نام پژوهشگر: سعید بزرگ بیگدلی

بررسی و تحلیل اعتراض به کودتای 28 مرداد 1332 در ادبیات داستانی معاصر فارسی از سال 1332 تا 1357 (با تأکید بر هفت تن از برجسته ترین نویسندگان این دوره)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  زهرا موسیوند   سعید بزرگ بیگدلی

بدون تردید یکی از سه حادث? مهم سیاسی و تأثیرگذار یکصد سال اخیر تاریخ معاصر ایران، کودتای 28 مرداد 1332 است. انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی، دو حادث? دیگر این قرن به شمار می-روند. در این پژوهش، نحو? انعکاس کودتا در ادبیات داستانی تحلیل و بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است، که با انتخاب هفت نویسنده از داستان نویسان معاصر صورت گرفته است. نویسندگان منتخب، سیمین دانشور، ابراهیم گلستان، جلال آل احمد، احمد محمود، جمال میرصادقی، غلامحسین ساعدی و نادر ابراهیمی هستند. آثار این نویسندگان از نظر محتوا بررسی شده است. این واقعه علاوه بر بازتاب گسترده به صورت صریح و پوشیده در ادبیات داستانی، در شکل گیری جریان سمبولیسم ادبی تأثیر داشته است. بسیاری از نویسندگان روشنفکر و مبارز به دلیل فشار و اختناق حاکم بر جامعه، با زبان و بیانی رمزی و تمثیلی در نقد مسائل اجتماعی- سیاسی کوشیدند و مسائلی همچون شکست جنبش ملی، روحی? یأس و ناامیدی، استقرار استبداد داخلی و نفوذ مجدد استعمار در مرکز توجه آنان قرار گرفت. پس از بررسیها این نتیجه حاصل شد که تأثیر این حادثه بر آثار نویسندگان این دوره بیشتر در حوز? درونمایه، شخصیت و فضاسازی است. درونمایه هایی مانند دخالت بیگانگان در عرصه های سیاسی و فرهنگی، اعتراض به جوّ اختناق زده و ناامن جامعه و روحی? یأس و ناامیدی و شکست و تردید و پوچی در شخصیتهای داستانی و توصیف فضای استبدادی و اختناق زد? جامعه در آثار مربوط به این دوره به آسانی قابل مشاهده است.

بررسی تطبیقی اسلوب های گفتمان آل البیت علیهم السلام در شعر ناصر خسرو و الحسن بن علی الهبل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  امه الکریم الذارحی   سعید بزرگ بیگدلی

بسم الله الرحمن الرحیم چکیده شعر قدیم به شکل های متعدد، مورد خوانش قرار گرفته و پژوهشگران از زوایای مختلف، آن را موردبررسی قرار داده اند. ولی در این پژوهش شعر از یک زاویه جدید نگریسته شده و آن اسلوب هایاست؛ چرا که با مطالعه اشعار ناصر خسرو و حسن الهبل ، « محاجه » گفتمان به خصوص اسلوب نشانههای مهمی از محاجه در شعر آنها ملاحظه شد . هرچند بیشترین حضور محاجه ، به علت ارتباط آن با خطابه، در نثر است، ولی گروهی از پیشینیان بر این عقیده بودند که گاهی شاعر قصیده، قطعه یا یک تک بیت ر ا در مخالفت (محاجه) با یک ایده ای ی ا بط لان اندیشه ای می سراید، تا یک تصویر محاجه گونه ای ارائه کرده، نیروی اقناع را تبیین نماید . از جمله آنها ، شاعران شیعه هستند که بااحتجاج به مذهب، از عقیده خود دفاع کردهاند. در این تحقیق به تحلیل گفتمان شعری الهبل و ناصر خسرو، بر پایه رویکرد کاربردشناسی در تولید گفتمان پرداخته می شود و این رویکرد شیوه عملی (کاربردی ) در پژوهش های زبانی است که از سطح معنا فراتر رفته و به بررسی ارتباط زبان با کاربران آن می پردازد. همچنین به اهداف گوینده وچگونگی به کارگیری تکنیک های متنوع در بافت های معین اهتمام می ورزد. رویکرد کاربردشناسی امکان بررسی ملزومات گفتمان در بافت معین و همچنی ن شناخت تأثیر بافت در گفتمان را برای مافراهم میکند. شعر اهل بیت (ع) به عنوان یک گفتمان خاص مورد توجه شاعران است که در آن شاعران ازابزارها، وبه ع نوان مهمترین نظریه ها و اسلوب های گفتمان اه ل « محاجه، بینا متنیت ، موسیقی » اسلوبها بیت (ع) استفاده کرده اند که عناصر مهمی در تحلیل گفتمان ادبی به شمار میآید، و از ابزارها است که نقش آن برای رساندن پیام واثر گذاری مورد نظر خود، بر مخاطب است . این اسلوب ها را ناصرخسرو والحسن الهبل نه فقط برای ن شان دادن فضیلت ممدوح بلکه برای تأثیر واقناع وجلب توجه مخاطب به کاربردهاند. واژگان کلیدی :کاربرد شناسی، اهل بیت، الحسن الهبل، ناصر خسرو، اسلوبهای گفتمان

بررسی تطبیقی یوسف و زلیخای جامی با یوسف و زلیخاهای ترکی (با تکیه بر چهار منظومه قبل و بعد از جامی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  احمد یشیل   ناصر نبکوبخت

مثنوی سرایی در ادبیات ترکی از قرن 13 م رواج پیدا کرده است و بعد از آن شاعران در موضوع های متعددی در این زمینه طبع آزمایی کرده اند. یکی از موضوعاتی که در ادبیات ملل بویژه در ادبیات فارسی و ترکی مورد توجه شاعران بوده است و در مثنوی ها به آن نگاه ویژه ای داشته اند، داستان حضرت یوسف (ع) است. این داستان از معروف ترین داستان های مربوط به پیامبران الهی است که ابتدا در کتاب مقدس، سپس در قرآن کریم و تفاسیر دینی به آن اشاره شده است. با توجه به تمایل زن عزیز مصر به حضرت یوسف (ع)، این داستان دستمایه منظومه های غنایی عاشقانه بسیاری بوده است و شاعران و نویسندگان زیادی در ادبیات ترکی و فارسی به تناسب زمان، مکان، تربیت و دیدگاه های عصر خویش به آن پرداخته اند. آثار ادبی مربوط به داستان یوسف و زلیخا در بین شعرای ترک زبان به مرور زمان دارای غنای ادبی و هنری بیشتری شده است. بویژه آثار شعرای ترک زبان بعد از جامی در این بین، شاخص تر و غنی تر از آثار قبل از آن است. از جمله این آثار می توان به مثنوی یوسف و زلیخای حمدالله حمدی (843 هـ / 1503-1449 م) و طاشلیجالی یحیی اشاره کرد. تحقیق حاضر بر آن است تا به بررسی تطبیقی مثنوی های یوسف و زلیخای شعرای ادبیات ترکی قبل و بعد از عبدالرحمن جامی بپردازد و تأثیر مثنوی او را بر مثنوی های ترکی بعد از آن آشکار سازد. نتایج بررسی های انجام شده نشان می دهد که شعرای ترک زبان پس از جامی، تحت تأثیر مثنوی یوسف و زلیخای این شاعر بوده اند و از جمله مهم ترین دلایل بهبود کیفیت و غنای ادبی این آثار الهام گرفتن از اثر جامی است. مثنوی های شعرای ترک زبان قبل از جامی، شیاد حمزه و ارزوروملی ضریر، بیشتر از نظر جنبه دینی و غنای زبانی حائز اهمیت است و به لحاظ ویژگی های ادبی ضعیف تر از مثنوی های بعد از جامی هستند.