نام پژوهشگر: علیرضا اعرافی
تهران خلیل اویچ یدالله یزدان پناه
تلاش برای ایجاد فلسفه ای هم افق با دین اسلام از دغدغه های دیرین دانشمندان مسلمان می باشد. فعالیتهای گسترده ای که فلاسفه ی مسلمان از همان ابتدای آشنایی جهان اسلام با فلسفه انجام داده اند و امروزه در حال گسترش آن می باشند به وضوح این درگیری فکری فیلسوفان مسلمان را نشان می دهد. مسایل فلسفه ی اسلامی هرچند قرن های مدیدی است که موضوع مطالعات گسترده ی علمای مسلمان است لیکن هویت خود فلسفه ی اسلامی تا به حال کمتر موضوع نوشته ای مستقل و فراگیر بوده است. با توجه به نیاز شدید جهان اسلام به تولید علم و جنبش نرم افزاری نوشتن پایان نامه ای با موضوع هویت فلسفه ی اسلامی در نظر گرفته شد. همان طور که از عنوان پایان نامه پیداست سوال اصلی این نوشته این است که اسلامی بودن فلسفه ی اسلامی (فلسفه ی اولی) به چه لحاظی می باشد. اگر فلسفه را به معنای شناخت هستی با روش عقلانی و دین اسلام را به معنای مجموعه ای از معارف و دستورات که ناظر به حقیقت هستند بفهمیم می توانیم هویت فلسفه ی اسلامی را به این صورت تعریف کنیم: فلسفه ی اسلامی آن شناختی از موجود به صورت کلی و با روش برهانی و عقلانی است که مستقیم یا غیرمستقیم از دین اسلام به دست آمده باشد. تاریخ فلسفه ی اسلامی تلاش مسلمانان برای توفیق میان دین اسلام و فلسفه را ضبط کرده است گذشت زمان نشان داده است که پیوند میان فلسفه و دین اسلام هرچه بیش تر بر شناخت حقیقی دین اسلام متکی باشد استوار تر خواهد بود. نمونه ی بارز این ادعا ملاصدرا روش بهره مندی او از دین اسلام و موفقیتش در تجدید فلسفه ی اسلامی می باشد که احدی از صاحبان فن در آن شک ندارد. از همین رو در این نوشته به استفاده از هستی شناسی و حیانی توجهی ویژه نشان داده شده است و در همین راستا روشمند کردن فهم هستی شناسی و حیانی برای نزدیک کردن هرچه بیش تر فلسفه و دین اسلام پیشنهاد شده است.
علی لطیفی محمد داودی
پژوهش حاضر به هدف ارائه ی چارچوب روش شناختیِ نظریه پردازی در دانش تربیت اسلامی با تکیه بر مبانی فلسفی حکمت متعالیه، سامان یافته است. پس از بیان کلیات پژوهش در فصل نخست، در فصل دوم مهم ترین دیدگاه ها درباره نظریه تربیتی و روش شناسی آن در رویکردهای غربی، و همچنین مهم ترین دیدگاه های اندیشمندان مسلمان درباره روش شناسی نظریه و دانش تربیت اسلامی مرور و مهم ترین مؤلفه ها و ویژگی های روش شناسی هر یک تحلیل شده است. سپس در فصل سوم و چهارم -که به یافته ها اختصاص دارد- ابتدا مهم ترین مبانی فلسفی حکمت متعالیه که می توانند در طراحی چارچوب روش شناختی نظریه پردازی در تربیت اسلامی سهیم و مؤثر باشند، ارائه گشته است. سپس در فصل چهارم، چیستی نظریه / دانش تربیت اسلامی و روش شناسی آن، در ضمن محورهایی همچون چیستیِ علم تربیتی اسلامی و مبادی و مراتب، منابع، هدف و روش پژوهش و نظریه پردازی در آن و معنای مقصود از اسلامی بودن این دانش به تصویر کشیده شده است. در این بخش، با اشاره به این که در نزد حکیمان متعالیه، علم اخلاق عهده دار بررسی تربیت بوده و علم تربیتی به شمار می آید، به بازسازی نظریه / علم تربیت اسلامی به عنوان شناختی عملی که میراث دار علم اخلاق، برخوردار از مبادی فلسفی و طبیعی، دارای سطوح و مراتب متعدّد (از جمله دو سطح حقیقی و اعتباری) و دارای ظرفیّت ارتقا به ساحت عرفان عملی است، پرداخته شده است و دیگر مؤلّفه ها از قبیل منابع، هدف و روش این علم و ملاک اسلامی دانستن آن بر اساس مطالب ذکر شده در بخش مبانی تحلیل شده اند.
محمد داوودی علیرضا اعرافی
این تحقیق با عنوان تربیت نخبگان دینی در نهاد تعلیم و تربیت حوزوی شیعی و عوامل موثر برآن از دیدگاه امام خمینی (ره) گامی ابتدایی در این مسیر است .
ابوالفضل گایینی حسن عابدی جعفری
این رساله با بررسی اجمالی از معرفت شناسی علوم تجربی بالعموم و علم مدیریت بالخصوص درصدد است تا جایگاه این علوم را در بین معارف بشری بازشناسی نماید و آنگاه با تبیین معرفت شناسی مدیریت اسلامی به عنوان پیشفرض مهم برای ورود به دانش مدیریت اسلامی ، علاوه بر معرفی جایگاه آن در بین دیگر معارف بشری ، آبشخورهای معرفتی را که این دانش از آن تغذیه می نماید بشناساند تا هم توجیهی معقول برای چنین دانشی فراهم آید و هم مبادی و لوازم منطقی برای تهیه و ورود به این دانش شناسایی گردد.