نام پژوهشگر: سید محمود میرزمانی
مرضیه اکبری سید محمود میرزمانی
چکیده پرخاشگری و مشکلات رفتاری وابسته به آن یکی از گسیختگی ها ی شایع و مشکلات مزمن اجتماعی است که در بین افراد عقب مانده ذهنی فراوان به چشم می خورد. جهت درمان پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی روش های مختلفی پیشنهاد شده است. حرکات موزون به عنوان یکی از این مداخلات، می تواند در درمان پرخاشگری کودکان عقب مانده ذهنی موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان تأثیر انجام حرکات موزون در کاهش پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 88-87 می باشد. این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش 60 دانش آموز عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی به روش تصادفی ساده از دو مدرسه ی (مهر و امام جواد) شهر ساری انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( 15دختر و 15 پسر) وکنترل ( 15دختر و 15 پسر) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش 10 جلسه پی در پی هر روزه (هر جلسه یک ساعت) برنامه حرکات موزون برگزار شد. ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی (1388) (b.d.gh) بود. پس آزمون، 10 روز پس از آخرین جلسه اجرا انجام شد. داده های حاصل با انجام آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را در گروه آزمایش قبل و بعد از اجرای برنامه حرکات موزون نشان داد (p<0/001 ). این در حالی است که در گروه کنترل تفاوت معناداری بین میانگین های قبل و بعد وجود نداشت (p=0/766). همچنین پس از اجرای برنامه حرکات موزون بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ آماری وجود داشت (p<0/001 )، در حالی که قبل از اجرای برنامه حرکات موزون، تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود نداشت p=0/621)). یافته های این پژوهش نشان داد که اجرای برنامه حرکات موزون بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر موثر است.
مهدی کرمی سید محمود میرزمانی
دف: این تحقیق با هدف تعیین تأثیر یاد گیری مشارکتی به شیو?(stad) بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر پای? پنجم ابتدایی انجام شده است. روش بررسی: این پژوهش آزمایشی است و طرح آن، پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلی? دانش آموزان دختر و پسرعقب مانده ذهنی آموزش پذیر پای? پنجم ابتدایی شهرستان سنندج بوده که دامنه ی سنی آنها بین 14تا 16 سال بوده و در سال تحصیل 1388- 1387 مشغول به تحصیل بوده اند که تعداد آنها 60 نفر(40 نفر پسر و20 نفردختر) بوده ، و 30 ( 20 نفر پسر و 10 نفر دختر) نفر از آنها به شیوه ی طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. سپس افراد به صورت طبقه ای در دو گروه جایگزین و این دو گروه به صورت تصادفی گروههای کنترل و آزمایش نامگذاری شدند، پس از آن برای دانش آموزان گروه آزمایش به مدت دو ماه ،دروس ریاضی، علوم تجربی و مطالعات احتماعی، به تفکیک هشت جلسه آموزش برای هر درس به شیوه ی مشارکتی بر گزار شد . داده های جمع آوری شده برای آزمون فرضیه ها ی پژوهشی . مورد تحلیل آماری قرار گرفتتند. استودنت t این تحقیق، با استفاده از آزمون آماری یافته ها: نتایج نشان دهنده این بود که در فرضیه ی اول یادگیری به شیوه ی مشارکتی باعث پیشرفت دانش آموزان در درس ریاضی شد. در ارتباط با فرضیه ی دوم، بین میانگین نمرات دانش آموزان عقب مانده ی ذهنی گروه آزمایش و کنترل در درس علوم تجربی تفاوت معنی دار مشاهده شد. یعنی آموزش به شیوه ی مشارکتی بر یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش موثر بوده است. نتایج تحلیلt افزایش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان گروه آزمایش در درس مطالعات اجتماعی شد .همچنین نتایج نشان داد که آموزش به شیوه مشارکتی در بین دختران و پسران حاضر در این پژوهش به جز در درس ریاضی تفاوت معناداری نداشته اند، این نتایج حاکی از آن است که جنسیت تاثیر زیادی بر شیوه ی آموزش به شیوه مشارکتی ندارد. کلید واژه ها: آموزش به شیوه ی مشارکتی، کم توان ذهنی، پیشرفت تحصیلی
محمد عاشوری سید محمود میرزمانی
چکیده هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی تقویت کننده های اجتماعی و پته ای بر پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی پایه سوم راهنمایی در شهرستان های استان تهران است. روش پژوهش حاضر، آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه پژوهش را دانش آموزان پسر کم توان ذهنی پایه سوم راهنمایی مدارس روزانه شهرستانهای استان تهران در سال تحصیلی 89-1388 تشکیل داده بود. نمونهای به حجم 30 نفر به صورت خوشهای چند مرحلهای، ازسه مدرسه، واز هر مدرسه 10 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون هوش وکسلر (برای همتا کردن گروهها به لحاظ بهره هوشی) و آزمونهای معلم ساخته پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی است که برای بررسی روایی این آزمونها از روایی محتوایی آزمونهای وابسته به ملاک و نظر چند تن از معلمان این درس استفاده شد. از روش لاشه جهت محاسبه شاخص روایی محتوایی استفاده گردید، و برای تعیین پایایی از ضریب پایایی آزمونهای وابسته به ملاک روش درصد توافق استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی گروه تقویت پتهای به طور معناداری بیشتر از گروه تقویت اجتماعی (002/0 p=) و گروه کنترل (001/0 p>) است. همچنین میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی گروه تقویت اجتماعی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل (021/0 p=) است. در مجموع تقویت کننده های پتهای و اجتماعی باعث پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی در درس علوم تجربی پایه سوم راهنمایی شد و همچنین تقویت کننده های پتهای پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی را بیشتر از تقویت کننده های اجتماعی افزایش دادند. p کلید واژه ها: کم توان ذهنی، تقویت کننده، تقویت کننده اجتماعی، تقویت کننده پته ای.
غزاله نزادی کاشانی سید محمود میرزمانی
چکیده رفتار پرخاشگری مشکلی متداول میان افراد عقب مانده ذهنی است. یکی از روش های پیشنهاد شده جهت درمان پرخاشگری، هنردرمانی است. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر نقاشی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی می باشد. در این پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 52 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر 8 تا 15 سال مقطع ابتدایی شهرستان کرج با میانگین سنی و انحراف معیار (210/2=x=11/50 ، sd) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پس از اجرای پرسشنامه پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی بهرامی، داورمنش و قزل سفلو (1387) در پیش آزمون، با توجه به پایه تحصیلی، سن و میزان پرخاشگری کل، دانش آموزان در دو گروه همتا قرار داده شدند و به تصادف یکی از دوگروه به عنوان گروه کنترل و دیگری به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه متوالی، با توجه به دستورالعمل به نقاشی کشیدن پرداختند. پس آزمون، 10 روز پس از آخرین جلسه اجرا انجام شد. داده های حاصل با انجام آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرخاشگری کل، پرخاشگری کلامی و غیرکلامی به خود، پرخاشگری کلامی و غیرکلامی به غیرخود گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p) و نقاشی میزان پرخاشگری را در دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی کاهش می دهد.
محبوبه هاشمی سید محمود میرزمانی
رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگری در زمره شایع ترین علل ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیکهای بهداشت روانی هستند(شجاعی و علمدار لو).که در بین افراد عقب مانده ذهنی فراوان به چشم می خورد. جهت درمان پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی روش های مختلفی پیشنهاد شده است. نمایش عروسکی به عنوان یکی از این مداخلات، می تواند در درمان پرخاشگری و مشکلات رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر نمایش عروسکی (همراه با نور uv) در کاهش پرخاشگری دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی است. در این مطالعه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 50 دانش آموز دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با روش نمونه گیری تصادفی ساده از یکی از مدارس ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند. پس از اجرای پرسشنامه پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی (b.d.gh) (1387) در پیش آزمون، دانش-آموزان به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند و به تصادف یکی از دوگروه به عنوان گروه کنترل و دیگری به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. سپس برای گروه آزمایش 7 جلسه متوالی (هر جلسه 15 الی 20 دقیقه) نمایش عروسکی همراه با نور uv، اجرا گردید. پس آزمون، 10 روز پس از آخرین جلسه اجرا انجام شد. داده های حاصل با انجام آزمون های کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرخاشگری کل، پرخاشگری کلامی و غیر کلامی به خود، پرخاشگری کلامی و غیر کلامی به غیر خود گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p). نمایش عروسکی همرا با نورuv میزان پرخاشگری را در دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر کاهش می دهد.