نام پژوهشگر: سید علی ابطحی

مطالعه خصوصیات فیزیکوشیمیایی,کانی شناسی و مورفولوژیکی خاک های دشت کازرون (استان فارس)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  سارا روزیطلب   سید علی ابطحی

نام خانوادگی: روزیطلب نام : سارا رشته وگرایش: علوم خاک مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد تاریخ دفاع: اسفند 1388 استاد راهنما: دکتر سید علی ابطحی مطالعه خصوصیات فیزیکوشیمیائی، کانی شناسی و مورفولوژیکی خاک های منطقه دشت کازرون (استان فارس) قسمتی از یک ترانسکت از خاک های آهکی حاشیه دریاچه پریشان (استان فارس، جنوب ایران) به منظور مطالعه؛ (1) بررسی عوامل موثر در تشکیل و تکامل خاک های منطقه، (2) بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیائی و کانی شناسی خاک های منطقه و طبقه بندی آنها، (3) مطالعه منشأ، تکامل و پراکنش کانی های رسی در خاک ها تحت شرایط آب و هوایی خشک و نیمه خشک مورد بررسی قرار گرفت. منطقه دارای رژیم رطوبتی یوستیک و رژیم حرارتی هایپر ترمیک است. چهار واحد فیزیوگرافی مخروط افکنه های واریزه ای – آبرفتی دامنه ای، دشت های آبرفتی رودخانه ای، و اراضی پست در منطقه تشخیص داده شد. نیمرخ های شاهد دارای افق های مشخصه اکریک، کمبیک، کلسیک، و آرجیلیک بوده و تحت عنوان راسته های انتی سولز، اینسپتی سولز، آلفی سولز، و ورتی سولز طبقه بندی شدند. نتایج بدست آمده از مطالعات صحرایی و تجزیه های آزمایشگاهی در منطقه نشان دادند که عمده ترین عامل خاکسازی که سبب ایجاد اختلاف در خصوصیات خاک های منطقه شده و توسعه و تکوین خاکها را تحت تاثیر قرار داده، توپوگرافی و بعد از آن مواد مادری است. مطالعات کانی شناسی رس، حضور کانی های کلرایت، ایلایت، پالیگورسکایت، اسمکتایت، و کانی های مخلوط و را نشان داد. نتایج حاصل نشان می دهد که منشأ آواری احتمالاً منبع اصلی کلرایت و ایلایت می باشد در حالی که نوتشکیلی درجای پالیگورسکایت می تواند عامل عمده تشکیل این کانی در خاک ها و سنگ های رسوبی باشد. ایلایت و کلرایت معمولاً به صورت کانی های قابل هوادیده شدن بررسی می شوند و می توانند در نتیجه واکنش های تغییر شکل به کانی های مخلوط و اسمکتیت تبدیل شوند. در خاک های با زهکشی خوب اسمکتیت در نتیجه تبدیل و تغییر شکل کانی های مخلوط و ایلایت و در مناطق پست به علت تغییر شکل، انتقال از مناطق بالا دست و نوتشکیلی افزایش می یابد.

شناسایی خاک های شور منطقه سروستان با استفاده از فنون سنجش از دور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1388
  ساناز زارع   سید علی ابطحی

تعیین وسعت و نحوه توزیع تخریب خاک یکی از ارکان اصلی مدیریت صحیح اراضی است. سنجش از دور، با توانایی منحصر به فرد خود در اندازه گیری از طریق فضا و در زمان های مختلف، یک ابزار توانمند در شناسایی ، تهیه نقشه وکنترل کردن شوری خاک به عنوان یکی از عوامل عمده تخریب خاک در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی قابلیت تصاویر modisدر شناسایی خاک های شور با استفاده از نمونه بر داری مستقیم خاک، در دشت سروستان استان فارس می باشد. تصاویر با استفاده از پارامتر های مداری زمین مرجع شدند. نمونه برداری خاک با روش طبقه بندی شده تصادفی صورت گرفت. به منظور تخمین پارامترهای شوری خاک از یک مدل همبستگی گام به گام استفاده شده است که در آن باندهای خام، تبدیل های طیفی و رادیومتری به عنوان متغیر مستقل و پارامترهای شوری خاک به عنوان متغیر وابسته بوده است. ارزیابی مدل ها با استفاده از خطای نسبی تخمین و تایید، مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب تبیین و ضریب کارایی انجام گرفت. با استفاده از تمامی نمونه های خاک در برپائی مدل تخمین نتایج قابل توجهی حاصل نشده است. بررسی نشان می دهد که خوشه بندی براساس سری های خاک منطقه سبب همبستگی بهتر در بین متغیرهای مدل می شود. پایداری مدل ها با افزایش ضریب تبیین و ضریب کارایی و کاهش خطاها بطور قابل توجهی افزایش یافته است. نتایج نشان می دهد که تصاویر modis با در نظر گرفتن اطلاعات سری خاک منطقه باعث بهبود امکان تشخیص پارامترهای خاک می شود. اعمال تبدیل طیفی باندها نیز به تشعشع اغلب باعث کاهش خطا و افزایش ضریب کارایی و ضریب تبیین مدل ها می شود. ورود باندهای حرارتی به مدل ها نشان دهنده نقش موثر آنها در شناسایی فاکتورهای شوری خاک است.

بررسی تشکیل و طبقه بندی خاک های دشت محمدآباد در استان فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده کشاورزی 1390
  الهه گلکار   سید علی ابطحی

پستی و بلندی به عنوان یکی از فاکتورهای موثر بر خاکسازی، باعث تغییر در خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و مینرالوژیکی خاک ها می گردد. تغییر در خصوصیات خاک در نهایت باروری و حاصلخیزی خاک را تحت تأثیر قرار می دهد. خاک های دشت محمد آباد در استان فارس به لحاظ تأثیر پستی و بلندی (توپوگرافی) به عنوان یک عامل خاکساز بر خصوصیات ژنتیکی، ریخت شناسی و کانی شناسی آن ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. وسعت دشت محمد آباد حدود 3500 هکتار است. میانگین بارندگی آن 3/488 میلی متر و میانگین دمای سالیانه 1/13 درجه سانتی گراد می باشد. رژیم حرارتی آن مزیک و رژیم رطوبتی آن زریک است. مطالعات صحرایی شامل حفر و تشریح پروفیل های مورد لزوم و بررسی نتایج آزمایشات و پردازش های لازم انجام و واحدهای نقشه خاک تهیه گردید. واحدهای خاک تولید شده طبق سیستم جامع رده بندی خاک آمریکایی و سیستم فائو رده بندی شدند. وجود تنوع توپوگرافی، میزان هرز آب سطحی و مقدار آب نفوذ یافته به درون خاک و انتقال عمودی املاح و مواد در درون نیمرخ خاک، توسعه و تکوین خاک ها را تحت تأثیر قرار داده و مجموع این عوامل باعث تمایز خاک هایی گردیده که می توان آن ها را در سه راسته آلفی سول، انتی سول و اینسپتی سول رده بندی کرد. کانی شناسی بخش رس خاک های منطقه مورد مطالعه به وسیله پراکنش پرتو ایکس نشان داد که کانی های موجود در نمونه های گرفته شده از نظر نوع تقریباً یکسان بوده ولی میزان آن ها در فیزیوگرافی های مختلف متفاوت است و حضور کانی های کلریت، ایلیت، اسمکتیت، پالی گورسکیت، کائولینیت و کوارتز را نشان داد.

بررسی خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی توالی های مختلف پستی و ?بلندی خاک‏های شمال ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سید مصطفی عمادی ولیکی   مجید باقرنژاد

اقلیم و پستی و بلندی، دو فاکتور بسیار مهم تاثیرگذار بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی خاکها (بخصوص خاکهای شمال کشور) هستند. شیب نزولی بارش از غرب به شرق استان مازندران فرصت مناسبی را برای مطالعه تکامل خاک در رژیمهای مختلف رطوبتی فراهم کرده است. در این مطالعه، مناطق نمونه برداری در شهرهای بهشهر، قائمشهر و رویان با میانگین بارش سالیانه 606، 775 و 1243 میلیمتر انتخاب شدند که در سه رژیم رطوبتی زریک، یوستیک و یودیک قرار می گیرند. در هر منطقه نمونه برداری، از چهار موقعیت شیب (قله، شانه، پای شیب و پنجه شیب) اقدام به حفر پروفیلهای متعددی شد. از افق های ژنتیکی 27 پروفیل شاهد انتخاب شده، نمونه های مرکب برداشته شدند و خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیکی، شیمیایی، کانی شناسی رس در تمام نمونه ها آنالیز و شکل های مختلف پتاسیم، فسفر و آهن خاک نیز در کلیه نمونه ها اندازه گیری شد. خاکهای رژیم رطوبتی زریک براساس کلید تاکسونومی خاک (2010) در زیر گروه های typic calcixerepts و fluventic haplxerolls قرار داشته اند. درصد رس، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی و رطوبت اشباع خاکها افزایش معنی داری در موقعیت پنجه شیب نسبت به دیگر موقعیت های سطوح ژئومورفیک داشته است. ویژگی برجسته خاکها در رژیم رطوبتی زریک، وجود افق مشخص تجمع کربنات کلسیم در نزدیکی سطح خاک است. خاکهای موجود در رژیم رطوبتی یوستیک و یودیک در زیرگروه هایcalcic haplustalfs, typic argiustolls, fluvaquentic endoaquolls, mollic hapludalfs, typic argiudolls, fluvaquentic hapludolls قرار داشتند. این خاکها نشان از شرایط مناسب برای فرایند دکلسیفیکاسیون و تشکیل افق آرجیلیک با درجه های متوسط تا زیاد دارند. صرف نظر از تغییرات قابل ملاحظه در پروفیل ها، مقادیر ph، قابلیت هدایت الکتریکی و کربنات کلسیم معادل کاهش یافته در حالیکه مقدار رس، ماده آلی، درجه قرمزی و ظرفیت تبادل کاتیونی خاک ها به تدریج در طول شیب بارش افزایش تدریجی داشته اند. ایلیت و کلریت عمده کانی های رسی خاکهای مورد مطالعه در رژیم رطوبتی زریک هستند که با توجه به بالا بودن مقدار نسبی آنها در مواد مادری خاکها، عمدتا منشا لیتوژنیک دارند. در موقعیت پنجه شیب مقدار اسمکتیت بیشتر از سایر سطوح ژئومورفیک بوده است. افزایش در مقدار اسمکتیت و حضور مقادیر قابل ملاحظه ای از ورمیکولیت در رژیم رطویتی یوستیک و بخصوص یودیک نشان دهنده شرایط مناسب رطوبت برای تبدیل ایلیت به اسمکتیت و ورمیکولیت بوده است. ورمیکولیت با هیدروکسی بین لایه ای (hiv) تنها در افق آرجیلیک موقعیت قله شیب رژیم رطوبتی یودیک مشاهده شد که نشاندهنده ی هوادیدگی شیمیایی بیشتر این موقعیت از شیب در مقایسه با سایر موقعیتهای شیب است. به طور کلی با افزایش بارندگی بر میزان کانی ورمیکولیت و اسمکتیت افزوده شده اما از میزان نسبی ایلیت و کلریت کاسته شده است. شیب رگرسیونی بدست آمده بین پتاسیم محلول در آب و پتاسیم تبادلی در دو رژیم رطوبتی یودیک و یوستیک کمتر از رژیم رطوبتی زریک است. این امر میتواند به علت بارش و مقدار اسمکتیت بیشتر در خاکهای رژیم رطوبتی یودیک و یوستیک باشد که دارای مساحتهای سطح ویژه ی بیشتری برای جذب پتاسیم هستند. مقدار بالای پتاسیم تبادلی مشاهده شده در خاک های رژیم رطوبتی یودیک، میتواند به علت بالا بودن میزان هوادیدگی کانی های حمل کننده پتاسیم مانند ایلیت، بیوتیت، مسکوویت و همچنین افزایش فراوانی کانی های اسمکتیت و تا حدودی ورمیکولیت باشد. مقادیر آهن متبلور در خاکهای مورد مطالعه از روند آلفی سولز>مالی سولز>اینسپتی سولز پیروی کرده و در افق های مشخصه زیر سطحی نیز به صورت bt>btk>bwg>bw?bk بوده است. نسبت (al-p +fe-p)/(ca-p) در خاکهای رژیم رطوبتی زریک، یوستیک و یودیک به ترتیب 23/0، 45/0 و 90/0 بدست آمده است که نشان دهنده افزایش توسعه تکامل خاک با افزایش میزان بارش و تبدیل فسفات کلسیمی به فسفات های آهن، آلومینیومی و محبوس است. دی کلسیم فسفات و فسفر اولسن به عنوان فسفر قابل جذب برای گیاهان، مقدار بسیار کمی از کل فسفر معدنی را تشکیل داده و با افزایش عمق در تمام مناطق کاهش یافته اند. زمانی که افق تجمع کربنات کلسیم ثانویه در خاک وجود داشته باشد، حداکثر مقدار کل فسفر معدنی و فسفر متصل به کلسیم درون افق تجمع کربنات کلسیم و یا قسمت بالایی این افق وجود دارد.

اثر شوری و الگوی کاشت بر خصوصیات مورفوفیزیولوِیکی و عملکرد ارقام گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه بهادرخواه   سید عبدالرضا کاظمینی

به منظور مطالعه اثر تنش شوری و الگوی کاشت بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد گلرنگ، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل رقم (اصفهان 14 و گلدشت) به عنوان فاکتور اصلی، سطوح شوری (4/0، 9/5، 3/7و 1/9 دسی زیمنس بر متر) به عنوان فاکتور فرعی و الگوی کاشت (درون جوی و روی پشته) به عنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش شوری، خصوصیات رویشی گیاه (شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و تعداد شاخه فرعی) عملکرد دانه و اجزای آن (تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن طبق در بوته و وزن هزار دانه)، عملکرد بیولوژیک، درصد روغن، محتوی کلروفیل برگ و محتوی پتاسیم برگ و ریشه بطورمعنی داری کاهش و در مقابل شاخص برداشت، محتوی پرولین برگ، محتوی سدیم برگ و ریشه و همچنین نسبت سدیم به پتاسیم در برگ و ریشه بطورمعنی داری افزایش یافت. بیشینه عملکرد (43/2265 کیلوگرم در هکتار) در سطح 4/0 دسی زیمنس بر متر و کمینه آن (19/1559 کیلوگرم در هکتار) در سطح شوری 1/9 دسی زیمنس بر متر بدست آمد. رقم اصفهان 14 در مقایسه با رقم گلدشت به شوری متحمل تر بود و در همه سطوح دارای عملکرد دانه بیشتری بود. با افزایش شوری درصد روغن هر دو رقم کاهش یافت اما شدت این کاهش در رقم اصفهان 14 به میزان 7/22 درصد کمتر از رقم گلدشت بود.عملکرد دانه در الگوی کاشت درون جوی به میزان 7/4 درصد بیشتر از الگوی کاشت روی پشته بود. دستکاری در الگوی کاشت و انتخاب رقم مناسب دو عاملی هستند که می توانند اثر سوءشوری بر کاهش عملکرد دانه را تا حدودی جبران نمایند.

مطالعه ویژگی های فیزیکو شیمیایی ، کانی شناسی و مورفولوژیکی خاک های منطقه کمین ، سعادت شهر ، استان فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  محمودرضا سعدی خانی   مجید باقرنژاد

چکیده مطالعه ویژگی های فیزیکو شیمیایی ، کانی شناسی و مورفولوژیکی خاک های منطقه کمین ، سعادت شهر ، استان فارس به وسیله محمود رضا سعدی خانی پیدایش، طبقه بندی و بررسی ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیکوشیمیایی، و کانی شناسی خاک های منطقه کمین ، سعادت شهر در شمال استان فارس، انجام شد. این منطقه دارای رژیم رطوبتی زریک (xeric)و رژیم دمایی ترمیک (thermic) بوده و مساحت آن نزدیک به 10000هکتار می باشد. میانگین بارندگی و دمای سالیانه آن به ترتیب 301میلی متر و 3/17 درجه سلسیوس بود. هدف های اصلی این پژوهش، مطالعه ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و کانی شناسی خاک های منطقه، مطالعه موثرترین عوامل تشکیل و تکامل خاک های منطقه و طبقه بندی آنها و مطالعه کانی های رسی و اثرات آن ها بر تشکیل و تکامل خاک های منطقه بود. شش واحد فیزیوگرافی منطقه شامل تپه، کوه ، زمین های پست مخروط افکنه های باد بزنی شکل واریزه ای سنگ ریزه دار، دشت دامنه ای، دشت سیلابی و زمین های پست تشخیص داده شد. سپس تعدادی نیمرخ حفر و هشت نیمرخ به عنوان شاهد جهت انجام آزمایش های مختلف انتخاب گردید. نمونه های خاک مربوط به هر افق از این نیمرخ ها، جمع آوری ، هوا خشک وسپس از الک 2 میلیمتری عبور داده شد و سپس برای تعیین خصوصیات فیزیکوشیمیایی به آزمایشگاه فرستاده شد.خاک های منطقه بسیار آهکی و با تکامل ضعیف بوده و نیمرخ های شاهد دارای افق های مشخصه کمبیک و کلسیک بود. پستی و بلندی و اقلیم، به عنوان مهم ترین عوامل تشکیل و تکامل خاک های این منطقه شناخته شد. راسته های خاک موجود عبارتند از اینسپتی سولز، و انتی سولز. مطالعات کانی شناسی حضور کانی های کلریت، ایلیت، کانی های مخلوط وکوارتز (در اندازه رس) را نشان داد. ایلیت و کلریت دارای منشا توارثی اند و معمولا به صورت کانی های قابل هوادیده شدن (weatherable) شناخته می شوند و می توانند در نتیجه واکنش های تغییر شکل به کانی های مخلوط و اسمکتیت تبدیل شوند. واژگان کلیدی: کمین سعادت شهر، رژیم رطوبتی زریک، رژیم دمایی ترمیک، رده بندی خاک، واحد فیزیو گرافی، کانی شناسی.

مطالعه ویژگی های مورفولوژیکی ، میکرومورفولوژی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک ها در یک ردیف پستی و بلندی در منطقه کوهین قزوین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  پریسا حسینی   فریدون سرمدیان

چکیده مطالعه ویژگی های مورفولوژیکی ، میکرومورفولوژی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک ها در یک ردیف پستی و بلندی در منطقه کوهین قزوین پریسا حسینی برای حفظ اراضی و افزایش امکان بهره برداری از خاک، آگاهی از ویژگیهای مختلف خاک ها ضروری است. در این تحقیق ویژگی های مورفولوژیکی ، میکرومورفولوژی، فیزیکوشیمیایی و کانی شناسی خاک ها در یک ردیف پستی و بلندی در منطقه کوهین قزوین در شهرستان قزوین مطالعه و همچنین تأثیر ژئومورفولوژی بر ویژگی های ذکر شده بررسی گردیده است. برای انجام این مطالعه، 5 پروفیل درفیزیوگرافی فلات در یک ردیف پستی و بلندی در قسمت های مختلف شیب summite slope, shoulder slope, slope, toe slope, foot slope backحفر و خاکهای تحت بررسی بر اساس کلید رده بندی 2006رده بندی شدند. خاکرخ های واقع در toe slope, foot slope و summite slope در مقایسه با shoulder slope, back slope از تکامل بیشتری برخوردار هستند که بالا بودن درصد رس، مقدار نسبی رس اسمکتایت و عمق سالوم و میزان تشکیل آهک ثانویه موید این مطلب است. آهک در تمام پروفیل ها از نوع خاک ساختی است ولی آهک موروثی درافق های سطحی پروفیل های قسمت پایدار شیب بیشتر از قسمت های شانه شیب که هوادیدگی بیشتر است بوده و در تمامی پروفیل ها از بالا به پایین و با افزایش عمق نیز بر مقدار آنها افزوده میشود. یافته های فیزیکی و شیمیایی نشان داد ، میزان قابلیت هدایت الکتریکی از سطح خاکرخ به طرف عمق، نامنظم است ولی دراکثر موارد در قسمت های سطحی کمتر و در عمق بیشتر است که این مورد در قسمت پای شیب بیشتر به چشم می خورد. تغییرات ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار کربن آلی در افقهای سطحی پروفیل ها نشان داد که کانیهای رس xrd پروفیل های پایدار شیب در مقایسه با قسمت های شانه شیب و پشت شیب بیشتر بود. آنالیزهای مینرالوژیکی باخاکرخ ها شامل: اسمکتایت، کلریت، ، ایلیت، کائولینیت و کوارتز می باشد.

ویژگی های ژنتیکی، مورفولوژیکی، کانی شناسی و وضعیت پتاسیم در خاک های استان کهگیلویه و بویراحمد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1394
  سیروس شاکری   سید علی ابطحی

این تحقیق به منظور بررسی تشکیل و تکامل خاک ، شناسایی کیفی و کمی کانیهای رس، ارتباط بین مقدار و نوع رس خاک با شکل های مختلف پتاسیم و همچنین مطالعه سینتیک آزادسازی و تثبیت پتاسیم غیر تبادلی بر روی 54 خاکرخ شاهد در مناطق مختلف اقلیمی استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. نتایج نشان داد خاک ها‏ی استان در پنج راسته انتی سولز، اینسپتی سولز، مالی سولز، آلفی سولز و ورتی سولز قرار دارند. انتی سول ها 31 درصد، اینسپتی سول ها 28 درصد، آلفی سول ها 26 درصد، مالی سول ها 13 درصد و ورتی سول ها 2 درصد از پدون های مطالعه شده را تشکیل می دهند. نتایج کانی شناسی بخش رس خاک ها نشان داد که اسمکتایت، پالیگورسکیت، ایلیت، کلریت، ورمی کولیت، کائولینیت و کانی های مخلوط ایلیت-اسمکتایت، کانی های عمده خاکرخ های مطالعه شده استان هستند. کانی های غالب رسی در غرب و جنوب استان که بارندگی کمتری دارند شامل پالیگورسکیت، اسمکتایت، ایلیت و کلریت هستند درحالی که در شمال و شرق استان با بارندگی بیشتر، کانی های اسمکتایت، ایلیت و ورمی کولایت غالب هستند. ایلیت و کلریت در همه افق های سطحی و زیرسطحی خاکرخ های مطالعه شده مشاهده شدند ولی در خاک های جوان واقع در اراضی شیب دار مانند رسوبات واریزه ای، خاک های آبرفتی و همچنین مناطق با بارندگی کمتر، کانی های عمده خاک ها را تشکیل می دهند.