نام پژوهشگر: محمد رضا شادرو
مرضیه جدایییان اردشیر انتظاری
موضوع پژوهش حاضر بررسی نحوه بازنمایی فرهنگ کار در کتابهای تالیف شده داستانی کودکان (12-7 سال) در سالهای 1380 - 1385 است، که با هدف توصیف میزان و چگونگی بازنمائی مفهوم فرهنگ کار در این کتب به اجرا درآمده است. رویکردهای نظری در رابطه با کار و ارزش ها و نگرش های معطوف به کار، در دو دسته کلی، رویکردهای متاثر از عوامل درونی و عوامل بیرونی خلاصه می شوند.سئوالاتی که در در داستانهای تألیف شده برای گروه سنی 12-7 سال که در سالهای 1380-1385 منتشر شده است، تا چه اندازه مضامین مربوط به کار، فرهنگ کار ، انواع مشاغل کار، مولفه های ارزشها و رویه های کار ، نگرش مثبت، منفی و خنثی نسبت به کار، به سطح شناختی کار (شناخت ها، باورها، اطلاعات، آگاهیها، حقایق و . . .)، مضامین کاری توام با احساس و زیبایی شناسی، نسبت ارجاعات مستقیم و غیر مستقیم به مقوله کار پرداخته اند؟ بازنمایی فرهنگ کار در این پژوهش با استفاده از مقولات پنج گانه «مفهوم کار»، «معرفی کار یا انواع مشاغل»، «ارزشها و رویه های کار» ، «انواع نگرشها نسبت به کار» و «چگونگی بیان محتوی» مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. این مطالعه از زمره مطالعات اسنادی است که با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و پرسشنامه معکوس به اجرا درآمده است. کلیه کتابهای تالیف شده داستانی کودکان ( 12-7سال) در سالهای 1380-1385 که در ایران منتشر شده است، جمعیت آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دهند. نتایج نشان می دهد که در مجموعه این کتابها 992 واحد ثبت به طور مستقیم یا غیرمستقیم دلالت بر مقوله های پنج گانه تحقیق دارد. از بین مقولات پنج گانه بیشترین تاکید بر مقوله «مفهوم کار» بوده که بیش از 50 % از واحدهای ثبت به این مقوله اختصاص دارد. مقوله «ارزشها و رویه های کار» با 27/21 % و مقوله «معرفی کار یا انواع مشاغل» نیز با 95/18%، «انواع نگرشها نسبت به کار» با 02/2 % و «چگونگی بیان محتوی» با 51/1 % در مراتب بعد قرار دارند. همچنین از کل واحدهای ثبت، 8/66% از واحدهای ثبت دربرگیرنده ارجاعات غیر مستقیم نسبت به کار و 2/33% نیز دربرگیرنده ارجاعات مستقیم نسبت به کار بوده اند.
انسیه لقمانی محمد رضا شادرو
این تحقیق به چگونگی حضور زنان در رمان های نوشته شده در بین سال های 1340 تا 1384 پرداخته است. در این رابطه مسئله اصلی این تحقیق این است که: «هویت زن ایرانی در رمان های مورد بررسی چه ترکیبی از سنتی و مدرن دارد و تحولات آن از دهه 40 تا 80 چگونه است؟». بدین ترتیب هدف اصلی این تحقیق «بررسی هویت فردی و اجتماعی زن در رمان های پارسی طی سالهای 1380-1340» است. از آن جایی که این تحقیق به دنبال شناخت ذهنیت ها و پیام های خاص متن رمان ها بوده و کمیت مطالب اهمیت چندانی در تحقیق نداشته، از روش تحقیق محتوای کیفی برای بررسی رمان ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق تمامی رمان های نوشته شده در بازه زمانی 1340 تا 1380است و نمونه آماری از میان رمان هایی که موضوع اصلی داستان زنانه، شخصیت اصلی زن .....
زهرا انتظاری محمد رضا شادرو
در پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات بنیادی است، به منظور سنجش روابط میان متغیر های مطرح شده در چارچوب نظری از روش پیمایش و برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از ابزار «پرسشنامه» استفاده شده است. در مورد نحوه ی اجرای آن نیز، تکمیل پرسشنامه به روش «رویارویی»، انجام شده است. جمعیت آماری این پژوهش را دانشجویان دختر دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی که در هنگام اجرای تحقیق ثبت نام کرده و مشغول به تحصیل هستند، تشکیل می دهند. این تعداد شامل 2100 نفر دانشجوی کارشناسی و 350 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد است. در این پژوهش نمونه گیری از نوع احتمالی و به روش طبقاتی نامتناسب با درصد های یکسان انجام شده است. نمونه گیری طبقاتی نامتناسب برای مقایسه ی دو طبقه بر اساس تحلیل نظری پژوهشگر کاربرد دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان تمام متغیر های مستقل تحقیق بیشترین میزان همبستگی در سطح معناداری 99% میان نوع انگیزه فرد از مصرف و میزان مصرف تظاهری او وجود دارد. همچنین فرضیه ی رابطه ی میان نوع انگیزه ی فرد از مصرف و وضع تأهل و محل سکونت او اثبات شد. از جمله مهمترین دستاورد پژوهش حاضر به ارتباط میان هویت و مصرف مربوط می شود. در واقع وقتی شالوده های سنتی هویت اهمیت اولیه ی خود را از دست می دهند، الگو های مصرف به ابزار های اساسی در فرآیند برساختن هویت تبدیل می شوند. این الگوهای مصرف، افراد را به سمت هویت های فردی سوق می دهد، بنابراین تأکید بر هویت فردی و فردی شدن ویژگی نو ظهور سبک زندگی نسل جوان در جامعه ی در حال گذار ما است. در واقع هم اکنون جوانان در مواجهه با بحرانهای هویتی که پیش روی آنان قرار دارد، پاسخ های فردی به شرایط و موقعیتی ها می دهد.
حسین محمدزاده محمد رضا شادرو
درچند دهه اخیر قوم گرایی عامل بی ثباتی، درگیری و بحران در مناطق گوناگون جهان بوده است. در تاریخ معاصرایران نیز هر از گاهی شاهد بروز و ظهور قوم گرایی و مشکلات ناشی از آن در میان اقوام ایرانی و از جمله کردها بوده ایم. هدف از پژوهشی که برای نوشتن این گزارش به انجام رسیده تعیین عوامل مرتبط با قوم گرایی سیاسی در میان کرد های ایران بوده است. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی بوده که سه مجموعه متغیرهای تفکیک،تبعیض و تفهیم مرتبط با قوم گرایی را در بر می گیرد. به عبارت روشن تر، کوشیده ایم معلوم کنیم که آیا نوع مذهب فرد(شیعه،سنی،یارسان) گویش فرد(کرمانجی،سورانی،اورامی،کلهر) نوع رسانه جمعی مورد استفاده فرد(قومی، غیر قومی) نوع احساس تبعیض فرد(سیاسی، فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی) و محل پرورش فرد(شهر،روستا) با نوع و میزان قوم گرایی او(سیاسی، فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی) رابطه دارد؟ تحقیق از نوع تحقیقات پهنانگر،مقطعی و کاربردی است و در آن از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه رویارو استفاده شده است. جمعیت آماری شامل کلیه مردان 18 تا 65 سال در استان های کردستان،آذربایجان غربی،کرمانشاه و ایلام بوده است. از این جمعیت با روش نمونه گیری احتمالی 800 نفر انتخاب شده و به سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند. نتایج تحقیق نشان داده است که میان نوع گویش،نوع مذهب،نوع احساس تبعیض و نیز نوع رسانه جمعی مورد استفاده فرد با نوع قوم گرایی او رابطه معناداری وجود دارد،اما بین محل پرورش فرد و نوع قوم گرایی او رابطه ای معناداری مشاهده نشد. در واقع این نتایج نشان داد که قوم گرایی پدیده ای چند عاملی است ، نقش فرهنگ و سیاست در آن بر جسته است و در عین حال این قوم گرایی دارای گسست است. اجرای عدالت و رفع نابرابری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی - اجتماعی،بازبینی فرایند گردش نخبگان قومی ومشارکت دادن بیشتر آنان در مدیریت کشور، می تواند آسیب های ناشی از قوم گرایی سیاسی را کاهش دهد.
نیلوفر مسجدی زاده محمد رضا شادرو
پژوهش حاضر به بررسیِ مقایسه ای ادبیات داستانی انتقادی در آستانه ی انقلاب مشروطه(1250-1285) و آستانه ی انقلاب اسلامی(1340-1357) بر مبنای نحوه ی نشان دادن استبداد، استعمار و مبارزه با آن ها می پردازد. به علاوه در این پژوهش تبیین تاریخی و جامعه-شناختی دلایل دگرگونی نشان دادن استبداد، استعمار و مبارزه در آثار داستانی از آستانه ی مشروطه تا آستانه ی انقلاب مورد توجه قرار گرفته است.
آرمین حامدی نژاد محمد رضا شادرو
این تحقیق در راستای جامعه شناسی تاریخی شعر فارسی انجام شده است و در آن تلاش شده رابطه ی میان تحولات اجتماعی و سیاسی و دگرگونی محتوایی شعر فارسی در سالهای 1285 تا 1320 بررسی و مشخص شود. این تحقیق شامل دو بخش توصیفی و تبیینی است. در بخش توصیفی به دنبال آن بودیم که توصیف جامع و دقیقی از فضای محتوایی و درونمایه های اصلی شعر و روحیات شاعران در ادوار مشروطه و پهلوی اول ارائه دهیم و در نهایت با مقایسه ی این دو دوره دگرگونی به وقوع پیوسته در حوزه ی محتوایی شعر فارسی را مشخص کنیم. در بخش تبیینی سوال اصلی تحقیق این بوده است که چگونه میتوان با استفاده از نظریات جامعه شناختی و بهره گرفتن از شواهد تاریخی این دگرگونی به وقوع پیوسته در شعر فارسی را از منظری جامعه شناختی تبیین نمود.