نام پژوهشگر: سید عباس میرجلیلی
ملیحه محمد شاهی سید عباس میرجلیلی
در این پروژه امپدانس تیوپی ساخته شده قادر میزان جذب صوت لایه ها را با استفاده از روش نسبت موج ایستا تعیین و محاسبه کند. این وسیله از یک تیوپ تشکیل شده که در یک انتهای آن نمونه و در انتهای دیگر آن منبع صوت قرار گرفته است. دو میکروفون با شرایط یکسان در دو موقعیت مشخص روی تیوپ قرار دارند. با استفاده از یک سیگنال ژنراتور سیگنال های صوتی را در فرکانس های مشخص تولید کرده، سپس به وسیله آمپلی فایر امواج تقویت شده، از طریق منبع صوت (بلندگو) به داخل تیوپ فرستاده می شود. این امواج در انتهای تیوپ به نمونه مورد آزمایش برخورد می کند، قسمتی از امواج صوتی توسط نمونه جذب شده و قسمت دیگر آن از سطح نمونه منعکس می شود. میکروفون نزدیک به منبع صوت امواج ورودی و میکروفون دوم برهم کنش بین امواج برخوردی و امواج منعکس شده از سطح نمونه را اندازه گیری می کند. سپس با آنالیز امواج ضبط شده از دو میکروفون میزان جذب صوت هر نمونه برای هر فرکانس مشخص تعیین می شود.
عماد صدیقی سید عباس میرجلیلی
تا کنون در رابطه با خواص مکانیکی و دینامیکی نخ فرش پلی پروپیلن، پلی استر، نایلون، اکریلیک و پشم تحقیقاتی صورت گرفته است. در ایران به دلیل استفاده بالا از نخ اکریلیک به عنوان نخ خاب در فرش ماشینی و تولید این نخ به دو روش نیمه فاستونی با کاردینگ و نیمه فاستونی با تو به تاپس و نبود اطلاعات کافی در مورد خصوصیات این دو نخ، در این پروژه برآن شدیم تا خواص دینامکی و مکانیکی این دو نخ را مورد بررسی قرار دهیم. در ضمن بدلیل اینکه لیف پلی استر یک لیف نو ظهور در عرصه فرش بافی است، در انتهای پروژه مقایسه ای بین نخ پلی استر و نخ اکریلیک تولیدی به روش نیمه فاستونی با کاردینگ صورت گرفته است. در این راستا با اندازه گیری برخی از خصوصیات این دو گروه نخ، خواص فیزیکی و مکانیکی آن ها با یگدیگر مقایسه می شود. سپس اثر این دو گروه نخ تولیدی بر روی عملکرد خاب فرش ماشینی در برابر نیروهای استاتیکی و دینامیکی بررسی، مقایسه و تجزیه و تحلیل می گردد که امکان مطالعه و پیش بینی برخی از خصوصیات عملکرد فرش از قبیل جهندگی(برگشت پذیری) نخ های خاب فراهم می شود. نتایج حاصل از این پروژه نشان می دهد که نخ اکریلیک تولیدی به روش نیمه فاستونی با کاردینگ به دلیل داشتن ازدیاد طول تا حد پارگی و انرژی تا حد پارگی بالاتر نسبت به نخ اکریلیک تولیدی به روش نیمه فاستونی با تو به تاپس بهتر است، ولی نخ پلی استر در مقایسه با این دو نخ به دلیل داشتن نیرو تا حد پارگی و استحکام بالاتر ارجحیت دارد. در مورد مقایسه بین فرش های تولید شده با نخ خاب تولیدی به هر دو روش می توان گفت، فرش با خاب اکریلیک تولید شده به روش کاردینگ از لحاظ بارگذاری دینامیکی و استاتیکی و نیروی بیرون کشیدن پرز نسبت به نمونه دیگر عملکرد بهتری را نشان داده است ولی از لحاظ مقاومت سایشی فرش اکریلیک تولید شده به روش تو به تاپس عملکرد بهتری داشته است. اساسا تمام تفاوت های این دو نمونه نخ و فرش های تولیدی از آنها ناشی از نحوه قرارگیری الیاف در ساختمان نخ می باشد. الیاف به دلیل ویژگی خط تولید نیمه فاستونی با تو به تاپس اساسا منظم تر از روش نیمه فاستونی با کاردینگ، در ساختمان نخ قرار می گیرد. فرش پلی استر در مقایسه با فرش اکریلیک به دلیل داشتن مقاومت سایشی بسیار بالا برای مناطق با ترافیک بسیار بالا مناسب می باشد، ولی از لحاظ بارگذاری دینامیکی فرش با خاب اکریلیک تولید شده به روش کاردینگ از همه بهتر است.
حیدر یگانه بروجنی سید عباس میرجلیلی
هدف از تغذیه ی نخ های تار، باز کردن کنترل شده ی نخ تحت کشش ثابت است یا به عبارت دیگر طول ثابتی از نخ بین چله تا منطقه ی بافندگی موجود باشد. در این پروژه طراحی و ساخت یک مکانیزم تغذیه ی هوشمند نخ تار مد نظر است. منظور از تغذیه ی هوشمند این است که در هر دور از ماشین بافندگی، میزان دلخواهی نخ از روی چله باز شود که این مقدار الزاما ثابت نیست. در واقع تغذیه ی هوشمند حالت خاصی از تغذیه ی مثبت است. در این مکانیزم چله نخ تار به گونه ای چرخانده می شود که میزان نخ باز شده از روی چله و نخ مصرفی در پارچه با همدیگر برابر باشد یا به عبارت دیگر کشش نخ در طول فرایند بافندگی مقداری ثابت باشد. همانطور که مشخص است با مصرف نخ در بافندگی قطر چله کاهش می یابد و برای رسیدن به هدف ذکر شده می بایست سرعت دورانی چله افزایش یابد که این کار توسط بالا رفتن سرعت دورانی موتور انجام خواهد شد. روش استفاده شده در این تحقیق، هدف طراحی یک میکرو کنترلر است که سروموتور را کنترل می کند و با استفاده از بازخورد سرعت خطی چله میزان خطا بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود به حداقل می-رسد.
محمدرضا اکبری چمازدهی سید عباس میرجلیلی
شبیه سازی تغییرات کشش نخ تار در ماشین بافندگی، در واقع به تنظیم کشش نخ تار در ماشین بافندگی کمک می کند. تعیین میزان اثرات مختلف، از قبیل ماشین بافندگی، بافت و جنس نخ تار ماشین بافندگی، بر پایه ی روشهای معمول، وقت گیر، غیراقتصادی و در برخی موارد، غیرممکن خواهد بود. برای جلوگیری از این موارد، دستگاه و نیروهای درگیر در تعیین کشش نخ تار می تواند به صورت ریاضی مدل شده و اثرات عوامل مختلف بر روی کشش نخ تار آزمایش شود. در این تحقیق، ابتدا عوامل موثر بر کشش نخ تار در قسمت های مختلف دستگاه بافندگی مطرح شده و در ادامه، روشهای مختلف شبیه سازی رفتار کششی نخ با در نظر گرفتن نیروها و عوامل موثر بررسی شده و مروری در زمینه مدلسازی تغییرات کشش نخ تار در ماشین بافندگی از قبیل تعیین کشش پایه ی نخ تار، عوامل موثر بر کشش نخ تار در هنگام تشکیل دهنه و نیز نیروی دفتین زنی صورت می گیرد. در ادامه، تغییرات کشش نخ تار در ماشین بافندگی سولزر g6100 شبیه سازی خواهد شد. در این بخش، معادلات تغییرات کشش نخ تار نوشته شده و بر اساس این معادلات و تعیین عوامل موثر بر دوران پل تار، از قبیل تعیین ثابت فنر و ثابت میرایی کمک فنر، بر طبق قانون دوم نیوتن، تغییرات جابه جایی زاویه ای پل تار ترسیم شده است. به صورت عملی برای اندازه گیری دامنه نوسانات پل تار، از ساعت اندیکاتور و برای ترسیم تقریبی مسیر نوسانی حرکت پل تار از حسگر جریان گردابی استفاده گردیده است. همچنین برای تطبیق نتایج تئوری با عملی، کشش نخ بر روی دستگاه بافندگی توسط کشش سنج اندازه گیری شده است. نتایج تئوری کشش نخ تار و مسیر نوسانی پل تار با نتایج عملی به خوبی مطابقت دارد.
جمیله عاطفیان سید عباس میرجلیلی
مقدار و جهت تاب نخ های تار یکی از عوامل مهم و موثر بر خواص نخ تار در داخل ساختار فرش است به طوری که میزان چرخش آنها به هنگام تحت کشش بودن و هنگام رهایی از کشش تعیین کننده میزان سرکجی در فرش است. بررسی تاثیر مقدار و جهت تاب بر میزان سرکجی فرش های دستباف ایرانی موضوع این تحقیق بوده که اصطلاح تاب زندگی نمایانگر مقدار گشتاور باقیمانده در نخ تار است که باعث سرکجی در فرش می گردد. تاب زندگی در نخ با مقدار کشش وارد بر نخ، هندسه ساختاری نخ، خواص الیاف مصرفی، نوع و مقدار تثبیت نخ ارتباط دارد. به عبارتی مقدار تاب زندگی نخ-های تار نمایانگر چگونگی رفتار فرش پس از بریده شدن و رهایی از کشش است. برای این منظور 4 چله از نخ های چندلای تار با نمرات یکسان ولی تاب های مختلف ( نمره نخ تک لا 1/20 انگلیسی، تاب در متر 800z ، نمره نخ چندلا 12/20 انگیسی، تعداد لا 12و مقدار تاب در متر 120s، 240s، 260s و 320s ) در کارگاه ریسندگی زنبق تهیه شد. سپس چهار عدد نمونه فرش با نوع گره فارسی راست با استفاده از نخ های خاب پشمی با نمره 5 متریک و تاب s50 بافته شد. نخ-های پود شامل پود نازک پنبه ای با تاب s70 و پود کلفت پنبه ای با تاب z80 بود. تراکم تاری 10 سرنخ در هر سانتیمتر و تراکم پودی 4 گره در سانتیمتر و تراکم گره 5 گره در سانتیمتر در نظر گرفته شد. مقدار سرکجی در نمونه فرش ها به روش سرکجی در پارچه محاسبه گردید و مقدار تاب زندگی با استفاده از فرمول ارائه شده به کمک مدل ریاضی، برای نخ های چندلا محاسبه گردید که به علت نبود امکانات، اندازه گیری تاب زندگی یا گشتاور باقیمانده به صورت عملی امکانپذیر نشد. نتایج نشان داد در فرش هایی که تاب نخ های تار بیشتر است، نسبت به نخ های تار با تاب کمتر، تحت شرایط یکسان بافت، سرکجی بیشتری دیده می شود که این امر ناشی از زاویه تاب بالاتر و کشش بیشتر وارد بر این نخ هاست. طبق روابط ارائه شده بین کشش وارد بر نخ و گشتاور ایجاد شده، با افزایش مقدار تاب گشتاور وارد بر نخ نیز افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان داده شد که جهت سرکجی در فرش در جهت خلاف تاب نخ های چندلای تار است.
صحرا چهارمحالی حسینعلی محمدجواد صراف
با توجه به تولید روز افزون منسوجات بی بافت و پیشرفت صنعت در این بخش، امروزه کاربرد های گوناگونی برای این نوع منسوجات وجود دارد. یکی از این کاربرد ها استفاده از آن به عنوان عایق حرارتی می باشد که بررسی خواص گرمایی این منسوح را ضروری می سازد. در این تحقیق ابتدا توضیح مختصری از نحوه ی تولید منسوجات بی بافت، کاربرد های آن بیان شده است. سپس تعریف عایق گرمایی و نقش آن، گرما و تعاریف لازم جهت تعریف خواص گرمایی و مقاومت گرمایی توضیح داده شده است. سپس روش های اندازه گیری مقاومت گرمایی بیان شده است. سری اول نمونه ها از لایه بی بافت خام سوزن زنی شده با چیدمان های مثلثی، مورب، صاف پنج تایی، صاف هفت تایی، سینوسی و موازی تهیه گردید. در این نمونه ها جرم لایه و حجم کل ثابت نگه داشته شد و فقط پارامتر چیدمان لایه متغیر بود. در سری دوم، لایه ها با چیدمان موازی در فواصل ثابت به صورت دو لایه، سه لایه، چهار لایه و پنج لایه مورد بررسی و مطالعه قرار داده شد. جهت تعیین خواص گرمایی نمونه ها یک دستگاه اندازه گیری مقاومت حرارتی طراحی و ساخته شد. آزمایشات دیگر نیز جهت تعیین خواص فیزیکی چون جرم و ضخامت انجام گردید. در نهایت تأثیر پارامتر چیدمان لایه بر مقاومت گرمایی با استفاده از دستگاه ساخته شده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان می دهدکه با تغییر چیدمان لایه مقاومت گرمایی تغییر می کند. در نمونه با چیدمان سینوسی که مسیر عبور هوا در آن مسدود می باشد بیشترین مقاومت گرمایی وجود دارد و هر چه چیدمان به نحوی باشد که مسیر حرکت هوا در لایه آسان تر باشد، مقاومت گرمایی کاهش می بابد. همچنین با افزایش تعداد لایه نیز مقاومت گرمایی افزایش می یابد و با ضخامت رابطه ی خطی دارد.
محمد حاتم وند سید عباس میرجلیلی
اجزای تشکیل دهنده ساختمان پارچه، نخ می باشد. بنابر این برای تولید پارچه ای با کیفیت بالا بایستی نخی با کیفیت بالا داشت. در سیستم ریسندگی رینگ، شرایط حاکم بر کشش در کیفیت نخ نقش بسیار با اهمیتی را ایفا می کند. چرا که در این سیستم، ماشین رینگ آخرین جایی است که در آن بر رشته الیاف (نیمچه نخ) کشش اعمال شده و الیاف از لابه به لای یکدیگر بیرون کشیده شده تا نخ با قطر مورد نظر حاصل شود. به همین دلیل این موضوع همواره مورد توجه پژوهشگران و محققان ریسندگی بوده است تا با طرح آزمایشی مناسب شرایط بهینه کشش در ماشین ریسندگی رینگ برای تولید نخی با کیفیت مطلوب را به دست آورند. در این پروژه به دلیل کاربرد بیش تر نخ پلی استر / ویسکوز در پارچه های پیراهنی و نقش و اهمیت این نخ در کیفیت این پارچه ها شرایط بهینه کشش برای تولید نخ پلی استر / ویسکوز با نمره ne30 مورد بررسی قرار گرفته است. در طرح آزمایش این کار پژوهشی اثر چهار عامل : 1. کشش کل 2. کشش عقب 3. فاصله بین دو آپرون در ناحیه کشش جلو (کلیپس) و 4. فشار غلتک بالایی تولید بر کیفیت نخ مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بهترین کیفیت نخ در کشش کل 38 و کشش عقب 1/2 و فاصله بین دو آپرون 2/8میلی متر (کلیپس سفید رنگ) و فشار حد اکثر غلتک بالایی تولید، حاصل خواهد شد. بنابر این شرایط مذکور، شرایط بهینه کشش برای تولید نخ پلی استر / ویسکوز با نمره ne30 می باشد.
وحید زارع سید عباس میرجلیلی
استفاده از فرش ماشینی امروزه به سرعت در حال افزایش است که باعث شده این صنعت مانند دیگر رشته ها از رشد و شکوفایی چشمگیری برخوردار شود. به طوری که امروزه تولیدکنندگان فرش ماشینی به سمت تولید فرش های پرتراکم و متنوع روی آورده و ما شاهد تولید فرش های با جنس پایل پلی پروپیلن و پلی استر به جای فرش های آکریلیک و پشم هستیم،که استفاده از این الیاف در پایل فرش می تواند معایب و محاسنی داشته باشد که در این تحقیق به پارامترهای اصلی چون تراکم و ارتفاع پایل بر روی برگشت پذیری پرداخته شده است.