نام پژوهشگر: جهانبخش ثواقب
هاجر بیرانوند جهانبخش ثواقب
چکیده موضوع اصلی این پژوهش بررسی تاریخ تصوف در دوره زندیه مطالعه کارکرد خانقاه ها و تکایا و آداب و رسوم متصوفه و نوع سلوک زندیان با تصوف و سلسله های صوفیانه است. اهمیت این پژوهش از آن حیث است که به رغم جایگاهی که تحولات عقاید و اندیشه ها در حیات سیاسی- اجتماعی ایران داشته است، پژوهش جامع و بایسته ای که زوایای ناگشوده تصوف را در دوره زندیه بررسی نموده باشد صورت نگرفته است. از این رو پژوهش حاضر، سیر تحول تصوف را با تکیه بر کارکرد خانقا ه ها بررسی می کند و رساله حاضر بر این فرضیه است که تصوف در دوره زندیه در پرتو سیاست دینی کریم خان زند دوره ای از تجدید حیات خود را آغاز کرد و نسبت به دوره صفویه که با غلبه عالمان و فقیهان شیعی در حکومت، از رواج تصوف و سلسله های صوفیان و توسعه خانقاه ها کاسته شد، در وضعیت مطلوبی قرار گرفت. در این دوره در میان سایر فرقه های صوفیانه، به ویژه دو سلسله نعمت اللهیه و ذهبیه فعالیت بیشتری داشتند. آلام و مصائبی که پس از سقوط صفویه و در اثر حمله افغا ن ها و نابسامانی اوضاع سیاسی و جنگ های دوره نادرشاه بر مردم وارد آمد، گرایش آنها را به کسانی که انتظار تسلی و تشفّی از ایشان می رفت برانگیخت و سبب شد که مشایخ و صوفیان طریقت ها بیش از دوره پیش مورد اقبال و احترام قرار گیرند. هرچند متصوفه این عهد با مخالفت شدید فقیهان و مجتهدانی که دعاوی صوفیان را باطل می انگاشتند و گرایش مردم را به این طریقت ها، تهدیدی برای دین و دولت می پنداشتند، مواجه بود اما به رغم این موانع، دوره زندیه را می توان دوره تجدید حیات تصوف دانست. که در عهد زندیه، اگرچه احیاء طریقت در برابر قدرت شریعت نتوانست جامعه ایرانی را آن گونه که می خواست به خود متمایل سازد. اما بار دیگر خود را در عرصه تحولات سیاسی- اجتماعی پرتوفیق ظاهر ساخت. واژگان کلیدی: زندیه، تصوف، سلسله های صوفیانه، خانقاه
ثریا یاری زاده جهانبخش ثواقب
چکیده ایل قاجار در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری، قیام و جنبش خود را برای کسب قدرت و زمامداری آغاز کردند. قدرت یافتن ایل قاجار به عهد صفوی برمی گردد. ایل قاجار پس از سقوط دولت صفوی از مدعیان قدرت در ایران بودند و به این منظور در تمام دوران زمامداری نادرشاه افشار و جانشینانش و همچنین دوران حکومت کریم خان زند و جانشینانش، مبارزات خود را ادامه دادند. حکومت های افشاریه و زندیه نیز در مقابل، سیاست تند و خشنی نسبت به این ایل درپیش گرفتند. به این جهت روابط ایل قاجار با این دو سلسله کاملاً خصمانه بود. اگرچه ایل قاجار در طول این مدت به دلیل برخی موانع موفق به کسب قدرت نشدند اما سرانجام آغامحمدخان در سال 1209هـ.ق با شکست لطفعلی خان زند، هشتمین حکمران سلسله زندیه، این سلسله را منقرض کرد و سلسله قاجاریه را تأسیس کرد. در این رساله با تکیه بر این فرضیه که ایل قاجار در تحولات سیاسی ایران بعد از سقوط صفویه یکی از مدعیان جدی قدرت بوده است به تحلیل اقدامات قاجارها برای دستیابی به قدرت در کشمکش با افشارها و زندیان پرداخته شده و سیاست این دو سلسله را در برابر قاجارها و عوامل موثر در ناکامی ها و سرانجام غلبه قاجارها بررسی شده است.
صغری صادقی نهاد حمید کرمی پور
یهودیان ، بنا بر ملاحضات اعنقادی و اجتماعی معمولا در حاشیه جامعه ایرانی قرار می گرفتند .به ویژه در دوران اسلامی تاریخ ایران ،نظر به نگرش خاص مسلمانان نسبت به این قوم با بد بینی های عمومی نسبت به آنان ،موقیعت خاصی نداشتند .از این جهت تنها در پاره ای از دوران اسلامی که تساهل و مدارای دینی در دستور کار حکومت ها قرار داشت ، یهودیان ساکن در ایران از حداقل فرصت ها برای مطرح کردن خویش در امور اقتصادی و اجتماعی جامعه بهره می گرفتند . به خصوص با توجه به کامیابی های این قوم در عرصه های اقتصادی بیشتر تلاش بزرگان یهودی به این امر معطوف بود تا با استفاده از تجارب و جایگاه اقتصادی خویش در بستر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه ی ایرانی جایگاه لازم را به دست آوردند، البته یهودیان در همین جهت ، با بهره گیری از کار کرد های فرهنگی نیز در این جهت عمل می کردند، که آن نیز در جای خود موفقیت آمیز بود. در همین راستا در دورانی هم چون حاکمیت آل بویه که مدارای دینی در دستورکار حکوت قرار داشت، شاهد مطرح شدن یهودیان در عرصه های فرهنگی و اجتماعی هستیم که از جمله در دانش پزشکی موفقیت های قابل توجهی به دست آوردند.با این همه یهودیان در عرصه سایست از چندان موفقیتی برخوردارنبودند و با وجود تمامی تلاش ها مورد بغض صاحبان حکومت قرار داشتند. در این میان تنها در یک دوره از تاریخ ایرا ن دوران میانه است که قوم یهود در پرتو بهره گیری از تجارب بزرگان خویش زمینه های دخالت در سیاست و به تبع آن انجام کارکردهای بیشتر در امور اقتصادی و فرهنگی را بدست آوردند؛ این دوره مصادف با حاکمیت ایلخانان نامسلمان در ایران بود ، دوره ای که با وجود نامسلمانی قوم غالب ، مدارای اعتقادی در دستور کار بود و یهودیان از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده ر ا نموده اند. عصر نامسلمانی ایلخانان و به ویژه عصر ایلخانی ارغون (حک690-683) برای قوم یهود در دوران طلایی فعالیت در صحنه سیاست و اقتصاد به شمار می رود .سعد الدوله یهودی و دیگر کار گزاران یهودی از این شرایط بیشترین استفاده کردندو البته موفقیت نسبی بدست آوردند. در این پژوهش با در نظر داشتن پیشینه سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی یهودیان در تاریخ دوران اسلامی سعی در بررسی جایگاه و کارکردهای یهودیان در جامعه ، حکومت و اقتصاد ایران شده است.
ناهید دوستی جهانبخش ثواقب
سده نوزدهم میلادی آغاز تغییرات وسیع اجتماعی در ایران است،این سده که تقریبا اوایل حکومت قاجار بود ساختار جامعه سنتّی ایران را دگرگون ساخت و آن را به راهنمای اخذ تمدن جدید غرب سوق داد. در دوره ناصری نظام تعلیم و تربیت ، از وضعیت سنتّی مکتب خانه ای به سوی ایجاد مدارس جدید و شکل گیری نظام نوین آموزش تحّول یافت. در رواج اندیشه اصلاح و تغییردر الگوی موجود سنتّی در میان روشنفکران دوره قاجار توجه به ایجاد موسسات جدید تمدنی در کشور ،مسافرت های ایرانیان به خارج و آشنایی با معارف جدید ،ایجاد مدارس توسط هیأت های مسیحی و خارجیان مقیم ایران از عوامل دگرگونی نظام آموزشی در دوره ناصری به شمار می روند. تغییر در شیوه آموزش سنتّی، شیوه های نوین آموزشی ،ایجاد مدرسه،ایجاد نظام ابتدایی ودوره عالی برخی از ویژگی های تعلیم وتربیت در دوره ناصری می باشد. دراین دوره مدرسه دارالفنون در تهران به منظور آموزش علوم نظامی و سایر رشته های علوم جدید تأسیس شد که نقش بسیار خوبی را در تحّولات آموزش نوین در ایران داشت،این مدرسه نخستین مدرسه جدید دولتی ایران بود که در حقیقت یکی از موسسات درباری و مورد نظر ناصرالدین شاه بود. علاوه بر دارالفنون مدارس دیگری در کشور ایجاد شد که تأثیر زیادی در تحّولات نظام جدید داشت از جمله این مدارس،مدرسه رشدیه و مدارس خارجی بودند. بطور کلی تأسیس مدارس جدید، اعزام دانشجویان به خارج جهت اخذ علوم جدید ،دعوت معلمین خارجی ووجود روشنفکران داخلی در این دوره باعث تغییر آموزش از شیوه سنتّی به شیوه جدید شد.
صدیقه قاسمپور جهانبخش ثواقب
تاریخنگاری محلی سومین گونه مشهور تاریخ نویسی پس از تاریخ های سلسله ای و عمومی است .هر ایالت و یا شهری به فراخور اوضاع سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی خاص خود دارای یک یا چند اثر در تواریخ محلی می باشد.در این میان ایالت وسیع و پر رونق فارس با زمینه های تاریخی،فرهنگی و دینی خاص،از تاریخنگاری محلی نسبتاً پر باری به ویژه در عصر ناصرالدین شاه برخوردار بوده است. دراین عصر،آثاری چون نزهت الاخبار از میرزا جعفر خان حقایق نگار خورموجی، فارسنامه ناصری از حاج میرزا حسن حسینی فسایی و آثارعجم از محمد نصیر فرصت شیرازی درباره فارس به رشته تحریر درآمده است . در این رساله،با توجه به اهمیت تاریخنگاری محلی فارس،ابتدا تاریخنگاری ایران در عصر قاجار و اوضاع سیاسی،اجتماعی و فرهنگی فارس در عصر ناصری تبیین شده و سپس تاریخنگاری محلی فارس، جایگاه و ویژگیهای آن و بینش و روش تاریخنگاری مورّخان فارس در این دوره مورد بررسی قرار گرفته است.
مهری زیدی جودکی مهدی صلاح
تأسیس سلسله ی پهلوی ( 1304-1320) و روی کار آمدن رضاشاه را باید سر آغاز فصل جدیدی در عرصه ی آموزش عالی به شمار آورد. این دوره به علّت بروز تحوّلات و دگرگونی های گسترده در ساختار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران و به جهت بهره وری از دستاوردهای تمدنی مغرب زمین نقش و اهمیّت ویژه ای را در تاریخ ایران ایفاء نموده است. در زمینه ی آموزش عالی نیز همگام با سایر دگرگونی ها، اقداماتی صورت پذیرفت. با تأسیس حکومت رضاشاه در راستای سیاست نوین سازی کشور، رضاشاه که در پی آن بود تا سیاست غربگرایی و اسلام ستیزانه ی خود را به کلیه ی شوون کشور از جمله آموزش گسترش دهد، درصدد تغییر و تحوّل در مراکز آموزشی برآمد و در جهت توسعه ی صنعتی و علمی و هماهنگ ساختن فعالیت های آموزش عالی کشور بر اساس الگوی غربی مراکزی به وسیله ی نیروها و کارشناسان خارجی و فارغ التحصیلان دانشگاه های اروپایی ایجاد کرد که می توانست در نوع خود پیامدها و آثار و نتایجی در راستای اهداف وی در برداشته باشند. تحوّل و توسعه در راستای آموزش نوین و محدود ساختن آموزش دینی و سنتی، ارتباط تنگاتنگی با برنامه های مدرنیزم حکومتی داشت، زیرا با شکل گیری دیوان سالاری جدید، دولت جدید نیاز به فارغ التحصیلان مراکز آموزشی داشت. تأسیس دانشگاه تهران، فراگیری علوم و فنون نوین و تربیت نیروی انسانی متخصص در داخل کشور، تأمین نسبی استادان ایرانی و کاهش نیاز به استادان و متخصصین غیر ایرانی برای تدریس، اعزام دانشجو به خارج از کشور، شکل گیری آموزش عالی بر اساس الگوی غربی و تحصیلِ بانوان در مراکز آموزش عالی از پی آمدهای تحوّل و توسعه آموزش عالی در دوره مورد بحث است.
فردین نجف علی آبادی جهانبخش ثواقب
چکیده احداث کاروانسراها در ایران از تاریخچه ای بسیار طولانی برخوردار می باشد. بنابر گواهی و شواهد موجود در منابع ،کشور ایران در ساخت این بنا از سایر ملل متمدن آن روزگار پیشقدم تر بوده است. کارآمدی و توجّه به ساخت کاروانسراها نقش بسزایی در رفت و آمد کاروان های تجاری و رشد تجارت در کشور داشته است.به رغم احداث کاروانسراها در اغلب ادوار تاریخی ، کاروانسراسازی در عصر صفویه به طور چشمگیری افزایش یافت. هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تحولاتی است که کاروانسراها در عصر صفوی به خود دیده است.در این رساله سعی شده ضمن تبیین موضوع و تحلیل عوامل موثر در این تحولات ، به بررسی جایگاه کاروانسراها در عصر صفویه و نقش آن در رشد تجارت پرداخته شود. در این دوره و به دنبال بروز برخی وقایع مهم از جمله؛فتح قسطنطنیه توسط عثمانیان و مسدود شده راه های تجاری سابق جهان شرق با غرب ، عصر اکتشافات جغرافیایی ، روی کار آمدن شاه عباس اول که سخت مشتاق برقراری روابط تجاری با ملل همسایه و اروپایی بود و...، شاهد رشد تجارت در کشور هستیم.بدون شک ،اقدامات زیربنایی شاه عباس از جمله ؛ برقراری امنیت ، ساخت جاده های مناسب ، اعطای آزادی های مذهبی به اقلیت های دینی و تسهیلات گمرکی تأثیر زیادی در جریان ورود تجار به کشور داشته است.با ورود کاروان های تجاری به ایران به امر شاه کاروانسراهای متعددی جهت اقامت اینان ساخته شد. مهم ترین کارکرد این بناها،کارکرد اقتصادی بود که در پی آن ، دولت به یک منبع درآمد دست می یافت و زمینه های پیشرفت فعالیت های تجاری در کشور فراهم می شد.همچنین کاروانسرا به علت وسعت زیادی که داشت در عملیات نظامی و استقرار سپاهیان مورد استفاده قرار می گرفت و گاه محل اقامت و استراحت شاهان و امراء بود که بدین ترتیب کارکرد نظامی – سیاسی به خود می گرفت.علاوه بر این از کاروانسراها به عنوان مکانی جهت اجرای مراسمات مذهبی استفاده می شد و از این حیث کارکرد مذهبی می یافت.از آن جا که کاروانسراها پذیرای حضور افراد مختلفی از اقلیت ها و ملیت های گوناگون در خود بودند،لذا این مکان مرکزی مهم جهت برخورد افکار و اندیشه ها به شمار می رفت. کلید واژه ها : معماری ایرانی-اسلامی ، کاروانسراها، کارکردها، صفویان.
قیصر ارجمند مزیدی جهانبخش ثواقب
سیاست اسکان عشایر در استان فارس نیز مانند دیگر مناطق عشایری ایران به اجرا درآمد و نتایجی هم به دنبال داشت از جمله: تغییر شیو? معاش عشایری، پایان دادن به جنگ های درون ایلی و برون ایلی، برچیدن بساط قدرت های محلی، شکست برنامه ریزی دولت برای ایلات و عشایر، ایجاد موقعیت سوادآموزی برای فرزندان عشایر و نهایتاً روی آوردن گروه زیادی از افراد جامع? عشایری به مشاغل پست.
مریم بهمنی جهانبخش ثواقب
چکیده اساس این پژوهش بر طرح این پرسش مهم مبتنی است که مدارس دینی اصفهان در عصر صفویه چه تأثیری در گسترش و تثبیت تشیع در ایران داشته است ؟ چنان که می دانیم سیاست مذهبی سلسله صفویه بر محور رسمیت بخشی و تقویت مذهب تشیع در ایران استوار بود. تحقق این امر مستلزم به کارگیری ابزارها ، راهکارها و شیوه های مناسبی بود که هدف نهایی آن می بایست تغییر وضعیت مذهبی جامعه ازتسنن به تشیع ، تثبیت و نهادینه شدن آن در همه ی عرصه های زندگی باشد.با طرح این سیاست که حضور عالمان شیعی را برای تعیین مبانی فقهی حکومت و ترویج و تبلیغ مذهب شیعه در بستر جامعه و عرصه ی زندگی مردم ، ضروری نمود مدارس دینی به عنوان پایگاه فعالیت عالمان و مرکز نشر مبانی اندیشه ای و هدایت فعالیت های فکری و تبلیغی مورد توجه حکومت صفوی قرار گرفت . در نتیجه مدرسه سازی رشد چشمگیری را درشهرهای مختلف و به ویژه اصفهان در عصر شاه عباس اول و جانشینان او پیدا کرد. این مدارس نقش مهمی را در عرصه ی تولید اندیشه ، ترویج و تثبیت تشیع در جامعه ، پرورش عالمان صاحب نام ، ایفا کرده و به مراکزی برای مقابله با اندیشه های مخالف ، بدعت گرا و بد دینی وحتی روشنگری در برابر فعالیت های میسیونرهای مسیحی ، تبدیل شدند .یافته های این پژوهش در این نکته است که مدارس مذهبی اصفهان از عوامل عمده ی ترویج اندیشه های شیعی و ظهور و بروز تحولات مهم فکری و فقهی در ایران عصر صفوی بوده اند و کارکرد آنها در حوزه ی اندیشه سازی ، رشد کلام و فقه و معارف شیعی ، تربیت عالمان دین و مقابله با اندیشه های معارض بوده است . شکل گیری این مدارس همچنین به نوعی همکاری دو جانبه نهاد مذهبی و نهاد سیاسی است که این تعامل حوزه ی دین و سیاست از یک سو به گسترش مدارس دینی این دوره انجامید و از سوی دیگر در تثبیت پایه های حکومت صفویه موثر افتاد . واژگان کلیدی : صفویه ، مدارس دینی ، تشیع ، اصفهان ، نظام سیاسی ، نهاد مذهبی .
سیاوش امرایی جهانبخش ثواقب
چکیده فرهنگ ایرانی مادامی که پیشتاز جوامع هم عصر خود بود، منشاء تاثیراث فرهنگی و هنری بر تمدن های همجوار بود .زمانی به خاطر ارتباطات سیاسی،اقتصادی و.. تازه های تمدن ها را چنان با فرهنگ و هویت بومی خود تلفیق می نمود که آدمی را در ریشه یابی و فهم دقیق موضوع به اشتباه وا می دارد.سکه با مفهومی که امروزه از آن در ذهن داریم، هخامنشی ها از تمدن لیدی به عاریت گرفتند، در همان ابتدا به چنان رشد وشکوفایی رسید که گویی ضراب خانه ها و هنرمندان ایرانی خود مبدع سکه بودند. تغییرات نوشتاری و نقوش روی سکه های ایرانی با سقوط و تاسیس حکومت ها دچار تغییرات محتوایی گردید.فرمانروایان این سرزمین به دلایل مختلفی موجبات این تغییرات و تحولات را فراهم می نمودند. این موضوع به ویژه در دوره ایلخانی تا صفویه با توجه به بیگانگی ، تفاوت نوع مذهب حکام با مردم ایران و نیز سیاست مذهبی و حکومتی آن ها دارای بیشترین تغییرات از نظر مضمون و نقوش انعکاس یافته بر روی مسکوکات می باشد.موضوع این پایان نامه به روند دگرگونی نقوش و شعائر مذهبی سکه های ایرانی از ایلخانی تا صفویه می باشد که در چهار فصل تحت عناوین:1- نگاهی اجمالی به اوضاع سیاسی، مذهبی، فرهنگی و هنری ایران از ایلخانی تا صفویه 2- جایگاه سکه در اقتصاد و جامعه ایران دوره میانه( 907-656 ه ق )3- سیر تحول شعایر مذهبی سکه های ایران از ایلخانی تا صفویه4- سیر تحول نقوش بر روی سکه های ایران از ایلخانی تا صفویه تدوین گردیده است. در فصل اول به بررسی و ارایه کلیاتی از اوضاع سیاسی ، اجتماعی و هنری دوره های مذکور پرداخته شده است. در فصل دوم به مباحثی از جمله: معنای لغوی سکه، پیدایش سکه، ضرابخانه و نگاهی کلی و تخصصی در جهت تنویر تغییرات شعائر مذهبی و نقوش روی سکه های دوره ی اسلامی تا تاسیس حکومت ایلخانی اشاره شده است. در فصل سوم ضمن بررسی شعائر روی سکه های مقطع مورد پژوهش براساس منابع کتابخانه ای و مسکوکات موزه های معتبر داخلی و خارجی در پایان شعائر آن دوره تشریح شده است. در فصل چهارم با بررسی نقوش روی سکه ایلخانی تا صفویه به بررسی دقیق نقوش حیوانی و هندسی روی سکه ها و تجزیه و تحلیل نهایی به ارایه جمع بندی در خصوص نقوش حکمرانان و سلسله ها پرداخته شد. ودر پایان نیز برخی نقوش روی مسکوکات با نقوش گچبری موجود تطبیق داده شد. کلمات کلیدی: نقوش، شعائر، ایلخانی،سکه،تحول
غلامرضا ذوالفقاری جهانبخش ثواقب
چکیده: ولایت شروان به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی و ثروت سرشار نهفته در آن که نتیجه ی شکوفایی و رونق تجارت و کشاورزی بود، همواره این انگیزه را در دولت های همسایه ایجاد می نمود که به آن جا تازش داشته باشند. حکومت شروان شاهان از جمله حکومت های محلی ایرانی بود که بر این منطقه حکومت می کردند. با ورود اسلام به قفقاز، این ولایت نیز تابعیت اسلام را پذیرفت و اعراب توانستند سلاله ی شروان شاهی یزیدیان را تأسیس کنند، که به مرور این اعراب در فرهنگ اصیل ایرانی هضم شدند و علاوه بر حکومت شروان شاهی به بهرامیان و خاقانیان نیز اشتهار پیدا کردند. با تغییر رویه ی طریقت صفوی، از حالت «صوفیانه و انزواطلبی» به عرصه ی سیاسی و «دنیاطلبی و انزواگریزی» در زمان شیخ جنید، باعث تبعید او از اردبیل، که 11 سال به طول انجامیده گردید. شیخ جنید در طول این مدت توانست نیروی عظیمی از ترکان آناتولی را با خود همراه سازد، که به تبع آن باز شدن پای آن ها به عرصه ی سیاسی منطقه ی آذربایجان و شروان را به دنبال داشت. آذربایجان در این برهه از زمان زیر سلطه ی حکومت مقتدر قراقویونلوها بود. در این میان، موقعیت ممتاز جغرافیایی شروان به عنوان مدخل ورود به منطقه ی چرکس ها، نقش حیاتی در راستای اهداف شیوخ صفوی داشت، که در پی رسیدن به این آمال، برخوردهای نظامی چندی بین صفویان و شروان شاهان به وجود آمد. این درگیری ها باعث کشته شدن دو تن از شیوخ صفوی، جنید و پسرش حیدر گردید. همین عامل نقطه ی عطفی در مناسبات سیاسی و نظامی طرفین را تشکیل داد. با ورود شاه اسماعیل به عرصه ی سیاست، شروان نقطه ی شروع اقدامات سیاسی او و محل آزمایش توان نیروهایش گردید. در پی این زدوخوردها ولایت شروان تابع و خراج گذار صفویان شد. اما این رویه چندان طولی نکشید و در زمان شاه طهماسب اوّل ولایت شروان به یکی از ایالات ایران تبدیل شد. اما به دلیل ریشه دار بودن حکومت شروان شاهی در این ولایت باعث می گردد که صفویان برای اداره ی این سرزمین با چالش هایی از سوی احفاد شروان شاهی مواجه می شوند. این پژوهش از چند منظر به مناسبات سیاسی و نظامی صفویان با شروان شاهان می پردازد. یک مرحله، زمانی که هنوز دولت صفوی تشکیل نشده و صفویان فاقد حکومت مستقل با سرزمین مشخص بودند و شروان شاهان دارای قدرت متمرکز و از سوی قدرت های همسایه حمایت می شدند. دوم، زمانی که صفویان موفق به تشکیل دولت می شوند و بر ایران حکمرانی می کنند و دولت شروان شاهان موجودیت مستقل خود را از دست داد. از این زمان، تلاش های نافرجام بازماندگان سلاله ی شروان شاهی در راستای اعاده ی حکومت شروان شاهان صورت می گیرد. پژوهش حاضر می کوشد تا مناسبات سیاسی و نظامی صفویان با شروان شاهان را در طی این دو مرحله، دوره ی شیوخ و دوره ی پادشاهان بررسی و تحلیل نماید. واژگان کلیدی: شروان شاهان، شروان، صفویان
معین قزوینه روح اله بهرامی
چکیده : شهرستان صحنه در حاشیه یکی از کهن راه های باستانی ایران ، در شرق کامبادانا و بغستانه باستانی و در غرب معبد باستانی آناهیتا ، از سکونتگاههای کهن محسوب می شود و بواسطه موقعیت جغرافیایی مناسب ، قرارگرفتن در مسیر شاهراه منتهی به غرب ایران ، داشتن چشمه سارها ، مزارع ، باغات و زمین های حاصلخیز و رودهای پر آب ، جاذبه های دل انگیزی برای سکونت اقوام و طوایف ما قبل آریایی و ایرانی بوده است . کاوشهای باستانشناسی و مردم شناسی از تنوع و گوناگونی حضور اقوام مختلف در این منطقه و سکونت آنان در این حدود خبر می دهد . با تشکیل نخستین سلسله حکومت آریایی ماد ، در قلمرو مادها درآمد. توجه شاهان بزرگ ایران باستانی در دوره های ماد ، هخامنشی ، سلوکیه ، پارتی و ساسانی ، از عظمت باستانی این شهر و نواحی اطراف آن حکایت دارد . قرار گرفتن در بین دو شهر مهم - دین آور و نهاوند - که از مهمترین تخت گاه های غرب کشور بوده و تأثیر مهمی در اقتصاد و سیاست و مذهب عصر باستانی ایران داشته اند ، بر اهمیت این ناحیه در عهد اسلامی نیز افزوده است . هر چند صحنه نتوانسته در ردیف این دو شهر قرار گیرد ، اما بخاطر داشتن موقعیت مناسب ، حاصلخیزی و دل انگیزی خود ، همیشه بخش مهمی از دینور عصر اسلامی محسوب می شده و خراج و مالیات این نواحی جزئی از دینور بشمار می رفته است . اما اندک اندک با افول شهر دینور، صحنه جایگاه مهم خویش را پس از طی تحولات تاریخی تا عصر صفویه باز می یابد و در عصر صفویه شاهد گسترش و برتری جایگاه صحنه نسبت به دینور هستیم و قرار گرفتن بر مسیر راه عتبات عالیات باعث رشد و گسترش این شهر در دوره ی صفویه می گردد و این تحول تا دوره قاجار بدلیل نابسامانی پس از سقوط صفویه متوقف می شود. اما در عهد ناصرالدین شاه و توجه ویژه شاه قاجار و واگذاری خالصجات این شهر به خاندان وزیر دفتر ، سرآغاز تحولی دیگر در شهر جدید صحنه است و با حضور خاندان آشتیانی و انسجام خاندانهای یارسان، شهر جدید صحنه تکوین می یابد. بطوری که از بلدیه، امکانات و تأسیسات رفاهی، بیمارستان و مدرسه برخوردار می شود و علما و شعرایی در آن ظهور می کنند. و اکنون به عنوان یکی از شهرهای مهم کرمانشاه ، نقشی اساسی در عرصه ی تولیدات کشاورزی ، شاخصه های اقتصادی و اجتماعی ایفا می کند. واژه های کلیدی : جغرافیای تاریخی ، صحنه ، غرب کشور، کرمانشاه ، میراث تاریخی ، اهل حق.
مینا برقی جهانبخش ثواقب
در این پزوهش ابتدا عصر صفویان را از نظرساختار سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار داده ایم.زیرا با توجه به اجتماعی بودن موضوع بدون داشتن دورنمای کلی از اجتماع و سیاست صفویان پرداختن به موضوعی اجتماعی غیر ممکن می نماید.پس از آن خرافات را از منظر جامعه شناسی و روانشناسی مورد بررسی قرار داده ایم و مطالعات متفاوتی را بررسی کرده ایم.و زمینه ها و مبانی خرافه گرایی را به لحاظ روانشناسی بررسی کرده ایم.پس از آن زمینه ها و مبانی خرافه گرایی را در جامعه و در میان سلاطین صفوی و درباریان و خاندان سلطنتی مورد بررسی قرار داده ایم.
عباداله قبادی نصر سید علاء الدین شاهرخی
چکیده : کارکردهای نهاد وقف در طول تاریخ تحت تأثیر عوامل گوناگون از جمله تغییر و تحولات سیاسی ، اجتماعی و مذهبی دچار دگرگونی گردید و هر حکومت بنا بر دیدگاه های خود تصمیماتی اتخاذ نمود که موجب تحول این نهاد گردید. این پایان نامه به بررسی کارکردهای نهاد وقف در دوره پهلوی (اول و دوم ) با محوریت شهرستان خرم آباد پرداخته است . حکومت پهلوی در مدت نیم قرن حیات خود ، قوانینی وضع کرد و اقداماتی انجام داد که بر کارکرد نهاد وقف در این شهرستان تأثیر مستقیم گذاشت بعلاوه با ایجاد نظم و امنیت و بدست گرفتن کنترل منطقه توسط دولت ، وقف در شهرستان خرم آباد دچار تغییر و تحول شد . روشن نمودن تأثیر این تغییر و تحولات بر نهاد وقف ، گسترش موقوفات و کارکردهای آن در شهرستان خرم آباد دارای اهمیت است . دانستن میزان استقبال مردم از انجام وقف ، عکس العمل واقفان در مقابل سیاست های دولت ،میزان موقوفات انجام شده و سرنوشت موقوفات در این دوره مهم و اساسی است . دیگر موضوعی که ضرورت دارد مورد بررسی قرار گیرد موارد و محور های وقف در این شهرستان است بویژه آنکه سیاست حاکم بر دولت های وقت بر مبنای مبارزه ی همه جانبه با شعائر دینی و اسلامی بوده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که تأثیر حکومت پهلوی در موقوفات شهرستان خرم آباد دارای دو جنبه ی منفی و مثبت می باشد . از یک طرف برقراری نظم و امنیت در این شهرستان ، بخصوص در زمان پهلوی دوم سبب افزایش میزان وقف شد و از طرف دیگر تصویب قوانین متعدد از جمله : فروش اراضی وقفی و تبدیل به احسن نمودن موقوفات و اصلاحات ارضی باعث از بین رفتن بیشتر موقوفات ، بخصوص اراضی کشاورزی شده و همچنین کارکردهای مذهبی نهاد وقف را کاهش و کارکرد های اجتماعی و اقتصادی آن را افزایش داد. کلید واژه: وقف ، نهاد ، کارکرد ، حکومت پهلوی
ناهید گرجیان جهانبخش ثواقب
چکیده: اقدامات کریم خان زند در جهت بهبودی وضعیت اقتصادی پایتخت خود شیراز به دهه ی پایانی زمامداری او باز می گردد. خان زند با انجام اقداماتی چون رواج مجدد تجارت و کشاورزی، احیای صنایع سابق، تاسیسات حوزه شهری به ویژه بازار، معافیت های مالیاتی و امنیت راه های تجاری به احیای بازرگانی و اقتصاد شهری پایتخت خود شیراز مبادرت کرد. در دوره کریم خان دو عامل تجارت و بهره گیری از ناوگان دریایی کشور های غربی برای ایجاد امنیت راه های تجاری در خلیج فارس ،خان زند را به ایجاد رابطه با دولتهای غربی حاضر در منطقه (کمپانی هند شرقی انگلستان، هلند و فرانسه ) ترغیب کرد . اگر چه روابط کریمخان با همسایگان خود (امپراطوری عثمانی و هند) بنا به دلایلی چون جنگ های داخلی… از اهمیت دوران پیشین برخودار نبود اما بصره به عنوان مهم ترین مرکز تجاری عثمانی در خلیج فارس بر روابط بین دو کشور در دوره کریم خان تاثیر گذار بود در این میان روابط دوستانه و تجاری بین کریم خان و هند برقرار گردید. یکی از موضوعات مهم در این زمان نقش موثر و قدرتمند حکومت های محلی و روسای قبایل چون میر مهنای بندرریگی و قبیله بنی کعب در خوزستان و تحولات ناشی از آن در عرصه تجارت خارجی کریم خان بود. در این پژوهش مناسبات اقتصادی شهر شیراز در عهد کریم خان زند بررسی و تحلیل شده است .
سیده هاجر موسوی صفت محسن رحمتی
ترکمن ها در قرن چهارم هجری به نواحی شمال شرقی ایران وارد شدند. سلجوقیان که موفق به تاسیس حکومتی درایران شدند طایفه ای از آنان بودند ترکمن ها همواره به خاطر مشکلات معیشتی به نواحی مرزی ایران یورش می آوردند. از دوره صفویه مسائل مذهبی نیز به آن اضافه شد. ترکمن ها و قاجارها با توجه به ریشه مشترکی که با هم داشتند، در ابتدای دوره ی قاجار با هم همکاری صمیمانه ای داشتند.آقا محمدخان با اینکه در آغاز کار از وجود ترکمن ها برای تثبیت قدرت خود استفاده نمود،اما از آنجا که وی پس از نشستن بر تخت سلطنت، حکمران کشور شده و در مقابل نظم و امنیت آن، خود را مسئول می دانست، ناگزیر در مقابل تعرضات ترکمن ها به شیعیان خراسان و استرآباد نمی توانست ساکت بماند و لذا از این روی به سرکوب آنها پرداخت. با روی کار آمدن فتحعلی شاه، ترکمن ها دوباره به غارت و تجاوز به نواحی مرزی پرداختند و با حمله به کاروان ها و روستاهای مرزی، مردم شیعه را به اسارت می بردند. تا اینکه عباس میرزا در جنگ سرخس آنها را سرکوب کرد. اما در دوره محمدشاه باز هم به اقدامات تجاوز کارانه خود ادامه دادند. از جمله دلایلی که منجر به دشمنی میان این دو طایفه شد، دخالت های دولت های روس و انگلیس و همچنین مسائل اقتصادی و مذهبی بود، که تا پایان حکومت قاجاریه ادامه داشت. جنگ های به وجود آمده میان این دو قدرت باعث گردید نظارت دولت مرکزی ایران، بر سرزمین های ترکمن نشین مبهم و بی تأثیر شود و به تدریج حاکمیت دولت مرکزی بر آن ناحیه،از بین برود.
راضیه دارایی محسن رحمتی
بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی خراسان در دوره فتحعلی شاه قاجار موضوع اصلی این رساله است . خراسان به عنوان شرقی ترین ایالت ایران همواره نقش مهمی در تاریخ سیاسی کشور داشته، این منطقه قبل از غلبه قاجاریه تحت حاکمیت جانشینان نادر بود. تا این زمان به صورت یک حکومت محلی در این منطقه حکومت می کردند. شاهرخ افشار تا سال 210 ه ق بر خراسان حکومت کرد. در همان سال به دست آقا محمد خان از حکومت برکنار شد. با قتل نادر میرزا پسر شاهرخ، در سال 218 ه ق به دست فتحعلی شاه قاجار، بخش اعظم خراسان به دست قاجاریان افتاد. ولی حمله روسیه به قفقاز، تمایل سران ایالت و خوانین محلی خراسان به خود مختاری، تاخت و تازهای ایلات ازبک، خود سری افاغنه، به حکومت فتحعلی شاه اجازه نداد سلطه ای دولت مرکزی را در این منطقه تحکیم نبخشد. این رساله از یک چکیده و پنج فصل و یک نتیجه شکل گرفته است. در بیان هدف و ضرورت موضوع رساله می توان گفت اگر چه خراسان امروز تنها قطعه ای کوچک از سرزمین خراسان بزرگ و متعلق به ایران است. و بقیه ی آن در دیگر کشورهای آسیای میانه و افغانستان قرار گرفته است. اما یافتن و جوه تاریخی، محلی، سیاسی، فرهنگی، و قومی این ناحیه بزرگ، علاوه بر آن که گوشه ای کوچک از تاریخ گذشته ایران را روشن می سازد.می توان در بسط مناسبات و پیوندهای دوستی میان ملت های منطقه نیز موثر باشد. تحقیقاتی که تا کنون از سوی پژوهشگران درباره خراسان در دوره قاجاریه صورت گرفته است، بسیار ناچیز و محدود به موضوعات خاصی می گردد و از حد کلی گویی بالاتر نرفته است.مجموع این عوامل، مرارت مولف را بررسی تحولات خراسان از میان منابع- که بعضاً ضد و نقیض هستند و به شیوه تاریخ نگاری محلی نگارش نیافته اند- دو چندان می ساخت.
سمیرا قلاوند جهانبخش ثواقب
با تشکیل دولت صفویه در آغاز سده ی دهم هجری( 907ه..ق.) مناسبات جدیدی میان ایران با همسایگان خود در شرق و غرب کشور نظیر عثمانیان، اوزبکان و گورکانیان هند، رقم زده شد که وجه غالب آن، درگیری های نظامی و کشمکش و ستیزه بود. در میان این دولت ها، تنش میان صفویان با اوزبکان و عثمانیان شدیدتر بوده و این ستیزه ها، جنگ های مهمی را بین طرفین شکل داد. درگیری های اوزبکان با صفویان از همان آغاز منجر به جنگ سرنوشت ساز مرو میان محمدخان ( شیبک خان ) اوزبک و شاه اسماعیل صفوی شد(916ه. ق) و دامنه ی این منازعات در دوره های بعد نیز ادامه یافت. این درگیری ها بیشتر بر سر ولایت خراسان بود که از نظر سوق الجیشی و اقتصادی مهم بود و اوزبکان قصد تصرف آن را داشتند و صفویان نیز برای حفظ آن و تثبیت مرزهای شرقی، بارها به مقابله ی آنان شتافتند. در حاکمیت شاه صفی نیز مرزداران و سرداران اوزبک بارها خراسان را مورد تاخت و تاز قرار داده و دست به تهاجم و قتل و غارت زدند. در نتیجه شاه صفی با تغییر سیاست مدارا و نرمش اولیه ی خود، در برابر اوزبکان موضع شدیدتری گرفت و سرداران او سرانجام توانستند اوزبکان را شکست داده و آنان را وادار نمایند که به برقراری مصالحه در رابطه-ای مسالمت آمیز تن در دهند . در این رساله، علاوه بر بررسی زمینه ها و عوامل خصومت و ستیزه های دیرینه ی صفویان و اوزبکان، به منازعات این دو همسایه در دوره زمامداری شاه صفی ( 1052 – 1038 ه..ق. ) به ویژه بر سر ایالت خراسان پرداخته شده و ضمن بررسی عوامل درگیری ها و شرح تهاجمات مکرر اوزبکان، روند رابطه ی این دو قدرت با یکدیگر در این دوره تبیین شده است. یافته ی این پژوهش نشان می-دهد که علاوه بر تفاوت دیدگاه های مذهبی و پیشینه ی دشمنی و نزاع دیرینه ی دو دولت ، ایالت خراسان به سبب موقعیت راهبردی در شرق ایران، اهمیت تجاری – اقتصادی، گستره ی سرزمینی و چشم انداز طبیعی، حیات شهری و بازارهای برخوردار از مصنوعات و ملزومات، عامل عمده ای در تهاجمات مکرر اوزبکان به این ایالت در عهد شاه صفی و شکل گیری درگیری های مکرر بین صفویه و اوزبکان در این دوره بوده است. بنابراین، سیاست اوزبکان نسبت به خراسان تهاجم مکرر به قصد تصرف سرزمینی یا غارت و چپاول در راستای استحکام پایه های حکومت خود بود و سیاست صفویه دفاع در برابر تهاجمات با مصون-سازی سرحدات و تشکیل سپاه ویژه ی خراسان و حفظ این ایالت مهم در حوزه ی حاکمیتی خویش بوده است.
فاطمه هاشمی هزاوه محسن رحمتی
با تشکیل حکومت سلجوقی به عنوان اولین حکومت های مستقل در ایران پس از اسلام ، که به قدرت رسیدن ترکان سلجوقی منجر گشت چرا که به قدرت رسیدن آنها موجبات به وجودآمدن تغییرات مهمی درزمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی در ایران شد و از آنجایی که سلجوقیان پس از به قدرت رسیدن برای کسب مشروعیت وحکومت بر مردم با اعمال تعصبات مذهبی سیاستی جدید رادر پیش گرفتند، به همین دلیل به ابعاد مختلف مذهب ومسائل مربوط به آن توجه خاصی مبذول داشتند.و به دلیل آنکه در این دوره سلجوقیان با قدرت های مهمی چون خلفای عباسی و رقبای دیگر خوداز جمله فاطمیان مصر در ارتباط وکشاکش بودند.پس به دنبال آن بودند تا بتوانند باآنها رابطه ای مناسب داشته ویا با اتحاد با آنها بر دشمنان غلبه نمایند؛ویا از در دشمنی ورقابت برخاسته، آنها را از صحنه رقابت حذف نمایند.به همین دلیل سلجوقیان تمرکز وتوجه خود را به سمت جنوب غربی قلمرو خود معطوف داشته تا با اتحاد با خلفای عباسی بر سرمسأله حج به رقابت با فاطمیان مصربپردازندوبرای خود شأن ومنزلتی در جهان اسلام به دست آورندوفاطمیان را از عرصه رقابت حذف نمایند.از سوی دیگر به دلیل وجود اختلافات ورقابت های مذهبی در داخل سرزمین وحکوت سلجوقیان باعث می شد، تا بزرگان، وزرا وحتی سلاطین سلجوقی از مذهب وابعاد مختلف آن برای پیشبرد اهداف خود بهره ببرند. که یکی از این مسائل وقف واوقاف بوده است که در این دوره نسبتا بیشتر مورد توجه قرار گرفت. به طوری که این رقابت ها منجر به شکل گیری نهضت مدرسه سازی وشکل گیری نظامیه ها گردید وازطرف دیگر این رقابت ها ی خارجی وداخلی باعث شد تاسلاطین سلجوقی برای رسیدگی به امور آن؛ دیوانی جداگانه در نظر بگیرند و افرادی شایسته ودارای جایگاه ویژه برای آن بگمارند واز آن جایی که دوره سلجوقی مشهور به عصر اقطاعات است این مسأله تأثیر به سزایی بر رشد ویا کاهش آن داشته است که ما دراین تحقیق بر آن بوده ایم که براساس سوالات مطرح شده به بررسی وضعیت وقف واوقاف در این دوره وتأثیر عوامل مختلف بر روند آن بپردازیم.
نعمت علی نژاد جهانبخش ثواقب
تأسیس تلگراف در ایران به عنوان یک ابزار ارتباطی بین نواحی مختلف کشور، از تحولات بزرگی بود که در اطلاع رسانی سریع و به هنگام بسیار موثر بود. این ابزار ارتباطی هم در خدمت حکومت جهت ارسال فرامین و احکام حکومتی به مناطق مختلف نقش ایفا می کرد و هم به سرعت می توانست مردم مناطق مختلف کشور را در جریان حوادث قرار داده و بویژه در جنبش های اجتماعی عصر قاجار نظیر جنبش تنباکو، و انقلاب مشروطیت و استبداد صغیر در آگاهی بخشی، هماهنگی نیروهای مردمی و برانگیختگی آنان در جریان جنبش ها به نحو مطلوب تأثیر گذار بود. نقشی که تلگراف و تلگرافهای ارسالی در جریان جنبش های اجتماعی این دوره در بسیج مردمی علیه رژیم قاجار داشت به حدی بارز است که این پدیده ی جدید تمدنی را یکی از عوامل مهم در پیروزی این جنبش ها و تغیر مسیر جریانات اجتماعی در جهت منافع مردم ایران بتوان قلمداد کرد. در این پژوهش، نقش تلگراف در جنبش های اجتماعی ایران از آغاز تأسیس آن در ایران تا استبداد صغیر در زمان محمدعلی شاه قاجار بررسی و تحلیل می شود. اساس این پژوهش براین پرسش قرار دارد که پدیده ی تلگراف چه تاثیری در روند جنبش های اجتماعی ایران دوره ی معاصر داشته است؟ یافته ی این پژوهش آن است که تلگراف بعنوان یک ابزار اطلاع رسانی جدید، نقش به سزایی در ایجاد هماهنگی رهبران جنبش ها و نیز تسریع روند این گونه حرکت ها داشته و یکی از عوامل مهم پیروزی جنبش های اجتماعی تاریخ معاصر بوده است در تبیین این موضوع، ضمن بررسی عوامل سیاسی و اجتماعی بروز جنبش های اجتماعی معاصر و تاریخچه ی ورود تلگراف به ایران و نقش تلگراف در جنبش تنباکو و نیز جنبش مشروطیت و سپس روند آن از شروع اولین مجلس ملی تا به توپ بسته شدن آن پرداخته شده است.
فریده مروتی جهانبخش ثواقب
اقدام مهم شاه اسماعیل یکم در رسمیت¬بخشی مذهب تشیع و برقراری پیوند بین مذهب و سیاست در حکومت صفویه، تحول مهمی بود درایران صورت گرفت و در ایجاد وحدت سیاسی و شکل گیری هویت ملی و ارضی نقش عمده¬ای ایفا کرد. اگرچه در آغاز، قدرت شمشیر شاه اسماعیل در تصرف شهرها و ترویج مذهب جدید بی تأثیر نبود، اما صفویان دریافتند که برای تثبیت این مذهب در تاروپود جامعه و نهادینه¬سازی آن نیاز به اقدامات گسترده¬ی فرهنگی و تشکیلاتی است. دوره پنجاه ساله سلطنت شاه تهماسب یکم (984-930 ه.ق.)، فرزند و جانشین شاه اسماعیل یکم، فرصت مناسبی را فراهم آورد تا وی با حضور عالمان مهاجر که از مناطق عربی جبل¬عامل لبنان و بحرین به ایران آمده بودند، تلاش گسترده¬ای را جهت شیعی¬سازی جامعه و تثبیت موقعیت این مذهب به¬کار بندند.او با به¬کارگیری عالمان در مناصب رسمی دولت نظیر صدر، قضاوت، تولیت اوقاف و بقاع متبرکه توسط ایشان، ترویج شعائر شیعی در پیکره¬ی جامعه، تأسیس مدارس علمیه به عنوان نهاد رسمی آموزش و بنای مساجد به عنوان پایگاهی دینی، که متکفل ترویج مبانی اعتقادی و فقهی شیعه در جامعه بودند، به خدمت گرفتن عنصر شعر (مدیحه¬سرایی) در خدمت فضایل و مناقب ائمه شیعی و رواج مراسم سوگواری مذهبی و بازسازی زیارتگاه¬ها و امامزاده¬های شیعی و زمینه¬سازی برای تدوین متون فقهی، حدیثی و کلامی شیعی توسط عالمان شیعه، توانست که در نهادینه¬سازی و گسترش شیعه در جامعه ایران همت کند. در این پژوهش؛ اقدامات گوناگون شاه تهماسب یکم در ترویج تشیع و نهادینه¬سازی آن در جامعه بررسی و تحلیل می¬شود. واژگان کلیدی: صفویه، ایران، شاه تهماسب یکم، مذهب تشیع، عالمان دین، اقدامات فرهنگی
طاهره زکییی جهانبخش ثواقب
چکیده مناسبات دولت صفویه با همسایه غربی خود، دولت عثمانی، از همان زمان شاه اسماعیل اول (930- 907ه.ق.) توأم با کشمکش و ستیزه و درگیری¬های نظامی بود. نقطه عطف این ستیزه¬ها جنگ چالدران (در سال 920ه.ق.) بود که درگیری-های درازمدت بعدی را در پی داشت. با مرگ شاه عباس اول در 1038ه.ق. که در حیات خود توانسته بود چند بار عثمانیان را شکست دهد، و در آغاز سلطنت شاه صفی (1052- 1038ه.ق.)، بار دیگر عثمانیان در حمایت از یک شاهزاده شورشی و فراری گرجی، به ایران لشکر کشیدند. با این اقدام، پادشاه صفوی درگیر یک جنگ ده ساله (1049- 1039ه.ق.) شد که سرانجام به شکست او و جدایی بغداد و بین¬النهرین از حاکمیت صفویه انجامید. این دوره از جنگ¬ها با انعقاد معاهده صلح زهاب (1049ه.ق.) به انتها رسید و به حدود یک سده و نیم ستیزه بین دو همسایه پایان داد. در این پژوهش؛ مناسبات نظامی دو دولت صفویه و عثمانی در عصر شاه صفی به هدف تبیین چگونگی رابطه¬ی طرفین در این دوره، تحلیل زمینه¬ها و علل این مناسبات و پیامدهای آن در حیات سیاسی و نظامی دو همسایه، بررسی جایگاه بین¬النهرین و عراق در روابط بین دو دولت، و پیامدهای معاهده زهاب در اوضاع داخلی و خارجی دولت صفویه، بررسی می¬شود. این پژوهش از نوع پژوهش¬های تاریخی است که با توجه به ماهیت موضوع، پژوهشی توصیفی – تحلیلی است و در چهار فصل سامان یافته است. در فصل نخست؛ کلیات پژوهش مطرح شده است. در فصل دوم؛ تحولات سیاسی صفویه از آغاز تا شاه صفی (1038- 907 ه.ق.) و در فصل سوم؛ زندگانی شاه صفی و تحولات عصر وی (1052- 1038ه.ق.) مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم نیز به مناسبات نظامی شاه صفی با عثمانی پرداخته که زمینه¬ها، عوامل، روند، پیامدها و نتایج آن تبیین و تحلیل شده است. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد که هدف دیرینه¬ی عثمانیان در تصرف ایران و براندازی دولت شیعی صفوی در جوار مرزهای خود، عامل اصلی تهاجمات دولت عثمانی به این کشور بوده است؛ اما از تنش¬های داخلی و کانون¬های بحران نظیر گرجستان به عنوان ابزاری در رسیدن به هدف خود بهره می¬گرفتند. همچنین موقعیت مهم اقتصادی و مواصلاتی بین¬النهرین و وجود اماکن مقدس شیعی در عراق، این ناحیه را برای صفویه مهم کرده بود و تلاش صفویه برای اعمال حاکمیت خویش بر این ناحیه، آن¬ها را به رویارویی با عثمانی، که آنان نیز عراق را کانون ارتباط خود با خلیج فارس می¬دانستند، قرار می¬داد. این هر دو مورد در عصر شاه صفی نیز صادق بود و موجب درگیری¬های طرفین گردید. علاوه بر این، معاهده زهاب که در این دوره واقع شد، موجب یک دوره¬ای از صلح و آرامش و امنیت مرزی بین دو دولت ایران و عثمانی شد و به تنش¬ها و ستیزه¬های درازمدت پایان داد، اما پیامدهای ناگواری را نیز برای دولت صفوی در پی داشت.
مهناز بیرامی جهانبخش ثواقب
چکیده شاه¬تهماسب¬اول تا پیش از صلح آماسیه با عثمانی962ه.ق. دائماً درگیر دفع حملات اوزبکان از شرق و دولت عثمانی از غرب به ایران بود، این در حالی بود که در داخل نیز قبایل قزلباش برای به¬دست گرفتن قدرت در کشمکش و در پی برتری¬جویی بودند، و دو تن از برادران شاه¬تهماسب (القاس¬میرزا و سام¬میرزا) علیه وی دست به شورش زدند. برخی از حکمرانان داخلی و روسای خاندان¬های محلی، برای به-دست آوردن قدرت بیشتر و استقلال در قلمرو حکومتی خود، در این شرایط بحرانی و نابسامان سیاسی علیه شاه و دولت صفوی به عصیان پرداختند. این گونه شورش¬ها و جنبش¬ها، مشکلات عدیده¬ای هم به لحاظ سیاسی و نظامی و هم به لحاظ اقتصادی برای دولت صفوی در آن برهه از زمان ایجاد کردند. شاه-تهماسب تا صلح آماسیه بیش¬تر در جنگ و گریز با مخالفان به سر می برد و موفق به سرکوب آن¬ها شد، اما پس از صلح آماسیه فارغ از امور کشورداری و توجه به حال و رفاه عامه¬ی کشورش به دوران زهد و پرواپیشگی پس از توبه پرداخت، این رفتار شاه¬تهماسب باعث نابسامانی اوضاع اقتصادی، امنیتی و رفاهی مردم شد، و موجب سوءاستفاده¬ی مأموران حکومتی و ظلم و ستم به توده¬ی مردم شد. به همین دلیل مردم شهرهای گیلان و تبریز علیه شاه دست به قیام زدند. هر چند این قیام¬¬ها در نهایت سرکوب شد ولی نتیجه¬ای برای مردم در پی داشت و آن هم بخشودگی مالیات¬ها به دستور شاه¬تهماسب بود. در این پژوهش، این شورش¬ها از لحاظ گونه¬شناسی جنبش¬ها دسته¬بندی شده و علل و زمینه¬های هر شورش، واکنش شاه و دولت صفوی در برابر این شورش¬ها و سرانجامِ آن¬ها بررسی و تحلیل شده است. کلید واژه¬ها: صفویه، شاه¬تهماسب، عثمانی، اوزبکان، شورش¬های عصر تهماسب، صلح آماسیه، قزلباشان.
محمد قدمی محسن رحمتی
در قرون گذشته خصوصاً 17 و 18م. اروپائیان علاقمند به دوره¬ی باستان، باستان شناسی به شکل اولیه خود که به دست آوردن اشیاء باستانی بود، را آغاز کرده و مفاهیم جدید باستان شناسی را پایه گذاری کردند. تداوم این فعالیت¬ها و سفر برخی جهانگردان اروپایی در شرق و انتشار کتاب ها و سفرنامه های آنها، باعث توجه علاقمندان به سوی ناشناخته های شرق گردید. یکی از مناطقی که غربیان به آن توجه نشان دادند، مناطق باستانی ایران از جمله محوطه تاریخی شوش بود. فعالیت های باستان شناسی اروپاییان به ویژه فرانسویان در ایران و شوش یکی از تحولات بزرگی بود که برای شناسایی تاریخ و تمدن دوره باستان این منطقه در مقایسه با تمدن غرب رخ داد. علم باستان شناسی توانسته است کمک چشم¬گیری به روشن شدن زوایای بسیاری از تمدن¬های باستانی بکند. این پژوهش بر اساس اسناد و مدارک موجود، به بررسی تحلیلی فعالیت های هیأت های باستان شناسی در شوش از سال 1850م. تا 1979م./1268ه.ق. تا 1397ه.ق پرداخته است. اساس این تحقیق بر این پرسش است که فعالیت های صد و سی ساله ی هیأت های کاوش در مطالعات باستان شناسی شوش چگونه بوده است؟ یافته های این پژوهش آن است که باستان شناسی به عنوان یک علم جدید، نقش به سزایی در شناختن تمدن های گذشته ایران به خصوص منطقه شوش داشته است. این پژوهش طی پنج فصل به بررسی موقعیت جغرافیایی،تحولات سیاسی و تاریخچه شکل گیری تمدن ها و سلسله ها در خوزستان و شوش پرداخته است. ضمناً فعالیت های باستان¬شناسان، نحوه اداره این هیات ها و آثار کشف شده توسط کاوشگران و نتایج بدست آمده در سه مرحله به صورت غیر علمی که هدف بدست آوردن اشیاء تاریخی و مرحله علمی هدف لایه نگاری و گاه نگاری محوطه شوش و در ادامه کاوش¬های باستان¬شناس ایرانی با هدف مشخص نمودن دیواره ودروازه¬ی غربی کاخ آپادانا به تفصیل پرداخته شده است. واژه های کلیدی: هیأت های فرانسوی، کاوش های شوش، باستان شناسی، -خوزستان، قاجاریه
مینا شاهرخی شهرکی جهانبخش ثواقب
ایل بختیاری از دوره ی صفویه و پس از آن همواره نقش مهمّی در تحوّلات تاریخی ایران ایفا نموده است. اوضاع سیاسی آشفته ی پایان صفویه فرصتی را برای ایل بختیاری فراهم کرد تا با حضور در عرصه ی حوادث به تکاپوهایی در زورآزمایی قدرت دست برنند. ایل بختیاری در زمان حکومت نادر شاه افشار نقش فعّالی در تحولات سیاسی موجود داشتند، امّا با سیاست تند و خشنی که نادر در برابر آن ها در پیش گرفته بود نتوانستند کاری از پیش برند و ناگزیر به فرمانبرداری در برابر نادر شدند. پس از مرگ نادر طوایف بختیاری که در جا به جایی ایلی نادر به خراسان کوچ داده شده بودند به خاستگاه اصلی خود بازگشته و به سرکردگی روسای خود، علی مردان خان و ابوالفتح خان بختیاری تلاش کردند تا سلطنت را از افشار به بختیاری منتقل کنند، امّا در این مبارزه نهایتاً خوانین بختیاری از گردونه ی قدرت حذف و زورآزمایی ایل بختیاری برای رسیدن به حکومت ناکام ماند. در این میان کریم خان زند با غلبه بر بختیاری-ها و سایر رقبا دولت زندیه را با مرکزیّت شیراز تأسیس کرد. در این رساله با تأکید بر این فرضیه که خوانین بختیاری در آرایش قدرت پس از مرگ نادر یکی از نیروهای اصلی در کشمکش ها و تنازعات داخلی بودند به تحلیل تکاپوهای ایل بختیاری با محوریّت علی مردان خان برای تصاحب تاج و تخت و دست یابی به قدرت و سلطنت در ایران پایان صفویه تا قدرت یابی کریم خان زند پرداخته شده است.
عذری آرامش پور جهانبخش ثواقب
دشمنی خاندان بنی¬امّیه با خاندان بنی¬هاشم در قبیله¬ی قریش تاریخی دیرینه دارد. بنی¬امیّه در بیشتر غزوات پیامبر اسلام(ص) به سرکردگی ابوسفیان حضوری فعال داشتند. پس از فتح مکّه و شکست در برابر سپاه اسلام نیز، اگر چه به ظاهر مسلمان شدند، امّا پیوسته مترصّد فرصتی برای رسیدن به قدرت بودند؛ تا اینکه در زمان خلافت امام علی(ع)، معاویه از بیعت با امام سر باز زد. آنان در جنگ¬های جمل و صفین و با ادعای خون¬خواهی عثمان در برابر امام(ص) قرار گرفتند و در ماجرای حکمیت با نیرنگ و ریا از شکست گریختند. امام علی (ع) در فرازهایی از نهج¬البلاغه ضمن توصیه¬ی معاویه به تقوی، پیوسته مردم را نسبت به مکر و نیرنگ بنی¬امیّه آگاه می¬کرد و چهره¬ی واقعی معاویه را برای مسلمانان آشکار می¬نمود. این جستار می¬کوشد تا ضمن اشاره به پیشینه¬ی دشمنی بنی¬امیّه با دین اسلام، مواضع امام علی (ع) را در سال¬های رویارویی با معاویه، بر اساس کتاب نهج¬البلاغه تبیین کند. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد امام علی (ع) هیچ گاه از مکر و حیله بنی¬امیّه غافل نشد و ضمن آگاه کردن مردم از نیرنگ¬ها و فساد معاویّه، با تیزبینی آینده خطرناک و ناپایدار حکومت فاسد آنان را پیش¬بینی کرده بود.
عارفه یوسف وند ابوالفضل رضوی
در عصر حاکمیت مغول¬ها در ایران، دو گرایش عمده¬ی سیاسی وجود داشت، یکی گرایش گریز از مرکز که بر مبنای ساختار حیات ایلی بی¬توجهی به جامعه و اقتصاد را در دستور کار داشت و دیگر گرایشی که نگاه متمرکزی به سیاست و اقتصاد داشت. گرایش اول از ماهیت نظامی حکومت ایلی مغول و نقش محرز اشرافیت ایلی ناشی می¬شد و گرایش دوم از سنن دیرپای جامعه ایرانی متأثر بود. این گرایش دوم از سوی جریانی هدایت می¬شد که نهاد وزارت در رأس آن قرار داشت و تمامی همّ خویش را معطوف به مهار رفتار مغول¬ها و تعدیل نگاه آن¬ها به اقتصاد و جامعه می¬کرد. نهاد وزارت که از همان آغاز شکل¬گیری حکومت ایلخانان، نقش فعال خود را در عرصه¬های مختلف حیات مردم قلمرو ایلخانان نشان داد، همراه با کارکردهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خویش، سهم زیادی در تثبیت حکومت ایلخانان و تعامل مسلمانان و مغول¬ها و سرانجام اسلام¬پذیری ایلخانان ایفا کرد. در عصر مسلمانی ایلخانان نیز نهاد وزارت در تثبیت قدرت ایلخانان، ثبات و امنیت حکومت، اداره نظام دیوانسالاری و اصلاح امور، خدمات آموزشی، علمی- فرهنگی، عمرانی و سازندگی و از این قبیل کارکردها، نقش مهمی ایفا کرد و وزرای سرشناسی پا به عرصه گذاشتند. در این پژوهش جایگاه و کارکردهای نهاد وزارت در سیاست، اقتصاد و جامعه عصر مسلمانی ایلخانان بررسی می¬شود و سهم این نهاد در برتری گرایش ایرانیان نسبت به حکومت و اقتصاد مورد بررسی قرار می¬گیرد.
زینب غلامی علاء الدین شاهرخی
چکیده قیام های علویان در ایران، با فعالیت های یحیی بن زید از (125-121هـ.ق)، درخراسان آغاز شد. قیام یحیی موجب گسترش هواداران خاندان پیامبر(ص)در خراسان شد وشهادت اومردم آنجا را سخت متأثر نمود وخشم وغضبشان را علیه امویان برانگیخت وزمینه ی مساعدی را برای دعوت عباسیان در خراسان به وجود آورد. ـ به طوری که بعدهاعبداللّه اشتر، یحیی بن عبداللّه ومحمدبن قاسم که از رجال نامی علویان بودند به قصد تدارک قیام علیه عباسیان به مناطق مختلفی از ایران آمدند، اما با سیاستها وتدابیر حکومت های وقت، در میانه ی راه، غافلگیر شده و ازادامه ی قیام دست کشیدند. ـ سرانجام حسن بن زید علوی، درپی دعوت مردم طبرستان راهی آنجا شد وبا بهره گیری از موقعیت انسانی وجغرافیایی مناطق شمالی ایران، موفق شد در سال250ق سلسله ی علویان طبرستان را بنا نهد وپس از آن علویان تا مدتها برطبرستان ومناطق مجاور آن حکمرانی کردند. شایان ذکر است که این پروژه با روش توصیفی ، تحلیلی به بررسی ماهیت و اهداف قیام های علویان در ایران در قرون دوم و سوم هجری پرداخته و سرانجام حرکت آنها را تشریح نموده است. واژه های کلیدی: اهل بیت(علیهم السلام) ، امویان ، تشیع ، عباسیان ، علویان
سمیه نظری جهانبخش ثواقب
خانواده یک نهاد اجتماعی است که بر اثر سیر تکاملی انسان به وجود آمده و دستخوش تحولات گوناگونی شده است. خانواده در آغاز جنبه ی مادرسالاری داشته و بر قدرت و نفوذ زنان متکی بوده، ولی به تدریج با ورود قبایل به مرحله ی کشاورزی و اسکان یافتگی، زن قدرت فرماندهی خود را از دست داد و مردسالار و فرمانروا شده است. در جامعه ی ایران عصر قاجار، در خانواده نظام پدرسالاری حاکم بود. پدر را رئیس خانواده می دانستند؛ پسر حتی پس از آن که بالیده و سالخورده می شد، در حضور پدر رعایت احترام لازم را می کرد و دیگر اعضای خانواده دربرابر وی فرمان بردار بودند. این پژوهش در هشت فصل تنظیم شده و با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد است تا نهاد خانواده در عصر قاجار را مورد بررسی قرار دهد. ضمن نگرشی تاریخی بر نظام خانواده و نظریه های رایج آن، نهاد خانواده، مراسم و مناسک ازدواج، خانواده و فرزندان، خانواده ی سلطنتی و حرمسرای شاهی، و بازنمایی نقش زن در خانواده و جامعه و بازنمایی آداب؛ خوی و منش خانواده در عصر قاجاریه بررسی و تحلیل شده است. در این پژوهش نشان می دهد که در خانواده ی ایران عصر قاجار، زنان کاملاً تابع شوهران خود بوده اند و بی اجازه ی آنان حق انجام هیچ کاری را نداشتند و بدون رضایت مردان نمی توانستند قدمی بردارند. خانواده گرایش به مستورسازی زن داشت، ولی این مستورسازی زن به معنی حذف او از جامعه نبود بلکه بیشتر ناشی از شکل لباس او می شد. بنابراین می توان به اهمیت نقش زن در کلیه ی فعالیت های اقتصادی جامعه ی ایران عصر قاجار پی برد، درضمن باید توجه داشت که پایگاه اجتماعی زن عصر قاجار با میزان فعالیت اقتصادی او رابطه ی معکوس دارد. به عبارت دیگر زنان قشر پایین جامعه، سهم مهم تر و اساسی تر در تولیدات اقتصادی کشور ایفا کردند تا زنان طبقه ی متوسط و بالا و اشراف. پدر احساس وظیفه و عاطفه ی شدیدی به فرزندان خود داشت و در برابر فرزندان یک خانواده هم برای پدر و مادر خود احترام زیادی قائل بودند. هیچ یک از فرزندان هرگز به انجام کاری جز با اجازه ی پدر و مادر دست نمی زدند. به خصوص درباره ی ازدواج حتماً با نظر مادر خود اقدام به انتخاب همسر می کردند.
محسن توسلی دینانی شهاب شهیدانی
کتیبه به عنوان یکی از عناصر تزیینی، اعتبار بخشی و اطلاع رسانی در معماری اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. دو عنصر مهم در شناخت کتیبه در دو حوزه معماری و خوشنویسی قابل بررسی می باشد، در حوزه معماری از اجزای مهم تشکیل دهنده ابنیه اسلامی که نقش ویژه ای در تزیّین آن دارد کتیبه می باشد، که در بیرون و داخل ساختمان در معرض دید، تعبیه و ساخته می شود و از جهت مصالح به کار برده شده و محل قرار گرفتن آن قابل بررسی است در حوزه خط به جهت اهمیّت خاص خوشنویسی نزد مسلمانان، از آن در تزیّین ساختمان های اسلامی استفاده می کردند. از این رو هم از جهت زیبایی ظاهری و نوع قلم و هم از جهت مضمون و محتوی قابل بررسی است. در اوایل قرن (نهم هـ ق/ پانزدهم میلادی) با ورود قلم نستعلیق به جای اقلام کوفی، ثلث و نسخ در تزیین کتیبه ها مضامین شعری در منقبت اولیاء و ائمه معصومین و نعت شاهان جای آیات قرآن و روایات معصومین (ع) را گرفت. بنابراین بررسی کتیبه های نستعلیق اطلاعات مهمی در خصوص معماری و خوشنویسی و جایگاه هنر در هر دوره به دست می دهد.
ناهید نیک پی جهانبخش ثواقب
چکیده بررسی نظام اقتصادی در دوره صفویه سده یازدهم هجری قمری/ هفده میلادی بر اساس سفرنامه های اروپاییان موضوع اصلی این رساله است. افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی، ایجاد بازارهای فعال و پررونق، گسترش شبکه اصناف و صنعتگران، جلب و جذب بازرگانان داخلی وخارجی، گسترده شدن دامنه تجارت و داد و ستد، رشد کاروانسراها، حضور هیأتها و نمایندگیهای گوناگون برای نظام بخشی به تجارت و گسترش روابط خارجی و صدور کالاهای داخلی به دیگر کشورها از نتایج رشد و رونق اقتصاد و مناسبات اقتصادی در این دوره است. به طور کلی اقتصاد دوره صفویه به اقتضای نقش حکومت و نحوه قدرت گیری دولت نسبت به دورههای دیگر فرق داشت. بر خلاف اقتصاد، تجارت در این دوره، بر روح بالندگی و شکوفایی خود رسید. در این دوره به سبب ساختن جادهها، ایجاد پلها، کاروانسراها بر سر راههای اصلی و ایجاد امنیت در راهها، تجارت داخلی به شکل فراگیری رونق یافت. اما ارتباط گسترده با دیگر کشورها و ایجاد زمینه جهت رفت و آمد بازرگانان و تاجران کشورهای بیگانه، خصوصاً اروپاییان زیر ساختی را پدید آورد که منجر به رشد و شکوفایی تجارت گردید. رونق تجارت، و داد و ستدهایی که میان بازرگانان داخلی و خارجی انجام میگرفت، منجر به بهبود وضع مالی دولت و رشد اقتصاد پولی و سرانجام افزایش قدرت مالی دولت گردید. دوران صفوی، دوران رواج و رونق سفر سیاحان و جهانگردان به ایران است و جهشی که در این دوران در این زمینه صورت گرفت، موجب گشت سیاحت اروپاییان به ایران مورد توجه قرار گیرد به طوری که بیشتر سفرنامههایی که درباره ایران نوشته شده، مربوط به دوران صفویه و بعد آن است. واژههای کلیدی: صفویه، تجارت، راه و راهداری، سیاحان، سفرنامه ها.
مهری حافظی جهانبخش ثواقب
چکیده باگسترش روابط ایران و اروپا در دوران صفوی، سفرنامه ها و یادداشت های باارزشی از آن دوران به دست ما رسیده است. بسیاری از سیاحان در این دوره با انگیزه های گوناگون به ایران آمدند و شرح مشاهدات خود از زندگی مردم و آداب و رسوم ایشان را ثبت نموده اند. برخی از این سیاحان که با دربار صفوی ارتباط نزدیکی داشتند، از رسوم دربار و قدرت شاه صفوی و مناصب و القاب به صورت مفصلی صحبت کرده اند. این نوشته ها منبع با ارزشی برای تحلیل اوضاع اداری صفویه به شمار می آیند. از موارد مورد توجه این سیاحان و نمایندگان سیاسی دربار صفویه و تشریفات، هدایا، مناصب، القاب و...بوده که در برخی از این سفرنامه ها به شکل مفصلی به آنها پرداخته شده است. دوران صفویه به دلایل گوناگون از دوره های پررونق در روابط سیاسی ایران بوده و بیش از تمام دوره های قبل از خود، شاهد حضور سیاحان و سفرنامهنویسان در ایران بوده ایم که با انگیزه های سیاسی، تجاری، مذهبی و ...به ایران آمده و به فراخور حال و روز خود، به ثبت وقایع و شرح روزگار مردم پرداخته اند، قدرت گیری دولت عثمانی و اکتشافات جغرافیایی اروپاییان مقارن با اوایل شکل گیری صفویان بود. در این زمان شاهان صفوی به جهت نیاز به تثبیت قدرت خود در منطقه، سیاستی مسالمت آمیز با اروپاییان داشتند و اروپاییان نیز به دنبال کسب منافع بیشتر بودند. سفرنامه نویسان در هر دوره به مطالبی اشاره می کنند که برای مردم جامعه ی مورد نظر آنها، بسیار عادی و پیش پا افتاده هستند و همچنین محدودیت های کمتری برای ارائه ی تصویر واقعی از جامعه دارند. در این رساله تلاش برآنست تا با روشی توصیفی- تبیینی و بهره گیری از سفرنامه های اروپاییان در دوران صفوی، نظام اداری این دوره تبیین شود. واژه های کلیدی: ایران، صفویه، سفرنامه نویسان اروپایی، نظام اداری.
محمد جمشیدپور جهانبخش ثواقب
چکیده ندارد.
فروغ بازگیر جهانبخش ثواقب
رساله حاضر با هدف بررسی جایگاه شاملوها یکی از طوایف مهم قزلباش و چگونگی نوسان (شدت و ضعف) قدرت آنان در تحولات سیاسی و نظامی دولت صفویه از آغاز تأسیس سلسه تاپایان حکومت شاه عباس اول (1038-906 ه.ق) سامان یافته و بنیاد اصلی آن بر پرسش های زیر قرار دارد: 1) شاملوها چه نقشی در تأسیس و تداوم دولت صفویه داشته اند. 2) روند قدرت و نفوذ شاملوها در دوره حاکمیت پادشاهان صفوی از شاه اسماعیل اول تا پایان شاه عباس اول در عرصه تحولات سیاسی و نظامی چگونه بوده است . براساس آگاهی های تاریخی، شاملوها از بزرگترین و پرجمعیت ترین طوایف قزلباش بودند که در تأسیس دولت صفویه نقش عمده ای داشته و در روند حیات دولت صفوی نیز با تصدی مناصب و مقامات اداری ، اداره ایالات ، امور نظامی و لشکرکشی ها، عهده داری امر للگی شاهزادگان صفوی و غیره به ایفای نقش پرداختند. با این حال ، در برهه هایی قدرت این طایفه دچار ضعف شد که رقابت های ایلی و سیاست های پادشاهان صفویه بر این نوسان قدرت تأثیر داشته است. رهیافت این رساله بر پایه سوالات مطرح شده این است که شاملوها نقش مهم و برجسته ای در تأسیس و تداوم دولت صفوی داشتند و هر چند در برخی برهه ها قدرت آنان با ضعف همراه بوده لیکن در مجموع توانستند جایگاه خویش را در دولت حفظ کرده و حتی در روی کار آمدن شاه عباس اول موثر بودند. روش پژوهش در این رساله روش تاریخی است که اطلاعات لازم با تکیه بر منابع اصلی به شیوه فیش نگاری فراهم شده و سپس به ترتیب توالی زمانی و با استدلال و استنتاج عقلی، موضوع تجزیه و تحلیل و بررسی شده است.
محمدحسن انصاری جهانبخش ثواقب
اصولی گری و اخباری گری به عنوان دو بینش فقهی به روزگار پیدایش مکتبهای فقهی در قرن دوم هجری باز می گردد . اما باید دانست جنبش اخباری گری به معنای نوین آن توسط محمدامین استرآبادی در دوره صفویه آغاز شد. براثر تلاشهای وی اخباریها کم کم بر اصولی چیره شدند، به طوریکه در دوره افشار و زند حوزه های علمی و مراکز فرهنگی شیعه زیرسلطه اخباریها قرار داشت. با ظهور وحید بهبهانی در دوره زند و فعالیتهای علمی و عملی او و شاگردانش اصولی ها بر اخباریها پیروز شدند و اخباریها از آن زمان تاکنون از صحنه روحانیت شیعه کنار زده شدند. جنبش اصولی گری که حامل اندیشه های نو و کهنه اصولی ها می باشد از همین دوره ( بهبهانی ) آغاز می شود . به طور کلی اخباری ها و اصولی ها را می شود چنین تعریف کرد: اخباریها کسانی هستند که در نگرش فقهی خود بیشتر بر روایات تکیه دارند و اصولی ها کسانی هستند که در دید فقهی خود بیشتر بر مبانی عقلی و علم اصول فقه توجه دارند. مباحثات حاملان این دو اندیشه دردوره قاجار یک سری پیامدهای سیاسی و مذهبی در پی داشت که مهمترین آنها عبارتند از: گسترش اندیشه اجتهاد و تقلید ، به وجود آمدن نهاد مرجع تقلید ، قدرت یابی و نفوذ فوق العاده روحانیت در بین توده های مردم و هماوردی با دولت ، به وجود آمدن روشنگری و روشنفکری در اندیشه روحانیت شیعه ، به طوری که با توجیهات اصولی از بسیاری از مظاهر نوگرایی غرب از جمله مبانی انقلاب مشروطیت استقبال کردند. همچنین از دیگر پیامدهای آن می توان به تاثیر این دو نوع تفکر بر جنبشهای شیخی گری و بابی گری نام برد .
مرتضی داوری جهانبخش ثواقب
رساله حاضر نقش قندهار در روابط دو دولت صفویه و گورکانیان از زمان شاه اسماعیل اول تا انقراض سلسله صفویه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهد. در این پژوهش سعی شده است که نخست روابط سیاسی صفویه و گورکانیان مورد بررسی قرار گیرد، و سپس جغرافیای طبیعی ، اقتصادی ، نظامی و سرانجام اهمیت سیاسی قندهار از قرن دهم تا دوازدهم هجری براساس رویارویی های نظامی و نیز مذاکرات سیاسی میان صفویه و گورکانیان از دیگر مواردی است که مورد توجه قرار خواهد گرفت. نخستین برخورد جدی بین دو دولت بر سر قندهار در زمان پادشاهی شاه طهماسب ( معاصر همایون) روی داد و آغاز کننده جنگ ، ایرانیان بودند که پیروزی با آنها بود. بعد از این ، دیگر برخوردهای دو کشور بر سر قندهار و تیرگی روابط دو کشور به صورت یک امر معمول درآمد، بطوری که از قرن دهم تا یازدهم هجری برای مدت پانزده بار قندهار مورد تهاجم قرار گرفت و دوازده بار توسط نیروهای دو طرف دست بدست شد، و سرانجام در دست ایرانیان باقی ماند. اما از همین ناحیه صفویان ضربه سختی خوردند که به حیات سیاسی آنها پایان داد . به موازات همین زد و خوردها بود که پیک ها و سفرای متعددی از طرف دو کشور برای رفع سو تفاهمات به دربار یکدیگر عازم شدند. این روند تا اواخر قرن یازدهم ادامه داشت اما در اواخر این قرن و ابتدای قرن دوازدهم هجری چون قوای هر دو دولت رو به تحلیل رفته بود هیچکدام از این دو کشور در تصرف قندهار تمایلی از خود نشان نمی دادند.
یعقوب پیوسته گر ابوالقاسم فروزانی
یکی از مهمترین ویژگی های سالهای پس از انقلاب مشروطیت ایران ، هرج و مرج اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور بود. یکسری عوامل خارجی و داخلی در ایجاد این بی نظمی ها نقش اساسی داشتند. رقابت دول انگلیسی و روسیه بر سر منافع خود درایران از جمله عوامل خارجی به شمار می رود . از سوی عوامل داخلی دراین هرج و مرج می توان به شورشهای سالارالدوله قاجار فرزند سوم مظفرالین شاه اشاره نمود. کرمانشاه یکی از استانهای بزرگ کشور ، مرکز اصلی یکی از ایلات بزرگ غرب به نام ایل کلهر می باشد که نقش مرکزیت شورشهای سالارالدوله را داشت. ایل کلهر تحت ایلخانی داودخان کلهر در سالهای مشروطیت و قبل از آن ، در منطقه غرب حرف اول را می زد. او که در بین سایر ایلات غرب از قبیل سنجابی ، گوران و نفوذ فراوانی داشت توانست با ایجاد اتحاد در بین آنها در مسائل فرا منطقه ای نیز دخالت مستقیم داشته باشد . به دنبال شورش سالارالدوله در سال 1325 ه . ق به همراهی نظر علی خان لرستانی سرکرده بزرگ لرها ، دولت مرکزی از داودخان جهت دفع شورش سالارالدوله کمک خواست . داودخان نیز در اسرع وقت خود را به نهاوند رساند و به تصریح منابع توانست شورش سالارالدوله را سرکوب نماید. بعد از فتح تهران در سال 1327 ه. ق توسط مجاهدین ، محمدعلی شاه که می خواست همانند گذشته با استبداد بر مردم حکومت کند از حکومت خلع و پسرش احمدشاه جانشین او گردید. سالارالدوله که مدتها در غرب کشور حمکرانی کرده بود با مردم کرد این منطقه آشنایی دیرینه داشت به همین خاطر به کردستان و کرمانشاه آمده و در آنجا شروع به جمع آوری نیرو و امکانات نمود. ایل کلهر در این زمان به واسطه کدورت بین حکمران کرمانشاه و داودخان کلهر و برخی مسائل دیگر، بر خلاف گذشته با سالارالدوله همراه شد و در شورش این زمان او که برای مدتی کشور را با مشکلاتی مواجه ساخت شرکت فعال داشت و داودخان به عنوان فرمانده ارشد اردوی سالارالدوله انتخاب گردید. در این درگیری ها محمدعلی شاه مخلوع از شظمال با قوای زیادی و سالارالدوله از غرب کشور، با 30 هزار نیرو دولت نوپای مشروطیت را هدف حملات خود قرار دادند باعث کشته شدن افرادی همچون یفرم خان ارمنی از سرداران مشروطه گردیدند. دامنه این شورش تا سال 1330 ه ق نیز کشیده شد. سرانجام محمدعلیشاه برای همیشه از ایران فرار کرد. سالارالدوله نیز بعد از کشته شدن داودخان کلهر در جنگ صحنه ، به سوی شمال ایران فرار نموده و از آنجا از کشور خارج شد.
محمدمهدی روشنفکر جهانبخش ثواقب
در دوره صفویه کوه گیلویه یکی از ایالات مهم کشور و از بیگلربیگی ها محسوب می شد و حاکم نشین های متعددی از جمله عراق عجم، حویزه، دزفول، بصره .... در زمره این بیگلر بیگی قرار داشت. محدوده جغرافیایی آن از تل خسرو در یاسوج امروزی آغاز می شد و به سواحل خلیج فارس در بندر دیلم ختم می شد و مناطقی از قبیل بهبهان و رامهرمز را شامل می شد. در طول دوره حکومت صفوی، پادشاهان این سلسله برای ایالت کوه گیلویه اهمیت و اعتباری ویژه قائل بودند. این توجه ناشی از موقعیت سوق الجیشی منطقه و توان نظامی و مالی آن بوده است. همچنین از طریق این ایالت امنیت و سواحل خلیج فارس نیز تامین می شده است. به همین دلیل نزدیک به یک قرن حاکمیت و فرمانروایی این ایالت را به سران ایل افشار که از قبایل قدرتمند و متنفذ قزلباش بودند، واگذار کردند، پس از افشارها نیز همواره سرداران مهم و قدرتمندی برای تصدی حکومت کوه گیلویه از جانب پادشاهان صفوی منصوب می شدند که از مهمترین آنها باید الله وردیخان و پسرش امامقلی خان حاکمان فارس را نام برد. موقعیت خاص اقلیمی و کوهستانی بودن بخش هایی از آن موجب می شد برخی شورشهای ضد صفویه در این ایالت به وقوع بپیوندد. از مهمترین این شورش ها، شورش قلندرشاه (شاه اسماعیل دروغین) و شورش ملاهدایت آرندی بودند که برای سالها مایه گرفتاری دولت صفوی شدند. علاوه بر جنبه های سیاسی و نظامی این ایالت از لحاظ اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. زیرا به مثابه یک مسیر ارتباطی مرکز کشور را به جنوب غربی آن در همجواری قلمرو عثمانی مرتبط می نمود و محدوده آن نیز تا شط العرب گسترده بود و بر بندر مهم بصره به عنوان یکی از کانونهای مهم اقتصادی و تجاری تسلط داشت. همچنین به لحاظ موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی زیستگاه مناسبی برای ایلات بومی و قزلباش و اقتصاد گله داری بود که یکی از پایه های مهم اقتصادی عصر صفوی را تشکیل می داد.
علی نوری زاده جهانبخش ثواقب
نظام اداری و سیاسی حکومت صفویه به ویژه قبل از اصلاحات شاه عباس اول بسیار پیچیده و مبهم بوده است. از مهمترین مناصب موجود در آن حکومت منصب وکالت و وزارت است. نقش و اهمیت وکالت به عنوان نائب و قائم مقام شاه ، و وزیر به عنوان رئیس دیوانسالاری اداری در دوره صفویه ، متاثر بود. به منظور ایجاد هماهنگی در عناصر نامتجانس حکومت کارکرد تازه ای یافت و در کنار منصب وزارت که در حکومت صفوی تداوم یافته بود منشا بسیاری از تحولات گردید. موقعیت منصب وکالت تحت تاثیر شرایط سیاسی و مذهبی و اجتماعی، قدرت شاه و امرای قزلباش و متصدیان این منصب تغییر و تحولاتی به خود دید. تلاش بزرگ ترک و ایرانی برای دستیابی به این مناصب موجب افزایش تضادها و درگیری های عمده ای گردید.