نام پژوهشگر: احمد بابازاده
محسن امینی موحد جواد مقدسی
کانسار سلستیت مزرعه در 20 کیلومتری شمال شرق قم واقع شده است. قدیمی ترین واحدهای سنگی منطقه مورد مطالعه سن سنوزوئیک دارند که بر روی آنها رسوبات کواترنری قرار گرفته اند. سازند قم، بعنوان واحد دربرگیرنده سلستیت، در منطقه شامل آهک، مارن، گلسنگ، ژیپس و سلستیت می باشد که روی سازند قرمز تحتانی را پوشانیده و خود توسط سازند قرمز فوقانی پوشیده می شود. ژئومتری ماده معدنی لایه ای شکل است. این افق ها در طول بیش از دو کیلومتر قابل تعقیب هستند. سلستیت در بخش غربی منطقه، بطور جانبی به ژیپس تبدیل گردیده در حالی که در بخش شرقی با شیب ملایم توسط واحدهای جوانتر سازند قم پوشیده می شود. یافت ماده معدنی در این دو افق بصورت ریتمیت های تبلوری دیاژنزی (dcr) دانه پراکنده، ژئودی، نواری و توده ای بوده و پاراژنز آن شامل سلستیت، باریت، ژیپس، کلسیت و دلومیت می باشد. مطالعات ژئو شیمیایی در منطقه مورد مطالعه حاکی از همبستگی مثبت و معنی دار استرونیسم با so3 و همبستگی منفی و معنی دار آن با کلسیم می باشد همچنین در واحدهایی که سازنده های اولیه آنها آراگونیتی بوده است تخلیه شدیدی از استرونسیم صورت گرفته است. مطالعه آنالیز رخساره ای حاکی از آن است که محیط رسوبی تشکیل رخساره های افق ماده معدنی؛ کولاب، پشت ریف، سوپراتایدال تا ساب تایدال کم عمق بوده است. سلستیت در دیاژنز آغازین با بافت دانه پراکنده تشکیل شده است در طی دیاژنز دفنی، استرونسیم آزاد شده از تبدیل سازنده های آراگونیتی به کلسیت، با یون سولفات موجود در آب منفذی یا کانیهای ژیپس واکنش داده و سبب تشکیل سلستیت در فضاهای خالی شده است. محیط تشکیل افق سلستیت کولاب ساحلی بوده است. در پایین افتادگی سطح آب دریای الیگو - میوسن ارتباط دریای آزاد باکولاب قطع شده و حوضه های تبخیری تشکیل شده است. در اثر افزایش شوری آب کولاب، میکریت ژیپس و احتمالاً سلستیت بطور همزمان رسوبگذاری ته نشست یافته است در این افق در دیاژنز آغازین سلستیت از آب حفره ای، بصورت اولیه و جانشینی تشکیل شده است. در دیاژنز دفنی یک شورابه غنی از استرونسیم، علاوه بر محو قسمت عمده سیماهای همزمان رسوبی و دیاژنز آغازین، باعث تشکیل ریتمیت های تبلوری دیاژنزی (dcr)، جانشین شدن سلستیت به جای ژیپس، تبلور سلستیت در سطوح حاصل از فرآیند انحلال فشاری (pressure solution)، تشکیل ژئود و بافتهای قطع کننده درون لایه ای شده است. با مطالعات سیالات درگیر افق ماده معدنی پنج تیپ سیال درگیر - که عمده آنها تک فازی (مایع) می باشد - شناسایی شد این سیالات درگیر دامنه حرارتی °c300 - 150 و شوری معادل 20/6 - 9/5 درصد وزنی معادل کلرور سدیم داشته اند. در رابطه با منشاء استرونسیم باید گفت که آثاری از فعالیت توده های درونی در زمان الیگو - میوسن و جوانتر در منطقه گزارش نشده است و ضمناً مشاهدات صحرایی حاکی از عدم و تشکیل و یا تمرکز سلستیت در امتداد سطوح گسلها است. به نظر می رسد منشاء استرونسیم می تواند احتمالاً از بخارات و سیالات ناشی از فعالیت ولکانیکی الیگو - میوسن و شورابه های منشاء گرفته از آب دریا و استرونسیم آزاد شده از واکنش تبدیلآراگونیت به کلسیت باشد. یون سولفات مورد نیاز جهت تشکیل سلستیت از آب دریا، شورابه های منشاء گرفته از آب دریا و یا از بنیان سولفات کانی ژیپس تأمین شده است. مشاهدات صحرایی، مطالعات ژئو شیمیایی و آنالیز رخساره ای حاکی از آن است که کانسار سلستیت مزرعه یک کانسار استراتیفرم رسوبی - دیاژنتیکی است که در مرحله دیاژنز آغازین تشکیل و تمرکز و غنی سازی آن عمدتاً در دیاژنز دفنی صورت گرفته است. این کانسار از نظر زمان و نوع سنگ در برگیرنده با کانسار سلستیت کوه طلحه و ذخایر سلستیت قاعده سازند آسماری زاگرس و از نظر محیط رسوبی با کانسار سلستیت و باریت مکزیک، کانسارهای سلستیت استراتاباند آند و تشکیل سلستیت در رسوبات کولابی عهد حاضر جنوب شرق استرالیا قابل مقایسه است.
علی بهرام علی احمد بابازاده
در یک نوالی از نهشته هایی با سن پالئوسن بالایی و ائوسن زیرین در شمال شوسف ( نهبندان) از استان خراسان جنوبی مورد مطالعه قرار گرفته است در برش مورد مطالعه در مجموع 70 نمونه جهت تهیه مقطع نازک در جهت عمود بر لایه های برداشته شد با مطالعات انجام شده سن برش مورد مطالعه پالئوسن بالایی – ائوسن زیرین تعیین گردید. از نظر جغرافیایی محدوده ی مورد مطالعه بین 60 درجه ، 13 دقیقه ، و 60 درجه ، 18 دقیقه ، طول شرقی و 31 درجه ، 47 دقیقه ، 52 ثانیه و 31 درجه ، 52 دقیقه ، 44 ثانیه غرض شمالی قرار دارد. برش مورد مطالعه در شرق معدن گچ افضل آباد برداشت شده است. این برش شامل سه سکانس از پایین به بالا تشخیص داده شد. سکانس 1 از لایه شماره 1 تا لایه شماره 13 که در نهایت به کنگلومرا ختم می شود. سکانس 2 از لایه کنگلومرایی شماره 14 شروع شده تا به لایه35 قبل از ژیپس می رسد. از لایه شماره 1 تا 35 مربوط به سازند محلی چاه چو چو است. سکانس 3 شامل دو واحد متشکل از واحد های تبخیری و آهکی است. واحد تبخیری از تناوب ژیپس با میان لایه هایی از آهک بوده که از لایه ی شماره 36 تا 41 بوده و به سازند زیبرو منتسب است و و احد آهکی احتمالا معادل سازند دبیل بوده که از لایه شماره 42 شروع شده و به لایه شماره 48 ختم می شود. در نهایت 34 جنس و 21 گونه شناسایی شد همچنین چهار تجمع فرامینی فر در منطقه تشخیص داده شد.
حسین راهبر احمد بابازاده
ایران به عنوان یکی از بلوک های متحرک در زون تتیس شناخته شده است، در واقع یکی از قاره های کوچک حاشیه گندوانا است که در طی پالئوزوئیک بالائی، پرمین یا اوایل تریاس از بخش شمالی گندوانا جدا شده است. (اشتوکلین 1997) در اواخر تریاس میانی یا بالائی با صفحه توران (اورازیا) تماس داشته است (اشتوکلین 1974 ، سوفل و فورستر 1980، داودزاده واشمیت 1982). در اواخر کرتاسه، ایران دوباره به صفحه افریقا متصل شده اما این اتصال کاملاً صورت نگرفته است و آثار رسوبات فلیشی زمان کرتاسه – ترشیاری در شرق ایران موید این گواه است ( بابازاده 2003، 2005،2004). بلوک لوت درمرکز ایران واقع شده است . بر اساس مطالعات بابازاده در سال 2005، در زمان ائوسن ، با یک مهاجرت بطرف شرق یا شمال شرق، برخورد بین دو خرده قاره افغان و لوت صورت گرفته که در اثر این برخورد زمین درزی به نام زمین درز سیستان بین دو خرده قاره شکل گرفته است. در واقع این زمین درز بقایای اقیانوسی است که به نام اقیانوس نئوتتیس معروف است. تیرول در سال 1983، به حوضه رسوبی ایجاد شده در اقیانوس سیستان که در شرق ایران واقع شده است « زون زمین درز سیستان» نام داده است و بر این باور بود که جدایش بلوک افغان از بلوک لوت در زمان کرتاسه بالائی شروع شده و در ائوسن ، در اثر برخورد نهایی دو بلوک، فرورانش پایان گرفته است. اما تحقیقات جدید بابازاده 2003 ثابت کرد که جدایش آن ها در ائوسن زیرین و برخورد آن ها در ائوسن زیرین تا میانی بوده است. منطقه مطالعاتی ( برش دو روح، برش ماهرود و برش sh ) در حاشیه شرقی زون سیستان و غرب بلوک افغان و جنوب شرقی شهرستان سربیشه واقع شده است و در محدوده زون زمین درز سیستان قرار دارد. سری های رسوبی در سه برش مذکور، واحدهای لیتواستراتیگرافی غیررسمی هستند. به منظور توصیف سکانس های متفاوت در این منطقه سه برش تهیه شده است. مقطع دوروح به ضخامت 500 متر و مقطع ماهرود به ضخامت 540 متر و مقطع sh به ضخامت 80 متر می باشند. در مجموع حدود 150 نمونه از مقاطع ذکر شده به منظور بررسی ویژگی های زیست چینه شناسی و میکروفاسیس گرفته شد که براساس این بررسی شرایط محیطی گذشته منطقه بازسازی شده و سن رسوبات تعیین خواهد شد.
فهیمه سرایی منصوره قبادی
هدف از این تحقیق مطالعه تریلوبیت های کامبرین بالایی در جنوب غرب دامغان (البرز شرقی) می باشد. به این منظور توالی سازند میلا (بخش 4) در منطقه تویه دروار (البرز شرقی _ جنوب غرب دامغان) جهت مطالعه در نظر گرفته شد. بخش 4 سازند میلا به طور پیوسته بر روی بخش 3 قرار گرفته است و سازند جیرود با سن دونین به صورت نا پیوسته بخش 4 میلا را می پوشاند. تریلوبیت های بخش 4 سازند میلا در برش دروار جمع آوری و تحت مطالعه سیستماتیک قرار گرفتند. حاصل این مطالعه شناسایی 6جنس تریلوبیت ویک جنس هیولید است که عبارتند از: micragnostus chushuensis, leiagnostus, olenid gen. et sp., charchaqia sp., mictosaukia sp., pseudokainella sp., tajinelاla? sp. فسیل های موجود مربوط به 3 راسته agnostidae, ptychopariidae, asaphida, می باشد و سن کامبرین بالایی را نشان می دهد که با تریلوبیت های هم سن خود در البرز شرقی (برش شهمیرزاد) شباهت دارد و در مقیاس جهانی شباهت زیادی با شمال چین، کره، شمال استرالیا، غرب تاسمانی، غرب آرژانتین و اسکاندیناوی را نشان می دهد
زینب شکیبافر محمدرضا کبریایی زاده
کربنات های آب های کم عمق کامبرین (فورونگین) در سازند میلا در منطقه تویه دروار (البرز شرقی، شمال ایران) حاوی بسترهای پوسته ای بیشماری است که کاملا از کفه های بازوپایان billingsella?fortis nov. و hyrcanostrophia tuyehensis تشکیل یافته است. در قسمت های بالاتر در سازند میلا کربنات های آب های کم عمق با سنگ آهک های گره دار جایگزین می گردند و در یک محیط دریایی باز رسوب می شوند و دارای palaeostrophia tecta niktin & popov,1983 و darvaretoechia prisca gen. et sp. nov هستند .این دو نوع تجمع مختلف بازوپایی به ترتیب به دو تجمع billingsella و palaeostrophia تعیین می گردند و این دو تجمع نشاندهنده سرآغاز تجمع بنتیک غالب بازوپایی تکامل جانوری پالئوزوئیک قلمداد می گردد. این بازوپایان جدید از منطقه البرز، کاملا شبیه فونای فورونگین معاصر خودشان از بخش استرالیایی گندوانا بویژه فونای جنوب چین و قزاقستان است.
لیلا چهاردولی احمد بابازاده
محدوده مورد بررسی ناحیه پیشبر در شهر قاین است که یکی از شهر های استان خراسان جنوبی (بیرجند )می باشد، شامل یک مجموعه رسوبی به ضخامت 170 متر می باشد که طی مطالعه متر به متر منطقه 100 نمونه دستی و 80 مقطع نازک تهیه گردید این منطقه یکی از حوضه های پلاتفرمی حاوی میکروفسیل های اربیتولین و میلیولید در حوضه تتیس می باشد و در برخی از افقهای داخل ستون چینه شناسی انواع مقاطع طولی اربیتولینا مشاهده شد که شکل خارجی آنها از حالت مخروطی خارج شده و تقریبا کشیده و پهن است و بطور کلی 6 رخساره شناسایی شده است.
غلامرضا کسائیان احمد بابازاده
در این پایان نامه چینه شناسی رسوبات سازند آسماری تاقدیس کوه سیاه در شمال شرق دهدشت، از نظر سنگ چینه نگاری، زیست چینه نگاری، رخساره ها و محیط رسوبی مورد مطالعه قرار گرفت. سازند آسماری در یال جنوبی تاقدیس کوه سیاه دارای ضخامتی حدود 267 متر بوده که متشکل از آهک های توده ای، ضخیم، متوسط تا نازک لایه با میان لایه های آهک مارنی به رنگ کرم تا خاکستری می باشد. در این برش سازند شیلی و مارنی پابده بصورت همشیب در قاعده و سازند تبخیری گچساران با دگرشیبی در بالای سازند آسماری قرار دارند . بر اساس مطالعه ی 165 مقطع نازک میکروسکوپی و تنوع و گسترش روزنبران پلانکتون و بنتیک 4 زون تجمعی زیر شناسایی شد. 1) lepidocyclina sp. – operculina sp. - ditrupa sp. assemblage zone (rupelian-chattian) 2) miogypsinoides sp. – valvulinid sp. assemblage zone (chattian) 3) miogypsina sp. - elphidium sp.14 assemblage zone (aquitanian) 4) borelis melo curdica assemblage zone (burdigalian) سن سازند آسماری شاتین - بوردیگالین تعیین شد. 10 ریزرخساره در کمربند محیطی دریای باز ، سد و لاگون شناسایی شده که در پلاتفرم کربناته تشکیل شده است. بعلت عدم وجود توربیدایت و موجودات اسکلت ساز به نظر می رسد که این رخساره ها در یک محیط رمپ کربناته تشکیل شده باشد.
احمد بابازاده احمد شمیرانی
مجموعه حاضر در مورد مطالعات میکرواستراتی گرافی سازند کرج در منطقه لواسانات (دره علیلی جاجرود) و کلون بسته در البرز مرکزی تهیه شده است . .1 مقطع گلندوئک - افجه .2 مقطع منوچهرآباد - کمرد .3 مقطع ناودیس سبوکوچک .4 مقطع شمال روستای کند .5 مقطع کلون بسته سازند کرج جزء محدودسازندهایی است که هم فاسیس رسوبی و هم فاسیس آذرین را شامل میشود زیرا عمدتا از سکانسهای ولکانو کلاستیک تشکیل شده است . مجموعه رسوباتی که در این سازند وجود دارد شامل رسوبات پیروکلاستیک ، رسوبات شیمیایی خالص و ترکیبی پیروکلاستیک و رسوبات تخریبی است . این رسوبات در تحت واحدی بنام واحد توفیت معرفی شده است . در این بررسی، بر اساس مطالعات دقیق و بر مبنای لیتوفاسیس و تغییر شرایط حوضه رسوبی، سازند کرج بدوبخش تقسیم شده است . .1 بخش 1، سازند کرج که در مقاطع مختلف مشاهده شده است ، عمدتا از یک واحد پیروکلاستیک تشکیل شده است . این واحد بطور کلی از لحاظ فسیلی بسیار فقیر است . در این واحد نام گذاری انواع مختلف سنگهای پیروکلاستیک بر حسب درصد حجمی کانیهای تشکیل دهنده آنها انجام شده است . این سنگها پیروکلاستیک شامل: توف شیشه ای تبدیل شده، توف شیشه ای، توف شیشه ای بلوردار، توف بلورین سنگ دار، توف لیتیک بلوردار، توف بلوردار شیشه ای و غیره بوده است . .2 بخش 2 سازند کرج در مقاطع تهیه شده شامل واحد پیروکلاستیک و واحد رسوبات شیمیایی از نوع میکریت به همراه توفیت است . این واحد مجموعه ای از فاز آتشفشانی، رسوبی و تخربی را در بر می گیرد. لازم به ذکر است که در طول مقطع ستونی، این واحدها مرتبا تکرار شده است . اما ضخامت واحدهای تکراری در مقاطع مختلف فرق می کند، بطوریکه در مقطع گلندئک افجه این ضخامت همواره بیشتر از مقطع منوچهرآباد - کمرد بوده است . مجموعه فسیلهایی که در سازند کرج وجود دارد شامل میکروفسیل فرامینیفراو غیرفرامینفرا و ماکروفسیل است . میکروفسیلهای فرامینیفرا خود به دو دسته عمده بنتونی و پلانکتونی قابل تقسیم است . میکروفسیل بنتونی شامل گونه های مختلف نومولیت nummulites، دیسکوسیکلین discocyclina، روتالیا rotalia، فابیانیا fabiaina و غیره است . میکروفسیل پلانکتونی شامل گونه های مختلف globorotalia, globigorina, hantkenina است . ماکروفسیل غیرفرامینیفرا را دیولاریا بوده است . ماکروفسیلها از قبیل نرمتنان (دوکفه ایها)، خارداران (قطعه خار براکیوپودا)، مرجان fellabelum و کرمها است . لیست کامل فسیلها همراه با گونه های آن در متن آورده شده است . از روی اجتماع فسیلها میتوان سن سازند کرج را مشخص نموده سن این سازند بر اساس میکروفسیلهای پلانکتونی شاخص لوستین زیرین، میانی و بارتونین تعییت شده است و میکروفسیلهای بنتونی یعنی افق نومولیتی موجود در این سازند، سن لوتسین فوقانی را تعیین کرده است باین ترتیب سن این سازند در منطقه مورد مطالعه از ائوسن مسانی تا ائوسن بالایی تشخیص داده شده است .