نام پژوهشگر: علی ابطحی
رضوان رضایی نژاد علی ابطحی
جمعیت رو به افزایش انسانی برای امرار معاش، اثرات زیادی بر منابع طبیعی می گذارد. از این تغییرات می توان، تغییر کاربری و پوشش زمین را نام برد که نهایتاً منجر به کاهش سطح نواحی زیر پوشش گیاهان طبیعی می شود. دشت سیرجان با داشتن رژیم حرارتی ورژیم رطوبتی به ترتیب ترمیک و اریدیک نیز از اعمال این گونه تغییرات مصون نمانده است و مساحت زیادی از زمین های با پوشش گیاهی طبیعی(مراتع) به باغات پسته تبدیل شده اند. تحقیق حاضر با هدف های 1- بررسی و مقایسه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکهای تحت کشت پسته و خاکهای بکر در منطقه مورد مطالعه، و 2- و بررسی اثر تغییر کاربری اراضی بر پیداش و رده بندی خاکهای منطقه انجام شد. بعد از نمونه برداری و انجام آزمایشات مربوطه خاکهای منطقه به دو روش جامع طبقه بندی خاک امریکا (staff ,1999 survey soil) وکلید آن soil survey staff ,2006)) و روش فائو طبقه بندی شدند و به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی از مرتع به کشت مقایسه میاتگین ها توسط آزمون lsd بر روی دو عمق 0 تا 25 و 25 تا 50 سانتی متری صورت گرفت. برخی از نتایج این تحقیق عبارتنداز: افق های اصلی موجود در منطقه افق های کمبیک، سالیک و جیپسیک و راسته های اصلی موجود در منطقه انتی سولز و اریدی سولز می باشند و تغییر کاربری اراضی سبب تغییر در برخی از زیرراسته های خاک شد. همچنین تغییر کاربری اراضی، سبب کاهش پ هاش، قابلیت هدایت الکتریکی، محتوای کل کاتیونها و آنیونهای محلول و افزایش محتوای کربن آلی خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی، فسفر قابل استفاده شد و بافت خاک و مقدار پتاسیم قابل استفاده بدون تغییر باقی ماندند. به طور کلی تغییر کاربری تاثیر مثبت داشته است درخت پسته بدلیل داشتن ریشه های عمیق تا حدودی مانع از فرسایش و در نتیجه مانع از تخریب خاک شده است.
طاهره بورنجان شیرازی مجید باقرنژاد
مراحلی که به تخریب زمین منجر می شود، ترکیبی از عوامل مختلفی است که شور شدن خاک و آب، یکی از آن ها است. کنترل این امر یکی از مهمترین مشکلات تاریخ کشاورزی است. بنابراین شناسایی و طبقه بندی اراضی شور، نخستین اقدام برای مبارزه و یا سازگاری با شرایط محیطی آن ها خواهد بود. نقش سنجش از دور برای مطالعات مختلف طبیعی به خصوص بررسی پدیده های موجود در مناطق سخت و دشوار غیر قابل انکار می باشد. استفاده از تبدیل های طیفی و شاخص ها در سنجش از دور ابزاری است که می تواند برا ی شناسایی پدیده های مختلف که با تک باندهای معمولی قادر به شناسایی آن ها نیستیم مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه در منطقه نیریز واقع در شرق شیراز به وسعت 37000 هکتار انجام گرفت. این تحقیق با هدف اصلی تهیه نقشه شوری و بررسی روند تغییرات آن در یک مقطع زمانی 13 ساله به کمک فن آوری سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. در مرحله نخست،60 نقطه در محدوده مورد مطالعه انتخاب و برداشت نمونه از عمق cm10-0 سطح خاک انجام گرفت. پردازش های لازم از قبیل تصحیح هندسی و رادیومتری بر روی تصاویر ماهواره لندست 7 و ماهواره استر مربوط به سال های 2000 و 2007 در نرم افزار ilwise انجام گرفت و با بررسی آماری باندها و pca ها و شاخص های مربوطه، بهترین آنها در نرم افزار spss تعیین گردید. در مطالعه خاک منطقه بهترین باند انتخابی برای خاک های شور در ماهواره aster، pc1456789 و در ماهواره لندست 541pc3 بدست آمد. روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال برای منطقه به کار رفت. در نهایت نقشه های شوری با مقیاس 1:150000 در arc gis تهیه و مقایسه گردید.
فاطمه جابریان علی ابطحی
پیدایش، طبقه بندی، خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک های مناطق سپیدان، آسپاس، نی ریز و قیروکارزین در استان فارس انجام شد. منطقه سپیدان با مساحت 10600 هکتار و منطقه آسپاس با مساحت35600 هکتار دارای رژیم رطوبتی زریک و رژیم حرارتی مزیک می باشند. منطقه نی ریز با مساحت 58800 هکتار دارای رژیم رطوبتی اریدیک و رژیم حرارتی ترمیک می باشد و منطقه قیروکارزین با وسعت 15400 هکتار دارای رژیم رطوبتی یوستیک و رژیم حرارتی هایپرترمیک است. اهداف اصلی این پژوهش بررسی مشخصات فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی خاک های مناطق سپیدان، آسپاس، نی ریز و قیروکارزین استان فارس، بررسی عوامل موثر بر تشکیل و تکامل خاک های مناطق مورد بررسی و طبقه بندی آنها و مطالعه کانی های رسی خاک و تاثیر آنها بر تشکیل و تکامل خاک ها ی مورد بررسی است. به منظور این پژوهش شناسایی واحدهای فیزیوگرافی با استفاده از نقشه های توپوگرافی و عکس های هوایی، حفر تعدادی پروفیل و انتخاب 17 پروفیل به عنوان شاهد، تشریح خصوصیات محل و مشخصات پروفیل ها و تهیه نمونه جهت آزمایش های مختلف صورت گرفت.10 نمونه خاک از پدون های مختلف جهت آنالیز کانی شناسی انتخاب شدند. خاک های متفاوتی در این مناطق وجود دارد که بازتابی از شرایط متفاوت حاکم بر این مناطق است. در مناطق مرطوب تر سپیدان و آسپاس به علت وجود بارندگی و به تبع مطلوب بودن فرایند های خاکساز خاک های اینسپتی سولز، آلفی سولز، هیستوسولز، ورتی سولز و مالی سولز شناسایی شد. در منطقه بسیارگرم و نیمه خشک قیروکارزین و منطقه نیمه بیابانی نی ریز تاثیر اقلیم و به تبع آن پوشش گیاهی بر تکامل خاک کم می باشد و بسیاری از خصوصیات آنها شبیه مواد مادری است، موثرترین عامل در تشکیل و تکامل این خاک ها پستی و بلندی و مواد مادری می باشد، در این مناطق خاک های اریدی سولز، انتی سولز و اینسپتی سولز شناسایی شد. مطالعات کانی شناسی مناطق نشان می دهد که در این خاک ها، غالب رس ها، اسمکتیت، کلریت، ایلیت، پالی گورسکیت، کوارتز و کانی های مخلوط می باشد که مقدار هر کدام بستگی به شرایط اقلیمی، نوع ماده مادری و خواص فیزیکوشیمیایی خاک دارد.
مهدی نجفی قیری علی ابطحی
این مطالعه جهت شناسایی منشأ و تکامل کانی های رسی و وضعیت پتاسیم خاک شامل شکل های مختلف پتاسیم، آزادسازی و تثبیت آن در خاک های استان فارس در جنوب ایران صورت گرفت. بر اساس نقشه های خاک، 56 سری خاک انتخاب شده و پروفیل های شاهد حفر گردیدند. سپس خاک ها بر اساس راهنمای نقشه برداری خاک (soil survey staff, 1993) و کلید تاکسونومی خاک (soil survey staff, 2006) تشریح و طبقه بندی گردیدند. افق های مختلف خاک و همچنین افق های 20-0 سانتی متر و 40-20 سانتی متر نمونه برداری شده و برای آزمایش های بعدی هواخشک و سپس از الک 2 میلی متر عبور داده شدند. کانی های اسمکتیت، کلریت، ایلیت، پالیگورسکیت، ورمیکولیت، کائولینیت، کوارتز و کانی های مخلوط در بخش رس خاک های مورد مطالعه یافت شدند. همچنین، کوارتز، کلریت، میکاها، اسمکتیت و فلدسپارها (عمدتا ارتوکلاز) مهمترین کانی های بخش سیلت و شن خاک بودند. مقادیر بالای اسمکتیت در خاک های مناطق مرطوب تر یافت شد، در حالی که در خاک های مناطق خشک تر مقادیر بالای پالیگورسکیت وجود داشت. بیشتر اسمکتیت خاک از سنگ های مادری به ارث رسیده است. مقداری از اسمکتیت نیز ممکن است محصول هوادیدگی پالیگورسکیت و تغییر شکل ایلیت مخصوصا در افق های سطحی باشد. نوسازی پالیگورسکیت در نتیجه رسوب گچ و کلسیت، به نظر می رسد که اصلی ترین دلیل وجود این کانی مخصوصا در خاک های گچی باشد و نقش توارث در اینجا کم اهمیت تر است. یک همبستگی منفی بین مقدار اسمکتیت و پالیگورسکیت در خاک های مورد مطالعه وجود داشت. پالیگورسکیت در نواحی با بارندگی سالیانه بیشتر از 350 میلی متر یافت نشد. همچنین دو الگوی متفاوت در توزیع پالیگورسکیت درون پروفیل خاک در خاک های دارای زهکشی مناسب و ضعیف وجود دارد. در خاک های دارای زهکشی ضعیف، تفاوت معنی دار بین مقدار پالیگورسکیت در خاک سطحی و زیرسطحی وجود ندارد، اما در خاک های دارای زهکشی مناسب، خاک زیرسطحی دارای مقادیر بالاتری پالیگورسکیت نسبت به افق های سطحی می باشد. میانگین مقادیر پتاسیم محلول، تبادلی، قابل استخراج با اسید نیتریک، ساختمانی و کل در خاک های مورد مطالعه به ترتیب، 20، 244، 1026، 5297 و 6323 میلی گرم بر کیلوگرم بودند. این نتایج نشان می دهد که خاک های مناطق خشک و نیمه خشک ایران دارای مقدار نسبتا بالای شکل های مختلف پتاسیم می باشند. همبستگی مثبت و معنی داری بین شکل های مختلف پتاسیم (بجز پتاسیم محلول) و مقدار ایلیت خاک وجود داشت. همچنین تفاوت قابل ملاحظه ای بین مقدار پتاسیم راسته های مختلف خاک مشاهده شد. مقایسه توزیع شکل های مختلف پتاسیم بین راسته های مختلف خاک نشان داد که خاک های ورتی سولز و آلفی سولز دارای مقادیر بالاتری از شکل های مختلف پتاسیم (بجز پتاسیم محلول) نسبت به راسته های دیگر خاک هستند. همچنین مقدار پتاسیم در خاک های هیستوسولز نسبت به دیگر خاک ها بسیار کمتر بود. آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی از 48 خاک سطحی و زیرسطحی اندازه گیری گردید. پتاسیم غیرتبادلی تجمعی آزاد شده از خاک ها در دامنه 260-60 میلی گرم بر کیلوگرم در خاک های سطحی و 198-77 میلی گرم بر کیلوگرم در خاک های زیرسطحی متغیر بود. سینتیک آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی نشان داد که مدل های سینتیکی ایلوویچ و مرتبه اول جهت پیش بینی آزادسازی پتاسیم مناسب تر هستند. مطابقت داده های آزمایش با معادله ایلوویچ می تواند نشان دهنده فرآیند پخشیدگی غیریکنواخت باشد. همچنین آزادسازی پتاسیم از ذرات شن، سیلت و رس 24 خاک سطحی (بدون حذف عوامل سیمانی کننده) نشان داد که ذرات شن، سیلت و رس، به ترتیب، 94، 86 و 516 میلی گرم بر کیلوگرم پتاسیم آزاد کردند. بنابراین با در نظر گرفتن درصد نسبی این اجزا در خاک، سهم ذرات شن، سیلت و رس در آزادسازی پتاسیم خاک، به ترتیب، 14، 23 و 63 درصد می باشد. سینتیک آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی از ذرات مختلف خاک بهترین برازش را با مدل های سینتیکی پخشیدگی پارابولیک و تابع توانی نشان داد. سهم بخش شن، سیلت و رس خاک در آزادسازی پتاسیم غیرتبادلی پس از حذف عوامل سیمانی کننده، به ترتیب، 6، 22 و 72 درصد بود. مقدار پتاسیم آزاد شده از خاک و ذرات خاک با مقدار میکاهای خاک و مقدار پتاسیم غیرتبادلی خاک همبستگی مثبت و معنی دار (01/0 > p) داشت. تفاوت بین مقدار پتاسیم آزاد شده از ذرات خاک با و بدون حذف عوامل سیمانی کننده در نتیجه عدم پراکنش کامل تجمعات رس در بخش شن و سیلت خاک در صورت حذف نکردن عوامل سیمانی کننده می باشد. تثبیت پتاسیم در خاک های سطحی و زیرسطحی به عنوان تابعی از مقدار پتاسیم کاربردی به خاک، چرخه های تر و خشک شدن و زمان اندازه گیری گردید. تثبیت پتاسیم در خاک ها در دامنه 501-85 میلی گرم بر کیلوگرم در خاک های سطحی و 549-94 میلی گرم بر کیلوگرم در خاک های زیرسطحی تغییر کرد. مقدار تثبیت پتاسیم با افزایش مقدار پتاسیم کاربردی و تر و خشک شدن و زمان افزایش می یافت. تاثیر چرخه های تر و خشک شدن روی افزایش مقدار تثبیت پتاسیم در خاک های زیرسطحی بیشتر از خاک های سطحی بود. مقادیر تثبیت پتاسیم با مقدار اسمکتیت، رس، سیلت، درصد اشباع پتاسیم و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک دارای همبستگی معنی داری (01/0 > p) بود. نتایج نشان داد که خاک های هیستوسولز و انتی سولز به ترتیب بیشترین و کمترین ظرفیت تثبیت پتاسیم را دارند. احیا آهن(iii) به آهن(ii) در ساختمان اسمکتیت ها، در نتیجه اشباع با آب، علت مقدار بالای تثبیت پتاسیم در خاک های هیستوسولز می باشد. همچنین تثبیت پتاسیم در ذرات شن، سیلت و رس 24 خاک سطحی (بدون حذف عوامل سیمانی کننده) نشان داد که بخش شن، سیلت و رس خاک، به ترتیب، مقدار 187، 166 و 167 میلی گرم بر کیلوگرم پتاسیم را تثبیت کردند. بنابراین با توجه به مقدار نسبی این اجزا در خاک، سهم ذرات شن، سیلت و رس در تثبیت پتاسیم خاک، به ترتیب، 26، 48 و 26 درصد می باشد. مقادیر تثبیت پتاسیم در ذرات شن، سیلت و رس پس از حذف عوامل سیمانی کننده) به ترتیب 57، 90 و 161 میلی گرم بر کیلوگرم بود. سهم ذرات شن، سیلت و رس در تثبیت پتاسیم پس از حذف عوامل سیمانی کننده، به ترتیب، 10، 37 و 53 درصد می باشد.
علی ابطحی حسن زرآبادی پور
سیستم هایی با معادلات نیوتنی کوپل شده آفاین ، امروزه در بسیاری از سیستم های کنترلی کاربرد دارند و تلاش برای کنترل این سیستم ها با هزینه کمتر، به عنوان یکی از مسائل کنترلی سیستم های معیار در جهان به شمار می رود. از آنجاییکه با اضافه شدن سیگنالهای کنترل کننده، پیچیدگی و هزینه های تمام شده سیستمها نیز بالا می رود، سعی می شود که حتی المقدور با سیگنال کنترلی کمتری، سیستم هدایت شود. بسیاری از سیستم های مورد بررسی روز دنیا، به چند زیر سیستم تبدیل می شوند که در همگی یک سیگنال کنترلی برای کنترل وجود دارد. از نمونه های پرکاربرد این سیستم ها، می توان به سیستم های جرثقیل سقفی ، پاندول معکوس و نوسانگر انتقالی حالت و …. اشاره نمود. در این پایان نامه یک روش پیشنهادی جامع برای کنترل این سیستمها در حضور عدم قطعیت پارامتری و اغتشاش خارجی ارائه می گردد. برای مقابله با عدم قطعیت پارامتری در روش پیشنهادی سعی در تخمین پارامترهای نا شناخته مدل بوده و از یک روش مقاوم تطبیقی برای مقابله با اغتشاش های خارجی استفاده می گردد. تخمین پارامتر توسط مجموع مربعات بازگشتی و رگولاتور خودتنظیم صورت می گیرد که در صورت ازدیاد داده های محاسباتی نیز مشکلی به وجود نمی آید. سپس از این پارامترها در طراحی کنترل کننده مد لغزشی جدا شده استفاده می شود. در این راستا به صورت تطبیقی از کنترل فازی در طراحی کنترل کننده مد لغزشی جدا شده استفاده می شود. برای افزایش قوام کنترل مد لغزشی از یک ساختار مقاوم تطبیقی استفاده شده است که نه تنها عملکرد خوبی در برابر اغتشاش های خارجی دارد بلکه پدیده مدل وزوز را به شدت کاهش می دهد. نتایج شبیه سازی کارایی موثر کنترل کننده پیشنهادی را در حضور عدم قطعیت های پارامتری و خارجی نشان می دهد.
حکیمه عباسلو علی ابطحی
ویژگی های زمین شیمیایی، کانی شناسی، و میکرومورفولوژیکی خاک ها و سنگ مادر مربوطه در منطقه بین بخش های جنوبی زاگرس و خلیج فارس تا دریای عمان(استان هرمزگان، ایران) مورد بررسی قرار گرفت. هدف های این مطالعه شناسایی تغییرات در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، و ترکیب کانی شناسی خاک، مطالعه میکرومورفولوژی و تکامل خاک، و بررسی توزیع عنصر خاک بر اساس هوازدگی، پروسه های خاک و زمین شناسی جهت توصیف اثرات مواد مادری و تکامل خاک روی ویژگی های خاک بودند. پراش پرتو ایکس (xrd)، مقاطع نازک، میکروسکوپ الکترونی عبوری به همراه آنالیز عنصری، xrf و icp-ms برای به دست آوردن اطلاعات مورد نظر مورد استفاده قرار گرفتند. منطقه مورد مطالعه دارای آب و هوای خشک بوده و سنگ های رسوبی و آذرین بازی غالب هستند. خاکها تحت عنوان regosols، leptisols، arenosols، cambisols، solonchaks، gleysols، gypsisols، calcisols luvisolsطبقه بندی شدند. کانی های اولیه متشکل از کوارتز، فلدسپار، میکا، آپاتیت، آمفیبولها و کانی های ثانویه شامل کانی های تبخیری (نمک ، گچ، کلسیت و دولومیت) و فیلوسیلیکات ها (ایلایت، سپیولایت، و فیلوسیلیکات های 14 آنگسترومی) در خاک های مورد مطالعه شناسایی شدند. سیلت و شن عمدتا از فلدسپات های قلیایی و کوارتز تشکیل شده اند، در حالی که در نمونه های خاک کلسیت و دولومیت غالب بودند. فراوانی کانی های رسی به صورت کلرایت?پالیگورسکایت>ایلایت>کانیهای اختلاط پذیر> اسمکتایت>> کائولینایت بودند. غلظت عناصر در خاک و مواد مادری عمدتا در محدوده پیشنهادی متوسط خاک های جهان توسط مراجع مختلف بود. علاوه بر این، تفاوت های اندک غلظت عناصر بین افق های مختلف نشان داد که اکثر خاک های دارای تکامل کم و نشان دهنده تشابه زیاد بین خاک ها و مواد مادری است. مقادیر بالای عناصر قلیایی و قلیایی خاکی ، مقادیر پایین دو شاخص شیمیایی تغییر و تبدیل ( 40/67-61/4)، شاخص شیمیایی هوازدگی (73/71-82/4) و همچنین مقادیر بالای شاخص محصول هوادیدگی (pwi) و شاخص هوادیدگی پارکر (wip)، بیانگر یک منطقه با هوادیدگی نسبتاً متوسط می باشد.
نرگس خورموجی علی ابطحی
پیدایش،طبقه بندی،خصوصیات مورفولوژیکی،فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاکهای منطقه بوشهر- برازجان در استان بوشهر انجام شد. این منطقه دارای خاک آهکی،رژیم رطوبتی و حرارتی اریدیک و هایپر ترمیک می باشد.متوسط بارندگی و حرارت سالیانه آن به ترتیب 85/234 میلیمتر و 2/25 درجه سیلسیوس می باشد.مساحت این منطقه 41172هکتار بر آورد می شود.اهداف اصلی این پژوهش عبارتند از بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، مورفولوژیکی و کانی شناسی خاک های منطقه و طبقه بندی آن ها و بررسی تاثیر پستی و بلندی بر تشکیل و تکامل خاک ها می باشد.ابتدا واحد های فیزیوگرافی مشخص شدند و شش پروفیل در واحد های مختلف فیزیوگرافی حفر گردید.شش نمونه خاک از پروفیل های مختلف جهت آنالیز کانی شناسی انتخاب شدند.خاک های مورد مطالعه شدیدا آهکی بودند.به دلیل اقلیم گرم و خشک تکامل خاک ها بسیار ضعیف و فاکتورهای خاکساز موثر در منطقه عمدتا توپوگرافی و مواد مادری بودند.نیمرخ های شاهد دارای افق های مشخصه کمبیک،کلسیک وسالیک بودند. دو راسته ی خاک در منطقه شناسایی شدند: انتی سولز و اریدی سولز . زیرراسته های خاک در منطقه شامل سالیدز در دشت سیلابی و اراضی پست و شور ،کلسیدز در دشت سیلابی و دشت دامنه ای،ارتنتز در فلات ها و تراس های فوقانی بودند.شکل های تجمع کربنات کلسیم در افق های کمبیک و کلسیک رشته ها و پوشش های نازک و گره ها بودند.مطالعات کانی شناسی نشان داد ،کانی های رسی شناسایی شده کلریت،ایلیت،اسمکتایت،کائولینیت و پالیگورسکایت بودند.تفاوت کمی در نوع کانی ها ی رسی بین پدون ها وجود دارد.به هرحال،مقدار کانی های رسی در نتیجه شرایط هوادیدگی متفاوت می باشند.
فرشته کریمیان مجید باقر نژاد
پیدایش و رده بندی، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، مورفولوژیکی و کانی شناسی خاک های منطقه شرق آباد ارسنجان مورد مطالعه قرار گرفت. و تناسب کیفی اراضی منطقه برای کشت آبی گندم و ذرت به روش پارامتریک تعیین شد. منطقه مورد بررسی دارای مساحت تقریبی ????? هکتارمی باشد. دارای خاک آهکی و رژیم رطوبتی زریک و رژیم حرارتی ترمیک می باشد. اطلاعات هشت پروفیل به عنوان پروفیل شاهد در واحد های فیزیوگرافی مختلف آورده شده است. نه نمونه خاک از نیمرخ های مختلف برای آنالیزxrd جهت کانی شناسی انتخاب شدند. عا مل خاکساز در منطقه عمدتاً توپوگرافی می باشد. دو راسته خاک انتی سولز و اینسپتی سولز در خاک های منطقه شناسایی شدند. در منطقه مورد مطالعه کانی های رسی کلرایت، ایلایت و مقدار کمی کانی مخلوط و کوارتز در اندازه رس شناسایی شدند. نتایج ارزیابی تناسب کیفی اراضی به روش پارامتریک نشان داد که اراضی منطقه برای کشت گندم دارای کلاس های تناسب n، s3sa و s3s به روش استوری و دارای کلاس های s3sta و s3sa و s2sa و s2s به روش ریشه ی دوم می باشد. عوامل محدود کننده برای کشت گندم درصد زیاد آهک، شوری زیاد و محدودیت شیب می باشد. ارزیابی تناسب کیفی اراضی به روش پارامتریک نشان داد که اراضی منطقه برای کشت ذرت دارای کلاس های تناسب n و s3sa به روش استوری و s3sta، s3sa وs3s به روش ریشه ی دوم می باشد. عوامل محدود کننده برای کشت ذرت، محدودیت درصد بالای آهک، شوری بالا، شیب، بافت خاک سطحی، عمقی و درصد سنگریزه می باشد.
علی ابطحی حسن زرآبادی پور
سیستم هایی با معادلات نیوتنی کوپل شده آفاین ، امروزه در بسیاری از سیستم های کنترلی کاربرد دارند و تلاش برای کنترل این سیستم ها با هزینه کمتر، به عنوان یکی از مسائل کنترلی سیستم های معیار در جهان به شمار می رود. از آنجاییکه با اضافه شدن سیگنالهای کنترل کننده، پیچیدگی و هزینه های تمام شده سیستمها نیز بالا می رود، سعی می شود که حتی المقدور با سیگنال کنترلی کمتری، سیستم هدایت شود. بسیاری از سیستم های مورد بررسی روز دنیا، به چند زیر سیستم تبدیل می شوند که در همگی یک سیگنال کنترلی برای کنترل وجود دارد. از نمونه های پرکاربرد این سیستم ها، می توان به سیستم های جرثقیل سقفی ، پاندول معکوس و نوسانگر انتقالی حالت و …. اشاره نمود. در این پایان نامه یک روش پیشنهادی جامع برای کنترل این سیستمها در حضور عدم قطعیت پارامتری و اغتشاش خارجی ارائه می گردد. برای مقابله با عدم قطعیت پارامتری در روش پیشنهادی سعی در تخمین پارامترهای نا شناخته مدل بوده و از یک روش مقاوم تطبیقی برای مقابله با اغتشاش های خارجی استفاده می گردد. تخمین پارامتر توسط مجموع مربعات بازگشتی و رگولاتور خودتنظیم صورت می گیرد که در صورت ازدیاد داده های محاسباتی نیز مشکلی به وجود نمی آید. سپس از این پارامترها در طراحی کنترل کننده مد لغزشی جدا شده استفاده می شود. در این راستا به صورت تطبیقی از کنترل فازی در طراحی کنترل کننده مد لغزشی جدا شده استفاده می شود. برای افزایش قوام کنترل مد لغزشی از یک ساختار مقاوم تطبیقی استفاده شده است که نه تنها عملکرد خوبی در برابر اغتشاش های خارجی دارد بلکه پدیده مدل وزوز را به شدت کاهش می دهد. نتایج شبیه سازی کارایی موثر کنترل کننده پیشنهادی را در حضور عدم قطعیت های پارامتری و خارجی نشان می دهد.
پریسا جاویدنجات علی ابطحی
پیدایش و تکوین خاک شاخه ای از علم خاکشناسی است که به بررسی و مطالعه عوامل و فرایندهای موثر بر تشکیل و تکامل خاک می پردازد. علوم کشاورزی و منابع طبیعی همیشه مبتنی بر آزمایش ها و تجربه-های آزمایشگاهی بوده اند که نتایج این آزمایش ها مهر تاییدی بر روابط و فرایندهای مربوط به این علوم است. در این پژوهش، با هدف بررسی فرایندهای موثر در تکامل خاک های تحت تاثیر شوری، نمونه های خاک با بافت های مختلف (رسی، لومی و شنی) از منطقه باجگاه (دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز) جمع آوری شد و پس از انتقال به گلخانه بخش خاکشناسی خاک ها به طور جداگانه در ستون های پلاستیکی ریخته شدند. برای بررسی توالی تشکیل خاک تحت شرایط شوری و نیز وضعیت رس قابل پراکنش در خاک های آهکی مورد مطالعه، چند مطالعه آزمایشگاهی انجام گرفت. مقدار مشخصی از خاک ها که در این مرحله غیر شور اما آهکی هستند، به مدت یک شبانه روز در محلول نمک کلرید سدیم با غلظت های مختلف (1، 5 و 10 درصد) اشباع شدند. پ هاش خاک و مقدار رس قابل پراکنش در این مرحله در هر سه خاک و هر سه سطح شوری، در مقایسه با شاهد بدون تغییر بود. از آنجا که در این مرحله بیشتر سطوح تبادلی خاک توسط سدیم اشباع شده اند یک خاک شور و سدیمی به طور مصنوعی تشکیل شد. با شستشوی خاک با الکل و به منظور خارج کردن نمک های اضافی، خاک، شوره زدائی شد و همزمان رس-های سدیم دار نیز هیدرولیز شده و خاک در این مرحله حالت سولونتزی پیدا می کند. در این مرحله پ-هاش در هر سه خاک و هر سه سطح شوری، بالای 5/8 و مقدار رس قابل پراکنش در هر سه خاک و هر سه سطح شوری در مقایسه با شاهد به طور معنی داری بیشتر بود. بر اساس این مشاهدات و نتایج حاصله از این تحقیق، توالی پیدایش و تکامل خاک های متاثر از شوری، در طی چهار مرحله متوالی فرایندهای خاکسازی شامل شور و سدیمی شدن، شوره زدایی، سدیمی شدن (پیدایش حالت سولونتزی) و سدیم زدایی (قلیا زدایی ) می باشد.
مریم سلیمی زاده علی ابطحی
چکیده ندارد.
علی ابطحی علی اصغر پارسا
چکیده ندارد.
حمید مزارعی علی ابطحی
تصور استفاده از آب دریا برای کشت و پرورش گیاهان به گذشته دور بر می گردد که به ذهن انسان خطور کرده و او متحیر بود که چرا با وجود نزدیکی به منابع فراوان آب و عرصه های وسیع و پهناور بیابان، از آن استفاده نمی شود.بنابراین پیدا نمودن روشهای مناسب و اقتصادی برای استفاده از آبهای شور، با این حجم زیاد، یک وظیفه مهم محسوب می گردد. از طرفی تامین علوفه برای دامها و همچنین ایجاد فضای سبز و کشاورزی پایدار، در مناطق خشک و بیابانی، اهمیت ویژه ای دارد.سالیکورنیا اروپا گیاهی است که تحمل آن به شوری زیاد است و به طور مفصل در پایان نامه بحث شده است.
کوروش باقری علی ابطحی
تکوین، تکامل، طبقه بندی، خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیائی و کانی شناسی خاکهای دشت دهنو در استان فارس تحت تاثیر آبهای زیرزمینی و توپوگرافی مختلف در شرایط اقلیمی نیمه خشک با مواد مادری آهکی مورد بررسی قرار گرفت. این دشت به مساحت 4000 هکتار در 34 کیلومتری شمال غرب نورآباد ممسنی از توابع استان فارس قرار دارد. منطقه مطالعاتی دهنو دارای تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل می باشد. همچنین خاکهای منطقه دارای رژیم رطوبتی یوستیک و رژیم حرارتی هیپرترمیک می باشند. منطقه دهنو از نظر زمین شناسی جز چین خوردگی های زاگرس بوده و در میان دو طاقدیس متوایل قرار دادر. ارتفاع متوسط دشت 800 متر از سطح دریا بوده و میانگین بارندگی و دمای سالیانه آن به ترتیب 617 میلی متر و 1/21 درجه سانتیگراد گزارش شده است. دشت دهنو از رسوبات عهد حاضر تشکیل شده و در ارتفاعات و کوههای اطراف سازندهای فهلیان-سورمه، داریان و گدوان رخنمون قابل ملاحظه ای دارند و خاکهای جوان با تکامل پروفیلی ضعیف و بافت متوسط در اراضی مرتفع تر با شیب زیادتر قرار دارند و خاکهای تکامل یافته تر با بافت سنگین تر در اراضی مرتفع تر با شیب زیادتر قرار دارند و خاکهای تکامل یافته تر با بافت سنگین تر در اراضی مسطح و با شیب کم واقع شده اند. همچنین در اراضی پست به دلیل وجود لایه غیر قابل نفوذ و آهک فراوان تکامل پروفیلی چندانی مشاهده نمی شود. عمق آب زیرزمینی در امتداد دشت از دامنه های نسبتا مرتفع به اراضی مسطح و پست کاهش می یابد. آب زیرزمینی منطقه کیفیت بالائی داشته و بدون مسئله شوری می باشد. این آب رطوبت لازم را جهت توسعه پوشش گیاهی تامین کرده و باعث افزایش رستنی های و ماده آلی خاک گردیده است. بطور کلی می توان گفت توپوگرافی به همراه سفر آب زیرزمینی بالا، پوشش گیاهی انبوه، مواد مادری آهکی و زمان به ترتیب مهمترین عوامل موثر خاکسازی منطقه می باشند. در منطقه سه راسته خاک انتی رسول، اینسپتی سول و مال سول مشاهده شده اند. خاکهای انتی روسل در مخروط افکنه های آبرفتی-واریزه ای بادبزنی شکل و شیبدار مشاهده می شوند. این خاکها بدون تکامل پروفیلی بوده و توزیع آهک ثانویه در پروفیل خاک دیده نمی شود. خاکهای مالی سول در اراضی مسطح تا پست در اثر افزایش مواد آلی در طول زمان ایجاد شده اند. آب زیرزمینی در تامین رطوبت کافی برای تشکیل افق مالیک نقش عمده ای داشته است. خاکهای اینسپی سول در منطقه مطالعاتی هم در اثر روند تکاملی خاکها و هم در اثر کاهش ماده آلی خاکهای مالی سول به لیل فعالیتهای کشاورزی ایجاد شده اند. در اغلب این خاکها افق کلسیک تکامل یافته مشاهده می شوند. توزیع و تجمع کربنات کلسیم، تولید و تجمع مواد آلی مهمترین پدیده قابل مشاهده در خاکهای منطقه می باشد. کانی شناسی بخش رس خاکهای منطقه مورد مطالعه به وسیله تفرق پرتو ایکس نشان داد کانیهای موجود در نمونه های گرفته شده از نظر نوع کم و بیش یکسان بوده ولی میزان آنها در فیزیوگرافی های مختلف متفاوت می باشد. کلریت مهمترین کانی مشاهده شده در خاکهای دشت می باشد. وجود مقادیر بالای این کانی نشان دهنده جوان بودن خاک و منشا توارثی آن می باشد. کانیهای گروه اسمکتیت بیشترین مقدار نسبی را پس از کلریت در نمونه های آزمایش شده به خود اختصاص داده است. ایلیت در کلیه نمونه ها رویت گردید. وجود این کانی نشان دهنده منشا توارثی در خاکهای منطقه می باشد. کانی پالی گورسکیت در منطقه مشاهده گردید و مشخص دش وجود این کانی عمدتا منشا خاکزائی داشته و احتمال توارثی بودن آن کمتر می رود.
علی ابطحی
چکیده ندارد.
عباس حیدری مقدم علی ابطحی
چکیده ندارد.
سعید خزایی علی ابطحی
دشت نورآباد ممسنی در 152 کیلومتری شمالشرقی شیراز واقع است. مواد مادری خاکها در این منطقه شامل رسوبات آبرفتی رودخانه ای و رسوبات واریزه ای آهکی می باشد. بخش وسیعی از منطقه پوشیده از آبرفتهای دوره کواترنر است.افقهای شناسایی شده در این منطقه، عبارتند از: افق سطحی مالیک، و اکریک، و افقهای زیرسطحی آرجیلیک، کمبیک و کلسیک. راسته های خاک موجود نیز شامل آنتی سولها، الفی سولها، اینستی سولها و مالی سولها می باشد. اهمیت عوامل تشکیل دهنده خاک در منطقه دشت نورآباد به ترتیب زیر تشخیص داده شده است: زمان<ماده مادری<پستی و بلندی<موجودات زنده (پوشش گیاهی)<اقلیم.
ژیلا بهار لویی یانچشمه علی ابطحی
نتایج حاصل از دستگاه پراش پرتو ایکس نشان می دهد که درتمامی پروفیلها کانیهای ایلیت ، کلریت ، پالی گورسکیت ، اسمکتیت و کمی کائولینیت و ورمیکولیت وجود دارد . ولی مقدار نسبی این کانیها متاثر از شرایط هوادیدگی است . مشخص شد که مقدار پتاسیم ساختمانی در xerorthents بیشترین و در haploxeralfs کمترین ، پتاسیم غیر تبادلی در xerorthents بیشترین و در endoaquolls کمترین است . بین تمامی شکلهای مختلف پتاسیم ( به جز پتاسیم محلول ) ودرصد رس ایلیت (درهردو جز رس ریز و درشت ) ارتباط معنی داری بدست آمد . بطورکلی نتیجه گیری شد که در خاکهای این منطقه تفاوت در آزادسازی پتاسیم به درجه هوادیدگی متفاوت این خاکها و مقدار ایلیت در بخش رس خاک بستگی دارد . پتاسیم تبادلی و غیر تبادلی بیش از 150 میلی گرم بر لیتر است . بنابراین این منطقه از نظر پتاسیم غنی به نظر می رسد .
فرهاد خرمالی علی ابطحی
تحقیق حاضر در مورد کانی شناسی رسها و میکرومورفولوژی خاکهای آهکی مناطق خشک و نیمه خشک استان فارس با هدفهای زیر صورت گرفت:1- مطالعه منشا، تحول و پراکنش کانیهای رسی در خاکها و سنگهای مادر، 2-میکرومورفولوژی و تحول خاکها در شرایط خشک و نیمه خشک و 3-تحول آب و هوایی منطقه تتیس در جنوب ایران.