نام پژوهشگر: بهزاد خامه ای
خداداد گنجی زاده بهزاد خامه ای
هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر در چگونگی به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه می باشد . سخن اصلی در پایان نامه که در واقع سئوال اصلی نیز محسوب می شود این است که چه دلایل و شرایطی در روی کارآوردن حزب مذکور از بیش ترین نقش و اهمیت برخوردار بوده است ؟ براین اساس و رهیافت ، فرضیه های مختلفی مطرح می شود که ما آن ها را به دو دسته ی کلی فرضیه های اصلی و فرعی تقسیم نموده ایم . در قسمت فرضیه ی اصلی بیش از هر چیز بر توسعه ی تدریجی دموکراسی و اسلام خواهی در جامعه ی ترکیه تأکید شده است و این که مذهب به اشکال مختلف با سنت های اجتماعی این کشور به گونه ای وثیق گره خورده و غیر قابل تفکیک است و از این رو به نظر می رسد که در پیدایی و به قدرت رسیدن احزاب اسلامی و از جمله حزب عدالت و توسعه نقش مهمی را به عهده داشته است . در ادامه نیز فرضیه های فرعی نیز مطرح شده است که می توان از مهم ترین آن ها به مواردی چون ناکامی نظام لاییک در ترکیه و عمل گرایی و پرهیز از افراط کاری اشاره کرد . این مورد اخیر را می توان یکی از مهم ترین دستاوردهای حزب عدالت و توسعه بود چرا که گروه های پیشین اسلامی چون فضیلت و رفاه با طرح شعارهای تند و رادیکال ، زمینه های لازم را برای سوءاستفاده ی لاییک ها فراهم ساخت ؛ چنان که موجب شد تا مقامات قدرتمند موجود در ارتش و سایر نهادهای فراقانونی چون دادگاه ه قانون اساسی ، شورای امنیت ملی و... به سرعت خطر را احساس نمایند و احزاب نام برده را از قدرت ساقط نمایند . در عین حال مدل نظری تحقیق خود را بر دوعامل متغیر مستقل ، یعنی رشد تدریجی دموکراسی در ترکیه و متغیر وابسته استوار سازیم . در متغیر وابسته هم زیر شاخه هایی چون نقش ابداع گرایانه ی حزب عدالت و توسعه ، مشارکت فعال سیاسی مردمی در راستای توجه به توسعه و نیز تلاش های احزاب برای رهایی از جزمیت ها و دیدگاه های دگماتیستی مقامات اقتدارطلب را می توان از جمله ی آن ها برشمرد . به طور کلی باید توجه داشت که از دهه ی هشتاد به بعد روند رو به رشدی را در خصوص اقبال عمومی نسبت به دیدگاه های اسلام گرایان در جامه ی ترکیه شاهدیم که نمود بارز آن در دهه ی 90 میلادی با پیروزی باورنکردنی حزب رفاه همراه بود اما این پیروزی چندان به طول نینجامید و با انجام کودتایی که گاه به کودتای سفید مشهور است ناکام از صحنه کنار نهاده شد ولی پتانسیل بالای نیروهای مذهبی باعث گردید که پس از فترتی کوتاه مدت و مجددا در سال 2002 میلادی و با تأسیس حزب کارآمد عدالت و توسعه و طرح شعارهایی معقول تر و بدون ایجاد حساسیت و بلندپروازی های مذهبی در انتخابات به پیروزی قاطعی دست یابند و نقطه ی عطف جدیدی را در تحولات تاریخ سیاسی اجتماعی ترکیه پدید آورند . در واقع باید برای تبیین این موفقیت دلایل مختلفی را برشمرد که می توان برخی از آن ها را به صورت زیر دسته بندی نمود : الف ) بررسی اقدامات صورت گرفته از هنگام روی کار آمدن لاییک ها در دهه ی دوم قرن بیستم که تمامی گروه های رقیب را کنار زده و در سایه ی حمایت نیروهای قدرتمند نظامی و دیگر نهادهای شبه قانونی ، اجازه ی فعالیت از سایر گروه های موجود در جامعه به ویژه مذهبی سلب نمودند . محدود نمودن زندگی و اعمال عبادی در فضای عمومی جامعه و انجام سخت گیری در برگزاری اعیاد و سنت های اسلامی از جمله مهم ترین نمودها و جلوه های چنین تفکری بود که به نام کمالیسم شهرت یافته بود . ب ) فضای نسبتاً مناسبی که از زمان تورگوت اوزال در دهه ی هشتاد پدید آمد منجر به ایجاد زمینه های اغماضی و مداراجویانه دولت های لاییک با سایر جریانات اجتماعی بود که نتیجه ی آن به در پیش گرفتن سیاست همراهی بیش تر با اقشار مختلف جامعه که دارای گرایشات مذهبی بودند را به دنبال داشت ؛ گرچه جلوگیری از قدرت یابی گروه های چپ را می توان در این دلایل و مقاصد موثر دانست اما هر چه بود در نهایت به نفع گروه های اسلامی رقم خورد و به تدریج اسلام گرایان با رویکردی جدید موفق شدند پست های قابل توجهی را در سطوح میانی جامعه به دست آورند . ت ) این تحقیق هم چنین در صدد است با تجزیه و تحلیل نظام حزبی و برشمردن دسته بندی های سیاسی و بازگویی حوادث و عوامل تحول تحزب ، ضمن بررسی دلایل به قدرت رسیدن احزاب اسلامی ، کارنامه ی حزب عدالت و توسعه را از زمان طرح شعارهای انتخاباتی تا زمان پیروزی در سال 2002 م و تا زمان تحقیق حاضر از جنبه های گوناگون چه در زمینه های داخلی و یا خارجی ، سیاسی ، اقتصادی و یا فرهنگی را مورد نقادی مفصل قرار دهد . کلید واژه ها : نظام لاییک – ارتش – احزاب– اسلام گرایان - حزب عدالت و توسعه
حمید خدرویسی بهزاد خامه ای
نگارنده در این پژوهش بعد از بررسی آرا و نظریات اندیشمندان مختلف و رویکردهای متفاوت راجع به جهانی شدن، به این نتیجه می رسد که پدیده جهانی شدن حقیقتی است موجود و ویژگی روابط بین الملل کنونی است، در قالب جهانی شدن جهان لحظه لحظه در حال تغییر و تحول است، موجی سریع با آهنگی بی سابقه در حال دگرگون ساختن کلیه جنبه های زندگی بشری است و این دگرگونی ها در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مشهود و نمایان شده است، در واقع می توان گفت که این پدیده حامل تهدیدات و فرصت های عدیده ای برای کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی می باشد که تاثیرات این پدیده گر چه در حال حاضر در ایران کاملاً ظاهر نشده است اما در آینده ای نه چندان دور این آثار کاملا ظاهر می شوند و امنیت ملی ایران را تحت تاثیر قرار می دهند بطور کلی در شرایط نوین جهانی می توان گفت که موجودیت کلان کشور، نظام سیاسی، مشروعیت نظام و ایدئولوژی نظام در تاثیر و تاثر متقابل با جهانی شدن هستند.و در فصل پایانی پژوهش به بحث مهدویت و جهانی شدن پرداخته شده است و از آن می توان اینگونه دریافت که جهانی شدن ایجاب می کند انسان ها در شرایطی زندگی کنند که آرمان فرا گیر مهدوی در آن مطرح است. همچنین پردازش ماهیت این زندگی جهانی و نسبت بین آن و جامعه مهدوی و آموزه مهدویت اسلامی نیز مورد توجه است.
میثم رشیدی محمد ابوالفتحی
چکیده گسترش پدیده بنیادگرائی اسلامی که دردهه های اخیردرجهان اسلام وبخصوص درخاورمیانه جریان داشته است، امروزه ازموضوعات مهم جهانی به حساب می آید. مطالعه این پدیده نه تنها به عنوان یک گرایش دینی بلکه به خاطر تأثیر گذاری بر قدرت سیاسی و کسب قدرت در جوامع اسلامی اهمیتی به سزا دارد.روند روبه رشد ارتباطات انسانی،جهان اجتماعی رادرمعرض تحولات پیاپی قرار می دهد.انسان ها ، درجوامع مختلف ودر چارچوب روابط روبه گسترش خود،هرچه بیشتر ازاین امکان برخوردارمی شوندکه اموررابامنطقی جهانی ارزیابی کنندواین زمینه ای برای پدیدارشدن برخی تناقض ها وناسازگاری ها درعرصه عمل واندیشه وشناخت است. جهانی شدن خصوصاً مهم ترین حوزه آن یعنی فرهنگ،دربردارنده همه آن فرآیندهایی است که مانند یک نیروی بیرونی قوی،زندگی بشررادرابعاد مختلف آن هرچه بیشتر بایکدیگر مرتبط می سازدوفضای جدیدی می سازد که درآن فرصت ها وچالش های متعددی متصور است. درپژوهش حاضر تلاش گردیده است ، تأثیر جهانی شدن فرهنگ بر گسترش بنیادگرایی اسلامی درکشورهای اسلامی وبخصوص حوزه خاورمیانه مورد تحلیل قرارگیرد .برخلاف دیدگاه بسیاری از متفکرین غربی که بنیادگرایی راپدیده ای ضدتمدن،علم وخردگرایی می دانند نگارنده این پژوهش معتقداست بنیاد گرایی اسلامی ، حرکتی سازنده وپاسخی منطقی به تلاش غرب درقالب جهانی شدن برای تحمیل ارزش های فرهنگ غربی به سایرجوامع می باشد وبنیادگرایی اسلامی نه به معنای واپس نگری،تحجروکهنه پرستی بلکه به معنای قبول داشتن اصول مستدل منطقی وپای بندی واستقامت برای دفاع ازآن هاست و این دقیقاً جریانی برای بازیابی هویت خویش درمقابل جریان سرکوب گر فرهنگی غرب است.در پژوهش حاضر تلاش شده است مباحث و مطالب در پنج فصل جمع آوری و ارائه گردد.و با توجه به سوال(تأثیر جهانی شدن فرهنگ(ارزش های غربی)بر گسترش بنیاد گرایی اسلامی در خاورمیانه)و فرضیه(به نظر می رسد تشدید بنیاد گرایی اسلامی در خاورمیانه واکنشی در مقابل جهانی شدن فرهنگ(ارزش های غربی)می باشد)مطرح شده،در فصل آخر که نتیجه گیری نهایی می باشد نگارنده پژوهش با عنایت به مطالب و مباحث ذکر شده در فصول این رساله،فرضیه مطرح شده را مبنی بر این که بنیاد گرایی واکنش و پاسخی به جهانی شدن فرهنگ و ارزش های غربی می باشد را تأیید و اثبات می نماید.
محمدرضا مرادی بهزاد خامه ای
روابط ایران و ترکیه با وجود فراز و نشیب های زیاد، طی چند سال گذشته از ثبات نسبی مناسبی برخوردار بوده است، ضمن آنکه برخی سوء تفاهمات میان دو کشور مرتفع شده است و طرفین توجه ویژه ای به اعتمادسازی مبذول داشته اند. اما روابط دو کشور پیرامون مهمترین مسائل خاورمیانه از جمله عراق، فلسطین و حتی سوریه به سمت واگرایی رفته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تلاش های فراوانی در جهت توسعه همکاری های بین دو کشور صورت گرفته است که بیشتر بر روی روابط اقتصادی متمرکز بوده است که مهمترین اتفاق در روابط دو کشور نخست وزیری اربکان در ترکیه در سال 1376 بود. دیپلمات های ایران و ترکیه پس از چند دهه ماندن در سطح روابط معمولی، اکنون به فکر یک تحول جدید در روابط فی مابین افتاده اند. ترکیه و ایران در سایه دو نظام ایدئولوژیک متفاوت، یک آرزوی مشترکی را در سر می پرورانند و آن تبدیل شدن کشورشان به قطب دیپلماسی منطقه است و این دو کشور بدنبال یافتن مدلهای جدید، برای تعمیق و توسعه روابط در شرایط و وضعیت جدید، به منظور تعمیق همکاری های منطقه ای هستند. از سوی دیگر یکی از عمده ترین سیاست های ترکیه از بدو استقرار حکومت جمهوری در این کشور، گرایش و پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. کوشش دولتمردان ترک طی چند دهه گذشته برای الحاق به اروپا و ورود به جامعه اروپایی در راستای رسیدن به این هدف ارزیابی می گردد. در چهارچوب این سیاست، ترکیه در تمام سازمانهای بین المللی که در اروپا تاسیس شده، مانند ناتو، شورای اروپا، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و ... شرکت کرده است. که البته این کشور با موانعی جهت عضویت در اتحادیه اروپا مواجه است. تقویت روابط ایران و ترکیه در حال حاضر یکی از ضرورتهای مهم جهان اسلام است، چرا که منطقه خاورمیانه در حال حاضر در وضعیت حساسی به سر می برد و این امر نیازمند وحدت جهان اسلام ومسلمین است. آنچه در این رابطه بسیار با اهمیت است و زمامداران دو کشور باید به آن توجه داشته باشند، درک عمیق از جایگاه دو کشور در منطقه است. جمهوری اسلامی ایران بعنوان یک کشور تاثیرگذار در منطقه، با ارائه اندیشه های مبتنی بر دین اسلام، آن هم اسلام سیاسی، توانسته جایگاهی بسیار مناسب در بین ملتها و نخبگان کشورهای اسلامی برای خود بوجود آورد. به گونه ای که ما امروزه شاهد نفوذ این اندیشه ها در کشورهای اسلامی هستیم که از آن به بیداری اسلامی یاد می برند. اما گذشته از مسائل فوق شاید بتوان نقش عوامل خارجی به خصوص مداخلات آمریکا و اسرائیل، را در راه جلوگیری از گسترش همکاری همه جانبه دو کشور ایران و ترکیه، به عنوان مهمترین عامل ذکر کرد. تاثیر گذاری عمیق آمریکا در جامعه ترکیه، سرمایه گذاری های عظیم در این کشور، نقش این کشور در تامین تسلیحات مورد نیاز ترکیه و جدیداً اقدام برای استقرار سامانه ضدموشکی در خاک ترکیه، از مهمترین مواردی است که نشان می دهد که ترکیه، متاثر از سیاست های آمریکاست. کما اینکه سیاستمداران آمریکا نیز بارها مخالفت و عدم رضایت خود را از گسترش همکاری های همه جانبه دو کشور ابراز کرده اند. همچنین گرایش به صهیونیسم نیز از جمله مولفه های تاثیرگذار در روابط دو کشور است، چرا که بعد از انقلاب اسلامی، روابط دو کشور به واسطه نقش مهم اسرائیل در بعضی سالها رو به تیرگی نهاده است.
آذر فلاحی بهزاد خامه ای
پیروزی انقلاب اسلامی موجب شکل گیری ساختاری از حکومت درایران شد که بامعیارهای رایج درعلم سیاست سازگاری نداشت. به دیگرسخن نظام جمهوری اسلامی که برپایه دین استوار بود، پارادایمی ازسیاست وحکومت را نشان می دادکه مبنای آن ارزشهای دینی بود. امری که پیش ازآن درگفتمان سیاسی جایگاهی نداشت. هدف ازپژوهش حاضر همچنان که از عنوان آن مشخص است، فهم دموکراسی درچارچوب نظریه ولایت فقیه می¬باشد. امروزه دموکراسی یکی از رایج ترین کلمات درادبیات سیاسی است و باتوجه به محبوبیت فزاینده این نظام سیاسی، دموکراسی سازی جوامع به یکی ازدغدغه¬های نظام¬های سیاسی معاصرتبدیل شده است. امروزه اهمیت دموکراسی آنقدر فزونی یافته که بسیاری از نظام¬های غیردموکراتیک برای مشروع جلوه دادن نظام سیاسی خوداز واژه دموکراسی بهره می¬گیرند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با توجه به چالش جدی آموزه¬های دینی اسلام با مبانی دموکراسی غربی دکترین ولایت فقیه به عنوان الگوی حکومتی جمهوری اسلامی نمی¬تواند با دموکراسی موردنظر غرب سازگاری داشته باشد.
طاهره صابریان بهزاد خامه ای
دکتر علی شریعتی را می توان یکی از چهره های تأثیرگذار در روند انقلاب اسلامی در دهه های 50 و40 شمسی قلمداد کرد،که در ایجاد روحیه انقلابی گری و نشان دادن سیمای جدیدی از اسلام تلاش های فراوانی نموده است. وی همچنین درصدد بود که نشان دهد اسلام می تواند هم به عنوان آلترناتیویی در مقابل مکاتب مطرح آن زمان یعنی مارکسیسم، لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم قرار گیرد و هم می تواند بهترین پاسخ را برای نیازها و مشکلات انسان ها ارائه دهد. حال امروزه با گذشت چند دهه از بیان آن مسائل و در عصر جهانی شدن و پیچیده شدن شرایط و فضای حاکم بر زندگی انسان ها، به نظر می آید که پاره ای از مسائلی که شریعتی به آن ها پرداخته بود از جمله مسائلی در زمینه ی انسان شناسی، عدالت، آزادی و ... امروزه نیز قابلیت مطرح شدن را دارند، و چه بسا بسیاری از مسائلی که شریعتی در رابطه با مشکلات و پیامدهای جامعه مدرن و سرمایه داری به آن پرداخته، امروزه نیز بیشتر از گذشته مطرح هستند. هدف ما در این پژوهش نیز بازخوانی آثار شریعتی به خصوص در زمینه اسلام و تشیع و توانمندی های آن در پاسخگویی به نیازهای انسان است. در نهایت می توان گفت شریعتی اندیشمندی بود که نگرش او ابعاد جهانی داشت، و همچنین دغدغه ی او معرفی اسلام به عنوان یک مکتب عقلانی بود که با مکتب مدرن و پست مدرن تا اندازه ی زیادی هماهنگی داشته باشد، از همین روی سعی بر این داشت که با توسل به برداشت های جدید و عمیقش از جهان بینی توحیدی هم زیستی مسالمت آمیز را در گستره ی جهانی مهیا سازد.