نام پژوهشگر: محمد مهدی رحیمیان
مازیار میثمی فر محمد مهدی رحیمیان
این رساله درباره نقش مدیر هنری در یک آژانس تبلیغاتی و مسئولیت هایی وی جهت شکل دهی به طرح، بهینه سازی، ساماندهی و نظم بخشیدن مجموعه برای دستیابی به اثر خلاقانه است تا اثر گذاری بهتری بر مخاطب داشته باشد. در این مرحله تولید یک عکس تبلیغاتی که در حیطه تبلیغات قرار می گیرد و همچنین کمپین تبلیغاتی نقش مدیر هنری در یک آژانس تبلیغاتی بسیار حائز اهمیت است. خلاق بودن ایده پرداز باعث شکل گیری ایده نو می شود خلاقیت در گروه ایده پردازی کلید موفقیت آژانس های تبلیغاتی است. مدیر هنری با ساماندهی و بهینه سازی، طرح اولیه عکس تا مرحله عکس برداری را پیگیری می کند، در این میان تعامل مدیر هنری با گروه های ایده پردازی وگرافیک و عکاسی باعث می شود تا پروژه از هدف اولیه خود دور نشود. ایده خلاق در عکس تبلیغاتی حاصل کار گروه ایده پردازی گروه گرافیک و گروه عکاس است که با نظارت و هدایت مدیر هنری صورت می گیرد. در این رساله مراحل فوق به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
فاطمه موسوی محمد خدادادی مترجم زاده
در بخش اول پژوهش حاضر، پس از گذری برمسیر پیموده شده ی عکاسی معاصر از آغاز (دوران قاجار)، دوران پهلوی و سپس سال های دهه ی سی (به عنوان دهه ی آغاز بحث عکاسی هنری)، وارد بحث اصلی می شود، که در مورد نخستین افرادی است که جهت تحصیل عکاسی به صورت آکادمیک وارد دانشگاه هایی در اروپا و امریکا می شوند، و پس از اتمام تحصیل به ایران بازگشته و تعدادی به فعالیت عکاسی در زمینه های مختلفی مانند عکاسی تبلیغاتی، صنعتی، پرتره و خبری و ... می پردازند و یا عده ای در زمینه ی آموزش عکاسی در کنار کسانی مانند احمد عالی و هادی شفاییه و .... قرار گرفته و به آموزش عکاسی می پردازند. نتایج به دست آمده در این بخش؛ نشان می دهد که تعدادی از این افراد پس از بازگشت به ایران بلافاصله به کار عکاسی به صورت حرفه ای مشغول شدند، نقش این افراد همچون آقایان مسعود معصومی، رضانور بختیار، کامران عدل و بیژن بنی احمد در خصوص پیشرفت در زمینه ی عکاسی تبلیغاتی و صنعتی کاملاً مشهود است، با توجه به تجهیزات عکاسی که توسط این افراد به ایران آورده و معرفی شد، در آتلیه های شخصی و همچنین در سازمان های دولتی همچون تلویزیون ملی ایران (توسط کامران عدل)، روزنامه ی اطلاعات (توسط رضانور بختیار)، روزنامه ی کیهان (ایوب کلانتری) و ... تغییراتی چه به لحاظ ابزار و ادوات و چه از نظر شیوه ی عکاسی به وجود آمد. در بخش دوم به بررسی تأثیر نقش این دانش آموختگان به عنوان اساتید عکاسی در دانشگاه های هنری از سال 1361 (ابتدا در دانشکده ی صدا و سیما) پرداخته می شود. و در این میان نقش نهاد دانشگاه در جهت تألیف و نشر کتاب های آموزشی برای رشته ی تازه تأسیس عکاسی در دانشگاه ها پرداخته می شود. در بررسی تأثیر این افراد در بخش آموزش عکاسی به صورت آکادمیک نیز، نقش پررنگ آقایان یحیی دهقانپور و بهمن جلالی به عنوان نخستین اساتید موثر در دانشگاه های هنری، در شناخت و معرفی عکاسی جهان (به خصوص عکاسان دهه ی 70 میلادی) به روشنی مشاهده می شود.