نام پژوهشگر: محمدجواد هاشم زاده
معصومه فرامرزی القار محمدجواد هاشم زاده
پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با تکیه بر الگوی مطالعه کاربران هیل به تبیین نیازهای اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای معتبر کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی تا پایان مردادماه سال 1391 با برآورد تقریبی 23594 نفر است. از طریق نمونه برداری خوشه ای با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 377 نفر به عنوان جامعه نمونه تعیین شد. اطلاعات از طریق پرسشنا مه گرد آوری شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد اکثر کاربران کتابخانه های عمومی استان در مقطع تحصیلی دیپلم و کارشناسی بودند. یافته ها در خصوص سواد رایانه ای کاربران نشان داد که تنها یک سوم کاربران گواهینامه آی.سی.دی.ال. را دریافت کرده اند. کاربران سطح سواد اطلاعاتی خود را بالاتر از حد متوسط اعلام کردند. مهم ترین نیازهای موضوعی کاربران کتب درسی و کمک آموزشی، ادبیات و دین و مهم ترین منابع کسب اطلاعات آن ها کتاب ، نشریات ادواری و اینترنت بود. انجام تکالیف و پروژه های درسی و بالا بردن معلومات عمومی به ترتیب اصلی ترین انگیزه های پاسخ گویان از جست-وجوی اطلاعات در کتابخانه بود. روزآمد نبودن منابع و کمبود منابع اطلاعاتی و عدم دسترسی به اینترنت مهم ترین موانع در رفع نیازهای اطلاعاتی کاربران بودند. مهم ترین تجهیزات و خدمات مورد نیاز کاربران جهت رفع نیازهای اطلاعاتی رایانه، دستگاه فتوکپی و اینترنت بود. منابع و خدمات کتابخانه ها در حد متوسط پاسخ گوی نیاز کاربران بود. نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پاسخ-گویان زن و مرد در موضوعات دین، هنر، ادبیات و درسی و کمک آموزشی و محمل کتاب و منابع الکترونیکی ناپیوسته تفاوت معناداری وجود داشت. هم چنین بین میانگین نمرات پاسخ گویان مقاطع مختلف تحصیلی (دیپلم، کاردانی و کارشناسی) به موضوعات کلیات، فلسفه، علوم اجتماعی و هنر و سایر محمل ها ( منابع اینترنتی و پایگاه های اطلاعاتی، مجموعه مقالات گردهمایی ها، گزارش های تحقیقی، نشریات ادواری، نقشه ها و منابع الکترونیکی ناپیوسته) به جز کتاب تفاوت معناداری وجود داشت.
زینب نخعی محمدجواد هاشم زاده
پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا، به شناسایی و استخراج واژه های بازدارنده موجود در متن و چکیده مقالات مجلات علمی- پژوهشی رشته کتابداری و اطلاع رسانی پرداخت. هدف پژوهش تهیه سیاهه ای سیستماتیک از این واژه های بازدارنده براساس الگوی آماری زو و قانون زیف بود. هم چنین در این پژوهش از دو شیوه «اول یا قبل از تعدیل» و «دوم یا بعد از تعدیل» استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه مقاله های چاپ شده در آخرین شماره منتشر شده سال 1389 مجلات علمی- پژوهشی کتابداری و اطلاع رسانی بود. در این پژوهش تعداد 20 مقاله با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. داده ها به صورت ماشینی در سه مرحله: تهیه متن الکترونیکی، تفکیک واژگان و شمارش بسامد واژه ها گردآوری شده و با استفاده از دو روش مذکور مورد تحلیل قرار گرفت. از بین 15557 واژه (و با احتساب بسامد، 73750 واژه) موجود در متن مقالات مورد مطالعه، مطابق با الگوی زو در شیوه اول، تعداد 1368 واژه و در شیوه دوم، 468 واژه به عنوان واژه بازدارنده شناخته شدند. بر طبق قانون زیف نیز، در شیوه اول 217 واژه (با احتساب بسامد 35477 واژه) و در شیوه دوم، 607 واژه بازدارنده (با احتساب بسامد 32428 واژه) شناسایی شدند. تعداد کل واژه های موجود در چکیده مقالات، 1989واژه (و با احتساب بسامد، 3820 واژه) بود که در روش زو و با اجرای شیوه اول، 148 واژه و بر مبنای شیوه دوم، 173 واژه به عنوان بازدارنده استخراج شدند. براساس قانون زیف نیز، با اجرای شیوه اول 60 واژه (با احتساب بسامد 1137 واژه) و با اجرای شیوه دوم 186 واژه بازدارنده (با احتساب بسامد 1625 واژه) شناسایی شدند. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که بین دو فهرست حاصل از متن و چکیده در روش زو، با اجرای شیوه اول، 25/10 درصد (یعنی 141 واژه از 1375 واژه بازدارنده موجود در دو فهرست)؛ با اجرای شیوه دوم، 35/31 درصد (یعنی 153 واژه از 488 واژه بازدارنده موجود در دو فهرست) ؛ در روش زیف نیز با اجرای شیوه اول، 06/27 درصد (یعنی 59 واژه از 218 واژه مورد مقایسه) و با اجرای شیوه دوم، 36/29 درصد (یعنی180 واژه از 613 واژه مورد مقایسه) همخوانی وجود داشت. بین سیاهه های واژه های بازدارنده به دست آمده از متن مقاله های دو روش زو و زیف، در شیوه اول 85/08 درصد (129 واژه از 1456 واژه مورد مقایسه) و در شیوه دوم، 89/61 درصد (411 واژه از 664 واژه مورد مقایسه) و در سیاهه های واژه های بازدارنده به دست آمده از چکیده مقاله های دو روش مذکور نیز در شیوه اول، 20/16 درصد (یعنی 29 واژه از 179 واژه مورد مقایسه) و در شیوه دوم 16/83 درصد (163 واژه از 196 واژه مورد مقایسه) از واژه های بازدارنده مشترک بودند. در هر دو روش رابطه مستقیمی بین بسامد واژه ها و احتمال بازدارنده بودن آن ها وجود داشت. عامل تعدیل واژه ها نقش مهمی در شناسایی واژه های بازدارنده داشت. طول متن در حجم واژه های بازدارنده تأثیر مثبت داشت. به طور کلی، با کاربرد قانون زیف درصد بالاتری (10/48) از واژه های غیرمفهومی در متن مقالات شناسایی شد.
حکیمه دهقانی راینی محمدجواد هاشم زاده
پژوهش حاضر به روش پیمایشی به منظور بررسی نقش کتابخانه¬های عمومی شهرستان کرمان در توسعه فرهنگ مطالعه کاربران انجام شد. برای فرهنگ مطالعه سه لایه¬ ارزش¬ها و باورها، قواعد و جلوه ها در نظر گرفته شد. حجم جامعه آماری 13594 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه¬گیری چند مرحله ای 373 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده¬ها، پرسشنامه محقق ساخته¬ بود که روایی آن توسط متخصصان علم اطلاعات و دانش¬شناسی و پایایی آن از با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. طبق یافته¬های به دست آمده از دیدگاه کاربران، نقش کتابخانه¬های عمومی شهرستان کرمان در توسعه لایه¬ باورها (میانگین 27/3) و جلوه¬ها (میانگین 25/3) بالاتر از حد متوسط و در توسعه لایه قواعد (میانگین 82/2) در حد متوسط بود. اما به طور کلی، نقش این کتابخانه¬ها در توسعه فرهنگ مطالعه کاربران خود کم¬تر از حد مطلوب (80 درصد) بود. بین میانگین نمرات حاصل از نقش کتابخانه های عمومی شهرستان کرمان در توسعه لایه¬ باورها و جلوه¬ها تفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین میانگین نمرات نقش این کتابخانه¬ها در توسعه لایه قواعد با دو لایه باورها و جلوه¬ها تفاوت معنادار وجود داشت. هم¬چنین بین میانگین نمرات حاصل از نقش کتابخانه¬های عمومی شهرستان کرمان براساس متغیر جنسیت، گروه¬های سنی و مدارک تحصیلی کاربران تفاوت معناداری وجود نداشت. به طور کلی از یافته های به دست آمده می¬توان نتیجه¬گیری کرد که کتابخانه¬های عمومی شهرستان کرمان نقش خود را در توسعه فرهنگ مطالعه کاربران به خوبی ایفا نکرده¬اند. این کتابخانه¬ها می¬توانند با وضع قواعد و راهکارهای بهتر موجب بهبود فرهنگ مطالعه شوند.
اعظم مهدی پور محمدجواد هاشم زاده
این پژوهش به روش تحلیل و محتوا و با هدف بررسی وضعیت معماری اطلاعات در وب سایت مجله های الکترونیکی علمی- پژوهشی تمام متن حوزه علوم انسانی تحت پوشش پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل 88 مجله علمی-پژوهشی تمام متن فارسی بود و اطلاعات از طریق سیاهه وارسی گردآوری شد. معماری اطلاعات در مجله های مذکور تحت دو مقوله معماری سازماندهی اطلاعات و معماری مدرک، بررسی شد. معماری سازماندهی محتوای وب سایت مجله های علمی-پژوهشی پرداخت. روش موضوعی در سازماندهی محتوای وب سایت و روش شبکه ای در سازماندهی ساختار وب سایت بیش ترین فراوانی را داشتند. میانگین تعداد سطوح دسترسی برای رسیدن به مقاله های مورد نظر، بین یک تا سه پیوند بود. در نظام مسیریابی، استفاده از نوارهای مسیریابی متنی بیش از نوارهای مسیریابی تعاملی به کار رفته بود. استفاده از عناصر مسیریابی جانبی و به ویژه نمایه ها، در وضعیت نامطلوبی بود. فرمول بندی درخواست و روش های جست وجو، به روش ساده بود. برچسب گذاری محتوای وب سایت های مزبور، تقریباً از وضوح قابل قبولی برخوردار بود. معماری مدرک در چهار مقوله بررسی شد. اغلب مولفه های ساختارهای منطقی که در بستر زبان نشانه گذاری اچ تی ام ال قابل اعمال بودند به طور محدودی در مقاله ها کاربرد داشتند. وضعیت چکیده ها، کلیدواژه ها و میزان استفاده از شکل ها و مقاله ها در سطح مطلوبی بود. نتایج حاصل از بررسی ساختارهای صفحه آرایی مبین آن بود که در صفحه فهرست مندرجات 77 مجله (5/87 درصد) و در صفحات مقاله 49 مجله (7/55 درصد) ثبات در صفحه آرایی وجود داشت. بررسیساختارهای محتوایی که با تاکید بر استفاده از عناصر فراداده ای انجام شد بیانگر عدم استفاده از فراداده دابلین کور در مجله های الکترونیکی بود. همچنین، اگر چه استفاده از عناصر فراداده ای متا در سطح گسترده ای بود ولی محتوای این عناصر با توجه به نقش موثر آن ها در جست وجو یازیابی، از غنای اطلاعاتی مناسبی بهره مند نبودند. نتایج حاصل از بررسی ساختارهای ذخیره سازی، گویای آن بود که مجله ها در صفحه آغازین و صفحه فهرست مندرجات وب سایت خود از جدیدترین نسخه زبان اچ تی ام ال استفاده کردند اما تنها شش مجله (7/6 درصد)، در ذخیره سازی مقاله های خود از این قالب استفاده نمودند. نتایج نشان داد مجله های الکترونیکی علمی-پژوهشی فارسی از نظر به کارگیری ساختارهای معماری مدرک در وضعیت نامناسبی قرار داشتند.
الهه محمدی محمدجواد هاشم زاده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی آمادگی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند برای پذیرش فرایند مدیریت دانش بر اساس الگوی اتخاذ فراگرد یکپارچه می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری آن کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در چهار حوزه آموزشی علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و مهندسی بود که در سال تحصیلی 1392-93 مشغول به فعالیت بودند. نمونه¬گیری به روش تصادفی طبقه¬ای غیر نسبتی انجام گرفت که بر این اساس تعداد نمونه 160 نفر انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده و روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی آن از آلفای کرونباخ (925/0) استفاده شد. نتایج نشان داد که به طور کلی میزان آمادگی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند بر اساس الگوی اتخاذ فراگرد اتخاذ یکپارچه بیشتر از حد متوسط (61%) و کمتر از حد مطلوب (80%) بود. یافته ها نشان داد که میزان آمادگی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند برای پذیرش فرایند مدیریت دانش بر اساس مولفه های الگوی پژوهش با حد مطلوب تفاوت معنادار داشته و پایین تر از حد مطلوب می باشد. بین آمادگی اعضای هیئت علمی در حوزه های مختلف آموزشی تفاوت معنادار، ولی بین میزان آمادگی اعضای هیئت علمی با سوابق عضویت مختلف تفاوت وجود نداشت. همچنین بین میزان تمایل اعضای هیئت علمی برای پذیرش فرایند مدیریت دانش در حوزه های مختلف آموزشی تفاوت معنادار وجود داشت. در میان مولفه های مورد بررسی انتظار عملکرد بالاترین رتبه و ساختار سازمانی پایین ترین رتبه را در میزان آمادگی داشتند. بین تمایل اعضای هیئت علمی برای پذیرش با آمادگی به طور کلی (ترکیب مولفه های پنج گانه) و همه مولفه ها به جز «ساختارسازمانی» رابطه معنادار وجود دارد. میزان نقش تمایل در آمادگی نیز 35/0.پیش بینی شد.
زهرا صالح نژاد محمدجواد هاشم زاده
مقدمه/زمینه: در جهان اطلاعاتی امروز با وجود قالب ها، محمل ها و مکان های ذخیره متعدد، دسترسی سریع به اطلاعات مورد نیاز ضرورت پیدا می کند که این امر از طریق مدیریت اطلاعات شخصی امکان پذیر می شود. فرایند مدیریت اطلاعات شخصی متشکل از چهار فعالیت فراهم آوری، سازماندهی، نگهداری و بازیابی است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار مدیریت اطلاعات شخصی و فعالیت های چهارگانه آن در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند و در محیط رقومی است. روش شناسی: این پژوهش توصیفی، از نظر هدف کاربردی است و داده ها به روش پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری آن کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 93-1392 و در چهار حوزه آموزشی علوم انسانی و هنر، علوم پایه، علوم کشاورزی و علوم مهندسی بود. بر اساس فرمول اندازه جامعه و نمونه کوکران تعداد نمونه 330 نفر انتخاب شد و نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای غیر نسبتی انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده و روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی آن از آلفای کرونباخ (877/0) استفاده شد. یافته ها/ نتایج: یافته ها نشان داد که به طور کلی رفتار مدیریت اطلاعات شخصی و تمامی چهار فعالیت اصلی آن در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند در حد متوسط (59%) و کمتر از حد مطلوب (80%) است و بین رفتار مدیریت اطلاعات شخصی در حوزه های مختلف تحصیلی، هم چنین در بین دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد بیشترین ابزار مورد استفاده برای نگهداری مجموعه شخصی رایانه و لپ تاپ، پرکاربردترین روش سازماندهی اطلاعات شخصی بر اساس نوع محتوا و متداول ترین روش بازیابی از مجموعه اطلاعات شخصی بازیابی بر اساس یادداشت هایی توضیحی بود. اصالت/ ارزش: حیطه مدیریت اطلاعات شخصی، حیطه پژوهشی نسبتاً جدیدی است که تاکنون در ایران پژوهش های بسیار اندکی در این رابطه صورت گرفته است. پژوهش های انجام شده در ایران کمتر رفتار مدیریت اطلاعات شخصی را در بین دانشجویان علی الخصوص دانشجویان دانشگاه بیرجند بررسی کرده اند و بیشتر ابزارها و عوامل تأثیرگذار بر مدیریت اطلاعات شخصی را مورد توجه قرار داده اند.