نام پژوهشگر: کیوان بلند همتان
هیوا فتحیان کیوان بلند همتان
صلح یک آرزوی تاریخی بشر بوده است. اما به معنای واقعی کلمه و به معنای امروزی کمتر به آن پرداخته شده است. بیشتر مصلحان، حکیمان و پیامبران به دنبال تحقق اموری مانند عدالت، برادری و برابری بودند که صلح می توانست نتیجه آنها باشد. توجه به مقوله صلح، به معنای متداول امروزی آن، معلول جنگهای خانمان سوز سده های اخیر بوده است. وقتی از صلح بحث می شود عموماً نبود جنگ و بودن آرامش نسبی در جامعه به ذهن متبادر می شود. جامعه ای که نه درگیری و جنگ داخلی دارد و نه خارجی. اما معنی و مفهوم صلح بسی فراتر از این است. وجود آرامش نسبی نمی تواند دلیلی بر وجود صلح در یک جامعه باشد اگر کسی صلح را تنها نبودن جنگ تعریف کند او قائل به «صلح انفعالی» است،که بسیار شکننده و سست است. تحقق صلح واقعی یا به تعبیر کانت «صلح پایدار» بستگی تام به تحقق زیر بناهای اساسی تر مثل عدالت وآزادی دارد. جهان امروز ما محصول تربیتی است که ما درگذشته دیده ایم. آینده هم بستگی به تربیتی دارد که الان فرزندان ما می بینند. بزرگترین جنگها همیشه در اذهان کوچک شکل گرفته و می گیرند. بر این اساس برای مبارزه با جنگ هایی که در اذهان شکل خواهد گرفت باز باید از همان طریق استفاده کرد. تربیت زیر بنای تمام امور از جمله سیاست، اخلاق، اقتصاد و... است. با توسل به تربیت می توان ساختار های خشونت زا و تعارض آفرین را اصلاح و بازسازی کرد، نسلی صلح طلب و خیر خواه را به جامعه عرضه کرد. محتوای کتب مدارس از منابع مهم تربیتی به شمار می رود که تأثیر بسزایی در شکل گیری شخصیت دانش آموزان دارد. بدیهی است محتوای هر چه پر بارتر کتب می تواند کمک شایانی به ایجاد جامعه ای سالم، پویا و مملو از صلح, جنگ و ستیز بنماید و بالعکس. آنچه درباره محتوای کتب عمومی دوره پیش دانشگاهی در ارتباط با میزان توجه به مولفه های صلح می توان گفت این است که این کتابها توجه چندانی به مولفه های صلح نداشته اند.
صدیقه کاوه ای سرچقا خلیل غلامی
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکردهای راهنمایی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی از نظر استادان و دانشجویان دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 89-1388 بود. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری، شامل کلیه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان بود. حجم نمونه به تعداد 709 نفر دانشجو و 207 نفر استاد بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی متناسب با حجم نمونه 155 نفر دانشجو و 64 نفر استاد انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل یک پرسشنامه محقق ساخته بود که میزان ساختارمندی و حمایت در هدایت و راهنمایی پایان نامه را می سنجید. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی 79/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری، آزمون t مستقل و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین نگرش استادان و دانشجویان نسبت به میزان ساختارمندی در هدایت و راهنمایی پایان نامه تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین مولفه های ساختارمندی یعنی میزان فرایند سازمانی و میزان آمادگی و پاسخگویی نیز تفاوت معناداری وجود ندارد. بین نگرش استادان و دانشجویان نسبت به میزان حمایت در هدایت پایان نامه تفاوت مثبت و معناداری وجود دارد. در خصوص مولفه های حمایت یعنی میزان سرپرستی و مراقبت شخصی و میزان حمایت مادی نتایج مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت دانشجویان و استادان ساختارمندی بالا و حمایت پایین یعنی سبک دستوری را بیشتر ترجیح دادند.
سعدیه ندیمی نعمت اله عزیزی
چکیده جامعه ا ی در حال توسعه است که قانون گرایی به صورت یک اصل در آن مطرح باشد و نظر و عمل قانونی و تخصصی بر نظر و عمل سلیقه ای مقدم گردد و قانون و ضابطه بر رفتارها و تصمیم گیری ها و ارتباطات حکومت کند. پژوهش حاضر با عنوان تحلیل محتوای کتب دوره ی ابتدایی از نظر توجه آن به آموزش قانون گرایی با هدف شناسایی مقوله های مرتبط با قانون گرایی و نقطه کانونی توجه کتب دوره ی ابتدایی بر مقولات مرتبط با قانون گرایی است. در این تحقیق از روش تلفیقی و با تأکید بیشتر بر داده های کیفی بهره گرفته شده است. نمونه مورد تحلیل کتاب تعلیمات اجتماعی پایه سوم مقطع ابتدایی چاپ 88، کتاب تعلیمات اجتماعی (بخش تعلیمات مدنی) پایه چهارم مقطع ابتدایی چاپ 88 و کتاب تعلیمات اجتماعی (بخش تعلیمات مدنی) پایه پنجم ابتدایی چاپ 88 می باشد. ابزار تحلیل داده-ها روش تحلیل محتوا بوده که براساس استخراج مضامین در واحد پاراگراف، سوال، عبارت و تصویر صورت گرفته است مقوله های مرتبط با قانون گرایی در این نمونه ها عبارت اند از قوانین شهروندی، قوانین خانوادگی، قوانین محیطی و قوانین رسمی. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در کتاب تعلیمات اجتماعی پایه سوم بیشترین تأکید بر قوانین رسمی و کمترین تأکید بر قوانین خانوادگی است. در کتاب تعلیمات اجتماعی (بخش تعلیمات مدنی) پایه چهارم بیشترین تأکید بر قوانین خانوادگی و کمترین تأکید بر قوانین محیطی و رسمی است و در کتاب تعلیمات اجتماعی (بخش تعلیمات مدنی) پایه پنجم بیشترین تأکید بر قوانین شهروندی و کمترین تأکید بر قوانین خانوادگی است. در مجموع کتاب تعلیمات اجتماعی مقطع ابتدایی بیشترین تأکید را بر قوانین رسمی و کمترین تأکید را بر قوانین خانوادگی داشته است. با توجه به انتظار از یک نظام آموزشی در جامعه ای اسلامی که هدف آن رشد فضایل اخلاقی و افزایش تعهدات فردی، خانوادگی و شهروندی است، میزان توجه کتاب های دوره ی ابتدایی به امر قانون گرایی به گونه ی که بتواند شهروند قانون گرا را تربیت و تحویل جامعه دهد، کافی به نظر نمی رسد. کلید واژه: قانون گرایی، قانون گریزی، کتاب درسی، تحلیل محتوا.
سه رکاو احمدی کیوان بلند همتان
چکیده بقا، توسعه و پیشرفت جوامع مستلزم وجود و فعالیت مستمر نهاد های مختلفی است. در این میان، نهاد تعلیم و تربیت به دلیل کارکرد های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اش دارای جایگاهی ویژه است؛ از این رو نظام های سیاسی و حکومت ها به این نهاد توجهی ویژه داشته و حمایت های همه جانبه از آن به عمل می آورند. در میان این کارکرد ، جامعه پذیری به عنوان کارکرد اساسی بعد تربیت مدنی آموزش و پرورش مطرح است؛ کارکردی که بی شک تداوم جامعه تا اندازه ای زیاد به آن بستگی دارد. به همین دلیل نظام های سیاسی روی به جامعه پذیری به ویژه تربیت سیاسی به عنوان یکی از مهمترین ابعاد تربیت می آورند و اهداف تربیت سیاسی از جمله اولویت های نظامهای آموزشی محسوب می شوند. موضوع این پژوهش"بررسی رویکرد های تربیت سیاسی در دوره ابتدایی" است که بعد از تحلیل محتوای درسی با استفاده از ابزار تحلیل محتوا؛ بررسی فعالیت های فوق برنامه و مصاحبه با مدیران و مربیان پرورشی شهر سنندج در رابطه با دامنه فعالیت های انجام شده توسط عوامل اجرایی در مدرسه به این نتیجه رسیدیم که رویکرد غالب در ایران، رویکردی ایدئولوژیک، محافظه کار و منفعل است؛ از میان مفاهیم تربیت سیاسی بیشترین تأکید برمفاهیم کلاسیک شامل ایدئولوژی، مشروعیت، اقتدار و قدرت و مفاهیم واسطه ای شامل فرهنگ سیاسی است؛ مفاهیم جدید تربیت سیاسی در سطحی پایین تر و در تأیید و راستای مفاهیم کلاسیک و واسطه-ای موردتوجه واقع شده اند. فعالیت های فوق برنامه نیز محدود به مسائل ایدئولوژیک و فرهنگ سیاسی حاکم است. به دلیل عدم آگاهی مناسب عوامل اجرایی از مفهوم تربیت سیاسی و سایر محدودیت ها، ابتکارات اجرا شده در مدارس بسیار ناچیز بوده و روش های مورد استفاده در این راستا، روش های تدریس سنتی و ناکارامد است. همچنین باتوجه به کثرت گرایی فرهنگی و قومی در ایران، به مفاهیم جدید تربیت سیاسی همچون مدارا وآزادمنشی به عنوان کلیدی ترین مهارت برای زندگی در جوامع دموکراتیک، توجهی نشده است.
مریم سلیمی مصطفی قادری
آگاهی و پایبندی نسبت به کدها و دستورالعمل های اخلاقی در رشته های مختلف دانشگاهی یکی از ضرورت های مهم اخلاق حرفه ای در دانشگاه ها و موسسات پژوهشی است، زیرا رعایت استانداردهای اخلاق در پژوهش زمینه ی انسانی تر شدن و اخلاقی تر شدن پژوهش ها را فراهم می کنند. بنابراین دانشجویان و اساتید دانشگاه لازم است که دانش ، نگرش و مهارت لازم برای رعایت استاداردهای اخلاق در پژوهش را در رشته ی خود کسب کنند و از طرفی پایبندی عملی خود را به این استانداردها نشان دهند. در این جا مسئله ی اساسی فقدان نهادینه شدن آموزش کدها و استانداردهای حرفه ای و اخلاقی در موسسات آموزشی و پژوهشی است. با مشاهده ی این خلاء آموزشی این نگرانی ظاهر می شود که آیا پژوهشگران ، اساتید دانشگاه و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانش ، مهارت و نگرش کافی را درباره ی این دستورالعمل های اخلاقی به اندازه ی کافی کسب کرده اند و آیا نسبت به آن ها پایبندی عملی نشان می دهند. به همین منظور در تحقیقی که در یک دانشگاه دولتی انجام گرفته تعداد 120 نفر استاد و 150 نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی در پنج دانشکده مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات (مرتبط با دانش پژوهشگران نسبت به دستورالعمل های اخلاقی) به وسیله ی پرسش نامه ی محقق ساخته مبتنی بر دستورالعمل های اخلاقی apa (ویژه ی محققان علوم انسانی) و نیز پرسش نامه ی محقق ساخته مبتنی بر دستورالعمل های اخلاقی علوم و فن آوری nent (ویژه ی محققان علوم و فنی مهندسی) اندازه گیری شد. پایبندی اساتید و دانشجویان به دستورالعمل های اخلاقی نیز توسط فرم های موازی مربوط به دستورالعمل اخلاقی apa و دستورالعمل اخلاقی nent به صورت مجزا در دانشکده های مختلف اجرا و اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بر اساس این دستورالعمل ها در مورد رعایت و پایبندی نسبت به دستورالعمل های اخلاقی دانشکده ی خود اظهار نظر کردند. نتایج تحقیق نشان می دهد که به صورت کلی آگاهی نسبت به دستورالعمل های اخلاق در پژوهش اساتید نزدیک به متوسط و آگاهی نسبت به دستورالعمل های اخلاق در پژوهش در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیار پایین گزارش می شود. تعهد و پایبندی اساتید نیز نزدیک متوسط و تعهد و پایبندی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیار پایین گزارش شده است. به ویژه اساتید اعلام کردند که دانشجویان آن ها به دلیل بی اطلاعی کم تر دستورالعمل های اخلاقی را در کارهای خود لحاظ می کنند. میزان پایبندی نسبت به استانداردهای پژوهشی در دانشکده های مختلف ( دانشجو و استاد)تفاوت معنی داری نداشت. میزان آگاهی و دانش دانشجویان و اساتید علوم انسانی نسبت به استانداردهای اخلاقی اندکی بیشتر از سایر دانشکده ها بود. مطابق نتایج تحقیق آموزش دوره های ((آشنایی با استانداردهای اخلاق در پژوهش)) در رشته های تحصیلی دانشگاهی ویژه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اساتید تازه کار و دانشجویان بورسیه پیشنهاد می شود
محمد اسدی خلیل غلامی
هدف اصلی پژوهش اخیر، شناسایی، طبقه بندی و مطالعه موردی مولفه های بنیادی تدریس اثربخش در دانشگاه کردستان به عنوان بخشی از نظام تدریس در آموزش عالی با بهره گیری از دیدگاه های اساتید و دانشجویان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر دانش شناختی مبتنی بر نظریه عمل گرایی و از جهت رویکرد مبتنی بر روش های آمیخته و از نظر راهبرد، هم زمان است. داده ها در 2 مرحله مطالعه شدند: 1) گردآوری داده های کمی با اجرای پرسشنامه پژوهشگر ساخته در مورد دانشجویان و اساتید برای مقوله بندی و تعیین اهمیت مولفه های تدریس اثربخش و 2)گردآوری داده های کیفی با به کارگیری مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته با اساتید علاقه مند برای تبیین نتایج کمی یا کشف مولفه های احتمالی جدید. جامعه آماری دربرگیرنده 209 استاد و 7777 دانشجو در 5 دانشکده دانشگاه کردستان در نیمسال دوم تحصیلی 91-90 است. نمونه گیری کمی به تفکیک دانشکده ها با روش طبقه ای از طریق جدول مورگان و کرجسی محاسبه شد و حجم نمونه برای اساتید، 156نفر و برای دانشجویان، 383 نفر بود. همچنین حجم نمونه مصاحبه ها از میان 12 استاد از طریق نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده های کمی از طریق آزمون های آماری شامل تحلیل عاملی اکتشافی با مولفه های اصلی، t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک راهه و lsd با استفاده از بسته آماری علوم اجتماعی انجام شد. داده-های کیفی نیز به وسیله تحلیل محتوای استقرایی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کمی پژوهش نشان می دهد که مولفه های بنیادی تدریس اثربخش از نظر دانشجویان شامل 1) مهارت های تدریس؛ 2) ارزیابی نظام مند؛ 3) منش فردی و از نظر اساتید، شامل 1) مهارت های تدریس؛ 2) منش فردی؛ 3) خصوصیات اخلاقی؛ 4) عوامل ارتباطی و همچنین با ترکیب داده های هر دو گروه شامل 1) مهارت-های تدریس؛ 2) خصوصیات اخلاقی؛ 3) منش فردی؛ 4) عوامل ارتباطی؛ 5) تجربه استاد است که مهارت های تدریس و تجربه استاد به ترتیب مهم ترین و کم اهمیت ترین مولفه های تدریس اثربخش بودند. همچنین با ادغام این نتایج، شش عامل نهایی به عنوان الگوی سازه تدریس اثربخش استخراج شد که شامل 1) مهارت های تدریس؛ 2) منش فردی؛ 3) خصوصیات اخلاقی؛ 4) عوامل ارتباطی؛ 5) ارزیابی نظام مند؛ و 6) تجربه استاد است. مقایسه میانگین نشان می دهد تفاوت معناداری میان عوامل ارتباطی با دیدگاه افراد، جنسیت و دانشکده و بین عوامل ارتباطی با جنسیت افراد وجود دارد. یافته های بخش کیفی نیز بیانگر آن است که مقوله های اساسی تدریس اثربخش از نظر اساتید شامل 1) مهارت-های ارتباطی؛ 2) خصوصیات آموزش دهنده و آموزش گیرنده ؛ 3) مهارت های آموزشی؛ و 4) عوامل زمینه ای است.
شیوا نادری مصطفی قادری
چکیده هدف از پژوهش حاضر «بررسی الگوهای تربیت اخلاقی معلمان در دوره ابتدایی بر اساس رویکرد عاطفه گرایی» بود. روش پژوهش کمی- کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر سنندج اعم از زن و مرد که در سال تحصیلی 92-91 مشغول تدریس بودند که مطابق با آمار ارائه شده از سوی آموزش و پرورش کل شهرستان سنندج، 2814 نفر ناحیه یک (1612) نفر و ناحیه 2 (1202) نفر می باشند. نمونه مورد نظر با استفاده از جدول کرسجی و مورگان، به تعداد 338 نفر انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده-ها تحلیل اسناد کتاب خانه ایی، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت بررسی روائی صوری پرسشنامه به نظر ده نفر از معلمان دوره ابتدایی استناد گردید، از آنجا که قبل از بررسی روائی صوری، پرسشنامه چندین بار بررسی و اصلاح گردیده بود، لذا روائی تمام سوالات پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 70 صدم بود که قابل قبول می باشد.برای بررسی سطوح تحول اخلاقی دانش آموزان هفت شاخص از دیدگاه نل نادینگز و سه شاخص از دیدگاه کارول گیلیگان مشخص شد. نتایج نشان داد که سطح تحول اخلاقی دانش آموزان بر اساس نظریات نل نادینگز و کارول گیلیگان به طور معنی داری بالا بوده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها و پرسشنامه نشان داد که آموزش های اخلاقی معلمان بیشتر بر اساس سرمشق دهی و تأیید است و کمتر از روش های گفتگو و ارائه تکالیف استفاده می کنند. در نهایت شش مولفه ی اصلی به عنوان ویژگی های بیانگر تربیت اخلاقی بر اساس نظریه عاطفه گرایی شناسایی شدند و بر اساس این مفروضه که همه این اجزا با یکدیگر روابط متقابل دارند، مدلی طراح شد.
فایق قوامی فرزاد پارسا
چکیده کلام نفسی مرکب از دو کلمه کلام و نفسی است. در لغت کلام به معنی سخن آمده است ونفس به معنای روح، جان، و خود هرکسی می¬باشد. در اصطلاح کلام نفسی عبارت است از معانی که در ذهن و قلب متکلم است که به وسیله زبان آن معانی را بیان میکند. آنچه در دل است کلام نفسی و آنچه که بیان شده کلام لفظی است. اولین کسی که کلام نفسی را مطرح کرد عبدالله بن سعید بنکلاب است، بعد از او ابوالحسن اشعری نظریه اورا ادامه داد و بعدا ابوبکر باقلانی و جوینی این نظریه را بسط وتوسعه دادند. تمام فرق اسلامی، متفقند که خداوند تعالی، متکلم است اما اختلافشان در معنی کلام خداست که آیا کلامخدا قدیم است یا حادث، با حروف وصوت تکلم می کند یا خیر؟ معتزله قرآن را مخلوق وحادث می دانند، ولی حنابله و اشاعره معتقدند که قرآن قدیم است، وجه اختلافشان این است که اشاعره حروف و اصوات را مخلوق اما معنی را قدیم می دانند، لکن حنابله حروف و اصوات را نیز، مانند معنی قدیم می پندارند. کلام نفسی در بسیاری از مطالب علم اصول فقه نفوذ کرده است که این مطالب مربوط به باب الفاظ در علم اصول است، مانند: امر، نهی، امربه معدوم، حکم، خبر و ... . اشعریه در موضوع صفت کلام نفسی نقش اصلی را ایفا کردهاند و بقیه(معتزله وحنابله) آن را منکر هستند. اشاعره بر خلاف سایر متکلین اصولی، برای هر کدام از مطالب بازتابی کلام نفسی دو تعریف ارائه دادهاند؛ مثلا لفظ امر را یک بار به اعتبار نفسی و بار دیگر با اعتبار لفظی تعریف میکنند. واژگان کلیدی: کلام نفسی، کلام لفظی، اصول فقه.
مصطفی گودرزی کیوان بلند همتان
حرفه ی معلم به عنوان یک حرفه ی حساس در جامعه نقش بسیار حیاتی را ایفا می کند، که برای تأثیرگذاری هر چه بیشتر آن نیازمند به یک اصل اساسی به نام اخلاق است. آنچه که محقق را بر پژوهش در این حیطه وارد کرد تهیه یک منشور اخلاق حرفه ای منظم برای معلمان است، چرا که چنین منشوری در کشور ما هنوز به خوبی تدوین نشده است. برای تدوین چنین منشور اخلاقی، پژوهشگر با مطالعه کتب مربوطه در ابتدا دیدگاه چهار اندیشمند مسلمان را که غزالی، فیض کاشانی، ابن خلدون و خواجه نصیر بودند را مورد بررسی دقیق قرار داد و اصول اخلاق حرفه ای معلمان را از دیدگاههای آنان استخراج کرد. سپس اصول مورد نظر چهار اندیشمند را با هم تلفیق کرده تا یک منشور اخلاقی منظم و جامع را در ارتباط با معلمان به دست آورد. اصول مورد نظری که در این پژوهش به دست آمد عبارتند از: محبت و احساس مسولیت، حفظ حرمت و شخصیت، صداقت، گذشت، عدالت، واقع گرایی، اخلاص، صبر، جدیت، هدفمندی و ثبات، نصیحت و حفظ زبان. که در واقع اصول مورد نظر برای موفقیت معلمان کاملاً ضروری به نظر می رسند.