نام پژوهشگر: محمد ستوده آرانی
نفیسه جلالی محمد ستوده آرانی
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند منطقه خاورمیانه، به جهت موقعیت خاص فرهنگی و جغرافیایی، همواره مورد توجه قدرت های بزرگ جهان بوده است. از سوی دیگر، ایران نیز از ابتدای انقلاب اسلامی، به دنبال صدور انقلاب و دستاوردهای آن بوده و با گذشت چند دهه از پیروزی انقلاب، همچنان در پی تأثیرگذاری بر معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای است. در راستای تحقق این اهداف، سند چشم انداز بیست ساله کشور، به عنوان دقیق ترین الگو با اهداف بلندمدت توسعه همه جانبه فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و دیپلماسی، تدوین و سرلوحه چهار برنامه پنج ساله کشور گردیده است و هدف اصلی آن نیز رسیدن ایران به جایگاه برتر در میان کشورهای منطقه آسیای جنوب غربی، اعم از سطح بالای توسعه علمی و فناوری، توسعه همه جانبه، بازدارندگی و دیپلماسی فعال و سازنده می باشد. این سند برای اجرایی شدن از سوی رهبر انقلاب به قوای سه گانه ابلاغ گردیده است. رساله حاضر، به دنبال بررسی الزامات تحقق قدرت برتر منطقه ای ایران با تأکید بر سند چشم انداز است. با توجه به شرایط خاص منطقه ای و بین المللی در عصر کنونی و نیز لزوم عنایت به اصول مندرج در سند چشم انداز، پرسشی که این رساله ارائه می کند عبارت است از: ایران اسلامی برای رسیدن به سطح قدرت برتر منطقه ای چه اقداماتی را در بعد نظری و عملی باید انجام دهد؟ در این رساله تلاش شد تا با استفاده از نظریه «منطقه گرایی نوین»، تحولات و تعاملات درون منطقه ای و نحوه رسیدن به قدرت منطقه ای تبیین گردد. بنابراین، طی فصول رساله، الزامات در دو سطح منطقه ای و کشوری بررسی گردید. در سطح کشوری ، دست یابی به توسعه همه جانبه، شرط رسیدن به قدرت برتر منطقه ای است که الزامات آن معطوف به انسجام درونی، مدیریت بهینه منابع انسانی و تولیدی و بسیج همه امکانات با مدیریت کارآمد در جهت توسعه کشور است و در سطح منطقه ای به افزایش تعاملات درون منطقه ای از طریق اعتمادسازی و تنش زدایی تأکید گردید.
آرزو زارعان غلامرضا بهروزلک
بی تردید سرزمین، تاریخ و ملت فلسطین طی سالهای پس از اشغال فراز و فرودهای بسیاری به خود دیده است. اما آنچه در این سالها همواره پا بر جا بوده حس مقاومت این ملت بوده است که هر چند به دلایلی در برهه هایی کم رنگتر می نموده اما هرگز از روحیه ی مردمان رنجدیده ی این سرزمین جدانگشته است. همچنانکه می دانیم حماس هم یکی از متأخرترین و البته شاخصترین گروههای مقاومت فلسطین است. این جنبش پس از تشکیل خودسیر تکاملی طی کرده به نحویکه پس از اعلام ایجاد این تشکیلات و معرفی آن به عنوان یک سازمان شبه نظامی، به تدریج فعالیتهای خود را گسترش داده و خود را از اتهام رشد یک بعدی در زمینه ی نظامی رهانیده است. اقدامات بشر دوستانه و ایجاد شبکه ی گسترده ی انجمنهای خیریه از نمونه های این تلاشها بوده و گام بعدی حماس حضور در عرصه ی سیاسی بوده است. حماس بنیانهای فکری خود را اولاً از اسلام و ثانیاً از جنبش اخوان المسلمین به عنوان یک جنبش اسلامی مادر و مفسر اسلام اخذ کرده و از جمله جنبشها و گروههای اسلامی در خاورمیانه است که به دور از محافظه کاری و احیاناً سازشکاری، مسیر مبارزه را برگزیده است. ابن جنبش پس از ایجاد تشکیلات خودگردان چون آنرا بر آمده از قرار داداُسلو (1993) می دانست و قرارداد اسلو را نیز ظالمانه بر می شمرد هیچگاه نخواست در تشکیلات خودگردان داخل شود چرا که ورود در عرصه ی انتخابات را ضمناً به معنای تأیید اُسلو محسوب می کرد؛ اما با تغییرات اندک به وجود آمده پس از مرگ عرفات (2002) که عرصه را برای گروههای مقاومت کمی بازتر ساخته بود و نیز بالحاظ برخی مصالح که در نوشتار حاضر به آن می پردازیم، موضع خود را تغییر داد و اولین بار در سال 2004 وارد رقابتهای انتخاباتی شد. پس از آنکه حماس با ورود در انتخابات دسامبر2004 (انتخابات شهرداریها) و موفقیت نسبی در آن، تصمیم خودبرای حضور در صحنه ی سیاسی فلسطین را آشکار کرد انتخابات 2006 آزمونی دیگر برای سنجش محبوبیت این جنبش گردید و توفیق حماس در این آزمون مراحل تازه ای را برای آن رقم زد. ما در این نوشتار در پی توضیح شرایط و زمینه های ورود حماس به رقابت، تشریح انتخابات پارلمانی 2006، پیروزی حماس، تشکیل دولت توسط آن و فرصتها و موانع موجود در پیشاوری آن پس از تشکیل هستیم.
اصغر توسلی محمد تقی آل غفور
پژوهش حاضر با عنوان «ثبات سیاسی در دولتهای بعد از انقلاب اسلامی ایران» در صدد بررسی عوامل اصلی منجر به دیرپایی و تداوم نظام جمهوری اسلامی است که این تداوم در گرو ثبات سیاسی در دولتها می باشد. براساس فرضیه این پژوهش تقویت و تضعیف در سه فاکتور نهاد سازی و جذب نیروی جدید و استفاده از فرصت ها و رفع محدودیت ها در عرصه سیاست بعنوان مهمترین عوامل ثبات و بی ثباتی در دولتهای بعد از انقلاب اسلامی معرفی شده اند. تأکید بر این عوامل علاوه بر شواهد و واقعیت های سیاسی در ایران براساس آراء و مطالعات هانتینگتون صورت گرفته است که در فصول مختلف این پژوهش عناصر اصلی در برگیرنده ثبات سیاسی در قالب فاکتورهای مشارکت سیاسی، مشروعیت، توسعه نهادی، جذب نیروهای جدید و استفاده از فرصت ها و رفع محدودیت ها در هر دولت بصورت مجزا و مستقل مورد توضیح قرار گرفته و تأثیر آن بر تقویت یا تضعیف ثبات سیاسی دولتهای بعد از انقلاب اسلامی بصورت هر دولت مورد بررسی قرار گرفت. در پایان این پایان نامه به تشریح فاکتورهای بیان شده در دولتها پرداخته و علل وقوع چالشهای مسالمت آمیز و خشونت آمیز و تغییرات در سطح حکومت و رژیم و علل وقوع این نوع بحران ها در دولتها بررسی شد. و راه حل آن تقویت ثبات سیاسی و پایداری دولتها در نهادسازی، جذب و گزینش نیروهای جدید در عرصه سیاست فراهم نمودن بستر مناسب برای مشارکت سیاسی، برخورداری از مشروعیت و استفاده از فرصتها و رفع محدودیتها توسط دولتهای روی کار آمده می داند.
علی اکبر ولدبیگی منصور میراحمدی
چکیده رویکرد اسلام به تروریسم چیست؟ برخی بین سه مفهوم، تروریسم، عملیات استشهادی و عملیات انتحاری ارتباط برقرار می کنند. لذا با روش توصیفی – تحلیلی با هدف تبیین رویکرد اسلام به تروریسم با شرح این مفاهیم به مسأله پاسخ می دهیم. آنها افراد بی گناه را مورد هدف قرار می دهند تا پیام خود را به حریف و افکار عمومی برسانند بنابراین کسانی که کشته می شوند جرمی مرتکب نشده اند و بصورت ناخواسته مورد هجوم تروریسم قرار می گیرند و این مسأله نشان می دهد که عملیات تروریستی یک حمله تجاوز کارانه است و با قوانین الهی و بشری سازگار نیست هر عملیاتی تحت این چنین شرایطی حتی اگر به نام اسلام هم انجام گیرد تروریسم محسوب می شود و با توجه به اثبات فرضیه پژوهش حاضر، عملیات انتحاری مسلمانان تحت نام جهاد، به دلیل مشترکات زیاد با تروریسم یک فعالیت تروریستی محسوب می شود. آنها بر کار خود نام جهاد می گذارند در حالی که به لحاظ محتوایی عمل آنها خصوصیات جهاد دفاعی را ندارد و اشتراک اساسی ویژگیهای ایندو موجب قرابت آنها به هم شده است اما عملیات استشهادی به دلیل نداشتن اشتراک اساسی با تروریسم یک عمل تروریستی محسوب نمی شود بلکه یک عمل دفاعی است که شئونات انسانی و اخلاقی در آن رعایت می شود و عملی است فی سبیل الله برای رستگاری و دریافت اجر عظیم و روزی نیکو از جانب پروردگار است. این ویژگیها موجب تمایز عملیات استشهادی از تروریسم است بنابراین رویکرد اسلام به تروریسم منفی است و همانطور که اشاره شد عملیات انتحاری به دلیل اشتراک ویژگیهای آن با تروریسم، یک فعالیت تروریستی محسوب می شود و از نظر اسلام مردود است و در مقابل رویکرد اسلام به عملیات استشهادی بنابر شاخصهای مهم آن مثبت ارزیابی می شود.
محمد ابراهیم ظرافتی محمد ستوده آرانی
انقلاب اسلامی به سبب ماهیت دینی و معنوی خود و با طرح شعارهایی از قبیل ظلم ستیزی و عدالت طلبی، توانست درحوزه های وسیعی از مناطق آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین نفوذ نماید و جایگاه رفیعی را در میان ملت ها و تفکرات آنها بدست آورد. با گسترش ابعاد این انقلاب، پژوهش های فراوانی در زمینه های مختلف آن صورت گرفت. در این میان موضوع تأثیرات و بازتاب انقلاب اسلامی و مطالعات مقایسه ای آن، کمتر مورد کنکاش و واکاوی نظریه پردازان انقلاب اسلامی قرار گرفته است. این پژوهش با رویکردی جدید سعی دارد تأثیرات انقلاب اسلامی را در دو کشور مهم از دو منطقه مختلف شمال و غرب آفریقا، با این سوال اصلی که چه تمایزی میان تأثیرات انقلاب اسلامی بر کشورهای سودان ونیجریه وجود دارد، مورد بررسی و مقایسه تطبیقی قرار دهد.این تحقیق براین فرضیه مبتنی است که انقلاب اسلامی، حوزه های سیاسی و نهادهای نظام سیاسی کشور سودان را بیشتر تحت تاثیر خود قرارداده است،در حالیکه در کشور نیجریه این تاثیر گذاری، بیشتر، فرهنگی ، دینی ودرقلمرو کارویژه های نظام سیاسی بوده است. در این مطالعه مشخص گردید که نظام سیاسی سودان وکارویژه های آن به جهت تقویت جریان اسلام گرایی در لایه های مختلف جامعه مسلمانان اعم از توده های مختلف مردم مسلمان ،اقشار تحصیل کرده و دانشگاهی، روشنفکران و نخبگان و حتی نظامیان، از ارزشهای سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی مانند؛ احیای هویت اسلامی، استکبارستیزی، عدالت طلبی و ظلم ستیزی، تاثیر پذیری ملموس تر و گسترده تری داشته است واین درحالی است که این کشوردر برابر تاثیرات ارزشهای مذهبی و عناصر شیعی ـ فقهی انقلاب اسلامی حساسیت نشان داده است . همچنین بیان شد که حکومت نیجریه ، با وجود تاثیرات زیادی که از جانب اسلام گرایان متاثر از انقلاب اسلامی پذیرفت، اما هیچگاه ساختار سکولار آن دستخوش تغییر اساسی نگردید. این در حالی است که تاثیر گذاری ارزشهای مذهبی و عناصر شیعی انقلاب اسلامی بر جامعه مسلمانان نیجریه، گسترده تر و عمیق تر از جامعه مسلمانان سودان بوده است. واژه های کلیدی: انقلاب، انقلاب اسلامی، تأثیر انقلاب اسلامی، اسلام سیاسی، نظام سیاسی، سودان، نیجریه.
لطیف کریم پور محمد ستوده آرانی
یکی از مسائل کشورهای اسلامی مربوط به همگرایی این کشورها می باشد که تاکنون بیشتر ابعاد منفی آن بحث شده است. در این رساله تلاش می شود تا ظرفیت ها و امکانات همگرائی بررسی شده و نشان داده شود که کشورهای اسلامی از ظرفیت های زیادی برای همگرایی برخوردار می باشند. آنچه مسلم است کشورهای اسلامی در مسیر تحقق بخشیدن به همگرائی منطقه ای با موانع و مشکلات عدیده ای مواجه می باشند. این موانع ناشی از متغیرهای درون منطقه ای و فرامنطقه ای است. نگاهی به وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی امنیتی کشورهای اسلامی نشان می دهد که غالباً از عقب ماندگی اقتصادی و سیاسی رنج می برند در حالیکه از قابلیت ها و ظرفیت های گسترده ای جهت رشد و تکامل برخوردارند تحقیقات و مطالعات انجام شده نیز کمتر به نگاه مثبت به بحث ظرفیت ها و توانائی ها پرداخته است و بیشتر محدودیت ها، موانع و مشکلات بیان شده است. در این پژوهش تلاش می شود که با رویکرد مثبت، آنچه بعنوان داشته های کشورهای اسلامی در بصورت عینی وجود دارد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تا نشان داده شود که تصویر کشورهای اسلامی صرفاً منفی نیست و در کنار مشکلات و مسائل موجود، قابلیت ها و ظرفیت هائی نیز برای همکاری، همیاری و تبادل وجود دارد که با شناسائی آنها و مدیریت صحیح آنها می توان به همگرائی منطقه ای کشورهای اسلامی دست یافت.
نفیسه سادات قادری سید محمد کاظم سجادپور
تهاجم دوازدهم جولای اسرائیل به لبنان در سال 2006، که پس از 33 روز پایان یافت، اهمیتی چشمگیر دارد، چرا که باعث دگرگونی های عمده در معادلات سیاسی، امنیتی و نظامی حاکم در خاورمیانه شد و اسرائیل در طول تاریخ جنگ های خود از سال 1948 و زمان تأسیس، برای اولین بار از دستیابی به نتیجه ای پیروزمندانه ناتوان ماند.نتایج این جنگ نه تنها لبنان، بلکه کل منطقه را در بر گرفت و بر اساس موضع گیری متفاوت کشورها در قبال آن، شکل جدیدی از قطب بندی ها در جهان آشکار شد و اسرائیل که تا پیش از این همواره با دول عربی در تقابل بود، این بار با جنبشی شیعی مواجه شد که از نظر اثرگذاری بر معادلات داخلی و بر منطقه چیزی از کارکردهای دولت ها کم نداشت.با توجه به این تحولات،دررسال? حاضر این سوال اساسی مطرح شده است که تأثیر پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه بر ساختار توازن قدرت در خاورمیانه چیست؟ در پاسخ به این سوال،بر پایه این فرض که پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه موجب تقویت جایگاه این جنبش به عنوان یک بازیگر غیردولتی در عرصه داخلی لبنان و تغییر توازن قدرت در منطقه خاورمیانه به نفع محور ایران- سوریه- حزب الله گردیده، با روشی توصیفی- تحلیلی و در چارچوب تئوری توازن قدرت،به تحلیل موضوع پرداخته شده است.در پایان به این نتیجه و جمع بندی رسیده ایم که پیروزی حزب الله علاوه بر درهم شکستن اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل موجب تقویت جایگاه و افزایش میزان اثرگذاری محور ایران- حزب الله- سوریه در تحولات خاورمیانه شده است.
سکینه نامدار کندهلانی محمد ستوده آرانی
جمهوری اسلامی ایران، نظامی است که بر پایه مبانی اسلامی و شیعی بنیان گذارده شده و از آن نظر که دولتی اسلامی است، سیاست خارجی آن نیز بر اصول اسلامی مبتنی است. این اصول تعهداتی را بر عهده دیپلماسی ایران می نهد که یک کشور غیر اسلامی در صحنه بین الملل مجبور به ایفای آن نیست. از سوی دیگر کشور ایران، کشوری است همچون دیگر دولتهای جهان و در عرصه سیاست خارجی دارای منافعی می باشد. بنابراین باید قوانین بین المللی را رعایت کرده و منافع ملی اش را تعقیب نماید. در این پژوهش برآنیم تا رابطه منافع ملی و مصالح اسلامی را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بررسی نماییم. برای پاسخ به این سوال، از دیدگاه اسلامی کمک می گیریم. در دین مبین اسلام میان عقلانیت -به عنوان منبع تشخیص منافع ملی- و دین- به عنوان منبع تشریع مصالح اسلامی- تعارضی وجود ندارد. لذا میان مصالح اسلامی و منافع ملی نیز تعارض نیست، البته احتمال بروز تزاحم وجود دارد که از طریق قاعده تقدیم اهم بر مهم حل می گردد. در تشریح رابطه منافع ملی و مصالح اسلامی نگارنده پس از بررسی هر یک از این موارد و مصادیق و مولفه های آن ها و همچنین جایگاه هر یک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به طرح نظریات موجود در این زمینه پرداخته و بدین نتیجه رسیده که بهترین راه ایجاد رابطه میان منافع ملی و مصالح اسلامی، بدون کنار گذاشتن یکی از آنها، عمل بر اساس قاعده تزاحم و تقدیم اهمّ بر مهم است.
عاتکه محمدی محمدعلی حسینی زاده
چکیده : جنبش مشروطیت در دو کشور ایران و افغانستان به تبع جنبش های مشروطه خواهی در جهان در صدد محدود کردن قدرت مطلقه شاهی و مشروطه کردن حکومت و دست یافتن به آزادی های فردی و اجتماعی و رشد و ترقی کشور بود. مشروطه خواهی در این دو کشور با یک هدف مشترک اما با دو چهره متفاوت ظاهر شد. در ایران ایده مشروطیت توانست در میان اقشار مختلف جامعه نفوذ کند از این رو لایه های میانی جامعه نیز در جریان مشروطه خواهی قرار گرفته بودند. اما در افغانستان این جنبش نتوانست در میان لایه های میانی و زیرین جامعه گسترش پیدا کند. از منظر ساختار و کارگزار تفاوت بین ساختارها و کارگزاران مشروطه در ایران و افغانستان سبب پیامد های متفاوتی در جنبش مشروطه دو کشور شده است. در ایران ضعف ساختار سیاسی دولت قاجار و اقتدار اجتماعی علما و حضور فعال آنان در جنبش و حمایت از مشروطه با توجه به ساختار فرهنگی ایران، فرصتی برای بسط ایده مشروطیت در میان لایه های مختلف جامعه بود، اما در افغانستان ایده مشروطیت با موانعی چون قدرت ساختار های سنتی، ضعف اقتدار اجتماعی رهبران و عدم حمایت جدی علما از مشروطه روبرو بود. از این رو نتوانست در میان اقشار مختلف مردم گسترش پیدا کند. اگرچه نحوه شکل گیری جنبش در دو کشور متفاوت بود اما هردو به یک سرانجام ختم شد، چرا که رهبران مشروطه در هردو کشور ایران و افغانستان به دلیل فراهم نبودن زمینه های ساختاری استقرار نظام مشروطه نتوانستند پارامترهای نظام مشروطه را با ویژگی های جامعه سنتی خود تطبیق دهند. از این رو نظام مشروطه در هردو کشور نظام با ثباتی نبود و در نهایت به استبداد ختم شد.
تکتم شهرستانی محمد ستوده آرانی
در دهه پایانی قرن بیست با فروپاشی اتحاد جماهیر شوری و فرو ریختن نظام دو قطبی، جهان شاهد رویداد تازه ای بود. نظام جایگزین نظام دو قطبی که با ایده ی نظم نوین جهانی بوش متولد شد، داعیه دار شکل دهی نوینی به نظام بین الملل بود. در راستای این تغییر شکل هندسی ساختار قدرت در جهان، تغییر در ساختارهای قدرت در مناطق مهم و حساس دنبال شد. خاورمیانه به دلیل موقعیت ژئوپلتیک و منابع فسیلی، کلید اساسی تولید قدرت و اعمال هژمونی در جهان است. ایالات متحده با درک اهمیت این منطقه ی حساس از جهان همراه انگلیس در صدد بازتعریف نظم منطقه ای خاورمیانه بر آمده است. نمود این بازتعریف را در راهبرد جدید امنیتی امریکا در دو وجه سخت افزاری و نرم افزاری، می توان دنبال کرد. در حالی که بخش نخست بر بکارگیری قدرت نظامی و مشت آهنین تأکید دارد، بخش دوم بر لزوم تغییر وضع موجود و انجام اصلاحات در عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اصرار می ورزد. راهبرد نظامی در حمله به افغانستان و عراق تبلور یافت و راهبرد تغییر وضع موجود و انجام اصلاحات در قالب طرح خاورمیانه ی بزرگ، نمود بیرونی پیدا کرد. در مقابل، کشورهای منطقه با توجه به نظریه منطقه گرایی نوین از فرصت ها و محدودیت های متعددی برای ایجاد نظم نوین منطقه ای برخوردارند که بنظر می رسد شناسائی هر یک از آنها با توجه به شرائط جدید جهانی شدن می تواند گام موثری در حرکت کشروهای منطقه برای پویا نمودن نیروهای درون منطقه ای قلمداد شود.
مریم تقوی محمد ستوده آرانی
چکیده در طول سه دهه گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تنش و تخاصم محور اصلی روابط ایران و آمریکا را تشکیل داده است. اما پس از حادثه 11 سپتامبر، برخی تحولات منطقه ای از جمله اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا در سال 2003 م. و...، متغیرهای جدیدی را در مناسبات ایران و آمریکا مطرح کرده است.به طوریکه در برهه ای از این تاریخ باب مذاکرات و گفتگوها بین ایران و آمریکا پس از اشغال عراق بازگردید و این در حالی است که نخستین کشوری که ایران را به دستیابی به فناوری هسته ای ترغیب و این فناوری را به ایران منتقل کرد، یعنی ایالات متحده آمریکا، نخستین مخالف جدی امروز ایران در تحقق فعالیت های هسته ای آن می باشد. در هر حال برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی، با بروز حوادث 11 سپتامبر، ایران زمینه های فرصت سازی مناسبی را در صحنه سیاست خارجی پیدا کرده است و دلیل آن، اهمیت ایران در جنگ علیه تروریسم جهانی است. همچنین در این میان نقش متعادل کننده ایران در بحرانهای منطقه ای مانند عراق حائز اهمیت است. ویژگی های ژئوپلتیک ایران نیز به گونه ای است که از این کشور یک بازیگر پراهمیت در نظم منطقه ای و نظام بین الملل می سازد. به همین دلیل حادثه 11 سپتامبر نقطه عطفی برای افزایش زمینه های نقش آفرینی منطقه ای ایران به حساب می آید. در حال حاضر اهمیت ژئوپلیتیک ایران برای نظام بین الملل در دو موضوع خلاصه می شود: جنگ علیه تروریسم و ژئوپلیتیک انرژی. در زمینه جنگ علیه تروریسم، ایران در وسط دو کانون اصلی تروریسم جهانی یعنی افغانستان و عراق قرار دارد. از این لحاظ خاک ایران نقش مهمی در سد کردن عبور و انتقال تروریست ها در منطقه ایفاء می کند. در زمینه ژئوپلیتیک انرژی (نفت و گاز) نیز جغرافیای ایران به گونه ای است که به نقاط حساس و نفت خیز منطقه خاورمیانه در خلیج فارس و دریای خزر دسترسی همزمان دارد. بنابراین اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی تهدیدات و فرصت هایی را در روابط ایران و آمریکا ایجاد نمود. کلیدواژه ها: فرصت، تهدید.
سید احمد رزاقی موسوی محمد ستوده آرانی
منطقه خاورمیانه به دلیل دارا بودن موقعیت خاص ژئواستراتژیک، ژئوپلتیک و ژئواکونومیک و همچنین به دلیل سرشار بودن از منابع مهم انرژی از جمله نفت و گاز، همواره مورد توجه و طمع ورزی قدرت های بزرگ فرامنطقه ای بوده است که این مسئله، امنیت این منطقه را با پیچیدگی ها و محدودیت ها و خطرات فراوانی مواجه ساخته است. از طرفی تنازعات و کشمکش های میان کشورهای مسلمان منطقه نیز ـ علی رغم آموزه های دین مبین اسلام مبنی بر صلح و آرامش و امنیت ـ به این مسئله دامن زده و امنیت این منطقه را با خطر جدی مواجه ساخته است. بنابراین در این رساله سعی شده است تا با بررسی اهمیت و ویژگی های منطقه خاورمیانه و متغیرهای موثر بر امنیت منطقه و علل و عوامل تنازعات میان کشورهای منطقه از جمله متغیرهای درون منطقه ای و برون منطقه ای، با نگاهی مثبت بر تقویت زمینه های مشترک میان کشورهای منطقه و فرصت های همکاری و همگرایی تأکید شود و با ایجاد شرایط و زمینه های لازم و تأکید بر روش منطقه گرایی نوین به دنبال ایجاد اتحادیه سیاسی ـ امنیتی منطقه ای بود، که برای تحقق این مسئله پیشنهاد شد که از طریق اعتمادسازی و تنش زدایی، سطح تعاملات درون منطقه ای افزایش یافته و با تحقق یک همگرایی واقعی و تشکیل اتحادیه سیاسی ـ امنیتی منطقه ای بدون دخالت و نفوذ قدرت های بزرگ، امنیت پایدار را در منطقه خاورمیانه تأمین کرد.
علی خلجی محمد ستوده آرانی
مسئله صلح، یکی از آرزوهای مهم و دیرینه بشر در طول تاریخ بوده است که امروزه نیز از مسائل اصلی و اساسی دولتها در عرصه نظام بین الملل می باشد. مهمترین وجه صلح، مربوط به پایداری و عادلانه بودن آن است که همه کشورها بر آن تأکید دارند. فرضیه ای که این پژوهش در پی اثبات آن است، این است که ایران اسلامی رسیدن به صلح پایدار را، در گرو اجرای عدالت در روابط بین الملل می داند و بر این اساس برقراری آرامش و امنیت در روابط کشورها با یکدیگر، بر اساس ایمان به عدالت و در سایه دستورات الهی تحقق می یابد. حداقل دو رویکرد ایجابی و سلبی در تعریف صلح وجود دارد. رویکرد اسلام نیز معطوف به جنبه سلبی صلح نمی باشد، بلکه صلح واقعی بر آمده از وضعیتی است که در آن حقوق ملتها رعایت شده و عوامل تهدید صلح از بین برود. وضعیت کنونی نظام بین الملل به گونه ای است که تحقق صلح درآن، به خاطر تهدیدات عمده ای که وجود دارد، ممکن نمی باشد. جمهوری اسلامی ایران به این وضعیت انتقاد داشته و عواملی از قبیل رقابت تسلیحاتی، رقابت قدرتهای بزرگ، تروریسم، ظلم، فقر و گرسنگی را، از جمله عوامل تهدید صلح در جهان می داند. برای تحقق صلح، در دو شاخص عمده باید تحول اساسی صورت پذیرد. تحول در کارگزار انسانی که با تربیت انسانها و سرمشق قرار گرفتن از تعالیم انبیاء و با ایمان، عدالت و تهذیب انسانها ممکن خواهد شد. تحول دوم در ساختار روابط بین الملل است که با رفع سیستم رقابتی قدرتهای بزرگ، احترام به حق حاکمیت ملتها، توزیع عادلانه امکانات و فرصت های بین المللی صورت می پذیرد. این تحول در سازمانهای بین المللی نیز به صورت تحول در رهبری، استقلال سازمان، رفتار و قوانین سازمانهای بین المللی، صورت می گیرد. در عین حال از منظر ایران اسلامی، تحول درکارگزار انسانی مهمترین راهکار دست یابی به صلح پایدار و عادلانه می باشد. واژگان کلیدی: صلح، نظام بین الملل، جمهوری اسلامی ایران، صلح عادلانه
علی هدایتی زاده علیرضا امینی
با پیدایش بازیگران جدید در صحنه جهانی و وقوع مسائل و چالش های تازه در جامعه جهانی، اصلاح ساختار شورای امنیت به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. ایجاد هرگونه تغییر و تحول اساسی در سازمان ملل و موازنه میان کشورها در ایفای نقش موثر در مناسبات جهانی با منافع کشورهای عضو گره خورده و هر کشوری بر اساس منافع ملی خود از مدل هایی که برای اصلاح ساختار شورای امنیت ارائه شده حمایت می کند. بر این اساس، تاکنون مدل ها و پیشنهادهای متعددی در مورد چگونگی تحول ساختاری شورای امنیت ارائه شده است. تحقیق حاضر در صدد است تا ضمن بررسی دیدگاه های متفاوت و الگوهایی که در مورد اصلاح ساختار شورای امنیت ارائه شده، به ارزیابی علل و زمینه های آن و نیز ارزیابی نظرات موجود در این باب بپردازد و نشان دهد که با توجه به تغییر اساسی اوضاع جهانی و نظام بین المللی، اصلاح ساختار شورای امنیت امری لازم و اجتناب ناپذیر می نماید.
محمد بابازاده محمد ستوده آرانی
پس از طرح مباحث کلّی و بیان تمهیدات نظری در فصل اول جهت آشنایی با دیدگاههای 3 مکتب عمده لیبرالیستی، کمونیستی و واقع گرایی در مورد روابط و نظام بین الملل به بیان اجمالی ماهیّت نظام، سرشت انسان، منطق حاکم، توزیع قدرت و محور نظام بین الملل در فصل دوم پرداختیم در فصل سوم نیز طی سه گفتار به طرح بحث پرداختیم؛ ابتدا ماهیّت فکری واندیشه ای نظام بین الملل دو قطبی را طرح کردیم و در ادامه به ماهیّت ساختاری و در انتها به بیان مباحث مربوط به ماهیّت رفتاری نظام دو قطبی اقدام نمودیم بحران عدم اعتقاد به معنویت و به دنبال آن بحران هایی از قبیل ظلم، تجاوز، استکبار وغیره از منظر امام خمینی (ره) در سه سطح فکری، ساختاری و رفتاری تحلیل و ریشه یابی شد. امام خمینی(ره) نیز ادراک صحیح و درست از مشکلات و گرفتاریها و نیز منشأ آنها را زمینه ساز و مقدمه ای برای رهایی از درد و رنج و درمان آن می دانستند. در اندیشه امام اگر بازیگران اصلی نظام بین الملل انسانهای مهذّب و عاقل باشند ماهیّت نظام بین الملل نیز ماهیّتی کمالی خواهد بود و موجب رشد کمالات و فضائل خواهد شد و در غیر این صورت ماهیّت غیر کمالی آن موجب ظلم و فساد خواهد شد. قدرت، ابزاری در دست انسان می باشد که می تواند با قرار گرفتن در دست انسان مهذّب و عاقل کمال خود را بروز دهد و موجب رشد کمالات شود. درفصل چهارم با توجه به دیدگاه امام می توان گفت کـه رهـا شدن از نظم بین الملل دوقطبی و دست یابی به نظم مطلوب، نیازمند توجه به ابعاد مادّی و معنوی انسانها و رفـع سـلطـه گـری و سـلطـه پـذیـری در جـهـان اسـت . با توجه به اینکه اندیشه امام بر پایه دین شکل گرفته، دارای یک پیام جهانی است و به دنبال یک امت واحد جهانی می باشد. به بیانی دیگر امام غایت تلاش خود را رسیدن به جامعه جهانی مهدوی می دانند. براساس اندیشه ایشان عمل به تکلیف بر مبنای توانایی ها، نظام بین الملل مقدور را تأسیس می کند و زمینه ساز نظام مطلوب آرمانی می شود در فصل پنجم حضرت امام در ارتباط با حل بحرانهای مورد نظر در جهان و رسیدن به نظام بین الملل مطلوب راه حلها و راهکارهای نظری صرف ارائه نکرده اند؛ چه این که اینها فقط تئوری نظری محض نیست که در عمل پاسخ نداده باشد، بلکه در عمل نیز خود را به اثبات رسانده اند امام خمینی با بصیرت نافذ راهکارهایی را برای اصلاح و تغییرنظام مستقر ارائه می دهند. ایشان ابتدا اتحاد مسلمین و در نهایت مشارکت همه مستضعفین جهان را لازم می دانند تا با هم افزایی قدرتها و اراده ها بتوانند درمقابل ابرقدرتها ایستادگی بکنند
سید روح اله موسوی محمد ستوده آرانی
این نوشته بر آن است تا تاثیر بیداری اسلامی بر تحولات دهه اخیر خاورمیانه را در قالب نظریه پخش تبیین نماید.در این راستا سابقه تحولات بیداری اسلامی و پیشینه تحقیقات موجود در این زمینه را، مورد بررسی قرار دادیم که از حمله ناپلئون به مصر آغاز شد و این شروعی برای استعمار جوامع اسلامی توسط غرب و واکنش مسلمانان نسبت به عقب ماندگی خود و پیشرفتهای اروپا، و جستجوی آنها برای یافتن راه حل برای این عقب ماندگی بود که خود منجر به پیدایش سه رویکرد در جوامع اسلامی شد، این سه رویکرد عبارت بودند از :1-غرب گرایی2- ملی گرایی 3-اسلام گرایی.اما اسلام گرایی یا همان بیداری اسلامی را به سه مرحله تقسیم نمودیم که عبارتند از:1-مرحله فریادگری بیداری اسلامی(تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران)2 -مرحله عمل گرایی بیداری اسلامی (دوره پیروزی انقلاب اسلامی ایران)3-مرحله گسترش و نفوذ بیداری اسلامی (بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران) در مرحله اخیر، سه حادثه باعث رشد روند اسلام گرایی شد که عبارتند از:1-انقلاب اسلامی ایران 2-فروپاشی شوروی 3-حادثه 11سپتامبر، که در این نوشته به مباحث پس از این حادثه خواهیم پرداخت.بنابراین تحولات سیاسی و اجتماعی مهم که در طول دهه گذشته در منطقه به وقوع پیوسته، ماهیت این تحولات، علل بروز و تشدید آن، نقش ایران به عنوان مبداء پخش این تحولات، بازیگران حاضر در آن و اهداف هر یک از آنها و نیز برخی موانع که سر راه بیداری اسلامی و پخش الگوی ایران قرار دارد را بیان نموده ایم.در پایان خواهیم گفت که تحولات اخیر در منطقه ادامه موج بیداری اسلامی از سالهای پیش است، که با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران تشدید شد و اگر تا همین جای کار بررسی نماییم درمی یابیم که :1- خاورمیانه در حال شکل گیری خاورمیانه اسلامی است. 2- این مردم منطقه هستند که تعیین می کنند چه کسانی ، و چگونه بر آنها حکومت کنند. 3- با تقویت بیداری اسلامی دیگر از چیزی به نام خاورمیانه بزرگ، جدید و یا خاورمیانه ای که زیر سلطه صهیونیسم و استکبار باشد خبری نخواهد بود و این یعنی دستیابی به سه مولفه شاخص بیداری اسلامی که همانا اسلامیت ، جمهوریت و استکبارستیزی است. کلمات کلیدی: بیداری اسلامی-انقلاب اسلامی ایران-خاورمیانه-نظریه پخش
مرتضی علویان محمد ستوده آرانی
روابط میان اسلام وجهان غرب همواره از فراز و فرود های زیادی بر خوردار بوده است. از این رو، پرسش اساسی رساله این است که چه راهکارهایی را می توان برای تقویت روابط مسالمت آمیز با غرب وکاهش اسلام هراسی ارایه داد.فرضییه پیشنهادی مورد آزمون وبررسی این است که : جمهوری اسلامی ایران می تواند از طریق راهکارهای فرهنگی همچون دیپلماسی فرهنگی مانند گفتگوی میان فرهنگ ها و ادیان و تصویرسازی واقع بینانه و همچنین راهکارهای سیاسی و دیپلماسی رسمی و عمومی مانند تنش زدایی به تقویت روابط واقع بینانه و مسالمت آمیز جمهوری اسلامی ایران با جهان غرب به ویژه روشن گری مردم مغرب زمین کمک نماید و از تشدید روابط تعارض آمیز(خصومت آمیز) و اسلام هراسی بکاهد. برای مواجهه صحیح با موضوع فوق، در پژوهش حاضر سعی گردیده است از طریق ارایه یک روش در قالب «آینده پژوهی» و با توجه به ارزش های بنیادین در اسلام، آموزه های دینی و اسناد بالادستی در جمهوری اسلامی ایران و با بهره گیری از روند ها و پیش ران هایی که حکایت از پیشینه تاریخی روابط میان اسلام و غرب داشته وعوامل شکل دهنده ی وضع موجود این روابط را بیان می دارد، چشم اندازی را ترسیم کند که موجبات کاهش هراس از اسلام و حرکت به سوی کاهش تنش میان اسلام وغرب و گسترش بستر-های هم زیستی مسالمت آمیز گردد. با توجه به روش مزبور،نتایج به دست آمده از اسلام هراسی را می توان در موارد ذیل بیان داشت: اسلام دین شمشیر و خشونت است، آموزه های دینی اسلام خطراتی برای جامعه بشری دارد، اسلام دین تن آسا و ارضاءغرایز حیوانی انسان است، آیات قران کلام وحی نیست، پیامبر اسلام مخالف حضرت مسیح و ادیان گذشته می باشد و یاران پیامبر برای رسیدن به منافع خویش هر اقدامی را مباح می دانند. برای تقویت روابط مسالمت آمیز با غرب وکاهش اسلام هراسی، دو راهکار سیاسی و فرهنگی ارایه گردیده است. راهکار سیاسی بر اساس دیپلماسی عمومی و نقشی که به خود اختصاص داده است بهره گرقته می شود تا از طریق آن بتوان در ترسیم چهره واقعی از اسلام برای جهان غرب استفاده کرد. راهکار فرهنگی که دیپلماسی فرهنگی بر آن تاکید دارد استفاده از آموزه های فرهنگی غنی اسلام و جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با اسلام هراسی غرب است که با آن می توان به شرایط مطلوب در روابط جهان اسلام و غرب رسید. واژگان کلیدی : اسلام هراسی، جمهوری اسلامی ایران، آینده پژوهی، نقشه راه، دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی
الهام زارع مهریزی محمد ستوده آرانی
همگرایی یکی از روش های تحقق اهداف و منافع مادی و غیرمادی دولت ها، در عرصه ی مناسبات بین المللی است. هر یک از دولت ها بر اساس ارزش هایی که در نظر دارند بخشی از منافع خود را برای دستیابی به اهداف و چشم اندازهای مورد نظر در فرایند شکل گیری همگرایی هزینه می کنند. موضوع همگرایی در جهان اسلام و نیاز به اتحاد و اتفاق نظر میان مسلمانان از مهم ترین ضروریات جوامع اسلامی در عصر حاضر است. حفظ منافع و امنیت کشورهای اسلامی در پناه یکپارچگی ملل و دولت های آن ها است و هویت اجتماعی _ فرهنگی آن ها ایجاب می کند که از تمام فرقه ها و نحله ها دوشادوش یکدیگر برای حفظ کیان اسلام بپا خیزد. شرایط و مقتضیات زمان، اشتراک در اهداف دینی، انسانی، منافع اقتصادی و مصالح سیاسی از مهم ترین علل ایجادکننده ی «همگرایی جهان اسلام» در زمان حاضر است. کشورهای اسلامی با اشتراک دردها و گرفتاری ها، توانمندی ها و نارسایی ها و دشمن مشترک می توانند با طرح وحدت و کنار گذاشتن اختلافات، درصدد تحقق اهداف اسلامی انسانی خود برآیند. بدون شک دست-یابی به همگرایی در میان کشورهای اسلامی بدون به کارگیری دیپلماسی نوین در ابعاد رسمی،عمومی و فرهنگی باهمه ی شمول و گستره ی آن محقق نمی شود، جوامع اسلامی باید ابزارهای دیپلماسی نوین همچون دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی و ... را برای پیوند زدن ظرفیت های همگرایی موجود استفاده نمایند و عواملی که موجب واگرایی است را از میان بردارند تا به اتحاد و همگرایی دست یابند. در رساله ی حاضر نقش دیپلماسی نوین در همگرایی کشورهای اسلامی بررسی شده است
جواد بهروز نجف لک زایی
چکیده عدالت و امنیت دو مفهوم بنیادین در اندیشه سیاسی خصوصاً اندیشه سیاسی اسلام به شمار می رود و حکومت ها به تناسب شرایط و مقتضیات محیطی یک یا هر دو این مفاهیم را در پهنه استراتژیک خود جای داده اند و به رابطه این دوتوجه کرده اند و در بررسی رابطه عدالت و امنیت در قرآن و سنت بدست می آید که امنیت نیاز فرد و اجتماع بلکه ضروری ترین نیاز آدمی است از طرف دیگر عدالت ذاتاً فی نفسه دارای ارزش است و ارزش ذاتی دارد حال آیا می توان با برقراری امنیت عدالت را زیر پا گذاشت یا عدالت مرکز ثقل و دال مرکزی امنیت است؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت عدالت در آموزه های اسلامی حقیقتی است که درنظام تکوین و تشریع الهی جریان دارد و خداوند انسان را مکلف کرده که در نظام اجتماعی و سیاسی آن را بر پا دارد. و تحقق عدالت در جامعه منوط و مشروط به این است که انسان مسیر الهی را انتخاب کند که رهبران الهی برای انسان از مبدأ تا مقصد برنامه دارد و عدالت منتج عمل به دستورات الهی در زندگی این جهانی است و باتحقق عدالت در سطح نظام سیاسی، کارگزاران، ساختارها، عملکردها و قوانین تعادل و تعالی و امنیت همه جانبه نظام و جامعه را خواهد گرفت و با عدم تحقق عدالت تعادل و امنیت جامعه و نظام نیز به هم خواهد ریخت بنابراین عدالت مرکز ثقل و دال مرکزی امنیت خواهد بود. مفاهیم کلیدی: امنیت، عدالت
غلامرضا صفریان نیرومند محمد ستوده آرانی
چکیده یکی از بازتاب های انقلاب اسلامی ایران در سطح روابط بین الملل مربوط به گسترش فرهنگ مقاومت در مواجهه با نظام سلطه جهانی است. روندها و مسائل جهانی نشان می دهد که حرکت های ضد نظام سلطه در حال رشد و تقویت می-باشد. عوامل متعددی در شکل گیری این روندها موثر است. انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در تشدید وتقویت فرهنگ مقاومت در حوزه باورها، ارزش ها،نمادها، وساختار ها بوده است. به گونه ای که علائم نشان می دهد پس از پیروزی نقلاب اسلامی ایران روند مخالفت با سیاست ها و رفتارهای نظام سلطه جهانی رو به تزاید می باشد. این نشانه ها را می توان در مشابهت آموزهای انقلاب اسلامی وفرهنگ مقاومت مانند؛ ایثار و شهادت طلبی، آزادی خواهی،خودباوری،پیونددین وسیاست، استکبارستیزی، استقلال خواهی، عدالت-خواهی،ظلم ستیزی و مخالفت با نظام سلطه جهانی مشاهده نمود. کلید واژگان: انقلاب اسلامی، امام خمینی(رحمه الله)، استکبار جهانی،فرهنگ مقاومت و روابط بین الملل. نتیجه فصل دوم 1ـ انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده نو دارای آموزه های گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی می باشد. 2ـ آموزه های فرهنگی انقلاب اسلامی مانند؛ خودباوری فرهنگی، فرهنگ عاشورا، ایثار و شهادت طلبی، آزادی خواهی و اهتمام به شعائر دینی باعث پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی شده است و به نوبه خود پیامدهای زیادی را در میان ملل محروم بر جای گذاشته است. 3ـ آموزه های سیاسی انقلاب اسلامی مانند؛ اثبات پیوند دین و سیاست، تشکیل نظام مردم سالاری دینی، مقابله با ظلم و ستم جهانی و استبدادستیزی نه تنها باعث ایجاد تحول در 3ـ آموزه های سیاسی انقلاب اسلامی مانند؛ اثبات پیوند دین و سیاست، تشکیل نظام مردم سالاری دینی، مقابله با ظلم و ستم جهانی و استبدادستیزی نه تنها باعث ایجاد تحول در ملت ایران گردید بلکه، تأثیرات گسترده ای را در فرهنگ سازی ملت های محروم داشته است. فرهنگ مقاومت دارای ارکان و مولفه هایی است که در چهار حوزهباورها(اعتقادات)، ارزش ها، نمادها و ساختارهاقابل بررسی است. حوزه باورها معطوف به تحول در باورهای ملل محروم جهت ایستادگی و مقاومت در برابر نظام سلطه جهانی است. این تحول را می توان در بیدار شدن ملت های تحت ستم جهت احقاق حقوقشان مشاهده نمود. به این معنا که، با الهام گیری از انقلاب اسلامی ایران به این اعتقاد و باور رسیدند که امکان مقابله با نظام های استبدادی و سلطه وجود دارد لذا، فرهنگ مقاومت در قالب نهضت های اسلامی در جهان اسلام و یا فرهنگ ظلم ستیزی در کشورهای تحت ستم شکل گرفته و پیوسته تقویت شده است. در حوزه ارزش ها، آن چه سابقاً در اولویت نبود یا ارزش حیاتی آن مسجّل نشده بود. پس از گسترش آموزه های انقلاب اسلامی، ارزش حیاتی پیدا نمود و برای مردم تحت ستم اولویت یافت که در این باره می توان به آزادی خواهی، استقلال خواهی و شهادت طلبی اشاره نمود. در حوزه نمادها نیز، نمادهایی همانند آمریکا به عنوان شیطان بزرگ و یا نماز جمعه سمبل وحدت و یا شعار الله اکبر با گذشت زمان عمومیت یافت و نهادینه شد. در قلمرو ساختارها نیز، مقابله با ساختار نظام سلطه جهانی اولویت یافته است. نتیجه گیری نهایی انقلاب اسلامی ایران تأثیرات گستردهای را بر فرهنگمقاومت در برابرسلطه جهانی گذاشته است.گرچه همواره حرکت ها ونبردهایضد نظام سلطه در ادوار گذشته وجود داشته است اما، با انقلاب اسلامی ایران تحول اساسی در آموزه های فرهنگ مقاومت ایجاد شد. برخی از آموزه ها همانند؛ شهادت طلبی احیاء شد و برخی از آموزه ها مانند؛ ظلم ستیزی واستبداد ستیزی تقویت گردید. در مجموع، تأثیرات انقلاب اسلامیبر فرهنگ مقاومت در قلمرو باورها،ساختارها،ارزش ها ونمادها را می توان به صورت زیر بیان نمود: 1ـ در حوزه باورها: انقلاب اسلامی ایران باور امکان پذیری مقابله با نظام سلطه را در میان مردم تحت ستم ایجاد نمود. 2ـ در حوزه ارزش ها: استقلال طلبی و رها شدن از قدرت های سلطه گر برای ملل محروم و مستضعف به عنوان یک ارزش حیاتی درآمد. 3ـ در حوزه ساختارها: مخالفت واعتراض به نظام سلطه جهانی و نظم تبعیض آمیز بین المللی تشدید شد. 4ـ در حوزه نمادها: مخالفت ملت های مستضعف تحت تأثیر نمادهایی مانند؛«آمریکا شیطان بزرگ است» ویادر کشورهای تحت تأثیر،نمادهای اسلامی مانند؛« مسجد سنگر است» قرار گرفت. 5ـ فرهنگ مقاومت دارای مولفه هایی است نقش هریک از آن ها نشان می دهد که از انقلاب اسلامی ایران الهام گیری نموده است. 6ـ مطالعه فرهنگ مقاومت در سطح نظری وعملی نشان می دهدکه فرهنگ مقاومت رو به گسترش است وبر تحولات بین المللی تأثیرگذار می باشد.
حمیدرضا هاشمی زاد محمد ستوده آرانی
ظهوروبروز انقلاب اسلامی درمنطقه حساس خاورمیانه بی شک یکی ازبزرگترین حوادث تاریخ سیاسی این منطقه به حساب می آید. درحالی که منطقه ژئوپلیتیک خاورمیانه به دلیل ویژگی ها وممیزات خاص سیاسی، اقتصادی مورد توجه دو قدرت بزرگ شرق وغرب بودانقلاب اسلامی به یکباره با ایجادتوفانی سهمگین دراین وادی به رویاهای این دو قدرت درخاورمیانه پایان داد. پیروزی انقلاب اسلامی، این تفکرغلط درجهان که می گفتند هیچ انقلابی درهیچ جایی از جهان روی نمی دهدو به پیروزی نمی رسدمگر اینکه به یکی ازدو بلوک کمونیسم شرق یا لیبرالیسم غرب متکی باشد را ازبین برد. انقلابهاهمانگونه که شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی داخلی راتحت تاثیرقرارداده وگاهی یک جامعه را ازاساس دچار تغییرمی کنند، برمحیط بین المللی نیز تاثیرگذارده وگاه ساختارروابط بین الملل، نظام جهانی وروابط قدرت درسطح بین الملل وتحولات جهانی رانیزشدیداً تحت تاثیر قرارمی دهند. انقلاب اسلامی ایران بطرز خیره کننده ای بر دنیای معاصرو جنبه های مختلفی مانند نظریه های سیاسی، راهبرد قدرتهای بزرگ، نظام جهانی، حرکتهای رهایی بخش، چهر? جوامع اسلامی، سازمانهای بین المللی، اللهیات رهایی بخش درآمریکای لاتین و...تاثیرات آشکاربه جاگذارده است.
محمدحسن خادمی محمد ستوده آرانی
جمهوری اسلامی ایران یکی از کارگزاران اصلی موضوع گسترش اسلام در آمریکای لاتین است که در این راستا علاوه بر برخورداری از فرصت های متعدد، تحت تأثیر عوامل و ساختار های محدودکننده ای قرار گرفته است. اشتراکات هویتی میان ملت ایران و ملت های آمریکای لاتین، اتخاذ سیاست های همسو، وجود مهاجرین مسلمان، گرایش بالا به دین، شکست مدرنیزاسیون و بحران های اجتماعی موجود در این منطقه فرصت هایی را جهت گسترش اسلام در آمریکای لاتین به وجود آورده است. در مقابل، رشد ادیان و فرهنگ های رقیب، شکل گیری هویت های متضاد با اسلام، بدبینی به جمهوری اسلامی ایران و اعمال نفوذ قدرت های فرا منطقه ای در آمریکای لاتین علاوه بر محدود کردن حضور جمهوری اسلامی ایران در این منطقه، تهدیدی برای گسترش اسلام در آنجا محسوب می شوند. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی، تحلیلی و بهره گیری از اسناد نوشتاری و دیجیتال به زبان های اسپانیایی، انگلیسی و همچنین مشاهدات میدانی نگارنده در منطقه آمریکای لاتین، به بررسی فرصت ها و تهدیدهایی می پردازد که هم از جانب بازیگران سیاسی و هم از جانب جامعه ی آمریکای لاتین متوجه حضور جمهوری اسلامی ایران و روند گسترش اسلام در این منطقه است. شناخت فرصت ها و استفاده بهینه از آن ها و تبدیل تهدیدها به فرصت با اتخاذ راهبرد حذف آسیب پذیری ها از مهم ترین راهکارهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران جهت گسترش اسلام در آمریکای لاتین هستند.
هادی ترکی محمد ستوده آرانی
سیاست خارجی کشورها تحت تاثیر عوامل خارجی و داخلی است که ایران نیز از این امر مستثنی نیست.انقلاب های عربی اخیر فرصت ها و تهدیداتی را برای جمهوری اسلامی در بر دارد.بررسی این فرصت ها و تهدیدهای این انقلاب ها مبنای پژوهش حاضر گردیده است که مشخص نماییم این انقلاب ها چه فرصت ها را برای ایران به ارمغان آورده است و چه تهدیدهایی را در منطقه و بین الملل را شامل می شود که شناخت و دفع این تهدید ها خود نقطه قوتی برای ایران اسلامی است. این رساله در چهار فصل تنظیم شده است که فصل اول آن شامل مفاهیم و چارچوب نظری است که چارچوب نظری آن براساس مدل سوات swot است که از مدل اقتصاد اخذ گردیده است و ما در اینجا از آن برای استفاده از فرصت های بدست آمده و کنترل تهدیدها هستیم. فرصت ها شامل سقوط دولت های استبدادی،ظهور دولت های جدید و بهبود روابط با ایران ، دولت سازی و توازن جدید قدرت منطقه ای هستند و تهدیدها شامل ظهور سلفی گری تکفیری و گسترش شیعه هراسی و ایران هراسی سلفی گری تکفیری و تهدیدات آن و بحران سوریه و پیامد های امنیتی ان برای ایران می باشند که فرصت ها در فصل دوم وتهدید ها در فصل سوم بررسی می گرددند.در فصل آخر یعنی فصل چهارم نیز ما به دنبال الزامات استفاده از فرصت ها و کنترل تهدید ها هستیم که در ابتدای امر نقاط قوت و ضعف را بررسی می نماییم و در آخر امر به الزامات سیاست خارجی و دیپلماسی بازدارندگی در جهت تقویت امنیت ملی و امنیت منطقه ای با استفاده از راهبرد st _ wt می پردازیم.نتیجه گیری این پژوهش این است که در وهله اول ایران هرچه بهتر و دقیق تر موقعیت خود در منطقه بشناسد و همچنین در بعد داخلی هرچه بهتر و روش مند تر و دقیق تر از نقاط قدرت خود استفاده نماید بهتر می تواند از فرصت های به دست امده استفاده نماید و تهدید ها را کنترل کند.
عباس مکرمی محمد ستوده آرانی
خاورمیانه، منطقه مهمی است که دارای اهمیت ویژه ای بوده و امنیت و ثبات در آن، ارتباط مستقیمی با امنیت جمهوری اسلامی ایران دارد. تحولات جدیدی که در این منطقه رخ داده است- تحولاتی که با فروپاشی شوروی آغاز و با حوادث پس از یازده سپتامبر از جمله حمله آمریکا به افغانستان و عراق، گسترش ناتو به شرق، طرح خاورمیانه بزرگ و هلال شیعی، گسترش سلفی گری و انقلاب های عربی، به اوج خود رسید- باعث تغییر در ساختار قدرت در منطقه گردیده و امکان ایفای نقش ایران در شکل دهی به محیط امنیت منطقه ای جدید را افزایش داده است؛ در عین حال، حضور مستقیم قدرت های فرامنطقه ای در این محیط امنیتی، به ویژه در منطقه مجاور ایران و تلاش آن ها برای شکل دهی ائتلافات جدید قدرت در منطقه، امنیت ملی ایران را مورد تهدید قرار داده است. از این رو در نوشتار حاضر، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به نقش قدرت های فرامنطقه ای در تحولات اخیر خاورمیانه، این تحولات و تهدیدات و فرصت های پیش آمده از آن برای قدرت منطقه ای ایران، بررسی گردیده است. در نهایت، رویکرد امنیتی ایران به این تحولات و راهکارهای مهار تهدیدات و استفاده از فرصت ها، مورد بحث قرار گرفته و چنین نتیجه گیری شده است که اتخاذ رویکردهای همکاری جویانه به وسیله دیپلماسی فعال و قوی و اقداماتی نظیر: تقویت ائتلاف ایران- روسیه و همکاری با کشورهای شمالی؛ تعیین اولیت های سیاست خارجی ایران در افغانستان؛ جلوگیری از جنگ فرقه ای و مذهبی بویژه در عراق؛ ایجاد اتحادیه امنیتی منطقه ای؛ طرح خاورمیانه اسلامی؛ ارائه تصویر واقعی از اسلام و ایران؛ مقابله با سلفی گری و تقویت تقریب مذاهب اسلامی، افزایش روابط با دول عربی پس از انقلاب های اخیر و... می تواند تأثیر بسزایی در ارتقای امنیت جمهوری اسلامی ایران، داشته باشد.
محمدعلی صادق زاده محمد ستوده آرانی
ایران و مصر به عنوان دوکشورمهم تاریخی و تمدنی درجهان اسلام می باشد و چگونگی روابط دوجانبه می توان بر تحولات منطقه ای و حتی جهان اسلام تاثیر تعیین کننده داشته باشد. اشتراک در دین، سابقه درخشان تمدنی، موقعیت مناسب جغرافیایی دوکشور، منابع طبیعی، منافع اقتصادی، سیاسی وسازمانی، امنیتی و منطقه ای، می تواند ازمهمترین زمینه های تقویت روابط دیپلماتیک میان این دوکشور محسوب شود. ایران و مصر با شناسایی و تاکید بر فرصت ها، توانمندی ها و اتخاذ سیاست همکاری جویانه و راهبرد مشترک در برابرکشورهای رقیب و همچنین با کنارگذاشتن اختلافات، می توانند منافع مشترک و راهبردی خود را درسطح منطقه ای و بین المللی تقویت نمایند. با انقلاب 2011 مصر، زمینه های گسترش روابط دوجانبه درسطوح مختلف فراهم گردید و امید می رفت تا روند روبه بهبود روابط دوکشور ادامه یابد؛ اما چالش های فراروی انقلاب مصر بار دیگر آینده روابط دوکشور را با چالش مواجه نمود؛ اما به نظر می رسد با توجه به ظرفیت ها و قابلیت های میان دوکشور در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی امکان غلبه بر چالش ها و تحکیم روابط دوجانبه درجهت منافع مشترک همچنان وجود دارد. شناسایی این فرصت ها می تواندگامی مهم و موثری در تدوین سیاست های راهبردی دوکشور درجهت بهبود روابط دوجانبه و تأمین منافع دوکشور باشد.
بتول انصاری محمد ستوده آرانی
سیاست خارجی هر دولتی در پی کسب بیشترین منفعت و کاهش تهدیدات، با استفاده از ابزارها و مجاری دیپلماتیک می باشد. دولت اسلامی نیز در صدد کسب قدرت و منافع در صحنه بین المللی است. با این تفاوت که کسب قدرت هدف نیست بلکه وسیله ای جهت دست یابی به اهداف سیاست خارجی بر اساس آموزه های الهی و انسانی است. سیاست خارجی ایران در دولت نهم تحت تأثیر نوع دیپلماسی ایران، هر یک بگونه ای در پی کسب منافع کشور بودند. در دولت هشتم راهبرد تنش زدایی اولویت یافت در حالیکه در دولت نهم راهبرد تهاجمی یا کنشی اهمیت بیشتری پیدا نمود. در دو دولت، کارگزاران سیاست خارجی هر یک قرائت های متفاوتی از منافع ملی کشور ارائه نمودند. لذا، راهبرد آنها متفاوت شد. این تمایز را باید با توجه به شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی بررسی نمود.
نجمه عزیزاللهی نجف آبادی نجف لک زایی
چکیده ندارد.
فاطمه عطارد محمدتقی آل غفور
چکیده ندارد.
مهدیه نامدار نجف لک زایی
چکیده ندارد.
مهدی درویش منش محمد ستوده آرانی
چکیده ندارد.
لسن سوادگو محمد ستوده آرانی
چکیده ندارد.