نام پژوهشگر: صابر زهری
زهرا معتمد مهدی رضوی
: بر اساس تحقیقات صورت گرفته، ترکیبات گیاهی دارای اثرات فارماکولوژی و دارویی فراوانی هستند. در این تحقیق، پودر ریشه گیاه prangos uloptera با دستگاه سوکسیله، توسط حلال های n-hexan، dichloromethan و methanol عصاره گیری شد. عصاره متانولی درفشارپایین ودردمای o45 سانتی گراد قرارگرفت تانهایتا یک ماده صمغی شکل مشاهده شد. بخشی از این ماده به وسیله کارتریج spe-c 18 و با استفاده از محلول هایی با غلطت های مختلف متانول و آب فراکسیونه شد. فراکسیون ها با تست analytical و با استفاده از preparative hplc بایک برنامه ریزی مشخص مورد تجزیه قرارگرفتند. آنالیزhplc منجر به شناسایی آویپرین وآویپرین گلیکوزید شد. قدرت آنتی اکسیدانی این دو ترکیب به وسیله آزمون dpph مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که آویپرین قدرت آنتی اکسیدانی قوی و آویپرین گلیکوزید قدرت آنتی اکسیدانی ضعیفی داشت. همچنین اثر سیتوتوکسیک و ضدتکثیری این ترکیبات توسط آزمون های mtt و تریپان بلو مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعداز تیمار 16 ساعته، آویپرین سلول های سرطانی lncap وhela را با ic50 برابر با 0/41 و0/26 میلی گرم در میلی لیتر مهار کرد. از طرف دیگر آویپرین گلیکوزیدبر روی سلول های سرطانی lncap هیچ تاثیری نداشت؛ درحالیکه، این ترکیب سلول های hela را با ic50 برابر با mg/ml33/0 مهار کرد. علاوه براین، بررسی dna سلول های تیمار شده بر روی ژل آگاروز حاکی از آن بود که، آویپرین در غلظت mg/ml 4/0 قادر به ایجاد dna fragmentation بوده است. در حالی که این ترکیب به مقدارجزئی موجب القاء dna fragmentation در سلول های hela شد. همچنین آویپرین گلیکوزید ، به مقدار جزئی موجب القاء dna fragmentation در سلول های hela گردید. مطالعات بیشتر سلول های hela، تیمار شده با آویپرین و آویپرین گلیکوزید، به وسیله رنگ آمیزی باآکریدین اورنج نیز نتایج بررسی ژل آگاروز را تایید نمود.
مهدی امیری کیا صابر زهری
علاوه بر صنعت، کشاورزی هم به عنوان یک منبع آلاینده محسوب می¬گردد. در این تحقیق تخم¬مرغ-های بارور به طور جداگانه توسط ترکیبات کاربوکسین و تیرام در روز پیش از گرماگذاری با روش تزریق داخل زرده¬ای تیمار شدند. و در روز 19 گرماگذاری از پوسته خارج شده و توزین گردیدند سپس با استفاده از روش رنگ آمیزی الایزرین برای تشخیص بررسی شدند. علاوه بر آن اثرات سیتوتوکسیسیتی این ترکیبات بر سلول¬های کبدی جنین 12 روزه انجام گردید. نتایج نشان داد غلظت¬های 20، 100، 200، و 400 میکروگرم به-ازای هر تخم مرغ از کاربوکسین منجر به افزایش مرگ و میر در سطح معنی¬داری در مقایسه با گروه کنترل می-گردد. در بررسی با استفاده از روش رنگ آمیزی الایزرین نشان داد که غلظت¬های 100، 200 و 400 میکروگرم به ازای هر تخم مرغ باعث ایجاد ناهنجاری از نوع پا چنگکی، حذف و تاخیر در کلسیفه شدن مهره¬های دمی و کجی استخوان¬های پا گردید. به طور مشابه تزریق غلظت¬های 1، 2/5، 5 و 10 میکرو گرم به ازای هر تخم مرغ برای تیرام باعث افزایش مرگ و میر در مقایسه با گروه شاهد شد که تنها غلظت¬های 5 و 10 میکروگرم، سطح معنی داری را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند. بررسی با استفاده از روش رنگ آمیزی الایزرین نشان داد که ناهنجاری تنها در غلظت¬های 2/5 و 5 میکروگرم ایجاد شد و شامل تاخیر در رشد و تاخیر در کلسیفه شدن مهره دمی و پا چنگکی بود. نتایج حاصل از تست mtt در بررسی اثرات سایتوتوکسیسیتی غلظت¬های 0/25، 0/5، 1، 2/5 و 5 میکروگرم گرم در میلی لیتر تیرام و 5، 10، 25، 50 و 100 میکروگرم در میلی لیتر کاربوکسین نشان داد که این ترکیبات منجر به کاهش حیات سلولی در سطح معنی داری می¬گردند. علاوه بر آن سلول¬ها از نظر مورفولوژیکی در مقایسه با شاهد تغییرات قابل ملاحضه نشان دادند.
خوشه خیاطی صابر زهری
? ـ آمیلاز آنزبمی است که دارای اهمیت زیادی در مصارف صنعتی می-باشد. ? ـ آمیلازهای گرمادوست دارای کاربردهای تجاری زیادی در مراحل گدازش نشاسته، تولید قند، آهارزدایی در صنایع نساجی و در مراحل تولید شوینده هستند. آمیلازها از منابع مختلفی به دست می آیند. آن ها معمولا از باکتری های متعلق به جنس باسیلوس برای کاربردهای صنعتی جدا می گردند. در این تحقیق ایزوله ی جداشده از خاک های اطراف چشمه های آب گرم دامنه های سبلان مورد بررسی های مولکولی قرار گرفت و به باسیلوس سرئوس kz1 نام گذاری شد. این باکتری قادر به تولید آنزیم ? ـ آمیلاز با خصوصیات قابل قبول بود که توسط روش رسوب با آلژینات تخلیص گردید. وزن مولکولی این آنزیم توسط روش sds-page برابر با 35 کیلودالتون تخمین زده شد. این آنزیم قادر به فعالیت در گستره ی ph از 6 تا 12 بود که ph بهینه برای آن در دمای بهینه ی 70 درجه ی سانتی گراد برابر 11 تعیین شد. فعالیت آنزیم توسط یون های ba2+, zn2+, mg2+, fe2+ , na+ و ca2+ و مواد h2o2 وedta مهار شد و توسط یون های co2+, cu2+, mn2+افزایش یافت. میزان km و فعالیت ویژه ی آنزیم در مقابل مصرف نشاسته ی محلول به-عنوان سوبسترا، به ترتیب mg/ml 4/10 و u/mg 2/992 اندازه گیری شد. به علت خصوصیات بیوشیمیایی خوب آنزیم مانند مقاومت به دمای بالا و ph بالا از این آنزیم برای مصارف صنعتی مانند صنایع شویندگی و کاغذسازی وهم چنین در صنایع دارویی می توان بهره برد.
حمیدرضا رجبلو صابر زهری
پروتئازها یکی از مهمترین آنزیم های صنعتی هستند. پروتئازها دارای کاربردهای زیادی در صنایع گوناگونی همچون صنایع غذایی، شوینده ها، داروسازی، چرم و غیره می باشند. این آنزیم ها معمولاً برای مصارف صنعتی به وسیله ی باکتری هایی که متعلق به جنس باسیلوس هستند تولید می شوند. در این مطالعه، پروتئاز قلیایی تولید شده توسط سویه ی rz1 باسیلوس از چشمه های سبلان جداسازی شده بود. آنزیم در محدوده ی ph از 7 تا 12 فعال بود و بهترین فعالیت را در ph برابر با 9 داشت، اگرچه یک پیک کوچکی نیز در ph برابر با 4 مشاهده شد که این حضور 2 نوع پروتئاز را پیشنهاد می کرد. آنزیم در محدوده ی دمایی 20 تا 90 درجه ی سانتی گراد فعال بود و در 60 درجه ی سانتی گراد بیشترین فعالیت را داشت. پروتئاز بطور ویژه ای در حضور zn+2،ba+2،cu+2 وco+2 مهار شده درحالی که بطور نسبی توسط fe+2 وna+2 مهار می شد. همچنین mn+2، mg+2 وca+2 فعالیت آنزیم را تقویت می کردند. بررسی پروفایل پروتئین های ترشحی در سطح sds-page نشانگر تعداد بسیار زیادی باند پروتئینی بود. بررسی اثر مهارکننده ها در غلظت 5 میلی مولار نشان داد که edta قادر به مهارکردن پروتئاز بود درحالی که pmsf مهار نسبی ای داشت. این نتایج نشان داد که پروتئاز مورد مطالعه یک متالو آنزیم است. برخی برهم کنش ها سبب کاهش فعالیت آن می شود که به نظر می رسد یک ریشه ی سرین در جایگاه فعالش دارد.km و فعالیت ویژه ی آن بر روی کازئین محلول به ترتیب mg/ml 625/1 و u/mg 082/11443 بود. این آنزیم دارای خصوصیات بیوشیمیایی خوبی همچون پایداری در دماها و ph های بالا بود.
زینب زارعی بهجانی صابر زهری
چکیده سلولازها، گروهی از آنزیم ها هستند که پیوند گلیکوزیدی سلولز و مشتقات الیگوساکاریدی مرتبط را هیدرولیز می کنند. سلولازها در شوینده ها، صنعت کاغذسازی، خوراک حیوانی و صنعت تغذیه کاربرد دارند. سویه های باسیلوس توانایی تولید انواعی از آنزیم های خارج سلولی هیدرولیتیک و مهم از لحاظ صنعتی ازقبیل سلولازها را دارا هستند. از میان 48 جدایه تنها دو کلنی تحت عنوان z14 و z19 که از خاک جنگل فندق لو جدا شده بودند، به ترتیب هاله هایی با قطر 4/3 و 3/2 سانتی متر در محیط آشکارساز سلولاز تولید کردند. جدایه ی z14، قادر به تولید یک کربوکسی متیل سلولاز با پایداری قابل ملاحظه بود. این آنزیم، در ph های خنثی دارای فعالیت بهتر و ph بهینه ی فعالیت آن در دمای بهینه ی 70 درجه ی سانتیگراد برابر با 6 تعیین گردید. پارامترهای سینتیکی km و vmax با استفاده از نمودار لینور-برک تعیین شد و به ترتیب برابر با mg/ml 2 و µmol/min/mg 9/90 بود. فعالیت آنزیم توسط یونهای ba2+،mg2+ و zn2+و دترجنت های edtaو sds مهار و به وسیله ی یون های mn2+ ،cu2+ ،co2+ و fe3+ افزایش یافت. وزن مولکولی آنزیم با استفاده از sds-page و زایموگرام، 5/63 کیلودالتون تخمین زده شد. خالص سازی آنزیم با استفاده از لیگاند تمایلی کیتوسان نیز همان باند 5/63 کیلودالتون را در sds-page نشان داد، اما فعالیت آنزیمی طی فرایند تخلیص از بین رفته بود. از آن جایی که این آنزیم توانایی هیدرولیز سوبستراهای طبیعی از قبیل کاه و سبوس گندم را دارد، می تواند در خوراک دام و تجزیه ی مواد لیگنوسلولزی تیمارشده کاربرد داشته باشد.
عزیزه عظیمیان صابر زهری
در این پژوهش کمپلکس معدنیvo-salenو 5-br-meso-vo-salenاز تراکم آلدولی اتیلن دی آمین سالسیل آلدهید در حضور ترکیب وانادیوم استیل استونات سنتز گردید. ابتدا قدرت آنتی اکسیدانی salen بهوسیله ی آزمون dpphمورد ارزیابی قرار گرفت، نتایج نشان داد که salen قدرت آنتی اکسیدانی بسیار ضعیفی در مقایسه با کمپلکس های وانادیوم اکسید آن دارد.ارزیابی اثرات سمیت سلولی و ضد تکثیری کمپلکس های salen ، vo-salenو 5-br-meso-vo-salenنشان داد که رشد سلول هایlncap بعد از 16 ساعتتیماربه ترتیب با ic50 برابر با 276/736 ، 42/428 و 55/403 میکرومولارا مهار گردید. بررسی اثرات مورفولوژیکی نشانگر رویداد وسیع نکروز سلولی بود لذا جهت ارزیابی رویداد مرگ برنامه ریزی شده ی سلولی، بیان کمی برخی از ژن های کد کننده ی فاکتورهای مسیر سیگنالینگ مرتبط با آپوپتوزیس سلولی مورد بررسی قرار گرفت یافته های حاصل از این آزمایش ها نشان داد هر دو کمپلکسvo-salenو 5-br-meso-vo-salen بیان کاسپاز 3 را به ترتیب به میزان 82/1 و 16/7 برابر القا می کند، القای بیانژن bakتوسط vo-salenونیز بیان ژنbaxبه وسیله ی 5-br-meso-vo-salenممکن است باعث پلیمریزاسیون پروتیئنهای baxو bakدر غشای میتوکندری شده و با بیان کاسپاز3 مسیر میتوکندریایی آپوپتوزیس ادامه یابد.
قادر مولوی کریم اله قاسمی گرمی
امروزه مقاومت میکروبی در مقابل آنتی بیوتیک های رایج و مقاومت در برابر شیمی داروهایی که در درمان سرطان به کار می روند به معضلی عمومی در عرصه ی بهداشت و درمان تبدیل شده است. از این رو، یافتن ترکیبات جدید از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از راه هایی که در این زمینه پیش روی پژوهشگران قرار دارد استفاده از گیاهان دارویی بومی است که منبعی غنی از عوامل ضد میکروبی و ضد توموری نوین به شمار می روند. بدین منظور، در پژوهش حاضر گیاهان پونه و پنیرک که ایرانیان از دیرباز از آنها در درمان عفونت های مختلف بهره گرفته اند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی اثرات ضد میکروبی و سیتوتوکسیسیتی این گیاهان، عصاره های n-هگزانی، دی کلرومتانی و متانولی این گیاهان با استفاده از دستگاه سوکسیله استخراج گردید. برای تعیین اثرات ضد میکروبی عصاره ها بر روی سویه های مختلف از روش دیسک دیفیوژن استفاده شد. کمترین غلظت مهارکنندگی عصاره ها با روش رقّت سازی در آگار تعیین گردید. درصد سیتوتوکسیسیتی عصاره ها و درصد بقای سلول بر روی سلول های mccoy به ترتیب با استفاده از تست تریپان بلو و تست mtt بررسی شد. در بین عصاره ها، عصاره متانولی پونه، با mic 128 µg/ml، قوی ترین اثر ضد میکروبی را در برابر اروینیا کاروتورا داشت. هم چنین، عصاره متانولی گل پنیرک، با ic50 265 µg/ml، قوی ترین اثر سیتوتوکسیسیتی را بر روی سلول های mccoy در بازه زمانی شانزده ساعت داشت و رشد آنها را مهار کرد. با توجه به اثرات ضد میکروبی و ضد تکثیری قوی گونه های پونه و پنیرک، استفاده ی دارویی از این گیاهان به عنوان یک عامل ضد سرطان و ضد میکروب می تواند مورد توجه قرار گیرد.
آرش عبدالملکی صابر زهری
چکیده: در این مطالعه سمیت واثرات تراتوژنیک ترکیبات salen و vos نسبت به جنین جوجه بعنوان جانور مدل و سلولهای کبدی و فیبروبلاستی مشتق از آن مورد بررسی قرار گرفت ، تخم مرغ های بارور توسط ترکیبات salen و vos در روز سوم گرماگذاری با روش تزریق داخل کیسه هوا تیمار گردیدند. و در روز نوزدهم گرماگذاری از پوسته خارج و توزین شدند، سپس با استفاده از روش رنگ آمیزی الایزرین برای تشخیص ناهنجاری های اسکلتی بررسی شدند. برای بررسی اثرات سیتوتوکسیسیتی این ترکیبات، سلول های کبدی و فیبروبلاستی در محیط کشت rpmi1640 رشد داده شد و با غلظت های مختلف کمپلکس ها تیمار گردیدند. نتایج نشان داد غلظت های 5، 10، 20، 40، 80، 160 و 300 میکرومولار/تخم مرغ از salen منجر به افزایش مرگ و میر در سطح معنی داری در مقایسه با گروه کنترل می گردد. بررسی اسکلتی با استفاده از روش رنگ آمیزی الایزرین در روز نوزدهم گرماگذاری ناهنجاری در استخوان های پا، حذف و تاخیر در کلسیفه شدن مهره های دمی، بدشکلی در منقار، بسته نشدن کامل حفره ی شکمی و پا چنگکی را نشان داد. برای بررسی اثرات تراتوژنیک و سمیت vos غلظت های 5/7، 01/15، 07/75، 1/120، 1/150، 2/240 و 3/300 میکرومولار/تخم-مرغ درون کیسه هوا تزریق شد. نتایج نشان داد که مرگ و میر جنین ها در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافته است. همچنین بررسی ناهنجاری های اسکلتی در روز نوزدهم گرماگذاری نشانگر تاخیر در رشد، حذف مهره های دمی و بدشکلی در منقار بود. همچنین سمیت سلولی salen و vos روی کشت سلول های کبدی و فیبروبلاستی بررسی شد، ic50 برای salen در سلول های کبدی و فیبروبلاستی به ترتیب 1159 و 73/964 و برای vos 25/1047 و 72/1036 میکرومولار بود.کسرزنده مانی سلول ها بوسیله ی تست احیاء فورمازون(mtt) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که کسرزنده مانی سلول های تیمار شده با salen و vos به طور معنی داری کاهش یافت. بررسی با میکروسکوپ اینورت تغییرات زیادی را در شکل سلول ها و شکسته شدن اتصالات بین سلولی نشان داد.
فریبا ملکی مغانلو صابر زهری
چکیده کشت کلزا (brassica napus) به دلیل ارزش اقتصادی قابل توجه، در اقلیم های مختلف مورد ارزیابی وسیع قرار گرفته است. تنش سرما (0c20_0) و انجماد ( 0c0>) می تواند رشد و بازده گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار دهد و میزان این تاثیر پذیری بستگی به نوع و میزان عملکرد ژنتیکی گیاه و مکانیسم مقاومت آن دارد. ارقام slmo46 و quantum به ترتیب به عنوان ارقام مقاوم و حساس به تنش دمای پایین مطرح هستند، از رایج ترین عوامل مطرح شده در مقاومت گیاهان به تنش آسکوربات پراکسیداز (apx) و متالوتیونین (mtl) می باشد. ارزیابی کمی محتوای rnaتام apx2و mtl به ترتیب با ?3/2 و 3/9 برابر افزایش بیان در رقم slmo46 را نشان می دهد در حالیکه رقمquantum دارای بیان پایین تری نسبت به رقم slmo46 می باشد. این داده ها نشان دهنده یکی از اصلی ترین مکانیسم مقاومت این گیاه نسبت به تنش سرما از طریق عملکرد این ژن ها می باشد که گونه فعال اکسیژن را مهار می کنند.
سیده مهسا خاتمی صابر زهری
در این پژوهش سلول های بنیادی ژله ی وارتون بند ناف انسان با روش کشت قطعه بافت جداسازی گردید. با نشان دادن وجود دو نشانگر cd44 و cd105 و عدم وجود نشانگر cd34 که نشان دهنده سلول های بنیادی خونی است ، بنیادی بودن این سلول ها اثبات گردید. همچنین میزان زنده ماندن و زمان دو برابر شدن سلول ها محاسبه گردید. نتایج نشان-دهنده افزایش میزان سلول های زنده در پاساژهای بالاتر می باشد ، همچنین زمان دو برابر شدن این سلول ها از 5/1±89 در پاساژ p0 به 2/1±23 در پاساژ p6کاهش یافت. جهت بررسی توان تمایزی این سلول ها به سلول های فیبری عدسی چشم از زجاجیه چشم گاو که دارای فاکتورهای القاکننده مسیرتمایزی سلول های فیبری است ، استفاده گردید. سلول های بنیادی ژله ی وارتون با دو نسبت 1:1 و 1:3 به مدت 10 روز با زجاجیه القا گردید. در بررسی مورفولوژیکی سلول های القا شده بعد از 10 روز کشیده تر شده و به موازات یکدیگر قرار گرفتند. جهت بررسی مولکولی فرآیند تمایز از چهار ژن ?a ، ?b ، ?b1 و ?b3 کریستالین استفاده گردید. در این بررسی ژن ?a-کریستالین در غلظت های 1:1 و 1:3 و ژن ?b1 در غلظت 1:3 بیان نشان ندادند ، در صورتی که ژن ?b و -?b3 کریستالین در هر دو غلظت و ?b1-کریستالین در غلظت 1:1 بیان گردیدند.
محمد کاظم حیدری شیخ علی برزگر
در جهان، سرطان معده دومین سرطان شایع بعد از سرطان ریه می باشد. سرطان معده در ایران نیز همانند سایر نقاط دنیا دومین سرطان از نظر شیوع می باشد. ولی در دهه های اخیر در اکثر نقاط کشور به اولین نوع سرطان از نظر میزان شیوع تبدیل شده است. سرطان معده در قسمت شمالی کشور و بخصوص استان اردبیل در میان مردان از سرطان های رایج می باشد. در دنیا ژن p53 بعنوان یک مهار کننده سرطان، بخوبی شناخته شده است، بطوری که از نقش ژن p53 ناقص و جهش یافته در ایجاد سرطان نمی توان براحتی گذشت. بدین منظور در این تحقیق به بررسی پلی مورفیسم ژن p53 در بیماران مبتلا به سرطان معده در منطقه شمال ایران پرداخته شده است. ابتدا در این تحقیق تعداد 30 نمونه از بیوپسی آندوسکوپی بیماران مراجعه کننده به کلینیک گوارش و کبد ارس در بیمارستان امام خمینی شهرستان اردبیل و 16 نمونه بیوپسی آندوسکوپی از بیمارستان های شهید بهشتی، آیت الله روحانی و بابل کلنیک شهرستان بابل جمع آوری گردید. تکثیر اگزون های 8-5 مربوط به این ژن که بیشترین جهش ها در این مناطق ظهور می کند، انجام یافت. نمونه های تکثیری حاصل با روش sscp و تعیین توالی، مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به یافته های این تحقیق و تاثیر شرایط مختلف انجام sscp برروی الگوی باندی حاصل، در صورت استفاده از این تکنیک باید بهترین شرایط را مهیا نمود تا از بروز پاسخ های کاذب جلوگیری شود. نتایج حاصل از آنالیز داده ها پس از sscp و تعیین توالی، حاکی از هموزیگوت بودن همه نمونه ها در اگزون های مورد مطالعه بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که جهش در ژن p53، کمترین تاثیر را در بروزسرطان معده در این منطقه از کشور دارد و بهتر است از مارکرهای دیگری بدین منظور استفاده نمود.
پریچهر ملکی سعید لطیفی- نوید
هلیکوباکترپیلوری نقش بسیار مهمی در بروز بیماری های گوارشی مانند التهاب مزمن معده، زخم معده، لنفوم malt و سرطان معده دارد. هدف از این مطالعه بررسی احتمال وجود تفاوت در پروفایل های آللی شناخته شده ژن های بیماری زای هلیکوباکترپیلوری در مناطق جغرافیایی مختلف ایران بویژه نواحی با میزان بروز بالا و پایین سرطان معده و بررسی احتمال وجود گرادیان شمال-جنوب در فراوانی آلل های این ژن ها در ایران می باشد. در این مطالعه تعیین ژنوتیپ 138 سویه هلیکوباکترپیلوری از 10 استان مختلف ایران برای ژن های baba2، icea1، icea2 انجام شد و همچنین حضور caga در این سویه ها بررسی شد. فراوانی کلی baba2 6/40%، icea1 8/76%، icea2 9/52% icea1/2 7/29% و caga 9/65% بدست آمد. آنالیز واریانس مولکولی (amova ) برای آلل های icea1 و ژنوتیپ icea1/2 تفاوت معنی داری بین مناطق مختلف نشان داد (05/0p < ). ژنوتیپ icea1/2 به میزان معنی داری در مناطق با خطر بالای ابتلا به سرطان معده (age-standardized rates, asrs > 20/105, max. 51.8/105) شیوع بالاتری نسبت به مناطق کم خطر ابتلا به سرطان معده (asrs < 10/105) داشت (به ترتیب، 41/18 (9/43%)، 36/5 (8/13%)، 004/0 = p). برای بررسی وجود گرادیان شمال-جنوب آزمون منتل انجام گرفت که رابطه ی معنی دار ضعیفی را بین فاصله ی ژنتیکی و فاصله ی جغرافیایی ژنوتیپ های icea1 و icea1/2 نشان داد ( 05/0p < ، به ترتیب 074/0 و 098/0r =). آزمون های آماری ارتباط معنی داری بین این ژنوتیپ ها و پی آمدهای بالینی مشخص نکرد. در این مطالعه برای اولین بار حضور هم زمان آلل های icea1 و icea2 در یک سویه نشان داده شد. ژنوتیپ icea1/2 هلیکوباکترپیلوری با توجه به شیوع بیشتر آن در مناطق با خطر بالا نسبت به مناطق کم خطر ابتلا به سرطان معده، می تواند به عنوان نشانه زیستی (بیومارکر) خطر در میزبان های حامل این سویه ها مطرح شود.
بهشته شادمان صابر زهری
در سال های اخیر با رشد مهندسی بافت استخوان با استفاده از سلول، داربست و بیومولکول ها، تحول عظیمی در درمان نقایص حاد استخوانی ایجاد شده است. در این پایان نامه داربست پلیمری (40/60) plga با روش solvent casting/salt leaching و با استفاده از پروژن (نمک nacl) با ابعاد 300-250 و 425-350 میکرومتر ساخته شد. داربست متخلخل تهیه شده، از لحاظ خصوصیات سطحی، درصد تخلخل، اندازه ی منافذ، توزیع منافذ و تخریب پذیری بررسی گردید. و به این منظور مطالعات میکروسکوپ الکترونی نگاره، تخلخل سنجی بر اساس قانون ارشمیدس و تست تخریب پذیری انجام شد. زیست سازگاری داربست ساخته شده، با اتصال و تکثیرسلول های سرطانی lncap بر روی تایید گردید. سلول های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان رت های با میانگین سنی 8-7 هفته و جوجه های با میانگین سنی 7-5 روز استخراج و خالص-سازی شد. به منظور اثبات بنیادی بودن سلول های جدا شده از مغز استخوان رت، سلول ها از لحاظ بیان ژن های بنیادی sox2 و nanog با روش rt-pcr بررسی شدند. سلول های جداسازی شده از مغز استخوان ژن های بنیادی را بیان کردند. سلول های بنیادی مزانشیمی رت بر روی داربست plga کشت داده شدند. سلول های بنیادی به تنهایی و نیز داربست حاوی این سلول ها به مدت 21 روز تحت تیمار محیط تمایزی استئوژنیک قرار گرفتند. در روز 21 رنگامیزی آلیزارین قرمز برای سلول های تحت تیمار انجام شد. بررسی سلول ها پس از رنگامیزی رسوب توده های کلسیمی را در سلول ها و نیز تشکیل ندول استخوانی را توسط سلول ها نشان داد. داربست حاوی سلول های تمایزی نیز به دلیل دارا بودن رسوب کلسیم و تشکیل لایه ی هیدروکسی آپاتیت به رنگ قرمز درآمد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره رسوب کلسیم را در داربست حاوی سلول های تمایز یافته به استئوبلاست تایید کرد. بررسی های میکروسکوپ الکترونی نشان داد که در داربست با منافذ کوچک نسبت به داربست با منافذ بزرگ لایه ی هیدروکسی آپاتیت ضخیم تری تشکیل شده و اثر بهتری بر روی تمایز استئوبلاستیک سلول ها دارد. با توجه به نتایج بدست آمده داربست پلیمری plga با منافذ کوچک در محدوده ی 200-50 میکرومتر به عنوان کاندید مناسبی برای استفاده در مهندسی بافت استخوان می باشد.
زهرا حمیدزاده مقدم صابر زهری
سلولازها گروهی از آنزیم های گلیکوزیل هیدرولازند که پیوندهای – 1,4 ? سلولز را هیدرولیز می کنند و به سه دسته کلی اندوگلوکانازها، اگزوگلوکانازها و ?-گلوکوزیدها تقسیم می شوند. اندوگلوکانازها پیوندهای بتاگلوکوزیدی را به طور اتفاقی در نواحی داخلی زنجیره سلولز قطع نموده و تولید قطعات کوتاه الیگوساکاریدی می کنند. سویه های باسیلوس توانایی تولید انواعی از آنزیم های خارج سلولی هیدرولیتیک و مهم از لحاظ صنعتی ازقبیل سلولازها را دارا هستند. انواع مختلفی از اندوگلوکانازهای گونه های باسیلوس، شناسایی و کلون شده اند؛ که علاوه بر کاربردهای بیوتکنولوژیکی، از نظر اقتصادی نیز در صنعت کاربرد وسیعی پیدا کرده اند. در این تحقیق، باکتری bacillus sp.z14 رادر اختیار داشتیم که قادر به تولید یک کربوکسی متیل سلولاز با پایداری حرارتی قابل ملاحظه بود. این آنزیم توسط ستون کروماتوگراقی تعویض یونی deae-sepharose تخلیص گردید. وزن مولکولی آنزیم خالص با استفاده از sds-page و زایموگرافی kda25/71 تخمین زده شد. پارامترهای کینتیکی km و vmax با استفاده از نمودار لینویور-برگ برای آنزیم خالص به ترتیب برابر با mg/ml 54/4 و µmol/min/mg 125 تعیین گردید. بر اساس توالی ژن 16s rdna، سویه باکتری تولید کننده آنزیم، به صورت bacillus pumilus مشخص شد. ژن کد کننده آنزیم سلولاز این باکتری همراه با نواحی بالادست و پایین دست آن، در داخل وکتور ptg19-t کلون گردید. نتایج حاصل از تعیین توالی نشان داد که ناحیه orf این ژن شامل 1980 نوکلئوتید می باشد که پروتئینی با 616 آمینواسید را کد می کند. این پروتئین تشابه بالایی با سلولازهای سایر باکتری های b.pumilus نشان می دهد و از یک دومن کاتالیتیک از خانواده 9 گلیکوزیل هیدرولازها و یک دومن متصل شونده به سلولز از نوع 3 تشکیل شده است. از آن جایی که این آنزیم توانایی هیدرولیز سوبستراهای طبیعی از قبیل کاه و سبوس گندم را دارد، می تواند در خوراک دام و تجزیه مواد لیگنوسلولزی تیمارشده کاربرد داشته باشد.
حوریه علی اکبری مجد سید مهدی رضوی
کاهش دما یکی از مهمترین فاکتورهای محیطی محدود کننده رشد ونمو گیاهان است در واقع یکی از اثرات تنش های محیطی بر روی گیاهان افزایش غلظت گونه های فعال اکسیژن (ros ) می باشد که متعاقبا به h2o2 تبدیل می شوند. گونه های فعال اکسیژن می توانند موجب آسیب به dna ، پروتئین ، غشا و... گردند. گیاهان دارای 2 سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی وغیر آنزیمی بر علیه گونه های فعال اکسیژن می باشند. ذرت یکی از مهمترین گیاهان زراعی محسوب می شود که بومی مناطق گرمسیری بوده و از اینرو جزء گیاهان حساس به سرما به شمار می آید، بنابراین تعیین مقاومت ارقام مختلف ذرت به سرما می تواند مهم باشد. دراین مطالعه سعی شد مقاومت 3 رقم ذرت نسبت به تنش سرما از طریق بررسی پارامترهایی چون ،محتوای کلروفیل ،بیومس و کلروفیل فلورسانس تعیین گشته و محتوای هیدروژن پراکسید وفعالیت آنزیمهایی چون آسکوربات پراکسیداز ، کاتالاز ، پلی فنل اکسیداز در ارقام حساس و مقاوم مقایسه گردد . نتایج به دست آمده حاکی از افزایش قابل توجه فعالیت آنزیمی در ارقام مقاوم بود که ناشی از، ویژگی مقاومت به سرما ی گیاه می باشد
سیده مریم حسینی صابر زهری
آنزیم ?-آمیلاز، از آنزیم های رایج در صنایع مختلف از جمله صنعت داروسازی می باشد این آنزیم پیوندهای ?-1و4- گلیکوزیدی را در ساختار آمیلوز هیدرولیز می نماید. باکتری kz1 bacillus cereus یک سویه ی بومی مولد ?-آمیلاز مقاوم به حرارت می باشد. در این تحقیق آنزیم مذکور را از محیط کشت القایی و با استفاده از کروماتوگرافی تعویض یونی جداسازی و خالص گردید. بررسی خصوصیات آنزیم خالص نشانگر وزن مولکولی 2/66 کیلودالتون و فعالیت ویژه u/mg471 می باشد. ژن کدکننده آنزیم مذکور تکثیر و در وکتور pbluescriptsk+ii کلون گردید. بررسی نتیجه تعیین توالی ژن نشان داد که ناحیه فریم خواندنی این ژن شامل 1758 نوکلئوتید می باشد که پروتئینی با 586 آمینواسید را کد می کند و از یک دومین کاتالتیک از خانواده 13 گلیکوزیل هیدرولازها و یک دومین در انتهای آمینی با ماهیت پولولانازی تشکیل شده است. این پروتئین تشابه بالایی با ?-آمیلازهای سایر باسیلوس ها نشان می دهد که با مقایسه توالی پروتئینی آنها با سویه های b.cereus گزارش شده، مشخص شد که در دمین کاتالیتیکی آنزیم، آمینواسید هیستیدین شماره 233 با آمینواسید تیروزین جایگزین شده است.
منصوره نوروزی سعید لطیفی نوید
آنزیم ها مهم ترین گروه از پروتئین ها هستند که انجام واکنش های بیوشیمیایی و سرعت بخشیدن به آن ها را بر عهده دارند. سیستئین دسولفیدراز یا سیستئین هیدروژن سولفید لیاز(ec4.4.1.1) تجزیه ال- سیستئین را به پیروات، آمونیاک و هیدروژن سولفید کاتالیز می کند که وابسته به پیریدوکسال فسفات به عنوان کوفاکتور می باشد. فعالیت سیستئین دسولفیدرازی، به طور گسترده ای در باکتری ها و تعداد کمی از سویه های قارچی وجود دارد. از بین باکتری های تست شده، e. coli در 3/8=ph ، دمای c° 50، پس از 30 دقیقه بیشترین فعالیت آنزیمی را نشان داد. سلول کامل به عنوان منبع آنزیم مورد استفاده قرار گرفته شد. فعالیت آنزیم توسط یونهای ba2+،co2+ و edta مهار و به وسیله ی dtt و ?-مرکاپتواتانول افزایش یافت.پارامترهای سینتیکی km و vmax با استفاده از نمودار لینویور-برک تعیین شد و به ترتیب برابر باmm 5/1 و µmol/min 58/5 بود. ژن کدکننده آنزیم تکثیر شد که محصول با اندازه ی حدود bp 1400 را نشان داد و در وکتور ptg19-t کلون گردید. با استفاده از آنزیم سیستئین دسولفیدراز به عنوان بیوسنسور، می توان به وجود عناصری مانند کادمیم، قلع، روی، سرب و ... با ترکیب با هیدروژن سولفید و تشکیل رسوب پی برد
سعیده آران اسداله اسدی
امروزه مهندسی بافت با تکیه بر سه رکن داربست، سلول و بیومولکول ها درحال پیشرفت و تحول عظیم در عرصه های مختلف علم، بخصوص پزشکی می باشد. دراین پایان نامه داربست طبیعی کلاژن، باجداسازی از فیبرهای دم رت به روش انحلال در اسید استیک و فریز درایینگ تهیه شد. داربست تهیه شده از لحاظ خصوصیات از جمله زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری بررسی گردید، که به منظور بررسی زیست سازگاری، کشت سلول های بنیادی فولیکول مو بر روی داربست و اندازه گیری رشد و تکثیر و چسبندگی سلول ها به داربست با استفادهاز مطالعات میکروسکوپ و سنجشmttانجام گرفت و برای بررسی زیست تخریب پذیری داربست، سنجش کاهش وزن داربست بعمل آمد. سلول های بنیادی فولیکول مو، از ناحیه سبیل رت جداسازی گردید که به این منظور قسمت بالای لب رت برداشته شده و با جداکردن فولیکول های سبیل رت با برش ناحیه بالج فولیکول مو و هضم آنزیمی، کپسول کلاژنی سلول های بنیادی این ناحیه جداسازی گردید. پس از بررسی خصوصیات مورفولوژیک و رشد وتکثیر سلول های بنیادی بدست آمده توان تمایزی این سلول ها به سلول های استخوانی با استفاده از محیط تمایزی استخوان حاوی دگزامتازون، اسید آسکوربیک 3-فسفاته و بتا گلیسرول برروی داربست و بدون داربست مورد بررسی قرارگرفت. برای تمایز به استخوان تیمار 21 روزه یسلول ها توسط محیط القایی انجام گرفت که در روز 21 با رنگ آمیزی آلیزارین قرمز، ونکوسا، بررسی مولکولی بیان ژن های تمایزی استئوپوینتین و آلکالین فسفا تاز به روش rt-pcrوتغییر مورفولوژی سلول ها، قابلیت تمایزسلول های بنیادی به استخوان به اثبات رسید.
زهرا سعادتی صابر زهری
در این پایان نامه نانو داربست پلیمری (15/85)plga با روش freeze drying و با استفاده از پروژن (نمک nacl) با ابعاد 250-100میکرومتر ساخته شد. نانو داربست متخلخل تهیه شده، از لحاظ خصوصیات سطحی، اندازه ی منافذ، توزیع منافذ بررسی گردید. و به این منظور تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره از نانو داربست های مذکور تهیه و مورد تحلیل قرار-گرفت. سلول های بنیادی مزانشیمی دندان از پالپ دندان شیری و پاپیلای اپیکال دندان شیری نارس از کودکانی با میانگین سنی 6 تا 11 سال استخراج و خالص سازی شد. سلول های جداسازی شده از نظر مورفولوژی، زیستایی و توان تکثیر سلولی بررسی شدند و سپس امکان کشت، رشد و تکثیر و زیستایی آن ها بر روی نانوداربست پلیمری plgaبررسی گردید. سلول-های بنیادی به تنهایی و نیز داربست حاوی این سلول ها به مدت 21 روز تحت تیمار محیط تمایزی استئوژنیک قرار گرفتند. در روز 21 رنگ آمیزی آلیزارین قرمز و ون کوسا برای سلول های تحت تیمار انجام شد. بررسی سلول ها پس از رنگ آمیزی رسوب توده های کلسیمی را در سلول ها و نیز تشکیل ندول استخوانی را توسط سلول ها نشان داد. داربست حاوی سلول های تمایزی نیز به دلیل دارا بودن رسوب کلسیم به رنگ قرمز درآمد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره رسوب کلسیم را در داربست حاوی سلول های تمایز یافته به استئوبلاست تأیید کرد. با توجه به نتایج بدست آمده استخراج، کشت و تمایز سلول-های بنیادی دندانی بر روی نانو داربست پلیمری مذکور می تواند الگوی مناسبی جهت اهداف مهندسی بافت (استخوان) باشد.
محمد قنبری صابر زهری
دوکسوروبیسین یکی از داروهای مرسومی است که در شیمی درمانی سرطان از آن استفاده می شود مقاومت سلول های سرطانی نسبت به این دارو و اثرات جانبی ناخواسته دارو بر روی سلول های سالم، باعث محدویت استفاده از آن در شیمی درمانی شده است نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن از جمله نانوحامل هایی هستند که خصوصیات لازم را جهت استفاده در دارورسانی دارا می باشند توانایی بارگیری و انتقال دارو به سلول های سرطانی باعث شده است تا از آن به عنوان نانوحامل در سیستم های انتقال دارو استفاده شود هدف کلی این تحقیق مطالعه تاثیر نانوذرات مغناطیسی اکسید آهن در حساس کردن سلول های سرطانی ags(آدنوکارسینومای معده) نسبت به داروی دوکسوروبیسین با استفاده از روش mtt می باشد. در این تحقیق نانوذرات اکسید آهن (مگنتیت) با روش هم رسوبی مرطوب سنتز شد و در مراحل بعد به منطور پایداری و هدفمند کردن نانوذرات و جلوگیری از تجمع آنها، اصلاح سطح نانوذرات با سیلیس (teos) ،آمین( aptms) و اسیدفولیک (fa) انجام شد داروی ضد سرطان قابل حل در آب (dox) به عنوان یک مدل دارو انتخاب شد. بارگیری dox با حل کردن نانو ذرات اکسید آهن اصلاح شده با فولیک اسید در محلول آبی dox انجام گردید. خصوصیات فیزیکوشیمیایی و مورفولوژیکی نانوذرات با روش های ft-ir، drs ,xrd, uv/vis,vsm، sem-edax مورد مطالعه قرار گرفت در مراحل بعد زیست سازگاری نانوذرات سنتز شده و تاثیر زیستی داروی dox در حالت آزاد و بارگذاری شده بر روی نانوذرات، بر روی رده سلولی ags با روش mtt مورد ارزیابی قرار گرفت.و بررسی ورود نانوذرات اکسید آهن حامل دوکسوروبیسین به داخل سلول با میکروسکوپ فلورسانس انجام شد مطالعات حاصل از طیف سنجی uv/visible، مادون قرمز و طیف سنجی بازتابشی انتشاری (drs)اتصال دوکسوروبیسین (dox) به نانو ذرات اکسید آهن اصلاح شده با فولیک اسید را تایید کرد در این تحقیق مشخص شد که نانوذرات اکسید آهن سنتز شده فاقد سمیت سلولی بوده و زیست سازگار هستندو قابلیت استفاده به عنوان نانوحامل در دارورسانی را دارا می باشند نتایج تست mttنشان داد که نانوذرات اکسید آهن بارگیری شده با dox تاثیر سریعتر و قوی تری را بر روی مهار رشد سلول ها در مقایسه با دوکسوروبیسین آزاد دارند این اثر سایتوتوکسیک در تیمار زمانی 4 ساعته محسوس تر است تصاویر ریخت شناختی سلول-ها بعد از تیمار با نانوذرات حامل dox، نشان میدهد که سلول ها دچار آپوپتوزیز یا "مرگ برنامه ریزی شده سلول" شده اند مطالعات میکروسکوپ فلورسانس ورود نانوذرات بارگذاری شده با دوکسوروبیسین به سلول را تایید می کند به طور کلی از این تحقیق نتیجه می گیریم که هدفمند کردن دارورسانی یا هوشمند کردن سیستم های انتقال دارو تاثیر بسزایی را در رسانش مستقیم دارو به سلول های هدف داشته و عملکرد موثرتر و سریعتری را نسبت به فرم آزاد دارو دارند که این امر بسیاری از محدودیت های استفاده از دارو را رفع خواهد کرد.
رباب حسن وند جمادی اسداله اسدی
پپتیدها پتانسیل زیادی به عنوان دارو دارند ولی به دلایل مختلف مثل هضم توسط پروتئازها، انتقال کم از غشا و انعطاف پذیری بالا استفاده از آن ها محدودیت هایی دارد. برای جلوگیری از استفاده مقادیر بالای داروها، انتقال ویژه بافتی و کاهش اثرات جانبی آن ها، نیاز به سیستم های حامل دارورسانی احساس می گردد. بروینین- 2r ، پپتیدی 12 آمینواسیدی و یک ماده ی دفاعی غیر همولیتیک است؛ ساختاری آمفی پاتیک دارد، انتهای آمینو آن و انتهای کربوکسیل دارای لوپ است که به وسیله یک پیوند دی سولفیدی درون توالی ایجاد شده است؛ دارای طیف وسیعی از عملکردها ی زیستی از جمله خاصیت ضد سرطانی و ضد میکروبی میباشد. تعیین اندازهی میسل های نانو ذرات پلیمری pla-peg-pla و تأیید بارگذاری بروینین- 2r روی نانو ذرات با استفاده از sem و طیف سنجی ft-ir صورت گرفت. بررسی اثر زیستی بروینین- 2r و نانو ذرات، با تیمار سلولهای سرطانی ags ، kyse-30 و hepg2 با غلظتهای مختلف نانو ذرات پلیمری، بروینین- 2r و نانو ذرات بارگذاری شده با بروینین- 2r و انجام آزمون های mtt و nr صورت گرفت. مقایسهی نتایج mtt و nr نشان داد که شکل کپسوله شدهی بروینین- 2r بسیار موثرتر از شکل آزاد آن در توقف رشد سلولها عمل میکند و نانو ذرات پلیمری تأثیر بسزایی را در رهش آهستهی دارو، افزایش نیمه عمر آن در جریان خون، کاهش دوز مصرفی بروینین- 2r و کاهش اثرات جانبی آن بر روی بافتهای سالم دارد. اثرات مهاری بروینین- 2r در حالت آزاد و بارگذاری شده در نانو ذرات، به روش تعیین حداقل غلظت مهاری ) mic ( بر روی باکتری های گرم مثبت و منفی استاندارد مطالعه شد و نتایج تأیید کننده ی اثر ضد باکتریایی پپتید است که شکل بارگذاری شده ی پپتید در نانو ذرات موثرتر از بروینین- 2r آزاد می باشد. تست های بقا نشان داد که نانو ذرات پلیمری pla-peg-pla دارای زیست سازگاری مطلوب می باشد و ویژگی لازم برای کاربرد به عنوان نانو حامل های داروهای پپتیدی را دارد.
ماهرخ شرقی امینجان مهدی رضوی
گیاهان همواره در معرض طیف وسیعی از تنش¬های محیطی قرار دارند. تنش سرما یکی از مهم¬ترین فاکتورهای محدود کننده¬ی رشد گیاهان است. هر سال بیش از 1?0میلیون تن شکر در بیش از 127 کشور جهان تولید می شود. تقریبا سه چهارم شکرهای تولید شده از نیشکر و مابقی از چغندر قند به دست می آید. معمولا کشورهای دارای آب و هوای معتدل شرایط مساعدی برای کشت چغندر دارد. در مقابل، کشت نیشکر معمولا در مناطقی صورت می گیرد که آب و هوای گرم حاره ای دارند و با توجه به طولانی بودن دوره رشد چغندر و قرار گرفتن آن در بخشی از دوره رشد خود در معرض سرما شناسایی ارقام مقاوم به سرما و دستیابی به ارقام مقاوم¬تر امری اجتناب¬ناپذیر است. در این پژوهش سعی شد که فاکتور¬های فیزیولوژیک مختلف، مثل محتوای کلروفیل و فلورسانس کلروفیل و همچنین فعالیت برخی آنزیم¬ها مثل کاتالاز و... و وجود ژن مقاومت به سرما dreb1 مورد مطالعه قرار گیرد، تا با توجه به این فاکتورها ارقام مقاوم¬تر و حساس را از همدیگر متمایز نماییم. نتایج نیز حاکی از افزایش فعالیت آنزیمی در برخی از ارقام و همین¬طور وجود ژن مقاوم به سرما در همه¬ی ارقام بود.
نعمت الله امینی سرتشنیزی صابر زهری
سرطان معده چهارمین سرطان رایج و دومین عامل برجسته ی مرگ ناشی از سرطان در سرتاسر جهان است.rheb یک نقش کلیدی در فعال سازی mtorc1 و pld1 بازی می کند و به عنوان یک هدف مولکولی بالقوه جدید برای درمان سرطان شناخته شده است. هدف این تحقیق، بررسی اثرات مشتقات مختلف پروپولیس زنبور عسل بر زیستایی و بیان ژن rheb در رده ی سلولی ags سرطان معده ی انسان می باشد. نمونه های پروپولیس با اتانول 96 درصد عصاره گیری شدند. سلول هایagsدر محیط کشت dmem کشت داده شدند cape، chrysin و eep در dmso حل و برای تیمار سلولی استفاده شدند. سلول های ags در محیط کشت dmem دارای 10 درصد fbs و 1 درصد پنی سیلین – استرپتومایسین کشت شدند. اثرات سایتوتوکسیک این ترکیبات بر سلول های ags با آزمون سنجشmtt بررسی شد. برای بررسی بیان ژنrheb، سلول ها با غلظت های 30میکرومولار cape و chrysin و 30 میکروگرمeep تیمار شدند پس از استخراج rna و سنتز cdna ، بیان ژن توسط روش q-real time rt pcr بررسی شد. نتایج: نتایج نشان داد که cape، chrysin وeepاز رشد و تکثیر لاین سلولی ags سرطان ممانعت می کنند. این اثرات ضد تکثیری وابسته به غلظت و زمان بودند. میزان ic50 برای تیمار در زمان های 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب برای cape برابر با 60 ، 30 و 10 میکرومولار، برای chrysin برابر با 60، 30 و 20 میکرومولار و برایeep برابر با 60 و 30 و 15 میکروگرم بدست آمد. میزان بیان نسبی ژن rhebدر سطح رونویسی در تیمار باcape، chrysin وeepبه ترتیب برابر با 16/0، 67/1 و 81/0 بدست آمد. این یافته ها پیشنهاد می کند که cape، chrysinوeep اثرات ضد سرطانی برجسته ای بر لاین سلولی ags سرطان معده انسان دارند و ممکن است یک شیوه ی جدید برای شیمی درمانی و درمان سرطان معده ی انسان فراهم کنند. همچنین cape و eep بازدارنده های قوی بیان ژن rhebدر سطح رونویسی هستند و ممکن است از فعالیت mrorc1 و pld1 ممانعت کنند.
نصیبه علی زاده حصاری صابر زهری
در این تحقیق، هدف جداسازی و شناسایی میکروارگانیسم های تولیدکننده آنزیم لاکاز و بهینه سازی شرایط تولیدو فعالیت آنزیم بود. برای جداسازی سویه باسیلوس، نمونه برداری از جنگل فندقلو انجام شد. سنجش آنزیمی طبق روش abts انجام شد. نتایج، فعالیت آنزیمی قابل توجهی را در سویه های باسیلوس انتخاب شده نشان نداد. هرچند،قارچ های ساپروفیت جداشده فعالیت آنزیمی قابل توجهی را نشان دادند. یک قارچ ساپروفیت از جنس تریکودرماجداسازی شد. آنزیم فعالیت بهینه را در ph = و دمای به ترتیب 1 و 56 درجه ی سانتیگراد نشان داد. در 9 ph نیزهمین فعالیت ثبت شد. ماکزیمم فعالیت آنزیم بعد از 6 دقیقه واکنش و ماکزیمم تولید آنزیم بعد از هشت روز ازکشت و القای آنزیم ثبت شد. برای تخمین فعالیت باقیمانده، سنجش آنزیم برای یک هفته در دماهای 4 و 16 درجه سانتیگراد انجام شد و داده ها فعالیت نسبی آنزیم را نشان داد. پارامترهای سینتیکی . پارامترهای سینتیکی km و vmax در3=ph بهترتیب mm 0/771 و µm/min7/485 و در 7=ph بهترتیب mm0/672 و µm/min 8/488 بود
رضا قاسمی صابر زهری
در این پژوهش، برخی از آنزیم ها را که بر روی بعضی از گونه های شیمیایی و زیستی مهم مانند اوره و ال-سیستئین تاثیر می گذارند و آنها را به مشتقات قابل استخراج و اندازه گیری تبدیل می کنند، مورد بررسی قرار داده شدند. اوره آز و ال-سیستئین دسولفیدراز آنزیم هایی هستند که برای تبدیل اوره و ال-سیستئین به ترتیب به آمونیوم و سولفید استفاده می شوند. بخش اول این تحقیق مربوط به اندازه گیری آمونیاک و اوره می باشد. به منظور اندازه گیری اوره به این صورت عمل شد که ابتدا اوره به وسیله ی آنزیم اوره آز (جک بین میل) به آمونیوم و کربن دی اکسید تجزیه شد. سپس آمونیوم تولید شده توسط برومین به نیتریت اکسید شده و نیتریت تولید شده پس از تبدیل به رنگ آزو و پیش تغلیظ با نانو ذرات مگنتیت اصلاح شده با عوامل فعال سطحی به روش اسپکتروفتومتری مورد اندازه گیری قرار گرفت. محدوده ی خطی روش برای اندازه گیری آمونیاک و اوره به ترتیب برابر 2.30-0.02 و4.50-0.04 نانوگرم بر میلی لیتر می باشد. حد تشخیص روش هم برای آمونیاک و اوره به ترتیب برابر 0.007 و 0.02 نانوگرم بر میلی لیتر می باشد. بخش دوم این تحقیق شامل اندازه¬گیری سولفید و ال-سیستئین می باشد. اساس روش اندازه گیری سولفید برمبنای واکنش n,n-دی اتیل-پارا-فنیلن¬دی¬آمین با fe(iii) در محیط اسیدی می باشد. فرآورده ی اتیلن آبی حاصل پس از پیش تغلیظ با نانوذرات مگنتیت اصلاح شده با عوامل فعال سطحی، به روش های اسپکتروفتومتری و اسپکتروفلوریمتری آشکارسازی شد. به منظور اندازه گیری ال-سیستئین، ابتدا ال-سیستئین به وسیله ی آنزیم ال-سیستئین دسولفیدراز به آمونیوم، هیدروژن سولفید و پیروات تجزیه شده سپس آمونیوم و هیدروژن سولفید حاصل توسط روش های توضیح داده شده مورد اندازه گیری قرار گرفتند. محدوده ی خطی روش برای سولفید 20.0-0.1 نانوگرم بر میلی لیتر و برای ال-سیستئین 100.0-0.4 نانوگرم بر میلی لیتر (به روش اسپکتروفتومتری برمبنای سولفید)، 10.0-0.2 و 160.0-10.0 نانوگرم بر میلی لیتر (به روش اسپکتروفلوریمتری بر مبنای سولفید) و 16.0-0.08 نانوگرم بر میلی لیتر (به روش اسپکتروفتومتری بر مبنای آمونیوم) می باشد. همچنین حد تشخیص های بدست آمده برای سولفید و ال-سیستئین براساس روش های پیشنهادی به ترتیب برابر 0.064، 0.2، 0.06 و 0.05 نانوگرم بر میلی لیتر می باشند. روش های ارائه شده با موفقیت برای اندازه گیری آمونیاک، اوره و ال-سیستئین، در نمونه های مختلف آب و نمونه های بیولوژیکی استفاده شدند.
سمیه صرامی سعید لطیفی نوید
caga یک پروتئین باکتریایی 120 تا 145 کیلو دالتون است که نقش بسیار مهمی در بروز بیماری¬های گوارشی دارد و باعث افزایش خطر ابتلا به بیماری¬های زخم معده، آتروفی معده و سرطان معده می¬شود. پروتئین caga دارای ناحیه¬ی تکرارپذیر epiya (گلوتامین- پرولین- ایزولوسین- تیروزین-آلانین) بسیار پلی¬مورف در ناحیه¬ی انتهای کربوکسیلی می¬باشد. هدف از این مطالعه تعیین تعداد و انواع موتیف epiya در ناحیه¬ی متغیر 3 از میان سویه¬های هلیکوباکترپیلوری می¬باشد که به وسیله¬ی تکنیک pcr و تعیین توالی dna ارتباط بین موتیف¬ها و بیماری¬های گوارشی مشخص شد. سویه¬های هلیکوباکترپیلوری از 170 بیمار مبتلا به گاستریت، 36 بیمار مبتلا به سرطان معده و 58 بیمار که دارای عارضه¬ی زخم معده بودند و به مراکز آندوسکوپی شهرهای مختلف ایران مراجعه کرده بودند به دست آمد. در مجموع 149 نمونه از سویه¬های جدا شده +caga بودند و انواع مختلفی از موتیف¬ها را در ناحیه¬ی c ترمینال نشان دادند. آنالیز آماری ارتباط معنی دار قوی بین حضور ژن caga و بروز بیماری زخم معده نشان داد )00/0p= ،133/15-829/2 ، ci95% ،543/6(odds ratio (or) . فراوانی کلیepiya-ab 3/3?، epiya-abc 5/71?، epiya-abcc 4/15? و epiya-abccc 3/7? بدست آمد. آزمون¬های آماری ارتباط معنی دار بین حضور موتیفepiya-abcc با زخم معده (01/0p=) و نیز ارتباط معکوس بین حضور موتیف epiya-abc را با زخم معده نشان داد)007/0p=). نتایج تحلیل رگرسیون ارتباط معنی دار قوی بین حضور موتیف epiya-abccc و بروز سرطان معده نشان داد (003/0p= ،88/45-17/2 ، ci95% ،99/9(odds ratio (or) . آنالیز¬ رتبه ای واریانس مولکولی برای انواع موتیف ها تفاوت معنی داری بین مناطق جغرافیایی مختلف در ایران نشان نداد (05/0p> ). نتایج این مطالعه پیشنهاد می¬کند که عفونت با سویه¬های هلیکوباکترپیلوری +caga دارای موتیفepiya-abcc با زخم معده و موتیف epiya-abccc با سرطان معده ارتباط معنی دار قوی نشان می دهد. تفاوت در ژنوتیپ caga ممکن است شاخص مهمی در اپیدمیولوژی مولکولی باشد و نقش مهمی در بروز علایم بالینی متفاوت ناشی از عفونت با سویه¬های هلیکوباکترپیلوری +caga داشته باشد
فرزانه شهابی صابر زهری
مهندسی بافت ترکیبی از سلول و داربست سه بعدی جهت ترمیم بافت آسیب دیده یا از بین رفته ی ماهیچه است. در این راستا, نانو داربست های کامپوزیت نانولوله های کربنی و کایتوزان و هیدرکسی آپاتیت، نانولوله های کربنی و کایتوزان و داربست کایتوزان با روش freeze dryingتهیه شد. داربست های تهیه شده، از لحاظ خصوصیات سطحی، درصد تخلخل، اندازه ی منافذ، نحوه ی توزیع منافذ، رفتار تخریب پذیریو ترکیب تشکیل دهنده ی داربست ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. مطالعات میکروسکوپ الکترونی نگاره نشان دهنده ی خصوصیات سطحی مناسبی داربست ها بود. تخلخل سنجی براساس قانونارشمیدوس بیانگر تخلخل بالای90% در هر سه داربست بود. طی تست تخریب پذیری تحت تیمار با بافر pbs، مشخص شد که داربست های کامپوزیت حاوی hap از سرعت تخریب وخاصیت جذب آب بیشتری برخوردار است. بررسی زیست سازگاری داربست ها به وسیله آزمون mtt نشان داد که داربست های کامپوزیت حاوی hap سطوح بهتری را برای رشد و تکثیر سلول ها فراهم می آورند. سلول های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان رت و جوجه استخراج و خالص سازی شد. به منظور اثبات بنیادی بودن سلول های جدا شده از مغز استخوان رت، سلول ها از لحاظ بیان ژن های بنیادی sox2 و nanog با روش rt-pcr بررسی شدند. سلول های جداسازی شده از مغز استخوان ژن های بنیادی را بیان کردند. سلول های بنیادی مزانشیمی رت برروی داربست های cnt/chitosan/hap,chitosan/hap,cnt/chitosan,chitosan کشت داده شدند. سلول های بنیادی به تنهایی و نیز داربست ها حاوی این سلول ها به مدت 30 روز تحت تیمار القا کننده های عضله از قبیل آزاسیتیدین، عصاره قلب قرار گرفتند. در نهایت به منظور بررسی توان تمایزی سلول ها در سطح داربست ها، روند تمایز با رنگ آمیزی h&e بررسی شد و بیان ژن های تمایزی desmin،myod،?-actinin از طریق rt-pcr ارزیابی شد. و جهت بررسی مورفولوژی سلول های تمایز یافته بر روی داربست ها، تصاویر میکروسکوپ الکترونی تهیه و مقایسه گردید.
فری ناز برقی مرتضی جبارپور بنیادی
زمینه و هدف : دژنراسیون وابسته به سن ماکولا(amd) یک بیماری هتروژنی بالینی است که سبب نارسایی بینایی می¬شود. این بیماری به طور تقریبی افرادی در سنین بالای 60 سال را درگیر می کند. در کنار سن و مصرف سیگار، واریانت¬های ژنتیکی از لوکوس های ژنی متعدد با این بیماری ارتباط دارد. مطالعات پیوستگی وسیع ژنومی نشان داده¬اند که ناحیه¬ی ژنومی واقع بر بازوی بلند کروموزوم 10 (10q26) ممکن است نقش مهمی در استعداد ابتلا به بیماری amd داشته باشد. loc387715/arms2 و htra1 دو ژن واقع بر ناحیه¬ی کروموزومی 10q26 هستند که با ریسک ابتلا به amd ارتباط دارند. در این مطالعه ما به بررسی نقش پلی مورفیسم های (ژن loc387715/arms2، پلی مورفیسم a69s و ژن htra1، پلی¬مورفیسم -512 g/a) در توسعه و پیشرفت بیماری amd می پردازیم. روش بررسی: در این تحقیق رابطه بین پلی¬مورفیسم¬rs10490924:g>t در ژن loc387715/arms2 (a69s) و پلی مورفیسم rs11200638: g>a در پروموتر ژن htra1 در 52 بیمار مبتلا به amd نوع خشک با فنوتیپ آتروفی جغرافیایی از منطقه شمال شرق کشور با استفاده از روش واکنش زنجیره¬ای پلیمراز (pcr) و تکنیک پلی مورفیسم طول قطعات هضم شده (rflp) بررسی شد. تعدادی از نمونه¬ها جهت تایید نتایج به دست آمده از روش rflp به تصادف انتخاب شده و تعیین توالی شدند. همچنین، 73 فرد سالم که از نظر سن، جنس و قومیت با گروه بیمار مطابقت داشته و فاقد رابطه خانوادگی با آن¬ها و یا سابقه بیماری amd در فامیل بودند، به عنوان گروه کنترل در این مطالعه مورد-شاهدی شرکت داشتند. گروه کنترل نیز از همان جمعیت انتخاب شدند. یافته ها و نتیجه گیری: بررسی رابطه پلی مورفیسم a69s در ژنloc387715/arms2 با بیماری amd نشان داد که ارتباط معنی¬داری بین فراوانی ژنوتیپی و اللی این پل¬مورفیسم در افراد مبتلا به amd و گروه کنترل وجود ندارد(p value > 0.05). پلی¬مورفیسم پروموتری -512 g/a در ژنhtra1 رابطه معنی¬داری را بین بیماران مبتلا به amd و گروه کنترل نشان داد(p value? 0.05). در بررسی هاپلوتیپ¬ها، افراد با هاپلوتیپ ag در معرض ابتلای بالاتری به بیماری amd خشک هستند (p= 0.013 ). نتایج این تحقیق نشان داد که پلی¬مورفیسم¬ -512 g/a ژن htra1 در بروز و پیشرفت بیماری amd در جمعیت شمال شرق ایران نقش دارد در صورتیکه پلی مورفیسم a69s ژن loc387715/arms2 نقشی در بروز بیماری amd ندارد.
حمید لطیفی نوید صابر زهری
امروزه پپتید های ضدمیکروبی به دلیل درک کاربردهای بسیار گسترده آن ها، تحت عنوان آنتی بیوتیک های نسل جدید نام برده می شوند. مقادیر زیادی از پپتید های با درجه خلوص بالا به منظور تحقیقات پایه و آزمایش های بالینی مورد نیاز می باشند. در مقایسه با فرایند جداسازی از منابع طبیعی و سنتز شیمیایی، رویکرد بیان نوترکیب ابزاری سودمند و اقتصادی برای تولید پپتید در مقادیر بالا محسوب می شود. با این وجود؛ طول کوتاه پپتیدهای ضدمیکروبی، یک عامل محدودکننده در راستای تحقق این رویکرد می باشد. دلیل این امر اضافه شدن یک یا چند آمینواسید در حین فرایند کلون سازی می باشد که منجر به از دست رفتن فولدینگ اصلی پپتید شده و تأثیر بسزایی در کاهش میزان عملکرد آن می گذارد. هدف از این تحقیق طراحی مکانیسمی جهت تغییر ساختمان وکتور pcold i به منظور بیان اختصاصی و کامل پپتیدهای ضدمیکروبی (بدون هیچ گونه آمینواسید اضافی در انتهای آمینی) با استفاده از روش جهش زایی مختص جایگاه می باشد. در واقع طراحی روش و تغییر در ساختار وکتور باید به گونه ای صورت گیرد که جایگاه برشی نخستین آنزیم محدودگر در جایگاه mcs در سطح نوکلئوتیدی با جایگاه عملکردی فاکتور xa در سطح آمینواسیدی یکسان باشد. توالی tee، برچسب هیستیدینی و جایگاه برش فاکتور xa توسط فاکتور xa حذف شده و هیچ آمینواسید اضافی در انتهای آمینی باقی نمی ماند. بر این اساس این وکتور تغییر یافته می تواند برای کلون سازی سریع و بسیار آسان و بیان اختصاصی انواع پپتیدهای کوتاه از جمله پپتیدهای ضد میکروبی و پپتیدهای ضد آنژیوژنز، ضد سلول های بنیادی سرطانی و ضد سلول های متاستازی استفاده شود.
محسن اسمعیل زاده صابر زهری
مهندسی بافت استخوان ترکیبی از سلول و داربست سه بعدی جهت ترمیم بافت آسیب¬دیده یا از بین رفته¬ی استخوانی است. در این پایان¬نامه نانوداربست پلیمری pla با روش solvent casting/salt leaching و با استفاده از پروژن (نمک nacl) ساخته شد داربست متخلخل تهیه شده، از لحاظ خصوصیات سطحی، درصد تخلخل، اندازه¬ی منافذ، توزیع منافذ و تخریب¬پذیری بررسی گردید مطالعات میکروسکوپ الکترونی نگاره نشان¬دهنده¬ی خصوصیات مناسب سطحی داربست بود، تخلخل¬سنجی بر اساس قانون ارشمیدس انجام گرفت بررسی زیست سازگاری داربست با استفاده از آزمون mtt نشان داد که داربست سطوح بهتری را برای رشد و تکثیر سلول¬ها فراهم می¬نماید سلول¬های بنیادی مزانشیمی از بند ناف جنین انسانی استخراج شد و به¬منظور ااثبات بنیادی بودن سلول¬های جدا شده از بند ناف از روش فلوسایتومتری استفاده شد که نشان دهنده¬ی بیان بالای 90% مارکرها¬ی cd105 , cd90 و عدم بیان مارکر خون¬ساز cd45 در سطح سلول¬ها بود. سلول¬های بنیادی مزانشیمی بند ناف روی داربست کشت داده¬شد و از لحاظ مورفولوژیکی و نحوه¬ی اتصال سلول روی داربست به¬وسیله¬ی تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد بررسی قرار گرفت و برای بررسی توان تمایزی سلول¬ها روی داربست بعد از کشت به مدت 21 روز تحت تیمار محیط تمایزی استئوژنیک قرار گرفت تمایز سلولی در روز 21 با رنگ¬آمیزی آلیزارین قرمز و ون¬کوسا بررسی شد که هر دو نوع رنگ¬آمیزی رسوب کلسیم بر روی داربست را نشان داد و در نهایت، تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره رسوب کلسیم را در داربست حاوی سلول¬های تمایز یافته به استئوبلاست تأیید کرد.
فریبا گودرزی صابر زهری
در این بررسی کوپلیمر سه قطعه¬ای pla-peg-pla، پس از سنتز از طریق طیف سنجی ftir مورد تایید قرار گرفت. بررسی نانوذرات حاصل از این کوپلیمر با استفاده از آنالیز تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره و پراکندگی دینامیک نور (dls) ، حاکی از تشکیل نانومیسل¬های کروی در ابعادی با قطر تقریبی 300-400 نانومتر بود. به منظور بررسی زیست سازگاری پلیمر، از آزمون همولیز و mtt استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که این کوپلیمر سایتوتوکسیسیتی کمی داشته و در غلظت های به کار رفته به منظور رهش نایسین (تقریبا 6 میلی¬گرم در میلی¬لیتر) سایتوتوکسیسیتی پایینی را از خود نشان می¬دهد. ابتدا خصوصیات نایسین مانند سایتوتوکسیسیتی، اثر ضدباکتریایی، اثر همولیتیکی مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای بارگذاری نایسین بر روی نانوذرات پلیمری (نسبت 1 به 2) تحت امواج فراصوت قرار گرفت. بارگذاری نایسین بر روی نانوذرات پلیمری توسط ftir و تشکیل نانومیسل¬های کلوئیدی پایدار و مختلط نایسین-پلیمر در ابعادی با قطر تقریبی 50-100 نانومتر توسط ftir و آنالیز تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد تایید قرار گرفت. نایسین بارگذاری شده بر روی نانوذرات در غلظت های مختلف (غلظت¬های به کار رفته در مورد نایسین آزاد) در سه بازه¬ی زمانی 24، 48 و 72 ساعت بر روی رده¬های سلولی سرطانی ags، kyse-30، hepg2 و k562 تاثیر داده شد و با استفاده از آزمون¬های mtt و neutral red مقادیر ic50 آن تعیین گردید. مقایسه¬ی نتایج حاصل با نتایج به دست آمده از آزمون¬های mtt , neutral red نایسین آزاد نشان داد که نایسین بارگذاری شده بر روی نانوذرات تاثیر بیشتری را در توقف رشد سلولی نسبت به نایسین آزاد داشت که این اختلاف در بازه¬ی زمانی 72 ساعت چشمگیرتر بود. بررسی اثر آپوپتوزی نایسین بر روی رده¬های سلولی که توسط متد آکریدین اورنج-اتیدیوم برماید برای هر دوفرم نایسین آزاد و کپسوله انجام شد بیانگر القای اثر آپوپتوزی بیشتر فرم کپسوله¬ی این پپتید بر روی این سلول ها می باشد. بررسی اثرات ضدباکتریایی پپتید نایسین به دو فرم آزاد و کپسوله بر روی سویه های باکتریایی staphylococcus aureus atcc 2592، bacillus cereus ptcc 1015، pseudomonas aeruginosa atcc 27853 و eschrichia coli atcc 25922 نشان داد که نایسین دارای اثر ضدباکتریایی بر روی این سویه¬ها می¬باشد؛ و اثر نایسین کپسوله شده بر روی این باکتری ها بیشتر از اثر نایسین به فرم آزاد می باشد. بنابراین هر چند می¬توان از نانومیسل¬های pla-peg-pla در توسعه¬ی فرمولاسیون داروهای پپتیدی بهره گرفته و به عنوان (کاندیدای) حامل داروهای پپتیدی در صنایع داروسازی استفاده نمود، بایستی توجه نمود که داروهای پپتیدی با توجه به اندازه، بار فیزیولوژیکی و خصوصیات (بیو) فیزیکوشیمیایی و نیز نوع حامل پلیمری، می توانند نانومیسل های مختلط با ویژگیها وخصوصیات جدید (مطلوب) ایجاد نمایند.
رقیه سادات فائم مقامی ابوالفضل بایرامی
با افزایش میزان بقا به دنبال درمان سرطان، باروری مردان محدود شده است چرا که درمان های ضد سرطان به میزان زیادی سلول های جرم را از بین می برد. از این رو یافتن راهی برای تمایز این سلول ها از منابع سلولی دیگر و نگهداری آن ها در محیط کشت و تکثیر آن ها می تواند زمینه ای برای ظهور اسپرماتوزنز در شرایط in vitroفراهم کند که به عنوان یک استراتژی برای درمان ناباروری حایز اهمیت است. بر پایه مطالعات گذشته سلول های سوماتیکی سرتولی در تمایز سلول های جرم تأثیر به سزایی دارند. این سلول ها باعث تغذیه و حفاظت بیشتر سلول های جرم شده و فاکتور های رشدی لازم جهت تمایز این سلول ها را فراهم می کند. به منظور تشخیص سلول های جرم در محیط کشت از شاخص هایی که درgerm-like cell ها به طور اختصاصی بیان می گردد استفاده می شود. در مطالعه حاضر ابتدا سلول های بنیادی مزانشیمی (msc) از بافت ژله وارتون بند ناف مذکر جدا سازی شده و سپس به روش تکه بافتی کشت می شوند. سلول های حاصل به محیط کشت dmemبا گلوکز بالا و ده درصد سرم گوساله منتقل شده و به مدت 11-7 روز به حال خود رها می شوند. هر دو روز یک بار محیط کشت آن ها تعویض می شود. پس از مشاهده80-70 درصد فشردگی سلولی در محیط پاساز سلولی انجام می گیرد. برای اطمینان از خاصیت چند توانی سلول های mscبیان مارکرهای cd105وcd44 وcd34 ، مورد بررسی قرار گرفت. سلول های mscپس از پاساژ چهارم بر روی بستر سلول های سرتولی به عنوان لایه تغذیه کننده و تولید کننده فاکتور های تمایزی و نیز دوزهای مختلف bmp4 ) 5 و 5/0 نانوگرم ) و رتینوئیک اسید (m5-10وm 6-10 قرار می گیرند. تمایز سلول های mscبه سلول های مشابه جرم با بررسی بیان ترانسکریپت های prm1،stra8،oct4 ، plzf از طریق rt-pcr در طی روز های مختلف کشتی اثبات خواهد شد .نتایج نشان داد دوزm 6-10 رتینوئیک اسید بیشترین خاصیت القایی را در تولید سلول های مشابه جرم از سلول های بنیادی مزانشیمال بند ناف دارد. به طوری که در این شرایط سلول هایی مشابه اسپرماتوگونی تولید شدند. با توجه به بیان مثبت prm1 اثبات شد که این سلول ها از مرز تقسیمات میوزی که خاص سلول های جرم می باشد گذشتند و سلول های هاپلوئیدی تولید نمودند. در صورت موفقیت در تولید این سلول ها بافت ژله وارتون بند ناف به عنوان منبعی جهت تولید سلول زایا برای افراد مذکر نابارور معرفی می شود که می تواند جهت تولید اسپرم مورد استفاده قرار گیرد
زینب عبدالهی طوبا میرزاپور
سلول¬های زایای بدوی مسئول ادامه و تکامل گونه می¬باشند. از این رو ایجاد راهی برای تمایز و استخراج سلول-های زایا از منابع سلولی مختلف در محیط کشت، روشی با ارزش جهت انجام تحقیقات، ارزیابی مسائل اپی¬ژنتیک و درمان ناباروری می¬باشد. مهم¬ترین قسمت در تمایز یک سلول خاص، شامل تشخیص و خالص¬سازی سلول¬های بنیادی قبل از تمایز می¬باشد. لذا در این مطالعه به لحاظ مولکولی بنیادینگی سلول¬های مزانشیمی ژله وارتون با بیان ژن¬های بنیادی, cd105 cd44و cd34بررسی شد. ژن¬¬های actin,cd105،cd44 را قبل از تمایز بیان، ولی بیان ژن cd34 در آن مشاهده نشد. به منظور بررسی تکثیر و تمایز سلول¬های بنیادی بر روی نانوداربست پلیمری، نانوداربست پلیمری plla از لحاظ مناسب بودن خصوصیات سطحی، اندازه ی منافذ و نحوه¬ی توزیع منافذ، با آنالیز عکس semتوسط نرم¬افزارimage j مورد بررسی قرار گرفت. سلول¬های بنیادی مزانشیمی برروی این داربست کشت داده شدند.به منظور بررسی توان تمایزی این سلول¬ها در سطح داربست، به مدت 15روز تحت تیمار با دوزهای مختلف bmp4 قرار گرفت و روند تمایز با بررسی ژن¬های تمایزی طی روزهای 10 و 15 توسط rt-pcr مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، جهت بررسی مورفولوژی سلول¬های تمایزیافته بر روی نانوداربست، تصاویر میکروسکوپ الکترونی تهیه گردید. نتایج نشان داد کشت سلولها بر روی بستر نانوفایبر plla و دوز ng/ml bmp4 5 بیشترین خاصیت القایی را در تولید سلولهای مشابه جرم از سلولهای بنیادی مزانشیمال بند ناف دارد. به طوریکه در این شرایط سلولهایی مشابه اسپرماتوگونی تولید شدند. با توجه به بیان مثبت stra-8 پس از گذشت 15 روز از کشت اثبات شد که این سلولها درست در مرحله قبل از انجام تقسیمات میوزی که خاص سلولهای جرم می باشد هستند. طولانی¬تر کردن زمان کشت شاید به گذر سلولها از مرحله میوز منجر شود. . انجام آزمایشات تکمیلی برای اثبات دقیق تر این سلولها و بررسی dna این سلول¬ها از نظر وجود نقص های احتمالی درآینده توصیه می شود. در صورت موفقیت در تولید این سلول¬ها بافت ژله وارتون بند ناف به عنوان منبعی جهت تولید سلول زایا برای افراد مذکر نابارور معرفی می¬شود
فریبا روحی سعید لطیفی
پدیده طبیعی آللوپاتی عبارت است از تاثیرات مستقیم و یا غیرمستقیم توسط یک گیاه و میکروارگانیسم ها بر روی گیاه دیگر از طریق آزاد کردن ترکیبات شیمیایی به محیط تعریف می¬شود. در این مطالعه سعی شد پاسخ گیاه کاهو lactuca sativa l. var.si yahoo)) نسبت به استرس ایجاد شده توسط ماده شالکون از طریق بررسی پارامترهایی چون محتوی کلروفیل، کلروفیل فلورسانس، وزن تر و وزن خشک اندام هوایی و ریشه¬ی گیاه و محتوی هیدروژن پراکسید و فعالیت آنزیم هایی هم چون آسکوربات پراکسیداز، کاتالاز، پلی فنل اکسیداز و آنزیم پروتئاز و نیز الگوی الکتروفورزی پروتئین برگی در هر دو گروه تیمار شده و گروه شاهد مقایسه گردد. ابتدا تراکم¬های مختلف ماده شالکون بر روی گیاه کاهو امتحان شد و غلظت 1/0 میلی¬گرم بر میلی¬لیتر تشخیص داده شد. حداکثر غلظت بازدارندگی ماده شالکون با آزمایش بر روی گیاه کاهو محاسبه گردید. نتایج به دست آمده حاکی از کاهش در محتوی کلروفیل و افزایش کلروفیل فلورسانس و کاهش قابل توجه در میزان وزن تر و وزن خشک اندام هوایی و ریشه¬ی گیاه کاهو و محتوی هیدروژن پراکسید و افزایش در میزان فعالیت آنزیم¬های آسکوربات پراکسیداز و پروتئاز و کاهش در میزان فعالیت آنزیم¬های کاتالاز و پلی فنل اکسیداز و تغییرات قابل توجه در آرایش باند¬های الکتروفورزی sds-page پروتئین بین دو گروه تیمار و گروه شاهد بود که با توجه به مارکرهای کازئین و سرم آلبومین گاوی و وزن مولکولی آن¬ها باند¬های پروتئینی بالاتر از وزن مولکولی 66 کیلو دالتون و برابر با این وزن مشاهده گردید و کم رنگ شدن تعدادی از باندها ناشی از فعالیت کم آن¬هاست. کلید واژه¬ها: آسکوربات پراکسیداز ، الگوی الکتروفورزی پروتئین، پلی فنل¬اکسیداز، پروتئاز، کاتالاز، شالکون
سیده زهرا بختی سعید لطیفی نوید
هلیکوباکترپیلوری عامل بیماری هایی مانند گاستریت، زخم ها ی گوارشی، سرطان معده و لنفوم malt است.در سال 1994 هلیکوباکترپیلوری به عنوان کارسینوژن کلاس یک شناسایی شد و اکنون به عنوان رایج ترین عامل سرطان های مرتبط با عفونت محسوب می شود و 5/5درصد از کل سرطان در جهان را در بر می گیرد. در ایران تعداد قابل ملاحظه ای ازافراد آلوده به عفونت هلیکوباکترپیلوری (69%) وجود دارد و بیشترین فراوانی (89%) از استان شمال غربی ایران، اردبیل گزارش شده است، جائیکه بیش از 90% از افراد بالای 40 سال التهاب مزمن وابسته به عفونت هلیکوباکترپیلوری رادارند و سرطان معده، 31% از بدخیمی ها را تشکیل می دهد. گزار ش ها نشان داده که ژنوتیپ های مشخصی از هلیکوباکترپیلوری ممکن است با ایجاد پی آمد های بالینی شدید ناشی از بیمار ی های معده ای-روده ای در ارتباط باشند، ژ ن های vaca وcaga که از ژ ن های بیماری زای هلیکوباکترپیلوری هستند، از عوامل مهم در ایجاد بیماری محسوب می شوند. ناهمگونی در میان الل های vaca ممکن است فاکتور مهمی در ایجاد پی آمد بالینی متفاوت در افراد آلوده به هلیکوباکترپیلوری باشد و ارتباط بین ژنوتیپ های مشخص از vaca و خطر بالای زخم معده، آتروفی و سرطان معده نشان داده شده است. سویه های با الگوی اللی i1 قویا با آدنوکارسینومای معده مرتبط می باشند (p<10-3)،. اخیراً، یک حذف 81bp بین ناحیه ی m و i شناسایی شد که ناحیه (d) نامیده شد. ارتباط بین ژنوتیپ های vaca هلیکو باکتر پیلوری، بخصوص الل های s1/i1/m1 و بروز سرطان معده در ایران در مطالعات متعدد نشان داده شده است. مطالعه ی اخیر در ایران پیشنهاد می کند که الل های vaca d1/-i1 می تواند بعنوان بیو مارکر های خطر در مناطق با شیوع بالای سرطان معده در ایران در نظر گرفته شود. در این مطالعه الل های جدید در لوکوس بیماری زای vaca هلیکوباکترپیلوری مورد جستجو قرار گرفته و ارتباط آن با بیماری های گوارشی بررسی می گردد که می تواند زمینه را برای طراحی راهکار های جدید برای کاهش وقوع سرطان معده و ضایعات پیش سرطانی بویژه در نواحی پر خطر فراهم کند. برای این مطالعه . باکتری ها در محیط های انتخابی کشت و در ادامه dna آن ها استخراج شده و توسط pcr تکثیر می شود. تعیین توالی برخی قطعه های مربوط به الل های ژن vaca توسط هر دو توالی پرایمری برگشتی با استفاده از تکنولوژی bigdye انجام می شود. در ادامه آنالیزهای بیوانفورماتیکی پیشرفته، آنالیزهای آماری و تفسیر داده ها انجام می شود
ندا شفیعی صابر زهری
?-آمیلاز ها از مهم ترین آنزیم های صنعتی هستند که پیوند های ?-1و4- گلیکوزیدی را در میان زنجیره های پلی گلیکوزیدی نشاسته، آمیلوپکتین و دکسترین، هیدرولیز می کنند. این آنزیم ها دارای اهمیت زیادی در بیوتکنولوژی امروز با کاربرد های مختلفی در صنایع غذایی، تخمیر، نساجی و کاغذ سازی هستند. امروزه طراحی و ساخت آنزیم های نوترکیب با قابلیت های عملکردی دلخواه مانند فعالیت در شرایط واکنش مورد نظر، توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. شناسایی، تعیین توالی، بیان ژن و تعیین خصوصیات آنزیم های میکروارگانیسمی برای بهره گیری در فرایند های صنعتی اهمیت دارد. توالی ژن ?-آمیلاز سویه وحشی باکتریb. cereus kz1 قبلاًدر این آزمایشگاه تعیین توالی و ساختار شده بود. ژن مذکور دارای یک قالب خواندنی به طول 1758 جفت باز و کد کننده زنجیره پلی پپتیدی دارای 585 اسید آمینه بود.
آنیا اکرمی صابر زهری
آنزیم اندوگلوکاناز یک آنزیم صنعتی با کاربرد فراوان است که تولید نوترکیب آن می تواند ارزش افزوده اقتصادی قابل توجهی داشته باشد. جهت بیان نوترکیب این آنزیم از وکتور pet21b(+) به دلیل داشتن ویژگی های قابل توجه از جمله: پروموتر قوی، تحت تنظیم بودن، جایگاه پلی لینکر مناسب و تگ هیستیدینی به عنوان کاست بیانی استفاده شد. به منظور طراحی پرایمر از ناحیه orf ژن اندوگلوکاناز سویه bacillus pumilus z14 استفاده شد.قطعه حاصل از تکثیر ژن اندوگلوکاناز مطابق با ماهیت پرایمرهای طراحی شده دارای جایگاه های برشی bamhi در انتهای ?5 و ixho در انتهای ?3 بود. با وجود سه نوکلئوتید اضافی در فرادست پرایمرها، برای افزایش کارامدی برش و نگهداری کپی توالی ژنی جهت تغییرات و موتاسیو ن های توسعه دهنده عملکرد آنزیم، نیاز به تهیه پیش سازواره اولیه از ژن تکثیر شده بود که به این منظور از وکتور ptg19-t به عنوان پایه کلونینگ t/a استفاده شد.
عصمت عبدی خرابه کهل صابر زهری
چکیده: ژنوتیپ های خاصی از هلیکوباکترپیلوری نقش مهمی را در ایجاد سرطان معده ایفا می کنند. ارتباط بین ژن های بیماری زای هلیکوباکترپیلوری و خطر بروز سرطان معده تا به حال در استان اردبیل بررسی نشده است هر چند که این استان یکی از مناطق با بروز بالای سرطان معده در جهان می باشد. هدف ما از این مطالعه بررسی پلی مورفیسم ژن vaca و ارتباط آن با خطر بروز سرطان معده بود. dna ژنومی از بیوپسی 135 بیمار استخراج شد و در دو گروه سرطانی (78) و گروه گاستریتی غیر آتروفی (57) طبقه بندی گردید. تکثیر ژن s rdna16 و همچنین تکثیر ژنوتیپ های ناحیه ی s، m، i وd ژن vaca با استفاده از pcr انجام شد. نتایج pcr ژن s rdna16 برای 103 بیمار (29/76 %) مثبت ارزیابی شد. آنالیز های آماری ارتباط معنی داری را بین سن (بر خلاف جنس) و خطر بروز سرطان معده نشان دادند. به منظور تعیین ارتباط بین ژنوتیپ های ژن vaca با خطر بروز سرطان معده، در نهایت 96 (44 بیمار سرطانی و 52 بیمار گاستریتی) بیمار وارد آنالیز گردید. نتایج آنالیز های آماری نشان داد که حضور ژنوتیپ های vaca i1 ]008/ 0), p = 781/1-646/51ci: 95 %) 592/9 [(adjusted or) = و vaca d1 ] 020/ 0) , p = 257/1- 375/15ci: 95 %) 396/4 [or = قویا خطر ابتلا به سرطان معده را افزایش می دهند. نتایج آنالیز ها هیچ گونه ارتباط معنی داری را بین ژنوتیپ های s1 و m1 با افزایش خطر سرطان معده نشان نداد (05/0p >) زمانیکه ژنوتیپ vaca m1 به صورت ترکیب با سایر ژنوتیپ ها وارد آنالیز شد ارتباط معنی داری بین افزایش خطر بروز سرطان معده و ژنوتیپ های m1i1، m1d1، و m1i1d1 مشاهده شد. این مطالعه پیشنهاد کرد که حضور ژنوتیپ های i1 و d1 به طور مستقل و ژنوتیپ m1 در ترکیب با سایر آلل ها خطر ابتلا به سرطان معده را افزایش می دهد.
روزیتا قهرمانی صابر زهری
چکیده: مهندسی بافت استخوان ترکیبی از سلول و داربست سه بعدی جهت ترمیم بافت آسیب دیده یا از بین رفته ی استخوان است بنابراین داربست های زیستی مشتق از ماتریکس خارج سلولی ابزار مناسبی جهت فراهم نمودن یک محیط سه بعدی، به منظور بررسی دقیق تر بر هم کنش های سلولی می باشند. در این راستا، داربست زیستی مشتق از استخوان متراکم ران گاو با روش های فیزیکی، شیمیایی و freeze drying تهیه شد. رادیوگرافی، تست اگزالات کلسیم و الکترولیت جهت اثبات کلسیم زدایی بکار گرفته شدند که نتایج حاصل ازهر سه روش بیانگر کلسیم زدایی موفق بوده است. داربست تهیه شده از لحاظ خصوصیات سطحی، اندازه منافذ، نحوه ی توزیع منافذ و رفتار تخریب پذیری مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات میکروسکوپ الکترونی نگاره نشان دهنده ی خصوصیات سطحی مناسب داربست بود. طی تست تخریب پذیری تحت تیمار با بافر pbs، مشخص شد که داربست زیستی از سرعت تخریب و خاصیت جذب آب نسبتا بیشتری برخوردار است و هم چنین ph محیط را کمتر تحت تاثیر قرار می دهد. به منظور بررسی زیست سازگاری، کشت سلولهای بنیادی مشتق از مغز استخوان رت بر روی داربست و اندازه گیری رشد و تکثیر و چسبندگی سلول ها به داربست با استفاده از مطالعات میکروسکوپی و سنجش mtt انجام گرفت. در نهایت به منظور بررسی توان تمایزی سلول های بنیادی به تنهایی و نیز در سطح داربست، بعد از کشت، به مدت 21 روز تحت تیمار محیط تمایزی استئوژنی قرار گرفتند و روند تمایزی در روز 21 با رنگ آمیزی آلیزارین قرمز بررسی شد. بررسی سلول ها پس از رنگ آمیزی رسوب توده های کلسیمی را در سلول ها نشان داد. داربست حاوی سلول های تمایزی نیز به دلیل دارا بودن رسوب کلسیم به رنگ قرمز در آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که داربست استخوانی می تواند انتخاب مناسبی برای مهندسی بافت استخوان باشد.
هادی حسین زاده شاهماربیگلو مهدی رضوی
ترکیبات کومارینی گروهی از متابولیتهای ثانویه گیاهان از گروه فنیل فنیل پروپانوئیدها بوده و عمدتا در تیره چتریان یافت می شوند. کومارین ساده ترین ترکیب در این خانواده بشمار می رود. در این پژوهش اثر آللوپاتی کومارین بر روی کاهو (lactuca sativacv.siahoo) به عنوان یک گیاه مدل بررسی گردید.
معصومه دادخواه صابر زهری
چکیده ندارد.
شهرام آگاهی صابر زهری
چکیده ندارد.
شهلا اسکندری صابر زهری
چکیده ندارد.
هاله احتشام صابر زهری
چکیده ندارد.
ربابه السادات حسینی تالارپشتی لطفعلی معصومی
چکیده ندارد.
سکینه صالحی مرنی صابر زهری
ترکیبات کومارینی و فورانوکومارینی متعددی در گیاه جاشیر ( prangos pabularia ) شناسایی شده است . که اثرات ضد سرطانی این ترکیبات در نتیجه حذف رادیکال های آزاد ، تعدیل و مهار فعالیت های آنزیمی و سمیت سلولی است . هدف از این پژوهش بررسی اثر عصاره دی کلرو متا نی ریشه گیاه جاشیر بر رشد و تکثیر رده سلول های سرطانی hela وmc-coy در محیط کشت می باشد. رده های سلولی hela و mc-coy از بانک سلولی انستیتو پاستور ایران تهیه و تحت شرایط کنترل شده کشت داده شد، سلول ها برای تیمار به میکروپلیت های 24 خانه منتقل گردیدند، در هر چاهک 105 × 3 سلول در محیط کشت rpmi حاوی 10 درصد fcs قرار گرفت . سلول ها در مجاورت غلظتهای مختلف (0.05 ،0.1 ، 0.5 ,0.75 و1میلی گرم در میلی لیترعصاره گیاه prangos.pabularia ) قرار گرفتند. تیماردر بازه های زمانی 4 ،8 ،16 و24 ساعت انجام شد و میزان سیتوتوکسیسیتی عصاره با استفاده از تست mtt ، آزمون شمارش سلولی تریپان بلو انجام شد . تغییرات مورفولوژیکی برای بررسی نوع مرگ سلولی به وسیله رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین و بررسیهای الکتروفورزی dna و پروتئین به منظور بررسی القاء آپوپتوزیس انجام شد. نتایج نشان می دهد که عصاره p. pabularia دارای اثر کشندگی وابسته به غلظت و زمان است و این اثر برای سلول hela با ic50 برابر 515/0میلی گرم در میلی لیتر و برای سلول mc-coy با ic50برابر526/ 0میلی گرم در میلی لیتر در 24 ساعت با تست mtt بدست آمد. اثرات آنتی اکسیدانی عصاره با rc50 برابر 08/0 ،17/0 و38/1 میلی گرم در میلی لیتر به ترتیب برای عصاره های dcm ، metanol و n-hexan به دست آمد.
سریه محمدی هدلو صابر زهری
گونه p.uloptera از گونه های بومی ایران است که ترکیبات آن اخیرا شناسایی شده است. برای بررسی اثرات سیتوتوکسیسیتی و آنتی اکسیدانی این گیاه عصاره های دی کلرومتانی ، هگزانی و متانولی ریشه گیاه استخراج شد. به منظور بررسی در صد سیتوتوکسیسیتی و درصد بقاء سلول به ترتیب از تستهای تریپان بلو و mtt استفاده شد و برای تعیین اثرات آنتی اکسیدانی تست dpph به کار رفت. نتایج نشان داد که عصاره دی کلرومتانی اثرات سیتوتوکسیسیتی قابل توجهی با ic50 برابر با 08/1، 59/0و 49/0 میلی گرم در میلی لیتر بر روی دودمان سلولی mccoy و ic50 برابر با 59/0، 51/0 و 31/0 میلی گرم در میلی لیتر بر روی دودمان سلولی hela به ترتیب در زمانهای 4، 8 و 24 ساعت داشته و رشد آنها را مهار می کند. آنالیز الکتروفورزی dna ژنومی نشان داد که تاثیر عصاره بر روی سلول ها با القاء مرگ آپوپتوتیک همراه بوده است. در ادامه بررسی هایی که با میکروسکوپ الکترونی نگاره و نیز با میکروسکوپ فلورسانت صورت گرفت این نتایج را تایید کرد. عصاره دی کلرومتانی و متانولی ریشه گیاه اثر آنتی اکسیدانی ضعیفی به ترتیب با rc50 برابر با 22/0 و 59/0 میلی گرم در میلی لیتر نشان داد. از آنجا که عصاره دی کلرومتانی اثر سیتوتوکسیسیتی و القاء آپوپتوزیس بر روی دودمان سلولی mccoy اعمال داشته احتمال می رود، گیاه حاوی ترکیباتی است که می تواند به عنوان عاملی در شیمی درمانی معرفی شود. به نظر می رسد که اثر القاء آپوپتوزیس در این عصاره به علت وجود ترکیبات فورانوکومارینی موجود در آن می باشد.