برانگیخت و سبب شد که مشایخ و صوفیان طریقت ها بیش از دوره پیش مورد اقبال و احترام قرار گیرند. هرچند متصوفه این عهد با مخالفت شدید فقیهان و مجتهدانی که دعاوی صوفیان را باطل می انگاشتند و گرایش مردم را به این طریقت ها، تهدیدی برای دین و دولت می پنداشتند، مواجه بود اما به رغم این موانع، دوره زندیه را می توان دوره تجدید حیات تصوف دانست. که در عهد زندیه، اگرچه احیاء طریقت در برابر قدرت شریعت نتوانست جامعه ایرانی را آن گونه که می خواست به خود متمایل سازد. اما بار دیگر خود را در عرصه تحولات سیاسی- اجتماعی پرتوفیق ظاهر ساخت. واژگان کلیدی: زندیه، تصوف، سلسله های صوفیانه، خانقاه
وحید فلاحی سیدابوالفضل رضوی
چکیده با روی کارآمدن غازان (703-694هـ .ق) و پذیرش اسلام از جانب وی، دوره ی اعتلایی در حکومت ایلخانان پدیدار گشت. هنگامی که غازان به سلطنت رسید، انجام یک سری اصلاحات پر دامنه برای بهبود و ترقی اوضاع حکومت ضروری بود به همین منظور ایلخان به کمک دبیران و دیوان سالاران ایرانی برآن شد تا با انجام اصلاحاتی در امور مختلف و به ویژه در زمینه اوضاع اجتماعی و اقتصادی، حکومت را از نابسامانی وآشفتگی برهاند و جامعه را به سوی پیشرفت و ترقی سوق دهد. رشیدالدین فضل الله همدانی که از بزرگان فضل و ادب بود و مقام وزارت غازان را بر عهده داشت، در واقع مبتکر و طراح اصلی اصلاحات غازان بود و در انجام این اصلاحات نقشی اساسی داشت. اساس سیاست و اصلاحات غازان بر مرکزیت حکومت، احیای اقتصاد مالی و کشاورزی و تأمین رفاه اجتماعی مردم استوار بود تا بتواند از این طریق موجبات دوام دولت ایلخانی را فراهم سازد. انجام این اصلاحات و فرامین در امور مختلف باعث شد تا تغییرات عمده ای در اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حکومت ایجاد شود که این اصلاحات و تغییرات در نهایت پیشرفت و بهبود نسبی اوضاع حکومت ایلخانی را در پی داشت. در این میان ، سیاست های اجتماعی و اقتصادی غازان و فرامین وی در این زمینه توانست نقش اساسی در بهبود اوضاع قلمرو ایلخانی ایفا کند. پژوهش حاضر اوضاع اجتماعی و اقتصادی عصر سلطنت غازان، اصلاحات ایلخان در این زمینه و تأثیر آنها بر وضعیت اجتماعی و اقتصادی حکومت در این دوره را مورد توجه و بررسی قرار می دهد. کلید واژه ها: ایران، ایلخانان، غازان، رشیدالدین، اصلاحات، اجتماعی، اقتصادی.
فریدون صمدنیا محمد سپهری
چکیده: نقش شیعه در تحولات، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بعد از رحلت حضرت رسول (ص) همواره در صحنه های اجتماع تاثیر گذار بوده است. مخالفین شیعه بیشترین ظلم ها را درحق شیعیان روا داشته اند،ولی نتوانستند جلوی رشدوگسترش شیعه رابگیرند .مامون عباسی با رویکردی آشتی جویانه به امام شیعیان پیشنهاد ولایت عهدی داد ولی از این اقدام سیاسی نتیجه ای بدست نیاورد.شیعیان که پیوسته بر اثر ظلم حاکمان عرصه را برخودتنگ می دیدنداز موطن اصلی خود مهاجرت کردندودر بلاد دیگر اسلامی پراکنده شدند.بدلیل مظلومیت وعلاقه آنان به اهل بیت(ع)ظلم وستمی که به آنان شده بود،توده مردم به شیعه گرایش پیدا کردند.نتیجه پیامدآن تشکیل حکومت های شیعی را بدنبال داشت.حکومت آل بویه یکی از همین حکومتها است که دوره حاکمیت آنان از دوره های درخشان تاریخ اسلام وایران قلمداد می شود.شیعه با بهره گیری از آل بویه تقیه را کنار گذاشت ،تحولاتی درعرصه های مختلف علمیُ بوجود آورد وتوانست در این دوره پایه های فکری و عقیدتی خود را پایه ریزی نماید.وبه تاسیس حوزه های علمیه،مدارس وکتابخانه های متعدد اقدام نماید .حاکمان آل بویه باسیاست تساهل وتسامح بستر مناسبی را برای نحله های فکری ایجاد نمودند،تا آزادانه به تبلیغ عقاید خود بپردازند .بر همین اساس به آن دوره عصر رنسانس اسلامی یا انسان گرایی اسلامی می گویند. شیعه با حاکمان آل بویه و نحله های فکری تعامل بر قرار نمود و توانست عقاید دینی خود را معرفی نمایدو به تدوین علوم مختلف مانند فقه،اصول،حدیث،علم کلام ورجال بپردازد.ُبه مرجعیت دینی برای حل مسایل فقهی رسمیت بدهد وبه کمک آل بویه مراسم مذهبی مانند عزاداری ماه محرم،جشن عید غدیر،و گفتن ذکر اشهد ان علیاولی الله را بر قرارنماید.ُعالمان شیعه در بعضی مناصب حکومتی شرکت کردندوسعی کردند در تصمیمات حکومتی نقش داشته باشند.حاکمان آل بویه ضمن اجرای قوانین اسلامی سنت های ایرانی را هم رواج می دادند زمینه سقوط سلطه اعراب بر ایران رافراهم آوردندوتشکیل حکومت ایرانی را در ذهن مردم جای دادند. برای اولین بار سنت خلیفه وسلطان باب شد .قداست خلیفه به عنوان نهاد دینی از ذهن مردم ساقط شد.ُ کلید واژه گان : نقش شیعه،تحولات سیاسی،آل بویه
افسانه کنگرانی فراهانی سیدابوالفضل رضوی
چکیده کتاب روضه اولی الالباب فی معرفه تواریخ و الانساب، مشهور به تاریخ بناکتی، توسط ابوسلیمان داود بن محمد بناکتی، ملقب به فخر بناکت، ملک الشعرا دربار سه ایلخان بزرگ غازان خان، الجایتو و ابوسعید به رشته تحریر درآمده است این کتاب شامل وقایع عالم از خلقت آدم تا سال (717 هـ ق / 1320م) می باشد. جایگاه بناکتی به عنوان یک مورخ درباری این امکان را به وی داده است تا به منابع مکتوب و شفاهی بی شماری دسترسی داشته باشد، همین امر محدوده فکری وی را وسعت بخشیده و سبب شده است تا از قیود سنتی تاریخنگاری فاصله بگیرد و با دیدی جهانی به سراغ مسائل تاریخی رفته و علاوه بر توجه صرف به وجوه سیاسی که خاص تاریخنگاری سنتی است به وجوه اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و . . . نیز بپردازد. این امر به همراه بی طرفی که وی در تاریخنگاری خود رعایت کرده سبب شده تا تاریخنگاری وی از سطحی نزدیک به تاریخنگاری علمی برخوردار شود و علاوه بر داشتن جایگاه ویژه در میان سایر منابع عصر ایلخانی، به عنوان یکی از منابع و متون مهم تاریخ تمدن جهان نیز محسوب شود. کلید واژه : تاریخنگاری، بناکتی، ایلخانان، تاریخ بناکتی، بناکت .
ساره شمسه محسن رحمتی
حکومت تیموریان ماهیتی ایلیاتی داشت. آداب و سنت های قبیله ای این حکومت برای زنان آزادی عمل، احترام و نفوذ را به ارمغان آورد و زمینه را برای دخالت آنان در امور سیاسی فراهم کرد. از سوی دیگر عهد تیموریان یکی از ادوار درخشان فرهنگی تاریخی ایران است. در این عهد به واسطه ی علم دوستی حاکمان تیموری مراکز آموزشی و فرهنگی رونق بسزایی یافتند. بنابراین زنان نیز به تأسی از مردان عصر خود در این عرصه به فعالیت پرداختند. اوضاع نسبتاً خوب اقتصادی تیموریان هم زمینه را برای پرداختن زنان به امور اقتصادی فراهم آورد. پژوهش حاضر با روشی کتابخانه ای سعی در تبیین کارکردهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زنان دربار عهد تیموریان دارد. در عهد تیموریان تربیت شاهزادگان بر عهده زنان بود. آنان با قبول این وظیفه خواه ناخواه به جریانهای سیاسی وارد می شدند. زنان با استفاده از ضعف برخی سلاطین و آگاهی سیاسی و توان مدیریتی بالای خود به دخالت مستقیم در امور مهم سلطنت پرداختند. آنان با اعمال سیاستهای گوناگون از جمله به راه اندازی جنگها و شرکت در قتل ها و توطئه های سیاسی سعی کردند قدرت خود و فرزندانشان را حفظ کنند. در این دوره نیز زنان خاندان سلطنتی به انجام امور خیر و ساخت بناهای عام المنفعه پرداختند. اما نقشی که آنان در توسعه مراکز فرهنگی- آموزشی ایفا کردند پررنگ تر به نظر می رسد. سرمایه گذاری زنان در عرصه اقتصادی هم در رونق بخشی به امور کشاورزی و تجاری بی تأثیر نبود. واژگان کلیدی: تیموریان، زنان دربار، کارکردهای سیاسی، کارکردهای فرهنگی، کارکردهای اقتصادی.
فروزان مهرابی شینه سیدابوالفضل رضوی
تاریخنگاری در مصر طی قرون هشتم و نهم هجری به سبب حضور سلسله ممالیک که یک آرامش نسبی را در آنجا رقم زده بودند به اوج خود رسید، تا آنجا که آن دوره را عصر نهضت دوم طلایی نامیده اند. این شکوفایی علمی و فرهنگی بواسطه مهاجرت علما و دانشمندان سایر سرزمین هایی که مورد تهاجم مغول قرار گرفته بودند نیز بود. به همین دلیل بررسی تاریخنگاری این برهه از زمان همواره برای محققین حائز اهمیت بوده است. در این میان محمدبن احمدابن-ایاس حنفی مولف کتاب پر حجم «بدائع الزهور فی وقائع الدهور » یکی از مورخان بنام این عهد می باشد. وی که از ممالیک چرکسی بود به دلیل قرار داشتن در اواخر عصر ممالیک از نزدیک شاهد حوادث فتح مصر توسط عثمانی ها بوده است وکتاب بدائع الزهورفی وقائع الدهور در این موضوع به منبعی بی همتا تبدیل گشته است. ابن ایاس به دلیل دوستی با افراد دربار و کارکنان دولتی به منابع اصیل و دست اول دسترسی داشته و در ثبت بسیاری از اخبار و وقایع شاهد عینی آن ها بوده است. ابن ایاس بدائع الزهور را به شیوه سالشماری که روش غالب مورخان آن زمان بوده است تدوین کرده و مطالب را به زبان محاوره ای نگاشته است و این روشناآشنا بودن او را با فصاحت و بلاغت زبان عربی نشان می دهد. امتیاز مهم ابن ایاس نقدهای کوبنده اش علیه حکام ستمگر است. وی تاریخ را از قید و بند های نظامی - سیاسی رهایی بخشیده بنابراین کتاب او سرشار از اطلاعات اقتصادی،اجتماعی، اداری، وان اثر ابن ایاس را یک تاریخ اجتماعی در حد و اندازه آن دوره تلقی کرد.