نام پژوهشگر: فرناز ناظر زاده کرمانی
ندا ورزنده قشلاق فرناز ناظر زاده کرمانی
چکیده مقوله ی فرهنگ و مطالعات فرهنگی از موارد اجتناب ناپذیری است که همواره در طول تاریخ اجتماعی جوامع بشری، مورد توجه قرار گرفته است و به ویژه در دهه های اخیر متفکرین و اندیشمندان علوم اجتماعی در کشورهای مختلف با طرح و ارائه ی نظریات گوناگون، پیرامون ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، تأثیر فرهنگ و مقولات فرهنگی بر شئونات مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد را به تصویر کشیده اند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ساختار دانشگاه در سبک زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد و دولتی با تاکید بر مصرف فرهنگی می پردازد. مورد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال ودانشگده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می باشد. پژوهش حاضر درجستجوی آن است که به بررسی دو ساختار متفاوت دانشگاهی در سطوح ساختار اداری ، ساختار علمی، ساختار فیزیکی و ساختار فرهنگی پرداخته و تاثیر آن را بر سبک زندگی دانشجویان دانشگاه دولتی و آزاد بررسی نماید و برای رسیدن به این هدف از دیدگاه های ساختارگرایی کارکردی پارسنز ودیدگاه های آنتونی گیدنز و پیر بوردیو استفاده شده است. "سبک زندگی " نماد و نشانه ای اجتماعی بشمار می رود که از طریق ابعاد " هنجارهای مصرفی " (پوشش و غیره ) ، " انتخاب نحوه گذراندن اوقات فراغت" و " مصرف کالای فرهنگی" بیان شدنی است. که از دیدگاه صاحب نظران سبک زندگی در چرایی و چگونگی انتخاب این ابعاد معنادار از نظر فرهنگی و اجتماعی بهره جسته ایم. روش: این پژوهش مبتنی بر روش مطالعه پیمایشی است. و اطلاعات لازم بوسیله ابزار پرسشنامه از میان دانشجویان دانشگاه های تهران و آزاد اسلامی واحد تهران شمال جمع آوری شده است حجم نمونه این تحقیق 400 نفر است که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت و از روش مقایسه میانگین دو جامعه (تحلیل آماری پارامتری) و آزمون t (تحلیل آماری غیرپارامتری) به مقایسه میانگین دو جامعه آماری پرداخته شد. نتایج: یافته ها نشان می دهد بطور کلی رابطه ساختار ها بر روی سطوح مختلف سبک زندگی رابطه معناداری است. در مقایسه بین دانشجویان دولتی و آزاد می توان گفت تاثیر ساختار دولتی بر سبک زندگی بویژه سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی دانشجویان بیشتر است. درحالیکه نقش و تاثیر دانشگاه آزاد در همین مورد کمتر است. تفاوت در ساختار دانشگاه رابطه ی معنا داری با سبک زندگی دارد. واژگان کلیدی: ساختار اجتماعی، سبک زندگی، هنجارهای مصرفی، اوقات فراغت و مصرف کالای فرهنگی.
مریم جلادتی فرناز ناظر زاده کرمانی
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی رابطه ی بین قوانین نیروی انتظامی در طرح امنیت اخلاقی و دینداری انجام شده است.بدین منظور برای اندازه گیری و بررسی تاثیر قوانین نیروی انتظامی بر دینداری از نظریات کنترل اجتماعی هیرشی،بازدارندگی اجتماعی و امنیت اجتماعی در چارچوب نظری استفاده شده است.همچنین برای سنجش دینداری از نظریه گلاک و استارک استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش ،روش پیمایش است و بر اساس ابزار پرسش نامه،داده ها و اطلاعات مربوط به جامعه ی آماری گردآوری شده است.روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد.بدین صورت که از مناطق 22 گانه ی تهران از 3 بخش شمال،مرکز و جنوب سه منطقه ی 1 و 6 و 15 با توجه به وجود پایگاه های نیروی انتظامی در طرح امنیت اخلاقی در این مناطق،انتخاب شده اند.حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 322 نفر تعیین شده که در دو گروه 161 نفری از پاسخگویان تقسیم شده است.گروه اول شامل پاسخگویانی است که مشمول قانون امنیت اخلاقی شده اند،و گروه دوم کسانی که مشمول این قانون نشده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که :بین متغیر وابسته ی دینداری و متغیر مستقل اجرای قانون امنیت اخلاقی همبستگی وجود دارد.و در گروه کسانی که مشمول قانون امنیت اخلاقی شده اند،همبستگی بین متغیر دینداری و اجرای قانون ضعیف تر از گروهی است که مشمول این قانون نشده اند. در آزمون آماری نیز نتایج نشان داد که بین دینداری دو گروه تفاوت معنی دار ضعیفی وجود دارد.به این معنی که با اجرای این قانون تفاوت در دینداری افراد صورت نمی گیرد و هم چنین مشاهده شد که دینداری گروهی که توسط گشت ارشاد مورد برخورد قرار گرفته اند،کمتر از گروهی است که با گشت ارشاد برخورد نداشته اند.