نام پژوهشگر: عبدالحمید کشمیرشکن
نسیم نیل قاز عبدالحمید کشمیرشکن
این پـژوهش شرایط ظهور نقاشی رئالیستی معاصر در فاصله سال های 1388-1376 در ایران را بررسی می کند. این که چه شرایط تاریخی زمینه ساز شکل گیری این نوع نقاشی در ایران شد و منابع و فضای اجتماعی لازم برای تولید آن را فراهم آوردند؟ و چه عواملی فرم و محتوای این آثار را تعیین نمودند؟ پس از طرح یک مدل نظری ترکیبی، به بررسی دقیق تحــولات اجتمـاعی و فـرهنگی ایران در دوره زمانی مورد نظر پرداخته و می کوشد نشـان دهـد که اگرچه «به وجود آمدن بحران در نظم گفتمان جامعه»، «بسیج منابع» و «شکل گیری زنجیره های تعامل» برای شکل گیری فرآیند تولید هنر (در این جا نقاشی) ضروری است، فرم و محتوای محصولات هنری (در این جا آثار نقاشی) تحت تأثیر عواملی همچون «ماهیت بافت گفتمانی مسلط در جامعه»، «افق اجتماعی» و همچنین «منازعات گفتمانی درون میدان نقاشی» تعیین می شود. این پژوهش از طریق بررسی متون مطبوعاتی و آثار نقاشی تولید شده در این رویکرد هنری به تحلیل بافت گفتمانی جامعه و ارتباط آن با گفتمان های جاری در میدان نقاشی می پردازد و بدین وسیله به تبیین راهها، شیوهها و مکانیسمهایی که از طریق آن، شرایط اجتماعی مزبور، نوآوری و تولید هنری را در سالهای 1376 تا 1388 ممکن میسازد پرداخته و در نهایت به بحث درباره ی رابطه ی دیالکتیک میان هنر و ساختار اجتماعی می پردازد.