نام پژوهشگر: زهرا کاشانیها
گلستان میرزایی زهرا کاشانیها
یکی از مهمترین و بنیادی ترین نظریه های عرفانی و فلسفی « نظریه وحدت شخصی وجود » است . این واژه خلاصه عرفان نظری است . در این پژوهش سعی و تلاش بر آن بود که در تاریخ اندیشه ایرانی ، در دوره اسلامی ، نظریه وحدت شخصی وجود از دیدگاه دو متفکر حکمت شیعی ، سیدحیدرآملی و صدر المتألهین شیرازی که در واقع دارای اندیشه ای جامع و کامل مسلک حکمای الهی و مشرب عرفا را می باشند ، مطرح گردد . سیدحیدرآملی از حکمای نخستین حکمت شیعی است که نظریه وحدت شخصی وجود در باب توحید وجودی و باطنی که همان وحدت وجود اولیاء الهی است را در آثار خود تقریر نموده است . وی معتقد است که موجودات ، وجود اعتباری دارند و آنچه حقیقتا از وجود حقیقی بر خوردار است ، وجود حق تعالی است که از جمیع جهات واحد شخصی است . از نظر سیدحیدر غایت تشیع ، تصوف و حکمت عبارت از وصول به مقام « توحید وجودی » که همان وحدت شخصی وجود است که بالاتر و برتر از غایت جمیع علوم می باشد . دوران تفکر فلسفی صدر المتألهین شامل دو دوره می باشد : 1 ـ صدر المتألهین متقدم : شامل نظریه تشکیک وجود یا وحدت سنخی وجود است . او معتقد است که وجود واحد حقیقی است که دارای مراتب اشدیت ، اولویت ، اوّلیت و اقدمیت می باشد . 2 ـ صدر المتألهین متأخر : همان رأی نهایی وی است که قائل به وحدت شخصی وجود است . از نظر او وجود واحد حقیقی شخصی است و به تجلی و تحول در صور مختلف ظهور پیدا می کند . حکیم ملاصدر ، وحدت شخصی وجود و موجود را به اثبات رسانده و آن را مذهب اولیا ، عرفا و بزرگان اهل کشف و یقین می داند و برای آن دو ادلّه اقامه می نماید : 1 ـ بسیط الحقیقه کل الاشیاء . 2 ـ برهان علیت و معلولیت که نتیجه آن تجلی و ظهور حقیقت واحد شخصی بر ماهیات و ممکنات است . واژه های کلیدی: وحدت –کثرت- وحدت شخصی وجود- وحدت سنخی وجود
احمد رضا عباس نژاد زهرا کاشانیها
مساله عالم مثال، از بحث های مهم فلسفی، عرفانی و کلامی است که از روزگاران کهن مورد پژوهش بوده است. ولی اثبات عالم مثال چه در قوس نزولی و چه در قوس صعودی هستی از مساله هایی است که به صورت کامل تا قبل از ملاصدرا از آن گفتگو نشده است و گر چه شیخ اشراق بدانها پرداخته است ولی بر جامعیت و گستردگی ملاصدرا، از آن سخن نگفته است و در صدد برپایی برهان و دلیل، آن هم به صورت تام و تمام در اثبات این معنا بر نیامده است. اثبات عالم مثال و تجرد خیال، صورتهای استوار بر عالم خیال، اثبات رستاخیز جسمانی (معاد جسمانی) حشر همه پدیده ها، لزوم بازگشت همه پدیده ها به سرآغاز هستی و اثبات آنها با برهانهای عقلی، بدن مثالی و دهها مساله دیگر از بحثها و مساله هایی است که به جایگاه و اثبات عالم مثال وابسته است. به گونه ای که بیشتر حکیمان مسلمان بواسطه نپذیرفتن تجرد خیال از اثبات رستاخیز جسمانی باز مانده اند و در آثار ملاصدرا است که با رد ایرادها و زدودن اشکالهای وارده بر این مساله مواجهیم و براهین گوناگون بر تجرد خیال آورده شده است. توجه به مسائل یاد شده ضرورت تحقیق درباره این موضوع را آشکار می کند. در این تحقیق سعی بر آن بوده است که دریابیم: 1- «چیستی عالم مثال» از نظر شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه قابل تبیین است ؟ 2-دلایل شیخ اشراق و ملاصدرا بر «هستی عالم مثال» چیست ؟ 3-نتایج اعتقاد به عالم مثال و تجرد آن وکاربردهای این مساله در فلسفه اشراق و صدرایی چیست ؟ 4-کاربرد عالم مثال و ویژگی های آن از دو منظر در آرای شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه است و چه جایگاهی را در نظام معرفتی آن دو به خود اختصاص داده است. 1-4- اهداف تحقیق: 1-تبیین چیستی عالم مثال از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا 2-تبیین هستی عالم مثال در آرای سهروردی و ملاصدرا و بررسی دلایل آن دو در اثبات این مطلب. 3-آشنایی با کاربردهای عالم مثال در فلسفه سهروردی و ملاصدرا. 4-مقایسه ویژگی های عالم مثال و نتایج مترتب بر پذیرش آن در نظام فلسفی شیخ اشراق و ملاصدرا. 1-5- کاربرد نتایج تحقیق: 1-آشنایی با سیر تحول مساله عالم مثال در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب. 2-فراهم شدن زمینه برای مقایسه جایگاه عالم مثال در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه. 3-مقایسه دلایل فیلسوفان اشراقی با فیلسوفان صدرایی درباره عالم مثال. 4-نشان دادن تاثیر عالم مثال و تجرد آن در مسائل دیگر فلسفی.
احمد رضا عباس نژاد زهرا کاشانیها
فصل اول: با عنوان «طرح مساله» میباشد مقدمه، بیان مساله و پرسشهای تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، کاربرد نتایج تحقیق، و تعریف کلید واژه ها، مطالب مربوط به این فصل می باشند. فصل دوم شامل دو بخش است: در بخش اول ذیل عنوان «کلیات» واژه «عالم» و واژه «مثال» در لغت و اصطلاح مختلف فصل سوم: با عنوان «روش تحقیق» مطالب مختلفی مطرح شده که به ترتیب عبارتند از: مقدمه، روش تحقیق، ابزار گردآوری داده ها(اطلاعات)، روش تجزیه و تحلیل داده ها (اطلاعات)، و نوع تحقیق، مطالب مربوط به این فصل می باشد. فصل چهارم نیز شامل سه بخش می باشد : بخش اول با عنوان «زندگینامه شیخ اشراق» بخش دوم: با عنوان «عالم مثال منفصل» از منظر شیخ اشراق بخش سوم: ذیل عنوان «عالم خیال و صور خیالی»، بخش اول: با عنوان «زندگینامه ملاصدرا» بخش دوم: «به اثبات عالم مثال در حکمت متعالیه» بخش سوم: «عالم خیالی و اثبات تجرد آن» فصل ششم: و آخرین فصل «بر اختلاف نظر ملاصدرا با سهروردی در باب عالم مثال» اختصاص یافته است صور مخیله، صور مرآتی، عدم تجرد و تجرد خیال، نتیجهگیری و پیشنهاد برگرفته از تحقیق برای تحقیقات بعدی مطالب مربوط به این فصل میباشد ضرورت تحقیق: 1- «چیستی عالم مثال» از نظر شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه قابل تبیین است ؟ 2-دلایل شیخ اشراق و ملاصدرا بر «هستی عالم مثال» چیست ؟ 3-نتایج اعتقاد به عالم مثال و تجرد آن وکاربردهای این مساله در فلسفه اشراق و صدرایی چیست ؟ 4-کاربرد عالم مثال و ویژگی های آن از دو منظر در آرای شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه است و چه جایگاهی را در نظام معرفتی آن دو به خود اختصاص داده است. اهداف تحقیق: 1-تبیین چیستی عالم مثال از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا 2-تبیین هستی عالم مثال در آرای سهروردی و ملاصدرا و بررسی دلایل آن دو در اثبات این مطلب. 3-آشنایی با کاربردهای عالم مثال در فلسفه سهروردی و ملاصدرا. 4-مقایسه ویژگی های عالم مثال و نتایج مترتب بر پذیرش آن در نظام فلسفی شیخ اشراق و ملاصدرا. کاربرد نتایج تحقیق: 1-آشنایی با سیر تحول مساله عالم مثال در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب. 2-فراهم شدن زمینه برای مقایسه جایگاه عالم مثال در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه. 3-مقایسه دلایل فیلسوفان اشراقی با فیلسوفان صدرایی درباره عالم مثال. 4-نشان دادن تاثیر عالم مثال و تجرد آن در مسائل دیگر فلسفی.
مظاهر جوادی نیا عین اله خادمی
وقوع شرّ در نظام آفرینش و مسئله عنایت و علم عنایی حق تعالی، از مباحث مهمی هستند که در فلسفه و عرفان مطرح بوده و شبهات و دغدغه هایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است .بدین جهت برخی از فلاسفه و عارفان بدان عطف نظر نموده و در آثار خود ابوابی را به مسائل مذکور اختصاص داده اند. در این میان ابن سینا، ابن عربی و ملاصدرا دیدگاه های بارزتری را درباره مسائل فوق عرضه داشته اند. از دیدگاه هر سه اندیشمند، شرّ به معنای عدم کمال و نقص و فقدان کمالات می باشد. در یک تقسیم بندی، شرّرا به بالذات و بالعرض تقسیم کرده اند. اگرچه شرّ امری عدمی نه به معنای مطلق آن، می باشد، ولی مصادیقی نیز برای آن برشماردند. وجود شرور به نسبت و بالقیاس می باشد. عنایت یا علم بالعنایه، همان شمول و احاطه علمی واجب تعالی به همه هستی است. عالم بودن به ذات خویش و به نظام خیر و علیّت و راضی بودن به آن، از عناصر مندرج و مشترک در مفهوم عنایت از سه دیدگاه می باشد. علم خداوند، سبب ایجاد نظام احسن شده است. افزون بر معنای فوق، مشرب خاص ابن عربی در باب علم حق تعالی، برمبنای اسماء حسنای الهی و صفت علیم بودن خداوند مطرح است. علم حق تعالی به صورت علم اجمالی، در عین کشف تفصیلی که عین ذاتش می باشد، مورد توجه می باشد و این در آراء ملاصدرا نیز مشهود است. در باب فاعلیت حق تعالی در ایجاد نظام آفرینش، قصد و غرضی نبوده است و فاعلیت حق تعالی در حکمت مشاء فاعلیّت بالعنایه و زاید بر ذات و در حکمت صدرایی و ابن عربی، علم ذاتی (عین ذات) و فاعلیت بالتجلّی می باشد که براساس حرکت حبیّه و به مصداق حدیث «کنز مخفی» سبب ایجاد نظام عالم شده است. گرچه در مکتب وحدت وجود ابن عربی، نظام آفرینش، تجلّی و ظهور اسماء الله است و همه اسماءالله، اسماء حسنیَْ هستند و در نگاه کلی، همه چیز در نظام آفرینش زیبا و احسن است ، ولی به گمان وی وجود شرور جزئی در نظام، از لوازم ضروری آن است. شرور با خیرات ملازمه دارند. ترک شرّ قلیل به خاطر خیر کثیر، شرّ کثیر محسوب می شود. هیولا و ماده بودن و جهات امکانی، همچنین تضاد و تصادماتی که در بین متحرکات و عالم ماده وجود دارد، زمینه و سبب بروز شرّ را بطور نسبی و بالعرض در قضای الهی فراهم کرده است وهرسه حکیم به همه اینها اذعان دارند.
مظاهر جوادی نیا عین اله خادمی
وقوع شرّ در نظام آفرینش و مسئله عنایت و علم عنایی حق تعالی، از مباحث مهمی هستند که در فلسفه و عرفان مطرح بوده و شبهات و دغدغه هایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است .بدین جهت برخی از فلاسفه و عارفان بدان عطف نظر نموده و در آثار خود ابوابی را به مسائل مذکور اختصاص داده اند. در این میان ابن سینا، ابن عربی و ملاصدرا دیدگاه های بارزتری را درباره مسائل فوق عرضه داشته اند. از دیدگاه هر سه اندیشمند، شرّ به معنای عدم کمال و نقص و فقدان کمالات می باشد. در یک تقسیم بندی، شرّرا به بالذات و بالعرض تقسیم کرده اند. اگرچه شرّ امری عدمی نه به معنای مطلق آن، می باشد، ولی مصادیقی نیز برای آن برشماردند. وجود شرور به نسبت و بالقیاس می باشد. عنایت یا علم بالعنایه، همان شمول و احاطه علمی واجب تعالی به همه هستی است. عالم بودن به ذات خویش و به نظام خیر و علیّت و راضی بودن به آن، از عناصر مندرج و مشترک در مفهوم عنایت از سه دیدگاه می باشد. علم خداوند، سبب ایجاد نظام احسن شده است. افزون بر معنای فوق، مشرب خاص ابن عربی در باب علم حق تعالی، برمبنای اسماء حسنای الهی و صفت علیم بودن خداوند مطرح است. علم حق تعالی به صورت علم اجمالی، در عین کشف تفصیلی که عین ذاتش می باشد، مورد توجه می باشد و این در آراء ملاصدرا نیز مشهود است. در باب فاعلیت حق تعالی در ایجاد نظام آفرینش، قصد و غرضی نبوده است و فاعلیت حق تعالی در حکمت مشاء فاعلیّت بالعنایه و زاید بر ذات و در حکمت صدرایی و ابن عربی، علم ذاتی (عین ذات) و فاعلیت بالتجلّی می باشد که براساس حرکت حبیّه و به مصداق حدیث «کنز مخفی» سبب ایجاد نظام عالم شده است. گرچه در مکتب وحدت وجود ابن عربی، نظام آفرینش، تجلّی و ظهور اسماء الله است و همه اسماءالله، اسماء حسنیَْ هستند و در نگاه کلی، همه چیز در نظام آفرینش زیبا و احسن است ، ولی به گمان وی وجود شرور جزئی در نظام، از لوازم ضروری آن است. شرور با خیرات ملازمه دارند. ترک شرّ قلیل به خاطر خیر کثیر، شرّ کثیر محسوب می شود. هیولا و ماده بودن و جهات امکانی، همچنین تضاد و تصادماتی که در بین متحرکات و عالم ماده وجود دارد، زمینه و سبب بروز شرّ را بطور نسبی و بالعرض در قضای الهی فراهم کرده است وهرسه حکیم به همه اینها اذعان دارند. کلید واژگان: شرّ، عنایت،بالذات ،بالعرض ، ابن سینا، قضا، ابن عربی، ملاصدرا، نظام احسن.
نعمت اله اکبری زهرا کاشانیها
«ایمان» و ماهیّت آن و تفاوت آن با «اسلام» از کلیدی ترین مباحث اسلامی به شمار می رود که مورد توجّه بیشتر مفسّران و متکلّمان اسلامی قرار گرفته است. از سوی دیگر علاوه بر دو مفهوم «اسلام» و «ایمان»، مقوله ی دیگری که در احادیث معصومین علیهم السّلام از جایگاه والایی برخوردار است، مفهوم «یقین» می باشد. هدف از این پژوهش بررسی و تبیین مفهوم دقیق سه واژه «اسلام» و «ایمان»، «یقین» از دیدگاه دو مفسّر بزرگ شیعه و اهل سنّت می باشد. این تحقیق که از نوع پژوهش های بنیادی است با شیوه کتاب خانه ای به تحلیل و بررسی درون متنی دو تفسیر «مجمع البیان» فضل بن حسن طبرسی و «أنوار التّنزیل و أسرار التّأویل» بیضاوی می پردازد و با تکیه بر مطالب تفسیری این دو مفسّر در جست جوی موارد اشتراک و افتراق دیدگاه های آن ها درباره معنا و ماهیّت «اسلام»، «ایمان» و «یقین» و تفاوت آن ها با یک دیگر و تبیین و بررسی تقدّم و تأخّر مفهومی و ارکان و درجات و مراتب آن ها باشد. بنابر نظر طبرسی، «اسلام» به معنی «انقیاد» و «تسلیم» بوده و «ایمان» به معنی «تصدیق» می باشد. وی معتقد است که «ایمان» دارای دو رکن اساسی «معرفت» و «تصدیق قلبی» می باشد و قابل زیادت و نقصان نیست و «عمل» از حوزه مفهومی «ایمان» خارج است. طبرسی «یقین» را مرتبه عالی «ایمان» و به معنی علم دانستن مسائل مبهم می داند که بعد از استدلال نظر توأم با آرامش برای انسان فراهم می شود. در مقابل بیضاوی، «اسلام» را «انقیاد» و «دخول در سلامتی» و «اظهار شهادتین» دانسته و «ایمان» را «تصدیق توأم با آرامش» می داند و معتقد است که «عمل» جزء ارکان «ایمان» نیست. وی در تبیین ماهیّت «یقین» با طبرسی هم عقیده می باشد. بنابراین، از برخی جهات دیدگاه این دو مفسّر در تعارض با آیات الهی و روایات معصومین می باشد، به طوری که «اسلام» به معنی «اقرار به شهادتین» و «ایمان» به معنی «عقیده قلبی و رفتار عملی» طبق موازین دین شریف است. هم چنین ایمان ذو مراتب و امری مشکّک بوده و «یقین» به عنوان مرتبه عالی ایمان تلقّی می شود.
علی مسلمی علی اکبر شایسته نژاد
چکیده: در این پایان نامه، صحّت روایات تفسیری مربوط به سوره ی واقعه در تفاسیر در المنثور سیوطی و نورالثّقلین حویزی از حیث سند ، متن و کیفیّت نقل، توسط مولّفان آن ها (شکل تحلیل) بررسی شده اند . تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم شده است که فصل اوّلِ آن به کلیّات پرداخته است و آن نیز شاملِ مسأله تحقیق، اهداف تحقیق، سوالات و فرضیه های تخصّصی، اهمیّت و ضرورت تحقیق، روش تحقیق و ... است. هم چنین در این فصل به معرفی مختصر کلید واژه ها پرداخته شده است که عبارتند از : سوره واقعه، تفسیر درّالمنثور، تفسیر نورالثّقلین، سیوطی و حویزی. چهار فصل دیگر این تحقیق به ترتیب چنین است: فصل دوّم: بررسی روایات مشترک تفاسیر درّالمنثور و نورالثّقلین؛ این فصل شامل روایاتی است که در دو تفسیر نقل شده است و مولّفان آن ها در برخی مواقع گرفتار اشتباهاتی شده اند که نگارنده سعی کرده تا حدّ امکان آن ها را برطرف نماید. فصل سوّم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر درّالمنثور؛ این فصل شامل روایاتی است که اختصاص به تفسیر درّالمنثور دارد که سیوطی آن ها را از کتب و جوامع مختلفِ روایی اهل سنّت گرد آورده است که بیشترین روایات را از تفسیر ابن جریر طبری و تفسیر عبد بن حمید نقل کرده است . فصل چهارم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر نورالثّقلین؛ در این فصل فقط روایات مختصّ نورالثّقلین بررسی شده است که حویزی بیشترِ آن ها را از تفسیر قمی و کتاب شریف کافی نقل کرده است و حُسن ختام این فصل، کلام مولای متّقیان و افضل سابقان، علی ? است که حویزی آن را از نهج البلاغه گزینش کرده است که در مورد عذاب مرده ای است که از اصحاب شمال بوده و پس از مرگ گرفتار انواع بلاها و نزول حمیم خواهد بود. فصل پنجم: بررسی روایات معارض؛ این فصل در بر گیرنده ی روایات معارض دو تفسیر با هم و نیز روایات معارضِ هر تفسیر با هم دیگر است که با قبول برخی از آن ها، پاره ای دیگر به دلیل تعارض با آن ها مردود خواهد بود. و نیز در این چهار فصل، در مورد هر روایت ابتدا به صحّت سند آن پرداخته شده است و سپس صحّت متن آن مورد بررسی قرار گرفته است که در بررسی صحّت آن ها از روایات معاضد و معارض آن ها کمک گرفته شده است و نیز در مورد هر روایت، کیفیّت نقل روایات توسط مولّفان برای نگارنده امر مهمّی بوده است و لازم به ذکر است که متأسفانه در این مورد از جانب مولّفان آن ها ، قصور وکوتاهی صورت گرفته است. و نیز هر دو مفسّر در تقطیع و جابه جایی روایات، گزینش و انتخاب روایات تفسیری و نیز گزینش منابع به خصوص، توجّه به علوم قرآنی در لابلای تفسیر و ... دست به نوعی اجتهاد زده اند که به نظر نگارنده امر مهمّی بوده است؛ چرا که این تفاسیر از جمله ی تفاسیر روایی به شمار می آیند و مولّفان آن ها سعی کرده اند از اجتهاد و اظهار نظر در مورد روایات پرهیز کنند ولی در موارد مذکورِ فوق، اجتهاد مولّفان آن ها کاملاً مشهود است و نگارنده در طیّ بررسی روایات بدان ها پرداخته است.
سید علی رضی زاده عین اله خادمی
فوق تجرد عقلانی، در واقع تجرد نفس است از ماهیت و هویّت، علاوه از تجرد آن از ماده و لواحقش. نفس با فراتر رفتن از عقول (با تمام مراتب و ابعاد آن) حائز مقام لایقفی بوده و نیز گسترش سعیی ظرفیت وجودی نفس و نداشتن حدّ توقف (و مقام معلوم) سبب بی اسمی و رسمی آن در قوس صعود خواهد بود. در این مرتبه نفس حتی قابل اشاره عقلیّه هم نیست. نخستین بار فلوطین و بعد سهروردی و سپس صدرالمتالهین، از آن سخن گفته اند. عامل اول برعدم اعتقاد شیخ به فوق تجرد از بررسی و واکاوی تأثیر ارسطو بر ابن سینا، و آگاهی از اعتقاد او به جوهریت نفس همانند ارسطو، موهم آنست که وی بشدت در اتخاذ آراء خود، متأثر از ارسطو بود. این اعتقاد (جوهریت نفس شیخ)، سبب ماهیت مندی (جنس و فصل، حد و ترکّب داشتن) نهایتاً سبب تقیّد نفس تحت مقوله جوهر است، این عقیده با فوق مقولگی نفس در فوق تجرد ناسازگار است. عامل دیگر بر عدم اعتقاد شیخ آنست که وی به محدود بودن نفس (در عقل، عقل مستفاد) باور دارد. اما گرچه نمی توان ادله قطعی و یقینی برای اعتقاد شیخ به نظریه فوق تجرد ارائه داد، اما شاید بتوان شواهد و قرائن محدودی به نفی نظریه فوق تجرد، بر مبنای اصلی از استاد حسن زاده آملی مبنی بر عدم توقف نفس در حدی ثابت، در آثار شیخ صیادی کرد. سهروردی نفس را فوق جوهریّت و عرضیّت معرفی می نمود. اعتقاد وی بر تشکیک در وجود، با اعتقاد بر اعتباریت وجود ناسازگار است. اگرچه از دیدگاه ملاصدرا و پیروان او مکتب سهروردی بر مبنای اصالت ماهیت شکل گرفته بود، اما وی، چون نفس را انّیت و وجود صرف به شمار می آورد، و بر تجرد نفس از ماهیت اصرار دارد، پس این سخن، با اعتقاد بر اصالت ماهیت که به قول علامه طباطبایی به او منسوب است، ناسازگار می باشد. چون نظام فکری صدرالمتالهین بر اصولی بنیادینی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری، تشکیک در وجود و جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس، استوار گشته و تأسیس یافته است، این اصول و اقمار منظومه فکری او، در اثبات فوق تجرد عقلانی نفس نقش بسزایی دارند. ابن عربی نیز بر مبانی فوق تجرد عقلی و اصالت وجود وی تاثیر بسیاری داشت. ملاصدرا این بحث را به اوج و نیز از متاخرین استاد حسن زاده آملی آن را بطور مدون و در فصلی خاص، در تطبیق با قرآن احادیث و روایات، به کمال رساند.
سید هاشم میری رستمی زهرا کاشانیها
چکیده : عشق و عقل دو ساحت بنیادین انسان به حساب می آید و شناسایی آن دو به انسان شناسی دقیق تر و صحیح تر می انجامد از آن جایی که در متون دینی تأکیدات فراوانی بر تعقّل و توجّه به بعد عقلانی وجودی انسان و از سیل تأکید بر بعد عاطفی وجود وی به چشم می خورد آشنایی بیشتر با عقل و عشق زمینه را برای درک بهتر پیام دین نیز فراهم می سازد و چون یکی از راه های شناخت انسان به شمار می رود می تواند چیدن میوه ی معرفه النفس که همان معرفه الرب است را نیز به دنبال داشته باشد. در این تحقیق به بررسی نسبت میان عقل و عشق از منظر برجسته ترین چهره های عرفان و حکمت اسلامی(ابن عربی، سید حیدر آملی و ملاصدرا) پرداخته ایم. در فصل دوم پس از بررسی معانی لغوی و اصطلاحی عقل و عشق از منظر فلسفه و عرفان به سنجش اجمالی نسبت آن دو پرداخته شده و تبیین محتوایی مفردات پژوهش صورت گرفته است. بررسی تطبیقی دیدگاه های این سه اندیشمند و بیان وجوه تشابه و تفارق دیدگاههایشان نشان می دهد در هر سه دیدگاه به دو مقوله ی « عقل » و «عشق » هم از حیث معرفت شناسی و هم از حیث وجود شناسی توجه شده است و ضمن احترام ویژه به نعمت عقل ، منبع معرفتی بودن عقل را برای هدایت بشر و وصول او به کمال نهایی و شناخت حقایق عالم کافی نمی دانند .همچنین نشان داده ایم که مطابق دیدگاه هر سه اندیشمند نه تنها بین عقل و عشق تعارض نیست بلکه رابطه ی این دو طولی بوده و همواره عشق در استمرار راه عقل مجازی ، انسان را به عقل حقیقی که همان مقام عشق تامّ و تمام است می رساند. در این میان ملاصدرا با تکیه بر عقل در ارزیابی مکاشفات عرفانی ، راه هماهنگی برهان و عرفان را فراهم نمود و مکاشفات ذوقی را در قالب برهان و استدلال ریخت؛ در نتیجه به شکل بی نظیری در اوج تعالی در حکمت متعالیه هم عقل و هم عشق و هم نسبت بین آنها به بهترین وجهی تفسیر شده است . مطابق حکمت صدرایی هم چنان که عقل ، عاقل و معقول یکی است در بحث از عشق، نیز می توان از اتحاد عشق ، عاشق و معشوق سخن گفت. افزون بر این ها، در این تحقیق می توان تفاوت های فلسفه و عرفان و سیر آگاهانهی فیلسوف برجسته ی اسلامی ملاصدرای شیرازی از فلسفه به سوی عرفان را نیز مشاهده کرد و نمونه ای از تلاش وی برای تقریب عرفان و فلسفه را در قالب حکمت صدرایی به نمایش گذاشت. کلید واژهها: عقل - عشق - ابنعربی - سیّد حیدر آملی - ملّاصدرا
فروتن خسروی زهرا کاشانیها
چکیده مقدّمه ی مطالعه در زمینه ی بعد مادّی گرایی انسان به علّت گرایش به امور دنیوی همواره مطرح بوده و قدمت آن به یونان باستان می رسد ، در صدر اسلام نیز این مسأله مطرح بوده است.غالب پژوهشگران با نگاه فلسفی آن هم از نوع غربی و رایج در دنیای مسیحیّت به آن نگریسته اند. نظرات اندیشمندان مختلف در قالب کتب تفسیری، اخلاقی و مقالات مستقل عرضه شده است.امتیاز این پژوهش ، مبتنی بودن آن بر قرآن و روایات می باشد. هدف از این نگارش دست یابی به یک قضاوت صحیح و جامع از مادّی گرایی است . نوع تحقیق بنیادی وروش آن تحلیل محتواست که پس از توصیف آرای صاحب نظران به تحلیل و نقد آن پرداخته است. از جمله نتایج آن عبارتند از این که: مادّی گرایی از نظر روحانی و جسمانی دارای انگیزه ها وریشه های پیدا و پنهانی است که تأثیر محیط بر آن قابل انکار نیست و گرایش انسان به امور مادّی موافق نیازهای طبیعی و نوع خلقت او است ، زیرا صانع حکیم گرایش به امور مادّی را برای دست یابی به اهداف متعالی در انسان قرار داده است وکیفیّت مواجهه ی انسان با این گرایش ها در جهّت مثبت یا منفی می تواند در تعیین سرنوشت او موثّر باشد. کلید واژه ها : مادّی گرایی - قرآن – روایت- اخلاق - الهیّون
فروتن خسروی زهرا کاشانیها
مقدّمه ی مطالعه در زمینه ی بعد مادّی گرایی انسان به علّت گرایش به امور دنیوی همواره مطرح بوده و قدمت آن به یونان باستان می رسد ، در صدر اسلام نیز این مسأله مطرح بوده است.غالب پژوهشگران با نگاه فلسفی آن هم از نوع غربی و رایج در دنیای مسیحیت به آن نگریسته اند. نظرات اندیشمندان مختلف در قالب کتب تفسیری، اخلاقی و مقالات مستقل عرضه شده است.امتیاز این پژوهش ، مبتنی بودن آن بر قرآن و روایات می باشد. هدف از این نگارش دست یابی به یک قضاوت صحیح و جامع از مادّی گرایی است . نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتواست که پس از توصیف آرای صاحب نظران به تحلیل و نقد آن پرداخته است. از جمله نتایج آن عبارتند از این که: مادّی گرایی از نظر روحانی و جسمانی دارای انگیزه ها ریشه های پیدا و پنهانی است که تأثیر محیط بر آن قابل انکار نیست . گرایش انسان به امور مادّی موافق نیازهای طبیعی و نوع خلقت او است ، زیرا صانع حکیم گرایش به امور مادّی را برای دست یابی به اهداف متعالی در انسان قرار داده است وکیفیت مواجهه ی انسان با این گرایش ها در جهّت مثبت یا منفی، می تواند در تعیین سرنوشت او موثّر باشد.
مهران احسانی سیّدمحسن میرباقری
هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی اعراف از دیدگاه چهار نفر از مفسران بزرگ اسلامی؛ فخررازی، بیضاوی، طبرسی و علّامه طباطبایی می باشد. رساله حاضر در پنج فصل تنظیم گردیده که فصل اوّل آن به بیان مسئله اعراف اختصاص یافته، فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق، که این مسئله به اسلام مربوط می شود و قبل از اسلام، در ادیان دیگر اثری از موضوع دیده نشده است. فصل سوم روش های تحقیق و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای، ضمن جمع آوری آیات و روایات راجع به موضوع، از کتب تفسیر شیعه و سنی به تجزیه و تحلیل محتوای آن ها پرداخته است. فصل چهارم به شرح فرضیه ها و پاسخ سئوالات تحقیق یعنی واژه اعراف، جمع عُرْف که محل مرتفع و بلند را گویند. در اصطلاح مکان خاصی میان بهشتیان و جهنّمیان که همچون دیواری مرتفع میان این دو فاصله گردیده است. اعراف یکی از مواقف روز قیامت است، خود قرآن آن را مطرح می کند و در روایات هم به آن پرداخته شده است. بر این مکان بلند دو گروه از انسانها قرار دارند که بر بلندترین نقطه آن بزرگان دین که قرآن با لفظ رجال از آن ها یاد می کند، قرآن به طور آشکار آن ها را معرفی نکرده است ، امّا بیان لفظ رجال در باره آن ها حاکی از مقام بلندشان است . بر اساس روایات، رجال اعراف پیامبران و اوصیای ایشان هستند که مصداق عینی آن ها ائمه مخصوصاً حضرت علی (ع) می باشد. از جمله ویژگی های آن ها شناخت بهشتیان و دوزخیان از روی سیمای شان ، گفتگو با آن ها و سر زنش و ملامت دوزخیان است که این اوصاف دلالت بر بزرگی و شرافت رجال اعراف دارد . دسته دوم افرادی که حسنات و سیئات شان برابر است، در دامنه های اعراف قرار دارند، منتظر فضل خدا هستند تا آن ها را وارد بهشت کند. روایاتی که از ائمه اطهار (ع) در مورد اصحاب اعراف وارد شده، نشان می دهد که دو گروه از انسان ها بر اعراف هستند؛ برخی روایات، رجال اعراف را پیامبران و اوصیای ایشان معرفی کرده و بعضی دیگر، کسانی که حسنات و سیئات شان برابر است. فصل پنجم نتایج حاصل از دیدگاه مفسران مذکور را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
شهره تحویلی دربان زهرا کاشانیها
شناخت پدیده وحی و تبیین آن از دیرباز مسأله ای مطرح میان اندیشمندان بوده، درهرعصر و زمانی، رویکردهای مختلفی درجهت اثبات و انکار آن اظهارشده است. درمورد ماهیت وحی و مراتب آن نیز نظرات متفاوتی مطرح شده؛ علاوه بر بررسی هایی که متکی بر آیات قرآن است، برخی از بحثها دراین زمینه رویکردی کلامی داشته و بعضی، مبتنی بر دیدگاه فلسفی و عرفانی است و درسده اخیر در جوامع علمی وحی به عنوان تجربه ای دینی نیز مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش که مشتمل بر چهار فصل است، دیدگاه دو مفسر درباره وحی و مراتب آن بیان گردیده است و دراین راستا نظرات گوناگون و اشکالات وارد برآنها باتوجه به دیدگاه ایشان تبین شده، درپایان شباهتها و تفاوتهای این دو دیدگاه بیان گردیده است. نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتواست، اگرچه درباره وحی و ابعادآن مطالعات و پژوهش های بسیاری صورت گرفته، با بررسی هایی که انجام شد، تحقیقی با این عنوان که هدف اصلی آن مقایسه آرا دو مفسر معاصر شیعی و سنی پیرامون وحی و مسائل مربوط به آن باشد، یافت نگردید. آیتآ? جوادی وحی آسمانی را مشاهده همه حقایق موثر درتأمین حیات معقول انسانی، از طریق علم حضوری میداند؛ مفسر تسنیم دربیشتر مباحث از روش استدلالی بهره میگیرد، تا جایی که وحی را دربخشی از آموزه هایش دارای نقش تأییدی و ارشادی نسبت به عقل بشری میداند، نه اینکه در تقابل با آن قرار گیرد. سید قطب دراصل وحی را یک نوع تماس و اتصال شگفت انگیز میداند که جز خداوند کسی نمیتواند آن را محقق سازد. او بارها به ناتوانی و محدودیت عقل درشناخت حقیقت امور اشاره کرده است ودر تفسیر فی ظلال القران به این امر تصریح میکند. کلیدواژه : تسنیم، عصمت، وحی، فی ظلال القران، عقلانیت وحی، تجربه دینی، سیدقطب، جوادی آملی
فوزیه اسکندرزاده افشار زهرا کاشانیها
چکیده بحث از اسماء و صفات حق تعالی از مباحث پردامنه است. از میان صفات حق تعالی، "اراده الهی" یکی از پرسشهای اساسی است. این تحقیق علاوه بر بیان مطالب کلی پیرامون اراده، به بررسی معنا و ماهیت اراده الهی و مسائل پیرامون آن از دیدگاه سه متفکر شیعی، اشعری و معتزلی (شیخ طوسی، فخررازی و قاضی عبدالجبار) میپردازد و سپس نظرات این سه متفکر را با هم مقایسه میکند و وجوه تفاوتها تشابهات آنها را بیان میکند. روش تحقیق بکار گرفته شده در این پژوهش، روش کتابخانهای و تحلیل محتواست. در این روش، پژوهشگر ارتباط مطالب مندرج در متن را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و نتایج زیر بدست میآید. اراده از نظر شیخ طوسی عبارت است از صفتی که مصحح و مجوز احداث فعل است و اراده الهی را امری حادث میداند و میگوید: اراده خدا از صفات فعل میباشد. از منظر او اراده صفتی مستقل و با صفات دیگر از جمله علم و قدرت مغایر است. اما فخر رازی در تعریف اراده چنین میگوید: اراده صفتی است که در آن اقتضای ترجیح یکی از دو طرف ممکن بر طرف دیگرش وجود داشته باشد، نه از روی اجبار و اکره بلکه از روی اختیار. او همچون بقیه اشاعره اراده را امری قدیم میداند و از منظر او اراده الهی صفت فعل است و در رابطه اراده با سایر صفات از جمله (علم و قدرت) میگوید: مصادیق اراده خداوند یعنی مرادهای او همان مصادیق قدرت او یعنی مقدورات او میباشند و هر دوی اینها مصداق علم او نیز هستند، پس این سه صفت در مصداق تلاقی دارند. واژگان کلیدی: شیخ طوسی، فخرالدین رازی، قاضی عبدالجبار، شیعه، معتزله، اشاعره، اراده، مرید
علی فضلی عین اله خادمی
حکمت نوری اشراقی، حکمتی مبتنی بر آگاهی است.و خود آگاهی و شناخت نفس، مبنای هر شناختی بوده و بر هر سناختی تقده دارد و هر دانشی تابع آن استو همه چیز در پرتو خود آگاهی و تجربه من قرار می گیرد. متعلق شناخت نیز به طریق شهودی و علم حضوری اشراقی قابل ادراک می باشد.علم حضوری اشراقی بطور مستقیم و بدون هیچ وساطتی هستی و شیء و نور موجود در شیء را دریافت می کند.سهروردی عامل شناخت حقیقی را حاصل سریان نور ناشی از انوار مجرده در پرتو توجه نفس و خود آگاهی آن نسبت به متعلق شناخت می داند. در ادراکات پنجگانه حسی، مهم ترین ادراک، ابصار یا مشاهده است که به شرط نبودن حجاب و مانع تحقق می یابد. ادراکات باطنی و خیالی و عقلی نیز از طریق روءیت(شهود)حاصل می شود. ادراک خیالی از ارکان شناخت حقیقی است زیرا هم محسوس و هم معقول در ظرف آن متمثل می شوند. رازآموزی فزشته نیز در عالم خیال روی می دهد. در حوزه ادراک عقلی نیز سهروردی با توجه به محدودیتهای عقل استدلالی و جزئی، عقل شهودی را طرح می کند. او با استناد به ادراک خیالی و شهود قلبی خود نشان می دهد که عقل استدلالی جدا مانده از شهود و اشراق، از درک چنین معرفتی ناتوان است. لذا عالی ترین نوع معرفت نزد او معرفت شهودی و اشراقی است که نه صرفاٌ با تعقل و بحث علمی بلکه از راه اتقطاع از تعلقات دنیوی و تهذیب و سلوک باطنی حاصل می شود.هدف سهروردی در ارائه حکمت اشراقی دست یابی به سلسله از حقایق عالم است که فراتر از حوزه حس و تجربه و قلمرو استدلال است که هیچ شک و شبه ای قادر به ابطال آن نیست
زهرا ثابتی عین اله خادمی
«علم» یکی از موضوعات دیرینه فلسفی است که ابن سینا و ملاصدرا نیز در آثار مختلف خود بدان پرداخته اند. لکن نظرات ایشان درباره چیستی ادراک، کیفیت حصول و مراتب آن در مواردی با یکدیگر متفاوت است. همچنین «وجود ذهنی» اگرچه در زمان شیخ الرئیس به عنوان بحث مستقل فلسفی مطرح نبوده، مورد توجه وی قرار داشته و در ضمن طرح مسئله علم بدان اشاراتی دارد. صدرالمتالهین نیز بابی از کتب مختلف فلسفی خود را بدان اختصاص داده است.به این ترتیب می توان بررسی رابطه و تمایز این دو مسئله را در آثار این دو حکیم که پرچمداران دو مکتب مهم فلسفه اسلامی هستند به عنوان موضوع تحقیقی مستقل مورد توجه قرار دارد. ابن سینا علم را کیف نفسانی می داند و آن را به حصول صورت مدرَک نزد مدرِک تعریف می کند. وی متعلق ادراک را نفس می داند که محلی است برای حلول صورت های علمیه.لذا توجه و التفات نشفس در حصول ادراک را ضروری می داند. در علم حضوری، خود معلوم نزد عالم حاضر می شود ولی در علم حصولی، صورت معلوم که بیانگر حقیقت مدرک خارجی است برای عالم حاصل می گردد. صورت ذهنیی که شیخ در موارد متعدد بدان اشاره نموده همان مدرک بالذات است که نفس آن را به نحو مستقیم و بدون واسطه ی صورت دیگر درک می کند.صدرالمتالهین علم را بدیهی و بی نیاز از تعریف می داند. با این حال عباراتی در تعریف آن می آورد که در تمام آن ها علم را وجود مجرد می داند.همچنین معتقد است در ادراک حسّی و خیالی، نفس تنها منفعل نبوده و فعال است؛ لذا قیام این صور نسبت به نفس، صدوری است، نه حلولی.وی نفس را مثال خداوند و خلاق می داند ولذا نفس می تواند صورت علمیه ی معلوم را در خود ایجاد نماید. لکن با توجه به اختلاف مرتبه ی وجودی معلوم ذهنی و خارجی، ماهیت معلوم ذهنی و خارجی نیز به تبع وجودشان با یکدیگر متفاوت است. این صورت با نطر فی نفسه، خودش موجودی خارجی بوده؛ و با نظر آلی بدان، حکایتگر معلوم بالعرض می باشد. وی صورت ذهنی را ظلّ علم و وجود تبعی آن می داند. آنچه اصیل است وجود خارجی علم است که معلوم بالذات نفس و ممتحد با عالم می باشد و وجود ذهنی، اثر ماهیت علم را دارا بوده و معلوم بالعرض نفس است.
آناهیتا هادیان علی اکبر شایسته نژاد
در دور? معاصر، دانش معناشناسی از مباحث جدید و مفید در حوز? علوم قرآن است. معناشناسیِ واژگانِ قرآن که در حقیقت، نوعی فرهنگ واژگان قرآنی محسوب می شود، در پیِ کشفِ معنایِ واژگانِ قرآن کریم است که در دو قالب معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی، ارائه می شود. در معناشناسی تاریخی، بررسی می شود که معنای اولیّ? واژه چه بوده و در گذر زمان چه تطوّرات معنایی یافته است و معناشناسی توصیفی به مطالع? رابط? معنایی واژگان در یک حوز? معنایی در مقطع زمانی خاص می پردازد. با بررسی احادیث، روایات، تفاسیر، فرهنگ لغات و کتب ادبی که در دوره های مختلف نوشته شده، معلوم می شود که پنج واژ? تَجَسَّسُوا، تُصَعِّر، سامِدون، سَعید و نَمیم، تطوّرات معنایی یافته اند.
زینب نظیفی زهرا کاشانیها
بحث امامت از زنده ترین و ارزنده ترین بحثهای کلامی، فقهی و اجتماعی است , که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام راجع به برخی مسائل مهم اسلام نظیر:ضروت وجوب امام درجامعه اسلامی، انتخابی یا انتصابی بودن امام، اوصاف و ویژگی های امام، و...،اختلاف نظرها و دیدگاه های مختلفی درمیان مسلمانان به وجود آمد که پاسخ به این مسائل باعث بوجود آمدن مذاهب وفرق مختلفی گردید. لذا بناست دراین تحقیق به حول و قوه الهی جهت روشن شدن برخی از سوالات و ابهامات در بحث شرایط و اوصاف امامت، برخی از دیدگاه ها و نظرات ، سه شخصیت مهم کلامی : قاضی عضدالدین ایجی و امام فخررازی از متکلمان معروف اشاعره وشیخ طوسی از علمای گرانقدر شیعه مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی در 6 فصل گرد آوری شده است که فصل اول شامل طرح مساله، فصل دوم به بررسی امامت در آیات قرآن ، روایات و تفاسیر مختلف از منظر متکلمان شیعه و سنی پرداخته است. فصل سوم ، شرایط اوصاف امامت را از نظر فخر رازی بیان می کند، در فصل چهارم شرایط و اوصاف امامت از نظر قاضی عضدالدین ایجی و در فصل پنجم نظرات شیخ طوسی در باب شرایط و اوصاف امامت بیان گردیده است. در فصل ششم به مقایسه آراء سه متکلم و وجوه تشابه و تفاوت در باب شرایط و اوصاف امامت پرداخته شده است .نوع و روش تحقیق بررسی فرضیه ها و پاسخ گویی به سوالات توصیفی و تحلیل محتوا می باشد. حاصل این بررسی این است که ،در بحث وجوب امامت هرسه متکلم نصب امام را واجب می دانند ولی متکلمان اشعری من جمله فخر رازی و عضدالدین ایجی نصب امام را بر مردم واجب می دانند به صورت سمعا و نقلی ولی شیخ طوسی و سایر متکلمان شیعه با استناد به دلایل عقلی متعدد نصب امام را از باب قاعده لطف بر خدا واجب می دانند.فخر رازی و ایجی تعیین امام را به انتخاب مردم صحیح می دانند اما شیخ و سایر علمای شیعه تعیین امام را از طریق نص ممکن می دانند.در خصوص شرایط و اوصاف امام، فخر و ایجی عصمت امام را نمی پذیرند و تقدیم مفضول بر فاضل را اولی می دانند زمانیکه تقدیم فاضل سبب شرو فتنه ای شود.شیخ طوسی از این نظر قائل به عصمت امام ازهر گونه خطا و اشتباه و معتقد به انتخابی بودن امام از طریق نص، افضلیت، که علاوه بر متکلمان شیعه، مورد قبول جمعی از متکلمهای اهل سنت نیز بوده است.قریشی بودن ،که مورد قبول متکلمهای شیعه و اهل سنت است.
فرزانه خانی منشادی زهرا کاشانیها
چکیده مسئله شفاعت مورد اتفاق علمای اسلام از شیعه و اهل تسنن می¬باشد و از مسلمات دین مبین اسلام است. اعتقاد به شفاعت به افراد آلوده هشدار می¬دهد که مأیوس نشوند بلکه به دستور قرآن-کریم از ایمان و پیروی از اولیاء حق که شفیع روز محشرند برای تقرّب به پیشگاه خدا به عنوان وسیله استفاده کنند. این نه تنها شرک نیست بلکه عین توحید خواهد بود. اعتقاد به شفاعت پدید-آورنده امید در دل گنهکاران و مایه بازگشت آنان در نیمه زندگی، به سوی خدا است اگر حقیقت شفاعت درست مورد بررسی قرار بگیرد، اعتقاد به شفاعت نه تنها مایه جرأت بر گناه نمی باشد، بلکه سبب می شود که گروهی به امید این که راه بازگشت به سوی خدا به روی آنان باز است به وسیله اولیاء خدا، آمرزش¬الهی را نسبت به گذشته جلب کنند، از عصیان دست برداشته به سوی حق بازگردند.در مسئله شفاعت تأکید آیات بر این است که شفاعت مخصوص خداست و تنها شفاعت منوط به اذن پروردگار است. باید گفت اذن خدا شامل حال کسانی می¬شود که شرائط لازم برای برخورداری از شفاعت را در وجود خود حفظ¬کرده¬اند و توانسته¬¬اند شایسته شفاعت شوند. اثر شفاعت دو جانبه است، شامل افزایش مقام و ترفیع درجه و نجات از عذاب می¬شود. ¬¬¬نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتوا می¬باشد و به این نتیجه رسیدیم که هیچ یک از دلایل معتزله مبنی بر این¬که شفاعت شامل مرتکبان کبائر نمی¬شود و به مؤمنان با عمل اختصاص دارد مدعایشان را ثابت نمی¬کند. وهابیت نیز با وجود این¬که اصل شفاعت را قبول دارند، شبهاتی بر آن وارد کرده¬اند. با بررسی که انجام شد اشکالات وارده به مساله شفاعت از طرف وهابیان و دلایل آنها در رد شفاعت شفیعان، قابل قبول نیست. شفاعت در دنیا و عالم برزخ وآخرت شامل حال واجدین شرایط می¬شود. کلیدواژه¬ها: شفاعت- شفیع- شفاعت مأذون- شفاعت مردود- شفاعت¬تکوینی - شفاعت تشریعی
غلامرضا عرب علی اکبر شایسته نژاد
چکیده زبان قرآن در بیان مفاهیم از جمله مباحث بحث¬برانگیز در عصر حاضر می¬باشد که مفسّران دیدگاه¬های متنوعی در این زمینه بیان نموده¬اند؛ برخی بر این عقیده¬اند که تمامی گزارش¬های قرآن واقعی و حقیقی هستند و قصه¬های غیر واقعی و تخیّلی از ساحت ربوبی قرآن به¬دور است، عالمانی براین باورند که بسیاری از گزارش¬ها، نقل¬ها و داستان¬های قرآن¬کریم سمبلیک می¬باشند، و پرداخته شده تا از آن¬ها بهره¬های تربیتی گرفته¬شود از نظر آنان چون قرآن کتاب هدایتی است، آوردن صورت¬های تخیّلی و نمادین نقصی برای قرآن¬کریم محسوب نمی¬شود، اما برخی از مفسّران این مطلق¬نگری را مردود دانسته و راه میانه را رفته¬اند و معتقدند که برخی از مفاهیم قرآن جنبه¬نمادین دارند تا بوسیله¬ی آن¬ها مفاهیم حقیقی را متناسب با درک و فهم انسان بیان کنند.از قرن نوزدهم میلادی جریان عقل¬گرایی در تفسیر به طور خاص توسط صاحبان تفسیر المنار یعنی محمدعبده و شاگردش رشیدرضا آغاز گردید، پژوهش¬هایی در این زمینه صورت گرفته است و مطالب فراوانی نیز در تفاسیر متعدد یافت می¬شود، از امتیازات این پژوهش علاوه بر رویکرد به مسائل زبان قرآن، به بیان دیدگاه تفسیری صاحبان المنار و نقد و بررسی دیدگاه مفسّران در مورد برخی مفاهیم قرآن پرداخته است. نوع تحقیق بنیادی وبه روش شناسایی آیات، فقه¬شناسی احادیث و با استفاده از متون تفسیری و روایی به بیان برخی مفاهیم و نقد و بررسی آن¬ها، پرداخته سپس واقعی یا نمادین بودن آن¬ها را مشخص نموده است، هدف پژوهش این است که با مطالعه و تدقیق درآیات قرآن به درک و فهمی نائل آییم که مقصدش سعادت بشر در دنیا و آخرت باشد.
عوض تقی پور محسن میرباقری
قرآن کریم اقیانوسی بیکران و سرشار از علوم و معارف ناب بی حد و حصری است که همانند آن را نمی-توان یافت. از جمله مباحثی که این کتاب الهی در لابلای آیات خود به صراحت از آن سخن گفته ¬بحث از انسان، عوالم وجودی و موت و حیات اوست، در این رابطه آیات بسیاری وجود¬ دارد که ویژگی¬ها و حالات وجوی انسان را از آغاز تا انجام مورد بررسی قرار داده¬ است. قرآن کریم چهار دوره¬ی وجودی را برای انسان در دو حالت «موت» و «حیات» مطرح می¬کند. از این رو سیر و حرکت انسان با حالت موت، از عالم ذر شروع و پس از گذر از حیات دنیوی و موت برزخی در دوره آخرت با محشور شدن وی خاتمه می¬یابد. البته اولیای الهی و مقتولان فی سبیل الله استثنا بوده و در برزخ نیز زنده هستند. انسان¬ها در عالم ذر پس از کسب معرفت الهی و بهره مندی از شعور و عقل و اختیار، و تعلق روح هر بدنی به آن، به خالقیت و ربوبیت خدای متعال پی برده¬اند. در این دوره خداوند از تک تک آنان عهد و میثاق گرفته تا حجت را بر آنان تمام کرده و راه¬های عذر و بهانه¬ را بر آنان ببندد، سپس امانتی عظیم را که همان ولایت الهیه است، بر عهده آنان گذاشته است. با ورود انسان به عالم دنیا که از میان این دوران¬ها، مهم¬ترین دوره¬ی وجودی انسان است سعادت یا شقاوت ابدی وی به اختیار و انتخاب خود رقم می خورد. همزمان با فرا رسیدن مرگ آدمی و توفی نفوس آنان توسط ملائکه، انسان¬ها به استثنای اولیا و شهدای فی سبیل الله به حالت موت می¬روند و تا برپایی قیامت در آن عالم به سر برده و از لذایذ یا آلام آن بهره¬مند خواهند شد. نهایتا با شروع قیامت، ابدان انسان¬ها به صورت رشد جنینی در دل خاک و روی همین زمین، بازسازی شده و پس از پیوستن به روح به سزای اعمال صالح و طالح خود خواهند رسید. از آیات قرآن کریم چنین بر می¬آید که افراد بشری پس از حساب و کتاب و طی مسیری، به سوی بهشت و جهنم که در خارج از زمین قرار دارد رانده خواهند شد. در این پژوهش هر یک از عوالم وجودی انسان با تکیه بر آیات قرآن کریم بصورت مجزا و جداگانه بررسی می¬شود.
ساره معراجی حمیدرضا حاجی بابایی
اعتقاد به خلود مسأله¬ای است که از طرف فیلسوفان، متکلمان، اندیشمندان و نیز در شرع مقدس طرح گردیده است. خلود به معنای زیستن جاودانه و همیشگی انسان¬ها در عوالم پس از مرگ است. بدان معنا که برخی از آنان برای همیشه در بهشت بوده و از نعمت¬های خداوند بهره¬مند خواهند شد و گروهی نیز اهل دوزخ و عذاب¬اند که پیوسته در رنج و عذاب به سر خواهند برد. در مورد گروه اول و نعمت جاودانه بهشت، اعتراضی صورت نگرفته و آن را ناممکن یا مشکل آفرین ندانسته¬اند، اما درباره خلود و دوام در عذاب ایراداتی مطرح شده که از جمله آن¬ها، مخالف خلود در عذاب با رحمت واسعه الهی، عدالت او و فطرت الهی می¬باشد. این پژوهش با روش توصیفی- کتابخانه¬ای و بر اساس استدلال استنتاجی به بررسی مسئله خلود از دیدگاه اندیشمندان اسلامی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که بر خلاف نظر ابن عربی، ابدیت دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب همراه با الم می¬باشد و دلایل عقلی و نقلی مورد استناد وی در مورد انقطاع عذاب، با استناد به آیات و روایات و نظرات مفسران نقد پذیر است و آن چه موجب می شود که در برابر انسان صور قبیحه ای به اذن خداوند ظاهر شوند و او را معذّب سازند، اخلاق و ملکات زشت و ناپسندیده است. این¬ها اگر در نفس انسان رسوخ پیداکرده باشند، هرگز زوال نمی پذیرند و معنای خلود همین است. ازدیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مخلّدین در دوزخ کسانی می باشندکه از روی عناد و با علم و آگاهی به انکار خدا و رسولان او روی آورده¬اند و دیگران که اهل گناه و نافرمانی بوده¬اند در هر مرتبه¬ای باشند، اگر معصیتشان به کفر و انکار بازگشت ننماید، اگر چه مدتی در عذاب دوزخ باشند ولی این عذاب همیشگی نیست و درهای توبه، استغفار، شفاعت و تکفیر سیئات با حسنات به روی مومنان گنهکار باز است.
فاطمه شهبازی زهرا کاشانیها
مفهوم امانت یکی از مفاهیم اخلاقی مطرح شده در قرآن و روایات معصومین(ع) است که بخشی از اصول و قوانین رفتار افراد را در زندگی فردی و اجتماعی بیان میکند. مفسرین، مصادیق متعددی برای امانت مطرح شده در آیات قرآن بیان کردهاند از جمله دین الهی و اموال مردم. آیه 72سوره احزاب، یکی از آیات مهم و مشکل قرآن است که مفسرین در تفسیر مفاهیم مطرح شده در آن نظرات گوناگونی بیان نمودهاند. عرفا، عشق، معرفت، فیض الهی، اسرار حق، عهد الست، لطیفه انسانی و فلاسفه، عقل، خلافت انسانی، ولایت الهیه، استکمال در درجات وجود و رسیدن به فناء فی الله را از جمله مصادیق امانت الهی عرضه شده به انسان در این آیه دانستهاند. مفسرین اقوال متععدی در تفسیرمفاهیم عرضه، حامل امانت، حمل امانت، ابای آسمانها و زمین و کوهها، ظلوم و جهول و ...بیان نمودهاند. از منظر دانش معناشناسی دارای میدان معناشناختی ویژهای است. معنای اصلی آن امنیت و آرامش خاطر است و به عین خارجی که امنیت بدان تعلق میگیرد اطلاق میشود. این مفهوم، در فرهنگ اسلامی، توسعه معنایی یافته و بر امور غیر مادی نیز به کار میرود. مفهوم امانت با مفاهیم ایمان، عهد، رعایت و صدق دارای رابطه همنشینی بوده و با مفاهیم ایمان، عمل صالح، اخلاق و عهد دارای رابطه دوسویه جزءواژگی و شمول معنایی است. همچنین این مفهوم با مفاهیم خیانت و کذب در تقابل معنایی است. امانتداری در فرهنگ اسلامی مفهوم وسیعی است که در نسبت با خدا، پیامبر(ص)، خویشتن، دیگران شامل عموم افراد به شکل عام و خانواده به شکل خاص و در نسبت با طبیعت و حیوانات مطرح میشود که چگونگی امانتداری در رابطه با هرکدام متفاوت است. امانتداری و خیانت در امانت، هرکدام دارای آثار و پیامدهایی در زندگی فردی و اجتماعی انسان است. روش به کار گرفته شده در این پایاننامه، تحلیل محتوای متون منابع اسلامی است.
فاطمه عظیمی بلوکی حمید رضا حاجی بابایی
برخی از تفاسیر عرفانی از قوائد و اصول تفسیری و استظهار از نصوص پیروی نکرده و دچار افراط گردیده و در ورطه تفسیر به رای گرفتار شده اند. اینان از آیات و روایات به عنوان ابزاری در جهت تایید اصطلاحات و اصول تصوف و مکتب عرفانی خویش بهره برده اند. برخی دیگر با نگرش عرفانی مبتنی برقرآن و سنت، به تفسیر، سعی نموده اند که با بیان رموز و اشارات، لطایف باطنی قرآن را با ادبیات ویژه عارفانه ترسیم کنند و در عین حال نهایت سعی خویش را در جهت دور شدن از تفسیر به رای به کار برده اند. این افراط و تفریط ها ریشه در مبانی و نگرش تفسیری عارفان دارد و ضرورت طرح و نقد این مبانی را روشن می گرداند. این جریان و رویکرد تفسیری بر اساس مبانی ویژه ای ارائه شده که عبارتند از مبانی زبان شناسی، هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی. تاویل اساسی ترین محور در تفاسیر عرفانی قرن ششم و هفتم است که در برخی تفاسیر مانند کشف الاسرار و تاویلات النجمیه، ضمن توجه به ظاهر آیات، ضوابط تاویل رعایت شده است به طوری که می توان آنها را در شمار تفاسیر قابل اعتماد محسوب کرد. ولی در برخی دیگر مانند تفسیر عرائس البیان و تفسیر القرآن الکریم، بیشتر تاویلات صرفا ذوقی و به منظور تحکیم مبانی تصوف و یا تایید نظریه وحدت وجود بیان شده است.
احمد الهی نژاد محسن میرباقری
شالوده¬ی دعاهای امام سجاد (ع) را که خود قرآن ناطق و سخنانش ترجمان کلام وحی است، غالباً تفسیر و تبیین آموزه¬ها¬ی قرآنی، روایی و سنّت نبوی تشکیل می¬دهد. کمتر عبارتی در دعاهای آن حضرت یافت می¬شود که با آیه¬ای از قرآن و یا حدیثی از معصومین (ع) ارتباط و پیوند نداشته باشد. از آنجا که در عصر امام سجاد (ع) استبداد و اختناق شدیدی بر جامعه حاکم بود و حاکمان ستمگر اموی، امام (ع) را خانه نشین کرده بودند و اجازه نمی دادند مردم خدمت آن حضرت برسند و به طور مستقیم از وجود مقدس ایشان بهره گیرند، لذا حضرت سجاد (ع) در قالب دعا و نیایش بسیاری از معارف و آموزه های قرآن را برای پیروان خود بیان نمود. در پژوهش حاضر، پس از ارائه¬ی کلیات، ابتدا موضوع جهاد و مرابطه و مرزداری در اسلام مورد بررسی قرار گرفته و به دنبال آن به تحلیل مضامین دعای مرزداران امام سجاد(ع) پرداخته شده و آیات و روایاتی که از نظر لفظ و یا معنی با متن دعا منطبق و همسو هستند در پایان هر فراز از دعا ذکر شده است. امام (ع) در موارد بسیاری از فرازهای دعا، بطور مستقیم و یا ضمنی از مفاهیم و آموزه های قرآن کریم بهره گرفته و به تبیین و تفسیر آیات مربوط به دفاع و جهاد پرداخته است. درخواست های امام سجاد (ع) در دعای مرزداران همان درخواست ها و مفاهیم آیات قرآن کریم است.آن حضرت با تکیه بر معارف و آموزه های قرآن کریم و سنت نبوی، آیین دفاع و جهاد در اسلام را بیان داشته و ویژگی های مجاهدین و مرزداران اسلام را به پیروان خود آموخته و به این وسیله آنان را به امر دفاع و نگهبانی از مرزهای اسلام فرا خوانده است. از مضامین متن دعا چنین استنباط می¬گردد که مرزداران اسلام در طول همه¬ی اعصار مشمول این دعای شریف قرار می¬گیرند.
احمد الهی نژاد محسن میرباقری
شالوده¬ی دعاهای امام سجاد (ع) را که خود قرآن ناطق و سخنانش ترجمان کلام وحی است، غالباً تفسیر و تبیین آموزه¬ها¬ی قرآنی، روایی و سنّت نبوی تشکیل می¬دهد. کمتر عبارتی در دعاهای آن حضرت یافت می¬شود که با آیه¬ای از قرآن و یا حدیثی از معصومین (ع) ارتباط و پیوند نداشته باشد. از آنجا که در عصر امام سجاد (ع) استبداد و اختناق شدیدی بر جامعه حاکم بود و حاکمان ستمگر اموی، امام (ع) را خانه نشین کرده بودند و اجازه نمی دادند مردم خدمت آن حضرت برسند و به طور مستقیم از وجود مقدس ایشان بهره گیرند، لذا حضرت سجاد (ع) در قالب دعا و نیایش بسیاری از معارف و آموزه های قرآن را برای پیروان خود بیان نمود. در پژوهش حاضر، پس از ارائه¬ی کلیات، ابتدا موضوع جهاد و مرابطه و مرزداری در اسلام مورد بررسی قرار گرفته و به دنبال آن به تحلیل مضامین دعای مرزداران امام سجاد(ع) پرداخته شده و آیات و روایاتی که از نظر لفظ و یا معنی با متن دعا منطبق و همسو هستند در پایان هر فراز از دعا ذکر شده است. امام (ع) در موارد بسیاری از فرازهای دعا، بطور مستقیم و یا ضمنی از مفاهیم و آموزه های قرآن کریم بهره گرفته و به تبیین و تفسیر آیات مربوط به دفاع و جهاد پرداخته است. درخواست های امام سجاد (ع) در دعای مرزداران همان درخواست ها و مفاهیم آیات قرآن کریم است.آن حضرت با تکیه بر معارف و آموزه های قرآن کریم و سنت نبوی، آیین دفاع و جهاد در اسلام را بیان داشته و ویژگی های مجاهدین و مرزداران اسلام را به پیروان خود آموخته و به این وسیله آنان را به امر دفاع و نگهبانی از مرزهای اسلام فرا خوانده است. از مضامین متن دعا چنین استنباط می¬گردد که مرزداران اسلام در طول همه¬ی اعصار مشمول این دعای شریف قرار می¬گیرند.
عاطفه دژپسند بنه ساعت بک زهرا کاشانیها
چکیده رزق و روزی همان عطا وبخشش پی درپی و همیشگی ازجانب خداونـد سبحان اسـت که ازآن نفع برده می شود، خواه مادی باشد خواه معنوی. رزق و روزی ازجمله مسائل مهمی است که خداوند متعال که تنها رازق هستی است درآیات متعددی ازقرآن کریم به این مسأله اشاره فرموده و بعد از بیان آفرینش پدیده های عالم، مسأله رزق مطرح گردیده است. کسب روزی حلال یکی از اساسی ترین مسائل پیش روی بشر است که تأثیرمستقیم وغیرمستقیم بسزایی درسرنوشت دنیا وآخرت انسان دارد. بنابراین اهمیت وضرورت پرداختن به این موضوع از آن جهت است که مال حرام پیوسته در روح وروان آدمی تأثیرمی گذارد، بنابراین افرادی که نمی خواهند به حرام خواری آلوده شوند باید عوامل وزمینه های گرفتاری درمال حرام رابشناسد. هدف از این پژوهش بیان مواردی ازآیات و روایات است که دیدگاه اسلام را درمورد اهمیت رزق حلال مشخص می کند و نیز پرداختن به این نکته مهم که حکمت تفاوت روزی انسان ها در چیست و چه عواملی در گشایش وتنگی روزی انسان می تواند موثر باشد. ازجمله نتایج مهم این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که باتوجه به این که فقط خداوند رزاق است، وروزی انسان ها را تضمین کرده است اما این مغایرتی با تحریض به تلاش و تدبیر برای جلب رزق ندارد؛ و تلاش و تدبیر اختیاری انسان، به خواست حضرت حق درجریان روزی وی دخیل است. و هم چنین رسیدن به این اصل مهم که متفاوت بودن روزی انسان ها برحکمت هایی مبتنی است که ازجمله این حکمت ها: آزمایش انسـان ها، مصلحت آفریدگان، مجازات دنیوی و... می باشد. روش نگارش در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده است. کلید واژه ها: رزق، حلال، حرام ، گشایش روزی، تنگی روزی
محمد جواد بختیاری زهرا کاشانیها
«زیارت جامعه کبیره» هم از همان آموزه های توحیدی است که توأم با «توحید»، «امامت» را هم بیان می نماید که این خود نشان از ارتباط و پیوستگی «توحید» و «امامت» است که در مقابل آن، برخی از افرادی که در معرفت ائمه: راه اعتدال نپیموده اند در تلاشند تا انفصال بین این دو مهم را در قالب غلو در این متن زیارتی مطرح کنند و حتی سعی دارند که «توحید» و «امامت» را در مقابل هم قرار دهند، به گونه ای که «امامت» را به صورت مستقل و در حد الوهیت دانسته اند. در حالی که احادیث ائمه معصومین:درباره «توحید»، مُعرِّف اُلوهیت، یکتایی، خالقیت، مدبّر بودن، مالکیت و ولایت خداوند، بر تمام هستی می باشد. هر چند تا کنون شروح بسیاری بر این زیارت نامه نگاشته شده است، ولی هدف از این پژوهش رد شبهه ی غلو آمیز بودن متن زیارت جامعه کبیره است که تلاش شده است با توجه به عبارات خود متن زیارت جامعه کبیره ثابت شود که اولویت با توحید بوده و هیچ یک از شئون ائمه: به صورت مستقل و بدون اذن الهی مد نظر نمی باشد. و عدم وجود هرگونه غلو در این زیارت و بلکه ارتباط و پیوستگی بین توحید و امامت در آن ثابت گردید. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی است و در آن به روش توصیفی و تحلیل محتوا، با توجه به آیات قرآن کریم و متن زیارتی جامعه و احادیث ائمه:به بیان عبارات توحیدی و پاسخ به شبهات پرداخته شده است.
منیزه رزمی علی اکبر شایسته نژاد
امید، مدار تسلی انسان و نقطه اتکای بشریت است. بدون امید، زندگی با مرگ یکسان است. هر آیه و حتی هر واژه قرآن، این معجزه جاودان، در دل های خسته و ناامید انقلابی از شور و امید به پا می کند. در این نوشتاربه روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از آیات و روایات به تبیین آیاتی از این کلام پر مهر و عطوفت پرداخته شده است که تیرگی ناامیدی ها را از دل ها شسته، نور امید و نشاط و تحرک را بر صحنه زندگی انسان های دورمانده از اصل خویش می تاباند. هدف از این پژوهش تقویت روحیه انسان-ها، خصوصاً جوانان برای بنای جامعه ای موفق، مستقل و پرتلاش است. ارتباط سازنده با خدا و خلق خدا، توجه به جهان آخرت، مثبت اندیشی و الگوپذیری از اسوه های قرآنی از امیدبخش ترین عوامل یاد شده در قرآن برای ایجاد و تقویت روحیه امید می باشند.
فاطمه نفری قلعه زهرا کاشانیها
هدف از این نوشتار، آشنایی با الگوی اقتصادی پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) است که قول و فعل و تقریر ایشان، عِدل و همتای قرآن است و نشأت گرفته از حقیقت وحی الهی است. آثار پژوهشی فراوانی در زمینه سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) تهیّه و گردآوری شده است ولی در اکثر این تألیفات، سیره های سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، عبادی و اقتصادی به صورت به هم آمیخته بررسی شده است. در پژوهش هایی نیز که موضوع آن ها، سیره اقتصادی می باشد، یک موضوع خاص، مانند اسراف به تفصیل بررسی شده است. در پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای (اسنادی) انجام گرفته است، در کنار بیان سیره پیامبر (ص) و ائمه (ع)، با نگرش اقتصادی به بررسی اصول اعتقادی در آیات اقتصادی قرآن کریم و مجموعه قوانین از نظر قرآن پرداخته شده و پس از معرفی برخی بایدها و نبایدهای اقتصادی، سعی شده تعدادی از الگوهای اقتصادی قرآنی معرفی شود و نهایتاً به تغذیه در قرآن و تأثیر و تأثّر آن بر انسان اشاره شده است. داشتن شغل در هر موقعیتی از زندگی، تشویق به کار، تلاش برای کسب حلال، ترویج ساده زیستی و پرهیز از رفاه طلبی و اَشرافی گری در عین داشتن درآمدهای بالا، اشتغال زایی و فقرزدایی، رفع تبعیض و توزیع مساوی درآمد بیتالمال و تأکید بر لزوم بهره وری همسان مردم از اموال عمومی، مبارزه با امتیازخواهی، مصادره ثروت های نامشروع، تأمین نیازهای اولیّه جامعه و کنترل بازار، تعدادی از مصادیق مهمّ سیره این بزرگواران می باشد. ره آورد اصلی این تحقیق، تجمیع مبانی و اصول اقتصادی سیره معصومین (ع) همراه با توصیه های ایشان در این زمینه می باشد تا با پرهیز از نگاه موضوعی بر روی یک یا چند مسأله خاص اقتصادی، بتوان افق جامع تری از سیره معصومین (ع) در زمینه اقتصاد گشود و با جامع نگری اقتصادی از افراط و تفریط موضوعی پرهیز نمود.
زهرا علیپور زهرا کاشانیها
اعلامیه حقوق بشر حاصل آرای فلاسفه غربی پس از رنسانس و همچنین حاصل فکر کسانی است که در پی برقراری صلح جهانی پس از جنگ جهانی بوده اند. اینان در حقیقت با ریشه یابی علل جنگ های بشری خواسته اند بنیان های نظری صلح را طی این اعلامیه پی ریزی کنند و آن را بر اساس انسان شناسی خود که اومانیسم است قرار داده اند؛ و اما امام سجاد(ع) حدود چهارده قرن پیش به بیان حقوق خصوصی، عمومی، سیاسی و اجتماعی انسان پرداخته است. نوشتار حاضر بر آن است؛ تا با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی به مقایسه و تطبیق اعلامیه جهانی حقوق بشر و رساله حقوق امام پرداخته؛ نقاط افتراق و اشتراک موجود را مورد بررسی قرارداده و این نتایج حاصل شده: مکاتب غربی علی رغم اینکه به وضع و ترویج اصطلاح حقوق بشر پرداخته اند