نام پژوهشگر: کامران ایزدی مبارکه
فاطمه کیاست کامران ایزدی مبارکه
چکیده: این پایان نامه پژوهشی است ذیل عنوان (( بررسی باهم آیی واژه ها (هم نشینی و متداعی) در جزء سی ام قرآن کریم)) که بر مبنای تناسب و نظم موجود در واژگان کلام الهی نگاشته شده است. در این پایان نامه رویکردی جدید از لحاظ علم زبان شناسی در تفسیر قرآن معرفی شده است که علاوه بر رویکردهای علمی و ادبی و عرفانی قبلی می تواند اعجاز قرآن را بیشتر از پیش به اثبات برساند . این کار در حیطه معنی شناسی در علم زبان شناسی انجام گرفته است در ابتدا در راستای اصول معناشناسی بحث باهم آیی به صورت متداعی و هم نشینی و سایر مباحث مربوط به نظم واژگانی و استعاره و مجاز معرفی شده اند و سپس واژگان سوره های جزء سی ام قرآن را بر اساس تفاسیر موجود و منابع مربوط به علم زبان شناسی مورد بررسی قرار دادم این کار روی اکثر سوره های جزء آخر در دو مرحله انجام شده است. یکی مرحله یافتن باهم آیی به صورت همنشینی در آیات هر سوره سپس در مرحله بعد باهم آیی متداعی در هر سوره بررسی شده است . بعد از بررسی سوره های جزء سی ام مشخص شد که هر سوره شامل تناسب واژگانی از لحاظ باهم آیی همنشینی و متداعی می باشد و باهم آیی واژگانی را در هر آیه با ذکر دلایل آن مشخص کرده ایم. این پایان نامه در پنج فصل تهیه و تدوین شده است که روش تحقیق آن روش توصیفی و تحلیلی است که به صورت گردآوری مطالب و کتابخانه ای و فیش برداری انجام شده است. کلید واژگان: باهم آیی ، باهم آیی هم نشینی ، باهم آیی متداعی ، نظم ، تناسب واژگانی ، اعجاز قرآن
ابراهیم محمدیان کامران ایزدی مبارکه
چکیده با توجه به اینکه اسلام آیینی جهانی است و همه ی مردم جهان با زبان های مختلف باید از تعالیم قرآن بهره مند گردند ، لذا به خاطر ابلاغ پیام الهی به ملل گوناگون، قرآن به زبانهای مختلف ترجمه گردیده است و سبک بیانی قرآن هم به گونهای است که فهم معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست. دلیل این امر وجود آیات مجمل در قرآن کریم است. آیات مجمل آیاتی است که دلالتشان روشن نمیباشد و فهم معنای آنها نیازمند تفسیر است. اسباب اجمال را اموری همانند: وجود الفاظ مشترک، حذف برخی واژهها، نامشخص بودن مرجع ضمیر، کاربرد الفاظ غریب، تقدیم و تاخیر، و وجود چند احتمال در معنای آیه می داند. افزون بر این، فهم معنای برخی آیات تنها با دانستن شأن نزول یا فضای نزول آنها میسر است. بی شک افزودن همه این امور به ترجمه قرآن آن را از شکل رایج ترجمه خارج کرده و به تفسیر نزدیک میسازد که مترجمان در این زمینه، ناگزیر از گنجاندن افزوده هایی نمایان و یا اشراب شده در متن ترجمه بوده اند، که اغلب با استناد به تفاسیر و یا کتابهای سبب نزول و یا مباحث کلامی و اصولی و ... انجام گردیده است و در این جاست که نیاز به تحلیل و تطبیق عبارات و جملات افزوده در این ترجمه ها و سنجش میزان انطباق آنها با آراء مشهور، احساس گردید. و در این زمینه، ابتدا آیاتی که مترجمان در ترجمه ی این آیات از افزوده هایی استفاده نموده بودند، استخراج می گردد و بعد از آن، صرفاً ترجمه ی مترجمانی از میان هفت ترجمه ی برگزیده، ذکر می گردد که افزوده ی کلیدی و موثر برای فهم بهتر آیه داشته اند و بعد از استخراج این ترجمه ها، مراجعه به نظرات مفسران که بر اساس مفهوم آیه از حیث آیات الاحکامی و یا مباحث ادبی و لغوی و یا مباحث کلامی انتخاب می گردید، انجام می گردد و از طرف نگارنده ی این رساله، نقد و بررسی انجام می گیرد که آیا افزوده ی ذکر شده از طرف مترجم، پشتوانه ی تفسیری دارد و یا خیر؟ و آیا ذکر این افزوده برای فهم آیه ی مورد بحث، لازم بود و یا این که آن، افزوده ای زائد و بدون کارایی است؟ این پژوهش، به بررسی افزوده های هفت ترجمه ی معاصر قرآن به زبان فارسی در ترجمه ی جزء 17 و 18، که از میان ترجمه های دیگر انتخاب شد، یعنی؛ ترجمه های «الهی قمشه ای، خرمشاهی، صفارزاده، فولادوند، گرمارودی، مشکینی و مکارم» پرداخته و نیاز و عدم نیاز و ضرورت و عدم ضرورت این افزوده ها و همچنین منابع و مآخذ مورد استفاده قرار گرفته شده از طرف مترجمان فوق الذکر در ترجمه ی این جزء، توسط نگارنده ی این رساله مورد بررسی قرار گرفته است که مراجعه به آراء مشهور از مفسران شیعه و اهل سنت ، مبنای این -پژوهش بوده و با اظهار نظر و تحلیل نگارنده، در پایان بررسی هر آیه همراه می باشد.
باب اله محمدی نبی کندی کامران ایزدی مبارکه
چکیده اسلام به عنوان دینی که پیروان خود را به تفکر فرا خوانده است، نخستین مشوق مسلمانان در کسب علم بوده است. از آغاز پیدایش اسلام و با تأکید پیامبر (ص) که می فرماید: «در جستجوی علم بر آیید. اگر چه در چین باشد». مسمانان به تحصیل علوم مختلف پرداختند. یکی از علوم موجود، قرآن است که مسلمانان برای بهره گیری و انتقال آن به ملل مختلف، به ترجمه آن پرداختند. سبک بیانی قرآن به گونهای است که ارائه معانی و مفاهیم ژرف آن جز با افزودن عبارتهای تفسیری مقدور نیست و چارهای از اعمال تغییرات دیگر وجود ندارد. از این رو با همه تلاشی که نویسندگان و مترجمان نموداند، بازهم پاسخگوی خوانندگان نیست. دلیل این امر وجود آیات مجمل در قرآن کریم است. آیات مجمل آیاتی است که دلالت شان روشن نمیباشد و فهم معنای آنها نیازمند تفسیر است. اسباب اجمال را اموری همانند: وجود الفاظ مشترک، حذف برخی واژهها، نامشخص بودن مرجع ضمیر، کاربرد الفاظ غریب، تقدیم و تاخیر، و وجود چند احتمال در معنای آیه می داند. افزون بر این، فهم معنای برخی آیات تنها با دانستن شأن نزول یا فضای نزول آنها میسر است. بی شک افزودن همه این امور به ترجمه قرآن آن را از شکل رایج ترجمه خارج کرده و به تفسیر نزدیک میسازد که مترجمان در این زمینه، ناگزیر از گنجاندن افزوده هایی نمایان شده در متن ترجمه بوده اند، که اغلب با استناد به تفاسیر و یا کتابهای سبب نزول و یا مباحث کلامی و اصولی انجام گردیده است. در این جاست که نیاز به تحلیل و تطبیق عبارات و جملات افزوده در این ترجمه ها و سنجش میزان انطباق آنها با آراء مشهور، احساس گردید. در این زمینه، ابتدا آیاتی که مترجمان در ترجمه این آیات از افزوده هایی استفاده نموده اند، استخراج شده است و بعد از آن، صرفاً ترجمه مترجمانی از میان هفت ترجمه منتخب، ذکر شده است که افزوده ی کلیدی و موثر برای فهم بهتر آیه داشته اند و پس از استخراج ترجمه ها، افزوده ها از نظر مطابقت با آراء و نظریات مفسران در زمینه های مختلف احکامی یا لغوی با توجه به تفاسیر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. و سپس از طرف نگارنده این رساله، تحلیل و بررسی انجام می گیرد که آیا، افزوده ذکر شده از طرف مترجم، پشتوانه ی تفسیری دارد یا خیر؟ و تا چه حد با آراء مفسران مطابقت دارد.؟ و کدام یک از مترجمان افزوده بهتری را ارائه داده است.؟ این پژوهش، به بررسی افزوده های هفت ترجمه معاصر قرآن به زبان فارسی در ترجمه اجزاء 15-16، که از میان ترجمه های دیگرانتخاب شد، یعنی؛ ترجمه های «الهی قمشه ای، خرمشاهی، صفارزاده، فولادوند، گرمارودی، مشکینی و مکارم» پرداخته و نیاز وعدم نیاز و ضرورت و عدم ضرورت این افزوده ها و همچنین منابع و مآخذ مورد استفاده قرار گرفته شده از طرف مترجمان فوق الذکر در ترجمه این اجزاء، توسط نگارنده این رساله مورد بررسی قرار گرفته است که مراجعه به آراء مشهور از مفسران شیعه و اهل سنت ، و در برخی موارد آراء حدیثی مبنای این پژوهش بوده و با تحلیل و بررسی نگارنده در پایان بررسی هر آیه همراه می باشد.
سعید چراغلو کامران ایزدی مبارکه
تفسیر ماثور تفسیری است که اساس آن بر روایات و احادیث پایه گذاری گردیده است در این نوع از تفسیر آیات قرآن کریم بوسیله روایات و احادیث وارده مورد تفسیر قرار می گیرد این روش تفسیری دارای موافقین و مخالفینی است که هریک برای آراء خود دلایل و براهینی ارائه می نمایند. در بیان تطور تفسیر ماثور، می توان گفت که تا عصر حاضر سه مرحله را پشت سر گذاشته است مرحله اول عصر رسول اکرم (ص ) ، مرحله دوم عصر ائمه(ع) ، مرحله سوم عصر غیبت حضرت ولی عصر(عج). اهلیت و شایستگی ائمه(ع) به عنوان ویژگی منحصربه فرد تفسیر ماثور شیعه روشن و غیرقابل انکار روشن و محرز است . که این مطلب با استناد به بسیاری از آیات قرآنی و احادیث فریقین(شیعه و سنی) قابل اثبات است . تفاسیر اثری مهم شیعه عبارتند از: تفسیر علی بن ابراهیم قمی، تفسیر نورالثقلین، تفسیر البرهان سید هاشم بحرانی و تفسیرعیاشی.
حسین خوشدل مفرد کامران ایزدی مبارکه
در این تحقیق سعی برآن است که حوزه مفهومی عمل صالح در قرآن مشخص گردد و از حوزههای مشابه مانند عمل خیر، عمل حسن و… کاملاً متمایز شود. برای دست یابی به این مهم، از روش ایزتسو و روش علامه طباطبایی بهرهگرفته شد. در فصل اول به حوزه مفهومی عمل صالح و تعیین مصادیق آن در قرآن و روایات پرداختهایم و این نتیجه به دست آمدکه عمل صالح در قرآن یک عمل کاملاً شرعی است که بوسیله ادیان به مردم معرفی شده است و هردینی عمل صالح مخصوص به خود دارد و حوزهمفهومی عمل صالح از حوزههای مشابه خود محدودتر میباشد و حوزههای مشابه فراتر ستندکه با مفهوم به دست آمده از قرآن هماهنگ است. در فصل دوم رابطه مفهومی ایمان و عمل صالح بررسی گردیده و این نتیجه بدست آمد که در صورتیکه اعمال صالح را اعمال مطلقاً شرعی بدانیم، ارتباط مستقیمی بین ایمان و عمل صالح که در قرآن مطرح شده برقرار میگردد. همچنین بیان شدکه ایمان و عمل صالح موجب تقویت یکدیگر میشوند. در این فصل به اعمال صالح غیر مومنان نیز اشاره کرده، بیان نمودیم که عمل صالح بر خلاف عمل خیر اصلاً از غیر مومنان صادر نمیشود و باید این دومسئله را از یکدیگر تفکیک نمود. بالاخره در فصل سوم و چهارم مروری برآثار عمل صالح و مقتضیات و موانع آن در قرآن داشتیم.