نام پژوهشگر: سلطان علی کاظمی
مینو نام آوری سلطان علی کاظمی
پژوهش به دنبال رابطه باورهای مذهبی با سلامت روان و میزان پرخاشگری در دانش آموزان دختر متوسطه شهر شیراز بود. 210 نفر دانش آموز دختر، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، انتخاب شدند و سپس داده ها به وسیله پرسشنامه های سلامت عمومی (ghq- 28)، مقیاس خودسنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی، 1376) و پرسشنامه پرخاشگری (aq) (باس و پری 1992) جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین باورهای مذهبی و سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد (17/0- = r). باورهای مذهبی با نشانگان افسردگی دارای رابطه معکوس معنادار بود. بین باورهای مذهبی و ابعاد پرخاشگری رابطه معنادار معکوس وجود دارد (01/ p< 35/0-= r) ولی باورهای مذهبی با پرخاشگری کلامی رابطه معناداری نداشته است. بین میزان پرخاشگری و ابعاد سلامت روانی کلی در دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان و پیش دانشگاهی تفاوت معنادار دیده نشد. 16% از واریانس متغیر پرخاشگری توسط باورهای مذهبی و سلامت روان قابل پیش بینی است. بین سلامت روان و ابعاد آن در دانش آموزان دختر دبیرستانی با دختران پیش دانشگاهی تفاوت معناداری وجود نداشت. ولی باورهای مذهبی با پرخاشگری در دانش آموزان دختر دبیرستانی (05/ p< 28/0-= r) و دختر پیش دانشگاهی (01/ p< 33/0-= r) همبستگی معناداری نشان داده است. تفاوت معناداری بین میزان همبستگی باورهای مذهبی و پرخاشگری در دو گروه دختران دبیرستانی و پیش دانشگاهی وجود نداشت.
اعظم پارسایی سلطان علی کاظمی
پژوهش حاضر به دنبال تعیین سبک های شناختی یادگیری دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی و مقایسه بین این دانش آموزان می باشد.این پژوهش از نوع مقایسه ای می باشد.جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر شیراز بود با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 170 نفر دانش آموز دبیرستانی و هنرستانی انتخاب شد که شامل 84نفر دانش آموز هنرستانی و 86 نفر دانش آموزدبیرستانی بود.پرسشنامه سبک های یادگیری کلب (12 سوال) که در بر گیرنده چهار سبک یادگیری با نام های همگرا،واگرا،جذب کننده و انطباق یابنده بود اجرا شد.نتایج نشان داد که سبک های یادگیری دبیرستانی ها بیشتر واگرا و در هنرستانی ها بیشتر انطباق یابنده بود.همچنین نتایج محور عمودی(عینی /انتزاعی) و افقی (فعال /تاملی) نشان داد که سبک یادگیری دبیرستانی ها بیشتر انتزاعی و سبک یادگیری هنرستانی ها فعال گرا است.دانش آموزان هنرستانی با عملکرد پایین از سبک واگرا اما دانش آموزان با عملکرد بالا از سبک همگرا استفاده کرده بودند.دانش آموزان دبیرستانی با عملکرد بالا از سبک یادگیری جذب کننده و با عملکرد پایین از سبک یادگیری واگرا استفاده کرده بودند.همچنین دانش آموزان دبیرستانی و هنرستانی با عملکرد بالای تحصیلی فعال تر و انتزاعی تر هستند.
زهرا استخری سلطان علی کاظمی
چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه ی باورهای مذهبی ، امید به زندگی و کیفیت زندگی در بیماران سرطانی و غیر سرطانی شهر شیراز می باشد. به این منظور 30 نفر از بیماران سرطانی مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز به صورت تصادفی ساده انتخاب و سپس از بین بیماران مراجعه کننده به سایر بخشهای همین بیمارستان 30 نفر دیگر انتخاب و با توجه به متغیرهای سن ، جنس و تحصیلات همتا سازی گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سنجش نگرش مذهبی ، پرسش نامه امید اشنایدر و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که بین باورهای مذهبی بیماران سرطانی و غیر سرطانی تفاوت معنا دار وجود دارد همچنین بین امید به زندگی بیماران سرطانی و غیر سرطانی تفاوت معنا دار وجود دارد و بین کیفیت زندگی بیماران در دو گروه نیز تفاوت معنا دار وجود دارد اما بین باورهای مذهبی ، امید به زندگی و کیفیت زندگی بیماران در دو گروه بر اساس جنسیت و تحصیلات تفاوت معنا داری وجود ندارد. کلید واژه ها : باورهای مذهبی ، امید به زندگی ، کیفیت زندگی
ایوب زاجری میمندی سلطان علی کاظمی
چکیده هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری و مولفه های آن (عاطفی،اجتماعی ،آموزشی) در دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر شیراز بود. طرح پژوهشی به صورت آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود .دانش آموزان پسر اول متوسطه دبیرستان فارابی ناحیه ی یک آموزش و پرورش شهر شیراز ،که 8 کلاس بودند جامعه آماری را تشکیل دادند.این 8 کلاس به شکل تصادفی ،به دو گروه،کنترل(4 کلاس) و آزمایشی (4 کلاس) تقسیم شدند. از هر دو گروه پیش آزمون (پرسشنامه سازگاری aiss)گرفته شد.آموزش مهارتهای زندگی به مدت 9 جلسه ی 90 دقیقه ای و بصورت هفته ای یکبار در گروه آزمایش اجرا شد ،و گروه کنترل این برنامه آموزشی را دریافت نکردند،سپس از هر دو گروه ،پس آزمون گرفته شد. داده ها مورد تحلیل آماری قرار گرفت ونتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری کلی و همچنین سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان پسر تأثیر معناداری داشت ،ولی بر سازگاری آموزشی دانش آموزان تأثیر معنادار نداشت.
عبدالرضا حکیمی سلطان علی کاظمی
چکیده هدف از پژوهش حاضر،ساخت وبررسی پایایی ،روایی و هنجاریابی آزمون سنجش توانایی خواندن و درک مطلب در مورد دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان فیروزآباد بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 90-89 در غالب 45 دبستان مشغول به تحصیل بودند و کلیه آنها شامل 458 نفر پسر و 464 نفر دختر به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل آزمون خواندن و درک مطلب که بر اساس توانایی ذهنی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی و از منابع غیردرسی ساخته شد تا بتواند توانایی واقعی دانش آموزان را در خواندن ودرک مطلب مشخص کند .این آزمون دارای 35 سوال چهارگزینه ای بود. پایایی آزمون از طریق آلفای کرنباخ 87/. = ? بدست آمد و روایی ملاکی از طریق همبستگی بین نمره های آزمون و دو درس انشا و بخوانیم انجام شد که در سطح 001/. معنادار بود. برای نرم یابی آزمون نمره های دانش آموزان به رتبه های درصدی و نمرات استاندارد z و نمره های مقیاسی هوشبهر با میانگین 100 و انحراف استاندارد 15 تبدیل شد .بین عملکرد دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد.
لاله اژدهاکش سلطان علی کاظمی
چکیده هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش واسطه گری کیفیت زندگی کاری در هوش معنوی و سلامت روان دبیران زن آموزش متوسطه ی شهر شیراز بود. بدین منظور 130 معلم با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین معلمان نواحی چهارگانه شیراز انتخاب شدند.در این تحقیق از پرسشنامه های هوش معنوی (عبدالله زاده،1387)،کیفیت زندگی کاری(قاسم زاده،1384)ومقیاس افسردگی،اضطراب و استرس (dass-42) (لاویبوند و لاویبوند،1995)استفاده شد.نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه سلسله مراتبی نشان د اد که54% از واریانس استرس،61% ازواریانس اضطراب و66% از واریانس افسردگی توسط متغیرهای هوش معنوی و کیفیت زندگی کاری قابل پیش بینی هستند.بر اساس مدل های مفروض با استفاده از آزمون آماری تحلیل مسیر مشخص شد که کیفیت زندگی کاری نقش واسطه گری معناداری را برای هوش معنوی و سلامت روان بازی می کند.
مرضیه زارع اسد ابادی سلطان علی کاظمی
هدف تبیین نقش واسطه گری خودکارآمدی بین متغیرهای سبک های یادگیری و انگیزش پیشرفت می باشد. جامعه ی تحقیق کلیه دختران دبیرستانی شهرستان ابرکوه می باشند. به منظور انجام این پژوهش 200 نفر از دانش آموزان دختر رشته ی انسانی شهرستان ابرکوه به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند.ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه سبک های یادگیری کلب(1985) و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1988) می باشد.به منظور تجزیه و تحلیل داده های خام از شیوه ی آماری تحلیل مسیر استفاده شد و داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل حاکی از آن بود که خودکارآمدی نقش واسطه گری معناداری برای متغیر سبک های یادگیری (همگرا و واگرا ) و متغیر انگیزش پیشرفت بازی می کند و سبک های یادگیری (جذب کننده و انطباق یابنده) با خودکارامدی و انگیزش پیشرفت رابطه معناداری ندارد.
حمیده دیانت آذرمیدخت رضایی
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و عزت نفس با خود کار آمدی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان زرین دشت انجام شد . روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بودجامعه تحقیق مورد نظر شامل تمامی معلمان مدارس دوره راهنمایی دخترانه شهرستان زرین دشت می باشد نمونه شامل 200 نفر معلم زن بصورت تصادفی خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند ، پرسشنامه ویژگهایی شخصیتی نئو ، عزت نفس کوپر اسمیت و خود کار آمدی شرر اجرا شد. نتایج نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی مقیاس روان نژندی ، دلپذیر بودن ، انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری با خود کار آمدی رابطه معنا داری وجود دارد . و نتایج رگرسیون نشان داد این ابعاد می توانند خودکارآمدی را پیش بینی نمایند. همچنین بین عزت نفس و خودکارآمدی رابطه معناداری وجود داشت. کلید واژه ها : ویژگیهای شخصیتی – عزت نفس – خود کار آمدی – معلمان زن
پوران محمدی سلطان علی کاظمی
چکیده : این تحقیق به دنبال تبیین اثر آموزش خودگردان برحل مساله و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان حساب نارسا بود. طرح تحقیق از نوع آزمایشی همراه با گروه کنترل و آزمایش بود که 27 نفر پسر و 23 نفر دختر حساب نارسا به طور تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 3 هفته در 12 جلسه 45 دقیقه ای از آموزش خودگردان بهره مند شدند و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند در ابتدا و انتهای آموزش از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه حل مساله هپنر و پترسن و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی یی یسن چن گرفته شد.و سپس با روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل آماری قرار گرفت نتایج نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد گروه آزمایش پس از آموزش برتری خود را در هر دو حوزه حل مساله و خودپنداره تحصیلی نشان دادند.
سید ابراهیم زارعی لادن معین
پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطه عزت نفس و مسئولیت پذیری با سازگاری اجتماعی در بین دانش آموزان متوسطه بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان (2600 نفر) پسر متوسطه شهر مرودشت بود که این تعداد در 13 دبیرستان در سال تحصیلی 92 -91 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای تعداد 5 دبیرستان پسرانه انتخاب و سپس از هر دبیرستان به صورت تصادفی 2 کلاس انتخاب گردید که حجم نمونه برابر با 260 نفر شد. داده ها از طریق مقیاسهای سنجش مسئولیت پذیری کالیفرنیا، سازگاری اجتماعی آزمون شخصیتی کالیفرنیا و عزت نفس کوپر اسمیت جمع اوری و سپس مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین عزت نفس، ابعاد آن و مسئولیت پذیری با سازگاری اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین عزت نفس کلی و عزت نفس اجتماعی نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای سازگاری اجتماعی بود.
هدا حسنی سیده مریم حسینی
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه ی "سلامت روان" و "رغبت" و " ویژگی شخصیتی"با سبک رانندگی رانندگان اتوبوس مسیر اصفهان- تهران بود. جامعه آماری ،کلیه رانندگان اتوبوس های بین شهری شهر اصفهان وگروه نمونه ،رانندگان اتوبوس مسیر اصفهان – تهران بودند که با شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق چهار پرسشنامه سلامت روان (ghq)، رغبت سنج هالند و ویژگی شخصیتی (neo) و سبک رانندگی (mdsi)، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت .پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود . با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به آزمون فرضیه ها و سوال مطرح شده پرداخته شد .یافته ها نشان دهنده رابطه ی معنی دار بین ابعاد سلامت روان ،تیپ شخصیتی و رغبت با ابعاد سبک های رانندگی بود.همچنین نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان نشان داد که در مجموع قدرت تبیین ابعاد سلامت روان ،تیپ شخصیتی و رغبت برای واریانس سبک های رانندگی مضطربانه%22،تجزیه ای %24،عصبانی%24،پرسرعت%19،صبورانه%24 و محتاطانه%26 می باشد و تنها در مورد سبک رانندگی تنش زدا و پرخطر هیچکدام از متغیرهای سلامت روان ،تیپ شخصیتی و رغبت قدرت پیش بینی معناداری نداشتند. کلید واژه ها: سلامت روان، رغبت ،ویژگی شخصیتی، سبک های رانندگی.
پگاه خلیل بند آذر دخت رضایی
the purpose of this study was to investigate the relationship between family functioning and marital adjustment humor couples are due to the nature and objectives of the research and application of methods for its implementation correlation was used. the study population consisted of all the couples in the city who uses random cluster sampling of 200 students were selected as sample. data from questionnaires, family functioning, marital humor is used to validate and their reliability has been confirmed. analysis of data obtained from a questionnaire is done at two levels: descriptive and inferential statistics. the descriptive statistics of statistics such as frequency, percentage, mean and sd has been used. inferential level pearson correlation and regression are used. the findings showed that the marital relationship between the family and the playful wit significant. there is a significant relationship between humor and performance families. also the family humor can be pre predict marital compatibility.
حمید بهبود نادره سهرابی
هدف از این پژوهش تبیین رابطه بین سبک های مدیریت و عدالت سازمانی با رضایت شغلی در بین هنرآموزان شاغل و رسمی زن و مرد آموزش و پرورش ناحیه یک شیراز می باشد. دراین پژوهش از نوع توصیفی و از روش همبستگی استفاده گردید . جامعه آماری این پژوهش 721 نفر هنرآموزان شاغل و رسمی زن و مرد آموزش و پرورش ناحیه یک شیراز، بوده که نمونه آماری 265 نفر انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شده است که همگی از روایی و پایایی معتبری برخوردار بوده اند.و در نهایت یافته های اجمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد بین عدالت سازمانی ومولفه های آن با رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود دارد، بین سبک رهبری با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد، عدالت سازمانی قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشد، و همچنین سبک های مدیریت (ضابطه مدار، رابطه مدار) قادر به پیش بینی رضایت شغلی می باشد.
علی صباحی گراغانی سلطان علی کاظمی
چکیده ندارد.
سمیه خدامی اصغر رضویه
چکیده ندارد.
سلطان علی کاظمی علی اکبر حسینی سروری
گروهی از مردم ایران عشایرند که بصورت قبیله ای و کوچ نشینی زندگی میکنند . شغ اصلی آنها دامداری و گاه کشاورزی است . عشایر از طریق تولید فراورده های دامی و صنایع دستی نقشی مهم در اقتصاد ملی ایفاء مینمایند . ساختار زندگی عشایر به گونه ای است که ویژه خود آنهااست . بنابراین بطورکلی از زندگی شهری و روستائی کاملا متمایز میباشد. این ویژه بودن، برنامه ریزی ویژه ای را می طلبد . آموزش و پرورش بعنوان یک نهاد رسمی میتواند در رشد و دگرگونی زندگی عشایرنقش بس موثر برعهده بگیرد . سابقه تاسیس چنین نهادی درمیان عشایر و بویژه عشایر استان فارس به 1336 هجری شمسی میرسد . این نهاد ابتدا به صورت دائره ای در اداره کل آموزش و پرورش استان فارس شروع بکار کرد و سپس به اداره کل تبدیل گردید . و آموزش فرزندان عشایر را در سراسر کشور زیر پوشش گرفت . این نظام ا سال 1336 تا انقلاب شکوهمند اسلامی 1357 واحدهایی آموزشی همچون مرکز تربیت معل دبیرستان شبانه روزی، مدرسه راهنمایی شبانه روزی، هنرستان فنی، مرکز آموزش حرفه ای، مامایی، قالی بافی، دانشسرای راهنمایی و روستا پزشکی تاسیس نمود. هرچند که نظام آموزش عشایری توانست ازطریق آموزش و تربیت تغییراتی درساختا سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایل بوجود آورد اما این تغییرات هرگز در جهت مطلوب نبودند . نظام آموزش عشایری تا اندازه ای با زندگی ایلی تناسب داش بودجه و امکانات کافی دراختیار آن قرار میگرفت . مسئولان و کارکنان و بخصوص معلمان غالبا بومی بودند. ارزشیابی دقیق کارکنان و تشویق و تنبیه و تربیت آموزش های ضمن خدمت سالانه از دیگر ویژگی هایی بود که دراین نظام به چشم میخور درکنار این محاسن، معایب و نقاط ضعف فراوانی نیز وجود داشت که پائین بودن سواد معلمین، عدم تناسب محتوای آموزشی با زندگی ایلی، تاکید زیاد بر حافظه و انتقال معلومات و تدریس مواد خارج از حد توانایی فراگیران از یکسو، و وابستگی مسئولان بالا به نظام فاسد شاهنشاهی، اشاعه حس ملی گرایی و اعمال مدیریتی تحکم آمیز و فردگرا از سوی دیگر از آن جمله بوده اند . توفیق کامل آموزش عشایری در نظام جمهوری اسلامی ایران در گرو بسیج امکانات و هماهنگ کردن دقیق برنامه ریزی ها با بافت و ویژگیهای زندگی عشایر است . وهرچن که پس از انقلاب گام هایی در این زمینه برداشته شده اما کافی نیست . در راستا این هدف بزرگ و با الهام از کلام نغز حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه " که عشایر ذخائر انقلابند " پیشنهادها و توصیه هایی در این پژوهش ارائه شده اس که امید است مورد توجه مسئولان قرار گیرند .