نام پژوهشگر: مسعود یعقوبی نوتاش
المیرا کوشاور مسعود یعقوبی نوتاش
موضوع جنسیت چنان در زندگی روزمره عادی شده است که به ندرت مورد توجه قرار می گیرد. از سال های 1970، زبان شناسان به رابطه زبان و جنسیت علاقه مند شده اند. مقالات و تحقیقات انجام شده نشان می دهند که جنسیت یکی از متغیرهای اجتماعی است که تاثیر بسزایی در روند تدریس و یادگیری زبان دارد. جنسیت در تمام زوایای کلاس های آموزش زبان وجود دارد و از آنجایی که کتابهای درسی از جایگاه مهمی در آموزش زبان برخوردارند، چگونگی نمود جنسیت در کتاب های درسی حتی مهم تر به نظر می رسد. تحقیقات بسیاری در مورد نمود جنسیت در کتب زبان های خارجی انجام شده است، گرچه تعداد بسیار کمی به موضوع نمود جنسیت در مکالمه های موجود در کتب درسی زبان خارجی پرداخته اند. تحقیقات نشان می دهند که اکثر کتابها از نظر نحوه پرداختن به موضوع جنسیت ، چه از نظر نقش های داده شده به شخصیت ها و چه از نظر کمی به ضرر جنس مونث هستند. در کشور ایران فقط تعداد انگشت شماری تحقیق از این دست وجود دارد که بیشتر آنها مطالعات خود را بر روی کتب درسی دوره های راهنمایی یا دبیرستان انجام داده اند. در سایه نیاز مبرم به چنین تحقیقی در فضای آموزشی ایران، این مطالعه نگاهی تحلیلی به نمود جنسیت در مکالمات دو سری کتاب درسی efl مورد استفاده در ایران دارد. سری interchange, third edition به عنوان نمونه ای از کتب درسی برگرفته و سری چاپ شده توسط کانون زبان ایران به عنوان نمونه ای از کتب درسی بومی شده. نتایج بدست آمده پس از مطالعات آماری، سطح قابل قبولی از برابری نمود جنسیت در هر دو سری کتاب و در مقایسه با یکدیگر نشان می دهد. در ضمن، این تحقیق چگونگی برداشت مدرسین از نمود جنسیت در کتب درسی را به صورت یک تحقیق kap ( مطالعه آگاهی، نگرش و عملکرد مدرسین) مورد مطالعه قرار داده است. نتایج نشان می دهد که مدرسین مونث امتیاز بیشتری در سوالات مربوط به آگاهی کسب کرده اند و همچنین عملکرد کلی مدرسین در کلاس درس با بینش آنها همبستگی بیشتری دارد.
بهروز سربخشیان مسعود یعقوبی نوتاش
اخیرا مطالعاتی فراوانی در رابطه با یادگیری مشارکتی در کلاس های زبان خارجی انجام شده است. برخی از این مطالعات بر تاثیرفعالیت های مرتبط با یادگیری مشارکتی در یادگیری مهارت های مختلف یادگیری زبان تاکید دارند. نتایج بدست آمده عمدتا نشانگر تاثیرات مثبت در بهبود مهارت های مختلف زبان آموزان مانند خواندن، نوشتن، گوش کردن و صحبت کردن بوده است. (منگ-لی چن، 2005 و کاو، 2003). بسته به هدف تحقیق، 62 زبان آموز مذکر سطح ابتدایی بین سنین 15 تا 25 از موسسه گلدیس در شهر تبریز به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه طبقه بندی شدند. سپس بر اساس نتایج بدست آمده از فرم ها پر شده توسط 50 مدرس زبان درباره پایانه های تصریفی زبان انگلیسی، "s" و "ed" بعنوان مشکل دارترین پایانه های تصریفی انتخاب شدند.در مرحله بعدی متنی حاوی دو پایانه ذکر شده به عنوان پیش آزمون جهت خواندن و ضبط صدا به زبان آموزان ارائه شد. این پیش آزمون جهت نشان دادن همگن بودن دو گروه به زبان آموزان ارائه شد. بعد از پیش آزمون، تلفظ پایانه های تصریفی انگلیسی در هر دو کلاس تدریس شد. تدریس در کلاس آزمایشی توسط روش های یادگیری مشارکتی و در کلاس گواه توسط روش معلم محور انجام گرفت. در پایان تحقیق و پس از ارائه پس آزمون، آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه در پایانه های "s" و "ed" بکار برده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که فعالیت های یادگیری مشارکتی تاثیر معنی داری در تلفظ صحیح پایانه "s" نداشتند، اما این فعالیت ها تاثیر معنی داری درتلفظ صحیح پایانه "ed" داشتند. بنابراین نتایج این تحقیق نشانگر تاثیرات مثبت یادگیری مشارکتی در بهبود تلفظ پایانه های تصریفی زبان انگلیسی می باشد. در مورد پایانه "s" نیز می توان گفت که تاثیر روش تدریس مشارکتی بهتر از روش تدریس معلم محور بود هر چند که تفاوت میانگین های دو گروه معنی دار نبود. به طور کلی نتایج بدست آمده نشانگر تاثیرات مثبت تدریس مشارکتی می باشد.
محمد حسن چهر آزاد فرهمن فرخی
: یکی از محدودیت های روش های تدریس ارتباطی تاکید بر روانی کلام و نادیده گرفتن صحت ساختار کلامی فراگیران است که منجر به ایجاد خطا های ساختاری در کلام آنها شده است. این مشکل در موسسه های آموزش زبانی که بر اساس تدریس متمرکزبرمعنا استوار هستند ملموس تر است . هدف این پایان نامه مطالعه تاثیر تمرکز بر ساختارتمهید شده بر صحت کلامی زبان آموزان وبر دانش صریح آنها در مورد زمان گذشته ساده بود. بدین منظور 3 کلاس بطور تصادفی بترتیب بعنوان گروه های کنترل (تعداد = 17)، تمرکز ضمنی بر ساختارآنی (تعداد = 19) و تمرکزصریح بر ساختاتر متاخر (تعداد = 21) انتخاب شدند. همه گروه ها 6 جلسه در فعالیت بازگویی داستان شرکت کردند.آنها همچنین به سوالات کتبی مرتبط با زمان گذشته ساده که در3 زمان مختلف و بترتیب 1 جلسه قبل از شروع تحقیق، 1 جلسه بعد از پایان تحقیق و ا ماه بعد از پایان تحقیق به آنها ارائه شد پاسخ دادند. در طول 6 جلسه تحقیق، تمامی زبان آموزان این 3 گروه داستان را در کلاس ودر محدوده زمانی 4 دقیقه ای خوانده ، خلاصه کرده و بعد از اتمام این زمان و بطور انفرادی خلاصه داستان را به کلاس بازگوئی می کردند. در گروه کنترل زبان آموزان هیچگونه پس خورانی مبنی بر خطای گفتاری دربکار گیری زمان گذشته دریافت نکردند. در گروه تمرکز ضمنی بر ساختارآنی ، خطاهای زبان آموزان بطور آنی و ضمنی توسط محقق تصحیح می شد. در گروه تمرکز صریح بر ساختار متاخر، به خطا ها بعد ازاتمام بازگوئی داستان توسط هر فرد و بطور صریح پرداخته می شد. بعد از بکار گیری آمار توصیفی و استنباطی مشخص شد که از نظر صحت کلامی و دانش صریح زمان گذشته ساده زبان آموزان گروه های 2 و 3، تمرکزضمنی بر ساختار آنی و تمرکزصریح بر ساختارمتاخر، از گروه کنترل،بدون دریافت پساخوران، در جلسه 6 بازگوئی داستان ودر آزمون کتبی که ا ماه بعد از اتمام تحقیق ارائه شده بود پیشی گرفتند. یافته های تحقیق حاضر می تواند در تقویت صحت کلامی و دانش صریح زمان گدشته ساده فراگیرانی که بر اساس روش های تدریس ارتباطی آموزش می بینند موثر باشد.
کریم جبرییلی مسعود یعقوبی نوتاش
برای ایجاد قابلیت موثر خواندن و نگارش، فراگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی نیازمند خودآگاهی نسبت به راهبردهای خواندن است که این امر نیز به نوبه خود مستلزم آموزش مستقیم راهبردهاست. توافق کلی براین است که قابلیت خواندن و درک مفاهیم ایجاد شده در حد مطلوب در موفقیت دانش آموزان، دارای اهمیت ریشه ای است. در همین راستا، به لحاظ عملی بسیار سودمند خواهد بود که فراگیر زبان بداند چگونه می توان مفهوم کلی یا "لب کلام" متن را دریافت نمود و نیز این که مفاهیم چگونه در متن سازمان پیدا کرده و به همدیگر پیوند می خورند. در این پژوهش نگارنده بر دو راهبرد ارزشمند برای پیشبرد مهارت خواندن فراگیران زبان انگلیسی متمرکز گردیده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر دو فعالیت پسا فعلیتی (post-task activities) در پیشبرد مهارت های خواندن دانش آموزان ایرانی بوده است. در این مطالعه مشخصاً تاثیر آموزش الگو های سازماندهی متنی (مقایسه/تقابل، علت و معلول و تعریف) و آموزش خلاصه سازی به عنوان فعالیت های پسا-فعلیتی بر ایجاد و پیشبرد مهرت خواندن زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعدی کوشش گردیده است که اصل موضوع آموزش راهبرد در هر دو نوع فعالیت با موقعیت فاقد آموزش راهبردی مورد مقایسه قرار گیرد. شرکت کنندگان در پژوهش 60 دانشجوی پسر شاغل به تحصیل در رشته ریاضی در مقطع پیش دانشگاهی در مدرسه یاد شده بودند که با استفاده از پیش آزمون و نیز به صورت تصادفی به 3 گروه همگن تقسیم گردیدند. گروه اول گروه آزمایشی دریافت کننده آموزش الگو های سازماندهی متنی، گروه آزمایشی دوم دریافت کننده آموزش خلاصه سازی و گروه سوم به عنوان گروه گواه درنظر گرفته شدند. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون های واکاوی واریانس و آزمون t نتایج زیر را به دست می دهد: 1) نتایج حاکی از تاثیر مثبت و معنادر آموزش الگوهای سازماندهی متنی برپیشبرد مهارت خواندن است . 2) آموزش خلاصه سازی عملکرد شرکت کنندگان پژوهش را ارتقاء می بخشد. 3) یافته ها نشانگر برتری عملکردی گروه آزمایشی گروه آزمایشی دوم (دریافت کننده آموزش خلاصه سازی) نسبت به گروه آزمایشی اول (دریافت کننده آموزش الگو های سازماندهی متنی) است و 4) یافته ها نشان می دهد که آموزش راهبرد از هر دو نوع (گروه اول و دوم) باعث تغییر معنادار و مثبت در عملکرد خواندن نسبت به گروهی است که هیچ آموزش راهبردی را دریافت ننموده است. پیشنهادات پژوهش در بخش های مربوطه مورد بحث وبررسی قرار گرفته است
ساناز یوسف زاده خیابانی مسعود یعقوبی نوتاش
با توجه به گسترش میزان علاقه بر تعامل در عصر آموزش زبان ارتباطی، نقش ویژگی های تعاملی در کلاس درس برجسته ترشده است.براین اساس، پرسش ها به عنوان یکی از مهم ترین تکنیکهای بکار گرفته شده توسط مدرس جهت ترویج تعامل کلاسی ، نقش مهمی را در این زمینه ایفا می کنند. بیشتر مطالعاتی که داخل کلاس درس صورت گرفته است بر این مسئله اذعان نموده اند که سوالات صوری منجر به جواب های طولانی تر و همچنین مدت زمان تعامل بیشتری در قیاس با سوالات دلالتی می شوند .این در حالیست که بعضی از مطالعات با استناد بر این مسئله که جواب سوالات صوری داخل متن نمی باشد، اظهار کرده اند که این سوالات ممکن است منجر به تعامل در سطوح پایین توانش نگردند. بر این اساس مطالعه فعلی بر این بوده که بررسی کند کدام نوع از سوالات منجر به تعامل بیشتر در هریک از سطوح توانش زبانی می شود و همچنین میزان کاربرد آنها در هر یک از سطوح به چه صورت است.بدین منظور تاثیر تعاملی ( تعداد کلمات در هر پاسخ) در هر یک از سطوح مورد مقایسه قرار گرفت تا مشخص شود که کدام نوع از این پرسش ها منجر به نتیجه ی مطلوبتر که همان تعامل بیشتر است می شود.یک کلاس از هر سطح توانش (16 زبان آموز ابتدایی، 15 زبان آموز متوسطه ،15 زبان آموز پیشرفته) که توسط معلمی واحد تدریش می شد، در طول یک ترم مورد مشاهده قرار گرفت.پس از آوانویسی موارد ضبط شده ، میزان کاربرد آنها توسط مدرس با استفاده از آمار توصیفی محاسبه شد .آزمون تی وابسته (dependent t-test) به کار گرفته شد تا مشخص شود که آیا تفاوت معنی داری در تاثیر سوالات دلالتی در قیاس با همتای صوری وجود دارد یا خیر؟ نتایج نشان داد که بر خلاف سطح پیشرفته ، در سطوح ابتدایی و متوسطه، مدرس از سوالات دلالتی بیشتر استفاده می کرد.از این گذشته نتایج به دست امده نشان داد که تفاوت معنی داری در تاثیر سوالات دلالتی در مقابل سوالات صوری در هر سه سطح توانش وجود داشت و در هر سه سطح سوالات صوری منجر به جواب های طولانی تری گردید.نتایج این مطالعه می تواند کاربردهای مهمی برای مدرسین ، زبان آموزان و طراحان برنامه درسی داشته باشد.
آیلار خدادادی مسعود یعقوبی نوتاش
این تحقیق نقش دو زبانگی یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی را بررسی می کند. اعتقاد بر این است که استفاده ی محدود از زبان مادری در کلاس های زبان انگلیسی توانایی ارتباطی دانش آموزان را کاهش نمی دهد بلکه می تواند در فرایند یادگیری موثر باشد. این مطالعه سعی می کند که نقش تسهیل کننده زبان اول در یادگیری واژگان انگلیسی را روشن کند. در این تحقیق از طرح پژوهشی ترکیبی ( پرسشنامه و نیمه مصاحبه) استفاده شده است. دو گروه زبان آموزان سطح متوسط و معلمان در این تحقیق شرکت داشتند. در مجموع? شرکت کنندگان در این تحقیق ?? نفر بودند که ?? نفر از آنها زبان آموزان و ?? نفر معلمان بودند. زبان آموزان از میان زبان آموزانی انتخاب شده بودند که زبان اولشان آذربایجانی ? زبان دوم آنها فارسی و زبان انگلیسی ? زبان خارجی محسوب می شد. بعد از جمع آوری داده ها? داده ها با استفاده از نرم افزار spss کد گذاری شدند. در این تحقیق محقق در نظر داشت که روابط نگرش زبان آموزان و معلمان را با استفاده از زبان اول در فراگیری واژگان بدست آورد
ناصر نادری گرگری مسعود یعقوبی نوتاش
مهارت شنیداری همیشه به عنوان یک مهارت غیر فعال در نظر گرفته شده و مسامحه شده است. این مهارت نقش بسیار مهمی در یادگیری دانش آموزان دارد.یاد گیرندگان زبان خارجی یا زبان دوم نیاز دارند برای شنیدن و تمرین لهجه ای شبیه لهجه ی بومی زبانان این مهارت را بهبود بخشند و این امر بدون گوش کردن ساعات متعدی به متن های زبان خارجی میسر نمی باشد. فرهنگ ها و رسوم در نقاط مختلف دنیا یکسان نیستند و تفاوت فاحشی بین فرهنگ های شرق و غرب وجود دارد. از ان جایی که کتاب های انگلیسی برای یاد گیرندگان زبان خارجی مملو از مفاهیم نا اشنا ی فرهنگی است لذا من سعی کردم تاثیر ان فرهنگ های اشنا و نا اشنا را در بهبود قدرت شنیداری یاد گیرندگان زبان خارجی پیدا و ارز یابی کنم. برای این منظور دو کلاس شامل گروه متوسط (15 نفر) و گروه پیشرفته (15نفر) انتخاب شده اند. 10 پسر و 20 دختر در این مطالعه حضور داشتند. ان ها بر طبق مدت حضورشان در کلاس ها و نمره های کسب شده به دو گروه تقسیم بندی شدند. ان دسته که موفق به کسب نمره ی مورد نیازنشده بودند از راه یابی به ترم بعد ماندند. سطح این دو گروه حتی با استفاده از ازمون تی مستقل مورد ارزیابی قرار گرفت. از دانش اموزان انتظار میرفت که به دو متن متفاوت گوش دهند و به 15 سوال چهار گزینه ای جواب دهند. متن های انتخاب شده برای این مطالعه شامل یک داستان ایرانی تر جمه شده به انگلیسی و یک داستان نا اشنای فرهنگی خارجی است. از ان جایی که متن اول در زمینه ی ایرانی اتفاق می افتد انتظار می رود که دانش اموزان ان را به خوبی درک کنند. هر اقدامی اساسی برای یکسان سازی این دو متن انجام شده است. این دو متن با استفاده از نرم افزار به منظور انالیز سطح دشواری ان ها انجام گرفته است. بعد از اصلاح ورقه ها نمره ها با استفاده از ازمون تی زوجی برای هر دو متن اشتا و نا اشنا ی فر هنگی مورد ارزیابی قرار گرفت به عبارت دیگر یک مقایسه بین تن اشنای فرهنگی و نا اشنای فر هنگی برای هر دانش اموز صورت گرفت. در پایان این تحقیق دانش اموزان در متن اشنای ایرانی عملکرد بهتری داشتند. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که اشنایی فر هنگی بر عملکرد قدرت شنیداری دانش اموزان ایرانی تاثیر دارد.
نازلی حکیمی مسعود یعقوبی نوتاش
abstract in written mode of language, metadiscourse markers are used commonly to help writers in general and academic writers in particular to produce coherent and professional texts. the purpose of the present study was to compare introduction sections of applied linguistics and physics articles regarding their use of interactive and interactional metadiscourse markers based on the model proposed by hyland (2005). in order to carry out this study, 50 articles from each of the disciplines were selected whose writers were native farsi speakers. both qualitative and quantitative approaches to data analysis were employed in the present study. it was found that applied linguistics used significantly more stances of metadiscourse markers in general and interactive metadiscourse in particular. in the case of interactive metadiscourse subcategories, applied linguistics articles used more code glosses, physics articles employed more evidentials and they were approximately the same in using frame markers. neither of the disciplines differed significantly from one another in the case of interactional metadiscourse. no significant difference was found for interactional metadiscourse in general, but it was found that applied linguistics articles used significantly more boosters compared to the physics articles, physics articles employed more hedges and both of the groups were approximately the same in using self-mentions. the findings of the present study are useful to syllabus designers in emphasizing the critical importance of allocating some sections to metadiscourse markers in their textbooks.
آذین میرفخرایی یاسر حدیدی
مدل کارس بخش مقدمه سویل (1990) باعث بوجود آمدن تحقیقات زیادی در زمینه نحوه سازمان یافتگیبلاغتی مقالات شده است. بخصوص اینکه این مقالات منجر به انجام مطالعاتی شده است که بخش های بلاغتی متفاوت مقالات نوشته شده در رشته ها و زبان های مختلف شده است. با این حال به نظر محقق هیچ تحقیقی در زمینه سازمان دهی بلاغتی بخش مقدمه حوزه های زبان شناسی کاربردی و مهندسی مکانیک انجام نشده است. به این منظور و با استفاده از مدل کارس سویل (1990)٬ مقاله حاضر سعی دارد نوع و تعداد بند موجود در بخش مقدمه شصت مقاله نوشته شده در حوزه های زبان شناسی کاربردی و مهندسی مکانیک را بررسی کند.نتایج نشان داد که تفاوت های معنی داری بین نوع و تعداد بند های استفاده شده بین مقالات زبانشناسی کاربردی و مهندسی مکانیک وجود دارد.کاربردهای آموزشی این نتایج بحث می شود.
محبوب امانی محمدعلی ترابی
abstract this quasi-experimental study was aimed at examining the impact of storyline complexity on the grammatical accuracy and complexity of advanced and intermediate efl learners. a total of 65 advanced and intermediate efl learners were selected from iran language institute (ili). an intact group including 35 intermediate participants and another intact group with 30 advanced participants were used as the source of data collection. a paper-based toefl test was selected from toefl kit (2003) to check the proficiency level of the participants. having substantiated the proficiency levels of the two intact groups, the researcher gave two picture-based written narrative task with different storyline complexities. the distinguishing feature of the two given tasks was storyline complexity which was operationalized as +/- background knowledge and +/- foreground knowledge. the first written narrative task included only foreground knowledge (non-detailed picture prompts) but the second written narrative task included both foreground and background knowledge (more detailed picture prompts). both within-group and between-group comparisons were used to examine the impact of storyline complexity which was manipulated in the two versions of the same written narrative tasks. the results of the study indicated that complex storyline (+foreground and + background information) significantly improved the grammatical complexity of both advanced and intermediate participants of the study. however, storyline complexity failed to enhance the grammatical accuracy of the participants’ task performance within both groups. it should be noted that storyline complexity did not have differential effects on advanced and intermediate participants. that is, proficiency level of the participants did not moderate the impact of storyline complexity on the dependent variables of the study (complexity and accuracy). the findings of the present study indicated a remarkable effect of storyline complexity on grammatical complexity of written narrative tasks. based on the results of the study, it can be argued that narrative tasks can be used in efl classroom contexts as a device for promoting l2 language performance and language acquisition.
مریم محمودی مسعود یعقوبی نوتاش
به موازات توسعه تکنولوژی رایانه ای در تمامی ابعاد زندگی انسان، اینگونه بنظر می رسد که آموزش و فراگیری زبان هم از این تاثیر به دور نمانده است. از آنجاییکه اکثر دانش آموزان فراگیری زبان بر پایه رایانه را در کلاس تجربه می کنند، این تحقیق تجربی تاثیر آزمون زبان به کمک رایانه بر عملکرد دانش آموزان را ارزیابی کرده است. با دو سوال مطرح شده زیر: آیا تفاوت عمده ای با توجه به درستی و صحت گرامری در عملکرد نوشتاری دانش آموزان در آزمون به کمک رایانه و آزمون گیری با قلم و کاغذ وجود دارد؟ آیا تفاوت عمده ای با توجه به طول جمله در عملکرد نوشتاری در آزمون گیری با کمک رایانه و آزمون گیری کاغذی وجود دارد؟ شرکت کنندگان در این مطالعه حدودا بیست نفر در سطح پیشرفته بودند، برا تجزیه و تحلیلهای مقایسه ای، یافته ها نشان می دهد که تفاوت عمده ای در عملکرد دانش آموزان در صحت و طول جمله نوشتاری در نوع نوشتار با کمک رایانه و قلم وکاغذ وجود دارد. مطابق این نتایج عملکرد صحت گرامری دانش آموزان در مدل آزمون رایانه ای بهتر بود، در حالیکه عملکردشان در جملا طولانی در مدل قلم و کاغذ بهتر بود. از آنجاییکه امروزه مدارس سنتی به مدارس هوشمند در حال تغییر است میتوان نتیجه گیری کرد که آزمون با کمک رایانه می تواند اجرا شود.
زهرا نوری مسعود یعقوبی نوتاش
این پژوهش با هدف بررسی و کشف بازنمود عوامل جنسیت و قدرت در سری کتب انگلیسی مطرح با که به عنوان یک واحد درسی کامل در ارتباطات شفاهی منحصر به دانش آموزان four corners عنوان بزرگسال تابع چهار حوزه از مهارت های صحبت کردن، گوش دادن ،خواندن و نوشتن، توسط جک .سی ریچاردز و دیوید بالک و انتشارات دانشگاه کمبریج در سال 2112 منتشر شده، انجام شده است.
مسعود یعقوبی نوتاش مسعود رحیم پور
چکیده ندارد.