نام پژوهشگر: علی نقی باقرشاهی

زبان در فلسفه گادامر
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  شکوفه کلانتری قزوینی   علی نقی باقرشاهی

چکیده در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نمایاندن خطوط اصلی اندیشه های هانس-گئورگ گادامردر باب زبان و نقش و اهمیّت آن در هرمنوتیک فلسفی وی، به مقایسه ی آراءِ گادامر با ویتگنشتاین متأخّر نیز پرداخته شود. در عین حال نمی توان از تأثیر هایدگر بر گادامر نیز چشم پوشید. فلاسفه در سنّت های مختلف فلسفی بارها به بحث زبان پرداخته اند،اماگادامر طرحی نودرانداخت. گادامر بنیان هستی شناسی را در زبان می داند.از نظر وی میان زبان و فهم رابطه ای عمیق حاکم است، به گونه ای که اگر زبانی نباشد فهمی رخ نمی دهد و از آنجا که هرمنوتیک دانش تفسیر متن است،تنها پیش فهم موجودبرای هرمنوتیک،زبان است. آراء او درخصوص زبان با آراءِ فلاسفه تحلیلی که رویکردشان به زبان تنها معطوف به جنبه های ظاهری و گزاره ای زبان است در تضاداست. علی رغم این تفاوت های بسیار، نقاط اشتراک قابل توجّهی در آراء گادامر با آراء ویتگنشتاین متأخّر به چشم می خورد، تا آنجا که حتّی خود گادامر نیز به این تشابهات اشاره کرده است.آراء گادامر در هرمنوتیک فلسفی و نقش زبان در تاریخمندی فهم آدمی را تا حدّ زیادی می توان متأثر از آراء هایدگر دانست. اما به حق گادامر کوششی بس وسیع تر وعمیق تر ازهایدگر در این زمینه انجام داده است. هایدگر می گوید:«زبان خانه هستی است».اما گادامر اهمیّت زبان را تا بدان پایه می رساند که می گوید:«هستی ایی که فهمیده می شود زبان است». لذا ضرورت بررسی آراء گادامر در سایه ی هرمنوتیک هایدگر رخ می نماید. واژه های کلیدی : 1. زبان 2.گادامر 3. هایدگر 4. هرمنوتیک فلسفی 5. لوگوس 6. ویتگنشتاین متأخّر.