نام پژوهشگر: محمد دبیرمقدم
فریار اخلاقی محمد دبیرمقدم
وابسته سازی متممی شرایطی است که یک فعل در جایگاه یکی از وابسته های اجباری خود به جای گروه اسمی، از یک ’بند‘ استفاده می کند و حضور بند مورد نظر برای خوش ساخت بودن جمله ضروری است. در پژوهش حاضر، وابسته سازی متممی در فارسی امروز در چارچوب رویکرد نقشی- رده شناختی و بر پایه ی پیکره ای زبانی مشتمل بر چهل هزار جمله از داده های طبیعی (نوشتاری) زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد نقشی- رده شناختی، فرض اصلی آن است که ویژگی های معنایی فعل بند اصلی نقش عمده ای در تعیین ساختار بند وابسته ایفا می کنند. در نتیجه، بررسی وابسته سازی متممی بر پایه ی فهرستی از طبقات معنایی فعل های متمم پذیر شکل می گیرد که در چارچوب نظری حاضر عبارت اند از: وجهی، مرحله ای، بهره کشی (’دارای معنای ضمنی مثبت‘ و ’فاقد معنای ضمنی‘)، آرزویی، ادراکی، آگاهی، نگرش گزاره ای، و نقل قولی؛ و سپس بررسی می شود که ساختار بند وابسته ی متممی در هر طبقه ی معنایی با ساختار بند خبری غیروابسته تفاوت دارد یا نه و اگر متفاوت است این تفاوت در چیست. ارزیابی این تشابه یا تمایز نیز از گذر بررسی دو متغیر انجام می گیرد، یکی صورت فعل بند وابسته (از نظر نمایش یا حذف تمایزات مقوله ایِ زمان دستوری، نمود، وجه و شخص) و دیگری رمز گذاری مشارک ها در این بند (از نظر حضور آشکار یا عدم حضور مشارک های بند وابسته). در زمینه ی صورت فعل بند وابسته، بررسی ها حاکی از آن بود که در زبان فارسی نیز در رمزگذاری بند وابسته ی متممی دو راهکار هم ترازی/تنزل مورد استفاده قرار می گیرد و این تقابل به صورت تقابل دو وجه اخباری و التزامی تجلی می کند. طبق یافته های پژوهش، در زبان فارسی امروز در سه طبقه ی معنایی وجهی، بهره کشیِ دارای معنای ضمنی مثبت و بهره کشیِ فاقد معنای ضمنی تنها از راهکار تنزل استفاده می شود و در سایر طبقات معنایی هر دو راهکار هم ترازی و تنزل مورد استفاده قرار می گیرند. در برخی از روابط متممی زبان فارسی نیز منفی بودن فعل بند اصلی در صورت بندی بند وابسته تأثیر دارد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که سلسله مراتب تنزل یافتگی در زبان فارسی با سلسله مراتبی که مطابق با یافته های رده شناختی برای این منظور به دست داده شده هم سوست. در زمینه ی رمزگذاری مشارک ها نیز بررسی داده های زبان فارسی در مورد تمامی روابط متممی نشان داد که در این زبان گرایش غالب حذف فاعل بند وابسته است و در صورت هم مرجع بودن فاعل بند وابسته با فاعل بند اصلی این گرایش به شکل یک اجبار نسبی رخ می نماید. یافته ها حاکی از آن هستند که در زبان فارسی در سه طبقه ی متمم پذیر وجهی، بهره کشی دارای معنای ضمنی مثبت و بهره کشی فاقد معنای ضمنی در اساس، امکان هم مرجع بودن فاعل بند وابسته با فاعل بند اصلی وجود ندارد، و در مورد سایر طبقات هر دو امکان موجود است.