نام پژوهشگر: علی رجبلو
زهرا علیخانی علی رجبلو
ارتباط متقابل بین زبان و جامعه موجب انعکاس ویژگی های اجتماعی و خرده فرهنگی گروه های جامعه در زبان آنها می گردد. در این مطالعه زبان اسلنگ به عنوان زبان خرده فرهنگی جوانان، ابزاری برای شناخت بخشی از مناسبات اجتماعی جوانان با گفتمان مسلط جامعه و نهادهای اجتماعی آن، قرار می گیرد. بررسی زبان اسلنگ، در طی روند تحقیق و با ارجاع پیوسته به داده های مورد تحلیل، بر مبنای نظریه کارناول باختین، متن لذت بخش رولان بارت و مناسبات زبان و قدرت در گفتمان فرکلاف و فوکو، قابلیت تبیین نظری یافت. هدف نهایی این پژوهش، بیان نقش و کارکرد زبان اسلنگ در خرده فرهنگ جوانان می-باشد که با توجه به تمرکز بر مناسبات این زبان با قدرت و گفتمان مسلط در جامعه، از روش تحلیل گفتمان با الگوی تحلیلی فرکلاف و فوکو، استفاده شد. جامعه ی آماری، وبلاگ های شخصی (زندگی بلاگ) جوانان 15-29 و نوشته شده از سال 1385 تا 1388، در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش هدفمند و اشباعی انجام شد، حجم نمونه با رسیدن به نقطه ی اشباع و تکرار در یافته ها، به 30 متن وبلاگ رسید. روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به این نتیجه رهنمون شد که زبان اسلنگ به گونه ای یکدست و مشابه، توسط همه ی جوانان به کار نمی رود بلکه با توجه به فضای اجتماعی کاربرد آن، صبغه ای متفاوت می-یابد؛ این زبان به عنوان زبانی کارناولی، نظم مسلط، هنجارها و نهادهای اجتماعی آن را به چالش می کشد و با تمرکز بر لذتی کارناولی، در برابر ارزش ها و هنجارهای ایدئولوژیکمسلط به شکلی پنهان مقاومت می ورزد. این مقاومت با صبغه ی کارناولی خود، به گونه ای متفاوت در فضای فرهنگی پایین شهر و بالای شهر، و در حوزه-های ارزشی و ایدئولوژیکی متفاوتی از گفتمان مسلط، به منصه ی ظهور می رسد.
لیلا علوی علی رجبلو
حوزه ی عمومی و اخلاق اجتماعی همواره به عنوان دو محور بحث در جامعه شناسی مطرح می-باشند. فرضیه ی اصلی در این پژوهش مبتنی بر این است که عمل در حوزه ی عمومی عاملی تأثیرگذار بر افزایش میزان تجربه ی حس شرم به مثابه اخلاق اجتماعی است. در بررسی رابطه ی بین این دو، از نظریه ی حوزه ی عمومی هانا آرنت و اصل ارزیابی بازتابی موریس روزنبرگ بهره برده شده است. مدل در نظر گرفته شده در این پژوهش شامل متغیرهای آزادی باوری، کثرت-گرایی، خودافشاگری خصوصی و خودافشاگری عمومی می باشد که به عنوان متغیرهای تأثیرگذار (به شکل مستقیم و غیرمستقیم) بر میزان تجربه ی حس شرم به مثابه اخلاق اجتماعی دخالت داده شده اند. جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه تهران در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده که 400 نفر از آن ها به روش نمونه گیری سهمیه ای با حجم متناسب برای پاسخ گویی انتخاب شده اند. داده های پژوهش نیز با استفاده از روش پیمایش و پرسشنامه جمع آوری شده است. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که متغیرهای مستقل خودافشاگری عمومی، آزادی باوری، کثرت گرایی و متغیرهای زمینه ای جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان بر میزان تجربه ی حس شرم آنان به مثابه اخلاق اجتماعی تأثیر معنادار داشته و تنها تأثیر معنادار متغیر خودافشاگری خصوصی بر میزان تجربه ی حس شرم، به لحاظ آماری مورد تأیید قرار نگرفت.
هاله مسعودسینکی علی رجبلو
پژوهش حاضر در صدد بررسی هویت جنسیتی رسمی در ایران در قالب قوانین جنسیتی ، همچنین تبیین میزان پذیرش یا عدم پذیرش آن از سوی اقوام می باشد و به دنبال یافتن این جواب است که آیا منابع هویت ساز مادی و غیر مادی در میان سه قوم ترک / کرد / لر با پذیرش هویت جنسیتی رسمی رابطه دارد یا خیر؟ و آیا میان این سه قوم ، در میزان پذیرش یا عدم پذیرش آن ، تفاوت وجود دارد ؟برای پاسخ به سوالات تحقیق از دو روش توصیفی ( برای بررسی قوانین جنسیتی) و تجربی ( تبیین میزان پذیرش) استفاده شده . جامعه آماری تحقیق در بخش تجربی 377 نفر از دانشجویان پسر و دختر 29-18سال کارشناسی ( سال اول و دوم) از سه قوم کرد/ لر/ ترک ساکن در خوابگاه دانشگاههای تهران می باشند. روش نمونه گیری، سهمیه ای و پرسشنامه ، ابزار جمع آوری اطلاعات بوده است . نتایج یافته ها نشان داد که بسیاری از قوانین جنسیتی ، جنسیت محور است. همچنین میان منابع هویت ساز با میزان پذیرش هویت جنسیتی رسمی رابطه وجود دارد. از میان منابع هویت ساز ، پایبندی دینی ، جنسیت و کلیشه های جنسیتی قومی بیشترین تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دادند . کردها کمترین و لرها بیشترین توافق را با هویت جنسیتی رسمی داشتند . کلید واژه ها: هویت جنسیتی رسمی- منابع هویت ساز - قوم ترک / کرد / لر – قوانین جنسیتی
زهرا طهماسبی علی رجبلو
ساختار قشربندی جامعه شهری ایران در طی دهه 1340 تا 1370 در نتیجه تحولات سیاسی،اقتصادی و اجتماعی دستخوش دگرگونی شده است. لذا هدف در این تحقیق بررسی سیر تطور قشربندی جامعه شهری ایران از دوره دوم پهلوی تا دهه دوم جمهوری اسلامی با استفاده از رهیافت وبری می باشد. بر اساس این رهیافت، ساختار قشربندی اجتماعی جامعه شهری را در3 بعد بهره مندی از ابزارهای فعالیت اقتصادی ، داشتن مهارت و صلاحیت و استفاده از فرصت های زندگی می توان بررسی کرد به این ترتیب ، جامعه شهری ایران در طی این چند دهه شامل شش قشر کارفرمایان، کارکنان مستقل، مدیران و کارمندان عالی رتبه، کارمندان مشاغل علمی و تخصصی، کارمندان امور دفتری و خدمات و فروشندگان و کارگران بخش کشاورزی و تولید بوده است. این پژوهش به صورت تاریخی صورت گرفته و منابع داده های آن آمار سرشماری ده ساله نفوس و مسکن سالهای 1375،1365،1355،1345 مرکز آمار ایران، بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود برنامه های نوسازی در قبل از انقلاب و برنامه های توسعه در بعد از انقلاب به خصوص در دهه دوم ولی در بین قشر کارفرمایان همچنان مناسبات سنتی تفوق داشته است. کارکنان مستقل این قشر سنتی متوسط اگر چه در دوره پهلوی مورد بی مهری قرار گرفت و دولت در رشد و توسعه آن نقش بازدارندگی داشت ولی در بعد از انقلاب به دلایل متعدد رشد کرده است. اقشار متوسط در این چند دهه به خصوص در بخش دولتی در نتیجه سیاست های گسترش اقشار متوسط دولتی به خوبی رشد کردند تا چرخ های توسعه دولتی را بچرخانند اما در بخش خصوصی که بیشتر کارگران و کارمندان دون پایه در این بخش مشغول به فعالیت بودند رشد نزولی داشته است.
زهرا قلی زاده علی رجبلو
پژوهش حاضر با عنوان "بررسی رابطه بین اقشار اجتماعی و مصرف موسیقی در بین ساکنین 15 سال به بالای شهر تهران در سال 88"در صدد است تا با بررسی را بطه بین قشر بندی اجتماعی و مصرف موسیقی ،از طرفی کمک به شناخت رابطه بین نظام اجتماعی و نظام فرهنگی و از طرف دیگر به شناخت وضعیت مصرف موسیقی در وضع کنونی جامعه بپردازد.شاخص های قشربندی در این تحقیق با توجه به دید گاه وبر مالکیت ،حیثیت و قدرت از نوع سازمانی میباشد،مصرف موسیقی با ابعاد میزان، نوع و منبع مصرف در نظر گرفته شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه میباشد. نمونه ای با حجم 360نفر از ساکنان 15 سال به بالای تهران به صورت تعمدی از محله های الهیَه وآفریقا (جوردن ) به نمایندگی مناطق بالا و آپادانا و انقلاب از مناطق وسط و محله کیانشهر ،راه آهن از مناطق پایین انتخاب شد. در این پژوهش ،یک فرضیه اصلی و چند فر ضیه فرعی مطرح شده است .فرضیه اصلی این تحقیق وجود رابطه بین مصرف موسیقی و اقشار میباشد.جهت تبیین و آزمون این فرضیه ،شش فرضیه فرعی و چندین فرضیه حاشیه ای دیگر مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ظرایب مرتبط مبین وجود رابطه معنادار بین مصرف موسیقی و قشر افراد بود،متغییر های منزلت و قدرت و وضعیت اقتصادی ،سن با مصرف موسیقی رابطه معناداری داشتند. کلید واژه: مصرف فرهنگی،مصرف موسیقی،قشربندی اجتماعی ،سبک زندگی ،پایگاه اجتماعی،مالکیت،حیثیت،قدرت.
پروین قدسی زاد محمد امیر شیخ نوری
کودتای 28 مرداد1332پیش درآمد فرایندی شد که نظم سیاسی نوینی را در ایران برقرارساخت.در این نظم جدید،دولت متغیر اصلاحات را برای تغییر به کار گرفت تا نا بسامانی های اقتصادی و اجتماعی را کاهش دهد.اما به رغم تغییرات محسوس و روند نو گرایی،مخالفان سیاسی عملکرد دولت را در روند اصلاحات نقد کردندو جریان های رادیکال را بر ضددولت شکل دادند. اصلاحات به رغم ابعاد گستر ده اش، پاسخی مناسب به مطالبات بخش هایی از جامعه نبود. چرایی این امر دست مایه ی رساله ی حاضر است که با روش تحقیقی تاریخی به توصیف و تحلیل این مسئله می پردازد.ماحصل پژوهش نشان می دهد که اصلاحات مبنای تند روی مخالفان سیاسی در نقد عملکرد دولت و نیز رادیکال شدن رفتار شان بود.پیش از اصلاحات،ملی گراها در واکنش به ماهیت کودتا و دخالت نیروهای بیگانه،دولت راغیر ملی و قانون گریزخواندندواز طریق مبارزه ی سیاسی مسالمت آمیز،در چارچوب نظام سلطنت،خواهان اصلاحات شدندو به آن نیز بسنده کردند. امادر پی اصلاحات،گروه های تند رویی شکل گرفتند که خواهان براندازی نظام شدند.به رغم تغییر نظام اقتصادی و زوال نظام ارباب رعیتی و نیز مدرن شدن جامعه،گسترش مراکز جدیدو بسط حوزه های مشارکت زنان در جریان اصلاحات،مخالفان ماهیت اصلاحات را مترقی و درجهت رفع نیازهای جامعه ندانستند.تلقی آنها از رویکرد دولت به اصلاحات،تحکیم نهاد سلطنت،تشدید استبدادسیاسی و بهانه ای برای تامین منافع متحدان غربی آن بود.مخالفان تندرو، یعنی اسلام گراها و به ویژه چپ ها ،دولت را اصلاح ناپذیر دانستند.جریان اسلامی ماهیت دولت را غیر دینی و غرب گرا خواند و خواهان تشکیل حکومت اسلامی شد.چپ ها نیز دولت رادیکتاتور و وابسته به نظام سرمایه داری جهانی دانستند که باید سرنگون می شدوبه همین دلید به مبارزه مسلحانه روی بردند تا آر مان های سیاسی شان را که تشکیل نظام سو سیالیستی بود ،جامه ی عمل بپوشانند.
زهره عباسی علی رجبلو
تقویت جامعه مدنی در برابر قدرت دولتی و مشارکت مردم به محیا کردن برخی از شرایط ضروری نیازمند است. تمهیداتی باید اندیشیده شود که شهروندان بتوانند سیاستهای دولت را کنترل و از منظر منافع عمومی به نقد و نظارت بر عملکرد دولت بپردازند. مردم باید بتوانند به شیوه ای عقلانی مباحث خود را سازمان بخشند و برای تحقق نتایج برخاسته از این گفتگوها تلاش کنند. این پایان نامه سازمانهای غیردولتی را به مثابه بخشی از جامعه مدنی بررسی می کند که می توانند بسترساز عرصه عمومی فعال و پویا باشند. چارچوب نظری این کار نظریه های جامعه مدنی به ویژه نظریه عرصه عمومی هابرماس و روش تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتایج تحقیق از قرار زیر است: - عرصه عمومی مستقل در ایران وجود ندارد که دلایل آن را می توان در عدم حاکمیت قانون و عدم تفکیک قوا و غیره جستجو کرد. - دولت در عرصه عمومی و خصوصی دخالت می کند. - انتقاد از سیاستهای دولت برای سازمانهای غیردولتی بسیار دشوار است زیرا دولت می تواند به سادگی بر ngoها فشار بیاورد و حتی آنها را منحل کند. بنابراین جایگاه این نهادها بسیار شکننده و تعریف نشده است. - سازمانهای غیردولتی بر فرایندهای سیاستگذاری موثر نیستند. نیز یافته های این تحقیق نشان می دهد ساختارها و رویه های درونی سازمانهای غیردولتی معیوب و مسأله دار هستند. مهمترین مشکلات عبارتند از: کار گروهی ضعیف، عدم مشارکت اعضا، بی اعتنایی به شبکه سازی، ابهام درباره تکالیف و وظایف اعضا، نقص در فرایندهای درونی سیاستگذاری و عدم تمایل به جذب اعضای جدید. با اینهمه یک ویژگی مثبت در سازمانهای غیردولتی مشاهده شد. این نهادها داوطلبانه هستند و فرایند رسیدن به توافق و اجماع بر پایه گفتگو و اقناع شکل می گیرد. بررسی نشان می دهد که این نهادها در مجاب سازی اعضا گامهای اولیه ای برای کسب چنین تجربه ای برداشته اند.
چنور مکی علی رجبلو
اخیراً موضوع صورت بندی اجتماعی ایران و نیز چگونگی روند تکوین طبقات یا اقشار مختلف در جامعه ایران مورد توجه محققان و متفکران زیادی قرار گرفته است و تحقیقات زیادی در این حوزه صورت گرفته است. هدف این تحقیق سنخ شناسی نظریات مربوط به روند تکوین طبقات یا اقشار مختلف در جامعه ایران است تا با بررسی این نظریات به نقاط اشتراک و افتراق آنها پی برده ، آنها را دسته بندی کنیم و بتوانیم یک طرح کلی از این نظریات ارائه دهیم. البته در کنار بررسی نظریات مربوط به تکوین طبقه و قشر تا حدودی به مسئله ی صورتبندی های اجتماعی نیز توجه کردیم. زیرا طبقات و یا اقشار مختلف در بستر زمینه اجتماعی خاص خود تکوین می یایند . نتایج این تحقیق نشان می دهد که سنخ شناسی نظریات مربوط به روند تکوین طبقه ، حوزه های گسترده ای از دسته بندی از طبقه تا قشر را دربرمی گیرد. و نوعی آشفتگی در کاربرد نظریات مربوط به قشربندی و نیز مفاهیم قشر و طبقه از سوی محققان به چشم می خورد . همین امر در مورد بررسی صورتبندی اجتماعی نیز صادق است و برای صورتبندی اجتماعی از نظریات مختلفی استفاده شده است . کلید واژه : قشربندی اجتماعی ، قشر ، طبقه ، طبقه در خود ، طبقه برای خود ، صورت بندی اجتماعی ، فئودالیزم ، شیوه تولید آسیایی
علی رضا اشتری تفرشی حسین مفتخری
پژوهش حاضر مطالعه ای است در حوز? جامعه شناسی تاریخی و تاریخ اجتماعی مصر است. این پژوهش با اتکاء به داده ها و اطلاعات تاریخی موجود، به مطالعه فرایند اجتماعی شدن سیاسی در جامعه مصر در عهد ایوبیان(حک: 567-648ق) می پردازد. بخش مهمی از فرایند اجتماعی شدن سیاسی در جامعه مصر از طریق نهاد تعلیم و تربیت که مدارس وجه غالب آن بودند، صورت گرفت و از این رو، مطالعه تاریخی فرایند آموزش در مدارس بر اساس رویکرد اجتماعی شدن سیاسی مهم ترین وجه این رساله خواهد بود؛ نیز این رساله نشان خواهد داد که چگونه تحت تأثیر حاکمیت سیاسی، مدارس موجب شدند تا ارزش ها و هنجارها از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد و افراد در جامعه مصر به شکلی خاص جامعه پذیر شوند و حاصل این فرایند نیز تضمین استقرار و تثبیت حاکمیت سیاسی ایوبیان باشد. طی این فرایند، مشروعیت سیاسی برای حاکمیت ایوبیان به طور مداوم بازتولید گردید، بدین ترتیب که نهاد سیاسی با تأثیر نهادن بر نهاد اقتصاد موجب گشت تا این نهاد در خدمت نهاد فرهنگ در آید و بازتولید نهاد فرهنگ نیز مشروعیت حاکمیت تسنن و تبلور عینی آن یعنی سلطنت ایوبیان باشد. طی مطالعه فرایند جامعه پذیری سیاسی در جامعه مصر عهد ایوبی، موضوعاتی مانند تأثیر مدارس در تربیت نخبگان جامعه تسنن برای اداره درگاه ایوبیان و نهادهای دینی، تشکیلاتی و قضایی آن و نقش برخی عالمان برجسته ایرانی در این زمینه، گسترش یافتن کلام اشاعره در مصر و نقش مدارس در این راستا، شکل گیری پدیده همراهی مدرسه و خانقاه و نفوذ تصوف زاهدانه ایرانی در مصر، تأثیر مدارس در بسیج نیروهای مختلف جامعه برای شرکت در جنگهای صلیبی، نقش مدارس در ایجاد تحرّک اجتماعی در جامعه مصر و ایفای نقش مثبت آنها در شکوفایی اقتصادی شهرهای مصر نیز مورد بررسی قرار گرفته است. کلید واژه ها: تاریخ اجتماعی، اجتماعی شدن سیاسی، نهاد اجتماعی، مصر، مدرسه، ایوبیان، عالمان.
مریم بابایی علی رجبلو
با توجه به تنوع قومی موجود در ایران و اهمیت مفهوم و موقعیت شهروندی به عنوان عنصر و اصلی اساسی در رابطه بین فرد و دولت در نظام های سیاسی، اجتماعی مدرن، پژوهش حاضر در صدد بررسی کم و کیف و ابعاد احساس شهروندی در بین قومیت ها، در قالب منابع و حقوق شهروندی تعریف شده از سوی نظام رسمی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، است. این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که آیا انواع محدودیت های عینی( قانونی-مدنی،سیاسی-مشارکتی و اجتماعی-اقتصادی) موجود در نظام رسمی، با احساس شهروندی در قومیت های ایرانی رابطه دارد یا خیر؟ هدف دیگر این تحقیق بررسی این موضوع است که چه تفاوتی بین قومیت ها از لحاظ احساس برخورداری یا محرومیت از انواع حقوق شهروندی وجود دارد. در این پژوهش در ابتدا اصول قانون اساسی در زمینه حقوق شهروندی، با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته و سپس برای سنجش موضوع در جعیت آماری، از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق 312 نفر از افراد سه قوم ترک، کرد و لر ساکن در تهران و اطراف است که با مراجعه به محلات زندگی آنها مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق نیز پرسشنامه بوده است. نتایج یافته ها نشان داد احساس شهروندی در هر سه قوم ترک،کرد و لر ضعیف است اما تفاوت معناداری بین قومیت های مذکور وجود ندارد. تحلیل های آماری همچنین بیانگر این بود که انواع محدودیت های قانونی-مدنی،سیاسی-مشارکتی، اجتماعی-اقتصادی موجود در نظام رسمی، با احساس شهروندی در قومیت ها رابطه معنادار دارد. رابطه بین متغیر واسط محرومیت نسبی نیز با احساس شهروندی از لحاظ آماری معنادار بود. با این وجود محدودیت های قانونی-مدنی و محدودیت های سیاسی-مشارکتی در مقایسه با محدودیت های اجتماعی-اقتصادی دارای رابطه قوی تری با احساس شهروندی در قومیت ها بودند. این دو متغیر در کنار متغیر تحصیلات، متغیرهای نهایی بودند که در انتها در مدل تحلیل باقی ماندند و تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردند. تحلیل نتایج این تحقیق نشان داد برای گروه های قومی مورد مطالعه در این تحقیق، محدودیت های اجتماعی-اقتصادی تاثیر چندانی در احساس شهروندی ندارد. نتایج این تحقیق همچنین بیانگر این بود که روند شکل گیری حقوق شهروندی در ایران، با روند مطرح در نظریات تئوری پردازان این حوزه از جمله تی.اچ. مارشال هماهنگی ندارد. کلید واژه: احساس شهروندی، محدودیت های عینی، احساس محرومیت نسبی، قومیت(ترک،کرد،لر)، اصول قانون اساسی
زهره امیدی پور سوسن باستانی
دوران قاجار آغاز فصل جدیدی در باب حیات زن ایرانی بود؛ چراکه در نتیجه ی رشد فکری جامعه در دوران قاجار، بیش از پیش زن ایرانی به عرصه اجتماع وارد شد و نقش او در امور اجتماعی و سیاسی نمایان گشت. گفتمان مشروطه و تحول جامعه و آزادی های ناشی از آن، فرصت و امکانات لازم را در اختیار زنان قرار داد تا دیدگاه های خود را علنا مطرح کنند و به اشکال مختلف در جهت تحقق آن بکوشند. از مهمترین ابزارهای آنها برای این نیل به این هدف ها، انتشار روزنامه های زنانه، تأسیس مدارس و ایجاد انجمن های اجتماعی- سیاسی بود. به این ترتیب آنها حرکت های اجتماعی را سامان دادند که بیشتر جنبه مقاومت داشت نه جنبش . چراکه منازعات زنان در این دوران در قالب خرده گفتمان بود و به گزاره های گفتمان مسلط بدل نشد. پژوهش حاضر به دنبال این است که از منظر جامعه شناختی، با استفاده از روش تحلیل گفتمان، گفتمان های مقاومت زنان و چالش ها و تعامل های آنها را از طریق بررسی آثار ایشان، بررسی نماید. مهم-ترین سوالات این پژوهش آن است که گفتمان مقاومت زنان از دوران مشروطه تا اوایل دوره پهلوی چگونه نمود پیدا کرده و در گفتمان رسمی قاجار چه جایگاهی را کسب کرده است ؟ این تحقیق، مقاومت زنان را در برابر نگاه مردسالارانه دوران قاجار در قالب دو خرده گفتمان نشان می دهد: خرده گفتمان میانه رو و خرده گفتمان رادیکال در خرده گفتمان میانه رو ، زنان با ارزیابی شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور خواسته های محدودتری داشتند. اما در خرده گفتمان رادیکال، سعی بر آن است که معانی جدیدی ساخته شده و همسانی زنان با مردان تقویت شود. اما هردو خرده گفتمان به دنبال ارائه صورت بندی گفتمانی جدید برای تجدید نظر در فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه بودند.
مریم کسایی علی رجبلو
پژوهش حاضر درصدد بررسی گفتمان قومی در فیلمهای سینمایی داستانی تولید شده در دهه 60 و 70 سینمای ایران است. سوال اصلی تحقیق این است که «قدرت در ارتباط با هویت های فرهنگی قومی چگونه در فیلمهای سینمایی این دو دهه جریان یافته است؟» و فرضیه اصلی که برای پاسخ به این سوال مطرح شد این بود که «قدرت پنهان در گفتمان سیاسی نسبت به هویت های قومی توسط مکانیزم های گفتمانی برجسته سازی و به حاشیه رانی در راستای دو الگوی همسان سازی و تکثرگرایی جریان یافته است.» فرضیه فرعی پژوهش این بود که «سازندگان فیلمها در نحوه بازنمایی اقوام و هویت های قومی، تحت تأثیر گفتمان رسمی جامعه و منازعات موجود در آن هستند و دانش آنها از هویت قومی شکل گرفته از مفصل بندی گفتمان رسمی جامعه است.» ما در این پژوهش از چهارچوب نظری و روش تحلیل گفتمان فرکلاف استفاده کردیم، بدین منظور نمونه ای از فیلمهای سینمایی به نمایش درآمده در دو دهه 60 و 70 که کاراکترهای متعلق به هویتهای قومی مختلف ایرانی(ترک ، لُر، کُرد، عرب، بلوچ، ترکمن) در آنها نقش محوری داشته اند، توسط روش نشانه شناسی بررسی شدند، ویژگی های گفتمان شکل گرفته حول محور هویتهای قومی در این فیلمها و عناصر و صورتبندی های گفتمانی موجود در آن و نظام معنایی منتسب به آنان از خلال این بازنمایی در هر دوره بدست آمد و یافته های فوق در سایه زمینه گسترده اجتماعی نهادی ساخت فیلمها بررسی شدند. با توجه به استخراج عناصر گفتمان رسمی از درون این گفتمان به این دریافت رسیدیم که چگونه هویت قومی و ملی توسط مکانیزم های گفتمانی برجسته سازی و حاشیه رانی به شکلی گفتمانی در متون رسانه ای برساخته می شوند و از خلال این بازنمایی رسانه ای گفتمان قومی ای را شکل می دهد که تلفیق تازه ای از کثرت گرایی قومی و همسان سازی ملی است.
فری ناز باسمچی علی رجبلو
در این پژوهش سعی شده است که روند جامعه توده وار در ایران مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا در بررسی نظریات جامعه توده وار به سه محور اساسی جامعه توده وار یعنی انزوا و جدا افتادگی افراد از همبستگی های سنتی، حضور رهبر کاریزماتیک و تاکید بر ایدئولوژی و سر انجام نقش فضای انقلابی بر جامعه توده وار رسیدیم. همچنین در بررسی خصوصیات جامعه مدنی به عنوان نقطه مقابل جامعه توده وار در جوامع مدرن به شاخص های این نوع جامعه دست پیدا کردیم. لذا برای بررسی این روند به بررسی نظریات و تئوری های جامعه مدنی از منظر نظریه پردازان مختلف پرداخته ایم تا به شاخص های جامعه مدنی نیز دست پیدا کنیم. در ادامه برای بررسی روند توده وار شدن جامعه به تطبیق فضای تئوریک به دست آمده با فضای جامعه ایران در یک بررسی تاریخی و همچنین به مطالعه ی موردی انتخابات ریاست جمهوری در سه دوره اول، هفتم و نهم پرداختیم . این مطالعه موردی از طریق تحلیل محتوای کمی بر پایه ی شاخص های کیفی به دست آمده از دو روزنامه ی منتشر شده در آن سال ها به انجام رسیده است. واحد تحلیل در تحقیق پیش رو جمله بوده است و ما به بررسی کل مطالب روزنامه های مورد نظر پرداختیم. در ادامه با تحلیل جداول و اطلاعات به دست آمده از روزنامه های مورد بررسی به این نتیجه رسیدیم که فضای جامعه توده وار در سال های 1358 و 1384 فضای غالب جامعه بوده است. در سال 1376 فضای حاکم بر جامعه به فضای جامعه مدنی نزدیکتر بوده است. واژگان کلیدی: جامعه توده وار، جامعه مدنی، رهبر کاریزماتیک،انزوای افراد، ایدئولوژی، انقلاب، انتخابات ریاست جمهوری
زیبا معیر حسین مفتخری
این رساله به روشن ساختن چگونگی مشارکت سیاسی وسازوکارهای آن دراندیشه وحکومت امام علی (ع)پرداخته است پس از بررسی تاریخچه ی مشارکت سیاسی بررسی مفهوم آن دراندیشه ی امام علی (ع)صورت گرفت و سازوکارهای شورا،بیعت،امربه معروف ونهی ازمنکر(ازطریق بحث وگفتگو ومناظره با مخالفین ) واعطای حق آزادی بیان ونظارت برکارگزاران به مردم به عنوان مهمترین شیوه های اعمال مشارکت سیاسی دراندیشه وحکومت ایشان عنوان شد دراین رساله باروش تبیین عقلانی داده های تاریخی اصل شورا (مشارکت سیاسی نخبگان) واصل بیعت(مشارکت سیاسی مردم)درکناریکدیگر به شکلی آگاهانه وآزادانه دلیل پذیرش حکومت ازجانب ایشان عنوان شده است. اصل شورا به عنوان راهی عقلایی درجهت انتخاب خلیفه درسخنان امام عنوان شده است بی آنکه پذیرش آن متضمن مشروعیت خلفای گذشته باشد زیرااین پژوهش به باز نمگری سقیفه پرداخته ونشان می دهد که اصل شورا (علیرغم ادعاها وتفاسیر جدید محققان اهل سنت همچون الشاوی وملیجی) درانتخاب خلفای گذشته باشرایط وملزومات خاص خود رعایت نشده است .یافته های این تحقیق نشان می دهدکه مشارکت سیاسی مردم درحکومت امام علی(ع) درعرصه ی تصمیم گیری هاوسیاست گذاری ها به شکلی آگاهانه وآزادانه تحقق یافت.وهمین امر دلیل مشارکت حداکثری مردم درحکمیت شدوآزادی بیان ،مناظره ها وگفتگوها ی صورت گرفته دردوران حکومت امام نشانگر اهتمام ایشان برای به مشارکت کشاندن بیشترمردم به صحنه های سیاسی و انجام فریضه ی امربه معروف ونهی از منکر جهت رشد وهدایت آنان می باشد.وامام تاپایان خلافت خویش به این اصل پایبند بود هرچند که مردم به وظایف خویش درقبال ایشان عمل نکردند وبه مشارکت سیاسی درقالب اطاعت ازامام ادامه ندادند . واژگان کلیدی: مشارکت سیاسی،حکومت امام علی(ع)،شورا،بیعت،امربه معروف ونهی ازمنکر
زینب ثانی علی رجبلو
هدف اصلی در این پژوهش مطالعه مشارکت سیاسی و توجه به تاثیری است که متغیر مذهب برآن دارد.فرض ما در این کار این بود که متغیر مذهب با استفاده از مکانیسم تولید احساس بر مشارکت سیاسی افراد موثر است. برای تبیین موضوع مشارکت سیاسی در دو سطح1) رفتار رای دهی و نگرش نسبت به آن و2)فعالیت تبلیغاتی سنجیده شد. مذهب در دو بعد سازمانی و نهادی مورد مطالعه قرارگرفت در بعد نهادی نسبت دین با حکومت و نقش آن در تولید احساس تکلیف مد نظر قرار گرفت،و در بعد سازمانی فعالیت فرد در سازمانهای مذهبی و نگرش نسبت به تاثیر سازمانها مورد مطالعه قرار گرفت.متغیر احساس شامل چهار بعد1)احساس اثر بخشی2)احساس کفایت3)احساس علاقه4) احساس تکلیف می شود. بنابر این مشارکت سیاسی به عنوان متغیر وابسته،مذهب به عنوان متغیر مستقل و احساس به عنوان متغیر واسطه ای می باشند. روش تحقیق این پژوهش پیمایش، و ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه می باشد.تعداد نمونه این پژوهش 218 نفر از واجدین شرایط شرکت در انتخابات به صورت تصادفی از سطح شهر تهران انتخاب شدند. نتیجه به دست آمده به شرح زیر است: از بین شاخص های مختلف متغیر احساس، احساس تکلیف برای شرکت در انتخابات به عنوان یک احساس بر آمده از مذهب ،بر مشارکت سیاسی تاثیر مستقیم و معنا دار دارد.
مونا طاهری فهیمه دانشگر
این پژوهش برپایه الگوی فکری و عملی رهبران انقلاب ها و تاثیری که طراحی این نوع پوسترها بر جامعه و اندیشه مردم و پیشبرد انقلاب ها داشته،انتخاب گردیده است. همچنین اندیشه های بومی که در طراحی این پوستر ها به لحاظ فرم تاثیر گذاشته است، مورد توجه این پژوهش می باشد.این پژوهش به بررسی تطبیقی شکل و محتوای پوسترهای طراحی شده در سه کشور شوروی چین و کوبا با پوسترهای ایران پرداخته و نیز این نکته را دنبال نموده که چه نوع دیدگاهی در میان طراحان این سه کشور مشترک بوده ، واین دیدگاه آیا تاثیری بر هنر پوستر ایران گذاشته است یا خیر. شیوه پژوهش به روش تطبیقی است تا پوسترهای پروپاگاندا که در سه کشور مورد پژوهش طراحی شده با پوسترهایی که در ایران طراحی شده مقایسه شود.ابتدا کدهای تصویری وشعارهای استفاده شده در هریک از سه کشور مورد بررسی قرار گرفته و سپس با کدهای تصویری و نوع طراحی و اندیشه طراحان ایرانی مقایسه شده است.حوزه ی نظری و تجربه نظری این پژوهش بر پایه موضوعات و دیدگاه های مطرح شده در انقلاب ها وسپس براساس شناسه های تصویری که در میان پوسترها مشترک بود وعناصر تجسمی استفاده شده وپس از آن بر اساس شعارهای به کار رفته در پوسترها انجام شده است. در نهایت نتیجه به دست آمده این است که رهبران انقلاب ها به خوبی به تاثیر این رسانه آگاه بوده و در جهت رسیدن به مقاصد خویش از آن استفاده می کرده اند، همچنین طراحان اندیشه خود را از انقلابها گرفته و به جامعه خود منعکس نموده اند.اگرچه انقلاب در سه کشور شوروی، چین و کوبا در یک راستا بوده و تفکرات کمونیسم را ترویج می کرده است ، اما طراحان با استفاده از عوامل بومی خود و ایجاد سبک های خاص خود سعی بر بومی سازی هنر پوسترسازی داشته اند.به طور مثال اگرچه چین تاثیر زیادی از شوروی گرفته اما طراحان تمام تلاش خود را بکار بسته اند تا هنری در راستای هنر بومی خود ایجاد کنند یا کشور کوبا اگرچه اندیشه انقلاب را از شوروی تاثیر پذیرفته ،لیکن طراحان آن بیشتر از سبک های غربی و همچنین عوامل بومی برای بیان اندیشه های خود استفاده کرده اند. ودر نهایت با مقایسه این سه کشور با ایران به این نتیجه می رسیم که ایران به علت آنکه از لحاظ تفکر در انقلاب با این سه کشور متفاوت است ، نوع طرح ها و نگرش طراحان نیز با این سه کشور متفاوت است و تنها در بعضی زمینه های محتوایی مانند صنعتی شدن، مقابله با امپریالیسم و حضور زن و بعضی نمادهای تصویری با این سه کشور مشترکاتی دارد.
پریا انصاری علی رجبلو
مشارکت اجتماعی از جمله مفاهیم پیچیده در علوم اجتماعی است که قدمت آن به اندازه عمر بشر است و دارای تاریخچه ای بسیار طولانی است. این مفهوم و عوامل موثر بر آن در بررسی های متعددی مورد موشکافی قرار گرفته است؛ لیکن در اغلب این پژوهشها به عنوان مولفه ای از سرمایه اجتماعی مطرح شده است. پژوهش حاضر درصدد است تا مشارکت اجتماعی را به عنوان متغیری جداگانه در نظر گیرد و تأثیر آگاهی از حقوق شهروندی را بر آن مورد سنجش قرار دهد. همچنین از سویی دیگر این پژوهش درصدد است تا وضعیت شهروندی را توصیف نماید که آیا شهروندان فعال هستند یا منفعل. مدل در نظر گرفته شده (با الهام از دیدگاه های مارشال، پارسونز، ترنر، آیزن و فیش باین، پیران و ...) شامل متغیرهای آگاهی از حقوق و تعهدات شهروندی و متغیرهای زمینه ای است که به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر مشارکت اجتماعی دخالت داده شده اند. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق نمونه گیری سیستماتیک تصادفی در بین 270 نفر از شهروندان 60-18 سال در شهر تهران انجام شده است. نتایج نشان میدهند که آگاهی از حقوق و تعهدات شهروندی نقش غیر قابل انکاری در مشارکت اجتماعی شهروندان دارد؛ لیکن آگاهی از تعهدات شهروندی دارای تأثیر عمیقتری است. شهروندان مورد بررسی به لحاظ تیپ شهروندی در میانه طیف فعالیت و انفعال قرار دارند. بدین معنا که در عرصه های غیررسمی فعال و در عرصه های رسمی منفعل عمل میکنند. در مجموع میزان مشارکت اجتماعی ذهنی بالا است لیکن میزان مشارکت اجتماعی عینی در سطح متوسط و رو به پایین قرار دارد و این بُعد از مشارکت اجتماعی بیش از عرصه رسمی به عرصه غیررسمی محدود شده است. همچنین بیشترین مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی در نهادها و فعالیت های مذهبی دیده شده است.
الناز وزیری علی رجبلو
دین و سیاست از مهمترین مبانی و مولفه های هستند که در هر جامعه و در هر دوره ای تاریخ از اهمیت و تاثیرات بسزایی بر بشریت و زندگانی او برخوردار بوده اند. لذا در برخی از ادوار و جوامع میان این دو همراهی و پیوند برقرار بوده است و در برخی موارد دیگر دین و سیاست از یکدیگر جدا مانده و جامعه ای سکولاریستی بوجود آمده است. از دوران مدرنیته و جوامع غربی می توان بعنوان مهمترین نمود عینی سکولاریسم اشاره کرد. در ایران نیز به تاسی از غرب جدایی دین از سیاست در دوران رضاشاه بسیار اوج گرفت و تلاشهای بسیاری نیز در این زمینه از سوی حکومت و روشنفکران صورت پذیرفت. که در این پایان نامه مهمترین مسئله مطرح شده راجع به بررسی رابطه دین و سیاست در اندیشه ی روشنفکرانی از قبیل: محمدعلی فروغی، سید حسن تقی زاده و سید احمد کسروی می باشد. که در فرضیه مطرح شده نگارنده معتقد است:جدایی دین از سیاست مهمترین مبنای فکری این روشنفکران بوده است.
گلاره آقاجان بیابانی علی رجبلو
مروری بر نقش زنان در طول تاریخ مکتوب ایران نشان می دهد که همیشه زنان، جویای مشارکت و فعّالیت سیاسی و اجتماعی بوده اند. نمونه های این فعّالیت ها را با ورق زدن صفحه های کتاب تاریخ کشورمان می توان یافت؛ چراکه بررسی و تحلیل میزان سهم و نقش زنان ایرانی در وقایع و رویدادهای سیاسی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دوره های مختلف تاریخ، یکی از مهم ترین مباحث و مسائل جامعه شناسی تاریخی است. از این رو، رساله ی حاضر از یک سو درصدد است تا به بررسی زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه ی ایران از دوران فتحعلی شاه قاجار تا پایان عصر پهلوی دوم، که باعث ورود زنان از عرصه ی خصوصی به عرصه ی عمومی شد بپردازد؛ و از سوی دیگر، سیر مشارکت سیاسی زنان را با تأکید بر نمایندگی مجلس شورای ملّی مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. در این پژوهش با توجه به جنبه ی تاریخی مسئله و هدف پژوهش، از روش تحقیق کیفی با تأکید بر تکنیک تاریخی و بررسی اسناد و اطّلاعات درجه ی اول و دوم استفاده شده است تا به پرسش اصلی رساله؛ مبنی بر «زمینه های اجتماعی ـ سیاسی حضور زنان در مجالس 21 تا 24 مشروطه بر چه مناسباتی استوار است؟» پاسخ داده شود. طبق این پژوهش با وجود تمام موانع و کاستی ها در امر حضور زنان در عرصه ی سیاسی و اجتماعی، می توان این طور نتیجه گرفت که از زمان مشروطه بسترهایی، هرچند ناقص، برای حضور زنان در این عرصه ها ایجاد شد. ورود مدرنیزم به ایران، حضور تأثیرگذار زنان در جنبش مشروطه که با حمایت روحانیون در آن زمان باعث خروج آنها از خانه و تبدیلشان به نیروهای فعّال در جامعه شد، اقدامات اصلاحی رضاشاه در زمینه ی تأسیس مدارس و قراردادن زنان در موقعیت شناخت و آگاهی از مسائل، به خصوص مسائل مربوط به جنسیت خود، و ادامه ی این روند در دوره ی محمدرضاشاه و فعّالیت زنان در انجمن ها و نشریات، آگاهی یافتن از نیازهایشان به حضور در عرصه ی سیاسی و مشارکت در امر سیاسی و قانون گذاری، همه و همه زمینه ساز حضور زنان برای اولین بار در مجلس شورای ملّی بود. مطالعه و بررسی این مسئله، علاوه بر کمک به تکمیل دانسته ها و اطّلاعات علاقمندان و دانش پژوهان، به ارائه ی تصویری گویا و روشن از جایگاه و نقش این بخش قابل ملاحظه و مهم از اجتماع نیز منجر می شود.
فاطمه رازکردانی شراهی علی رجبلو
امنیت از جمله نیازهای اولیه زندگی انسان بوده و تاریخی به ازای سکونت بشر بر روی کره خاکی دارد. امنیت اجتماعی یکی از خیرهای جمعی است که جامعه برای شهروندان و ساکنین خود فراهم می کند. در بعد عینی، امنیت را می توان به عنوان فراغت از تهدید و در بعد ذهنی، احساس آرامش و یا عدم احساس تهدید و عدم احساس ترس ناشی از آن از سوی محیط های دور و نزدیک فرد تعریف نمود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی میان هویت اجتماعی و امنیت اجتماعی در سال 1392 انجام شده است. این پژوهش با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، در میان شهروندان 18 سال و بالاتر شهر تهران انجام شده و حجم نمونه ی آن نیز بر اساس فرمول کوکران 384 تن تعیین شده است. برای سنجش امنیت اجتماعی، از مدل نظری چلبی استفاده شده است که در آن امنیت اجتماعی در دوبعد ذهنی و عینی و در 4 دسته امنیت فکری، امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت جمعی سنجیده شد. برای سنجش هویت-اجتماعی و تکمیل چارچوب نظری پژوهش از نظریات مک سوئینی، جنکینز، تاجفل، اریکسون و مارسیا استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که؛ از میان انواع هویت فردی و هویت ملی بین امنیت اجتماعی و 3 نوع هویت سردرگم، زودهنگام و کسب شده رابطه ی معنادار و معکوس وجود دارد. از میان متغیرهای زمینه ای نیز پایگاه اجتماعی–اقتصادی رابطه مستقیم و منطقه محل سکونت با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم دارد و می توان گفت که در منطقه 19 امنیت اجتماعی نسبت به مناطق 3 و 6 کمتر است. در مجموع مدل پیشنهادی قادر به تبیین 30.8% از تغییرات متغیر امنیت اجتماعی است. در طیفی از 0 تا 10، میانگین نمره بعد ذهنی امنیت اجتماعی (احساس امنیت) در حد متوسط و در حدود 5.1 بوده و این در حالی است که میانگین نمره امنیت در بعدعینی؛ یعنی امنیت تجربه شده افراد، برابر 6.7 بوده است. امنیت اجتماعی نیز در جامعه مورد بررسی نمره ای برابر با 5.9 کسب کرده است، که نشان دهنده امنیت اجتماعی در حد متوسط در نمونه مورد بررسی ما است.
مریم جلادتی فرناز ناظر زاده کرمانی
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی رابطه ی بین قوانین نیروی انتظامی در طرح امنیت اخلاقی و دینداری انجام شده است.بدین منظور برای اندازه گیری و بررسی تاثیر قوانین نیروی انتظامی بر دینداری از نظریات کنترل اجتماعی هیرشی،بازدارندگی اجتماعی و امنیت اجتماعی در چارچوب نظری استفاده شده است.همچنین برای سنجش دینداری از نظریه گلاک و استارک استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش ،روش پیمایش است و بر اساس ابزار پرسش نامه،داده ها و اطلاعات مربوط به جامعه ی آماری گردآوری شده است.روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد.بدین صورت که از مناطق 22 گانه ی تهران از 3 بخش شمال،مرکز و جنوب سه منطقه ی 1 و 6 و 15 با توجه به وجود پایگاه های نیروی انتظامی در طرح امنیت اخلاقی در این مناطق،انتخاب شده اند.حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 322 نفر تعیین شده که در دو گروه 161 نفری از پاسخگویان تقسیم شده است.گروه اول شامل پاسخگویانی است که مشمول قانون امنیت اخلاقی شده اند،و گروه دوم کسانی که مشمول این قانون نشده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که :بین متغیر وابسته ی دینداری و متغیر مستقل اجرای قانون امنیت اخلاقی همبستگی وجود دارد.و در گروه کسانی که مشمول قانون امنیت اخلاقی شده اند،همبستگی بین متغیر دینداری و اجرای قانون ضعیف تر از گروهی است که مشمول این قانون نشده اند. در آزمون آماری نیز نتایج نشان داد که بین دینداری دو گروه تفاوت معنی دار ضعیفی وجود دارد.به این معنی که با اجرای این قانون تفاوت در دینداری افراد صورت نمی گیرد و هم چنین مشاهده شد که دینداری گروهی که توسط گشت ارشاد مورد برخورد قرار گرفته اند،کمتر از گروهی است که با گشت ارشاد برخورد نداشته اند.
راضیه کوهستانی نژاد افسانه کمالی
چکیده امروزه زندگی در شهرها و به ویژه کلان¬شهرها نیازمند فهم مشترک از زندگی جمعی و شهری، حقوق و تکالیف متقابل شهروندان و پایبندی به اخلاق مدنی و شهروندی است. اخلاق شهروندی به میزان پایبندی به هنجارها و قواعد اخلاق شهروندی در بعد رعایت قانون، نظم عمومی، حقوق و منافع سایرین، تعاون و همکاری جمعی، احساس مسوولیت مدنی، سلوک و سازگاری اجتماعی و تعامل و معاشرت اجتماعی اطلاق می¬گردد. هدف این پژوهش بررسی رابطه نسل و ارزش¬ها به عنوان متغیر مستقل، با اخلاق شهروندی به عنوان متغیر وابسته در میان شهروندان 75-15 ساله شهر تهران می¬باشد. در این پژوهش به منظور سنجش روابط متغیرهای مطرح شده در چارچوب نظری برمبنای نظریه شهروندی چندگانه درک هیتر و نظریه دگرگونی ارزشی رونالد اینگلهارت عمل نموده¬ایم. روش پژوهش در این مطالعه پیمایش بوده و اطلاعات نیز از طریق پرسشنامه از میان شهروندان 75-15 ساله شهر تهران (مناطق 3، 7 و 17) با روش نمونه گیری چند مرحله¬ای با حجم نمونه 317 نفر جمع¬آوری شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نسل رابطه معناداری با رعایت اخلاق شهروندی ندارد ولی ارزش¬ها تاثیر معناداری بر رعایت اخلاق شهروندی دارد. اگرچه ارزش¬های مادی رابطه معناداری با رعایت اخلاق شهروندی نشان نداد ولی ارزش¬های فرامادی رابطه و همبستگی معناداری با رعایت اخلاق شهروندی نشان داد. همچنین ارزش¬های نسلی نیز رابطه معناداری با رعایت اخلاق شهروندی دارد. هیچ یک از متغیرهای زمینه¬ای پایگاه اجتماعی- اقتصادی رابطه معناداری با اخلاق شهروندی ندارند. در تحلیل رگرسیون متغیر ارزش¬های مادی و فرامادی نزدیک به 13 درصد و ارزش¬های نسلی بیش از 52 درصد از پراکندگی مشاهده شده در اخلاق شهروندی را تبیین می¬کند. کلید واژه¬ها: اخلاق، اخلاق شهروندی، نسل، ارزش، ارزش¬های نسلی
راضیه کریمیان علی رجبلو
این پژوهش با هدف مطالعه ی بازنمایی هویت با روش تحلیل گفتمان و در تلاش برای پاسخ گویی به این سوال اصلی « تاثیر گفتمان مسلط روی برساختگی هویت در سینمای اصغر فرهادی، چه قابلیت هایی را پدید آورده است؟» و در راستای فرضیه ی «فضای هژمونیک گفتمان مسلط، زمینه ی تولید هویت های آلوده به فشارهای ساختی را در سینمای فرهادی بازنمایی می کند.»و با استفاده از نظریه ی نورمن فرکلاف و ارنستو لاکلائو و شنتال موفه، به نگارش درآمده است. در این راستا و به منظور بررسی بازنمایی هویت در آثار سینمایی، دو فیلم "درباره الی" و "جدایی نادر ازسیمین" انتخاب شده اند تا با ملاحظه ی ویژگی های این دو فیلم بتوان تصویری از هویت و سوژه را در فیلم های سینمایی به دست آورد. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی است از روشهای فرکلاف، لاکلائو و موفه. در روش فرکلاف، برای تحلیل دادهها بر اساس آنچه از مدل ایشان آموختیم از سه سطح روشی بهره میبریم: سطح توصیف، تفسیر و تبیین. سپس از روش لاکلائو و موفه برای واکاوی سیاسی متن بهره جسته ایم. به طور کلی باید گفت که آنچه تحلیل گفتمان و تحلیل سیاسی این فیلم ها به ما آموزش می دهد این است که در رابطه قدرت و استراتژی باید گفت، آنچه فرد را در مقام سوژه متحقق می کند، نوعی آگاهی به خود در قالب انتقاد است. از نظر لاکلائو و موفه سوژه به معنای منقاد دیگری بودن و همچنین در همان لحظه مقید به هویت خویش به واسطه آگاهی و تأمل در خود است. در این وضعیت سوژه در رابطه استراتژیک با قدرت است. در این معنا، سوژه خود چیزی جز قدرت نیست. سینمای فرهادی این امکان را می دهد که سوژه های منفعل سینمای متعارف به سوژه های فعالی تبدیل شوند که در برابر فشارهای ساختاری درون خرده گفتمان های گوناگون به صورت بازتابی خود را به عنوان یک عامل متحقق کنند.
آسیه رضایی سوسن باستانی
هدف پژوهش حاضر مطالعه ساختار شبکه های اجتماعی مجازی درگیر در جنبش های اجتماعی خاورمیانه و شمال آفریقا است. با مطالعه شبکه های اجتماعی مجازی و کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه که جنبش اجتماعی در آن ها رخ داده بود، شبکه اجتماعی فیس بوک و کشورهای مصر و تونس برای مطالعه موردی انتخاب شدند و روابط فعالان جنبش و نقش آن ها در جریان گسترش اطلاعات جنبش های اجتماعی مصر و تونس، در شبکه اجتماعی فیس بوک، با رویکرد شبکه های کل مورد مطالعه قرار گرفت. این پژوهش با استفاده از دو روش مردم نگاری مجازی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. از بین26 گروهی که در زمینه جنبش های اجتماعی مصر و تونس فعال بودند، گروه الاتحاد بین مصر و تونس جهت مطالعه موردی انتخاب شد. این گروه 247 نفر عضو دارد و شبکه روابط اعضا گروه حدود 20306 رابطه را در برمی گیرد. با توجه به حجم ارتباطات موجود، ارتباطات گروه در فاصله زمانی فوریه تا دسامبر سال 2011 استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که شبکه اجتماعی فیس بوک در تبادل اطلاعات جنبش مورد استفاده جوانان شهرنشین و عمدتا تحصیل کرده قرار گرفته است و همچنین در تبادل اطلاعات، مردان فعال تر از زنان هستند. بر اساس مشاهدات بحث های گروه، بیشترین محتوا در تبادل اطلاعات، محتوای تحولات و وقایع دو کشور بود. روابط آفلاین در شکل گیری روابط آنلاین موثر بوده است، به عبارتی اعضای گروه با کسانی روابط آنلاین و تبادل اطلاعات داشتند که از قبل در دنیای واقعی می شناخته اند. شبکه روابط گروه نشان داد که سازنده گروه، مرکزی ترین عضو شبکه است. سازنده گروه اگر چه در تبادل اطلاعات نقش عمده ای ایفا می کند و میزان زیادی از اطلاعات از طریق وی در میان اعضا تبادل می شود اما او کنترل کننده جریان تبادل اطلاعات نیست. بر اساس نتایج به دست آمده، پیوندهای ضعیف توانسته اند در برقراری ارتباط بین اعضای مصری و تونسی و تبادل اطلاعات بین آن ها موثر باشند.
آمنه فضل اله زاده حاجی علی رجبلو
همبستگی¬ملی یکی از مهم¬ترین عوامل حیات دولت¬های کنونی و ناظر بر پیوندهایی است که اجتماعی را به ملت تبدیل و بقا و تداوم آن را تعیین می¬کند. لذا در پژوهش حاضر، هدف اصلی ، بررسی فرهنگ سیاسی حاکم بر ورزش و رابطه آن با میزان همبستگی ملی می¬باشد. روش بررسی در این تحقیق پیمایش است که مردان 20-40 ساله شهر تهران به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده¬اند و تعداد 384 نفر از بین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه¬گیری خوشه¬ای، پرسشنامه در بین آنان توزیع شد و پس از آن داده¬ها تحلیل شدند. یافته¬های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای زمینه¬ای و میزان همبستگی ملی رابطه معنادار وجود ندارد. اما بین متغیر مستقل و ابعاد آن؛ جهت¬گیری شناختی، جهت¬گیری احساسی و ارزیابانه فرهنگ سیاسی حاکم بر ورزش با میزان همبستگی ملی رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که از بین این سه متغیر، تنها بعد جهت¬گیری احساسی در مجموع 55 درصد از تغییرات میزان همبستگی¬ملی را تبیین کرد. نمودار تحلیل مسیر نشانگر این است که تنها متغیر جهت¬گیری احساسی بر میزان همبستگی¬ملی موثر است.
الهام مروتی فریبا سیدان
در این مطالعه، ضمن مرور ادبیات موضوع و نظریه های مرتبط با نوگرایی، اثر متغیرهای تعلقات قومی، دینداری، خاستگاه اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی به عنوان عوامل اجتماعی موثر و متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و شاخه¬ی تحصیلی، مذهب و وضعیت تآهل به عنوان متغیرهای زمینه¬ای، بر نوگرایی افراد مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه¬ی آماری پژوهش کلیه¬ی دانشجوبان دختر و پسر مشغول به تحصیل در دانشگاه¬های دولتی و آزاد شهر کرمانشاه در نیمسال دوم سال تحصیلی 93-1392 می¬باشند. بر این اساس و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برابر با 379 نفر تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد بین تعلقات قومی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و خاستگاه اجتماعی، و همچنین سال های تحصیل، شاخه ی تحصیلی و جنسیت دانشجویان با نوگرایی و ابعاد آن رابطه¬ی معنادار وجود دارد. همچنین بین میزان دینداری، سن، وضعیت تآهل و مذهب دانشجویان با نوگرایی رابطه¬ی معناداری مشاهده نشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است به میزان قابل توجهی میانگین نوگرایی دختران بیش از پسران دانشجواست. علاوه بر آن نتایج تحلیل همبستگی جزئی نشان می دهد متغیر جنسیت (دختر بودن) موجب تشدید روابط بین سایر متغیرها با نوگرایی شده است.
مونا کماندار افشار شراره مهدیزاده
پژوهش حاضر با عنوان " بررسی رابطه استفاده از تلویزیون با نگرش به حقوق شهروندی " درصدد است تا به بررسی رابطه تلویزیون به عنوان متغیر مستقل با دو شاخص میزان مواجهه ( کل ساعات تماشا ) و نحوه مواجهه با شهروندی به عنوان متغیر وابسته با سه مقوله حقوق مدنی ، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی بپردازد . در این پژوهش از نظریه پرورش ، نظریه استفاده و خشنودی و نظریه کانونی مارشال جهت چارچوب نظری استفاده شده است . روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد . جمعیت آماری سرپرست یا همسر سرپرست در خانوارهای عادی ساکن مناطق 1 ، 13 و 22 شهرتهران و در محدوده سنی 64-20 سال می باشند . نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای انجام یافته و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین شده است . جهت آزمون فرضیات ، آزمون t ،f وr پیرسون و همچنین تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفته است . یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مبین عدم وجود رابطه معنادار استفاده از تلویزیون با نگرش به حقوق شهروندی می باشد . متغیرهای میزان مواجهه ، نحوه مواجهه ،اعتبار رسانه ، جنس ، سن ، تعداد افراد خانوار ، وضعیت تأهل ، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و قومیت با نگرش به حقوق شهروندی رابطه معناداری نداشتند . ولی متغیرهای انگیزه تماشا و انتخاب آگاهانه برنامه های تلویزیون با نگرش به حقوق شهروندی رابطه معناداری داشتند.
عزیزه اصالت علی رجبلو
پژوهش حاضر با عنوان بررسی سیاست گریزی زنان درطول تاریخ ایران، به دنبال بررسی عوامل ایجاد سیاست گریزی در جامعه ایران در طول تاریخ است. سوالهای این پژوهش به این صورت هست که چه عواملی باعث سیاست گریزی زنان در جامعه ایران شده است که در تاریخ ایران، تغییراتی در وضعیت زنان بوجود آمده است. زنان از پس پرده به درون جامعه آمده اند، ولی هنوز درصد قابل توجهی از زنان رادر نهاد های تصمیم گیری و رده های اداری و سیاسی بخصوص در مقامهای بالای سیاسی کشور نمی بینیم، این در حالیست که بدون وجود زنان توسعه در کشور بوجود نخواهد آمد و وجود زنان در این مقامها ضروری به نظر می رسد. روش گردآوری موضوعات و منابع این پژوهش توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات به روش کتابخانه ای گردآوری شده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق نقش سیاسی و اجتماعی زنان در طول تاریخ ایران، از دوران باستان تا زمان حال را از طریق کتب و مقاله ها و روزنامه ها و اسناد مختلف گردآوری کرده و آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است، تا عوامل اجتماعی و فرهنگی را که در طول تاریخ ایران باعث سیاست گریزی زنان شده است، مشخص شود و برای جمع آوری بهتر اطلاعات این پژوهش دوره های تاریخی را به صورت دوره قبل از اسلام و دوره بعد از ورود اسلام به ایران و دوره معاصر تقسیم بندی کردیم و بعد از گردآوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. و به این نتایج رسیدیم که در تمام دوره های تاریخی وجود پدر سالاری و قدرت مردان در سیاست و در تمام امور مربوط به زنان باعث جامعه پذیری دلخواه مردان و اشتغال آنان به خانه داری و فرزند پروری و محصور ماندن در خانه و جلوگیری از ورود زنان به اجتماع و در صورت ورود آنها به کارهای سیاسی فقط کارهایی رابه عهده بگیرند که جزو اهداف مردان است و زنانی هم که در تاریخ ایران به مقامهای بالا رسیده اند، به خاطر داشتن روابط خانوادگی مردان با قدرت زیاد بوده است. حتی کتابها نیز زنان را از ورود به مقامهای بالا بازداشته و آنها را محدود می کند.
رقیه محمدی علی رجبلو
چکیده ندارد.
فرزانه قیطاسوند محمدتقی شیخی
چکیده ندارد.
حکیمه زارع علی رجبلو
چکیده ندارد.
سارا اصغری علی رجبلو
چکیده ندارد.
شهناز کریمی اسدالله نقدی
چکیده ندارد.
سارا اصغری علی رجبلو
چکیده : پژوهش حاضر در صدد است به بررسی رابطه تاثیر جهانی شدن در بازاندیشی تعاملات جنسی در بین جوانان دانشجوی ایرانی بپردازد. شاخص های جهانی شدن در این پژوهش اینترنت، ماهواره، سینما، سفر خارجی و شناخت و آشنایی با اندیشمندان غربی در نظر گرفته شده است و بازاندیشی در تعاملات جنسی به معنای فردی شدن تعاملات جنسی با پذیرش الگوهای جدید چون روابط دوستی دختر و پسر، رابطه همزمانی (چندگانگی)، رابطه با جنس مخالف بعد از ازدواج، رابطه مجازی و اینترنتی و همجنس گرایی، با سطوح روابطی از سطح گفتگو تا رابطه جنسی - از پذیرش تا تجربه آن - در نظر گرفته شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش مذکور، شامل دانشجویان دانشگاه تهران در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری می باشد. شیوه نمونه گیری از نوع نمونه گیری خوشه ای صورت گرفته و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 275 نفر برآورد شده است. در این پژوهش، یک فرضیه اصلی و چند فرضیه فرعی مطرح شده است. در فرضیه کلی بین جهانی شدن و بازاندیشی تعاملات جنسی جوانان دانشجوی ایرانی رابطه معنادار وجود دارد. جهت تبیین و آزمون این فرضیه، چهار فرضیه فرعی که ناظر بر مولفه های بازاندیشی هستند شامل فردی شدن تعاملات جنسی، پذیرش الگوهای جدید، داشتن تجربه های مختلف و سطح روابط دوستی با جنس مخالف در ارتباط با جهانی شدن صورت بندی و مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود رابطه اثر بخشی جهانی شدن (عمدتا رسانه های تصویری) بر تعاملات جنسی دانشجویان در عناصر و مولفه های چندگانه می باشند. کلید واژه : جهانی شدن، بازاندیشی، تعاملات جنسی، جوانان
حکیمه زارع علی رجبلو
پژوهش حاضر با عنوان " بررسی رابطه نگرش نسبت به سیاستگذاری های فرهنگی و گرایش به خشونت در فوتبال" در صدد است تا به بررسی رابطه سیاستگذار ی های فرهنگی بر خشونت در فوتبال بپردازد. شاخص های سیاستگذاری در این پژوهش خصوصی-گرایی، ایدئولوژیزه کردن ورزش، افزایش اختیارات دولت: ا- سلطه مالی و 2- نظارت و کنترل بر انتخابات روسای ورزش در نظر گرفته شده است. گرایش به خشونت در دو بعد ابزاری و بازتابی در نظر گرفته شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. حجم نمونه 395 نفراز تماشاچیان بازی تیم ملی ایران و سنگاپور که به شیوه ی تصادفی انتخاب شده اند. در این پژوهش، یک فرضیه اصلی و چند فرضیه فرعی مطرح شده است. فرضیه کلی بین نگرش نسبت به سیاستگذاریهای فرهنگی و گرایش به خشونت در فوتبال رابطه معناداری وجود دارد. جهت تبیین و آزمون این فرضیه، هشت فرضیه فرعی مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود رابطه معنادار سیاستگذاری فرهنگی بر گرایش به خشونت در فوتبال است. متغیرهای ایدئولوژیزه کردن ورزش، افزایش اختیارات دولت نظارت، کنترل بر انتخابات روسای ورزش، سن فرد، وضعیت تاهل و پایگاه اقتصادی و اجتماعی بر گرایش به خشونت رابطه معناداری داشتند. کلید واژه : سیاستگذاری فرهنگی، خشونت، طرفداران فوتبال
فاطمه محمدی علی رجبلو
عنوان پایان نامه: بررسی هویت اجتماعی و فرهنگی فضای شهری منطقه سه شهر تهران "با تاکید بر رویکرد نشانه شناسی" نام و نام خانوادگی: رقیه محمدی استاد راهنما: دکتر علی رجبلو استاد مشاور: دکتر سوسن باستانی چکیده تحقیق حاضر با استفاده از نشانه های موجود در فضای شهری منطقه سه شهر تهران به مطالعه و شناخت هویت اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته است. در این راستا انواع فضاهای شهری را در این منطقه و بر اساس چارچوب نظری فضای شهری شناسایی کردیم، که عبارت بود از؛ فضاهای کاربردی، فضاهای اوقات فراغت و فضاهای خدماتی، سپس به شناخت نشانه های هر یک از این فضاها پرداختیم. جهت شناخت نشانه های مختلف در این منطقه از روش مشاهده همراه با عکاسی از نشانه ها استفاده کردیم و در تحلیل های نهایی از بعد روش، متمرکز بر رویکرد نشانه شناختی و اندیشه های سوسور و دیگران بودیم. به دلیل وسعت منطقه و محدودیتهای زمانی و ... به نمونه گیری از مسیرهای منطقه پرداختیم و دو میدان ونک و مادر و دو خیابان پاسداران و شریعتی و محله حسن آباد را برگزیدیم. با استفاده از چارچوبهای تئوری اندیشمندانی چون وبلن در حوزه طبقه مرفه و بوردیو با توجه به دیدگاه تمایز او، همچنین بحث سبک زندگی و حوزه مصرف که مورد توجه اندیشمندان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی است، یافته های تحقیق را مورد تحلیل و ارزیابی اجتماعی و فرهنگی قرار دادیم تا بتوانیم براساس نشانه های موجود هویت اجتماعی و فرهنگی بازنمایی شده در این فضای شهری را مورد شناسایی قرار دهیم. در این میان دریافتیم که این هویت در فضای شهری این منطقه جلوه تمام عیاری از مصرف طبقه متوسط بالا و طبقه مرفه در جامعه است که البته حضور آنها در این منطقه به واسطه ویژگی های خاص اقتصادی، اجتماعی و موقعیت تاریخی آن چندان دور از انتظار نبود. از سویی دیگر وجود مراکز مبادلاتی، تجاری و اداری در نقاط کلیدی این منطقه از جمله میدان ونک و حوالی آن، قرابت با ویژگی های جامعه یقه سفید، مدیران عالی رتبه اداری، دولتی و سیاسی و مدیران تولیدی و صنعتی کشور را نیز آشکار ساخت. به واقع از سویی در فضای مصرف منطقه که بخش زندگی خانوادگی طبقه مرفه را نمایان می کرد و از سویی فضای مبادلاتی که بخش زندگی کاری و شغلی این طبقه را آشکار می کرد، همسویی و قرابت قابل توجهی دیده شد به گونه ای که مجموعه نشانه های مورد مطالعه در هر دو این فضاها در راستای هویت اجتماعی و فرهنگی در یک رابطه همنشینی یکدیگر را تایید و بازتولید می کردند. در نتیجه یافته های تحقیق ما را به آن سوق داد که دریافتیم طبقه متوسط بالا و مرفه جامعه ایرانی که بخشی از آنها در منطقه سه شهر تهران زندگی می کنند، در بعد هویت اجتماعی و فرهنگی خود چه تمایلات و توافقات ضمنی دارند و این هدفی بود که از ابتدا تلاش داشتیم به واسطه نمایان ترین نشانه ها که آنها را در فضای شهری می جستیم، ارزیابی کنیم و البته این ویژگی ها را به گونه ای موشکافانه در تحلیل نشانه های حاضر در فضای شهری یافتیم.