نام پژوهشگر: نورایر ناظاریان
سمیرا رستم آبادی نورایر ناظاریان
پژوهش حاضر به منظور بررسی راز عروسک در حقیقت وجودی انسان از اسطوره تا کنون از دیدگاه فرهنگ عامه در جهت رشد و بازگشت به این هنر قدیمی انجام شده است و بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است. این تحقیق از نوع کیفی و کاربردی است. اطلاعات ضروری این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای (فیش برداری) گردآوری شده است و مهم ترین یافته ها و نتایجی که به دست آمد، عبارتند از این که عروسک به عنوان عنصری که از ابتدا با انسان همراه و همپا بوده است نقش های متعددی را برای او در طول زندگی اش بر عهده داشته است و آیین ها و مراسم مختلفی حول این مهم شکل گرفته است که متاسفانه این آیین ها رو به فراموشی رهسپارند و ما باید این هنر پر قدمت را از طرق مختلف همچون اجرای نمایش عروسکی و برپایی جشنواره هایی در این خصوص در دنیای پر زرق و برق امروزی حفظ کنیم و نگذاریم آیین هاو اسطوره ها و نمایش های عروسکی گذشته مان را به رایگان از دست دهیم؛ بلکه با تلاشی دو چندان سعی بر آن داریم تا اجراها و نمایش هایی نو از این هنر پر اصالت ایرانمان خلق کنیم و همگان را بر آن داریم که با این زیبا عنصر رازآلود که ساخته و پرداخته ی بشر است آشتی ای دوباره صورت دهند که قطعا نتیجه ای جز آرامش، شادی و آشنایی با اساطیر و آیین های فراموش شده در پی نخواهد داشت. هر انسانی با بازگشت به اصل خویش قطعا آرامشی را می یابد که در ناخودآگاهش نهادینه است.
فاطمه صبائی حسن کیاده حمیدرضا افشار
در این پژوهش به بررسی دراماتورژی در تئاتر می پردازیم و به مقایسه ی بین دراماتورژی در تئاتر ایران و تعاریفی که در خارج از کشور است می پردازیم. در طی این سال ها بر وظایف دراماتورژ در تئاتر افزوده شده،مدیر ادبی یا مشاور ادبی، انتخاب و آماده سازی متن نمایشنامه برای اجرا، مشاوره با کارگردان و بازیگران، تربیت تماشاگران، مترجم، اقتباس کننده نمایشنامه... امروزه در سازمانهای تئاتر و نمایشنامه نویسی، در کالج ها و دانشگاه ها، و پروژه های مرتبط با تئاتر، می توان شاهد حضور دراماتورژها بود. از مهمترین مسئولیت های دراماتورژها می توان به ایجاد ارتباط بین متن، بازیگران و مخاطبان، فراهم کردن فرصت هایی برای نمایشنامه نویسان، ایجاد زمینه تولید پروژه ها اشاره کرد.این پایان نامه سعی بر آن دارد تا با رسیدن به جوابی صحیح ، بتوانیم یاد بگیریم که چگونه دراماتورژی را در تئاترمان جا بیاندازیم و کلمه دراماتورژی را از یک واژه تشریفاتی و تزئینی در بروشورها برداشته و به بررسی این مسأله بپردازیم که دراماتورژی چه تفاوتی با اقتباس کردن و بازنویسی متن دارد و چطور در بعضی از گروه های تئاتری ما به اشتباه جا افتاده است که هر نوع دستکاری در متن را دراماتورژی می نامند.در این راستا با استفاده از روش های تحلیلی و توصیفی و مصاحبه نمونه هایی از دراماتورژی در تئاتر کشورمان را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و نشانه هائی از تعامل و همفکری نویسنده، کارگردان و دراماتورژ دیده می شود و اتفاق نظر بر سر وجود دراماتورژ در یک اجر برای بالا بردن کیفیت آثار.
زهرا سهرابی نورایر ناظاریان
این رساله در هفت بخش نگارش شده است که به بررسی زیبایی شناسی آیین در پرفورمنس آرت وتحلیل روانشناسی آیین در پرفورمنس آرت ، تئاتر آوانگارد آیینی ، مقایسه آیین در نظریه های آرتو وپرفورمنس آرت وهمچنین مقایسه آیین در آثار ژنه و آرتو می پردازد. هدف ازاین رساله این بود که با بررسی فرایند زیبایی شناسی آیین ها و تحلیل روانشناسی آن به این مهم دست یابیم که تا چه اندازه آیین ها در زیبایی شناسی پرفورمنس آرت تاثیرگذار است. اجراگران پرفورمنس آرت بااجراهای آیینی به هدف خود که همانا رهایی از خشونت و رسیدن به کاتارسیس است دست می یابند و آیین این شرایط را فراهم می کند که بی واسطه خویشتن خود را به اجرا بگذارند . همچنین در این رساله به مقایسه آیین در پرفورمنس آرت و تئاتر آوانگارد آیینی (ژنه و آرتو) پرداخته شد و در فصل های مختلف مشابهت ها و تفاوتهای آن به نگارش در آمد . از نظر آرتو تئاتر جدا از آیین نمی تواند باشد. تاثیر آرتو در تئاتر پست مدرن به اندازه ای می باشد که از او به عنوان پدر تئاتر پست مدرن یاد می شود. تاثیر آرتو بر روی ژنه نیز قابل توجه است. ژنه همچون آرتو تئاتر را از سرگرمی صرف جدا می کرد. یکی از سوالات این رساله این بود که آیا تئاتر پرفورمنس آرت و تئاتر آوانگارد می توانند همچون آیین تاثیر گذار باشد آنچه که همانند آیین در تئاتر آوانگارد آیینی و پرفورمنس آرت نقطه ی مشترک بود ایجاد تغییر و تحول در تماشاگرانی بود که نقش مشارکت کننده ای در اجرا داشته اند.
سحر نوری محمد رضا شریف زاده
باتوجه به اینکه تئاتر خود در زمر? دیرین ترین های جهان به شمار می رود همواره تحت تاثیر سایر هنرها و به ویژه گرایشات هنرهای تجسمی مانند مجسمه سازی ، نقاشی و... بوده است و نمی توان تاثیرات چندرسانه ای یا میان رسانه ای این گرایشات هنری را در ارتقاء کیفی و بصری تئاتر نادیده گرفت . هنرمندان متعددی در این میان همواره تاثیرات گسترده ای از هنرهای بصری پذیرفته اند و آن را در طراحی صحنه تئاتر نمایان ساخته اند . در این میان رابرت ویلسون و دیوید هاکنی بر اساس آنچه که پیشینیان هنرهای تجسمی چون پابلو پیکاسو در طراحی صحنه تولید نموده اند ، تلاش کرده اند تا این فضای چندرسانه ای را در فضاسازی های صحنه ، اجرا و دیدگاه جدیدی از تعریف طراحی صحنه تئاتر برای مخاطبان ایجاد نمایند . این پایان نامه کوشیده است ، سیر تحول این نظام بصری و فکری را مورد بررسی و نقد قرار دهد .
سارا نوری محمدرضا شریف زاده
باتوجه به اینکه تئاتر خود در زمرۀ دیرین ترین های جهان به شمار می رود همواره تحت تاثیر سایر هنرها و به ویژه گرایشات هنرهای تجسمی مانند مجسمه سازی ، نقاشی و... بوده است و نمی توان تاثیرات چندرسانه ای یا میان رسانه ای این گرایشات هنری را در ارتقاء کیفی و بصری تئاتر نادیده گرفت . هنرمندان متعددی در این میان همواره تاثیرات گسترده ای از هنرهای بصری پذیرفته اند و آن را در طراحی صحنه تئاتر نمایان ساخته اند . در این میان رابرت ویلسون و دیوید هاکنی بر اساس آنچه که پیشینیان هنرهای تجسمی چون پابلو پیکاسو در طراحی صحنه تولید نموده اند ، تلاش کرده اند تا این فضای چندرسانه ای را در فضاسازی های صحنه ، اجرا و دیدگاه جدیدی از تعریف طراحی صحنه تئاتر برای مخاطبان ایجاد نمایند . این پایان نامه کوشیده است ، سیر تحول این نظام بصری و فکری را مورد بررسی و نقد قرار دهد .