نام پژوهشگر: محمد جواد زاهدی مازندرانی
هوشنگ فضلی محمد جواد زاهدی مازندرانی
در طول تاریخ تشکیلات صنفی، اگر چه ظاهراً دارای نقشی اقتصادی و تولیدی بوده اند، اما کنش و واکنش های آنها با نظام اجتماعی کل و خرده نظام های (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و....)آن، چیزی بیش از ماهیت اقتصادی اصناف و نظام صنفی را نشان میدهد. این تحقیق با هدف شناخت خصایص و کارکردهای اصناف و گیلدها و عوامل موثر برآنهادر بستر تاریخی به مقایسه و تعیین تفاوتها و مشابهتهای این خصایص می پردازد. بنابراین پژوهش در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار گرفته و از شیوه های تحقیق تاریخی، اسنادی و مقایسه ای استفاده کرده .ابزار گرد آوری داده ها عبارت بوده از «فیش برداری» و شیوه تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مدل تحلیلی است که طبق چارچوب نظری تحقیق تنظیم شده است. این چارچوب نظری ملهم از دیدگاه جامعه شناختی ماکس وبر درباره اصناف و گیلدها و دیدگاه های دیگری است که درباره وجوه مختلف این سازمانها بیان شده اند.از جمله یافته های این پژوهش میتوان به نکات زیر اشاره کرد: اصناف ایرانی با گیلدهای اروپایی در زمینه هایی همچون؛ ساختار درون ساختاری( درون سازمانی) و سلسله مراتب ، بسته بودن روابط، کارکردهای ایجاد درآمد، تثبیت قیمت و استانداردسازی تولید و مهارت دارای مشابهت اند. از سوی دیگر، در مواردی نظیر؛ وضعیت استقلال و خودمختاری از یکدیگر متمایزند و اصناف ایرانی تحت سلطه نظام سیاسی قرار داشته است. همچنین دامنه کارکردهای اصناف گسترده تر و متنوع تر از گیلدها بوده است. در تحقق کارکردهای گوناگون اصناف و گیلدها عوامل متعددی دخیل بوده اند که اغلب آنها با یکدیگر دارای شباهت اند. در بین این عوامل نظام سیاسی، گروههای ارزشی، محدودیتهای جامعه ماقبل صنعتی و انگیزه تعقیب سود اقتصادی، مهمترین عامل محسوب میشوند.
مهناز سپهری محمد جواد زاهدی مازندرانی
این مطالعه در جستجوی پاسخی ست به این پرسش،که در جهان های داستانی چگونه جامعه و فرد داستانی، عقلانی بودن و عقلانی شدن خود و جامعه را تجربه می کند. این تجربه همان فرایندی از عقلانیت است که نویسنده و جامعه پیرامون او در حال مشاهده و درک و از سرگذراندن هستند و در جهان رمان به نحو خلاقانه و پیچیده ای بازسازی می شود. روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد کتابخانه ای و متکی بر روش تحلیل محتوا انجام شده است. همچنین، با در نظر گرفتن پیچیدگی بازنمایی جامعه در متن ادبی، از بکار گیری روش های کیفی مانند تاویل متن و روش تفسیری در روشن شدن سویه های پنهان متن، بهره گرفته ایم. روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری انتخابی است. با کمک نظرکارشناسانه صاحب نظران، و مجلات و متون معتبر ویژه ی نقد و بررسی ادبیات و رمان، از میان فهرست رمان های مطرح معاصر، هفت رمان انتخاب شده است. حاجی آقا نوشته صادق هدایت، سال 1330، تنگسیر نوشته صادق چوبک، سال 1342، شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری، سال 1348، اسرار گنج دره ی جنی ابراهیم گلستان، سال 1353، همسایه ها نوشته احمد محمود سال 1353 مدار صفردرجه نوشته احمد محمود 1372، انگار گفته بودی لیلی نوشته سپیده شاملو، سال 1379 این پزوهش در حوزه مفهومی عقلانیت گسترده می شود و در راستای تحقیق دو فرضیه به پیش می رود: 1- رمان فارسی در سیر تکوینی خود با روند درک وتجربه ی مفهوم مدرنیته تلاقی هایی داشته و هم در صورت و هم در محتوا، از امکانات و اقتضائات فکری و فرهنگی جریان مدرنیته تاثیر گرفته است؛ و لذا مفهوم عقلانیت، خرد ورزی، و اندیشه ی جدید در رمان ها باز نمایی شده است. 2- مفاهیم خردورزانه در جهان داستان وکنش های اندیشه ورزانه قهرمان یا شخصیت های رمان، در بافت پیچیده داستانی، با مولفه هایی چون فهم کودکانه، سلطه ناپذیری از جهان خارج و مسوولیت (کانت)، رویکرد نقادانه نسبت به خود و جهان ، آزادی درونی، افسون زدایی از جهان (وبر)، حسابگری و مساله ی زندگی پولی (زیمل)، مساله ی ایجاد ارتباطات آزاد و مطلوب (هابرماس) و دیگر بیانگر های جامعه شناختی عقلانیت مرتبط وتبـیین می شود. فصل مشترک همه رمان های بررسی شده را می توان نوعی جهت گیری مثبت به سوی مدرنیته و عقلانی تر شدن جهان و زندگی دانست . نقد سنت و شرایط موجود، واکاوی علل و عوامل ناکامی و پیامدهای مسوولیت ناپذیری و پذیرفتن قیمومیت، معایب انسداد و بسته بودن راه های گردش سرمایه و دانش، در این رمان ها به تفصیل دیده می شود. این نگرش ها بازگوی تبعیت از آموزه های روشنگری و روشنفکری است که بین هفت رمان مورد بررسی، ویژگی مشترک همه آن هاست. با توجه به مبانی نظری حوزه مفهومی عقلانیت می توان گفت: رمان اسرار گنج دره جنی عقلانیت فرهنگی را به عقلانیت سیاسی، اقتصادی و عقلانیت نظام شخصیت پیوند می زند و بیان می کند که بدون توسعه مبانی عقلانی و اندیشه های جدید در معرفت فرهنگی نمی توان انتظار رشد اقتصادی معقول و همگانی و همه جانبه ای داشت. رمان تنگسیر عقلانیت نظام فرهنگی را به عقلانیت نظام شخصیت و عقلانیت نظام اجتماعی پیوند می زند و بیان می کند که وجود شکاف فرهنگی و اقتصادی میان حاشیه ها و مرکز موجب اصطکاک های توانفرسا میان سنت ها و فرهنگ های متفاوت جوامع کوچک پیرامونی و جامعه مرکزی بزرگتر می شود. در رمان های همسایه ها و مدارصفردرجه، عقلانیت اقتصادی و اجتماعی با پیوند در هم تنیده ای عقلانی شدن نظام های شخصیتی را تحت تاثیر قرار می دهند. رمان شازده احتجاب عقلانیت نظام فرهنگی را با عقلانیت نظام سیاسی و نظام شخصیتی پیوند می زند و بیان می کندکه در فضای جمعی یک گروه محدود، ممکن است نامعقولیت نظام فرهنگی، نظام سیاسی، نظام اجتماعی، و نظام شخصیتی در یک دور بسته تکرار و تشدید شود. رمان حاجی آقا عقلانیت فرهنگی را با عقلانیت ساختار بروکراتیک و اداری مستقر در نظام سیاسی جامعه پیوند می زند و تاثیر نامعقولیت نظام های شخصیتی را بر ساختارهای کلان سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد. و رمان انگــار گفته بودی لیلی، عقلانیت نظام اجتماعی و فرهنگی را با عقلانیت نظام شخصیتی پیــوند می زند.
عمر خضرنژاد محمد جواد زاهدی مازندرانی
با گذر از جوامع سنتی به جوامع مدرن، تغییر ارزش ها در جوامع امروزی نسبت به تمام ادوار تاریخ بشر، بسیار تندتر و سریع تر از جوامع گذشته می باشد، بنابراین بررسی تغییر ارزش ها، آن هم در حوزه خانواده ضروری به نظر می رسد که در تحقیق حاضر تلاش گردیده تا پرتو اندکی بر این مسأله افکنده شود و به اقتضای شرایط و محدودیتها، به بررسی این مسأله پرداخته شده است که علل تغییرارزش های حوزه خانواده در شهر بوکان چیست؟ و عومل اجتماعی موثر بر این ارزش ها کدامند؟ نظریه های مورد استفاده ما در این پژوهش، نظریه های نوسازی اینگلهارت، پارسونز، اسملسر، نظریه جیمزکلمن در مورد سرمایه اجتماعی خانواده، نظریه کنش ارتباطی هابرماس و حوزه عمومی او و نظریه های مک لوهان، گربنر، والد هال و دیگران در باره ارتباطات می باشد.این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا در آمده است، واحد تحلیل فرد است و سطح تحلیل هم خرد می باشد. جامعه آماری مجموعه افراد 15 ساله و یا بالاتر اعضای خانواده ها در شهر بوکان می باشد. تعداد حجم نمونه شامل 394 نفر است، شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. ابزار سنجش، پرسش نامه ای است شامل 67 سوال، نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، سرمایه درونی بیشترین تأثیر را بر ارزش های حوزه خانواده به ویژه ارزش های مدرن در سطح معنی داری 01/0 داشته است، به عبارتی با افزایش سرمایه درونی خانواده ارزش های مدرن خانواده بیشتر شده و ارزش های سنتی نیز کاهش یافته است. همچنین بر اساس میانگین شاخصهای توصیفی مصرف رسانه ای، میزان استفاده از رسانه ها در طول شبانه روز 309 دقیقه بوده که در حد بالایی است و اثر آن بر ارزش های مدرن خانواده نیز مثبت و معنی دار بود. در مرحله بعد، از میان متغیر های اثر گذار دیگر بر ارزش های مدرن خانواده، عام گرایی اثرات مثبت و معنی داری در سطح 01/0 بر ارزش های خانوادگی داشت. و اثرگذاری سرمایه بیرونی هم بر ارزش های مدرن خانواده مثبت و معنی دار بود. اما میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده و ارزش های آن ارتباط معنی داری وجود نداشت.چنانکه نتایج تحقیق هم گویای آن می باشد، ارزش های سنتی حوزه خانواده هنوز تا اندازه زیادی به قوت خود باقی اند وارزش های مدرن نیز آرام و به تدریج در حال شکل گیری هستند، البته خانواده های بوکانی با اندیشه های سنتی خود نوعی اندیشه مدرن را ایفا کرده اند و همچنین نوعی مدرنیته بومی در خانواده های ایرانی در حال شکل گرفتن است، ورود به دنیای مدرنیته در هر جامعه ای با توجه به بافت فرهنگی، پیشینه های اجتماعی، اقتصادی و تاریخی و ارزش های اصیل آن متفاوت از دیگر جوامع می باشد.
مژگان دادفر محمد جواد زاهدی مازندرانی
تحقیق حاضر با طرح مساله کیفیت زندگی شهری در شهر تهران و ضرورت بهره گیری از مشارکت مردمی در گذار از مشکلات زندگی شهری بدنبال یافتن پاسخ این سوالات است که الگوی مشارکت مردمی در شورایاری محله کدام است ؟ آیا این نهاد مردمی از تمامی پتانسیل مشارکت شهروندان بهره مند است ؟و این مشارکت با تکیه بر توانمندی شهروندان صورت می پذیردیا نه؟ وبالاخره اینکه این تشکل مردمی در برگیرنده تمامی طبقات مردم است یا خیر؟ در پاسخ به پرسش های فوق وبه منظور ترسیم الگوی مشارکت مردم از نقطه نظرکیفی رابطه میان مشارکت و قدرت شهروندان مورد بررسی قرار گرفت . به این منظور متغیر مشارکت به عنوان متغیر وابسته در دو بعد عینی و ذهنی مفهوم سازی شد و قدرت نیز در دو بعد عینی شامل پایگاه اقتصادی- اجتماعی و بعد ذهنی تحت عنوان احساس بی قدرتی با استفاده از مقیاس نیل و سیمن به عنوان متغیر مستقل مورد سنجش قرار گرفت. در راستای تحلیل های استنباطی و آزمون سوالات کلی و جزئی تحقیق با بهره گیری از مدل آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون ، تحلیل مسیرو همبستگی دورشته ای آزمون فرضیات انجام شد و فرضیات تحقیق تایید گردید. برمبنای نتایج بدست آمده رابطه معنادار بین دو متغیر پایگاه اقتصادی و اجتماعی و میزان مشارکت افراد در شورایاری وجود دارد به گونه ای که با بالا رفتن پایگاه اقتصادی- اجتماعی میزان مشارکت کاهش خواهد یافت. همچنین بین احساس بی قدرتی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. به طوری که با بالا رفتن پایگاه اقتصادی- اجتماعی ، احساس بی قدرتی کاهش خواهد داشت. همچنین از سنجش همبستگی احساس بی قدرتی و مشارکت اجتماعی این نتیجه بدست آمد که تفاوت معناداری بین میزان مشارکت افراد در شورایاری و احساس بی قدرتی وجود دارد.
قادربخش جمال زهی محمد جواد زاهدی مازندرانی
اعتماد از جمله مفاهیمی است که طی دو دهه اخیر محققان مختلف از دیدگاه های گوناگونی به آن نگریسته اند.برخی همانند فوکویاما بیشتر به جنبه های اقتصادی ، برخی دیگر مانند پوتنام به ابعاد سیاسی آن و جامعه شناسانی همچون گیدنز ، به ابعاد جامعه شناختی آن توجه بیشتری داشته اند. هدف کلی این تحقیق بررسی میزان اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین معلمان و دانشگاهیان شهر زاهدان می باشد. سئوال آغازین تحقیق: «آیا در جامعه فرهنگی و دانشگاهی شهر زاهدان اعتماد اجتماعی وجود دارد ؟» فرضیا پژوهش بر اساس ضرایب همبستگی » رو اسپیرمن» و « تاوکندال» مورد آزمون قرار گرفته اند. این تحقیق دارای سه فرضیه اصلی میباشد . فرضیه اول آن عبارتست از : » بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد ».که این فرضیه مورد تائید قرار نگرفت. یعنی رابطه معنا داری بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و اعتماد اجتماعی وجود ندارد.دومین فرضیه تحقیق : « بین احساس عدالت اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد » که مورد تائید قرار گرفت .یعنی بین احساس عدالت اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد.بعبارتی هر چه احساس عدالت اجتماعی افزایش یابد اعتماد اجتماعی افزایش می یابد. که نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از احساس عدالت پایین جامعه مورد تحقیق دارد.سومین فرضیه تحقیق: «بین محرومیت نسبی و اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد .» مورد تائید قرار گرفته است.که بین محرومیت نسبی و اعتماد اجتماعی رابطه ای معنا دار و منفی وجود دارد. یعنی هر چه میزان محرومیت نسبی افزایش یابد، اعتماد اجتماعی کاهش می یابد و نتایج حاصل از این تحقیق حکایت از وجود میزان بالای احساس محرومیت و احساس تبعیض در جامعه مورد تحقیق دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که احساس محرومیت نسبی و احساس تبعیض به میزان قابل ملاحظه ای در جامعه مورد تحقیق بالا می باشد و احساس عدالت اجتماعی پایین است که پایین بودن اعتماد اجتماعی را به دنبال داشته است.
محمد حسن خاکباززاده محمد جواد زاهدی مازندرانی
فقر جنسیتی از موضوعات مهمی است که از اواخر دهه 1970 تا کنون، توجه زیادی را به خود اختصاص داده است. گزارش توسعه انسانی صندوق جمعیت ملل متحد حاکی از آن است که بیش از 70 درصد فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند. شکاف میان زن و مرد در چرخه فقر در دهه گذشته افزایش یافته است و منجر به ایجاد پدیده ای شده که اغلب به عنوان « زنانه شدن فقر» یاد می شود. هدف اصلی پژوهش، بررسی عوامل موثر بر فقر درآمدی با تاکید بر جنسیت سرپرست خانوار می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل ثانوی استفاده شده است. تحلیل ثانوی بر روی نتایج آمارگیری نمونه ای هزینه ودرآمد خانوارهای شهری و روستایی سال 1385 که توسط مرکز آمار ایران انجام شده، صورت گرفته است. حجم نمونه شامل 30910 نفر می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روشهای رگرسیون و تحلیل تشخیصی استفاده شده است. در این تحقیق مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر فقر درآمدی به جز جنسیت، تعداد افراد با سواد در خانوار، وضع سواد سرپرست، تعداد افراد شاغل در خانوار، وضع فعالیت و وضع تاهل سرپرست، و سن سرپرست شناخته شده اند.متغیرهای تاثیر گذار در ایجاد شکاف فقر جنسیتی به ترتیب عبارتند از: وضعیت تاهل، وضعیت فعالیت، وضعیت سواد سرپرست، بعد خانوار، تعداد افراد باسواد، سن، محل سکونت و تعداد افراد شاغل. بر اساس نتایج سرشماری سال 1385، میزان سهم زنان در سرپرستی خانوارها 4/9 درصد بوده که این میزان در سال 75، 4/8 درصد بوده است. بیشتر زنان کشورهای صنعتی به دلیل طلاق و جدایی سرپرست خانوار می شوند، در حالیکه این مساله در کشورهای جهان سوم به دلیل اعتیاد، طلاق، مرگ و بیماری همسر رخ می دهد. از دیگر یافته های این پژوهش این است که جنسیت با اثر 441/0 فقر درآمدی را به صورت منفی تحت تأثیر قرار داده است. به عبارت دیگر، سهم فقر زنان سرپرست خانوار بیشتر از مردان سرپرست خانوار (6/47 درصد در مقایسه با 1/17 درصد) بوده است و زن بودن احتمال قرار گرفتن در دایره فقر را افزایش می دهد.
سهراب فلاح خوش خلق محمد جواد زاهدی مازندرانی
توسعه و مدیریت روستایی از اهمیت ویژه ای در کشورهای در حال توسعه، به مانند ایران، برخوردار است. دهیاران به عنوان مسئول دهیاری ها و چهره جدید مدیریت روستایی در ایران، نقش بسیار مهمی در توسعه و مدیریت روستاهای کشور ایفا می کنند. با توجه به گستردگی شهرستان تالش (واقع در استان گیلان) و تعداد روستاهای آن در مقیاس استانی و تنوع روستاها در محدوده های ساحلی، جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی از لحاظ ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از یک سو و نقش مدیریت روستایی که از ابتدای دهه 80 در روستاهای واجد شرایط در قالب دهیاری های تمام وقت و نیمه وقت راه اندازی گردیده از سوی دیگر، مطالعه و بررسی نقش دهیاران در ساختار اجتماعی و فرهنگی روستاها از حیث فراهم سازی زمینه توسعه روستاها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در تحقیق حاضر سعی بر این است که نقش و جایگاه دهیاران در توسعه اجتماعی و فرهنگی روستاهای شهرستان تالش مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیق، تأثیر مجموعه ای از متغیرها (از قبیل میزان آگاهی از وظایف، نوع همکاری، میزان تحصیلات و میزان سابقه مدیریت روستایی) با استفاده از چارچوب تئوریکی و بر پایه مدل طراحی شده، بر روی میزان فعالیت دهیاران در زمینه توسعه اجتماعی و فرهنگی روستاها مورد مطالعه قرار می گیرد.روش بکار گرفته شده در این تحقیق، روش پیمایشی می باشد.از دهیاران شهرستان تالش، 76 نفر دهیار، بر اساس نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از پرسشنامه، مورد بررسی قرار گرفته اند. داده ها وارد نرم افزار spss گردید و سپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که برخلاف پیش بینی های اولیه، متغیرهای نوع همکاری و سابقه مدیریت روستایی که در ابتدا تصور می شد باید نقش مهمی را در تبیین میزان فعالیت دهیاران داشته باشند، رابطه ای با آن ندارند. در صورتی که متغیرهای میزان تحصیلات و آگاهی از وظایف، رابطه مثبتی با متغیر میزان فعالیت دارند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره خطی، پس از وارد کردن این دو متغیر به روش گام به گام به مدل رگرسیونی، در نهایت، تنها متغیر میزان تحصیلات در مدل باقی ماند که 8 درصد از میزان فعالیت دهیاران در زمینه توسعه اجتماعی و فرهنگی روستاها را تبیین می کند. همچنین نتایج نشان می دهد میزان برخورداری روستاهای شهرستان تالش از امکانات اجتماعی و فرهنگی در سطح پایینی می باشد و بسیاری از آنها فاقد اکثر این امکانات هستند. لذا این روستاها به لحاظ توسعه اجتماعی و فرهنگی، در وضعیت مناسبی به سر نمی برند. در ادامه، نتایج احتمالی این موضوعات به بحث گذاشته شده و پیشنهاداتی نیز برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
محمدحسین پیش بین فرهنگ ارشاد
درام به عنوان یکی از ابزارهای مهم جامعه پذیری در دنیای گذشته و حتی مدرن، با بازنمایی مسائل اجتماعی در قالب ادبیات نمایشی، عملاً نقشی برسازنده و ادعاساز را بر عهده دارد. همچنین درام به خاطر امکانات ویژه اش برای نمایش شرایط مسئله آمیز اجتماعی و افراد درگیر در آن، حوزهای مطلوب برای مطالعات مسائل اجتماعی فراهم می کند. در این تحقیق، هدف اصلی بررسی بازنمایی مسائلی اجتماعی است که متون نمایشی اکبر رادی به مخاطبان ارائه می دهند. پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از اینکه چه مسائل اجتماعی ایران در نمایشنامه های اکبر رادی مطرح گردیده و چگونه بواسطه عناصر و نشانه های نمایشی، این مسائل برساخته می شوند؟ و از سوی دیگر در پی چیستی و چگونگی رابطه ی میان آثار نمایشی و جامعه پیرامون نویسنده می باشیم. چارچوب نظری این تحقیق، در رسیدن به دو پاسخ نخست بر اساس رویکرد های نظری و الگوهای تحلیلی برساختگرایی مسائل اجتماعی "دانیلین لوزیک" و بازنمایی برساختی "استوارات هال" می باشد و جهت پاسخ به پرسش سوم، نظریه ساختارگرایی تکوینی گلدمن ، محور نظری تحقیق بوده است. تحقیق حاضر ضمن معرفی اندیشه های موشکافانه دانیلین لوزیک درباره مسائل اجتماعی و نظری? ساختارگرایی تکوینی گلدمن، می کوشد با استفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم و الگوهای تحلیلی این دو نظریه پرداز را در بررسی متون نمایشی به کار بگیرد. یافته های پژوهش ضمن تأیید بازنمایی مسائل اجتماعی ایران در متون نمایشی اکبر رادی در قالب الگوهای تحلیل مسائل اجتماعی دانیلین لوزیک، بیانگر ادعاسازی در برساختن مسائل اجتماعی ایران در درام های اکبر رادی و وجود رابطه ای معنادار میان ساختار معنادار اثر و جهان اجتماعی پیرامون نویسنده است. در حقیقت نمایش نامه های رادی با بازنمایی مسائل اجتماعی جامعه و در قالبی نمایشی و نشانه شناسانه، در جهت برساخت مسائل اجتماعی گام برمی دارند. به نحوی که نویسنده با استفاده از عناصری نمایشی چون شخصیت و توضیحات صحنه ای و دیالوگ و کشمکش به برساخت شرایط مسئله دار اجتماعی و افراد درگیر در آن می پردازد. واژه های کلیدی بازنمایی، برساختگرایی، مسائل اجتماعی، ادبیات نمایشی، ساختارگرایی تکوینی، کشمکش دراماتیک
علی محمد یوسفیان آرانی غلامرضا غفاری
چکیده شهرآران وبیدگل یکی از شهرهای سنتی ومذهبی ایران است که از یک محیط اجتماعی متمایز ومنحصر به فردی برخوردار می باشدوفاقد هرگونه تنوعات قومی ، مذهبی وزبانی چشمگیر بوده وفرهنگ مذهبی وعناصر سنتی خود را حفظ نموده است ولیکن بنا به دلایل متعددی از جمله:گسترش شهرنشینی،تغییرات فراوان اقتصادی واجتماعی،ایجاد فرصتهای جدید اشتغال زایی،افزایش تعامل با افرادی خارج از محورهای خویشاوندی نیازبه ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد را دراین شهر جدی تر ساخته است. لذا شناسایی وضعیت اعتماد و سازو کار های موثر بر آن عامل مهمی در توسعه اجتماعی ،اقتصادی وفرهنگی شهرستان خواهد بود. در نتیجه هدف اصلی این تحقیق ، تبیین جامعه شناختی اعتماد اجتماعی در شهر آران وبیدگل وعوامل موثر برآن است. در این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری آن شهروندان ?? سال به بالای شهر آران وبیدگل بوده که از این جمعیت نمونه ای به حجم 381 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. پس از جمع آوری داده ها و پردازش آنها در نرم افزارspss با استفاده از فنون آماری تعبیه شده در این نرم افزار مورد آزمون و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد میانگین اعتماد اجتماعی در شهر آران وبیدگل بالاتر از حد متوسط می باشد.همچنین میانگین اعتماد عام گرایانه به ترتیب بیشتر از اعتماد نهادی واعتماد خاص گرایانه است وتفاوت معناداری هم میان اعتماد خاص گرایانه واعتماد عام گرایانه میان شهروندان ناحیه آران وشهروندان ناحیه بیدگل وجود ندارد . به عبارت دیگر با فرا رفتن میزان اعتماد از محدوده خانواده ونظام خویشاوندی به حوزه های بسیط تر اجتماعی میزان اعتماد تعمیم یافته به عنوان شاخصی از اعتماد عام گرایانه فزونی یافته است. بنابر این به منظور تسریع در روند توسعه شهر آران وبیدگل ( که مورد درخواست شهروندان نیز می باشد) لزوم برنامه ریزی برای گسترش وافزایش این بخش از اعتمادامری ضروری و اجتناب ناپذیر است. بین متغیرهای مستقل مدل مفهومی(پنداشت نسبت به عملکرد مدیران ، شبکه های اجتماعی، سنت گرایی ، گستردگی روابط خانوادگی ، آگاهی شهروندی ، احساس تعلق به منطقه سکونت وپنداشت نسبت به توزیع نابرابر امکانات) با متغیر وابسته(اعتماد اجتماعی) رابطه معناداری وجود دارد. در بین متغیرهای مستقل تحقیق، متغیرپنداشت نسبت به عملکرد مدیران بیشترین سهم را در تبیین میزان اعتماد اجتماعی داشته است. واژگان کلیدی : اعتماد اجتماعی، اعتماد نهادی، اعتماد بین شخصی، آگاهی شهروندی، شبکه های اجتماعی پ
محمد زارعی محمد جواد زاهدی مازندرانی
آثار ادبی و داستانی یکی از ابزارهای فهم فرهنگ دوره های تاریخی و اجتماعی به حساب می آیند و می توانند در درک و بررسی دوره های گذشته ی تاریخی به کمک پژوهشگران در عرصه ی جامعه شناختی آیند. زیرا این متون خود، به نوعی جامعه شناختی اند و شرایط و مسائل اجتماعی را در خود بازنمایی می کنند و یک حوزه ی مطالعاتی مفید برای تحلیل این مسائل پدید می آورند. در این پژوهش هدف اصلی تحلیل همین بازنمایی ها در ارتباط با ریا و تزویر در متون داستانی صادق هدایت است و نیز چگونگی بازنمایی، شدت و میزان آن، چگونگی برساخت مسئله در داستان ها و همچنین چگونگی رابطه ی میان آثار داستانی صادق هدایت و جامعه ی پیرامون او می باشد. چارچوب نظری ای که برای این تحقیق و پاسخ به پرسش ها برگزیده شد، به ترتیب نظریه ی بازنمایی برساختی استوارت هال، الگوهای تحلیلی برساخت گرایی مسائل اجتماعی دانیلین لوزیک و نظریه ی ساختار گرایی تکوینی گلدمن می باشد. ضمناً برای بررسی بهتر و درک گسترده تر مسئله ی پژوهش؛ اندیشه های فوکو، رابرت بلا، لویناس و پارتو مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر می کوشد که با استفاده از روش تحلیل محتوا، مقوله سازی براساس شاخص های از پیش تعیین شده به بررسی متون داستانی بپردازد تا به طور جزئی تر و عمیق تری ساختار معنادار اثر را در ارتباط با ریا و تزویر استخراج کند و آن را در قالبی گسترده تر با جهان پیرامون نویسنده مقایسه و بررسی کند.
مهدی هوازاده محمد جواد زاهدی مازندرانی
نظام آبیاری در ایران از دیرباز نقشی فراتر از یک نقش فنی داشته و همواره با نظام اجتماعی کشاورزی و روستائی و تحولات آن درآمیخته بودهاست. بنابراین هرگونه تغییر در نظام آبیاری باعث تغییر در نظام اجتماعی شکل گرفته حول آن خواهد شد. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات حاصل از ورود تکنولوژی های نوین آبیاری به نظام سنتی کشاورزی ایران (مطالعه موردی در شهرستان اصفهان) تدوین شده است. به کمک روش تحقیق پیمایشی، دو گروه از کشاورزان مورد مطالعه قرار گرفتند: گروهی که از روشهای نوین آبیاری استفاده می کنند و گروهی که از روشهای سنتی آبیاری استفاده می کنند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده برای گروه اول و گروه دوم و به کارگیری پرسشنامه استاندارد شده در پنج قسمت، تفاوت های دو گروه در نظام بهرهبرداری کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تحلیل اطلاعات به کمک نرمافزار نشان داد که دو گروه از نظر: میزان رضایت از کشاورزی، درآمد، مالکیت زمین، مالکیت آب، spss مدیریت و مشارکت در امر آبیاری تفاوت های معناداری داشتند و از نظر سن، تحصیلات، نگرش نسبت به ماموران دولتی و نگرش نسبت به بوروکراسی اداری تفاوت معناداری نداشتند. بنابراین نقش و تاثیر چشمگیر شیوهی آبیاری در نظام بهرهبرداری کشاورزی مورد تائید قرار گرفت و این موید این مطلب است که تغییر در نظام بهرهبرداری به معنای تغییر در روابط اجتماعی و خصوصیات جامعهشناختی جامعه کشاورزی و روستائی است.
محسن عبداله زاده آرانی محمد جواد زاهدی مازندرانی
در دهه ی1990، سرمایه ی اجتماعی ـ به معنای هنجارها و شبکه هایی که مردم را قادر به کنش جمعی می سازد ـ جایگاهی رفیع در بین تمام رشته های دانش اجتماعی یافت؛ و همچنین استفاده از مفهوم سرمایه ی اجتماعی با توجّه به روند جهانی شدن و تضعیف نقش دولت های ملی، به عنوان راه حلّی اجرا شدنی در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه، مورد توجه سیاست گذاران و مسولان سیاست اجتماعی قرار گرفت. بر این اساس، توسعه از پایین به بالا که متکی بر مشارکت جمعی و بسیج کنشگران محلی در محدوده تعریف شده محلی برای حل مسائل محلی و ایجاد فرصت ها است جزء فرآیند توسعه ی اجتماع محلی محسوب می شود. موضوع این پژوهش در باب رابطه سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی اجتماع محلی بیش از هر چیز وامدار کارهای رابرت پاتنام، و این نکته است که چرا برخی از سازمان ها، اجتماعات از دیگران بهتر عمل می کنند. بنابراین مسئله محوری این پژوهش، مبنا قرار دادن تفاوت سطوح توسعه ای میان هر یک از دو قسمت بیدگل و آران در مجموعه ی آران وبیدگل وکوشش برای تبیین این تفاوت بر مبنای تفاوت های موجود در میزان سرمایه ی اجتماعی ساکنان این دو قسمت بوده؛ و با روش پیمایشی و تکنیک نمونه گیری خوشه ای، پرسش نامه هایی در بین حدود 400 نفر از ساکنین شهر آران و بیدگل توزیع شده است. متغیر وابسته این تحقیق توسعه ی اجتماع محلی است که با چهار بعد، مشارکت عینی(نهادی)، مشارکت در اقدامات توسعه ای، انسجام اجتماعی، مشارکت در پروژه های توسعه ای مورد سنجش قرار گرفته است. و متغیر مستقل سرمایه ی اجتماعی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که از دو فرضیه ی اصلی، فرضیه ی اصلی اول ما که عبارت بود از این که بین مولفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی اجتماع محلی رابطه ی معناداری وجود دارد، تأیید شد. ولی فرضیه ی اصلی دوم که عبارت بود از معنادار بودن تفاوت میان میانگین های سرمایه ی اجتماعی دو اجتماع محلی آران و اجتماع محلی بیدگل تأیید نشد و فرض صفر پذیرفته شد. بنابراین نتیجه گرفته شد که بین سرمایه ی اجتماعی آران و بیدگل تفاوت معنادار آماری وجود ندارد. و هر دو جامعه تقریباً یکسان هستند. و به نظر می رسد، ریشه ی تفاوت در سطوح و ابعاد توسعه ای بین این دو اجتماع را باید در عوامل دیگری جستجو کرد.
مصطفی خسروی محمد جواد زاهدی مازندرانی
در این پژوهش ، تغییر الگوی پوشش جوانان تر کمن و عوامل موثر بر این تغییر بررسی و تحلیل شده است . متغیر های مستقل در این پژوهش شامل 4 متغیر بوده که عبار تند از استفاده از وسایل ارتباط جمعی ، تحصیلات ، همرنگی و همجواری . متغیر های زمینه ای عبار تند از سن ، میانگین در آمد افراد . به عبارتی در تحقیق حاضر سعی شده است رابطه بین هویت قومی و الگوی پوشش مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.و نشان داده شود که تغییر الگوی پوشش تحت تاثیر کدام عوامل صورت گرفته است ؟ کدام عامل بیشترین تاثیر را بر تغییر الگوی پوشش داشته است ؟چرا الگوی پوشش در جوانان ترکمن ( اعم از پسر و دختر ) تغییر کرده است ؟ ترکمنان 17 تا 40 سال شهرستان کلاله ، جامعه آماری این تحقیق را شکل می دهند . حجم نمونه در این تحقیق 300 نفر تعیین شده و با توجه به عامل جنسیت ، حجم نمونه به نسبت مساوی بین مرد و زن تقسیم شده و سهم هر کدام در حجم نمونه برابر 150 نفر بدست آمده است . همبستگی مثبت ، مستقیم ، بالا و معنی دار تغییر الگوی پوشش با متغیر های استفاده از وسایل ارتباط جمعی ، تحصیلات ، همرنگی و همجواری از نتایج مهم این پژوهش است . در تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی ساده ، تمام فرضیه های این تحقیق با تو جه به سطح معنا داری مورد تایید قرار گرفت مهم ترین نظریه های مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از : دگرگونی ساختی اسملسر ،نوسازی و متغیر های الگویی پارسونز ،حوزه عمومی هابر ماس و نظریه خود گافمن و نوربرت الیاس . در تجزیه و تحلیل چند متغیر ی و با اجرای مدل های مناسب رگرسیونی ، همه فر ضیه ها در سطح 99 درصد و 95 درصد معنی دار بوده و این 4 متغیر [ استفاده از وسایل ارتباط جمعی 31 درصد ، میزان سطح تحصیلات17 درصد ، همرنگی 16 درصد و همجواری11 درصد] بیش از 69 درصد واریانس میزان تغییر الگوی پوشش را تبیین نموده است . در تجزیه و تحلیل دیاگرام تحلیل مسیر متغیر استفاده از وسایل ارتباط جمعی 42 درصد ، متغیر سطح تحصیلات 26 درصد ، متغیر همرنگی 28 درصد و متغیر همجواری 22 درصد از کل تاثیر ( مستقیم و غیر مستقیم ) بر تغییر الگوی پوشش را تبیین نموده است . اما در تاثیر مستقیم ، متغیر استفاده از وسایل ار تباط جمعی با 31 درصد و در تاثیر غیر مستقیم متغیر همرنگی با 11 درصد بیشترین تاثیر را بر تغییرالگوی پوشش داشته اند . نتایج بدست آمده نشان می دهد که جوانان تر کمن نسبت به بر خی از مولفه های هویت قومی چون الگوی پوشش سنتی تمایلی نداشته ( گرایش منفی ) و بر عکس تمایل نسبتا بالایی به هویت هایی غیر از هویت قومی و ملی خود دارند . در تحلیل نهایی متغیر استفاده از وسایل ار تباط جمعی با 3 بعد ماهواره ، تلویزیون و اینترنت در میان جوانان ترکمن برجستگی خاصی پیدا کرد . به طوریکه در تبیین و پیش بینی گرایش جوانان تر کمن به تغییر الگوی پوشش بالا ترین سهم را به خود اختصاص داد . ( 312/0) یافته های نظری این پژوهش حکایت از پررنگ شدن تعامل و پیوستگی جوانان با گروه همسالان و کم رنگ شدن این تعامل در خانواده ( مخصوصا پدر و مادر ) می باشد
فرهاد کاظمی شهناز صداقت زادگان
چکیده در حال حاضر در موقعیتی قرار داریم که اقدامات بسیار جدی برای بهبود وضعیت رفاهی زنان سرپرست خانوار مورد نیاز است، بر همین اساس هدف اصلی این پژوهش مطالعه رابطه خدمات و اقدامات حمایتی کمیته امداد امام خمینی (ره) با وضعیت رفاهی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان سنندج در سال 1389 بود. با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 140 نفر از 220 نفر جامعه آماری به صورت تصادفی و از طریق جدول اعداد تصادفی به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شدند که از ایشان خواسته شد به سوالات پرسشنامه محقق ساخته مرتبط با موضوع مورد بررسی پاسخ دهند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تست و کای اسکوایر استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که بین وضعیت رفاهی زنان سرپرست خانوار به لحاظ بعد اقتصادی، بعد فرهنگی و بعد اکولوژیک در قبل و بعد از تحت حمایت کمیته امداد تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین ارتباط معنادار و مثبتی بین خدمات حمایتی کمیته امداد و وضعیت رفاهی زنان سرپرست خانوار مشاهده شد. کلید واژه ها: زنان سرپرست خانوار، کمیته امداد امام خمینی (ره)، وضعیت رفاهی، خدمات حمایتی، سنندج
خالد بهرامی احمد بخارایی
چکیده : . هدف پژوهش حاضر این است که میزان باور دانشجویان ( علوم انسانی و علوم پایه ) دانشگاه های شهرستان سقز به صورت تطبیقی به شاخص های روشنفکری سنجیده شود . سنجش میزان باور آنان به شاخص های : خود – انتقادی ، انتقاد گرایی ، توجه به ارزش های نهایی ، توجه به مشکلات دیگران ؛ کار فکری مداوم ومستمر ؛ تولید وپالایش فرهنگ ، اعراض از جزم اندیشی و دگم شدن ، ثبات رای ، استفاده از تحصص خود برای حل مسای دیگران و عدم گرایش به دستگاه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است . این پژوهش عمدتا براساس دید گاه : ژان پل سارتر ، ادوارد سعید ع میشل فوکو و یورگن هابرماس صورت گرفته است . اگر چه از افراد دیگری هم جهت تاکید بر آن شاخص ها مطالبی آورده شده است . روش به کار گرفته شده در این تحقیق ترکیبی ( پیماشی ، اسنادی و ....) بوده است. از ابزار پرسشنامه برای گر آوری اطلاعات نمونه آماری که به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند ، استفاده گردید . برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و استباطی استفاده شده است که آزمون های مورد استفاده شامل t مستقل و آزمون آنالیز وارایانس میباشد. نتایج بیانگر آن است که دانشجویان ( علوم پایه و علوم انسانی ) در 50 درصد یعنی در 5 شاخص باهم تفاوت معنادار داشتند . در مور باور به این شاخص ها بین جنسیت ، مدرک تحصلی والدین و میزان درآمد ]خانواده نیزای نتایج بدست آمد . جنسیت بر میزان باور به یک شاخص ( خود انتقادی ) ومدرک تحصیلی پدر دانشجویان بر سه شاخص( انتقاد گرایی ، توجه به مشکلات دیگران و تولید وپالایش فرهنگ ) و مدرک تحصیلی مادر دانشجویان بر یک شاخص( تولید و پالایش ) تفاوت معنی داری دیده شد . تنهاجایی که تفاوت معنی داری مشاهده نگردید بین میزان درآمد و میزان باوربه این شاخص ها بود. کلمات کلیدی : روشنفکر ، روشنفکر واقعی ، روشنفکر قلابی ، خود انتقادی ، انتقادگرایی ؛ ارزش های نهایی ، پالایش فرهنگ ؛ دگم شدن ،شاخه تحصیلی
یوسف بیانلو امیر ملکی
بیان مساله: با توجه به اینکه شناخت کیفیت زندگی خانوارها، یکی از موارد بسیار مهم در حوزه تعیین سبک زندگی کنشگران اجتماعی می باشد، لذا پژوهش حاضر به دنبال مطالعه و بررسی جامعه شناختی کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان می باشد. در واقع سوال اصلی تحقیق این بوده که وضعیت کیفیت زندگی خانواده ها و خانوارهای شهرستان زنجان چگونه بوده و عوامل و فاکتورهای موثر در تغییر کیفیت زندگی در بین سرپرستان خانوارهای شهر زنجان چیست؟ روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به صورت روش کمی انجام گردیده و با استفاده از شیوه پیمایشی اجرا گردیده است که ابزار جمع آوری داده ها و اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان می باشد که طبق نتایج آخرین سرشماری انجام یافته(در سال 1390) تعداد آنها 110943 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 390 خانوار به عنوان جمعیت انتخاب گردیده و سرپرستان آنها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افراز spss استفاده گردیده و جهت بررسی فرضیات تحقیق، بر اساس سطح سنجش متغیرهای مورد بررسی از روش های آماری توصیفی و استنباطی همانند ضرایب همبستگی(اسپیرمن، پیرسون و ... ) و آزمون های آماری پارامتریک( آزمون t، تحلیل واریانس و ... ) استفاده گردیده است. یافته های تحقیق: بر اساس تحلیل داده های جمع آوری شده، بین اغلب متغیرهای زمینه ای(همانند سن، سواد، تاهل و ... ) با متغیر سبک زندگی و مولفه های آن رابطه معنادار وجود داشت. همچنین بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی و سبک زندگی و مولفه های آن رابطه معناداری وجود داشت.
سید سجاد میر سالاری پروانه دانش
خانواده عنصر اصلی جامعه است که بر اساس محبت، عاطفه ووابستگی بنا گردیده است. در ایران بسیاری از آسیب های اجتماعی در ارتباط با خانواده است . مسایلی چون فرار دختران، اعتیاد فرزندان، خود سوزی دختران، خودکشی جوانان، افزایش طلاق وخشونت خانگی به خانواده بستگی دارد. در واقع خشونت خانوادگی امری است که به نحو غم انگیزی رواج دارد. در همه جا روی می دهد و تحصیلات، طبقه و درآمد و مرزهای قومی نمی شناسد.تحقیق حاضر به بررسی نگرش شهروندان نسبت به مولفه های خشونت خانگی در ابعاد شناختی و رفتاری در بین افراد60-25 سال شهرستان کهگیلویه در سال 1392 می پردازد. در قسمت چارچوب نظری پژوهش از آراء باندورا، اریک فروم، بروکویتز، کالینز و گیدنز استفاده شده است. این پژوهش به روش پیمایشی و به صورت توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. جهت تعیین حجم نمونه به روش آماری 400 نمونه از جامعه آماری انتخاب شده است . پس از جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه استاندارد شده، داده ها به کمک نرم افزار اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شده اند. فرضیات تحقیق به قرار زیر می باشد که به نظر می رسد:بین سن افراد، جنس افراد، سطح تحصیلات افراد، نوع شغل افراد، متوسط درآمد افراد ، پایگاه اجتماعی – اقتصادی والدین و نوع رسانه مورد استفاده افراد با نگرش نسبت به مولفه های خشونت خانگی در ابعاد شناختی و رفتاری رابطه معنا داری وجود دارد.که نتایج تحقیق حاضربدین شرح می باشد: بین سن افراد، سطح تحصیلات افراد، متوسط درآمد افراد و پایگاه اقتصادی و اجتماعی افرادبا نگرش آن ها نسبت به مولفه های خشونت خانگی در ابعاد شناختی و رفتاری رابطه معناداری وجود دارد.
مهناز سپهری محمد جواد زاهدی مازندرانی
این مطالعه در جستجوی پاسخی ست به این پرسش،که در جهان های داستانی چگونه جامعه و فرد داستانی، عقلانی بودن و عقلانی شدن خود و جامعه را تجربه می کند. این تجربه همان فرایندی از عقلانیت است که نویسنده و جامعه پیرامون او در حال مشاهده و درک و از سرگذراندن هستند و در جهان رمان به نحو خلاقانه و پیچیده ای بازسازی می شود. روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد کتابخانه ای و متکی بر روش تحلیل محتوا انجام شده است. همچنین، با در نظر گرفتن پیچیدگی بازنمایی جامعه در متن ادبی، از بکار گیری روش های کیفی مانند تاویل متن و روش تفسیری در روشن شدن سویه های پنهان متن، بهره گرفته ایم. روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری انتخابی است. با کمک نظرکارشناسانه صاحب نظران، و مجلات و متون معتبر ویژه ی نقد و بررسی ادبیات و رمان، از میان فهرست رمان های مطرح معاصر، هفت رمان انتخاب شده است. حاجی آقا نوشته صادق هدایت، سال 1330، تنگسیر نوشته صادق چوبک، سال 1342، شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری، سال 1348، اسرار گنج دره ی جنی ابراهیم گلستان، سال 1353، همسایه ها نوشته احمد محمود سال 1353 مدار صفردرجه نوشته احمد محمود 1372، انگار گفته بودی لیلی نوشته سپیده شاملو، سال 1379 این پزوهش در حوزه مفهومی عقلانیت گسترده می شود و در راستای تحقیق دو فرضیه به پیش می رود: 1- رمان فارسی در سیر تکوینی خود با روند درک وتجربه ی مفهوم مدرنیته تلاقی هایی داشته و هم در صورت و هم در محتوا، از امکانات و اقتضائات فکری و فرهنگی جریان مدرنیته تاثیر گرفته است؛ و لذا مفهوم عقلانیت، خرد ورزی، و اندیشه ی جدید در رمان ها باز نمایی شده است. 2- مفاهیم خردورزانه در جهان داستان وکنش های اندیشه ورزانه قهرمان یا شخصیت های رمان، در بافت پیچیده داستانی، با مولفه هایی چون فهم کودکانه، سلطه ناپذیری از جهان خارج و مسوولیت (کانت)، رویکرد نقادانه نسبت به خود و جهان ، آزادی درونی، افسون زدایی از جهان (وبر)، حسابگری و مساله ی زندگی پولی (زیمل)، مساله ی ایجاد ارتباطات آزاد و مطلوب (هابرماس) و دیگر بیانگر های جامعه شناختی عقلانیت مرتبط وتبـیین می شود. فصل مشترک همه رمان های بررسی شده را می توان نوعی جهت گیری مثبت به سوی مدرنیته و عقلانی تر شدن جهان و زندگی دانست . نقد سنت و شرایط موجود، واکاوی علل و عوامل ناکامی و پیامدهای مسوولیت ناپذیری و پذیرفتن قیمومیت، معایب انسداد و بسته بودن راه های گردش سرمایه و دانش، در این رمان ها به تفصیل دیده می شود. این نگرش ها بازگوی تبعیت از آموزه های روشنگری و روشنفکری است که بین هفت رمان مورد بررسی، ویژگی مشترک همه آن هاست. با توجه به مبانی نظری حوزه مفهومی عقلانیت می توان گفت: رمان اسرار گنج دره جنی عقلانیت فرهنگی را به عقلانیت سیاسی، اقتصادی و عقلانیت نظام شخصیت پیوند می زند و بیان می کند که بدون توسعه مبانی عقلانی و اندیشه های جدید در معرفت فرهنگی نمی توان انتظار رشد اقتصادی معقول و همگانی و همه جانبه ای داشت. رمان تنگسیر عقلانیت نظام فرهنگی را به عقلانیت نظام شخصیت و عقلانیت نظام اجتماعی پیوند می زند و بیان می کند که وجود شکاف فرهنگی و اقتصادی میان حاشیه ها و مرکز موجب اصطکاک های توانفرسا میان سنت ها و فرهنگ های متفاوت جوامع کوچک پیرامونی و جامعه مرکزی بزرگتر می شود. در رمان های همسایه ها و مدارصفردرجه، عقلانیت اقتصادی و اجتماعی با پیوند در هم تنیده ای عقلانی شدن نظام های شخصیتی را تحت تاثیر قرار می دهند. رمان شازده احتجاب عقلانیت نظام فرهنگی را با عقلانیت نظام سیاسی و نظام شخصیتی پیوند می زند و بیان می کندکه در فضای جمعی یک گروه محدود، ممکن است نامعقولیت نظام فرهنگی، نظام سیاسی، نظام اجتماعی، و نظام شخصیتی در یک دور بسته تکرار و تشدید شود. رمان حاجی آقا عقلانیت فرهنگی را با عقلانیت ساختار بروکراتیک و اداری مستقر در نظام سیاسی جامعه پیوند می زند و تاثیر نامعقولیت نظام های شخصیتی را بر ساختارهای کلان سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد. و رمان انگــار گفته بودی لیلی، عقلانیت نظام اجتماعی و فرهنگی را با عقلانیت نظام شخصیتی پیــوند می زند.
روح الله پناهنده محمد جواد زاهدی مازندرانی
چکیده تحقیق حاضر به بررسی عوامل اجتماعی ـ آموزشگاهی موثر بر گرایش به وندالیسم (خرابکاری) در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر دهدشت پرداخته است که در آن از نظریه های مختلف روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و بویژه جامعه شناسی استفاده شده است.این تحقیق به روش پیماشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بر روی 380 نفر از دانش آموزان اجرا شده است. افراد نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده ی چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که میزان وندالیسم دانش آموزان در مدرسه متوسط رو به پایین بوده است.
وحیدرضا نوروزی قطب آبادی عبدالعلی لهسایی زاده
چکیده ندارد.