نام پژوهشگر: مجید لطفعلیان
زینب زادسر هاشم حبشی
به منظور بررسی اثر سن و فاصله از جاده ها از تود? جنگلی تحقیقی بر روی تنوع، یکنواختی و غنای گونه های درختی و درختچه ای در جنگل های حوزه نکاظالم ـ رود صورت گرفت. بعد از بررسی نقشه های موجود از جنگل های شمال این منطقه به دلیل دارا بودن 2 جاده با 2 سن متفاوت در یک سری، انتخاب گردید. با تهیه نقشه شیب، جهت، ارتفاع و تیپ تود? جنگلی و نقش? جاده های موجود و روی هم اندازی نقشه ها با استفاده از نرم افزار arcgis 9.2 دو منطقه با شیب، جهت، ارتفاع و تیپ یکسان مشخص گردید (دو منطقه کاملاً همگن) و تنها عامل تأثیرگذار سن جاده در دو منطقه در نظر گرفته شد. سپس قطعات نمونه 200 متر مربعی به شکل نواری و عمود بر جاده تا عمق 100 متر و 4 نوار مجاور هم در هر سن جاده مورد آماربرداری قرار گرفت. قطر و نوع گونه ثبت و در نرم افزار excel بانک اطلاعات مربوط به هر قطع? نمونه تشکیل گردید. سپس مقادیر تنوع، یکنواختی و غنا توسط نرم افزار ecological methodology (em) محاسبه گردید و نمودارهای مربوط به آن ترسیم گردید و مقایسات بین دو سن جاده و پلات های مربوط به هر سن جاده توسط نرم افزار spss 2007 توسط آزمون های t-test و anova صورت گرفت و تمامی آزمون ها عدم معنی دار در منطقه را نشان دادند.
نسترن زارع مجید لطفعلیان
استفاده از اسکیدرهای چرخ لاستیکی، عملیاتی معمول برای خروج چوب از عرصه قطع است هرچند مشکلات زیست محیطی زیادی را سبب می شود. زادآوری برای جنگل مهم است و آینده آن را تضمین می کند، خاک یکی از سرمایه های اصلی جنگل به حساب می آید. به حداقل رساندن صدمات به خاک و زادآوری در جنگل در طی عملیات بهرهبرداری یک اصل است. آگاهی از میزان صدمات بهرهبرداری بر تودههای سرپای جنگل کمک زیادی به مدیریت جنگل دارد. این مطالعه بمنظور بررسی اثر مسیرهای چوبکشی در زادآوری، پوشش علفی و خصوصیات خاک در جنگل های پهن برگ هیرکانی (حوزه آبخیز تجن شهرستان ساری) سری گردشی اجرا گردید. روش کار بدین صورت بود که در 3 فاصله 20-0، 60-40 و 100-80 متر از پلات های 20*20 متر بمنظور برداشت نمونه خاک و میکروپلات های 2*2 متر برای اندازه گیری پوشش علفی و زادآوری درختی استفاده گردید. نتایج نشان داد که میانگین وزن مخصوص ظاهری خاک فشرده مسیرهای اسکیدررو به طور معنی داری بزرگتر از تیمار شاهد (خاک دست نخورده) در فواصل مختلف از مسیر چوبکشی بود در حالیکه میانگین سایر مشخصه های اندازهگیری شده خاک شامل اسیدیته، هدایت الکتریکی، رطوبت، شن، رس، سیلت، کربن آلی، آهک، کلسیم، پتاسیم و ازت اختلاف معنی داری را در مسیرهای چوبکشی نسبت به سایر فواصل از خود نشان ندادند. اندازه گیری خصوصیات خاک بجز وزن مخصوص ظاهری خاک، در دو عمق 10-صفر و 20-10 سانتی متری خاک صورت گرفت. آنالیز داده ها برای خصوصیات خاک در دو عمق مورد اندازه گیری به صورت مجزا در فواصل مختلف توسط آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. تنوع زیستی بصورت مجزا برای پوشش علفی و زادآوری درختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مقایسه میانگین شاخصهای تنوع، غنا و یکنواختی در هر دو بخش پوشش علفی و زادآوری درختی در مسیرهای چوبکشی نسبت به فواصل مختلف از آن اختلاف معنیداری را نشان نداد.
جواد محسنی آکردی مجید لطفعلیان
بیشترین هزینه های عملیات بهرهبرداری و حملونقل مربوط به خروج چوب از محل قطع به کنار جادههای جنگلی میباشد. با استفاده از فن مطالعه کار میتوان به راه حلهایی جهت کاهش هزینههای چوبکشی دست یافت. هدف از این تحقیق، دستیابی به میزان بهینه حجم در چوبکشی با اسکیدر تیمبرجک c450میباشد. منطقه مورد مطالعه در پارسل های 25 و26 سری افرا سره بخش 3 شرکت سهامی نکا چوب می باشد که در آن فرم جنگل دانه زاد ناهمسال و شیوه بهره برداری تک گزینی پایه ای است. در این تحقیق به منظور برآورد تولید و هزینه از تکنیک مطالعات زمانی به صورت زمان های پیوسته استفادهشد. نتایج نشان داد که میزان تولید خالص و ناخالص ساعتی چوبکشی روبه پایین برای میانگین فاصله چوبکشی 252 متر و میانگین شیب 14 درصد برابر با 92/14و 95/10 مترمکعب و هزینه واحد تولید خالص و ناخالص برابر با 98320 و133964ریال میباشد. با استفاده از مدل زمان چوبکشی حجم بهینه در فواصل مختلف مشخص شد. نتایج این تحقیق نشان داد، با افزایش فاصله چوبکشی، حجم بهینه افزایش می یابد. حجم بهینه در فاصله 100 متر تا 1000 متر، از 6/4 متر مکعب به 4/6 متر مکعب افزایش می-یابد. با انتخاب حجم بار بهینه می توان بهره وری را تا 40% افزایش داد.
علی سرخی سیدعطااله حسینی
طراحی و ساخت جاده های جنگلی در کشور براساس معیارها و تعاریف خاصی که به تأیید کارشناسان فنیِ سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری رسیده است صورت می پذیرد و قطعاً هرگونه قضاوت در مورد صحیح یا ناصحیح بودن طراحی و ساخت جاده های جنگلی باید با رجوع به این معیارها و تعاریف صورت گیرد. در این پژوهش تاثیر رعایت عرض حریم جاده های جنگلی بر هزینه ساخت و صدمه به حجم سرپای توده در سری واستون جنگل های چوب و کاغذ مازندران بررسی شد. برای تعیین عرض حریم استاندارد دو فاکتور شیب دامنه و بافت خاک مورد بررسی قرار گرفت که بدین منظور ابتدا کلاسه بندیِ نقشه شیب بدست امده از مدل رقومی ارتفاع تا شیب 60 درصد به صورت طبقه های ده تایی و در شیب های بیشتر از 60 درصد به صورت یک طبقه انجام شد. بعد از تعیین نقشه زیرواحدهای اراضی خاکِ منطقه، نقشه طبقه بندی شده ی شیب با ان همپوشانی شد و با روی هم گذاری نقشه شبکه جاده، طول جاده عبوری در هر یک از طبقه های شیب هر یک از زیرواحدهای اراضی مشخص گردید. نتایج تفاوت معنی داری را بین عرض حریم موجود و استاندارد در کلاسه های مختلف شیب نشان داد. همچنین اختلاف معنی داری بین هزینه استاندارد و اجرایی مشاهده شد (05/0<p). مقایسه میانگین های صدمه به حجم سرپای توده در حالت استاندارد و موجود، در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد که بین وضعیت استاندارد و موجود از نظر صدمه به حجم سرپای توده اختلاف معنی داری وجود دارد. فاصله گرفتن عرض حریم موجود از مقادیر استاندارد ان منجر به اختصاص یافتن سطح بیشتری (14 هکتار) از رویشگاه به محدوده جاده جنگلی شده است که این مسئله باعث صدمه به حجم سرپای توده بیشتر از مقادیرِ حداقل لازم برای ساخت جاده شده است. یک اصل مهم در طراحی راه های جنگلی، این است که به طور اعم سعی کنیم تا آنجا که ممکن است در قالب استانداردهای تعیین شده از معیارهای کوچکتر و ساده تری استفاده نماییم.
محبوبه سبزی دره گرمی مجید لطفعلیان
منطقه ی مورد مطالعه در جنگل های سری یک دارابکلا واقع در استان مازندران و در پارسل های 10، 11، 12، 13 و 14 صورت گرفته است. در این تحقیق سعی شد که برای برنامه ریزی بهتر پروژه بهره برداری از روش های مدیریتی مدرن نظیرpert و cpm استفاده شود و نتایج آن با روش سنتی بهره برداری مقایسه شود. ابتدا با جمع آوری اطلاعات یک دوره بهره برداری و سپس پردازش و اولویت دهی آنها ورودی های نرم افزار تهیه شد. با اجرا کردن نرم افزار qsb از اطلاعات ورودی، خروجی های مورد نیاز گرفته شد. تحلیل داده ها نشان داد که زمان نرمال انجام پروژه 229 روز می باشد و می توان با استفاده از مدیریت صحیح آن را به 171 روز کاهش داد به طوری که از کیفیت کار کاسته نشود. در حالیکه برای انجام سنتی پروژه بهره برداری زمان انجام پروژه به مراتب بیشتر از زمان محاسبه شده می باشد. هزینه های پروژه نیز با توجه به زمان طولانی فرآیند کار به مراتب بالاتر می رود. اما در صورت برنامه ریزی صحیح بهره برداری با مشکلات فوق مواجهه نخواهد شد. فعالیت های بحرانی مشخص شده برای زمان های نرمال و ضربتی یکسان شناسایی گردید و با استفاده از روش هایpert و cpm می توان عملیات بهره برداری جنگل را از نظر زمان و هزینه مدیریت کرد. همچنین حمل و نقل اولیه بهره برداری یک فعالیت بحرانی به حساب نمی آید. از سویی دیگر می توان روش هایpert و cpm را در برنامه ریزی بهره برداری به کار برد و نتیجه مطلوبی نیز از به کار بردن این روش ها برای بهبود کار به دست آورد. استفاده از روش های فوق بر افزایش بهره وری شاخص های تولید اثر مساعد دارد. با استفاده از این روش های مدیریتی می توان موانع موجود بر سر راه بهره برداری جنگل را شناسایی و آنها را در روند کاری حذف و از بین برد. با استفاده از این روش ها می توان راه کارهای مناسبی برای بهبود وضع بهره برداری در جنگل ارائه داد.
آیدین پارساخو مجید لطفعلیان
دگرگونی سیمای دامنه های جنگلی و کاهش پوشش گیاهی در اثر جاده سازی باعث اختلال در رفتار هیدرولیکی و مشخصات فیزیکی خاک شده و وقوع رواناب و هدر رفت خاک را به دنبال دارد. رسوب حاصل از فرسایش آبی ساختمان جاده، با انباشته شدن در جوی کناری و دهانه آبروها و ورود به بوم سازگان های آبی، حیات آبزیان را به مخاطره انداخته و دوام جاده را نیز کاهش می دهد. آگاهی از میزان و منشاء تولید رسوب در جاده ها نخستین گام حفاظت آب و خاک جنگل می باشد. این تحقیق با هدف اندازه گیری مقدار رواناب و هدر رفت خاک بخش های مختلف ساختمان جاده جنگلی در سری های لت تالار و لولت ساری به اجرا درآمد. نخست با رویهم قرار دادن لایه های ارزش گذاری شده طول و شیب دامنه، پوشش گیاهی، فرسایش پذیری خاک و تراکم آبراهه ها در سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis)، نقشه خطر فرسایش آبی خاک تهیه شد. با بهره گیری از مدل تحویل رسوب (sedmodl) نقشه خطر رسوب دهی شبکه جاده بدست آمد. به منظور ارزیابی کارایی این مدل، نرخ رواناب و هدر رفت خاک در طبقه خطر رسوب دهی خیلی زیاد با باران ساز مورد اندازه گیری مستقیم قرار گرفت. در کل، 48 مرتبه آزمایش شبیه سازی باران به مدت 20 دقیقه و با شدت 33 میلی متر در ساعت روی ساختمان جاده جنگلی انجام شد. نتایج نشان داد که زمان لازم تا ظهور رواناب در جنگل و شیروانی خاک ریزی طولانی تر از شیروانی خاک برداری و سطح جاده بود. سطح جاده در مقایسه با شیروانی خاک برداری، شیروانی خاک ریزی و جنگل، رواناب بیشتری تولید کرد. میزان هدر رفت خاک شیروانی خاک برداری (281 گرم در مترمربع در ساعت) بیشتر از سطح جاده (86/144 گرم در مترمربع در ساعت)، شیروانی خاک ریزی (28/44 گرم در مترمربع در ساعت) و جنگل (13/4 گرم در مترمربع در ساعت) برآورد شد. حجم رواناب و نرخ هدر رفت خاک در قطعات نمونه دربرگیرنده تمشک کمتر از قطعات دربرگیرنده خزه و خاک بدون پوشش بود. شیروانی خاک برداری مهمترین منبع تولید رسوب و سطح جاده مهمترین منبع تولید رواناب بود. کارایی sedmodl در برآورد هدر رفت خاک 23 درصد بدست آمد.
محمدعلی اکبری گرجی مجید لطفعلیان
در بین مراحل بهره برداری، قطع درخت به عنوان سرآغاز زنجیره بهره برداری اهمیت زیادی دارد و به شدت بر روی مراحل بعدی کار تأثیرگذار است. در این تحقیق به منظور بررسی میزان تولید و هزینه قطع در وضعیت موجود و برنامه ریزی شده، زمان شروع عملیات قطع و جریان کار و آغاز هر قسمت از اجزاء کار که در حال انجام شدن بود، به دقت یادداشت گردید. قبل از قطع درخت نشانه-گذاری شده، ابتدا با توجه به شرایط منطقه و درخت، جهت صحیح افتادن درخت مشخص گردیده و به اره موتورچی اعلام گردید. سپس آزیموت جهت صحیح افتادن درخت و آزیموت جهت درخت افتاده با قطب نما مشخص شد و اختلاف درجات محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بین زمان قطع با اختلاف درجه میل و افتاده رابطه وجود نداشت. بین اختلاف درجه تعیین شده و افتاده با اختلاف درجه میل و تعیین شده و همچنین بین اختلاف درجه میل و افتاده با اختلاف درجه میل و تعیین شده رابطه مشاهده شد. بین اختلاف درجه میل و افتاده با اختلاف درجه تعیین شده و افتاده رابطه وجود نداشت. زمان قطع درخت با افزایش حجم درخت افزایش و با کاهش اختلاف درجه میل و افتادن کاهش یافت. معادله رگرسیونی زمان قطع به صورت (حجم) 7/0+ (اختلاف درجه میل و افتادن) 14/0- 9/168 y= است. به طور کلی، گروه های قطع در قطع در جهت تعیین شده موفق نبوده اند. واژه های کلیدی: زمان قطع، میل درختان، اره موتوری، جهت افتادن، قطب نما
مریم صادقی مجید لطفعلیان
چکیده در طراحی شبکه جاده های جنگلی برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار و حفظ اکوسیستم جنگل می بایست مشخصه های زیست محیطی در فرآیند مسیریابی دخالت داده شوند. در این پژوهش هدف طراحی شبکه جاده جنگلی بر اساس اصول زیست محیطی و با استفاده از روش ارزیابی چند معیاری است. برای این پژوهش سری سه بخش شش طرح جنگلداری نکا - ظالمرود انتخاب شد. معیارهای شیب، جهت جغرافیایی، ارتفاع، وضعیت خاک، وضعیت زمین شناسی، هیدرولوژی منطقه، حجم در هکتار و تراکم توده، تیپ توده، تراکم تاج پوشش، حفاظت از حیات وحش و فاصله از معدن در نظر گرفته شدند. ابتدا با تنظیم پرسشنامه و گردآوری نظرات کارشناسان و تجزیه و تحلیل نتایج پرشنامه ها با استفاده از expert choice ضریب اهمیت هر معیار تعیین شد. نقشه های معیار با استفاده از الگوریتم فازی در نرم افزار ادریسی استانداردسازی شدند. نقشه های استاندارد شده با الگوریتم mceدر ادریسی با توجه به ضریب اهمیت تلفیق شدند و نقشه نهایی قابلیت عبور بدست آمد. سپس با استفاده از نرم افزار pegger طراحی واریانت های جدید جاده صورت گرفت. نتایج ارزیابی زیست محیطی با استفاده از روش mce واریانت سوم را مطلوب ترین گزینه نشان داد. نتایج مقایسه آماری با آزمون مربع کای بین واریانت های جدید و شبکه جاده موجود، نشان داد که واریانت های اول و سوم با جاده موجود از لحاظ عبور از مناطق مناسب و نامناسب تفاوت معنی دار دارند. همچنین ارزیابی فنی واریانت های طراحی شده با استفاده از روش درصد پوشش و ارزیابی بهترین توزیع سطحی با استفاده از روش نزدیکترین مسیر صورت گرفت. در نهایت واریانت سوم طراحی شده که در هر سه ارزیابی بهترین عملکرد را داشت به عنوان بهترین گزینه انتخاب شد.
محبوبه عباسپور مجید لطفعلیان
فرسایش خاک یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی و عوامل مهم آسیب جنگل هاست که اغلب در اثر تغییر کاربری اراضی جنگلی، جادهسازی و فقدان پوشش گیاهی به وجود میآید. شبکه جاده جنگلی اگرچه پایه و اساس جنگلداری پایدار تلقی میشود، اما متأسفانه یکی از عوامل تخریب منابع طبیعی به شمار رفته و موجب فرسایش خاک جنگلها میگردد. خاکهای جنگلی به طور طبیعی نفوذپذیرند ولی از طرف دیگر جادههای جنگلی غیرقابل نفوذند که همین مسئله موجب میشود تا آب باران روی سطح جاده جریان پیدا کند و ذرات خاک را مورد شستشو قرار دهد بدین ترتیب طراحی و ساخت جاده جنگلی باید به صورت اصولی و همراه با دقت زیاد صورت بگیرد، زیرا مسیریابی صحیح جاده های جنگلی میتواند به کاهش فرسایش خاک و کاهش خطرات زیستمحیطی ناشی از آن کمک کند. به همین منظور در این تحقیق سعی شد تا با استفاده از قابلیت های سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و با در نظر گرفتن عوامل تاثیرگذار در مسیریابی جادههای جنگلی از جمله شیب و طول دامنه (فاکتور ls)، فرسایشپذیری خاک (فاکتور k)، تراکم آبراههها، سنگ بستر، پوشش گیاهی، جهت دامنه و ارتفاع از سطح دریا به طراحی بهینه شبکه جاده پرداخته شود. پس از تهیه هر کدام از لایههای اطلاعاتی، با توجه ضرایب اهمیت بدست آمده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، عمل رویهمگذاری نقشهها انجام شد و نقشه مناسب عبور که نشان دهنده پایداری زمین نیز بوده است در چهار طبقه تهیه گردید. سپس توسط نرمافزار pegger طراحی واریانتهای مختلف جاده بر روی این نقشه انجام شد. واریانتهای طراحی شده و شبکه جاده موجود با استفاده از آزمون مربع کای مورد مقایسه قرار گرفتند و نتایج نشان داد شبکه جاده های طراحی شده در سطح 95درصد، از نظر عبور از مناطق پایدار و مساعد جهت جادهسازی عملکرد بهتری نسبت به شبکه جاده موجود داشتهاند.
عذرا آبکار مجید لطفعلیان
عملیات چوبکشی در جنگل مشکل ترین و پرهزینه ترین امور بهره برداری است. این مسیرها که در واقع تکمیل کننده شبکه حمل و نقل محسوب می شود ارتباط تنگاتنگی با وضیعت شبکه جاده های کامیون رو، شیوه های جنگل شناسی، روش های بهره برداری، وضیعت توپوگرافی، شیب، قابلیت های مکانیکی خاک و عوامل دیگر دارند. در تحقیق حاضر سعی شده تا کارایی gis و ahp در تهیه نقشه کاربری برای شبکه ریزبافت بررسی شود. برای این منظور پارسلهای 18 و 19 سری 4 بخش 2 نکا ظالمرود با مساحتی معادل 97 هکتار در نظر گرفته شده است. با توجه به عوامل موثر در طراحی مسیر چوبکشی یعنی شیب، خاک، زمین شناسی، موجودی در هکتار، آبراهه، جهت، تیپ جنگل، درختان مهم و ارتفاع، نسبت به تنظیم یک پرسش نامه اقدام شده، سپس نقطه نظرات متخصصان در مورد تعیین اهمیت نسبی عوامل، جمع آوری گردید. این عوامل به روش مقایسه زوجی، در نرم افزار (ec) expert choice وزن دهی شدند. تجزیه و تحلیل عوامل موثر در طراحی مسیر بر اساس نظر متخصصین، نشان داد که معیار شیب با وزن نسبی366/0 دارای بیشترین امتیاز و ارتفاع با وزن نسبی 026/0 دارای کمترین امتیاز می باشند. بر اساس وزن مشخصه ها، نقشه های عوامل فوق با هم تلفیق شده و نقشه قابلیت عبور اراضی در چهار طبقه با عناوین توان بسیار نامناسب، نامناسب، مناسب، و بسیار مناسب تهیه گردید. سپس بر روی نقشه قابلیت عبور اراضی و با استفاده از برنامه پگر در نرم افزار3/9 arc gis طراحی مسیر انجام گرفت. در نهایت مشخصات مسیر های طراحی شده با مسیر موجود با استفاده از روش نزدیکترین مسیر مقایسه گردید. جهت مقایسه آماری بین مناسب ترین واریانت و مسیر موجود، از آزمون مربع کای استفاده گردید. نتایج آزمون مربع کای نشان داد که مسیر طراحی شده از لحاظ عبور مسیر از مناطق مناسبتر، به طور معنی داری بهتر از مسیر موجود است (0001/0p=).
محمد حجازیان مجید لطفعلیان
این تحقیق با عنوان بررسی عملکرد این اسکیدر پس از دو دهه فعالیت و با هدف محاسبه دقیق عملکرد تولید ساعتی و هزینه چوب کشی این ماشین با این فرض که در ارتفاعات مختلف از سطح دریا ممکن است عملکرد و هزینه چوب کشی متفاوت باشد، تعیین مدل ریاضی پیش بینی زمان چوب کشی، بررسی عوامل موثر بر چوب کشی و مقایسه عملکرد فعلی با دو دهه گذشته با این فرض که عملکرد آن کاهش معنی داری نداشته است، انجام شد. محل مطالعه در سه منطقه بهره برداری حوزه شرکت نکاچوب در محدوده شهرستان نکا و در بخش های دو، شش و هفت خال (بر اساس تقسیم بندی طرح های جنگل داری) که از لحاظ ارتفاعی به ترتیب در پایین بند، میان بند و بالابند قرار داشتند، انتخاب گردید. روش مطالعه تکنیک مطالعه کار و زمان سنجی به روش زمان پیوسته انتخاب شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که در هر سه منطقه فاصله چوب کشی مهم ترین عامل موثر در زمان چوب کشی بود. میانگین حجم بار از پایین به بالا بند افزایش و میانگین تعداد بار کاهش یافت. تولید ساعتی با احتساب تأخیر های فنی برای پایین بند 15/6 مترمکعب، میان بند 90/7 مترمکعب و بالابند 72/8 مترمکعب محاسبه شد. عملکرد تولید ساعتی از پایین به بالابند روند افزایشی داشت و اختلاف بین مناطق معنی دار بود. هزینه چوبکشی به ازای هر مترمکعب گرده بینه برای پایین بند 200493 ریال، میان بند 157499 ریال و بالابند 148740 ریال محاسبه شد. هزینه سیستم از پایین به بالابند افزایش اما هزینه چوب کشی به دلیل افزایش عملکرد اسکیدر کاهش یافت. با مقایسه نتایج این تحقیق با نتایج تحقیقات دو دهه گذشته در شرایط مشابه، مشخص شد که عملکرد این اسکیدر کاهش معنی داری داشته است. کاهش منابع مالی شرکت های بهره بردار، پایین بودن هزینه های تعمیراتی در ایران و افزایش قیمت چوب از جمله عواملی است که باعث شده پس از دو دهه و با اتمام عمر مفید، این ماشین همچنان مورد استفاده قرار گیرد.
ابراهیم عباسی مجید لطفعلیان
بهره برداری از طراحی شروع و شامل مولفه هایی مانند قطع درخت، سرشاخه زنی، بینه بری، حمل ونقل اولیه، بارگیری، حمل ونقل ثانویه و تخلیه تقسیم می شود. قطع و تبدیل دو مولفه مهم از بهره برداری هستند. قطع درخت از مولفه های حائز اهمیت در سیستم بهره برداری است که زیر مولفه های قطع و انداختن درخت، سرشاخه زنی، بینه بری و تاج بری را شامل می شود. این تحقیق برای ارزیابی قطع و تبدیل درخت در جنگل های تحت مدیریت شرکت نکا چوب در شمال ایران انجام گرفت. اهداف این تحقیق عبارت اند از ارزیابی اثر شرایط برخی از عوامل آب و هوایی بر تولید ساعتی، مطالعه زمانی عملیات قطع و تبدیل درخت، برآورد و محاسبه نرخ تولید و هزینه اره موتوری و همچنین معرفی مدل رگرسیونی پیش بینی زمان قطع و تبدیل درخت. معادله رگرسیون چندگانه زمان قطع، تابعی از متغیر قطر و فاصله بین درختان قطع شده و دمای هوا در لحظه قطع درخت و همچنین معادله رگرسیون چندگانه زمان تبدیل، تابعی از متغیر قطر و طول درختان، بوده است. در این تحقیق مقدار تولید ساعتی قطع 61/44 مترمکعب در ساعت (حدود 8 درخت در ساعت) و تولید ساعتی تبدیل 88/16 مترمکعب در ساعت (7/3 درخت در ساعت) است. با افزایش قطر، مقدار تولید در قطع و تبدیل به صورت رابطه توانی افزایش می یابد. هزینه واحد تولید در قطع و تبدیل با اره موتوری با افزایش قطر به صورت توانی کاهش می یابد.
ناهید پیرزاده سید عطااله حسینی
جاده هایجنگلی یکی از مهمترین راه های دسترسی به عرصه جنگل جهت اجرای پروژه ها و طرح های جنگلداری، جنگلکاری، اجرای پروژه های عمرانی، تفریح و تفرج و نهایتأ بهره برداری می باشد. با توجه به اینکه در عملیات تهیه پروژه جاده جنگلی به نحو مستقیم دخالت در عرصه اتفاق می افتد، لذا بررسی دقت برداشت مشخصات هندسی محور طولی و عرضی راه جنگلی ضروری به نظر می رسد. برای انجام این تحقیق حوزه نوشهر- لیره سرا(حوزه آبخیز 45 گلبند) در استان مازندران انتخاب شد. در این پژوهش به ارزیابی مشخصات هندسی محور طولی جاده جنگلی و مقایسه آن با وضعیت پس از ساخت پرداخته شد. مشخصات مقطع هندسی محور طولی شامل خط پروژه و عدد پروژه و همچنین تأثیر عوامل مذکور و شیب دامنه بر وضعیت عملیات خاکی در سه طبقه شیب(10>، 10 تا 20، 21 تا 30 درصد) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده های پروفیل طولی(پیش بینی شده و ساخته شده) و داده های پروفیل عرضی در کلاسه شیب های مختلف در نرم افزار spss با استفاده از آزمون کای اسکور و آزمون t جفتیpaired sample t-test)) انجام شد. نتایج نشان داد با توجه به همگنی شرایط شیب دامنه در منطقه مورد مطالعه مشخصه های مقطع طولی بین وضعیت ساخته شده و پیش بینی شده تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. از سوی دیگر وضعیت حجم عملیات خاکی و سطح برداشت خاک در دو شرایط ساخته شده و پیش -بینی شده تفاوت معنی داری مشاهده شده است.
پریسا مقدسی اصغر فلاح
امروزه به جای دیدگاه غالب مبتنی بر تولید چوب، بحث مدیریت چند منــظوره جنگل ها رو به گســـترش می باشد.این شیوه مدیریت شامل در نظر گرفتن مسائل اکوتوریسم، اکولوژی، مسائل اقتصادی و اجتـماعی جنگل نشینان و ... می باشد و اهداف متعددی را علاوه بر تولید چوب، در برنامه ریزی مورد توجه قرار می دهد. امروزه در طـراحی شبکه جـاده های جنگلـی در نظر گرفتن مسائلی مثل تولید چوب، بهره بـرداری، زیبایـی شناسی، حفظ تنوع زیستی، حفظ منظر، حفظ گونه های در معرض انقراض، تفرج، توریسم و ... ضروری به نظر می رسد و به عنوان پارامتر عملی باید در شبکه افتتاحیه در نظر گرفته شوند. هدف از این مطالعه طراحی جاده جنگلی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و داده های سنجنده spot-hrg در جنگل دارابکلا می باشد. در این مطالعه برای ارزیابی قابلیت مناطق برای عبور جاده از روش ارزیابی چند معیاره برمبنای منطق فازی استفاده شده است. برای این منظور با استفاده از نظرات کارشناسان و صاحب نظران تعداد 4 معیار و 18 زیر معیار در طراحی مسیر جاده انتخاب شد. برای وزن دهی از روش های تحلیل شبکه ای و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. سپس با استفاده از عملگر ترکیب خطی وزن دار ، کلیه لایه ها با هم تلفیق شد و نقشه قابلیت عبور تعیین و پهنه بندی شد. با استفاده از برنامه جانبی pegger مسیر جاده طراحی شد. برای مقایسه و ارزیابی جاده موجود و مسیر جاده طراحی شده از روش باکموند، روش درصد پوشش، عبور از مناطق چشم انداز، نقشه پارسل بندی و قابلیت اجرایی داشتن در طبیعت استفاده شد. نتایج نشان داد در هر پنج فاکتور مورد مقایــسه، جاده طراحی شده نسبت به جاده موجود دارای وضعیت بهتری می باشد. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و داده های سنجنـده spot-hrg می تواند در بهبود نتایج موثر باشد.
الهام فاضلی شهرودی سید عطاالله حسینی
نقش جاده ها در بهره برداری جنگل، جنگل کاری، گردشگری و اجرای پروژه ها و طرح های جنگلداری بسیار مهم و حیاتی است. یکی از مهم ترین آثار سوء ساخت جاده های غیراستاندارد و یا ساخت جاده در مناطق دارای خاک سست، رانش و لغزش دامنه های حاصل از عبور جاده است که هر ساله خسارات زیادی به بار می آورد. استفاده از تکنیک های زیست مهندسی از مهم ترین و بهترین روش های تثبیت دامنه های حاصل از عبور جاده است. جنگل های شمال ایران در دو جبهه شمالی و جنوبی پراکنده شده است که به لحاظ شرایط اقلیمی، رطوبت و رشد گونه ها متفاوت اند. مناطق مورد مطالعه در حوزه استخرپشت واقع در بخش شش و هشت و در محدوده شهرستان نکا واقع شده است. در این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر تثبیت زیستی در دو جبهه شمالی و جنوبی، در هر جبهه یک منطقه رانشی تثبیت شده با روش زیست مهندسی انتخاب شد و با استفاده از گونه افرا و یک منطقه در حال رانش و یک منطقه شاهد به عنوان مکان مطالعه انتخاب شد. عملیات ترازیابی در مناطق تثبیت شده و رانشی در سه دوره انجام و همزمان اقدام به جمع آوری نمونه خاک گردید. نتایج نشان داد که میانگین جابجایی خط لغزش درمنطقه رانشی شمالی 9 سانتیمتر و در منطقه رانشی جنوبی 6 سانتیمتر است. میزان رانش درجبهه شمالی بیشتر از جبهه جنوبی است که این اختلاف دراین مطالعه 32 درصد است؛ بنابراین جهت جغرافیایی بر میزان رانش دامنه ها موثراست. مقایسه نتایج ترازیابی در مناطق لغزشی و رانشی دو جبهه مشخص شد که تثبیت بیولوژیک در جبهه شمالی باعث کاهش 33 درصدی میزان حرکت و در جبهه جنوبی 66 درصد بوده است. اثر تثبیت بیولوژیک درجبهه جنوبی بیشتر از جبهه شمالی بوده است. خصوصیات مکانیک خاک در منطقه تثبیت شده و منطقه رانشی متفاوت است. در برنامه ریزی برای انجام عملیات تثبیت بیولوژیک لازم است به خصوصیات مکانیک خاک، خصوصیات رویشگاهی و گونه های مناسب برای کاشت در دامنه های لغزش توجه شود.
مجید لطفعلیان محمدحسن فضائلی پور
بیولیچینگ با کنترل الکتروشیمیایی پتانسیل پالپ یک روش نوین است که در این رساله برای اولین بار به صورت پیوسته به اجرا در آمد. در این تحقیق سیستم پیوسته¬ای شامل یک رآکتور 12 لیتری و دو رآکتور پنج لیتری طراحی و ساخته شد و آزمایش¬های لیچینگ شیمیایی، لیچینگ باکتریایی و بیولیچینگ با کنترل الکتروشیمیایی پتانسیل پالپ در دمای °c47 و درصد جامد 15% انجام شدند. در این سیستم کنسانتره کالکوپیریتی مجتمع مس سرچشمه که حاوی 3/24% مس و 08/28% آهن بود مورد استفاده قرار گرفت که عمده کانی مس¬دار موجود در آن کالکوپیریت (46%) بود. در فرآیند لیچینگ شیمیایی و تحت بهترین شرایط بررسی شده در این تحقیق (اندازه ذرات 30 میکرون و غلظت اسید g/l20) در حدود 10% مس طی مدت زمان 7 روز بازیابی شد. آزمایش¬های بیولیچینگ بر اساس طرح فاکتوریلی کامل انجام شدند تا تاثیر پارامترهای اندازه ذرات، غلظت اسید محلول لیچینگ و زمان ماند بر بازیابی مس از کنسانتره مورد نظر تعیین گردد. نتایج به دست آمده نشان داد که افزایش زمان ماند و کاهش اندازه ذرات تاثیر مثبتی بر بازیابی مس داشت در حالی که غلظت اسید محلول لیچینگ تاثیر معنی داری بر انحلال مس نشان نداد. در بهترین شرایط بیولیچینگ (زمان ماند هفت روز، غلظت اسید g/l20 و اندازه ذرات 30 میکرون) بازیابی مس به بیش از 54% رسید. لیچینگ با کنترل پتانسیل پالپ به صورت الکتروشیمیایی در محدوده بهینه (mv, ag/agcl440-420) بازیابی مس را در مقایسه با فرآیند بیولیچینگ معمولی در شرایط مشابه بیش از 75% افزایش داد. در بهترین شرایط بررسی شده در این تحقیق (زمان ماند هفت روز، پتانسیل mv, ag/agcl440-420، غلظت اسید 8 گرم بر لیتر و اندازه ذرات 30 میکرون) بازیابی مس به حدود 94% رسید. از آنجا که در این تحقیق دانسیته پالپ نسبتا بالا، دمای معتدل و خردایش متوسط برای دست یافتن به بازیابی بالای مس به کار برده شد از این رو این تکنولوژی از پتانسیل بالایی برای صنعتی شدن برخوردار است.
مرضیه ثریایی مجید لطفعلیان
استفاده زیاد از وسایل ماشینی و تجهیزات صنعتی سبب شده است تا انسان ها با مخاطرات زیادی در محیط کار روبه رو شوند. یکی از این خطرات در محیط کار، انتشار صدای آزاردهنده ناشی از ماشین آلات است. در عملیات بهره برداری جنگل، مخصوصاً در کار قطع و تبدیل، کارگران با ترازهای بالای صدا روبه رو هستند که بیشتر از حد مجاز استانداردهاست. در کار جنگل، جدی ترین سروصدا مربوط به اره موتوری است. در این تحقیق میزان صدای اره موتوری اندازه گیری شده، سپس صدای ناشی از اره موتوری بر اساس نوع گونه های درختی مورد مطالعه و طبقات قطری درختان مقایسه گردید. بعلاوه صدای دو نوع اره موتوری دارای اگزوز و بدون اگزوز نیز مورد بررسی قرار گرفت. اندازه-گیری صدا به وسیله صداسنج دیجیتال در دو مرحله قطع و بینه بری انجام شد. صدای اره موتوری هر 30 ثانیه یک بار از شروع تا پایان قطع و بینه بری درخت اندازه گیری و سپس داده های به دست آمده به کمک نرم افزار spss آنالیز گردید. نتایج حاصل از آنالیز ها نشان داد که کارگران اره موتورچی هنگام کار، به طور مدام با صدایی بیش از حد مجاز (85 دسی بل) مواجه شدند. بین صدای اره موتوری در مرحله قطع گونه های درختی مورد مطالعه، اختلاف معنی داری مشاهده نشد ولی بین طبقات قطری در مرحله قطع این اختلاف معنی دار بود. در مرحله بینه بری بین گونه های درختی مورد مطالعه و بین طبقات قطری اختلاف معنی دار مشاهده شد. نتایج نشان داد که بین صدای اره موتوری دارای اگزوز و فاقد اگزوز اختلاف معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از اندازه گیری زمان مواجهه با آلودگی صدا نشان داد که زمان مواجهه اره موتورچی ها با آلودگی صدای بیش از حد استاندارد ایران است.
فرضعلی ولی زاده مجید لطفعلیان
بهره برداری از جنگل به عنوان نیازی بیولوژیک عملی ضروری و در عین حال اقتصادی است. اما باید دانست که این کار صدماتی را به جنگل وارد می آورد که یکی از آن ها خسارت به زادآوری است. با توجه به این که این بهره برداری هم به صورت سنتی و با استفاده از حیوانات و هم به صورت مکانیزه و استفاده از ماشین در برداشت و حمل و نقل چوب از جنگل های شمال انجام می شود و هر یک از این روش ها باعث ایجاد صدماتی روی زادآوری می شوند، لذا در این مطالعه در دو بخش به بررسی میزان خسارت وارده بر زادآوری در اثر چوبکشی با اسب و قاطر (سنتی) و اسکیدر (صنعتی) و مقایسه این دو روش پرداخته شد. این تحقیق در پارسل 4 سری لالا جنگل تحت مدیریت شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران با موجودی بیشتر از 150 مترمکعب به عنوان عرصه ای مناسب برای تحقیق مورد نظر انجام شد. شیوه جنگل شناسی اعمال شده تک گزینی و روش آماربرداری تصادفی منظم با قطعات نمونه دایره ای شکل 1 آری برای بررسی صدمات زادآوری در دو مرحله قبل از چوبکشی و بعد از چوبکشی در دو حالت صنعتی و سنتی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در عملیات قطع و تبدیل درختان به 2/38 درصد از زادآوری و پس از عملیات چوبکشی در مجموع به 8/56درصد از زادآوری آسیب وارد شد. در این تحقیق که منطقه حمل چوب به روش صنعتی مجزای از حمل سنتی بوده مشخص شد صدمات چوبکشی صنعتی بر گروه های رویشی نهال، شل و خال به ترتیب 10/67%، 7/46% و 1/78% و صدمات چوبکشی سنتی به گروه های رویشی نهال، شل و خال 9/2%، 9/11% و 6/58% می باشد. همچنین صدمات وارد بر کل زادآوری در بخش چوبکشی صنعتی 7/93% و در بخش چوبکشی سنتی 9% تعیین شد که با استفاده از آزمون های آماری مشخص گردید صدمات چوبکشی صنعتی و سنتی در دو بخش از این پارسل اختلاف معنی داری با یکدیگر ندارند. هدف اصلی این پژوهش مقایسه روش های متفاوت چوبکشی است تا بتوان بهترین روش را در این مناطق انتخاب نمود.
ناهید ریاحی فر سید محمد حجتی
چکیده: بمنظور بررسی اثر جاده های جنگلی بر تنوع پوشش گیاهی و خصوصیات خاک تحقیقی در جنگل های نکا-ظالمرود صورت گرفته است. تعداد 60 قطعه نمونه در شرایط مشابه با روش نمونه برداری انتخابی در بالا و پایین جاده با سطح 400 متر مربع (20×20) جهت برآورد پوشش گیاهی (پوشش علفی و زادآوری درختی) و اندازه-گیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بکار گرفته شد. شاخصهای تنوع زیستی با استفاده از نرم افزارهای past و ecological methodology محاسبه شد. نتایج آزمون های تجزیه واریانس دوطرفه نشان داد که با افزایش فاصله از جاده میزان تنوع پوشش علفی (در سطح 99 درصد) و زادآوری درختی (در سطح 95 درصد) کاسته می-شود و در 20 متر اول بیشتر از 20 متری های دوم و سوم است. تنوع پوشش گیاهی برداشت شده در پایین جاده (با سطح اطمینان 99 درصد) بیشتر از بالای جاده بدست آمد. میزان آهک، رطوبت، در 2 عمق 10-0 سانتی متر و 20-10 سانتی متر و فاصله های مختلف از جاده اختلاف معنی داری را نشان نداد. میزان جرم حجمی ظاهری نیز در ارتباط با فاصله از جاده معنی دار نبود. مقدار نیتروژن کل در 20 متر اول پایین جاده (در سطح 99 درصد) بطور معنی داری بیشتر از 20 متر دوم بدست آمد. اسیدیته خاک با افزایش فاصله از جاده (در سطح 99 درصد) افزایش معنی دار یافته است. میزان کربن آلی در عمق 10-0 سانتی متر (با سطح اطمینان 99 درصد) بیشتر از عمق 20-10 سانتی متر بدست آمد. میزان منیزیم تبادلی، کلسیم تبادلی و هدایت الکتریکی در 20 متر اول (در سطح معنی داری 99 درصد) بیشتر از 20 متر دوم و سوم بدست آمد. یون کلسیم تبادلی در عمق 10-0 سانتی متر (در سطح معنی داری 99 درصد) میزان بیشتری را از عمق 20-10 سانتی متر نشان داد. گونه های rubus caesius l. و carex sylvatica در کنار جاده با فراوانی بالاتر مستقر شده اند. آزمون pca نشان داد که تغییرات تنوع زیستی در فاصله 20-0 متر اول از جاده اتفاق می افتد و بترتیب مشخصه های آهک، منیزیم تبادلی، نیتروژن کل، هدایت الکتریکی، کلسیم تبادلی و اسیدیته خاک بیشترین اثر را بر تنوع زیستی دارد. کلمات کلیدی: غنا، یکنواختی، خصوصیات خاک، جاده ، pca.
سمانه محمدزایی سیدعطااله حسینی
جاده های جنگلی یکی از زیر ساخت های مهم برای مدیریت طرح های جنگلداری به شمار می آیند، یکی از مشکلات اساسی در جاده های جنگلی کوهستانی بروز پدیده هایی چون لغزش، رانش و حرکت های توده ای است. زمین لغزش یکی از حرکات توده ای دامنه ای است که تحت تاثیر عوامل متنوع انسانی، هیدرولوژیکی، اقلیمی ایجاد شده و بوسیله حضور مستمر عناصری چون آب، یخ و هوا تشدید می گردد. نفوذ آب حاصل از بارندگی در دامنه و طراحی نامناسب آبروهای عرضی در جاده های جنگلی سبب افزایش جریان هرزآب و بالا رفتن رطوبت خاک می شود که موجبات لغزش و رانش در جاده های جنگلی را فراهم می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر به بررسی وقوع لغزش و رانش در حاشیه جاده های جنگلی دارابکلا با توجه به سیستم زهکشی و مکان یابی آبروهای عرضی می پردازد. به همین منظور ابتدا با جنگل گردشی موقعیت لغزش ها با دستگاه gps ثبت و مشخصات هندسی جاده در محل مورد نظر برداشت، سپس به نمونه برداری از خاک مناطق لغزشی پرداخته شد. در نهایت 3 نمونه خاک از داخل محل لغزش و 3 نمونه از خارج محل برداشت شد و برای انجام آزمایشات مربوطه به آزمایشگاه مکانیک خاک منتقل شد. طی عملیات دفتری مشخصات هندسی جاده در نرم افزارarc map و road eng وارد و خطوط آبراهه با استفاده از نرم افزار arc map شناسایی و بعد از محاسبات هیدرولوژی دبی اوج محاسبه گردید و طراحی و شبیه سازی جاده موجود و آبروهای عرضی در نرم افزار road eng انجام گرفت. نتایج نشان داد میزان رطوبت خاک در محوطه داخل لغزش و رانش بیشتر بوده و تمام نمونه های داخل محل لغزش دارای ایندکس خمیری و حد روانی بیشتر نسبت به نمونه های بیرون هستند و نمونه خاک های داخل محل لغزش از ضریب اصطکاک داخلی کمتری برخوردارند و نمونه -های بیرون محل لغزش مقاومت برشی بالاتری دارند. نتایج محاسبات دبی و شبیه سازی جاده و آبروهای عرضی با استفاده از نرم افزار نشان داد از سه نقطه لغزشی موجود فقط در یک نقطه مکان یابی آبرو به درستی انجام شده است و در دو نقطه لغزشی دیگر نیاز به احداث آبرو بود. در نهایت چنین نتیجه گیری می شود ابتدا احداث جاده با توجه به وضعیت خاکشناسی و زمین شناسی منطقه صورت گیرد، تا از احداث جاده بر روی خاک های سست همراه با سنگ بستر مارن جلوگیری شود. همچنین در طراحی و مکانیابی آبروهای عرضی از نرم افزار road eng استفاده شود.
حامد اردشیری لاجیمی محمد رنجبر همقاوندی
هدف این تحقیق بررسی تاثیر دی اکسیدکربن و عصاره مخمر به عنوان منابع تامین کننده کربن بر بیولیچینگ مس از کنسانتره فلوتاسیون و غبار کنورتور مجتمع مس سرچشمه است. آزمایش ها در دو دمای 35 و 50 درجه با استفاده از باکتری های مزوفیل و ترموفیل معتدل انجام شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عصاره مخمر و دی اکسید کربن برای رشد باکتری ها و بیولیچینگ مس مهم و مفید می باشند. بازیابی مس از کنسانتره فلوتاسیون با استفاده ار باکتری های ترموفیل معتدل حدود 55 درصد است. اضافه کردن غبار کنورتور به کنسانتره فلوتاسیون بازیابی بالاتر مس را به دنبال دارد.
رمضانعلی اکبری مزدی مجید لطفعلیان
چکیده ندارد.
پویا فتحی خامنه مجید لطفعلیان
چکیده ندارد.
شهربانو خسروزاده مجید لطفعلیان
چکیده ندارد.
مجید لطفعلیان محمد رنجبر
چکیده ندارد.
رضا لطفی عطاالله حسینی
پدیده زمین لغزش از معضلاتی است که اجرای بسیاری از طرحهای جنگلداری را با مشکل مواجه ساخته است. لذا باید پس از شناسایی نقاط حساس به لغزش برای آنها راهکارهای مناسبی اتخاذ نمود. در سالهای اخیر، وقوع زمین لغزش ها در مناطق شمالی کشور به دلیل تغییر کاربری اراضی از جنگل به اراضی کشاورزی و احداث جاده افزایش یافته است. این تحقیق در اطراف جاده های جنگلی احداث شده در سری پهنه کلا واقع در 17 کیلومتری شهرستان ساری انجام گرفته است. برای این منظور ابتدا با تهیه نقشه توپوگرافی منطقه و انجام مطالعات عمومی بر روی آن، منطقه مورد مطالعه مورد بازدید قرار گرفت و با جنگل گردشی تعداد 30 نقطه لغزشی در دو فاصله 100 متری و از 100 تا 200 متری، در دو طرف جاده جنگلی احداث شده شناسایی گردیده و اندازه گیری ابعاد نقاط لغزشی شامل طول و عرض و ارتفاع آنها و فاصله نقاط لغزشی از کنار جاده با متر انجام گرفته و مساحت لغزش و حجم لغزش محاسبه شد. در این مطالعه برای تعیین موقعیت دقیق زمین لغزشها و تهیه نقشه پراکنش آنها از دستگاه gps استفاده شد و پس از ثبت، نقشه پراکنش زمین لغزشها توسط نرم افزار arc view رقومی و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) شد. همچنین جهت و شیب نقاط لغزشی با قطب نما و شیب سنج تعیین شد و با توجه به نقشه های زمین شناسی و خاکشناسی منطقه مورد مطالعه اقدام به برداشت نمونه خاک از نقاط لغزشی گردید و وضعیت مکانیکی خاک شامل رطوبت خاک و حد روانی و حد خمیری در آزمایشگاه مکانیک خاک تعیین شد. سپس با وارد کردن اطلاعات مربوط به هر لغزش در نرم افزار spss و با استفاده از آزمون گام به گام، مدل ریاضی مربوط به سطح لغزش و همچنین حجم لغزش تعیین گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که عوامل جهت جغرافیایی، رطوبت، حد روانی و حد خمیری در مدل رگرسیونی مساحت لغزش و همچنین متغیرهای جهت جغرافیایی، رطوبت و حد روانی در مدل رگرسیونی حجم لغزش تأثیر داشته اند. بنابراین باید در محدوده هایی از حوزه آبخیز که دارای خطر زمین لغزش هستند در انجام عملیات عمرانی و هر گونه تأسیسات فنی با دقت و صرف هزینه مناسب اقدام به برنامه ریزی نمود.
شهربانو خسروزاده مجید لطفعلیان
عملیات بهره برداری و خصوصاً مراحل خروج چوب از پر هزینه ترین امور طرح های جنگلداری است. این بخش نه تنها پرهزینه بوده بلکه باعث ایجاد خسارات جدی بر عرصه جنگل می شود و لازم است مطالعات متعددی در این زمینه صورت گیرد. در بخش چوبکشی نیز گزینه فاصله بین مسیرهای چوبکشی و یا به عبارتی مسافت وینچینگ دارای اهمیت می باشد. بدست آوردن تراکم فاصله ای مسیرهای چوبکشی، گزینه مناسبی است که در آن مجموع هزینه های چوبکشی به حداقل برسد. با ساخت مسیر چوبکشی زیاد، ضمن اینکه هزینه ساخت آن افزایش می یابد، سطح بیشتری از عرصه جنگل آسیب دیده و تخریب می شود. از طرف دیگر، با ساخت مسیر چوبکشی کمتر، هزینه وینچینگ افزایش یافته و در بسیاری موارد اسکیدرها از مسیر چوبکشی خارج خواهند شد. این پژوهش در سطح 4 سری از سری های جنگلهای تحت مدیریت شرکت چوب و کاغذ مازندران با هدف تعیین تراکم فاصله ای اپتیمال مسیرهای چوبکشی توسط دستگاه اسکیدر hsm انجام شده است. در این بررسی، مطالعات زمان انجام کار وینچینگ به روش زمان های پیوسته (زمان یک دور بردن سیم وینچ دستگاه اسکیدر به کنار گرده بینه و بستن کابل یا چوکر به دور گرده بینه و کشیدن گرده بینه به کنار مسیر چوبکشی) با زمان سنج معمولی (کرنومتر) تا دقت ثانیه انجام شده است. بطوریکه نتایج نشان می دهد مدل زمان وینچینگ در این مطالعه تابعی از حجم بار و فاصله وینچینگ می باشد. با استفاده از مدل زمانی وینچینگ، مدل هزینه وینچینگ برآورد و با ترکیب نمودار هزینه ساخت مسیر چوبکشی، نمودار اپتیمال یا بهینه فاصله بین دو مسیر چوبکشی محاسبه گردید که عدد 70 متر در این مطالعه به عنوان تراکم فاصله ای بهینه مسیر چوبکشی بدست آمد و نیز از بین سه جزء زمانی وینچینگ، زمان کشیدن کابل وینچ دستگاه hsm، بیشترین زمان را به خود اختصاص داده است.
هادی بهمنی مجید لطفعلیان
از آب و خاک دارای پتانسیل تولید محصولات غیرچوبی نیز می باشند. محصولات غیرچوبی نقش تعیین کننده و موثری در اقتصاد بهره برداران و میزان وابستگی آنها به این محصولات دارد. هدف از انجام این مطالعه شناسایی محصولات غیرچوبی، بررسی میزان استفاده خانوارهای روستایی شهرستان مرودشت از این محصولات و نیز بررسی عوامل موثر در میزان وابستگی آنها به این منابع می باشد. بدین منظور در شهرستان مرودشت تعداد 8 روستا و از هر روستا نیز با توجه به جمعیت خانوار تعدادی نمونه بصورت تصادفی انتخاب گردید. پس از انجام مشاهدات، تکمیل پرسش نامه ها و بازدید از منطقه، داده ها و اطلاعات بدست آمده دسته بندی و با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و روش مقایسه چند دامنه دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از نظر میزان وابستگی خانوارها به محصولات غیرچوبی بین گروه های مختلف سن، تحصیلات و دوری و نزدیکی به مرکز شهر اختلاف معنی داری وجود ندارد ولی بین گروه های مختلف شغل، تعداد اعضای خانوار و درآمد اختلاف معنی داری در سطح یک درصد وجود دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که میوه بنه، مجک، زدو، عسل، قارچ، آویشن و کنگر وحشی بعنوان مهمترین محصولات غیرچوبی شهرستان مرودشت محسوب می شوند. همچنین از لحاظ فرم رویشی محصولات غیرچوبی بصورت 27 % تروفیت، 25% همی کریپتوفیت،30% فانروفیت،11% ژئوفیت و 7% کامئوفیت می باشند. بطورکلی می توان گفت با توجه به وابستگی خانوارهای کم درآمد به محصولات غیرچوبی و همچنین لزوم حفظ تنوع زیستی و پایداری اکوسیستم باید با ایجاد کلاس های ترویجی و آموزشی در مورد نحوه بهره برداری و اهمیت این محصولات به روستائیان، آگاهی کافی و لازم داده شود. همچنین با تشکیل تعاونی های روستائی می توان گام های موثری در زمینه رفع محدودیت ها برداشت.