نام پژوهشگر: علی داداللهی سهراب
مهناز جلیلیان علی داداللهی سهراب
چکیده در این تحقیق غلظت جیوه کل در بافت های عضله، اسکلت خارجی و هپاتوپانکراس میگوی سفید (metapanaeus affinis) و همچنین رسوبات منطقه خور موسی اندازه گیری شد. نمونه های میگو توسط تور ترال کف و نمونه های رسوب توسط گرب ون وین در فصل زمستان سال 87 و نیز تابستان 88 از 5 ایستگاه (خورهای جعفری، احمدی، غنام، غزاله و دورق) از این منطقه برداشت شد. جهت تعیین غلظت جیوه، نمونه ها پس از آماده سازی و خشک شدن هضم شدند. غلظت جیوه در رسوب و بافت های میگو با استفاده از اسپکترومتری جذب اتمی unicam مدل 919، به روش بخار سرد اندازه گیری شد. در این مطالعه، بیشترین غلظت جیوه در بافت های مختلف میگو و همچنین رسوبات منطقه مورد مطالعه در خور جعفری بدست آمد (p<0.05)، احتمالاً به این علت که خور جعفری در مجاورت مجتمع پتروشیمی بندر امام قرار دارد و میزان بسیار زیادی از پساب های این صنایع که حاوی جیوه نیز می باشد به این خور می ریزد. اما نتایج آماری اختلاف معنی داری را بین خورهای دیگر نشان نداد. بافت هپاتوپانکراس میگو بیشترین میزان جیوه را دارا بود. روند غلظت جیوه در بافت های مختلف میگو در طی دو فصل زمستان و تابستان بدین شکل بود: هپاتوپانکراس>اسکلت خارجی>عضله. در این مطالعه میزان جیوه موجود در بافت عضله میگوی metapenaeus affinis که در تغذیه انسان نقش مهمی دارد مورد اندازه گیری قرار گرفت و برای اطمینان از سلامت مصرف آن، با استانداردهایی نظیر سازمان بهداشت جهانی (who)، سازمان خواروبار جهانی (fao)، وزارت کشاورزی-شیلات و غذای انگلستان (ukmaff) و اداره کل غذا و داروی آمریکا (usfda) مورد مقایسه قرار گرفت. در این مطالعه میانگین غلظت جیوه در بافت عضله میگو در خوریات جعفری و احمدی بالاتر از استاندارد ukmaff، اما کمتر از استانداردهای دیگر به دست آمد. غلظت جیوه در خورهای دیگر کمتر از استانداردهای جهانی بدست آمد. نمودارهای رگرسیون و آنالیزهای anova به منظور بررسی مقایسه میزان تجمع زیستی جیوه در خورهای مختلف در بافت های مختلف میگوی مورد مطالعه استفاده شدند. در این تحقیق همچنین رابطه بین تغییرات غلظت جیوه در رسوبات و غلظت جیوه در بافت های میگوی سفید مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دادند که با کاهش غلظت جیوه در رسوبات خورهای مختلف، از مقدار آن در بافت های میگو نیز کاسته شده است.
روزبه میرزا علی داداللهی سهراب
هیدروکربن های آروماتیک حلقوی (pahs) آلاینده هایی هستندکه به جهت پایداری و مقاوت در اکوسیتم های دریایی، و دارا بودن اثرات شدید و طولانی مدت بروی موجودات دریایی بیشترین نگرانی را به خود اختصاص داده اند. دراین تحقیق غلظت و منشاء 14 ترکیب pahs در آب دریا، رسوبات و صدف صخره ایsaccostrea cucullata در سواحل استان بوشهر در طی دو فصل مورد بررسی قرارگرفت. . نمونه های آب دریا، رسوب و صدف از 4 ایستگاه گناوه، بوشهر، دیر و نایبند جمع آوری و بروی یخ به آزمایشگاه مرکز مطالعات و پژوهش های خلیج فارس انتقال و تا زمان انجام آنالیز در دمای 20- نگه داری شدند. نتایج نشان داد که غلظت ترکیبات pahs در نمونه های آب در مناطق بین جزرومدی استان بوشهر در مقایسه با دیگر مناطق خلیج فارس و سایر نقاط جهان بسیار پایین است. در میان ایستگاه های مورد مطالعه، بیشترین غلظت ترکیبات pahs در رسوبات و صدف های ایستگاه های گناوه و بوشهرمشاهده شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که منشاء ورودی ترکیبات pahs در آب های ساحلی استان بوشهر از هر دو منشاء نفتی (پتروژنیک) و سوختی ( پایرولیتیک) با غالبیت ترکیبات نفتی است. ارتباط مستقیم و معنی دار بین مجموع غلظت ترکیبات pahs بین رسوب و صدف، همراه با توانایی این گونه صدف ها در تجمع pahs نشان داد که این گونه موجود مناسبی جهت پایش زیستی ترکیبات pahs در این مناطق است.