نام پژوهشگر: نوراله محمدی
مریم حسینی مجید موحد
در دهه های اخیر تلاش برای توسعه ی نگرشی جامعه شناختی در مورد بدن افزایش یافته است، تا آن جا که در جامعه شناسی، حوزه جدیدی تحت عنوان جامعه شناسی بدن به طور خاص به بررسی بدن اختصاص یافته است. آرایش کردن به عنوان یکی از مباحث بدن در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی زمینه های روانی- اجتماعی مرتبط با آرایش دختران جوان است. این مطالعه به روش کمی(پیمایش) و با استفاده از پرسشنامه انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های شهر شیراز( دانشگاه شیراز، علوم پزشکی، پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز) می باشد. حجم نمونه، با استفاده از جدول لین، با سطح اطمینان 95درصد و خطای چهار درصد، 594نفر برآورد گردید که جهت دقت بیشتر 601نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که درصد زیادی از پاسخگویان میزان عمل و تمایل به آرایش بالایی دارند. همچنین بین بیشتر متغیرهای مستقل مانند ارزش های فرهنگی، فرصت های اجتماعی، گروههای دوستان، خانواده؛ تبلیغات، رسانه های جمعی، دینداری، تصور از بدن با میزان عمل و تمایل به آرایش رابطه معنی دار وجود دارد و همچنین تفاوت های معنی داری بین مشاغل پدران پاسخگویان، محل تولد، محل سکونت، وضعیت اشتغال مادر، نوع دانشگاه و طبقه اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان در مورد میزان عمل و تمایل به آرایش دیده می شود.
فاطمه دریانورد نوراله محمدی
این پژوهش به منظور مقایسه اثر بخشی زوج درمانی گروهی کوتاه مدت با رویکرد تلفیقی و درمان سنتی بر نگهداری پاکی و سازگاری زناشویی در بیماران مبتلا به سو مصرف مواد، طرح ریزی و اجرا شده است. در این راستا برنامه زوج درمانی گروهی کوتاه مدت با رویکرد تلفیقی بر اساس مدل های، یکپارچه نگر زوج درمانی، زوج درمانی کوتاه مدت، زوج درمانی رفتاری، رویکرد فرانظریه ای درمان سو مصرف مواد و با توجه به شرایط فرهنگی زوج های مبتلا به سو مصرف مواد در ایران طراحی و تدوین گردید. به منظور مقایسه اثر بخشی این برنامه درمانی با درمان های سنتی که به طور معمول در مراکز ترک اعتیاد، تجویز و اجرا می شوند، از بین کلیه مردان مبتلا به سو مصرف مواد و همسران غیر معتاد آن ها که برای ترک اعتیاد به کلینیک های ترک اعتیاد شهر شیراز مراجعه می کردند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک نمونه شامل 75 زوج انتخاب شده و در سه گروه دارو درمانی + زوج درمانی، دارو درمانی + درمان های سنتی و دارو درمانیِ صِرف جایگزین شدند. اعضای گروه دارو درمانی+ زوج درمانی، طی 8 جلسه دو ساعته، در برنامه زوج درمانی گروهی (برای بیماران و همسرانشان به صورت جداگانه)، شرکت کردند. اعضای گروه دارو درمانی + درمان سنتی نیز همان درمان های روان شناختی معمول را که از طرف کلینیک های ترک اعتیاد تجویز می شد، سپری کردند. اعضای گروه دارو درمانی هیچ گونه مداخله روان شناختی دریافت نکردند. آزمودنی های سه گروه در سه موقعیت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (2 ماه پس از درمان) به وسیله مصاحبه، تست آزمایشگاهی تشخیص سریع، مقیاس سازگاری زناشویی، مقیاس پیش بینی بازگشت، پرسش نامه ghq و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس تکرار سنجش دو عاملی مختلط(3×3)، آزمون تعقیبی بونفرونی و مقایسه های جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی گروهی کوتاه مدت با رویکرد تلفیقی درمقایسه با درمان های سنتی و دارو درمانیِ صِرف در افزایش نگهداری پاکی، افزایش سازگاری زناشویی (در بیماران و همسران آن ها)، کاهش میزان وسوسه و احتمال مصرف و افزایش سلامت عمومی بیماران و همسران آن ها، اثربخش تر است.
محبوبه جاوید نوراله محمدی
تکانشگری، به طور قابل توجهی در برخی اختلالات روانی دیده می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تکانشگری در اختلالات افسردگی عمده، دوقطبی، وسواسی-اجباری، همبودی اختلال افسردگی عمده با وسواسی-اجباری و گروه بهنجار بود. هدف دیگر، بررسی اثر سطح و انواع شناخت های ناکارآمد بر تکانشگری بود. بدین منظور، 139 نفر از جامعه آماری بیماران با تشخیص اختلالات افسردگی عمده (30=n )، دوقطبی (30=n )، وسواسی-اجباری ( 23=n )، همبودی اختلال افسردگی عمده با اختلال وسواسی-اجباری ( 28=n ) و گروه بهنجار ( 28=n ) که با نمونه گیری به شیوه در دسترس انتخاب شدند، مورد آزمون قرار گرفتند. در این تحقیق، مقیاس تکانشگری بارت و همکاران (1995) و مقیاس تحریف های شناختی ویسمن و همکاران (1978) مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تحلیل آماری داده ها، در شاخص توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد. شاخص های استنباطی مورد استفاده، تحلیل عوامل، تحلیل واریانس عاملی، رگرسیون و تکرار سنجش بود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که فرم فارسی مقیاس تکانشگری بارت، دارای اعتبار و روایی مناسبی است. همچنین، سطح تحریف شناختی بر تکانشگری عدم برنامه ریزی، حرکتی و تکانشگری کل، تأثیر معنادار دارد (05/0 >p). به علاوه بدست آمد که نوع اختلال بر تکانشگری شناختی، تأثیر معنادار دارد (05/0 >p). نیز، بعد مطلق گرایی به عنوان یکی از ابعاد تحریف شناختی، به طور معناداری تکانشگری عدم برنامه ریزی (25/0 = ،007/0 p=)، حرکتی (53/0= ،0001/0 p=) و نمره کل تکانشگری (47/0= ،0001/0 p=) را پیش بینی کرده بود. به علاوه، نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار بین گروه های تحقیق در نوع تحریف های شناختی بود. همچنین بدست آمد که تأثیر تعامل سطوح تحریف شناختی و نوع اختلال بر تکانشگری، معنادار نبود. نهایتاً یافته ها نشان داد که بین تعدادی از گروه های تحقیق در نوع تحریف های شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: برخی از عوامل تحریف شناختی و نوع اختلال، تا حدودی بر تکانشگری تأثیر دارند.
سید داوود مفتاق نوراله محمدی
در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 51 نفر از دانش آموزان پسر مدارس ابتدایی شهر شیراز(8-10 سال) به صورت تصادفی در سه گروه 17 نفری برای آموزش رفتاری مادران،خود آموزی کلامی به کودکان و گروه کنترل جایگزین شدند.همچنین 22 نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به بیمارستان حافظ و درمانگاه مطهری به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه دارودرمانی قرار گرفتند.این پژوهش به شیوه شبه آزمایشی با طرح تکرار سنجش آمیخته دو عاملی انجام شد.در هر 4 گروه مادران توسط پرسشنامه های علائم مرضی کودک(csi-4)و سلامت عمومی(ghq)وکودکان توسط فرم فارسی آزمون عملکرد پیوسته(cpt)در سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند.نتایج متفاوتی از بررسی اثربخشی روش های مختلف درمان بر حسب ارزیابی والدین و سنجش کودکان با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تکرار سنجش دو عاملی مختلط و آزمون های تعقیبی بونفرونی و مقایسه های جفتی بدست آمد که عبارتند از: 1-براساس ارزیابی مادران از شدت بی توجهی کودکان،خودآموزی کلامی موثرترین روش می باشد.2-بر اساس ارزیابی مادران از شدت بیش فعالی_تکانشگری،آموزش رفتاری مادران موثرترین روش می باشد.3-بر اساس ارزیابی مادران از شدت کلی علائم اختلال،آموزش رفتاری مادران و دارودرمانی موثرترین روش می باشند.4-بر اساس پاسخ های صحیح آزمودنی ها در (cpt)دارودرمانی موثرترین روش می باشد.5-بر اساس خطای ارائه آزمودنی ها در (cpt)هیچ یک از روش های درمانی در کاهش تکانشگری آنها موثر نبودند.6-بر اساس خطای حذف آزمودنی ها در((cptدارودرمانی موثرترین روش در کاهش بی توجهی می باشد.7-بر اساس سلامت روان مادران هیچ تفاوت معناداری بین اثربخشی گروههای پژوهش وجود ندارد.
امین ضمیری حبیب هادیان فرد
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر هیپنوتیزم برکاهش اضطراب رقابت ورزشی و افزایش عملکرد ورزشی، در بازیکنان فوتبال بود.اضطراب رقابت ورزشی را که از تست ایلی نویز و برای اندازه گیری عملکرد ورزشی از ابزاری عملی که شامل سه قسمت شوت به دروازه، پاس ثابت، و پاس در حال حرکت بود. جامعه مورد بررسی تعداد تیم های لیگ حرفه ای موجود در استان خوزستان بود که تمامی 40 نفر ورزشکار مرد فوتبالیست تیم جوانان و امید باشگاه فولاد انتخاب شد سپس بصورت تصادفی در سه گروه آزمایشی که گروه اول تلقین ضد اضطراب گروه دوم تلقین افزایش عملکرد و گروه سوم هم تلقین ضد اضطراب و هم تلقین افزایش عملکرد داده شد و گروه چهارم که گروه کنترل بود که هیچ تلقینی به آنها داده نشد به گروههای آزمایشی در 10 جلسه 30 دقیقه ای به مدت 10 هفته تلقین ها و تصویر های ذهنی در زمینه های مورد نظر به تفکیک گروه داده شدو البته به گروه سوم زمان هر جلسه به 45 دقیقه هم می رسید و در طول این تحقیق همه گروهها تمرینات فیزیکی ورزشی خود را در طی این تحقیق دنبال می کردند. ولی در زمینه تست های عملکرد ورزشی هر دو گروه هیچ گونه تمرینی انجام ندادند. طرح پژوهشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس یک راهه و استفاده از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد که در سطح اطمینان p< 0.005نشان داد بین گروههای آزمایشی و کنترل در اضطراب رقابت ورزشی و عملکرد ورزشی بازیکنان معنا داری وجود دارد.
حمید رضا رفیعی چنگیز رحیمی
چندین مطالعه بر روی سربازان جنگی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در کشور های مختلف، اختلال در برخی از عملکردهای عصب روانشناختی در آنها را گزارش می دهند. گروهی دیگر از مطالعات کاهش مقادیر مربوط به کیفیت زندگی در این بیماران را نشان می دهند، ولی تاکنون به بررسی تاثیر این نقایص عصب روانشناختی بر روی کیفیت زندگی توجه نشده است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عملکردهای عصب روانشناختی بر ابعاد کیفیت زندگی در جانبازان با تشخیص ptsd ناشی از جنگ می پردازد. خرده آزمون فراخنای ارقام از مقیاس هوشی وکسلر جهت سنجش توجه، خرده آزمون های تداعی زوج های کلامی 1 و 2 و همچنین تداعی زوج های بینایی 1 و 2 از مقیاس تجدید نظر شده حافظه وکسلر در جهت سنجش حافظه کلامی و بینایی، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین برای ارزیابی کارکردهای اجرایی و همچنین پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی sf-36 در جهت ارزیابی کیفیت زندگی در این بیماران به کار گرفته شدند. گروه نمونه شامل 47 نفر از جانبازان با تشخیص ptsd ناشی از جنگ بودند که با گروهی 50 نفره از افراد بهنجار همتاسازی و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که جانبازان مبتلا به ptsd در تمامی ابعاد کیفیت زندگی و عملکردهای عصب روانشناختی بجز حافظه کلامی فوری و تاخیری میانگینی کمتر از گروه بهنجار نشان دادند. همچنین عملکردهای عصب روانشناختی بر روی ابعاد کیفیت زندگی تاثیر گذار بوده اند.
محمد علی شکرپور نوراله محمدی
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد کمال گرایی و فراشناخت در مبتلایان به وسواس اجباری، اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار است. جامعه آماری در این پژوهش را کلیه مبتلایان به وسواس اجباری و اضطراب اجتماعی در شهر شیراز تشکیل می دهد. نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس انتخاب شد و حجم نمونه 19 بیمار وسواس اجباری و 18 نفر مبتلا به اضطراب اجتماعی است که از مراکز مشاوره و کلینیک های سطح شهر شیراز انتخاب شده است. همچنین 20 نفر به عنوان گروه کنترل به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: آزمون افسردگی بک(ویرایش دوم)، مقیاس اضطراب اجتماعی کانور، مقیاس وسواس فکری_ عملی پادوآ، مقیاس جدید کمال گرایی، پرسشنامه فراشناخت_ 30 و چک لیست مصاحبه بالینی روان پزشکی. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری مانووآ و همچنین آزمون توکی استفاده گریده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سه گروه وسواس اجباری، اضطراب اجتماعی و بهنجار از لحاظ ابعاد کمال گرایی و فراشناخت تفاوت مناداری وجود دارد. به طوری که در ابعاد کمال گرایی، بعد تمرکز بر اشتباهات، در افراد اضطراب اجتماعی نمرات به طور مناداری بیشتر بود. در افراد وسواس اجباری، ابعاد معیارهای بالا برای دیگران، نظم و سازمان دهی، نشخوار فکری و هدفمندی نمرات بالاتری را نشان دادند. همچنین در بررسی ابعاد فراشناخت، ابعاد خودآگاهی شناختی و نیاز به کنترل افکار، افراد گروه وسواس اجباری را از گروه اضطراب اجتماعی متمایز می کنند. به طوری که نمرات گروه وسواس اجباری به طود معناداری بیشتر است.
رومینا اشتری فرهاد خرمایی
این پژوهش به بررسی ویژگی های روانسنجی آزمون ترسیم داستان در کودکان افسرده و بهنجار پرداخته است. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 60 دانش آموز ( 34 دختر، 26 پسر) در پایه چهارم و پنجم بودند که دو گروه افسرده ( 30 نفر) و بهنجار ( 30 نفر) را تشکیل دادند و سپس هر گروه به وسیله آزمون ترسیم داستان سیلور ( 2005) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت دو گروه افسرده و بهنجار با استفاده از تحلیل واریانس دوطرفه در تصویر خود و محتوای هیجانی معنادار بود. گروه بهنجار به طور معنی داری تصویر خود و محتوای هیجانی قوی تری را نسبت به گروه افسرده ارائه دادند. تفاوت دختر و پسر در مقیاس تصویر خود معنادار نبود اما تفاوت این دو جنس در محتوای هیجانی معنادار بود به طوری که دختران محتوای هیجانی قوی تری را نسبت به پسران به دست آوردند. دختران بهنجار بالاترین و پسران افسرده ضعیف ترین محتوای هیجانی را ارائه دادند. فراوانی طیف مثبت تا منفی تصویر خود و محتوای هیجانی در دو گروه معنادار بود و کودکان افسرده بیشترین فراوانی را در زمینه منفی و کودکان بهنجار بیشترین فراوانی را در زمینه مثبت در هر دو مقیاس کسب کردند. روایی همگرای das از طریق همبستگی با آزمون افسردگی dsrs برای تصویر خود و محتوای هیجانی به ترتیب 67/0 - و 74/0- به دست آمد. پایایی آزمون das نیز از طریق روش بازآزمایی برای تصویر خود و محتوای هیجانی به ترتیب 82/0 و 90/0 ، و از طریق محاسبه ضریب توافق ارزیابان برای تصویر خود و محتوای هیجانی به ترتیب 68/0 و 82/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش مبین پایایی و روایی آزمون ترسیم داستان سیلور در گروه کودکان افسرده و بهنجار بود.
زرین حبیبیان نوراله محمدی
پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهکارهای مقابله ای و باورهای شناختی در افراد مبتلا به درد مزمن و افراد بدون درد انجام گرفت. بدین منظور تعداد 40 نفر، که به مدت 6 ماه در ناحیه کمر و پا، درد داشتند به روش نمونه گیری درد دسترس از بین افراد مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی درد شهر شیراز انتخاب شدند و 20 نفر از افرادی که در طی 6 ماه اخیر هیچ دردی را تجربه نکرده بودند به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده های استخراج شده از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحلیل ها نشان داد بین افراد مبتلا به درد مزمن و افراد بدون درد از نظر باورهای شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد و افراد مبتلا به درد مزمن باورهای منفی تری نسبت به درد خود دارند. افرادی که درد شدید را گزارش کردند نسبت به افراد با درد ضعیف از راهکارهای مقابله ای ناسازگارانه، بیشتر استفاده کردند.
امیرحسین یاوری حبیب هادیان فرد
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمودن مدلی از متغیرهای نوروپسیکوپاتولوژیکی، هیجانی و رفتاری به عنوان پیش آیندهای افسردگی در بیماران مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ms) بود که بر این اساس دو مدل پیشنهادی a و b طراحی و بر روی یک نمونه ی 90 نفری از بیماران مبتلا به ms در استان خراسان شمالی آزموده شد. مدل های پیشنهادی پیش آیندهای افسردگی، سه لایه را دربرمی گرفت که از لایه ی اول تا سوم به ترتیب شامل پیش آیند دور (عوامل نوروپسیکوپاتولوژیکی)، پیش آیندهای میانی (ناگویی خلقی) و پیش آیندهای نزدیک (کنارآمدن مثبت با ms در مدل a، کنار آمدن منفی با ms در مدل b و خستگی) بود. در پژوهش حاضر ویراست دوم سیاهه ی افسردگی بک، پرسش نامه ی سرندگری بیماران مبتلا به ms، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، مقیاس کنارآمدن با ms و مقیاس شدت خستگی کروپ به عنوان ابزار سنجش به کار برده شد. آزمایش مدل های پیشنهادی پژوهش براساس مدل سازی معادلات ساختاری (sem) و توسط ویراست هجدهم نرم افزار amos انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در مدل های پیشنهادی و تعیین معنی داری آن ها، روش بارون و کنی، آزمون های سوبل، آرویان و گودمن و روش کوهن و کوهن به کار گرفته شد. پس از اصلاح هر دو مدل به منظور بهبود وضعیت برازش آن ها، هر دو مدل مورد مقایسه با یکدیگر واقع شدند که در نهایت مدل اصلاح شده ی a به دلیل دارا بودن یک مسیر غیرمستقیم معنی دار بیشتر نسبت به مدل اصلاح شده ی b، به عنوان مدل نهایی و پیشنهادی پژوهش حاضر ارائه شد.
مهدیه بکاییان حبیب هادیان فرد
با توجه به اهمیت بررسی پیروی از درمان در بیماران قلبی، این پژوهش با هدف بررسی پیش بین کننده های پیروی از درمان در بیماران قلبی صورت گرفت. از آنجا که تیپ های شخصیتی از اصلی ترین عوامل بروز رفتارهای متفاوت افراد می باشد، تیپ های شخصیتی بیماران قلبی طبق نظریه شخصیتی گری ویلسون مورد مطالعه قرار گرفت و بدین منظور 100 نفر از بیماران قلبی مراجعه کننده به کلینیک بیماری های قلبی در شهرستان مشهد، پرسش نامه شخصیتی گری ویلسون را تکمیل کردند. همچنین به منظور بررسی آسیب های شناختی، این بیماران توسط آزمون شنیداری کلامی ری مورد آزمون قرار گرفتند و در نهایت با تکمیل مقیاس پیروی از درمان، میزان پیروی از دستورات درمانی این بیماران مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. داده ها حاکی از معنادار بودن برخی متغیر های پیش بین در رفتار پیروی از درمان بودند. بنابراین می توانند به عنوان عوامل تعیین کننده در رفتار سلامت بیماران مورد توجه قرار گیرند.
روزیتا مهیمنی نوراله محمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر نشانه های اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی کودکان بود. طرح تحقیق حاضر نیمه آزمایشی بود. نمونه پژوهش که به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد شامل 40 نفر از افراد مبتلا به اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی، با دامنه سنی 9 تا 12 سال (میانگین سنی 8/9 سال) بودند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. متغیر آزمایشی نوروفیدبک طی 18 جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. علاوه بر این برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس درجه بندی کانرز- فرم والدین و آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها قابل قبول بود. فرضیات پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از این بود که ارائه روش درمانی نوروفیدبک بر کاهش نشانه های اختلال کمبود توجه توام با بیش فعالی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل موثر بوده است. نتیجه اینکه از این روش درمانی می توان برای درمان اختلال مذکور بطور موثری استفاده کرد.
سمیه شایسته نوراله محمدی
چکیده مقایسه خلق ,طرحواره های شناختی و نگرش های ناکارامد در سه موقعیت پذیرش, ترخیص و پیگیری در بیماران افسرده و مانیک به وسیله ی سمیه شایسته اختلالات خلق از شایع ترین اختلالات روانپزشکی هستند ومشخصه آنها این است که احساس تسلّط از بین رفته و فرد رنج و عذابی عظیم می کشد به صورت خلق پایین در دوره افسردگی و یا خلق بالا در دوره شیدایی نمود پیدا می کنند . هدف پژوهش حاضر بررسی خلق و نگرش های ناکارامد در زمان پذیرش , ترخیص و پیگیری در بیماران افسرده و مانیک روش : نمونه های این مطالعه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان اعصاب و روان ایران در شهر تهران بود که در زمان پذیرش نیاز به بستری شدن آنها محرز شده و تشخیص افسردگی اساسی و مانیک دریافت کردند، می باشند. در این پژوهش حجم نمونه مورد مطالعه 34 نفر بود که 5 نفر آنها زنان و 5 نفر آنها مردان مبتلا به افسردگی می باشند و 17 نفرزن و همچنین 7 نفر مردان مبتلا به مانیک می باشند .یافته ها نشان می دهد خلق بیماران در زمان ترخیص کمتر از میزان پذیرش است . اما میزان آن در زمان پیگیری نسبت به زمان ترخیص افزایش یافته است .همچنین در مورد دو متغییر طرحواره هلی شناختی و نگرش های ناکارامد می توان گفت که بیماران در زمان پیگیری نسبت به دو زمان پذیرش و ترخیص میانگین بالاتری داشته اند .
یاسمن عماد حبیب هادیان فرد
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش جنسیت، وضعیت تأهل، راهبردهای مقابله ای، جهت گیری مذهبی و میزان افسردگی در پیش بینی میزان گرایش به خودکشی بود، لذا پژوهش از نوع همبستگی و بر حسب نوع استفاده از نتایج، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه شامل 260 نفر (175 پسر و 85 دختر؛ 213 مجرد و 72 متأهل) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91- 1390 می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای کارور و شیرر (فرم کوتاه)، جهت گیری مذهبی آلپورت (فرم کوتاه)، افسردگی بک- 2 (bdi-ii) و مقیاس انگاره پردازی خودکشی بک (bssi) مورد اندازه- گیری قرار گرفتند. داده های بدست آمده از مقیاس های مذکور با استفاده از روش آماری رگرسیون به شیوه گام به گام و آزمون تی مستقل به کمک نرم افزار spss 20 تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که جنسیت مذکر و تأهل از عوامل خطرساز خودکشی به شمار می روند. از طرفی دیگر، میزان افسردگی، جهت گیری مذهبی درونی و سبک مقابله ناکارآمد (به ویژه راهبردهای مقابله ای انکار، خودسرزنشگری و عدم درگیری رفتاری) می توانند خطر خودکشی را به شکل معناداری پیش بینی کنند. یافته ها نشان می دهند که سبک مقابله ناکارآمد، قوی ترین پیش بین خطر خودکشی به شمار می رود؛ لذا شایسته است روانشناسان در مواجهه با مراجعینی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، توجه بیشتری را به آموزش شیوه های مقابله و روش های حل مسئله مبذول کنند.
فروغ السادات بزرگپور چنگیز رحیمی
پژوهش حاضر در قالب یک مدل علی-مقایسه ای قدرت تشخیص افتراقی آزمون بندر گشتالت ii را مورد بررسی قرار داد. همچنین روایی و پایایی آزمون بندر گشتالت ii مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 170 نفر ( در قالب 4 گروه 30 نفری از بیماران اسکیزوفرن حاد،افسرده اساسی، آسیب مغزی و افراد بهنجار و یک گروه 50 نفری از بیماران اسکیزوفرن مزمن) از بیماران بستری در بیمارستان شهر اهواز و همچنین کارکنان همان بیمارستان بودند، که به روش در دسترس انتخاب شدند. در این روش متغیر وابسته نمرات کسب شده آزمودنیها درآزمون بندرگشتالت iiو متغیر مستقل گروه آزمودنیها (بیماران اسکیزوفرن حاد، اسکیزوفرن مزمن، افسرده اساسی و آسیب دیده مغزی و افراد بهنجار) در نظر گرفته شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون بندر گشتالت ii و برای بررسی روایی از آزمون خط زنی فرم فارسی ( هادیان فرد، 1386) استفاده گردید. گروه بیماران از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با گروه بهنجار همتا سازی شدند. پایایی آزمون بندر گشتالت ii به روش آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق همبستگی آن با آزمون خط زنی فرم فارسی احراز گردید. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول آزمون بود. متغیرهای مورد نظر با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و روش کاروسکال والیس، مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آزمون بندر گشتالت ii توانایی جداسازی گروههای بیمار از افراد بهنجار را دارد، اما در تمایز بین گروههای بیمار با یکدیگر دارای قدرت تشخیصی ضعیف می باشد. به علاوه از بین چهار خرده مقیاس این آزمون خرده مقیاس های یاد آوری و حرکتی در جداسازی گروهها عملکرد بالایی دارند و ضعیف ترین خرده مقیاس، مقیاس نسخه برداری می باشد. همچنین نتایج حاصل از یافته های ضمنی نشان داد که کارتهای شماره 8،10،12،14،16 از بهترین کارتها در جداسازی گروههای بیمار از افراد بهنجار بوده و کارتهای شماره 5 و 6 ضعیف ترین کارت بودند.
سیده زهرا عمادی نوراله محمدی
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای خودابرازگری و خودبازنگری در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و بهنجار بوده است. بدین منظور نمونه 120 نفری (60 بیمار دچار اضطراب اجتماعی و 60 فرد بهنجار) از مراجعان مراکز درمان روانشناختی شهر شیراز که به علت شکایات اضطراب اجتماعی در سال 92-91 تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی دریافت کرده بودند، در شهر شیراز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه های راهبردهای خودابرازگری (لی و همکاران، 1999) مقیاس خودبازنگری تجدید نظر شده (لنوکس و ولف، 1984) و مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران،2000) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد دچار اضطراب اجتماعی، بیش تر از راهبردهای خودابرازگری استفاده می کنند؛ البته درباره ابعاد معذرت خواهی، بزرگ نمایی و الگو، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج، هم چنین بیانگر این مسأله بود که افراد اضطراب اجتماعی نسبت به افراد بهنجار، خودبازنگری پایینی دارند. این امر، هم درباره نمره کل خودبازنگری و هم درباره ابعاد آن، صادق است. از دیگر نتایج پژوهش آن بود که از میان ابعاد خودابرازگری، پسران در دو بعد «ارعاب» و «تحقیر» نمرات بالاتری را نسبت به دختران کسب کردند؛ تفاوت در دیگر ابعاد معنادار نبود. هم چنین مقایسه دختران و پسران در سطوح خودبازنگری، تفاوت معناداری را نشان نداد. بنابراین افراد اضطراب اجتماعی و بهنجار از راهبردهای بیشتری برای خودابرازگری استفاده میکنند و سطوح خودبازنگری متغیری دارند.
ملیحه شیبانی نوراله محمدی
مطالعات متعددی موید این مطلب است که شکایت های ذهنی گزارش شده در بیماران hiv/ ایدز در مورد حافظه ی آن ها، تا حدود زیادی متأثر از عواملی به جز آسیب عصبی- روانشناختی عمده در این بیماران است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی حمایت اجتماعی، افسردگی، اضطراب و اعتیاد به مواد مخدر با مشکلات حافظه در بیماران hiv/ ایدز بود. این پژوهش با طرح همبستگی اجرا شد. بدین منظور 220 نفر از بیماران hiv/ ایدز و 50 نفر از همراهان آن ها (از مرکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر شیراز)، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و پرسشنامه ارزیابی بیماران از کارکرد خود، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (dass-21)، پرسشنامه کیفیت روابط پیرس و همکاران و آزمون یادگیری شنوایی- کلامی ری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره بین گروه بیمار و گروه سالم و همچنین روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام در گروه بیمار، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که بین افراد hiv مثبت و افراد سالم و همین طور بین افراد مبتلا به ایدز و افراد سالم از لحاظ شکایت های ذهنی حافظه و کارکرد واقعی حافظه تفاوت معنادار وجود داشت. از سوی دیگر در گروه بیمار، متغیرهای اضطراب، اعتیاد به مواد مخدر، افسردگی و حمایت اجتماعی توانستند 43 درصد از واریانس شکایت های ذهنی حافظه را پیش بینی کنند. هم چنین متغیرهای اعتیاد به مواد مخدر و افسردگی ، قادر به پیش بینی 6 درصد از واریانس کارکرد واقعی حافظه بودند. نتیجه کلی پژوهش این است که بیماران hiv / ایدز صرف نظر از مرحله بیماری، شکایت های ذهنی بیشتر و کارکرد حافظه ضعیف تری را گزارش می کنند. هم چنین قسمت عمده ای از شکایت های ذهنی حافظه در بیماران hiv / ایدز توسط عوامل روانشناختی از جمله اضطراب، افسردگی، حمایت اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر پیش بینی می شود.
امید قربانی لحمیان محسن ثالثی
هدف از انجام این تحقیق مقایسه تاثیر یک جلسه تمرین پلایومتریک بر روی سطوح ماسه ای، چمن و چوب بر میزان کوفتگی عضلانی تاخیری ورزشکاران جوان بود . 36 دانشجوی ورزشکار با میانگین سن 21/1±58/22سال، قد 09/5 ± 78/174 سانتی متر و وزن42/6 ± 72/64 کیلوگرم به صورت داوطلبانه هدفمند به عنوان آزمودنی در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین روی سطح ماسه ای، چمن و سطح کفپوش چوبی تقسیم شدند. قبل از اجرای تمرینات از آزمودنی ها به منظور اندازه گیری میزان ck و ldh سرم خون گیری به عمل آمد. هم چنین میزان دامنه حرکتی مفصل ران به وسیله گونیامتر اندازه گیری شد. سپس آزمودنی ها گرم کردن را با دویدن آرام و حرکات کششی به مدت 10 دقیقه انجام دادند و پس از آن در برنامه تمرینات پلایومتریک شرکت کردند. تمرینات هر سه گروه مشابه و شامل پرش اسکات، پرش جفت جانبی و پرش در جا متوالی با جمع شدن پا در سینه بود که هر کدام از تمرینات در 5 ست با 12 تکرار انجام شد. بین ست ها 30 ثانیه استراحت و بین حرکات 5/1 دقیقه استراحت انجام گرفت. بلافاصله پس از اتمام تمرین، 24 و 48 ساعت پس از آن از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و دامنه حرکتی با استفاده از گونیامتر و میزان احساس درد نیز با استفاده از پرسشنامه vas اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان آنزیم کراتین کیناز در زمان های بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از تمرین در گروه چوب نسبت به دو گروه دیگر به طور معنی دار افزایش یافت و لاکتات دهیدروژناز در زمان های 24 و 48 ساعت پس از آزمون در گروه چوب نسبت به گروه دیگر به طور معنی دار افزایش یافت. در میزان احساس درد عضلانی در زمان 24 و 48 ساعت تنها بین گروه چوب و گروه ماسه تفاوت معنی دار دیده شد به طوری که گروه چوب میزان درد بیشتری را گزارش کردند و تفاوت دامنه حرکتی مفصل ران بین گروه چوب و دو گروه دیگر در زمان 24 ساعت معنی دار بود. به طور کلی می توان اذعان داشت که میزان کوفتگی عضلانی تاخیری بر اثر تمرینات پلایومتریک در سطوح نرم مثل چمن و ماسه کمتر از سطوح سخت از قبیل چوب است و پیشنهاد می گردد که برای شروع این تمرینات از سطوح نرم استفاده گردد.
فاطمه بیتا نوراله محمدی
هدف این پژوهش بررسی اثر نگرانی و باورهای فراشناختی بر واکنش های فیزیووژیکی و عاطفی به محرک های هیجان منفی بود. در این پژوهش 41 شرکت کننده دارای اختلال اضطراب فراگیر و 39 شرکت کننده کنترل به طور تصادفی در موقعیت نگرانی و آرامش قبل از مواجهه با فیلم های فراخوان ترس و غم قرار گرفتند. این افراد از طریق روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه فراشناخت، عاطفه مثبت و منفی و دستگاه پالس اکسیمتری مورد ارزیابی قرار گرفتند. عاطفه منفی هر یک از آن ها به دنبال هر القا و مواجهه بررسی شد. همین طور میزان ضربان قلب نیز در طول این زمان ها اندازه گیری شد. نهایتا داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس ترکیبی با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نگرانی قبلی (در مقایسه با آرامش) منجر به کاهش ضربان قلب و عاطفه منفی در پاسخ به فیلم ترسناک شد. همین طور نگرانی قبلی منجر به کاهش پاسخ عاطفه منفی در پاسخ به فیلم غمگین شد. هم چنین نشان داده شد که باورهای فراشناختی مثبت در تعامل با نوع القا و دو گروه نرمال و اضطراب فراگیر بر ضربان قلب در پاسخ به فیلم ترسناک تأثیر داشته است. افراد نرمال دارای باورهای فراشناختی مثبت در موقعیت نگرانی کاهش بیشتر در ضربان قلب در پاسخ به فیلم ترسناک را نشان دادند. بنابراین پیشنهاد می شود که نگرانی اجتناب از پردازش هیجان منفی را از طریق بازداری از تقابل هیجان منفی تسهیل می کند. این در حالی است که باورهای فراشناختی مثبت نیز به اجتناب از موقعیت ترس یا تهدید کمک می کند.
افسانه وثوقی مطلق نوراله محمدی
اختلال افسردگی اساسی و اضطراب منتشر از جمله اختلالات شایع هیجانی است که با شناخت های منفی تکرار شونده مشخص می شوند. برخی پژوهش ها سعی دارند که این شناخت های منفی تکرار شونده را از طریق مکانیزم های زیربنایی مثل سیستم پردازش اطلاعات تبیین کنند. به دلیل این که کنترل شناختی از مولفه-های بسیار مهم سیستم پردازش اطلاعات است برخی نظریات بیان می کنند که نقص در کنترل شناختی، افراد را در برابر وقوع این افکار تکرارشونده منفی آسیب پذیرتر می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کنترل شناختی مبتنی بر تغییر آمایه و بازداری و افکار تکرار شونده نشخوار و نگرانی در اختلال افسردگی اساسی و اضطراب منتشر بود. بدین منظور 30 نفر افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 30 نفر افراد دارای اختلال اضطراب منتشر به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و روانپزشکی شهر شیراز انتخاب شدند. در این پژوهش، آزمون های استروپ و ویسکانسین روی آن ها اجرا و پرسشنامه های نشخوار، نگرانی، افسردگی و اضطراب بک تکمیل گردید. نتایج بدست آمده با روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کنترل شناختی و نشخوار درگروه افسرده و نگرانی در گروه اضطراب منتشر رابطه منفی و معنادار وجود دارد و میزان کنترل شناختی در هر دو گروه افسردگی اساسی و اضطراب منتشر با گروه بهنجار متفاوت است اما بین دو گروه بالینی در کنترل شناختی تفاوت معناداری وجو ندارد. کلیدواژه: اختلال افسردگی اساسی، اختلال اضطراب منتشر، کنترل شناختی، نشخوار، نگرانی
ژا له پاکزاد نوراله محمدی
داده های سبک دلبستگی کودکان کم توان ذهنی از پرسشنامه ای که کولینز و رید (1990)، بلوغ عاطفی ازپرسشنامه ی بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1999) و داده های سنجش احساس تنهایی از پرسشنامه احساس تنهایی و نارضایتی اجتماعی آشر و همکاران (1984) استفاده شد. با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده به کمک نرم افزار spss20نتایج به صورت زیر حاصل شد.
شیوا حق جو فرهاد خرمایی
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مولفه های صبر و مشکلات در تنظیم هیجانی در پیش بینی افکار خودکشی در میان دانشجویان بود. در این راستا، تعداد 400 دانشجو (155پسر و 245 دختر) با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از تمامی دانشکده های دانشگاه شیراز انتخاب شدند و بوسیله مقیاس افکار خودکشی بک (bssi)، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانات (ders) و پرسشنامه صبر مورد سنجش قرار گرفتند. داده های پژوهش بوسیله روش تحلیل رگرسیون چند گانه به روش همزمان با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد از میان مولفه های صبر، دو مولفه رضایت و شکیبایی و از میان مولفه های دشواری در تنظیم هیجانات، دو مولفه عدم وضوح هیجانی و دسترسی محدود به راهبردها به طور معناداری اقکار خودکشی را پیش بینی کردند. یافته ها نشان می دهد رضایت از مولفه های صبر و عدم وضوح هیجانات از دشواری تنظیم هیجانات قویترین پیش بینی کننده افکار خودکشی می باشد. بطور کلی پیشنهاد می گردد در مورد افرادی که در معرض خطر خودکشی قرار دارند، به نقش محافظت کننده صبر و تنظیم هیجانات و آموزش هایی در این زمینه، توجه بیشتری شود. واژگان کلیدی: افکار خودکشی، صبر، تنظیم هیجانات، رگرسیون همزمان
نجمیه زنگنه نوراله محمدی
هدف از انجام این پژوهش ، بررسی مقایسه ای اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی –رفتاری بر رفتارهای پرخاشگرانه و تکا نشی کودکان و آموزش والدین ،همچنین مقایسه با گروه کنترل است . پژوهش حاضراز نوع آزمایشی بو ده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 12تا 15 ساله مدارس دولتی است که در سال 92-91 مشغول به تحصیل می باشند .نمونه مورد مطالعه شامل 90 دانش آموز است که این نمونه گیری در دومرحله انجام شده است. ا بتدا ،تعداد 760نفر دانش آموز با آزمون های پرخاشگری و تکانشگری مورد بررسی قرار گرفته اندو پس از گزینش برحسب نمرات کسب شده ، تعداد 90نفر بصورت تصادفی در سه گروه آلف،ب و ج قرار گرفتند گروه الف شامل دانش آموزان گروه درمانی ،گروه ب شامل والدین دانش آموزان و گروه ج مشتمل بر دانش آموزان گروه کنترل به تفکیک جنسیت(دختر و پسر)است .پس از اجرای گروه درمانی و آموزش والدین ،میزان پرخاشگری و تکانشگری با استفاده از پرسشنامه ها اندازه گیری شد و دادها با بهره گیری از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .نتایج بیانگر آن است که گروه درمانی دانش آموزان و آموزش والدین موجب کاهش میانگین نمرات پرخاشگری و تکانشگری پس آزمون و آزمون پیگیری شده است .همچنین بین میانگین نمره های گروه های آزمایش و کنترل معنا دار می باشد . کلمات کلیدی : پرخاشگری، تکانشگری، گروه درمانی ،آموزش والدین
بهاره جوادیان نوراله محمدی
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهداشت روان ،عزت نفس،خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس ابعاد فرزندپروری می باشد،نمونه این مطالعه 200 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دختر وپسر دانشگاه شیراز می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند .ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل،پرسشنامه فرزندپروری بامریند،پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ،پرسشنامه خودکارآمدی شوارتزوجروسلم وپرسشنامه سلامت روان می باشد ،به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون چندگانه همزمان و تی تست و طرح همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه وسهل انگارانه با خودکارآمدی،عزت نفس وسلامت روانی رابطه منفی وجود دارد .و بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه با خودکارآمدی،عزت نفس وسلامت روانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد .و همچنین با توجه به نتایج حاصل از تی تست در بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه وجنسیت تفاوت معنادار وجود دارد.بدین صورت که زنان بیشتر از مردان از شیوه فرزندپروری مقتدرانه استفاده می کنند.
علی نوروزی سید محمدرضا تقوی
ادبیات پژوهشی بر اهمیت سوگیری توجه نسبت به محرک های مرتبط با اعتیاد در ادامه ی مصرف و همچنین عود افراد ترک کننده صحه می گذارد. در پژوهش حاضر به بررسی اصلاح سوگیری توجه با استفاده از نرم افزار پروب دات در کاهش سوگیری توجه افراد سیگاری پرداخته شده است. در این مطالعه سه گروه از مصرف کنندگان سیگار (کنترل، اصلاح سوگیری توجه و اصلاح سوگیری توجه به همراه تقویت و تنبیه) در سه زمان (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود داشت که از لحاظ میزان سوگیری توجه با استفاده از نرم افزار پروب دات و استروپ در دو زمان ارائه محرک (600 میلی ثانیه برای سنجش سوگیری توجه و 200 میلی ثانیه برای سنجش سوگیری پیش توجه) با محرک های واژه و تصویر مورد سنجش قرار گرفتند. بین پیش آزمون و پس آزمون، گروه کنترل مداخله ای خنثی دریافت کرد، در حالی که گروه دوم با فرآیند اصلاح سوگیری توجه و سومین گروه با ترکیب اصلاح سوگیری توجه با تقویت و تنبیه مورد دستکاری قرار گرفت. یافته ها نشان داد که در پس آزمون سوگیری توجه پروب دات، پس آزمون و پیگیری سوگیری توجه استروپ، پس آزمون سوگیری توجه محرک های جدید پروب دات و پس آزمون سوگیری پیش توجه پروب دات مداخله های انجام شده باعث تفاوت معنادار هر سه گروه با یکدیگر شده اند. همچنین در پیگیری سوگیری توجه پروب دات تفاوت بین گروه کنترل با دو گروه دیگر معنادار بود. به علاوه در تمام فرضیات، گروه اصلاح سوگیری توجه به همراه تقویت و تنبیه، سوگیری توجه کمتری در پس آزمون و پیگیری نشان داد. به نظر می رسد که اصلاح سوگیری توجه یک مداخله معنادار و کارآمد است. همچنین نتایج نوید تعمیم تمارین اصلاح سوگیری توجه به زندگی واقعی افراد سیگاری را می دهد. به علاوه همراه سازی تقویت و تنبیه با تمارین اصلاح سوگیری توجه می تواند کارایی این روش را افزایش دهد.
عبدالصمد بحرینی محسن خادمی
هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی میزان رضایت دانشجویان بر اساس رویکرد مدیریت ارتباط با دانشجو : مطالعه موردی مرکز آموزش علمی کاربردی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرکز آموزش علمی کاربردی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و محاسبه از طریق فرمول کوکران تعداد 400 دانشجو انتخاب شدند. برای سنجش رضایت دانشجویان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه بین افراد نمونه توزیع گردید و داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آماری t test تک نمونه ای و t test مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه با استفاده از نرم افزارهای spss16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته های تحقیق نشان داد که: 1- میانگین رضایت دانشجویان از سطح کفایت قابل قبول بالاتر اما، از سطح کفایت مطلوب پایین تر می باشد.2- بین میزان رضایت دانشجویان کاردانی و کارشناسی تفاوتی وجود ندارد. 3- بین میزان رضایت دانشجویان فنی و حرفه ای تفاوتی وجود ندارد. 4- بین میزان رضایت دانشجویان زن و مرد تفاوتی وجود ندارد.5- میزان رضایت دانشجویان بومی و غیر بومی تفاوتی وجود ندارد. 6- بین میزان رضایت دانشجویان بومی و غیر بومی تفاوتی وجود ندارد. بررسی مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده ی این بود که به طور کلی میانگین رضایت دانشجویان مرکز آموزش علمی- کاربردی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس بر اساس رویکرد مدیریت ارتباط با دانشجو، از سطح کفایت قابل قبول بالاتر اما، از سطح کفایت مطلوب پایین تر می باشد.
کیمیا خدابخشی نوراله محمدی
چکیده: افسردگی یک بیماری شایع روانی است. در دهه اخیر به منظور درمان افسردگی از رویکرد درمانی یکپارچه معنوی- شناختی- رفتاری استفاده می شود. بر این اساس توجه به رویکردهای اسلامی در چارچوب معنوی- شناختی- رفتاری برای درمان اختلالات روانی به ویژه افسردگی از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. در این پژوهش از طرح تحقیقی شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد.84 نفر از بانوان ساکن محله سهل آباد شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در ده جلسه دو ساعته درمان شرکت کردند. شرکت کنندگان در این پژوهش به مقیاس های افسردگی بک نسخه دوم (1974)، اضطراب بک (1990)، احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، احساس تنهایی پلوپوزیان و همکاران (2004)، حرمت خود روزنبرگ (1989)، ظرفیت معنوی خدابخشی و همکاران (1392) و سلامت معنوی پلوپزیان و الیسون (2000) قبل و بعد از دریافت درمان پاسخ دادند و نهایتاً داده ها با روش آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج داده ها نشان داد که، درمان ترکیبی معنوی- شناختی- رفتاری با رویکرد عرفان اسلامی در کاهش مشکلات هیجانی مانند افسردگی، اضطراب، احساس گناه و احساس تنهایی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری موثر بوده است. یافته دوم حاکی از اثربخشی این درمان در افزایش حرمت خود بود. نهایتاً آخرین یافته نشان داد که ظرفیت معنوی و سلامت معنوی مراجعان بعد از شرکت در این درمان به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است(001/0=p). نتیجه این که در این تحقیق نشان داده شد، درمان ترکیبی معنوی- شناختی- رفتاری مبتنی بر رویکرد عرفان اسلامی توانسته است تا حد معناداری مشکلات هیجانی(افسردگی، اضطراب، احساس گناه و احساس تنهایی) را کاهش دهد و در افزایش حرمت خود، ظرفیت معنوی و سلامت معنوی موثر باشد.
لیلا خبیر نوراله محمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تجربیات شیئ انگارانه ی وزنی، خود شیئ گرایی و سوگیری وزنی درون سازی شده در پیش بینی نگرانی درباره ی تصویر بدن، افسردگی و اختلال خوردن، و همچنین بررسی نقش واسطه گری خود شیئ گرایی و سوگیری وزنی درون سازی شده در ارتباط با تجربیات شیئ انگارانه ی وزنی با نگرانی درباره ی تصویر بدن، افسردگی و اختلال خوردن بود. در این راستا 200 نفر زن دانشجوی دارای اضافه وزن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین زنان دارای اضافه وزن مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی شیراز در سال 92 انتخاب شدند. پرسشنامه ی موقعیت های نشان دار، پرسشنامه ویژگی خود شیئ گرایی، درون سازی سوگیری وزن، پرسشنامه ی نگرانی درباره ی تصویر بدن، مقیاس مرکز مطالعات همه گیرشناسی افسردگی و مقیاس تشخیص اختلال خوردن ابزارهای پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. داده های پژوهش از روش های تحلیل رگرسیون چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که تجربیات شیئ انگارانه ی وزنی خود شیئ گرایی، سوگیری وزنی درون سازی شده، نگرانی درباره ی تصویر بدن، افسردگی و اختلال خوردن را پیش بینی می کند. همچنین خود شیئ گرایی و سوگیری وزنی درون سازی شده نگرانی درباره ی تصویر بدن و اختلال خوردن را پیش بینی می کنند. علاوه بر این سوگیری وزنی درون سازی شده و نگرانی درباره ی تصویر بدن افسردگی را پیش بینی می کنند. نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مولفه های خود شیئ گرایی، سوگیری وزنی درون سازی شده و نگرانی درباره ی تصویر بدن تأثیر تجربیات شیئ انگارانه ی وزنی را بر افسردگی و اختلال خوردن واسطه گری می کنند. در نهایت شاخص های برازش مدل نیز نشان دادند که مدل پیشنهادی دوم به طور قابل قبولی قادر به برازش دادن داده ها با این مدل است. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهند که تجربیات شیئ انگارانه ی وزنی می تواند با تأثیر بر خود شیئ گرایی، سوگیری وزنی درون سازی شده و نگرانی درباره ی تصویر بدن بر افسردگی و اختلال خوردن تأثیر گذار باشد.
علی نعمتی ربابه رستمی
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه بازخورد خودکنترلی و اضطراب صفتی بر فراگیری مهارت حرکتی دارت در دانش آموزان دبیرستان شهر شیراز بود. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر 400 دانش آموز پسر مقطع دبیرستان در چهار ناحیه شهر شیراز بود که از این میان به روش نمونه گیری در دسترس 80 دانش آموز به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. آزمودنی ها پس از پُر کردن پرسشنامه اضطراب صفتی به دو سطح (اضطراب کم و زیاد) تقسیم شدند و پس از آن با توجه به سطح اضطراب و ارائه ی بازخورد به 4 گروه 20 نفری شامل گروه های بازخورد خودکنترلی و گروه جفت شده با سطح اضطراب صفتی بالا و گروه های بازخورد خودکنترلی و گروه جفت شده با سطح اضطراب صفتی کم تقسیم گردیدند. آزمودنی ها در مرحله فراگیری طی شش جلسه (هر جلسه سه ست ده تایی) تکلیف پرتاب دارت را انجام دادند. کلیه ی امتیازات مرحله فراگیری ثبت شد و آزمون یادداری 24 ساعت بعد از پایان آخرین جلسه تمرینی، به عمل آمد. نتایج تحلیل کوواریانس اجرا شده در مرحله فراگیری حاکی از عدم تفاوت گروه ها در عامل های (اضطراب)، (بازخورد) و (تعامل اضطراب × بازخورد) بود. اما تحلیل کوواریانس اجرا شده در مرحله یادداری در عامل های (اضطراب) و (بازخورد) تفاوتی را بین چهار گروه نشان داد؛ که این تفاوت در تعامل (اضطراب × بازخورد) معنی دار نبود. در عامل اضطراب گروه های اضطراب کم بهتر از اضطراب بالا بوده و در عامل بازخورد، بازخورد خودکنترلی نسبت به جفت شده برتر بودند. آزمون تعقیبی lsd تفاوتی را در گروه اضطراب کم خودکنترل با دو گروه اضطراب بالا خودکنترل و اضطراب بالا جفت شده در سطح (001/ 0 < p) و با گروه اضطراب کم جفت شده در سطح (05/ 0 < p) نشان داد. همچنین تفاوت گروه اضطراب کم جفت شده با اضطراب بالای جفت شده در سطح (001/ 0 < p) معنی دار شد. نتیجه بارز دیگر مطالعه حاضر نشان داد که گروه اضطراب بالا تواتر بازخورد بیشتری را نسبت به گروه اضطراب پایین درخواست می نمودند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر حاکی از تأثیر سطح اضطراب و نوع بازخورد در مرحله یادداری بود. به نظر می رسد نقش اضطراب صفتی بر اجرا و یادگیری مهارت حرکتی متفاوت بوده، اما نیازمند تحقیقات بیشتری است.
lمرضیه خداهمتی چنگیز رحیمی طاقانکی
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ی سبک ها و اختلالات توجه در بیماران اسکیزوفرن مثبت، اسکیزوفرن منفی، افسرده ی اساسی و دوقطبی با توجه به علائم بالینی آن ها بود. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای می باشد. بدین منظور با روش نمونه گیری در دسترس، 13 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی مثبت، 14 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی منفی، 20 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی، 20 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی و 20 فرد بهنجار انتخاب و بر اساس متغیرهای سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شدند و سبک های توجه، توجه انتخابی و نگهداشت توجه در آن ها به ترتیب به وسیله ی پرسشنامه ی سبک های توجه، آزمون استروپ و آزمون عملکرد پیوسته ارزیابی شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی lsd تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی منفی، اسکیزوفرنی مثبت، افسردگی اساسی و دوقطبی در سه مولفه ی پرسشنامه سبک های توجه (حواسپرتی، فشار زیاد و ظرفیت پردازش) به طور معناداری عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه بهنجار داشته اند، اما در مولفه ی کنترل توجه تفاوت معناداری نشان ندادند و تنها گروه اسکیزوفرن مثبت و افسرده ی اساسی در مولفه ی کنترل مفهومی در مقایسه با گروه بهنجار تفاوت معنادار داشتند. تمام گروه های بالینی در همه ی مولفه های آزمون استروپ با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند و همچنین تمام گروه های بالینی در سه مولفه ی آزمون cpt (خطای حذف، نمره کل پاسخ های درست و زمان واکنش) در مقایسه با گروه بهنجار تفاوت معنادار نشان دادند اما در مولفه ی خطای ارائه پاسخ تنها بیماران اسکیزوفرنی منفی تفاوت معنادار نشان دادند. هیچ کدام از این آزمون ها تفاوت معناداری بین گروه های بالینی نشان ندادند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی منفی، اسکیزوفرنی مثبت، افسردگی اساسی و دوقطبی در سبک های توجه، توجه انتخابی و نگهداشت توجه با افراد بهنجار تفاوت دارند اما تفاوت بین گروه های بیمار در این مولفه ها معنادار نبود.
شادی معنوی نوراله محمدی
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر سبک های مقابله، استرس ادراک شده و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد بوده است. بدین منظور از بین کلیه معتادان مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد غدیر از سال 1391 در استان یزد که دوره سم زدایی را با موفقیت پشت سر گذارده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب شده ودر گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. اعضاء گروه آزمایش 10 جلسه درمان گروهی 2 ساعته را پشت سر گذاشتند وگروه کنترل درمان خاصی دریافت نکردند. آزمودنی های دوگروه همزمان در دو موقعیت پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های سبک های مقابله لازاروس، استرس ادراک شده کوهن(pss) وپرسشنامه ولع مصرف تیفانی(hcq) پاسخ دادند. علاوه بر این برای بررسی عود اعضاء در مرحله پیش آزمون ازآزمایش سنجش مورفین در ادرار استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون تحلیل کواریانس بامتغیرکواریت پیش آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی مدیریت استرس به شیوه شناخت- رفتاری بر سبک های مقابله با استرس، استرس ادراک شده وولع مصرف مواد موثر است.
فرشته جوزی تهرانی چنگیز رحیمی
زمینه و هدف : تحریف های شناختی در بروز بسیاری از اختلالات همچون افسردگی، اضطراب و بسیاری از مشکلات هیجانی دیگر، نقش دارند. با توجه به شیوع بالای افسردگی و اضطراب و نقش آن در زندگی افراد به خصوص دانشجویان، این مساله که کدام یک از مولفه های تحریف شناختی به طور مشترک افسردگی و اضطراب را پیش بینی می کند، حایز اهمیت است و اینکه آیا جنسیت قادر است افسردگی و اضطراب را پیش بینی کند؟ هدف این تحقیق پیش بینی افسردگی و اضطراب بر اساس تحریف های شناختی در دانشجویان ایرانی مقیم دبی است. روش : بدین منظور 101 نفر از دانشجویان (50 دختر و 51 پسر) ایرانی مقیم دبی که درحال حاضر در دانشگاه های ایرانی مشغول به تحصیل? هستند، در محل دانشگاه ها به روش در دسترس انتخاب شدند. برای این تحقیق از سه پرسشنامه استانداردشده افسردگی بک ii ، اضطراب بک و تحریف های شناختی استفاده شد و برای تجزیه تحلیل طرح مذکور از ماتریس همبستگی(پیرسون) و روش آماری رگرسیون گام به گام استفاده شده است.?????? یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون به منظور پیش بینی افسردگی و اضطراب توسط مولفه های تحریف های شناختی بر اساس نقش تعدیل کننده جنسیت نشان می دهد که جنسیت به تنهایی قادر به پیش بینی افسردگی و اضطراب نیست اما تحریف های شناختی ( تفکر همه یا هیچ ) به طور منفی افسردگی را پیش بینی می کند. همچنین تحریف های شناختی(مولفه های تعمیم مبالغه آمیز و تفکر همه یا هیچ)به طور منفی اضطراب را پیش بینی کرد . نمره کل تحریف های شناختی نیز به طور منفی افسردگی را پیش بینی کرد . از دیگر یافته های این پژوهش می توان به رابطه مثبت و معنی داری بین اضطراب و افسردگی اشاره کرد. نتیجه گیری : به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که بین اضطراب و افسردگی با تحریف های شناختی رابطه منفی و معنا دار وجود دارد. نتایج برخی تحقیقات داخلی و خارجی نیز نشان می دهند که تحریف های شناختی در دوگروه بیمار مضطرب وافسرده، بیش ازگروه بهنجاراست و بین دوگروه بیمارنیز، افسرده ها بیش ازمضطرب ها، تحریف های شناختی نشان می دهند که با نتایج تحقیق مذکور همسویی دارند .
مژگان ذکایی چنگیز رحیمی
نوجوانی از مهم¬ترین مراحل رشد و تکامل انسان است که ویژگی¬های رشدی آن می¬تواند زمینه ساز بروز انواع اختلالات رفتاری، بزهکاری، سوء مصرف مواد و بیماری¬های روانی باشد. شکل گیری هویت و نشانگان آسیب شناختی از موضوعاتی است که از نظر روانشناسان همواره مورد توجه بوده است، به خصوص که نوجوانی زمینه شکل گیری هویت بوده و می تواند به نوعی با برخی بزهکاریها در نوجوانان از جمله؛ مصرف تنباکو در ارتباط باشد. با توجه به این¬که به نظر می¬رسد، بین سبک هویت و نشانگان آسیب شناختی با گرایش نوجوانان به مصرف تنباکو ارتباطی وجود دارد، پژوهش حاضر به رابطه الگوی مصرف تنباکو با نشانگان آسیب روانی و هویت دانش آموزان می پردازد. در یک مطالعه علی مقایسه¬ای با جامعه آماری شامل دانش آموزان ایرانی پسر مقطع دبیرستان، مقیم کشور امارات در سال تحصیلی (91-92) که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند در دو گروه مصرف کننندگان تنباکو و گروه عادی) غیر مصرف کننده) که هر گروه شامل 50 نفر بودند، قرار گرفتند. برای جمع¬آوری داده¬ها از دو پرسشنامه؛ مقیاس سبک هویت برزونسکی (isi-6g)و پرسشنامه نشانگان آسیب شناختی ( scl-90) استفاده شد. همچنین داده¬ها به روش آزمون تحلیل واریانس چند متغیره یا مانوا تحلیل شدند. این نتایج نشان داد که از بین نمرات سبک¬های هویت(هویت اطلاعاتی، هویت هنجاری، هویت سردرگم / اجتنابی) تنها در سبک هویت هنجاری در دو گروه مصرف کننده و غیر مصرف کننده تنباکوتفاوت معناداری وجود دارد (7/88=f و 0/006=p) و از بین نمرات مؤلفه هایscl90 (شکایات جسمانی، وسواس واجبار، حساسیت درروابط، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکارپارانوییدی، روان¬پریشی،gsi) در نمرات مؤلفه های شکایات جسمانی (4/59=f و 0/034=p)، اضطراب (8/69=f و 0/004=p)،پرخاشگری (12/83=f و 0/0001=p)،شاخصgsi (08/5=f و 0/02=p)در دو گروه مصرف کننده و غیر مصرف کننده تنباکو تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به آنچه که در این پژوهش بدست آمد، می¬توان نتیجه گرفت که به طور میانگین نوجوانانی که مصرف کننده تنباکو نیستند، سبک هویت هنجاری بالاتری نسبت به نوجوانان مصرف کننده تنباکو دارند و از طرفی شکایت جسمانی، وسواس اجبار، اضطراب، پرخاشگری و شاخص gsi کمتری نسبت به نوجوانان مصرف کننده تنباکو دارند.
لادن علوی نائینی نوراله محمدی
هدف این تحقیق بررسی مقایسه سبک های دلبستگی و آسیب های روانشناختی در زنان ایرانی مقیم ایران و دبی بود. بدین منظور از دو جامعه شامل زنان ایرانی مقیم ایران، متاهل و در دامنه سنی 30 تا 45 سال و زنان ایرانی مقیم دبی با همان ویژگی ها که مدت 5 سال از مهاجرتشان گذشته بود دو گروه مستقل 50 نفری به روش در دسترس انتخاب شدند. در این تحقیق از دو پرسشنامه مقیاس دلبستگی بزرگسالان(aai) و پرسشنامه آسیب های شناختی scl-90-r استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل طرح مذکور، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل واریاس یک راهه استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بین زنان ایرانی ساکن ایران و زان ایرانی مقیم دبی از لحاظ آسیب روانی تفاوت معنی¬داری وجود دارد. اما بین این دو گروه از لحاظ سبک های دلبستگی تفاوت معنی¬داری وجود نداشت. نهایتا ن این که سبک های دلبستگی آسیب روانی را پیش بینی می کند. بر این اساس، سبک دلبستگی ایمن شاخص های آسیب روانی وسواس- اجباری ، حساسیت در روابط بین فردی ، اضطراب اجتماعی ، پارانوئید ، شدت علائم مرضی را به طور منفی پیش بینی کرد. همچنین سبک دلبستگی اجتنابی بهترین پیش بین مثبت برای شاخص پارانوئید بود. نتیجه این که، دوری از سرزمین مادری می تواند شرایط آسییب شاختی ویژه ای را برای زنان در پی داشته باشد
حدیث محمودصالحی عبدالعزیز افلاک سیر
پژوهش حاضربه منظور بررسی نقش پیش بینی دینداری در گرایش نوجوانان با رفتار های پرخطر با واسطه گری نظم بخشی هیجانی انجام گرفت. بدین منظور 383 نفر از دانش آموزان دبیرستانی در شهر اصفهان که در سال تحصیلی 92-91 مشغول در سه پایه ی اول ، دوم و سوم مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند و به پرسشنامه های مورد نظر پاسخ دادند. داده-های استخراج شده از پرسشنامه ها با نرم افزار آماری spss 16 و amos graphics 21 وبا روش تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که دینداری و پیش بینی کننده ی گرایش نوجوانان به رفتار های پرخطر است، همچنین دینداری با واسطه گری نظم بخشی هیجانی پیش بینی کننده ی گرایش نوجوانان به رفتار های پر خطر است.
سیده مرضیه فرید قصرالدشتی چنگیز رحیمی
چکیده پیش بینی درد براساس ابعاد سرشت و منش، ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به درد مزمن به وسیله مرضیه فرید احتمالا درد، عمومی ترین فشار روانی است که با آن مواجه می شویم و یکی از شایع ترین شکایتها در بین بیماران است. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی درد براساس ابعاد سرشت و منش، ویژگی های شخصیتی، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. در این راستا، 230 بیمار مبتلا به درد مزمن با استفاده از روش نمونه گیری، در دسترس از بین افراد مبتلا در کلینیک های درد سطح شیراز انتخاب شدند. پرسشنامه کوتاه درد (bpi)، پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر (tci)، پرسشنامه 60 سوالی نئو، مقیاس افسردگی بک (ii)، مقیاس اضطراب بک، ابزارهای پژوهش حاضر را تشکیل می دادند. داده های پژوهش از روش های تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های اضطراب، آسیب پرهیزی، خود-فرآروی قادر به پیش بینی شدت درد هستند و تحصیلات، شدت درد را به طور منفی پیش بینی می کند. هم چنین اضطراب، آسیب پرهیزی، وابسته-پاداش، خود-فرآروی قادر به پیش بینی تداخل درد در کارهای روزانه بود. اما برون گرایی تداخل درد در کارهای روزانه را به طور منفی پیش بینی کرد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های خلقی و شخصیتی بر شدت درد و نگه داشتن درد تأثیر دارد. کلید واژگان: درد مزمن، ابعاد سرشت و منش، ویژگی های شخصیتی، اضطراب، افسردگی
آزیتا گلستانیان نوراله محمدی
روان نمایشگری یک روش درمان گروهی به شکل نمایش است که افراد از طریق بازی کردن حوادث گذشته در زمان حال، به بررسی هیجانات، اعمال و ارتباطات خود می پردازند. کانون توجه در سایکودراما تعاملات و مواجهه ی شخصی افراد، تمرکز بر اینجا و اکنون، خودجوشی، خلاقیت، ابزار کامل احساسات و آزمایش واقعیت است. این روش درمانی بر اساس پیشینه پژوهش کاربردهای زیادی در روانشناسی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و روان نمایشگری بر نگرشهای ناکارامد و خلق نوجوانان زندانی با نشانه های افسردگی بود. جامعه آماری نوجوانان پسر بزهکار مستقر درکانون اصلاح و تربیت شیراز بودند که از بین آنها 60 نفر بصورت تصادفی انتخاب گردیدند و به همین شیوه در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارها شامل 1- مقیاس افسردگی کودکان کواکس (icdi) 2- پرسشنامه نگرشهای ناکارآمد (das) بود، که بصورت پیش آزمون و پس آزمون برای هر سه گروه اجرا گردید. نتایج نشان داد که روش روان نمایشگری تأثیر مطلوب تری نسبت به روش شناختی-رفتاری بر افسردگی و نگرشهای ناکارآمد نوجوانان زندانی دارد.
اسماعیل معدنچی چنگیز رحیمی
پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهکارهای مقابله ای و کمال گرایی مثبت و منفی در افراد مبتلا به کرونر قلبی و افراد سالم انجام گرفت. بدین منظور تعداد 60 نفر، که به مدت 6 ماه دچار درد و فشار در قفسه سینه داشتند به روش نمونه گیری درد دسترس از بین افراد مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی قلب شهر یزد انتخاب شدند و 60 نفر از افرادی که در طی 6 ماه اخیر هیچ مشکل قلبی را تجربه نکرده بودند به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده های استخراج شده از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحلیل ها نشان داد بین افراد مبتلا به کرونر قلبی و افراد سالم از نظر کمال گرایی مثبت و منفی و راهیردهای مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد و افراد مبتلا به کرونر قلبی در مقیاس کمال گرایی منفی نمره بالاتری نسبت به افراد سالم بدست آوردند. افرادی که بیماری کرونر را گزارش کردند نسبت به افراد سالم از راهکارهای مقابله ای ناسازگارانه، بیشتر استفاده کردند.
شیرین رهگذر نوراله محمدی
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و هیپنوتیزم درمانی شناختی-رفتاری بر فوبی اجتماعی پرداخته است. نمونه مورد بررسی شامل 45 نفر از افراد مبتلا به فوبی اجتماعی است که با استفاده از نمونه گیری در دسترس و براساس پرسش نامه و مصاحبه بالینی انتخاب شده و به 3 گروه 15 نفره شامل گروه های کنترل، پیش آزمون و پس آزمون تقسیم گردیدند. با استفاده از روش پژوهشی آزمایشی، این سه گروه در فوبی اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس قبل و بعد از درمان های شناختی-رفتاری و هیپنوتیزم شناختی- رفتاری مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد متغیر ها) و استنباطی ( تحلیل کوواریانس یک راهه) قرار گرفتند و نتایج نشان داد که هر دو گروه مداخله از لحاظ نمرات فوبی اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس تفاوت معناداری با گروه کنترل داشتند، همچنین درمان هیپنوتیزم شناختی- رفتاری نسبت به درمان شناختی- رفتاری در کاهش نمرات فوبی اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس اثربخشی بیشتری داشته است. نتیجه نهایی این که روش درمانی هیپنوتیزم شناختی-رفتاری در درمان فوبی اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و افزایش عزت نفس نسبت به روش درمانی شناختی-رفتاری و گروه کنترل تاثیر بیشتری در بهبود بیماران داشت.
مریم بهروز نوراله محمدی
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری نوجوانان بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان هست. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری دانش آموزان مقطع دبیرستان بودند. بدین منظور 300دانش آموز دختر و پسر مقطع دبیرستان به روش نمونه گیری خوشه ای در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1991)، پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ فرم کوتاه 75 سوالی و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه، به روش گام به گام با نرم افزار spss استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که از میان طرح واره های ناسازگار اولیه، نقص/شرم، وابستگی، معیارهای سرسختی، بازداری هیجانی و خویشتن داری و از میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، دیدگاه دگری و تمرکز مجدد به برنامه ریزی به طور معناداری، سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کردند. نتیجه آن که: با افزایش طرحواره های ناسازگار اولیه سازگاری نوجوانان کمتربود و نوجوانانی که از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان استفاده کردند سازگاری بیشتری نسبت به نوجوانانی که از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان استفاده کردند نشان داده اند.با توجه به این یافته ها: نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در سازگاری نوجوانان باید توجه ویژه ای از سوی نهادهای مرتبط، آموزش و پرورش و درمانگران شناختی در جهت پیشگیری از ناسازگاری صورت گیرد.
سوده صحرایی چنگیز رحیمی طاقانکی
مصرف سیگار سالانه سلامتی هزاران نفر را به خطر میاندازد و موجب مرگ و میر مصرف کنندگان آن و حتی بیماری اطرافیانشان میشود؛ که عمدتاً مربوط به فرو دادن قطران و مونواکسید کربن دود سیگار است. علاوه بر این، نیکوتین موجود در دود سیگار فرد را دچار اختلالات روانشناختی نیز مینماید )مثل اضطراب و افسردگی( که به عوارض جسمی اضافه میشود. این مسائل انگیزه اصلی تلاش متخصصان بهداشتی برای یافتن روشی کارآمد در ترک سیگار است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر کاهش افسردگی، اضطراب و وسوسه مصرف سیگار انجام شد؛ که در آن از داوطلبان سیگاری شهر اصفهان استفاده شد. در این بررسی حجم نمونه 3 نفر بوده و بطور تصادفی برای سنجش افسردگی و dass در دو گروه 51 نفرهی آزمایش و کنترل قرارگرفتند. فرم 24 سوالی پرسشنامهی اضطراب آزمودنیهای دو گروه در مراحل پیشآزمون و پسآزمون، و تست فاگرشتروم جهت ارزیابی میزان وابستگی به نیکوتین آزمودنیها در پیشآزمون پسآزمون استفاده شد. آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 51 جلسه تحت و نرم deymed تمرینات نوروفیدبک قرار گرفتند. هرجلسه شامل 43 دقیقه تمرین بود. این آموزش با کمک دستگاه و سرکوبی موج تتا انجام شد.
محمد جلالوند نوراله محمدی
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرایند گراس بر کاهش وسوسه، سوگیری توجه و استفاده مناسب تر از راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد. پژوهش حاضر از نوع طرح های نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان شیراز در سال 92-1391 تشکیل می دهند. بدین منظور تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس انتخاب و با همین روش در گروه های آزمایشی و کنترل?معتاد جایگزین شدند. همچنین 15 نفر افراد بهنجار نیز به عنوان گروه کنترل سالم برای مقایسه با افراد وابسته به مواد مخدر انتخاب گردید. در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس آموزش تنظیم هیجان براساس مدل گراس در 8 جلسه 2 ساعته در گروه آزمایشی اجرا شد و در این مدت گروه کنترل معتاد و کنترل سالم هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام آموزش از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. پس از اجرای پژوهش برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. یافته ها نشان دادند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش علائم وسوسه، سوگیری توجه و استفاده مناسب تر از راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد موثر واقع گردد، همچنین گروه کنترل سالم نسبت به گروه آزمایش و کنترل معتاد وسوسه و سوگیری توجه کمتر و استفاده موثر تر از راهبردهای شناختی تنظیم هیجان را نشان دادند.
فاطمه پذیرش نوراله محمدی
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه باورهای غیر منطقی، ناگویی خلقی و تجارب معنوی در زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی بود. حجم نمونه شامل 120 مرد و زن 40- 20 ساله (30 زوج عادی و 30 زوج متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگستری شهرستان جهرم در سال 1393) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه باورهای چهار عاملی غیر منطقی اهواز (عبادی و معتمدین،1384)، پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو-20 (بشارت،2007) و مقیاس تجارب معنوی روزانه (اندرود و ترسی،2000؛ به نقل از تقوی،1389) استفاده گردید. این پژوهش با روش علی- مقایسه ای انجام شد و همه داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (manova) و تحلیل واریانس یک طرفه (anova) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دو گروه زوج-های عادی و زوج های متقاضی طلاق در باورهای غیر منطقی، ناگویی خلقی و تجارب معنوی تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه این که، زوجین متقاضی طلاق نسبت به زوجین عادی باورهای غیر منطقی و ناگویی خلقی بیشتر و تجارب معنوی کمتری دارند. وجود باورهای غیر منطقی، ناگویی خلقی و فقدان تجارب معنوی می توانند جز عواملی باشند که تقاضای زوجین به طلاق را افزایش دهد
علی صفری محسن خادمی
در این پژوهش به بررسی و تحلیل رابطه بین مدیریت مشارکتی و عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان شرکت گاز پارسیان پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شرکت گاز پارسیان بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، ??? نفر انتخاب و موردپژوهش واقع شدند. دو پرسشنامه مدیریت مشارکتی و عملکرد سازمانی به عنوان ابزار پژوهش مورداستفاده واقع شده است. پرسشنامه مدیریت مشارکتی دارای چهار بعد مشارکت در هدف گذاری، تصمیم گیری، حل مشکلات و تغیر و تحول سازمانی می باشد. پرسشنامه عملکرد سازمانی دارای هفت بعد توانایی، وضوح، کمک، مشوق، ارزیابی، اعتبار و محیط می باشد. پس از محاسبه مجدد روایی و پایایی ابزار پژوهش و توزیع آن ها، داده ها با استفاده از روشتی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند متغیره تحلیل و بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که: ?) مدیریت مشارکتی از دیدگاه کارکنان در دو بعد هدف گذاری و تصمیم گیری بالاتر از کفایت قابل قبول، در بعد حل مشکلات در سطح کفایت قابل قبول و در بعد تغیر و تحول سازمانی پایین تر از کفایت قابل قبول قرار دارد؛ و هر چهار بعد از سطح کفایت مطلوب پایین تر می باشند. ?) عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان در ابعاد توانایی، وضوح، کمک، مشوق، ارزیابی و محیط بالاتر از سطح کفایت قابل قبول و تنها در بعد اعتبار پایین تر از سطح کفایت قابل قبول می باشد. هر هفت بعد از سطح کفایت مطلوب پایین تر می باشند. ?) بین تمامی ابعاد مدیریت مشارکتی یعنی بعد هدف گذاری، تصمیم گیری، حل مشکلات و تغیر و تحول سازمانی با تمامی ابعاد عملکرد سازمانی شامل توانایی، وضوح، کمک، مشوق، ارزیابی، اعتبار و محیط رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ?) مشارکت کارکنان در هدف گذاری پیش بینی کننده مثبت و معنادار ابعاد توانایی، وضوح و مشوق می باشد. ?) مشارکت کارکنان در تصمیم گیری پیش بینی کننده مثبت و معنادار ابعاد توانایی، کمک، مشوق، ارزیابی و اعتبار می باشد. ?) مشارکت کارکنان در حل مشکلات پیش بینی کننده مثبت و معنادار ابعاد کمک، مشوق، ارزیابی اعتبار می باشد. ?) مشارکت کارکنان در تغیر و تحول سازمانی، پی بینی کننده مثبت و معنادار ابعاد توانایی، وضوح ارزیابی و محیط می باشد. نتایج در پرتو یافته های پیشین موردبحث قرارگرفته و پیشنهاد هایی برای استفاده های کاربردی و انجام پژوهش های بیشتر در این حیطه مطرح شده است.
الهام شیخ پور محسن خادمی
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با راهبردهای مدیریت تعارض در بین مدیران دبیرستان های دولتی دخترانه شهر اهواز انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق 100 نفر از مدیران زن دبیرستان های دولتی شاغل در چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر اهواز بود. روش جمع آوری داده ها، از طریق پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه مدیریت تعارض پوتنام و ویلسون بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 21و با استفاده از روش های آماری میانگین و انحراف چارکی، آزمون همبستگی پیرسون،تحلیل واریانس یک طرفه و فراوانی استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میزان هوش معنوی مدیران بالاتر از حد مطلوب بود.بین هوش معنوی با مدیریت تعارض رابطه مثبت و معنا داری بدست آمد. بین هوش معنوی و دو راهبرد عدم مقابله و راه حل گرایی مدیریت تعارض، رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. دو متغیر جمعیت شناختی سابقه خدمت و میزان تحصیلات تنها با راهبرد راهحلگرایی معنادار شدند. راهبرد غالب مدیریت تعارض در بین مدیران راهبردراه حل گرایی بود. با توجه به این که هوش معنوی موثر بر مدیریت تعارض می باشد، می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی را در زمینه های گوناگون به ویژه ارتقاء و بهبود مدیریت که مدیریت تعارض جزئی از آن است، ایفا نماید. بنابراین، آن چه مهم است این است که صرف نظر از سابقه خدمت و میزان تحصیلات، باید شرایطی را فراهم نمود که هوش معنوی مدیران در دوران تحصیل و آموزش های ضمن خدمت به صورت مداوم توصیه شود. همچنین در مدیریت، معنویت مدیران باعث ایجاد یک فضای معنوی در مدارس خواهد شد، لذا پیشنهاد می شود که مدیران به تقویت جنبه های معنویت در محیط کار توجه بیشتری شود.
شهلا دهقانی نوراله محمدی
چکیده پیش بینی تعارضات زناشویی بر مبنای سبک های حل مسأله و هوش هیجانی در زنان متقاضی طلاق به کوشش شهلا دهقانی مدت هاست عدم استحکام و انسجام روابط خانوادگی، بروز و ظهور انواع مشکلات و اختلافات بین زن و شوهر که ارکان اصلی خانواده هستند و متعاقباً بالارفتن غیرمعقول و نابهنجار آمار طلاق، مایه نگرانی همگان است. پژوهش حاضر به منظور بررسی پیش بینی تعارضات زناشویی بر مبنای سبک های حل مسأله و هوش هیجانی انجام شده است. نمونه مورد بررسی 110 نفر از زنان متقاضی طلاق با میانگین سنی تقریبی 32 سال در دادگاه خانواده شیراز بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی و براتی، 1375)، پرسشنامه سبک های حل مسأله (کسیدی ولانگ، 1996) و مقیاس هوش هیجانی (شات و همکاران، 1998) را تکمیل نمودند. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین ابعاد مقیاس سبک های حل مسأله، فقط سبک اعتماد در حل مسأله و سبک اجتنابی به ترتیب پیش بینی کننده منفی و مثبت و معنادار تعارضات زناشویی بودند. همچنین نتایج بیانگر آن است که هوش هیجانی به طور منفی و معناداری تعارضات زناشویی و خرده مقیاس های آن را پیش بینی می کند. کلید واژه ها: تعارضات زناشویی؛ سبک های حل مسأله؛ هوش هیجانی
ابوذر گل ورز عبدالعزیز افلاک سیر
هدف این پژوهش بررسی پیش بینی پذیری سازگاری زناشویی فرزندان شاهد از طریق وضعیت سلامت روانی و جهت گیری نقش جنسیتی است. بدین منظور 150 فرزند شهید متأهل (66 زن و 84 مرد) ساکن شهر شیراز در سال 1391 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سازگاری زناشویی das (1976)، چک لیست تجدید نظر شده علایم روانی 90، scl-90-r (1976) و پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم bsri (1974) را تکمیل نمودند. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و با روش تحلیل رگرسیون چندگانه ی همزمان بررسی و تجزیه و تحلیل شد. با بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد که جهت گیری نقش جنسیتی و سلامت روان میتواند 20 درصد از سازگاری زناشویی فرزندان شاهد را به طور معناداری پیش بینی کند (p>0.01). سایر نتایج حاکی از این است که حدود 90 درصد از فرزندان شاهد شرکت کننده در این پژوهش از سازگاری زناشویی برخوردار بوده اند، ضمن اینکه 70 درصد آزمودنیها در سلامت کامل روانی به سر میبرند.
مریم ربیعی فرد حبیب هادیان فرد
یکی از مباحث اصلی که امروزه در علوم شناختی مورد بررسی قرار می گیرد، توجه است. به همین منظور، در پژوهش حاضر نسبت به تهیه ی نسخه ی فارسی آزمون عملکرد پیوسته ی شنیداری و هنجاریابی آن در دانش آموزان 7 تا 12 ساله ی شهر شیراز اقدام شد. این آزمون که از طریق رایانه اجرا می شود، دارای سه خرده آزمون شمارش، شمارش همراه با محرک مزاحم و گزارش عدد قبل است. در خرده آزمون شمارش که شامل 10 کوشش است، به صورت تصادفی بین 8 تا 17 صدای بیب با فرکانس 1000 هرتز و مدت زمان 345 میلی ثانیه و فواصل تصادفی 0.5 تا 5 ثانیه برای کودکان پخش می شود. در خرده آزمون شمارش همراه با محرک مزاحم، خرده آزمون شمارش با مشخصات بیان شده اجرا می گردد با این تفاوت که در این خرده آزمون در هر کوشش داستانی به عنوان پرت کننده ی حواس برای آزمودنی پخش می شود که شامل نام تعدادی حیوان است و کودک هم باید تعداد صداهای بیب را بشمارد و هم نام حیوانات بیان شده در داستان را گزارش دهد. در خرده آزمون گزارش عدد قبل، یک جریان یکنواخت از اعداد فارسی هر 2 ثانیه یکبار برای آزمودنی پخش می شود. تعداد 214 عدد به عنوان محرک در نظر گرفته شده که از این تعداد، 35 عدد (16.5 درصد) به عنوان محرک هدف می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمام کودکان 7 تا 12 سال که به عنوان دانش آموز دوره ی ابتدایی در مدارس دولتی شهر شیراز در سال تحصیلی 94-93 مشغول تحصیل هستند، می باشد. به منظور بررسی پایایی آزمون از سه روش پایایی آزمون-بازآزمون، آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن آزمون استفاده شد. ضریب همبستگی به دست آمده در روش آزمون-بازآزمون معادل 0.79 بوده و پایایی سه خرده آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن بین 0.61 تا 0.98 به دست آمد. جهت بررسی روایی آزمون، روایی همزمان آزمون عملکرد پیوسته ی دیداری و شنیداری معادل 0.64 به دست آمد. پس از اطمینان از پایایی و روایی مناسب آزمون، پژوهشگر اقدام به هنجاریابی آزمون مذکور در 257 نفر از دانش آموزان کرد که به شیوه ی تصادفی چندمرحله ای از جامعه ی مذکور انتخاب شده بودند. داده های به دست آمده از هنجاریابی نشان داد که با افزایش سن، عملکرد توجه پیوسته ی شنیداری کودکان بهبود می یابد اما جنسیت بر عملکرد دانش آموزان بی تاثیر بود. هم چنین نتایج نشان دهنده ی این موضوع بود که در صورت وجود محرک مزاحم، عملکرد کودکان به صورت معناداری پایین تر از زمانی است که محرک مزاحم وجود ندارد.
بهناز میرعرب چنگیز رحیمی
چکیده هدف پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب کودکان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای مقابله ای کودکان بود. جامعه آماری پژوهش کودکان سنین 13-9 سال ثبت نام شده در کمپ تابستانی شهر دبی شامل 400 نفر از ملیت های مختلف (ایرانی، عرب، اروپایی) اعم از دختران و پسران بودند. از بین این افراد نمونه پژوهش شامل 150 کودک به صورت تصادفی انتخاب شدند. از این 150 نفر، 50 نفر ایرانی، 50 نفر اروپایی و 50 نفر عرب بودند. آزمودنی ها پرسشنامه های اضطراب کودکان، طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای مقابله ای را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام با نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که طرحواره های آسیب پذیری، تنهایی، خودتحول نیافته، سلطه پذیری، نقص، شکست و بی اعتمادی/ بدرفتاری تأثیر معناداری بر اضطراب کودکان دارند. اما تأثیر طرحواره های معیارهای سرسختانه، ایثار، استحقاق بزرگ منشی و خویشتن داری معنادار نبود. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد کنارآمدن با مشکل و کنارآمدن ویرانگر تأثیر معناداری بر علایم اضطرابی کودکان دارند. اما تأثیر انحراف از مشکل بر علایم اضطرابی معنادار نیست. در مجموع نتایج نشان داد که طرحواره های ناسازگار و رفتارهای مقابله ای قادر به پیش بینی اضطراب کودکان هستند. واژگان کلیدی: طرحواره های ناسازگار، رفتارهای مقابله ای، اضطراب.
فهیمه محمد پور نوراله محمدی
بررسی اثربخشی درمان با رویکرد هستی شناسی اسلامی بر درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد هستی شناسی اسلامی بر میزان درد معنوی در دانشجویان با مشکلات افسردگی بوده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی سال تحصیلی 93-94 در دانشگاه فنی-حرفه ای بودند. به منظور انجام پژوهش، تعداد 30 نفر از دانشجویان دختر برای شرکت در این برنامه در نظرگرفته شدند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15=n) و کنترل (15=n) جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس افسردگی بک ویراست دوم (1968) و مقیاس محقق ساخته درد معنوی بود. داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه پژوهش نشان داد که درمان با رویکرد هستی شناسی اسلامی به طور معناداری (001/0p<) بر کاهش افسردگی و درد معنوی در دانشجویان موثربود.
فاطمه درکی نوراله محمدی
هدف از انجام این پژوهش مقایسه هوش هیجانی سبک فرزندپروری ادراک شده و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی و بهنجار بود .
زهرا رجب زاده فاطمه پسند
اثر توجه درونی و بیرونی بر مراحل اکتساب، یادداری و انتقال پرتاب نیزه